Amir Pouria
1.96K subscribers
1.1K photos
401 videos
108 files
404 links
این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.
Download Telegram
یادداشت اولیهٔ امیر پوریا دربارهٔ نکته ای در تبلیغ و معرفی فیلم «خانهٔ پدری» (کیانوش عیاری، ۱۳۸۹، اکران اولیه و یک روزه: ۱۳۹۳، اکران عمومی فعلاً ۱۳۹۸). یادداشت را در ادامه بخوانید 👇 @amiropouria
درسی از «خانهٔ پدری» به عنوان دستاورد جانبی: فیلمی که نگران اسپویل نیست

یادداشتی از امیر پوریا

فیلم #خانه_پدری بالاخره بعد از نُه سال، اکران شده. بار قبلی در دی ماه نود و سه فقط چند سئانس اکران داشت و یک روزه از پردهٔ سینماها به زیرش کشیدند. سینماگران و فیلمسازان و منتقدان، هر یک واکنشی به جا توأم با استقبال از اکران فیلم داشته اند و عرایض و یادداشت بنده هم در زمینهٔ اهمیت مجوز اکران آن، شنبه (۴ آبان ۹۸) در #روزنامه_اعتماد خواهد آمد
.
اما فیلم‌ها و هنرمندان اثرگذار، حتی در آن چه «دستاورد جانبی» کارشان به حساب می آید هم درس های به دردبخوری دارند. مانند «کاناپه»، فیلم توقیفی دیگری از #کیانوش_عیاری که تنها فیلم دههٔ نودی حاضر در ده فیلم محبوب ام از تاریخ سینمای ایران است و حادثهٔ بزرگ سینمای ایران در ثبت زندگی طبقهٔ متوسط شهری (در کنار فیلم های #اصغر_فرهادی و در مسیری جدا از آنها). فیلمی که حتی اگر هرگز اکران نشود باز دستاوردی مهم در تصویر زن ایرانی بعد از انقلاب در محیط خانه اش به جا گذاشته است
.
یکی از دستاوردهای جانبی شگفت‌انگیز «خانهٔ پدری» هم چالشی اساسی با این لوس-بازی رایج این سال ها در حساسیت نشان دادن نسبت به پدیدهٔ #اسپویل است. شاید تصور کنید مسئلهٔ توقیف بود که باعث شد همه بدانند در پارهٔ اول از پنج برش فیلم در پنج دوران مختلف چه اتفاق هولناکی می افتد. اما حتی پیش از باخبر شدن مردم از دلیل توقیف که این اتفاق را به تعبیر ضداسپویل ها «لو داد»، فیلمی که چنین پوستری دارد (عکس سمت چپ) ، از آشکار شدن این اتفاق به عنوان آغازگر تمام مسیر روایت، پرهیز نمی کند. در جلسهٔ گپ و نقدی، آقای عیاری خود می گفت که می داند فیلم بعد از این حادثهٔ اول، عناصر چندانی برای جذب و حفظ تماشاگر ندارد. اما مهم همین است که ما فقط به تماشای تاثیر یک اتفاق در چند نسل از یک خانواده می نشینیم؛ به نشانهٔ بلایی که تعصب و سنت با ادعای «غیرت»، بر سر صاحبان این ادعا، بر سر زن، مفهوم زنانگی و تاریخ زندگی خانوادگی در ایران و هر جای دیگر مدعی غیرت و تعصب آورده است. مهم، از پیش دانستن ِ آن حادثه که در همین پوستر هم فاش شده، نیست. مهم دیدن ِ ذره ذرهٔ اضمحلال چندین نسل یک خانه بر اثر پی بردن به آن است.
به این اعتبار، حتی نوع اعلام و معرفی و تبلیغ این فیلم و نترسیدن از - به قول دوستان نُنُر، #خطر_اسپویل، درسی برای شیوهٔ روایت در سینماست. درسی که استاد اولیه اش، #آلفرد_هیچکاک بود که اغلب با «دست ِ باز» با تماشاگرش بازی می کرد. بیراه نیست که عکس بزرگی از او بر دیوار خانهٔ محمود (جهانگیر الماسی) شخصیت اصلی فیلم مسحورکنندهٔ #شبح_کژدم عیاری نشسته بود (عکس سمت راست)
@amiropouria
یادداشت امیر پوریا دربارهٔ واکنش‌های اکران «خانهٔ پدری» در روزنامهٔ اعتماد روز شنبه ۴ آبان ۹۸ معادل چهارمین روز اکران این فیلم به چاپ رسید. از همان شب، به‌دلیل ایام انتهایی ماه صفر، اکران سینماها متوقف شدند و حالا در ظهر روز دوشنبه ۶ آبان خبر توقیف دیگربارهٔ فیلم تأیید شده است. همان گونه که در بخشی از این یادداشت به تنگ‌نظری‌ها و احتمال این اتفاق ناپسند، ابراز نگرانی شده بود
متن کامل یادداشت:
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/135578/%D8%AE%D8%B4%D9%85%DA%AF%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%83%D9%88%D9%87%D8%B4-%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA


