Amir Pouria
1.96K subscribers
1.11K photos
401 videos
108 files
407 links
این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.
Download Telegram
Amir Pouria
‌ اشاره‌ای از امیر پوریا بعد از درگذشت زنده‌یاد حسین ملکی: ١/ بدیهی است وقتی برنامه‌ای در ابعاد عمومی برگزار می‌کنیم، دغدغهٔ منجر به آن باید از قبل در ذهن و دل‌مان باشد. من به آن چه تحت عنوان "گوشه‌های کم‌پیدای سینمای ایران" در سال‌های آخر زندگی در تهران…
٢/حضور برخی عکاس‌ها و فیلمبرداران سینمای ایران در مقابل دوربین و به عنوان بازیگر، در موارد و دوره‌های مختلفی، نمونه داشته است. از اکبر اصفهانی عکاس قدیمی و همزمان بدل‌کار سینمای فارسی تا این دهه‌ها و بازی‌های محمود کلاری و تورج منصوری و دیگران. اما کمتر کسی مثل حسین ملکی در یک نقش سینمایی طبعاً فرعی اما به‌خصوص، تصاویر ماندگاری مانند آن چه در این عکس‌ها می‌بینید، به جا گذاشت: نقش او در فیلم اکشن همچنان تماشایی "ترن" (امیر قویدل، ١٣۶۶) در کنار فرامرز قریبیان و خسرو شکیبایی، با صدای بهترین غرغروی تاریخ دوبلاژ ایران عزت‌الله مقبلی، ازیادنرفتنی‌ست. مثل خودش که "آقاملکی" بود و همچنان وقتی از نوع انتخاب جمشید آریا توسط ساموِل خاچیکیان برای اولین بار می‌گفت و نقش خودش در این انتخاب را روایت می‌کرد، لبخند وسیعش نه فقط روی لب‌هایش، بلکه در چشم‌هایش هم دیدنی بود. یادش زنده می‌ماند
@amiropouria
یادداشت امیر پوریا دربارهٔ فیلم "پدر" (فلورین زلر، ٢٠٢٠) که توضیح می‌دهد چرا نمی‌توان بر این فیلم نقدی بر اساس محاسبه‌های معمول نوشت و چگونه فیلم به تجربهٔ آلزایمر پیش از ابتلا به آن بدل می‌شود
https://bit.ly/31QTdPz

@amiropouria
بررسی سینمای دهه ۹۰ ایران

سینمای دهه ۹۰ ایران را در سه شماره از مجله هفتگی صحنه‌ی رادیو فردا همراه همکارم امیر پوریا بررسی کردم. در این بررسی‌ها ضمن مروری بر جریان‌های مختلف مضمونی و ساختاری فیلم‌های شاخص این دهه، روندها و تحولات مهم این دهه هم تحلیل شده‌اند. فیلم‌های متاثر از موفقیت آثار اصغر فرهادی، شکل‌گیری سینمای امنیتی – نظامی، فیلم‌های مربوط به مخاطبان جدی‌تر، کمدی‌های بازگشت به گذشته و به حاشیه رفتن طیفی از فیلمسازان فعال در دهه‌های گذشته از جمله نکاتی هستند که در این شماره‌های مجله هفتگی صحنه مربوط به دهه ۹۰ بررسی شده‌اند. 👇
@babakgha
آیا سینما پیش از بقیهٔ جهان دچار کووید١٩ شده بود؟ / یادداشتی از امیر پوریا دربارهٔ سرخوردگی‌های تماشای فیلم‌های ٢٠٢٠ در آستانهٔ اسکار ٢٠٢١
لینک مطلب:
https://bit.ly/3fYC92t

@amiropouria
Filmmakers' statement against Iran-China Cooperation.MP3
4.4 MB
فایل صوتی: گزارشی از امیر پوریا دربارهٔ افزوده شدن ۴٣ امضاکنندهٔ جدید به بیانیهٔ ١٨ فیلمساز علیه سند همکاری ایران و چین- همراه با دیدگاه‌های محمد رسول‌اف به عنوان یکی از امضاکنندگان

