Amir Pouria
1.95K subscribers
1.1K photos
401 videos
108 files
405 links
این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.
Download Telegram
یادداشتی درباره‌ی گرایش ظاهری تولیدات فعلی شبکه‌ی نمایش خانگی در ایران به فانتزی و آن چه در پس ماجراست
@amiropouria
متن نوشته‌ی امیر پوریا در ادامه می‌آید 👇
Amir Pouria
یادداشتی درباره‌ی گرایش ظاهری تولیدات فعلی شبکه‌ی نمایش خانگی در ایران به فانتزی و آن چه در پس ماجراست @amiropouria متن نوشته‌ی امیر پوریا در ادامه می‌آید 👇
چطور شده؟ چه خبر است که همه، فانتزی‌کار شده‌اند؟ یک قدم آن طرف‌تر از بیلبوردها و مثلاً انتقادهای سازندگان این محصولات به محدوديت تبلیغاتیشان را که ببینیم، خوب دستگیرمان می‌شود که چرا طراحی چهره‌ها و لباس‌ها و دکور تا این میزان دور از دوران معاصر شده. چرا در ریالیتی شو هم آدم‌ها چشم‌بند دارند. چرا در جمع شدن تعدادی بازیگر و کمدین و فوتباليست و غیره برای این که با شخصیت و اسامی واقعی خودشان با هم مسابقه بدهند، پوشش دزدان دریایی به تنشان زار می‌زند و برای مافیا بازی کردن، باز با واقعیت و نام عینی خودشان، ژست خاندان کورلیون را می‌گیرند. خواهیم دانست چرا در حالی که جشنواره‌ی فیلم کودک سال‌هاست به زور چند فیلم سفارش‌شده و تا بیخ و بن دولتی را جمع می‌کند تا دستش از فیلم کودک روز خالی نماند، یکهو چند سریال مثلاً برای کودک ساخته می‌شود که از طرفی سر و ریختشان از فرط فقر طراحی و صحنه‌پردازی و جلوه‌های ویژه، شبیه "سفینه‌بازی" بچه‌های ایرانی در بچگی‌ست و از طرف دیگر، صاحبانش قبلاً فقط به سینمای اجتماعی گرایش داشتند!

بله، ماجرا همین جاست: کار روی داستان‌های معاصر و پرداختن به جامعه‌ی روز، دارد سخت می‌شود. البته که بازیگران برای تداوم کار و دریافتی‌ها همچنان حجاب کامل بر سر می‌کنند، ولی مردم توی پسزمینه و پیاده‌رو و پاساژ و جاده و خیابان را که نمی‌شود به زور به تصاویر مطلوب وزارتخانه‌ی ارشاد درآورد. نیروهای ضدامنیت و ضدنظم جامعه هم عملاً و با تمام خشونت‌ها و جریمه‌ها نتوانسته‌اند، چه رسد به فیلمساز و تهیه‌کننده‌ای که بخواهد مردم را به سیاهی‌لشگر محجبه‌ بدل کند.
پس راهی نمی‌ماند جز این که برویم سراغ ساخت چیزهایی که رنگ و بویی از جامعه‌ی امروز ندارند. حتی در ابعاد رقابت بین بازیگرها هم آنان را از جامه‌ی معمول خودشان به شکل ساکنان دوره‌ها و سرزمین‌های دیگر درآوریم!

این است راه‌حل‌هایی که برای بقا به ذهن و کار سینما و شبکه‌ی نمایش خانگی ما می‌‌آید. این طوری است که ما و مردم طفلکی و مصرف‌کنندگان این تولیدات، قرار است تصور کنیم همچنان سینما و محصولات تصویری تحت مجوز وزارتخانه ارشاد، تداوم و حتی رونق دارند.

