Bookmark
توی کلاس ادبیات فارسی دانشگاه به عنوان یک کلاس عمومی، نحوهی نگارش صحیح رو آموزش میدن که خیلی هم عالیه. اما من اگه نقشی توی برنامهریزی این درس داشتم، قطعا واحدی اضافه میکردم به نام «نحوهی درستنویسی و تایپ در فضای مجازی.» متاسفانه اکثر افراد روش نگارش…
من خودم هم دارم یاد میگیرم اینها رو. الان دوستی بهم یادآوری کرد که در افعال، “می” باید با نیمفاصله نوشته بشه. مثل میگویم، نه اینکه بگیم میگویم.
در این چنل ۱۷۹ بار از کلمهی “کتاب”، ۳۶ بار از کلمهی “زندگی” و ۷ بار از کلمهی “آرامش” استفاده شده است.
Forwarded from Shadow (Saye)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from یادداشتهای یک روانپزشک (Hafez)
احمقانه است فکر میکنیم خداوند فقط وقتی صدای افکارمان را میشنود که او را به اسم صدا میزنیم و نه وقتی که مشغول افکار پلید روزمرهمان هستیم. مثلاً این که امیدوارم همکارم زود بمیرد تا دفترش مال من شود، چون از اتاق کار من خیلی بهتر است. معنای ایمان برای ما این است که تا وقتی از خالق دعوت نکنیم به زمزمههای ذهن ما گوش نمیکند.
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
پ.ن: بسیاری از افراد با ایمان خداوند را شخصی با IQ متوسط در نظر میگیرند که ذهنیت روانشناختی ندارد، با مفهوم ناخودآگاه و شرارتهای درونی بیگانه است، و هر نیتی را به او بگویند، سادهلوحانه باور میکند و با هر کلاه شرعی فریب میخورد و فقط زمانهایی که او را صدا بزنند گوشهایش تیز میشود.
@hafezbajoghli
(جزء از کل، تولتز، خاکسار)
پ.ن: بسیاری از افراد با ایمان خداوند را شخصی با IQ متوسط در نظر میگیرند که ذهنیت روانشناختی ندارد، با مفهوم ناخودآگاه و شرارتهای درونی بیگانه است، و هر نیتی را به او بگویند، سادهلوحانه باور میکند و با هر کلاه شرعی فریب میخورد و فقط زمانهایی که او را صدا بزنند گوشهایش تیز میشود.
@hafezbajoghli
Forwarded from Déjà Vu | دژاوو
ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)
شایعترین بیماری جنسی در جهان است. حدود ۷۹ میلیون نفر در آمریکا به اچپیوی مبتلا هستند و سالانه ۱۴ میلیون نفر به این تعداد اضافه میشوند. مطالعات نشان میدهد ۸۰ درصد زنان و ۹۰ درصد مردان حداقل در یک برهه از زندگیشان به اچپیوی مبتلا میشوند. (منبع) اگرچه آلودگی به آن در اکثر مواقع هیچ علائمی ندارد و بهخودیخود با سیستم ایمنی بدن از بین میرود، بهنحوی که فرد آلوده ممکن است هیچوقت متوجه نشود که مبتلا بوده است. (منبع)
ویروس اچپیوی بیشتر از ۲۰۰ نوعِ مختلف دارد که ۱۲تای آنها ریسک بالا (High-Risk) محسوب میشوند؛ یعنی ممکن است منجر به سرطان شوند. سرطانهای دهانهی رحم، واژن، آلت تناسلی، مقعد، دهان، حلق و حنجره. در برخی موارد ممکن است عفونت اچپیوی باقی بماند و باعث ایجاد زگیل تناسلی شود.
ویروسهای نوع ۱۶ و ۱۸ عامل اکثر سرطانهای مربوط به اچپیوی هستند. البته بیشتر از ۹۰ درصد آنها بین ۶ تا ۱۸ ماه بعد از آلودگی، از بین میروند. (منبع)
حداقل ۵ تا ۱۰ سال نیاز است تا سرطان ناشی از اچپیوی تشخیص داده شود. (منبع)
راههای انتقال:
ویروس از طریق تماس پوستی یا تماس مخاطی منتقل میشود. شایعترین مسیر انتقال آن رابطهی جنسی است؛ اما اسنادی مبتنی بر انتقال غیرجنسی آن نیز وجود دارد. اگر در محلی زخم، خراش یا ترک پوستی وجود داشته باشد، انتقال سادهتر میشود. امکان انتقال ویروس از مادر به جنین نیز وجود دارد. (به واسطهی مایع آمنیون، جفت یا مایع مخاطی حین زایمان)
همچنین DNA این ویروس در استخرها، آبها و لباسهای آلوده نیز یافت شده است.