جزئیات سند همکاری ایران و چین که مقام‌های جمهوری اسلامی از به‌کارگیری واژهٔ "قرارداد" برای توصیف آن پرهیز می‌کنند، همچنان از مردم ایران پنهان مانده و این در حالی است که در فاصلهٔ ١۵ روز سپری‌شده از امضای این سند در هفتم فروردین ١۴٠٠، برخی مسئولان به طور غیرمستقیم به زمینه‌هایی از آن که اقتصادی، نظامی و امنیتی بوده، اشاره کرده‌اند. از این که معادن طلای ایران بخشی از قراردادهای این سند است تا همکاری چین برای کنترل جمهوری اسلامی بر فعالیت کاربران فضای مجازی.
در این میان، تنها گروهی که بیشتر اعضای آن در داخل ایران بودند و به طور رسمی اعلام کرد این سند را فاقد مشروعیت و وجاهت می‌داند، همین گروه سینماگران بود

@amiropouria
Taremi's_Super_Goal_for_FC_Porto_What_Iran_does_not_have_any_more.MP3
4.3 MB
فایل صوتی- گزارش امیر پوریا دربارۀ گل مهدی طارمی به چلسی: آن چه با وجود این توانایی‌ها  برای فوتبال ایران به رؤیا بدل شده، در قیاس با جایگاهش در دهۀ ۱۳۵۰ خورشیدی

توضیح: بخش قابل‌ملاحظه‌ای از متن این گزارش با بهره‌گیری از رپرتاژ خبری مهدی رستم‌پور برای سایت رادیو فردا فراهم شده است


