--- دربارۀ رفتار و گفتار عجیب، غیرحرفهای و ناانسانی جواد نوروزبیگی تهیهکنندۀ فیلم «خون شد» در قبال کارگردان و بازیگر این فیلم/
--- اشارهای به قلم امیر پوریا
معادلۀ رفتاری خیلی عجیبیست که این آقای #جواد_نوروزبیگی شروع کرده. چند ساعت بعد از اعلام انصراف آقای #مسعود_کیمیایی از حضور در #سی_و_هشتمین_جشنواره_فیلم_فجر ، درجا اعلام کرد که ایشان فقط میتوانند از شرکت در رقابت بخشهای مربوط به خودشان (کارگردانی و فیلمنامه یا به تعبیر بس درستتر خود آقای #کیمیایی ، فیلمنوشت) انصراف بدهند و فیلم #خون_شد در جشنواره حضور خواهد داشت. مدتی بعد دو عضو مهم دیگر گروه سازندۀ فیلم خانم #هایده_صفی_یاری تدوینگر و آقای #سعید_آقاخانی بازیگر مرد نقش اصلی آن نیز انصراف خود از حضور در جشنوارۀ این سال بحرانزده و آکنده از غم و خشم را اعلام کردند. حالا و در حالی که کمی کمتر از ده روز به شروع جشنواره مانده، آقای نوروزبیگی مسئله را به شکلی تازه و بگذارید بگویم غیرحرفهای و کودکانه، به بازی بدل کرده و خطاب به خبرنگاران گفته «بگذارید دربارۀ انصراف چند نفر از عوامل فیلم حرفی نزنم چون ممکن است انصراف آقای کیمیایی و آقای آقاخانی، لغو شود»! این دیگر چه روشی است برادر-نوروزبیگی؟ مگر خود این سینماگران توان و بیان و زبان ندارند یا قادر به تماس با رسانهها نیستند که از «احتمال» تغییر تصمیمشان خبری بدهند؟ چه طور تصور میکنید وقتی شما، یحتمل با لبخندی به پهنای صورت – مثلاً به نشانۀ خونسردی و خوشدلی- از این احتمال حرف میزنید، ما و سینماگران و مردم متوجه خط و ربط ماجرا نمیشویم؟ بله؛ بعد از آقای کیمیایی هیچ کارگردان دیگری که تهیهکنندهاش فرم شرکت در جشنواره را پر کرده باشد و فیلمش به بخش مسابقۀ اصلی یا مسابقۀ فیلمهای اول راه پیدا کرده باشد، اعلام انصراف نکرد. یا خودشان نخواستند (که در مورد «تمام» فیلمسازان، این یکسانی بسیار بعید است) یا در مورد کسانی که بنای اعلام انصراف داشتند، دوستانی که میدانیم و میدانید، با طرح مشکلاتی که باید پیه آن را به تن خود بمالند، آنها را از انصراف، منصرف کردند. حالا که اندکی از زمان #انفجار_هواپیما ( و نه آن گونه که به عادت گفته میشود، #سقوط_هواپیما) گذشته، مدیران سازمان_سینمایی و جشنواره که متأسفانه رویکردشان به برخوردهای امنیتی شبیهتر شده تا آن چه شایستۀ مدیران «فرهنگی» است، از شما خواستهاند «مذاکره» با عوامل انصرافی فیلمتان بهقصد بازگشتشان به جشنواره را اعلام کنید؛ حتی اگر آنها هیچ موافقتی برای این بازگشت نداشته باشند. این خبری است که حالا و در این شرایط شبهامنیتی، تکذیب آن از سوی آقایان کیمیایی و آقاخانی، سختتر از اعلام انصراف اولیه شده و شما این را خوب میدانید آقای نوروزبیگی، ای تنها تهیهکنندهای که جایزۀ ویژۀ هیأت داوران در سی و دومین جشنواره فجر برای تهیۀ سه فیلم کاملاً بیربط به یکدیگر (بهمن، اعترافات ذهن خطرناک من و من دیهگو مارادونا هستم) به شما تعلق گرفت؛ در حالی که طبق عرف جشنوارهها، همواره جایزهای متعلق به یک کارگردان بوده است (مثلاً همین پارسال به نیما جاویدی برای «سرخپوست»، سالهای نود و نود و پنج به علیرضا داودنژاد برای «کلاس هنرپیشگی» و «فِراری» و سال هشتاد و نه – سالی که سیمرغ بهترین فیلم به «جرم» اعطا شد- به داریوش مهرجویی برای «آسمان محبوب»). برای ابراز ارادت یا تجدید میثاق خودتان با جشنواره، نه نیاز بود و نه انسانی بود که کارگردان بزرگ و بازیگر محجوب فیلم «خون شد» را در چنین وضعیت سختی قرار دهید و بدتر و مهمتر این که با این حاشیهسازی و جنجال پیشاپیش، نباید فضایی ایجاد میکردید که حالا هر کسی از هر نسل و تفکری، بخواهد دربارۀ توقعش از این دو عنصر اصلی فیلم «خون شد» حرف بزند و عرصۀ تصمیم بر آنها تنگتر شود