توضیح و تصحیح: برخلاف دستکاری دوستان ویراستار روزنامه، پرانتز انتهایی یادداشت، باید نبسته بماند. به این شکل: کاناپه (کیانوش عیاری، ۱۳۹۵



@amiiirpouriiia
دو جلسهٔ تقریباً همزمان دربارهٔ دو فیلم مهم از سینمای اروپا
- فیلم «بل دوژور» با تحلیل خسرو دهقان:
www.evento.ir
- «فیلمی کوتاه دربارهٔ کشتن» با تحلیل امیر پوریا (و بازگویی تحلیل زنده یاد ایرج کریمی دربارهٔ «ده فرمان» کیشلوفسکی):
https://www.tiwall.org/p/a-short-film-about-killing-1


@amiropouria
اشاره‌ای مختصر به بدترین و بهترین ویژگی‌های فیلم روی اکران «جوکر» (تاد فیلیپس، ٢٠١٩) از نگاه امیر پوریا 👇
@amiiirpouriiia
خود-مظلوم-بینی در جایگاه انگیزهٔ انتقام از جامعه!

یادداشت کوتاه امیر پوریا دربارهٔ فیلم «جوکر»

هیاهوی فراوان و توأمان جشنواره‌ها و منتقدان و مخاطبان در استقبال از #فیلم_جوکر نشانهٔ عجیبی از تفکر مسلط و در حال گسترش جهان رسانه‌‌ای امروز است. این که برویم و ببینیم «چه بود و چه گذشت که جوکر، جوکر شد»، با ترکیب عقده‌مندی‌های بسیار دم‌دستی برگزار می‌شود. عقده‌هایی که به نظر می‌رسد در پی تکرار در دهه‌های مختلف، همچنان مهم‌ترین زمینهٔ حسرت و عصبیت و خود-مظلوم-بینی و حق‌به‌جانبی در نگاه و تصور آمريکایی، این است که بابای آدم، خود آدم و مامان آدم را قال گذاشته و ول کرده باشد. در کمال معصومیت، هیچ توقع مالی و اعتباری هم از طرف نداشته باشد و فقط بخواهد بهش پاپا بگوید. از طرف دیگر، نمکین است که این کمپانی معظم #دی_سی چه طور و چه قدر به سمت و سوی شخصیت‌هایش بی‌اعتناست و فقط اگر مسائل کپی‌رایتی حل و برقرار شود، با این که #بروس_وین یا همان #بتمن بچهٔ اندکی ساده‌لوح ِ مردی تا این اندازه ناانسان باشد، مشکلی ندارد. این که جوکر در شوی کمدی موری فرانکلین (با بازی #رابرت_دنیرو) آن همه شعار بدهد، مثلاً بناست دامنهٔ پیوندهای تماتیک فیلم با #راننده_تاکسی اسکورسیزی را تکمیل کند و این که مردم با گریم یا ماسک دلقکی و جوکری بخواهند هر نوع به‌هم‌ریزی و شلوغ‌کاری را مترادف با اعتراض جلوه دهند، قرار است تا حد اقتدا به جوکر پیش برود! مشکلات اجتماعی هم در حادترین شکل‌اش، منحصر است به تمسخر و تحقیر آدم‌های طفلک؛ از بچه‌های مردم‌آزار افتتاحیهٔ فیلم تا خود موری با پخش تکه‌ای از استندآپ ِ #آرتور_فلک (جوکر) تا سه مرد توی مترو. به این می‌گویند جامعیت در روانشناسی اجتماعی؟!!
.
اما طراحی تمام این بساط به قصد دست انداختن ارکان جامعه و رسانه‌های دوران توسط جوکر، به‌شدت چشمگیر است. لباس‌ها (به‌ویژه لباس نهایی حضور در شوی تلویزیونی که در عکس هم کنار همان ایستاده‌ام) و زبان اندام #واکین_فینیکس بنیان میزانسن فیلم و در حدی گیراست که می‌توان کورئوگرافی فیلم را جذاب‌ترین عنصر آن دانست. جوکر با این رقص پا و حرکات دست و طرز راه رفتن، به‌عنوان انتقاد و دهن‌کجی به فلاکت جاری #گاتهام سیتی (=آمریکای معاصر) بهتر از تمام آن ادعاهای توی تلویزیون یا حرف‌هایش به مشاور عمل می‌کند. بادی_لنگوئج فینیکس در این نقش را می‌توان همچون الگوی آرمانی و دست‌نیافتنی خلق شخصیت برپایهٔ حرکات و حالات فیزیکی‌اش، درس داد.