@amiropouria
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تمام حرف‌های آقای بیل مار با ترجمه‌ی دوستان سینما دیلی را اینجا نیاوردم چون با همه‌ی مثال‌هایش موافق نیستم (نه این که مخالف باشم ولی طبعاً نظر هیچ دو نفری کاملاً بر هم منطبق نیست)، اما در این تکه‌ی گزیده از بین حرف‌هایش جز‌ آن شوخی/تمسخر‌ مربوط به دستشویی رفتن حین اعلام جوایز مستند، از تمام جزئیات دیگری که می‌گوید، به وجد آمدم. همین دو تعبیر ابتدا و انتهای این تکه هم اوج انتقادهای به‌جایش خطاب به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا بود که اولاً به جای تحسین این همه فیلم‌های آکنده از نصیحت و هشدار، باید فیلم خوب را ستایش می‌کردید و ثانيا ً احساس نارضایتی از هر مسئله‌ و اعلام آن، لزوماً به معنای انجام‌ کاری در مسیر رفع آن مسئله نیست
@amiropouria
اشاره‌ای از امیر پوریا به بهانه‌ی زادروز آقای هوشنگ گلمکانی
@amiropouria
متن و توضیح تصویرها در ادامه‌ 👇
Amir Pouria
اشاره‌ای از امیر پوریا به بهانه‌ی زادروز آقای هوشنگ گلمکانی @amiropouria متن و توضیح تصویرها در ادامه‌ 👇
از دغدغه‌های مشترک درباره‌ی گذر عمر و دریغ بر آن و یافتن جلوه‌هایش در داستان‌ها و فیلم‌های گوناگون تا روده‌بر شدن از کار روی آندرشون سوئدی که بسیاری، از فیلم‌های او تفاسیر فیلسوف‌مآبانه استخراج می‌کنند، با آقای هوشنگ گلمکانی ده‌ها و بلکه صدها علاقه‌ی مشترک داریم. اما دوست داشتن ِ حیوانات و نگهداری ِ یکی از آنها و فرستادن عکس‌ و فیلم از این بچه‌ها و از حیوان‌های دیگر و رفتارها و بامزگی‌هایشان، بین تمام این علایق مشترک، لطف دیگری دارد. حیف که فرزندان‌مان هیچ با هم نمی‌سازند و در نتیجه فقط همین یک بار توانستیم مثل این عکس، آن‌ دو را رُخ به رُخ کنیم
.
زمان نگارش این یادداشت کوتاه آقای گلمکانی بر فیلم دریغ‌انگيز "داستان آدل ه." فرانسوا تروفو در سال ۵۷، او یاگو را نداشت. حتی زمان بازنشر آن در ماهنامه‌ی فیلم شماره ۱۲ بهمن ۶۹ و تا سال‌ها بعد از آن هم هنوز یاگو یا سگ دیگری نداشت. اما همان موقع هم بر حسب روایت فیلم وقتی می‌خواست از بی‌رحمی قطعی شخصیت مرد فیلم مثالی بزند، لگد او به "سگ کوچولو" از نظرش گویاترین مثال بود. تاکید می‌کنم که حتی به رسم ِ رسمی‌نوشتن، ننوشته بود "سگ کوچک"؛ بلکه عبارت صمیمانه‌تر "سگ کوچولو" را به کار برده بود تا حس انسانی مخاطب نسبت به آن حیوان طفلکی را برانگیزد
.
امیدوارم اختلاف نظرهای طبیعی، صمیمیت ِ برآمده از گپ‌ها و علایق مشترک، بدقولی‌های من و حالا هم فاصله‌ی جغرافیایی و تفاوت مسیرهای کاری، هیچ‌گاه از احترام من به او کم نکرده باشد. بهانه‌ی این پُست، تبریک تولد اوست
@amiropouria
Amir Pouria
آیا سینما پیش از بقیهٔ جهان دچار کووید١٩ شده بود؟ / یادداشتی از امیر پوریا دربارهٔ سرخوردگی‌های تماشای فیلم‌های ٢٠٢٠ در آستانهٔ اسکار ٢٠٢١ لینک مطلب: https://bit.ly/3fYC92t @amiropouria
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در امتداد یادداشتی که درباره‌ی شرایط فیلم‌های امسال نوشته بودم، برای یادآوری دورانی که اسکار خیلی اسکارتر بود، تکه‌ی مربوط به اهدای جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد نقش اصلی در سال ۱۹۸۰ را زيرنويس کرده‌ام که اینجا می‌آورم. ببینید رقبا چه کسانی‌اند و برنده کیست. فیلم‌ها در چه سطحی‌اند و حتی بعد از این همه سال هم تعیین این که جایزه چه قدر به‌جا بود و چه فرد دیگری می‌توانست برنده باشد، ناممکن به چشم می‌آيد. توصیف‌های جین فاندا از آن چه هر کاندیدا از خود در سینما و هنر بازیگری به یادگار گذاشته و نام فیلم‌های قبلی آنها را بشنوید و طراوت و عظمت هر کدام را به یاد آورید و ... البته ندیده‌های هر فهرست را هم ببينيد تا سرخوردگی‌های امسال را بشورد و ببرد. این میزان اطمينان به دستاورد عمری ِ به‌جامانده از برنده‌ی جایزه را امسال فقط در سِر آنتونی هاپکینز و خانم فرانسیس مک‌دورمند می‌شد سراغ گرفت و ارائه‌ی پیشنهادی تازه به سینما را فقط در فیلمنامه‌ی برنده‌ی اسکار فیلمنامه‌ی اقتباسی، "پدر" (که البته نویسنده‌ی نمایشنامه‌ی منبع اقتباسش خود کارگردان و جهان نمایشی‌اش، مخلوق اوست)
@amiropouria
اشاره‌ای از امیر پوریا درباره‌ی مشکلات "یافتن فیلم مناسب برای تماشا" در جستجو توسط مخاطب ایرانی
@amiropouria
بخش اول:
Amir Pouria
اشاره‌ای از امیر پوریا درباره‌ی مشکلات "یافتن فیلم مناسب برای تماشا" در جستجو توسط مخاطب ایرانی @amiropouria بخش اول:

بحثی دوقسمتی درباره‌ی دردسرهای "جستجوی فیلم" برای مخاطب ایرانی
.
وقتی در کلاس‌های سینمایی به بحث ژانر می‌رسیدیم، همیشه به این دو نکته به عنوان زمینه‌ی موضوع اشاره می‌کردم که اولاً ذهنیت ایرانی شیفته‌ی تقسیم‌بندی یا بهتر بگویم، تعیین تکلیف بر اساس‌ تقسیم‌بندی است و ثانیاً میزان فیلم‌های قابل رده‌بندی در دل ژانرها در بین محصولات سینمایی جهان، خیلی کمتر از تصور عمومی است. شاید گاهی گفته باشم کمتر از نصف فیلم‌ها در ژانر مشخصی قرار می‌گیرند و گاه حتی ۳۰ یا ۴۰ درصد از فیلم‌ها را قابل طبقه‌بندی ژانری دانسته باشم. از فلینی و برتولوچی تا بونوئل و برسون، هر فیلمساز سینمای مدرن اروپا خودش به‌تنهایی در ابعاد یک ژانر، چارچوب‌های تازه‌ای برای روایت سینمایی می‌آفرید. تقریباً تمام فیلمسازان مستقل سینمای آمريکا در دهه‌های بعد از ۱۹۶۰، از وودی آلن گرفته تا جان کاساوه‌تیس، هیچ کاری به سینمای ژانر نداشتند؛ مگر این که مانند گنگسترهای برخی فیلم‌هایشان گاهی می‌خواستند از خصوصیات آشنای ژانر همچون‌ بخشی از تصاویر کلیشه‌شده در زیست آمریکایی استفاده کنند. بیشتر ثبت‌کنندگان جهان پست‌مدرن در سینما مانند روی آندرشون، جوئل و اتان کوئن، جیم جارموش، پائولو سورنتینو، تری گیلیام یا یورگوس لانتیموس، با وجود تنه‌ها و طعنه‌هایی که به ژانرها می‌زنند، هرگز فیلمی نساختند که به بنیان یک ژانر وفادار بماند
.
پس در قدم اول، برای مخاطب ایرانی مبحث ژانر که مشتاق است تمام تاریخ قدیم و جدید سینما را در چند "سبد" نامگذاری‌شده تحت عنوان ژانر بریزد و خیالش آسوده شود که بر همه تسلط یافته، این سرخوردگی پدید می‌آید که اول باید بداند تمام تئوری ژانر بخش محدودی از سینما را در بر می‌گیرد و بعد هم تازه بتواند "فیلم ژانر" را از آن چه بیرون محدوده می‌ایستد، تمیز بدهد
.
قدم گمراه‌کننده‌ی بعدی، جستجوهای اینترنتی است. چون پشتوانه‌ی نظری و تحلیلی در برچسب‌ها و تَگ‌ها وجود ندارد، ماجرای تلفیق ژانرها به سرچشمه‌ی سوء‌تفاهم بدل می‌شود. در یک گشت و گذار ساده می‌شود جلوی اسم "پالپ فیکشن" کوئنتین تارانتینو، ۱۱ - ۱۲ ژانر سینمایی فهرست کرد که هر کدام، جلوه‌ای در فیلم دارند. مخاطب فیلمی دیگری که تارانتینو بازیگرش بوده و همپالکی‌اش رابرت رودریگز ساخته به نام " از گرگ‌و‌میش تا سحر"، با پدیده‌ی عجیب "تعویض ژانر از میانه‌ی فیلم" مواجه می‌شود. نمی‌گویم از چه ژانری به چه ژانری تا اگر کسی پیگیر بود، با غافلگیری عجیبش عیش کند
.
این بحث در پست بعدی ادامه خواهد داشت
.
#ژانر #سینمای_ژانر #نقد_فیلم #تحلیل_فیلم #تاریخ_سینما #امیر_پوریا