Amir Pouria
1.96K subscribers
1.11K photos
401 videos
108 files
407 links
این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.
Download Telegram
صدای اطمینان بخش و گرم #پروفسور_مزدا را دل دل تصاویری از مستند #آی_آدم ها ساختهٔ خانم #رخشان_بنی_اعتماد می شنوید که دو سال پیش در گروه #هنر_و_تجربه اکران شد. هر کلمه ای که اینجا می شنوید، بخشی از اقیانوس انسانیت و عمل گرایی بدون شعار #دکتر_مزدا را نشان می دهد . آن چه در ادامه می آید، بخشی از گفتگوی امیر پوریا با خانم بنی اعتماد در زمان اکران این مستند است که در #ماهنامه_فیلم چاپ شد. بخشی که طی آن معتقدم او #قهرمان این فیلم بوده است:
پوریا: بحث هایی با امثال ما می شد که دارید در مواجهه با پروندۀ پزشکی آقای کیارستمی، به نوعی علیه پزشکان برخورد می کنید. من بارها می گفتم فیلم آی آدم ها را ببینید. این همه تصویر قهرمانانه از پزشکانی مانند پروفسور مزدا ارائه می دهد و در عین حال، دارد همان حرف ما را می زند: این که مقوله های انسانی بر اثر تکرار اتفاقاتی مانند بیماری و مرگ، برای پزشک عادی نشود. شاید بابت همان حرف کلیدی و ملکوتی دکتر مزدا دربارۀ این که اگر عملی را درست انجام دهند، کاری عادی کرده اند، باعث می شود او را قهرمان این فیلم ببینم.
بنی اعتماد: تمام این پزشک ها آدم های نازنین و حقیقتاً منحصر به فردی هستند. دیدگاهی که از آن حرف می زنی را در عمل زندگی می کنند. این که با وجود این همه شرایط حاد جسمانی این بچه ها، فقط وقتی یک عمل یا درمان ناموفق از آب در می آید، بگویند وضع غیرعادی است. در حالی که در آن نگاه معمول که ازش حرف زدی، دارند می گویند بیماری و وخامت و نماندن بیمار، عادی شده. تمام اینها به غیر از عملکرد حرفه ای، به جهان بینی آدم ها برمی گردد. نمی شود بدون جهان بینی عمیق و وارستگی، به این عملکرد موفق در درمان دست پیدا کرد.
پوریا: پس در کار این پزشکان بزرگ هم نوعی از نتیجه گرا نبودن مثلاً در مورد ریسک های کار یا وجوه مالی، با نوع نامعمولی از نتیجه گرایی یعنی خود پروسۀ درمان منجر به پیشرفت، تلفیق می شود.
بنی اعتماد: (با خنده) اگر همچنان به نتیجۀ این دغدغه ات علاقه مندی، باشد. موضوع را از این زاویه ببین! ولی می توانم در مورد کار خودم مثالی بزنم. از اطمینانی که باید به نتیجۀ کار داشته باشم در عین این که به دو دوتا چهارتای مرسوم برای رسیدن به نتیجه، مقید نیستم. موقعی که از بچه های مختلف فیلمبرداری می کردیم، یکی دو نفر به خاطر آن سانسورچی کوچک که گویا در ذهن همۀ ما در این جامعه وجود داشته و پرورش پیدا کرده، می گفتند این دخترها به سن تکلیف نرسیده اند؟ می پرسیدند یعنی لازم نیست حجاب شان را کامل کنیم و بعد فیلمبرداری را شروع کنیم؟ من اصلاً عصبی می شدم. دختربچۀ مریض را در آن وضعیت می دیدند و می گفتند این اگر روسری نداشته باشد که تکلیف فیلم یکسره می شود. پیش خودم فکر می کردم واقعاً مگر ممکن است کسی بیاید و در چنین فیلمی به چنین چیزی توجه کند؟ آن هم در حالی که بچه دارد با جسمی ضعیف و تلاش برای مقاومت در برابر شرایط بحرانی اش، به دست پزشکانی که این طور فداکاری می کنند و آن جهان بینی ممتاز را دارند، معاینه می شود؟
پوریا: همین هم باز یکی از وجوه قهرمانانۀ پروفسور مزدا برای من است. در دو سه مورد اول، او را در حال معاینۀ بیماران دختر نشان می دهید و جایی به یکی از دختربچه ها می گوید چه قدر زیبا شدی. بی نظیر است. چون تمام اینها در آن سیر امیدبخشی، ضرورت دارد.

@amiropouria