@amiropouria
این فیلم دلپذیر جیمز ال. بروکس برای کسانی که شرلی مک‌لِین عزیز را از دوران کمدی-رمانتیک‌های کلاسیک مانند «آپارتمان» و «ایرما خوشگله» و «چَریتی شیرین» می‌شناسند، لذت و غم توأمان و عجیبی خلق می‌کند: او اینجا در دوران پا به سن گذاشتن، اسکار نقش اصلی می‌گیرد. برای دوستداران جک نیکلسون عزیز، در کنار فیلم‌های دیگری از همین سال‌ها مانند «دلسوخته» (مایک نیکولز) و «خون و شراب» (باب رافلسون) نقش ویژه‌ای از اوست که مهارت‌اش در بدجنسی‌های خانوادگی و خارج از آن وجوه اهریمنی که تخصص‌اش بوده را به نمایش می‌گذارد. البته حساب خانم دبرا وینر (بازیگر «آسمان سرپناه» برتولوچی) جداست و بماند برای خود جلسه

در فضای دلنشین مجموعه و تالار نمایش «راش» ، تماشای این فیلم در شبی پاییزی که خودم در انتهای نمایش‌اش به جمع خواهم پیوست، اتفاق خاطره‌سازی خواهد بود و امیدوارم با بحث‌هایی که مطرح می‌کنم و پر از طنز و گپ خواهد بود، به جای یبوست ِ نقدهای عبوس، لذت دیدار فیلم را تکمیل و تثبیت کنم

برای حضور:
www.evento.ir

@amiiirpouriiia
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فایل تصویری نقد فیلم «مسخره باز» توسط مهدی میرمحمدی و امیر پوریا در برنامۀ اینترنتی «اتاق روشن» ویژۀ سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر
از توضیح ویژگی های آشنای نمایشی فیلم و اتفاقاً کمتر به میزانسن متکی بودن تا بحث مجادله برانگیز ویژوال افکت ها تا بازی آقای علی نصیریان که سینمادوستان را به یاد ظرفیت های بازیگران آمریکایی و فرانسوی می اندازد: با کنار گذاشتن وقار کلاسیک به دلیل ویژگی های لازم برای نقش و پیش رفتن تا سر حد مسخرگی پیشه کردن بدون نگرانی از تجربه های تازه
@amiropouria
ادای دین سینمای جریان اصلی به سینمای متمایز ایران که موفقیت‌های بین‌المللی را در پی آورد

اشاره‌ای از امیر پوریا دربارهٔ حرف‌های سعید روستایی و نوید محمدزاده در اختتامیهٔ جشنوارهٔ توکیو