واکسن گارداسیل:
این واکسن برای پیشگیری از انواع مشخصی از اچپیوی ساخته شده است. مؤسسه ملی سرطان در آمریکا اعلام داشت که اثربخشی واکسنهای ضد ویروس اچپیوی نزدیک به ۱۰۰٪ بوده و تزریق گسترده آن در سرتاسر جهان، بهطور بالقوه منجر به کاهش ۹۰ درصدی بروز سرطان دهانه رحم خواهد شد. (منبع)
گارداسیل در اشکال چهارظرفیتی (علیه تیپهای ۶،۱۱، ۱۶ و ۱۸) و نهظرفیتی عرضه میشود. نهظرفیتی در ایران بسیار کمیاب است اما چهارظرفیتیِ آن را میتوانید از داروخانهها و مراکز معتبری مثل سازمان هلال احمر خریداری کنید. قیمتِ کنونی یک دوز آن (خرداد سال ۱۴۰۳) حدوداً دو میلیون تومان است.
این واکسن در سه دُز طی ۶ ماه تزریق میشود؛ ماه دوم و ماه ششم بعد از اولین تزریق. تزریق آن عضلانی است و هر دُز نیم میلیلیتر است.
چهارظرفیتی آن را از سنین ۹ تا ۲۶ سالگی و نهظرفیتی آن را از سنین ۹ تا ۴۵ سالگی میتوان تزریق کرد.
شایعترین بیماری جنسی در جهان است. حدود ۷۹ میلیون نفر در آمریکا به اچپیوی مبتلا هستند و سالانه ۱۴ میلیون نفر به این تعداد اضافه میشوند. مطالعات نشان میدهد ۸۰ درصد زنان و ۹۰ درصد مردان حداقل در یک برهه از زندگیشان به اچپیوی مبتلا میشوند. (منبع) اگرچه آلودگی به آن در اکثر مواقع هیچ علائمی ندارد و بهخودیخود با سیستم ایمنی بدن از بین میرود، بهنحوی که فرد آلوده ممکن است هیچوقت متوجه نشود که مبتلا بوده است. (منبع)
ویروس اچپیوی بیشتر از ۲۰۰ نوعِ مختلف دارد که ۱۲تای آنها ریسک بالا (High-Risk) محسوب میشوند؛ یعنی ممکن است منجر به سرطان شوند. سرطانهای دهانهی رحم، واژن، آلت تناسلی، مقعد، دهان، حلق و حنجره. در برخی موارد ممکن است عفونت اچپیوی باقی بماند و باعث ایجاد زگیل تناسلی شود.
ویروسهای نوع ۱۶ و ۱۸ عامل اکثر سرطانهای مربوط به اچپیوی هستند. البته بیشتر از ۹۰ درصد آنها بین ۶ تا ۱۸ ماه بعد از آلودگی، از بین میروند. (منبع)
حداقل ۵ تا ۱۰ سال نیاز است تا سرطان ناشی از اچپیوی تشخیص داده شود. (منبع)
راههای انتقال:
ویروس از طریق تماس پوستی یا تماس مخاطی منتقل میشود. شایعترین مسیر انتقال آن رابطهی جنسی است؛ اما اسنادی مبتنی بر انتقال غیرجنسی آن نیز وجود دارد. اگر در محلی زخم، خراش یا ترک پوستی وجود داشته باشد، انتقال سادهتر میشود. امکان انتقال ویروس از مادر به جنین نیز وجود دارد. (به واسطهی مایع آمنیون، جفت یا مایع مخاطی حین زایمان)
همچنین DNA این ویروس در استخرها، آبها و لباسهای آلوده نیز یافت شده است.
واکسن گارداسیل:
این واکسن برای پیشگیری از انواع مشخصی از اچپیوی ساخته شده است. مؤسسه ملی سرطان در آمریکا اعلام داشت که اثربخشی واکسنهای ضد ویروس اچپیوی نزدیک به ۱۰۰٪ بوده و تزریق گسترده آن در سرتاسر جهان، بهطور بالقوه منجر به کاهش ۹۰ درصدی بروز سرطان دهانه رحم خواهد شد. (منبع)
گارداسیل در اشکال چهارظرفیتی (علیه تیپهای ۶،۱۱، ۱۶ و ۱۸) و نهظرفیتی عرضه میشود. نهظرفیتی در ایران بسیار کمیاب است اما چهارظرفیتیِ آن را میتوانید از داروخانهها و مراکز معتبری مثل سازمان هلال احمر خریداری کنید. قیمتِ کنونی یک دوز آن (خرداد سال ۱۴۰۳) حدوداً دو میلیون تومان است.
