در جدیدی از خودم، به روی خودم گشوده شد.
امروز فهمیدم چرا هیچ وقت دلم نمیخواسته که از کارهام حتی موفقیتهام به کسی چیزی بگم.
دلیلش دو تا چیزه.
اولیش ترس از مقایسه ست، همیشه اولین سوال بعد از اینکه اعلام میکنی “هوراا، من تونستم” اینه که بقیه چطور بودن؟ و اینجاست که اون هوراا تو دهنت و قلب میماسه.اهمیتی نداره که چقدر از سطح توقع خودت بالاتر بودی، تو همیشه با یکی مقایسه میشی.
دومینش هم ترس از عدم موفقیتهای بعدیه، یه جوری که انگار برای بقیه توقع ایجاد کنه که تو هی باید بهتر و بهتر و بهتر بشی و حق شکست نداری.
امروز فهمیدم چرا هیچ وقت دلم نمیخواسته که از کارهام حتی موفقیتهام به کسی چیزی بگم.
دلیلش دو تا چیزه.
اولیش ترس از مقایسه ست، همیشه اولین سوال بعد از اینکه اعلام میکنی “هوراا، من تونستم” اینه که بقیه چطور بودن؟ و اینجاست که اون هوراا تو دهنت و قلب میماسه.اهمیتی نداره که چقدر از سطح توقع خودت بالاتر بودی، تو همیشه با یکی مقایسه میشی.
دومینش هم ترس از عدم موفقیتهای بعدیه، یه جوری که انگار برای بقیه توقع ایجاد کنه که تو هی باید بهتر و بهتر و بهتر بشی و حق شکست نداری.
Forwarded from mim (mitra)
This is us
سریالیه که توقع آدم رو از روابطش بالا میبره.
سریالیه که توقع آدم رو از روابطش بالا میبره.
پرواز روی زمین
This is us سریالیه که توقع آدم رو از روابطش بالا میبره.
حالا هی من بگم هی شما نبینید
🚶🏻♀️
🚶🏻♀️
Forwarded from Purple Author.
خودت، خودت را در آغوش بگیر؛
کسی برای تو نخواهد جنگید.
کسی برای تو نخواهد جنگید.
درود بر همهی مادران ایرانی که در پرورش پسرانی لجوج و خودخواه از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.
حکایت رفع تحریمهای اینترنتی آمریکا هم حکایت دندون هست نون نیست، نون هست دندون نیسته؛ کاش بفهمی ما دیگه اینترنت نداریم برادر :|
اگر اینجا آدم بود الان باید کلاس چهارم میبود. باورم نمیشه ۱۰ ساله اینجا مینویسم. خودم هم قدر ۱۰ سال بزرگ شدم یعنی؟
اینجا از همه چی نوشتم، از عقایدم، خانوادهم، زندگیم، مذهب، امیدهام، ناامیدیهام، پشیمونیهام و…
خدایا🥺
اینجا از همه چی نوشتم، از عقایدم، خانوادهم، زندگیم، مذهب، امیدهام، ناامیدیهام، پشیمونیهام و…
خدایا🥺
ولی اینکه صبح پا میشید دو تا استوری اعتراضی میذارید، بعدش میرید ترمیم تتوی قدیمیتون و اینو استوری نمیذارید و بعد باز میاید از برفبازی ملت ایراد میگیرید اسمش چیه دقیقا!؟
آیا حقیقتا انتظار داری زندگی رو سر طاقچه بذاریم برای بعد؟ آیا اگر به این روش جلو بریم سر از تیمارستان در نمیاریم؟ آیا اون زندگیای که بسیاری براش پرپر شدند جز پیدا کردن شادی وسط روزمرهست؟
آیا حقیقتا انتظار داری زندگی رو سر طاقچه بذاریم برای بعد؟ آیا اگر به این روش جلو بریم سر از تیمارستان در نمیاریم؟ آیا اون زندگیای که بسیاری براش پرپر شدند جز پیدا کردن شادی وسط روزمرهست؟
چند روز پیش وسط گفتگومون به اینجا رسیدیم که ما چیزهایی رو که نداریم پیش پیش استفاده کردیم بس که همه چیزمون قسط و وام و فلانه.