@amiropouria
یادداشتی درباره‌ی کارهایی که در آستانه‌ی سالگرد انقلاب ۱۴۰۱ در پیش دارم
@amiropouria
متن در ادامه
Amir Pouria
یادداشتی درباره‌ی کارهایی که در آستانه‌ی سالگرد انقلاب ۱۴۰۱ در پیش دارم @amiropouria متن در ادامه
چیزی که داریم بهش نزدیک می‌شویم، ققط سالروز کشته شدن مهسا/ژینا امینی نیست. سالگرد شروع دوران و عزم و اراده‌ای‌ست که بعد از آن دیگر بین مردم ایران و حکومت ۴۰ و چند ساله‌ی اسلامی، "پرده برافتاد".
در مجموعه‌ای از پست‌ها و مرور پست‌ها در اینجا و ویدئوها در کانال یوتوبی، می‌کوشم به این نگاه کنم که دلیلم برای ادعای برافتادن پرده چیست و جلوه‌هایش در چه چشم‌اندازی آشکار است.
راستش فعلاً و در این مرحله، به این فکرم که اگر می‌خواستیم و می‌توانستیم پژوهشی مکتوب یا مستندی درباره‌ی ریشه‌ی این دو شعار و تعبیر و عبارت کلیدی بسازیم و پی بگیریم که از کِی و کجا و به دست و قلم و زبان چه کسی ابداع شدند، به کجا می‌رسیدیم: یکی خود "زن، زندگی، آزادی"؛ و دیگری همان که به نام و یاد مهسا پیوند خورده است: "نام تو رمز می‌شود".
یک لحظه فکر کنید اینها را نشنیده و نخوانده بودید و الان یکهو با هر دو مواجه می‌شدید. چه قدر غافلگیرکننده بود. چه قدر معلوم بود که عصاره و جوهره‌ی تمام کوشش‌های مردم در این یک سال را نمایندگی می‌کند.
شعارهای انقلاب‌های حقیقی و برآمده از دل و جان مردم، همین طورند. مثل شعارهای سر صف مدرسه‌‌های ماها و نماز جمعه‌ی آنها، کارمند و مزدبگیری برای نوشتنشان وجود ندارد و لازم نیست "وزیر شعار" آنها را سر بدهد و بقیه به زور و بی‌رمق و از سر اجبار یا نیاز، تکرار کنند. از وجود مردم می‌جوشد. انگار هزاران ابداع‌گر دارد. نمی‌شود سرچشمه‌ی اصلی‌اش را پیدا کرد یا به یک نفر و یک لحظه و یک نقطه نسبتش داد.

@amiropouria

#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی #سالگرد_انقلاب_مهسا #شهریور۱۴۰۱ #شهریور۱۴۰۳ #نام_تو_رمز_می_شود #انقلاب۵۷ #چون_پرده_بر_افتد
ویدئوی جدید کانال یوتیوب بنده که می‌دونید اسمش رو گذاشتم "کانال اوشانان" (و در یک ویدئوی کوتاه شأن نزول اسمش رو توضیح دادم):


https://youtu.be/NpD-tCm9n50



آیا هنوز به عنوان‌ اعضای کانال تلگرامی من، نمی‌خواید عضو کانال یوتوبی بشید؟! متریالی که اونجا ارائه می‌شه کاملاً اختصاصی برای همون پلتفرم‌ تولید می‌شه. به من و البته به خودتون محبت کنید و سر بزنید.

@amiropouria
در مجموعه‌ی "لحظه‌های بازیگری" که در قالب ویدئوی کوتاه در کانال یوتوبی اوشانان تقدیم می‌کنم،‌ همان طور که عنوانش گویاست، بر لحظه‌ی ویژه‌ای از بازی یک بازیگر مکث می‌کنیم. لحظه‌ای که از جهاتی در روند نقش‌آفرینی او یا در موقعیت داستانی کاراکتر، تعیین‌کننده است و می‌تواند درس‌هایی در دلش داشته باشد. چه از جهت انسانی و عاطفی؛ و چه به لحاظ بازیگری