--- اشارهای به قلم امیر پوریا
معادلۀ رفتاری خیلی عجیبیست که این آقای #جواد_نوروزبیگی شروع کرده. چند ساعت بعد از اعلام انصراف آقای #مسعود_کیمیایی از حضور در #سی_و_هشتمین_جشنواره_فیلم_فجر ، درجا اعلام کرد که ایشان فقط میتوانند از شرکت در رقابت بخشهای مربوط به خودشان (کارگردانی و فیلمنامه یا به تعبیر بس درستتر خود آقای #کیمیایی ، فیلمنوشت) انصراف بدهند و فیلم #خون_شد در جشنواره حضور خواهد داشت. مدتی بعد دو عضو مهم دیگر گروه سازندۀ فیلم خانم #هایده_صفی_یاری تدوینگر و آقای #سعید_آقاخانی بازیگر مرد نقش اصلی آن نیز انصراف خود از حضور در جشنوارۀ این سال بحرانزده و آکنده از غم و خشم را اعلام کردند. حالا و در حالی که کمی کمتر از ده روز به شروع جشنواره مانده، آقای نوروزبیگی مسئله را به شکلی تازه و بگذارید بگویم غیرحرفهای و کودکانه، به بازی بدل کرده و خطاب به خبرنگاران گفته «بگذارید دربارۀ انصراف چند نفر از عوامل فیلم حرفی نزنم چون ممکن است انصراف آقای کیمیایی و آقای آقاخانی، لغو شود»! این دیگر چه روشی است برادر-نوروزبیگی؟ مگر خود این سینماگران توان و بیان و زبان ندارند یا قادر به تماس با رسانهها نیستند که از «احتمال» تغییر تصمیمشان خبری بدهند؟ چه طور تصور میکنید وقتی شما، یحتمل با لبخندی به پهنای صورت – مثلاً به نشانۀ خونسردی و خوشدلی- از این احتمال حرف میزنید، ما و سینماگران و مردم متوجه خط و ربط ماجرا نمیشویم؟ بله؛ بعد از آقای کیمیایی هیچ کارگردان دیگری که تهیهکنندهاش فرم شرکت در جشنواره را پر کرده باشد و فیلمش به بخش مسابقۀ اصلی یا مسابقۀ فیلمهای اول راه پیدا کرده باشد، اعلام انصراف نکرد. یا خودشان نخواستند (که در مورد «تمام» فیلمسازان، این یکسانی بسیار بعید است) یا در مورد کسانی که بنای اعلام انصراف داشتند، دوستانی که میدانیم و میدانید، با طرح مشکلاتی که باید پیه آن را به تن خود بمالند، آنها را از انصراف، منصرف کردند. حالا که اندکی از زمان #انفجار_هواپیما ( و نه آن گونه که به عادت گفته میشود، #سقوط_هواپیما) گذشته، مدیران سازمان_سینمایی و جشنواره که متأسفانه رویکردشان به برخوردهای امنیتی شبیهتر شده تا آن چه شایستۀ مدیران «فرهنگی» است، از شما خواستهاند «مذاکره» با عوامل انصرافی فیلمتان بهقصد بازگشتشان به جشنواره را اعلام کنید؛ حتی اگر آنها هیچ موافقتی برای این بازگشت نداشته باشند. این خبری است که حالا و در این شرایط شبهامنیتی، تکذیب آن از سوی آقایان کیمیایی و آقاخانی، سختتر از اعلام انصراف اولیه شده و شما این را خوب میدانید آقای نوروزبیگی، ای تنها تهیهکنندهای که جایزۀ ویژۀ هیأت داوران در سی و دومین جشنواره فجر برای تهیۀ سه فیلم کاملاً بیربط به یکدیگر (بهمن، اعترافات ذهن خطرناک من و من دیهگو مارادونا هستم) به شما تعلق گرفت؛ در حالی که طبق عرف جشنوارهها، همواره جایزهای متعلق به یک کارگردان بوده است (مثلاً همین پارسال به نیما جاویدی برای «سرخپوست»، سالهای نود و نود و پنج به علیرضا داودنژاد برای «کلاس هنرپیشگی» و «فِراری» و سال هشتاد و نه – سالی که سیمرغ بهترین فیلم به «جرم» اعطا شد- به داریوش مهرجویی برای «آسمان محبوب»). برای ابراز ارادت یا تجدید میثاق خودتان با جشنواره، نه نیاز بود و نه انسانی بود که کارگردان بزرگ و بازیگر محجوب فیلم «خون شد» را در چنین وضعیت سختی قرار دهید و بدتر و مهمتر این که با این حاشیهسازی و جنجال پیشاپیش، نباید فضایی ایجاد میکردید که حالا هر کسی از هر نسل و تفکری، بخواهد دربارۀ توقعش از این دو عنصر اصلی فیلم «خون شد» حرف بزند و عرصۀ تصمیم بر آنها تنگتر شود