این واکسن در سه دُز طی ۶ ماه تزریق میشود؛ ماه دوم و ماه ششم بعد از اولین تزریق. تزریق آن عضلانی است و هر دُز نیم میلیلیتر است.
چهارظرفیتی آن را از سنین ۹ تا ۲۶ سالگی و نهظرفیتی آن را از سنین ۹ تا ۴۵ سالگی میتوان تزریق کرد.
Bookmark
در کمحرفی کتابها کیفیت آرامشبخشی بود؛ در تمایلشان به سالها و حتی دههها انتظار برای اینکه بالاخره یک خوانندهی مناسب از سر برسد و آنان را از شکافی که برایشان در نظر گرفته شده بود بیرون بکشد. گویی با صدای خاکگرفتهشان به من میگفتند: «عجله نکن! قرار…
دکارت ادعا کرده بود که مغز و ذهن در دو سپهر مجزا قرار دارند: سپهر مادی و سپهر اثیری. مغز فیزیکی، مثل باقی بدن، یک دستگاه کاملا مکانیکی است، مانند ساعت یا پمپ، که در تطبیق با حرکات اجزایش عمل میکند. وی استدلال میکند که طرز کار مغز ابدا طرز کار ذهن هشیار را توضیح نمیدهد. ذهن، به عنوان گوهر خود، بیرون از فضا و خارج از قوانین ماده قرار میگیرد. مغز و ذهن میتوانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند - به گفتهی دکارت، به شیوهای اسرارآمیز از طریق غدهی صنوبری - اما همچنان در جدایی کامل از هم باقی میمانند. در زمان پیشرفتهای علمی و تحولات اجتماعی پرشتاب، دوگانهنگری دکارت مایهی تسلی بود. واقعیت یک جنبهی مادی داشت، که قلمرو علم بود، و یک سمت روحانی، که قلمرو الهیات به حساب میآمد و بنا نبود این دوقلو هرگز به هم برسند.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: امروز این فرضیهی دکارت به شکل واضحی منسوخ و خندهداره ولی تلاشهایی که فلاسفه و دانشمندان اون دوره برای کشف اسرارآمیزترین بخش بدن داشتن، خوندنی و جالبه. کلا سرعت کشفهای انسان در حیطهی مغز به شدت پایین بوده همیشه. حتی جایگاه قرارگیری مغز در بدن رو شما اگه ببینید، جدا از کل بدن و انگار به صورت نمادین در یک قسمت برتر و ایزوله قرار داره، باید هم اسرارآمیز باشه!
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: امروز این فرضیهی دکارت به شکل واضحی منسوخ و خندهداره ولی تلاشهایی که فلاسفه و دانشمندان اون دوره برای کشف اسرارآمیزترین بخش بدن داشتن، خوندنی و جالبه. کلا سرعت کشفهای انسان در حیطهی مغز به شدت پایین بوده همیشه. حتی جایگاه قرارگیری مغز در بدن رو شما اگه ببینید، جدا از کل بدن و انگار به صورت نمادین در یک قسمت برتر و ایزوله قرار داره، باید هم اسرارآمیز باشه!
انعطاف سیناپسهای ما بین دو فلسفه در باب مغز، که قرنها در تضاد بودهاند، وفاق ایجاد میکند: تجربهگرایی و خردگرایی. در دیدگاه تجربهگرایانی چون جان لاک، ذهن ما مثل یک لوحه نانوشته یا لوح سپید است. هر چه میدانیم از راه تجربه و از طریق آنچه که در زندگی میآموزیم به ما میرسد. به عبارت بهتر، ما محصول طبیعتیم، نه خود آن. اما از نظر خردگرایانی چون امانوئل کانت، ما با الگوهای ذهنی توکاری به دنیا میآییم که تعیین میکنند چگونه درک کنیم و چگونه جهان را بفهمیم. همهی تجربههای ما از فیلتر مادرزادی میگذرند. طبیعت مسلط بر ما است.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: امروزه نظریهی غالبی که وجود داره ترکیبی از این دو تفکر عمدهست.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: امروزه نظریهی غالبی که وجود داره ترکیبی از این دو تفکر عمدهست.
Bookmark
انعطاف سیناپسهای ما بین دو فلسفه در باب مغز، که قرنها در تضاد بودهاند، وفاق ایجاد میکند: تجربهگرایی و خردگرایی. در دیدگاه تجربهگرایانی چون جان لاک، ذهن ما مثل یک لوحه نانوشته یا لوح سپید است. هر چه میدانیم از راه تجربه و از طریق آنچه که در زندگی میآموزیم…
انعطاف سیستم عصبی یکی از مهمترین محصولات تکامل است.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: چه جملهی زیبایی!
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: چه جملهی زیبایی!