برای شروع این مجموعه‌، چه نمونه‌ای می‌تواند وجدآورتر از خسرو شکیبایی به نقش حمید هامون باشد؟

https://youtube.com/shorts/K9sIIFh9a90?feature=share


@amiropouria
بی‌شک همه‌ی ما آن میزانسن معروف تف انداختن یک قربانی به صورت یک مأمور اعدام یا بازداشت را در فیلم‌های مختلفی دیده‌ایم. شاید #سپیده_قلیان موقع "اِعمال" همین اقدام روی صورت #آمنه_سادات_ذبیح_پور یاد فیلم‌هایی بوده که چنین لحظه‌ای دارند. اما سؤال اینجاست که این حرکت او در رده‌ی مبارزه‌ی مدنی می‌گنجد یا یک تصمیم آنی و در نهایت کودکانه است؟

این ویدئو به همین پرسش می‌پردازد:


https://m.youtube.com/watch?v=kEm5twQCy4o&t=137s

در آستانه‌ی سالگرد جان باختن مهسا امینی و سالگرد خونخواهی او، تناقضی در ذهنم رژه می‌رود و بر سرم می‌کوبد:

از طرفی می‌گویم اگر یک سال پیش کسی چون مهدی یراحی ترانه‌ای چون "روسریتو..." می‌خواند، مردم می‌گفتند ببین پشتش به کی و به کجا گرم است؛ و اگر او را می‌گرفتند، مردم می‌گفتند یعنی نمی‌دانست که وقتی چنین چیزی علیه حجاب بخواند، می‌ریزند و می‌برندش؟
اما حالا هر انسان ایرانی و هر ایرانیِ انسان با خبر دستگیری او، با دیدن عکس‌های دستگیری‌اش و نوع حمله‌ی وحوش سلب امنیت به او (که البته تصاویرش را خودشان به قصد ایجاد رعب و وحشت، منتشر کرده‌اند) به جای ترس، دندان بر هم می‌فشارد و خشم بر اندوه می‌افزاید و برای هر مقاومت و مبارزه‌ای که از دستش برآید، انگیزه می‌گیرد و به اجرای این ترانه و شرایط کنونی مهدی یراحی، صفتی جز "شجاعت" و عنوانی جز "کنار مردم ایستادن" نسبت نمی‌دهد.
اینها یعنی که خیلی خیلی پیش افتاده‌ایم. آگاهی، رو به گسترش است و همین‌ها حاکمیت را متزلزل می‌کند. حاکمیتی که
در ۴۴ سال بعد از انقلاب ۵۷ و قبل از شهریور ۱۴۰۱، به سکوت و پذیرش عمومی، متکی بوده.

اما از طرف دیگر وقتی می‌بینم مهدی یراحی تنهاست و کس دیگری از بین این همه هنرمند، چه همکار او و چه در زمينه‌های هنری دیگر، در مرزهای ایران، اثر اعتراضی آشکار یا حتی پنهان خلق نمی‌کند و کلام اعتراضی به زبان و قلم جاری نمی‌کند، به خودم می‌گویم حالاحالاها مانده تا آگاه شویم. به خودم هشدار می‌دهم که خیلی ی ی ی ی کار داریم.

شاید برآیند این دو نگاه، این باشد که برخلاف اغلب جوامع انسانی، در ایران امروز، هنرمندان از مردم به شدت عقب‌‌اند. چه در درک و آگاهی از لزوم زوال این حکومت؛ و چه در شجاعت و ایستادگی و مبارزه‌ی مدنی.

چه بی‌هنریِ تباه و مضمحلی‌ست این گونه هنرمندی!

زنده باد مهدی یراحی و بیش باد همچون او

@amiropouria

#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #سرکوب_معترضان #زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #مردم #حجاب_اختیاری #حجاب_اجباری #روسریتو #مهدی_یراحی #هنرمند #هنرمندان_ایرانی #خاک_تو_سر_ما_کنن
در آستانه‌ی سالگرد کشته شدن مهسا امینی ویدئوی اخیر کانال یوتوبی بنده:


https://www.youtube.com/watch?v=m3l3tXP4YPg&t=1s

برای تماشا در موبایل:

https://m.youtube.com/watch?v=m3l3tXP4YPg&t=15s


سرفصل‌های مباحث:

00:00 مسئولانی که از مردم عقب‌اند
00:40 چه چیزی در نگاه مردم در این یک سال تغییر کرده
01:00 توصیه‌ی سیمای جمهوری اسلامی به برخورد با سلبریتی‌ها
01:30 حرف‌های دکتر داروغه‌زاده که جسورانه قلمداد شد
02:05 اصلاح‌طلبان و رفوی پتوی پوسیده‌ی نظام
02:30 نگرانی برای نظام و مشارکت در انتخابات
03:15 افتخار به انحصاری بودن صدا و سیما!
03:48 خجالت نکشیدن از دیکتاتوری در رسانه
04:20 نام بردن از عادل فردوسی‌پور در تلویزیون
05:10 آیا مردم در صورت برگشت عادل، «نود» می‌بینند؟
05:40 آیا عادل یک مبارز است؟
06:20 محبوبیت عادل نتیجه‌ی چیست؟
06:40 وقتی برای کار رسانه هم «ولایت» قائل می‌شوند!
07:30 تجربه‌های خودم از حضور در برنامه‌های زنده‌ی سیما
08:13 برنامه‌ی ضبطی و جلوه‌ی «ولایت» رؤسا
09:05 آدمی اصیل‌تر است که بدی‌های قوم و حرفه‌اش را بداند
09:45 اعتراف و انتقاد به خود
10:25 آیا ضدیت با انقلاب ۵۷ ضدیت با امنیت ملی است؟
Amir Pouria
به مناسبت سالگرد کشته شدن مهسا امینی در کانال یوتوبی اوشانان: https://youtu.be/hvY677CnlL4
لینک تماشا در گوشی موبایل:

https://m.youtube.com/watch?v=hvY677CnlL4&si=1aH0XRKQ4hKzD8-o


لینک چند مقاله و یادداشت قدیمی‌ام درباره‌ی آثار و شخصیت فردی عباس کیارستمی:

یادداشتی درباره‌ی "شیرین"
http://www.amirpouria.com/fimeirani_03.asp?ID=49

یادداشتی درباره‌ی "کپی برابر اصل"
http://www.amirpouria.com/fimeirani_03.asp?ID=89

نقدی بر "کپی برابر اصل"
http://www.amirpouria.com/fimeirani_03.asp?ID=90

مقاله‌ای به بهانه‌ی شباهت عجیب و آشکار شروع فیلم "مادا دایو" ساخته‌ی آکیرا کوروساوا به "خانه‌ی دوست کجاست" کیارستمی
http://www.amirpouria.com/maghale_03.asp?ID=37


سابسکرایب در کانال یوتوب اوشانان:
https://m.youtube.com/channel/UCcvY1hXmZLtv6_i7uf2EMCQ


@amiropouria
بعد از آن که لینک را دنبال و تماشا کردیم، به این بیاندیشیم که تعبیر آشنای "هیچ کس سر جای خودش نیست" این روزها در سینمای ایران به چه شکل‌های عجیبی بازتعریف می‌شود: سینماگری که تا چندی پیش جایی بوده که جایش نیست، حالا و بعد از بیرون آمدن از زندان همچنان برای پی‌جویی وضع و حال بازداشتی‌ها و خانواده‌هایشان در سالگرد خاکسپاری مهسا امینی به اطراف پايگاه یگان امداد می‌رود و در بطن حادثه‌ی برخورد نیروهای ضد امنیت و نظم جامعه (مشهور به نیروهای انتظامی و امنیتی) حاضر می‌شود.
به یک معنا او همچنان در جایگاه اصلی خودش به عنوان یک هنرمند، نایستاده؛ اما این ایستادن کنار مردم را عشق است و این روزها این جای شایسته و برازنده‌ی اوست.
اما یک مدیر/تهیه‌کننده‌ی وصل به رژیم و این دولت که بناست جشنواره‌ی فیلم فجر امسال را هم مثل پارسال بگرداند، جایی می‌رود که جز خرید، کاری برایش متصور نیست!

از مسیر لینکی که در ادامه می‌آید، به چشم خود ببینیم و با همین عکس مقایسه کنیم تا از هویت افراد مطمئن شویم:
https://m.youtube.com/shorts/uSBOmSsO3u4?feature=share

جعفر پناهی
مجتبی امینی

@amiropouria