ولی این سمت دیگهی ماجرا هم هست؛ ما چیزهایی رو هم که داریم استفاده نمیکنیم، به امید یه روز خوب، موقعیت مناسب، شخص مناسب و … و اونقدر منتظر این «مناسبها» میشیم که اصل موضوع از دهن میفته.
ولی این سمت دیگهی ماجرا هم هست؛ ما چیزهایی رو هم که داریم استفاده نمیکنیم، به امید یه روز خوب، موقعیت مناسب، شخص مناسب و … و اونقدر منتظر این «مناسبها» میشیم که اصل موضوع از دهن میفته.
Forwarded from • هیهات •
مثل اونه که میگفت اگه به خاطر مشروب خوردن بریم جهنم، ما با عرق آشغالی میریم، اونا با ویسکی. جهنم رفتنمون هم فرق داره.
پرواز روی زمین
مثل اونه که میگفت اگه به خاطر مشروب خوردن بریم جهنم، ما با عرق آشغالی میریم، اونا با ویسکی. جهنم رفتنمون هم فرق داره.
اگر هنوز باورتون در برابر سوال «علم بهتر است یا ثروت؟» علمه باید بگم که راه ما از هم جداست!!
چون ما هیچ وقت علم رو به معنای واقعی شعور، درک، مدیریت، کنترل و … یاد نگرفتیم. در واقع علم برای نسل ما معادل بود با مدرسه رفتن و دانشگاه رفتن و حد اعلاش دکتراخوندن.
در عوض پول رو برامون مصداق بارز فساد و خودخواهی و دنیادوستی قرار دادن.
در حالی که وقتی نگاه میکنی میبینی بزرگترین خیّرها (چه با باور دینی چه غیردینی) که کارهای بزرگی مثل کمک به بیمارستانها، ساخت مدرسه، تهیهی آب شرب برای روستاها و حتی کارهای معمولتری مثل تهیهی جهیزیه و سیسمونی و اجارهی خونه به زوجها رو انجام دادن، همه پولدار بودن.
واقعیتش من الان دیگه پول رو انتخاب میکنم، پولداری که پولش غرّهش نکنه و از نیروی متخصص استفاده کنه، اما خب اگر قرار باشه بیپول باشم بیپول درسخونده رو ترجیح میدم.
خلاصه که اگر پول داشته باشی هم دنیا داری هم آخرت.
و به قول دوستمون با عرقسگی نمیری جهنم یه چی میخوری که کور نشی!
چون ما هیچ وقت علم رو به معنای واقعی شعور، درک، مدیریت، کنترل و … یاد نگرفتیم. در واقع علم برای نسل ما معادل بود با مدرسه رفتن و دانشگاه رفتن و حد اعلاش دکتراخوندن.
در عوض پول رو برامون مصداق بارز فساد و خودخواهی و دنیادوستی قرار دادن.
در حالی که وقتی نگاه میکنی میبینی بزرگترین خیّرها (چه با باور دینی چه غیردینی) که کارهای بزرگی مثل کمک به بیمارستانها، ساخت مدرسه، تهیهی آب شرب برای روستاها و حتی کارهای معمولتری مثل تهیهی جهیزیه و سیسمونی و اجارهی خونه به زوجها رو انجام دادن، همه پولدار بودن.
واقعیتش من الان دیگه پول رو انتخاب میکنم، پولداری که پولش غرّهش نکنه و از نیروی متخصص استفاده کنه، اما خب اگر قرار باشه بیپول باشم بیپول درسخونده رو ترجیح میدم.
خلاصه که اگر پول داشته باشی هم دنیا داری هم آخرت.
و به قول دوستمون با عرقسگی نمیری جهنم یه چی میخوری که کور نشی!
یه اخلاق خیلی بد و وحشتناکی که دارم اینه که اگر تصمیم بگیرم کسی رو نادیده بگیرم، خیلی خوبتر از خوب از عهدهش برمیام!