Bookmark
دکارت ادعا کرده بود که مغز و ذهن در دو سپهر مجزا قرار دارند: سپهر مادی و سپهر اثیری. مغز فیزیکی، مثل باقی بدن، یک دستگاه کاملا مکانیکی است، مانند ساعت یا پمپ، که در تطبیق با حرکات اجزایش عمل میکند. وی استدلال میکند که طرز کار مغز ابدا طرز کار ذهن هشیار را…
گرچه شاید دکارت در مورد دوگانهنگری به خطا رفته بوده، اما به نظر میرسد در باور به اینکه افکار ما میتواند تغییر فیزیکی روی مغزمان اعمال کند، یا دستکم موجب واکنش فیزیکی شود، حق داشته است. ما از دیدگاه عصبشناختی، همانی میشویم که میاندیشیم.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
به گفتهی لندس، ساعت شخصی به “همراه و ناظری همیشهدیدنی و همیشهشنیدنی” بدل شد. ساعت شخصی، با یادآوری مداوم “ زمان استفاده شده، زمان سپری شده، زمان هدر رفته، زمان گم شده” به صاحبش، “هم به مهمیز موفقیت و بهرهوری شخصی و هم به کلید آن” مبدل گشت. “شخصیسازیِ” زمانِ به دقت اندازهگیری شده، “محرک عمدهی فردگرایی، به عنوان نمایانترین ویژگی تمدن غرب بود”.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: تو فصل سوم این کتاب به نام ابزارهای مغز، به شکل خیلی جالبی از تاثیر یه سری از فناوریهای پایه در رشد تمدن بشری و البته تغییر مغز و مسیرهای فکری به دلیل استفاده از این فناوریها صحبت میکنه. حتی فکرش رو هم نمیکردم که چیزهایی مثل ساعت و نقشه چنین تاثیراتی روی تاریخ زندگی بشری داشتن.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: تو فصل سوم این کتاب به نام ابزارهای مغز، به شکل خیلی جالبی از تاثیر یه سری از فناوریهای پایه در رشد تمدن بشری و البته تغییر مغز و مسیرهای فکری به دلیل استفاده از این فناوریها صحبت میکنه. حتی فکرش رو هم نمیکردم که چیزهایی مثل ساعت و نقشه چنین تاثیراتی روی تاریخ زندگی بشری داشتن.
مکلوهان، در فصل “عاشق ابزارک” از کتاب “درک رسانهها”، افراطیترین تعبیر بهیادماندنی از دیدگاه جبرگرایی را به کار میبرد و نوع بشر را چیز اندکی بیش از آلت تناسلی دنیای ماشین میخواند. نقش اساسی ما تولید ابزارهایی هرچه پیچیدهتر است - برای بارور کردن ماشینها؛ همانطور که زنبورها گیاهان را بارور میکنند - تا جایی که فناوری به ظرفیتی برسد که بتواند به خودی خود تولید مثل کند. در آن زمان، ما غیر ضروری خواهیم شد.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: یه پاراگراف خیلی جالب که بروز عینیش رو این روزها داریم میبینیم با روی کار اومدن هوش مصنوعی. البته فاصله داریم هنوز با رسیدن به این حدی که داره میگه ولی قابل تامله.
از کتاب کمعمقها اثر نیکلاس کار
پ.ن: یه پاراگراف خیلی جالب که بروز عینیش رو این روزها داریم میبینیم با روی کار اومدن هوش مصنوعی. البته فاصله داریم هنوز با رسیدن به این حدی که داره میگه ولی قابل تامله.
Bookmark
مکلوهان، در فصل “عاشق ابزارک” از کتاب “درک رسانهها”، افراطیترین تعبیر بهیادماندنی از دیدگاه جبرگرایی را به کار میبرد و نوع بشر را چیز اندکی بیش از آلت تناسلی دنیای ماشین میخواند. نقش اساسی ما تولید ابزارهایی هرچه پیچیدهتر است - برای بارور کردن ماشینها؛…
این کتاب واقعا من رو جذب کرده و قسمتهای خیلی زیادیش رو دارم مشخص میکنم که اینجا بگم. شاید بیشتر پستهای بعدی تا مدتی مربوط به این کتاب باشن که امیدوارم حوصلهتون رو سر نبره. ولی روند مطالعاتی خوبی داره و میتونه براتون مفید باشه چون همهمون درگیر موضوعاتش هستیم.
Forwarded from وَرطه
Bookmark
سروش حبیبی ۹۱ ساله شد.
برای مشاهدهی کارنامهٔ کاری سروش حبیبی میتونید وارد لینک زیر بشید و از تنوع و هنر ترجمهاش لذت ببرید:
اینجا
اینجا