خیلی طبیعی بود که بازتاب جوایز جشنواره توکیو به #سعید_روستایی و #نوید_محمدزاده در محیط مَجازی، از بسیاری جوایز فیلم‌های نامتعارف، بیشتر باشد. خب، این فیلمی متعلق به جریان اصلی‌ست و آن فیلم‌ها، فوق‌اش در گروه #هنر_و_تجربه اکران محدودی داشته باشند. پس جز پیگیران اتفاقات تازهٔ ساختاری در سینمای ایران، کسی مثلاً #باز_هم_سیب_داری ساختهٔ #بایرام_فضلی یا #ممیرو ساختهٔ #هادی_محقق یا #حمال_طلا ساختهٔ #تورج_اصلانی را نمی‌شناسد (این سومی هنوز اکران نشده و به‌قول #پوریا_ذوالفقاری یک دهن‌کجی همه‌جانبه به مناسبات سینمای ایران و چرخهٔ تجاری آن به شمار می‌رود)
.
با این اوصاف، در حالی که مسیر اعتبار بین‌المللی این سینما و موفقیت در مجامع فرهنگی را فیلمسازان بزرگ و تجربه‌گرای خارج از جریان اصلی هموار کردند، نام بردن از آقایان #عباس_کیارستمی و #امیر_نادری بسیار ارزشمند بود. برای من به منزلهٔ یادآوری این نکته بود که تا پیش از جوایز #اصغر_فرهادی، به‌ندرت و فقط در موارد انگشت‌شمار، فیلم‌های جریان اصلی ما به موفقیت‌هایی از این دست، می‌رسیدند
.
با وجود حرمت گذاری‌ِ به‌جای این نسل نسبت به اهل تجربه در نسل‌های قبلی، همچنان میزان هشتگ خوردن نام آقایان کیارستمی و نادری در همین اینستاگرام، چندین برابر میزان ِ دیده شدن ِ فیلم‌هایشان است. ارزش کار روستایی و محمدزاده در این است که همین مهجور ماندن سینمای متمایز و دِین محصولات تأمل‌برانگیز جریان اصلی به سینمای دیگرگونه را یادآوری می‌کند
ترجمهٔ کوثر آوینی از یادداشت مارتین اسکورسیزی دربارهٔ اشاره‌اش به فیلم‌های ابرقهرمانی کمپانی ماروِل

آن چه در باب سینمای هیچکاک می‌گوید و این تعبیر که او انگار «فرنچایز (سری فیلم‌های مرتبط و دنباله‌دار) خودش به حساب می‌آمد»، جزئیات موجزی که دربارهٔ هیجان و از آن طرف، شخصیت‌ها و درام «شمال از شمال‌غربی» و «بیگانگان در ترن» می‌گوید و پاراگراف کلیدی حاوی تیتر یادداشت، درس‌گرفتنی ست

لینک:


https://moazezinia.com/%d8%a7%db%8c%d9%86-%d9%87%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%ad%d8%ab-%d9%85%d8%b1%d8%ba-%d9%88-%d8%aa%d8%ae%d9%85%e2%80%8c%d9%85%d8%b1%d8%ba-%d8%a7%d8%b3%d8%aa/

@amiiirpouriiia
قلهٔ نقد نئوفرمالیستی یا چگونه می‌توان بدون حقارت و محدودیت ِ «بد بود/خوب بود»، ماهیت اثر را فهمید و فهماند و ساختار آن را تحلیل کرد : ترجمهٔ سایت پتریکور از نقد دیوید بوردوِل بر واپسین یادگار آقای عباس کیارستمی، فیلم/ویدئوآرت «٢۴ فریم» (٢٠١٧)


https://pettrichor.com/2019/11/07/%d8%af%db%8c%d9%88%db%8c%d8%af-%d8%a8%d9%88%d8%b1%d8%af%d9%88%d9%84-24-%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%85-%da%a9%db%8c%d8%a7%d8%b1%d8%b3%d8%aa%d9%85%db%8c/
و ما همچنان دوره می‌کنیم شب را و روز را...

نمایش و نقد فیلم «آگوئیره، خشم خدا» (از ساخته‌های ورنر هرتسوگ فیلمساز ضدجریان و نامتعارف آلمانی) در دانشگاه امیرکبیر تهران با حضور امیر پوریا
این برنامه در دل مرور سینمای موج نوی آلمان برگزار می‌شود

دوشنبه ۴ آذر ٩٨/ ساعت ١۵:٠٠ بعد از ظهر / دانشگاه امیر کبیر / سالن بهمن

حضور برای همگان مقدور است

لینک برای حضور:

https://www.tiwall.com/p/aguirre

@amiropouria
به بهانۀ توزیع فیلم «سرخپوست» ساختۀ نیما جاویدی در شبکهٔ نمایش خانگی، متن کامل نقد امیر پوریا بر این فیلم در ماهنامۀ سینمایی فیلم- شماره ۵۵٩- تیر ۹۸ - صفحۀ یک از سه

