چند سال پیش یه متنی رو خونده بودم که مغز فقط به ابتدا و انتهای کلمات توجه میکنه، برای همینه که خیلی وقتها متوجه اشکالات تایپی و املایی نمیشیم. حتی همون متنی رو هم که گذاشته بود برای اثبات این موضوع، یه عالم غلط املایی داشت. دلیل علمیش چیه رو نمیدونم، شاید به خاطر اینه که این کلمات رو زیاد دیدیم.
حالا اینو بذار کنار این موضوع که چند روز پیش روی یه تکه روزنامه، «اعلام شد» رو «اعدام شد» خوندم!
حالا اینو بذار کنار این موضوع که چند روز پیش روی یه تکه روزنامه، «اعلام شد» رو «اعدام شد» خوندم!
پرواز روی زمین
چند سال پیش یه متنی رو خونده بودم که مغز فقط به ابتدا و انتهای کلمات توجه میکنه، برای همینه که خیلی وقتها متوجه اشکالات تایپی و املایی نمیشیم. حتی همون متنی رو هم که گذاشته بود برای اثبات این موضوع، یه عالم غلط املایی داشت. دلیل علمیش چیه رو نمیدونم، شاید…
من این متن رو چند روز پیش نوشتم و گذاشتم روی auto send و خب…
Forwarded from مَرد سانفرانسیسکویی
چقدر این جمله درد داره: "لعنتی من تورو رفیق خودم میدونستم".
اینکه بچهت رو هزار کیلومتر دورتر به دنیا بیاری / بزرگ کنی ولی اینقدر خوب فارسی صحبت کنه میدونی یعنی چی؟
«دلم واسه ایران هم تنگ شده بابا»
«دلم واسه ایران هم تنگ شده بابا»
پرواز روی زمین
تو اتوبوس دختره زنگ زد به داییش، صداشو عوض کرد و سربهسر داییش گذاشت، بعدش گفت دایی، «منم، سارینا» شنیدن مکالمهی مسخرهبازی آدمها غمگینشدن داره!؟
داشتم زبان میخوندم که…
زبانخوندن، غمانگیزشدن داره!؟
زبانخوندن، غمانگیزشدن داره!؟
Forwarded from İmgeler
میگه: ما آدم ها رو نه برای اشتباهاتشون بلکه وقتی ازشون ناامید شدیم از زندگیمون خارج میکنیم.
Forwarded from سَرد تر عَز بَستنی..!
نسل ما خونهی سالمندان نمیخواد. اسایشگاه روانی و تیمارستان میخواد، ب تعداد و ظرفیت بالا..
Forwarded from مَرد سانفرانسیسکویی
گاهیم پیش میاد یکی رو میبینم، به دلم میشینه، ازش خوشم میاد، چه تو مجازی چه تو واقعیت، اما فقط از دور میشینم و تماشاش میکنم. انگار ته دلم خوب میدونم من و اون آیندهای نداریم. یکی شاید بپرسه تو از کجا میدونی؟ و باید بگم تجربه عزیزم، تجربه. سلسله تجربهها و آزمون خطاهای ناموفق این درک رو بهت میده که وارد یک مسیر غلط نباید شد. مخصوصا اون حسی که بهت میگه این اتفاق از همون اولشم اشتباهه. پس چرا بخوام با انتخاب اشتباهم خرابش کنم؟ از دور میشینم و تماشاش میکنم. گاهی زیبایی عشق به همینه که تماشاگر خوبی باشی.
Forwarded from لولی وش پیروز
بگذار نگویم که من چگونه به جای بوسیده شدن گزیده شدم،بارها و بارها
انگار اون بچهمدرسهایام که شیفت عصره و چون شیفت صبحیها تعطیل شدن مشقهاشو ننوشته و هرچی منتظر مونده که تعطیلی رو اعلام کنن، نکردن.