@amiropouria
به بهانۀ توزیع فیلم «سرخپوست» ساختۀ نیما جاویدی در شبکهٔ نمایش خانگی، متن کامل نقد امیر پوریا بر این فیلم در ماهنامۀ سینمایی فیلم- شماره ۵۵٩- تیر ۹۸ - صفحۀ دو از سه

@amiropouria
به بهانۀ توزیع فیلم «سرخپوست» ساختۀ نیما جاویدی در شبکهٔ نمایش خانگی، متن کامل نقد امیر پوریا بر این فیلم در ماهنامۀ سینمایی فیلم- شماره ۵۵٩- تیر ۹۸ - صفحۀ سه از سه

@amiropouria
نمایش و نقد فیلم «مسخره‌ باز» با حضور امیر پوریا / فرهنگسرای ارسباران / یکشنبه ١٠ آذر ٩٨ / ساعت ١٨ / تهیه بلیت به طور حضوری، از یک ساعت قبل از شروع اکران در فرهنگسرا

@amiropouria
Amir Pouria
و ما همچنان دوره می‌کنیم شب را و روز را... نمایش و نقد فیلم «آگوئیره، خشم خدا» (از ساخته‌های ورنر هرتسوگ فیلمساز ضدجریان و نامتعارف آلمانی) در دانشگاه امیرکبیر تهران با حضور امیر پوریا این برنامه در دل مرور سینمای موج نوی آلمان برگزار می‌شود دوشنبه ۴ آذر…
برای تماشای فیلم نوستالژیک و چندوجهی «دوست آمریکایی» (ویم وندرس، ١٩٧٧، در ایران: طعمه) چه انگیزه‌هایی می‌توانیم داشته باشیم؟

— ضیافت بازیگری (با حضور برونو گانتز، فرشتهٔ عاشق در فیلم «آسمان برلین» وندرس و هیتلر معروف فیلم «سقوط/ Downfall»، دنیس هاپر بازیگر و کارگردان بزرگ «ایزی رایدر» و فیلمسازان افسانه‌ای سینمای کلاسیک نیکلاس ری و ساموئل فولر که اینجا بازیگر فیلم وندرس شده‌اند!)
- نهایت ِ کار نور و تصویرسازی در سینما و پیوند عمیق‌‌اش با فضاسازی بصری
- کار با ساختار «داستان اول/داستان دوم» در فیلمنامه‌نویسی به منزلهٔ نوعی درس روایت سینمایی

یکشنبه ١٠ آذر ٩٨ در سالن بهمن دانشگاه امیرکبیر تهران، فیلم «دوست آمریکایی» ساعت ٣ بعد از ظهر اکران می‌شود و
بعد، یکایک این مباحث را در گپ و گفت پس از نمایش فیلم، طرح و بحث می‌کنیم. ورود به محیط دانشگاه با تهیهٔ بلیت، برای همگان آزاد است:

https://www.tiwall.com/p/american-friend2

@amiropouria
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کسی شک نداره که وقتی لئو مسی فیلم مراسم شب سوم دسامبر ٢٠١٩ رو ببینه، دریافت توپ طلای بهترین بازیکن سال فوتبال دنیا برای ششمین بار، اون قدر براش مهم نیست که این نمای خوشحالی پسرش ماتئو. مفهوم «زندگی شخصی» و «عواطف فردی» همینه: چیزهایی که در مورد آدم وجود داره و برای جهان و دیگران مهمه، ممکنه برای خود آدم کم‌اهمیت‌تر از یک امر خصوصی ِ خیلی معمولی باشه. امنیت و عیش و خوشی ِ زندگی خود آدم از تمام اون جلوه‌ها و جایگاه عمومی، باارزش‌تره. جست و خیز پسرت روی صندلی تالار مراسم، از کل شکوه مراسم و تقدیر از تو، برات اساسی‌تره و موندگاری فراتری داره. اگر غیر از این باشه، زندگی زندگی نیست و انتخاب‌های ما ایراد بنیادین داره

@amiropouria