Forwarded from حرفتو ناشناس بهم بزن | Talk to Me Anonymously
#پیام_ناشناس
باعرض سلام خدمت همه ضیایی های محترم
همانطور که خودتون میدونید این روزها روزهای پرکاری هست و در بازگشت آقای ضیا به تلوزیون همکاری همه لازمه
عزیزان لطفا به پیام
https://t.me/FTDigital/38379
برید و در کامنت ها درخواست پخش زنده فرمول یک رو بدید و کارهای فاخر فرمول یک رو بگین
درخواست حمایت از آقای ضیا و برنامه فرمول یک رو کنید
قطعا زحمت های همه شما عزیزان ضیایی جان دیده شده میشود و خواهد شد
سپاس از همه شما
@HarfBeManBot
باعرض سلام خدمت همه ضیایی های محترم
همانطور که خودتون میدونید این روزها روزهای پرکاری هست و در بازگشت آقای ضیا به تلوزیون همکاری همه لازمه
عزیزان لطفا به پیام
https://t.me/FTDigital/38379
برید و در کامنت ها درخواست پخش زنده فرمول یک رو بدید و کارهای فاخر فرمول یک رو بگین
درخواست حمایت از آقای ضیا و برنامه فرمول یک رو کنید
قطعا زحمت های همه شما عزیزان ضیایی جان دیده شده میشود و خواهد شد
سپاس از همه شما
@HarfBeManBot
Forwarded from InstaSave
Forwarded from حرفتو ناشناس بهم بزن | Talk to Me Anonymously
#پیام_ناشناس
این اتحاد جزوه اتحاد های اصلی هست برای هرکس امکان دارد به گروه تک پسر پیام اتحاد را فروارد کند
حمایت برای ضیارانی ها واجب هست
متشکر از همتون
@HarfBeManBot
این اتحاد جزوه اتحاد های اصلی هست برای هرکس امکان دارد به گروه تک پسر پیام اتحاد را فروارد کند
حمایت برای ضیارانی ها واجب هست
متشکر از همتون
@HarfBeManBot
باران
باران که می بارد
ترانه ها آرام آرام
جان می گیرد
و بوی خاک باران خورده
یاد تورا با خود می آورد
#متن_گرافی
باران که می بارد
ترانه ها آرام آرام
جان می گیرد
و بوی خاک باران خورده
یاد تورا با خود می آورد
#متن_گرافی
Forwarded from حرفتو ناشناس بهم بزن | Talk to Me Anonymously
طرفداران علی ضیا
#پیام_ناشناس سلام استرونگ امروز شایانا کلا نیست ازش خبری نداری؟؟؟ @HarfBeManBot
سلام
حتما کاری چیزی داشته سرش شلوغه که نیست
حتما کاری چیزی داشته سرش شلوغه که نیست
طرفداران علی ضیا
#پیام_ناشناس سلام استرونگ امروز شایانا کلا نیست ازش خبری نداری؟؟؟ @HarfBeManBot
عزیز دل برادر بیا بروبچ نگرانن
.
میخواستم بلد باشم تو را بخندانم، و بلد باشم وقتی غصه داری قانعت کنم به من پناهنده شوی، و وقتی به من می چسبی از تیغ هایم نترسی، و به نوازش انگشتان ملتهبم اعتماد کنی، و در چشمهای من تن برهنهی خودت را ببینی تا بفهمی آتشْبودنت چه دلخواه است. اما گمت کردم.
میخواستم خانهات باشم، تا از خستگیهایت به من بازگردی. میخواستم روزها و شبها صبور و دور بمانم تا در ملاقاتی دلچسب کلماتت را بنوشم، و در تو گم بشوم بدون علاقهای به پیداشدن. میخواستم ارض موعود تو باشد وسعت آغوشم، ای زیباترین زائر زشتیهای من. اما گمت کردم.
میخواستم بلد باشم تو را نترسانم. میخواستم دنیای امن تو باشم، جزیرهای که در سفرهای کوتاه آرامشت را آنجا جستجو کنی. میخواستم آدمبرفی سادهی تو باشم در کوچههای کودکیت. تا به دماغ هویجی من بخندی، و شالی برایم بیاوری، و با زغال دو چشم برای من بکشی، و آرام نوازشم کنی، و اشک مرا ببوسی، و گنجشک کوچک مستی باشی که از شانهی راستم به شانهی چپم مهاجرت میکند و در راه برای موهای سپیدم لالایی میخواند. اما گمت کردم.
ای دورایستاده از هراس تلخی من، ای بوسهی رخنداده که انتظار آمدنت هنوز رنج زیبای من است، ای ناشناسِ گرم خندان که فکرِ بودنت مستی دیوارهای خانهی من است، گاهی بیدلیل و بیهوا بخند. بگذار فکر کنم آمدهای، دیدهای و رفتهای. و حالا مرا به یاد آوردهای، و تقلای غریبانهام را برای خنداندنت. بگذار دلیل لبخند روشن تو باشم، من که گریهساز خستهای هستم.
همین.
#حمیدسلیمی
@aliziyaoriginallll
میخواستم بلد باشم تو را بخندانم، و بلد باشم وقتی غصه داری قانعت کنم به من پناهنده شوی، و وقتی به من می چسبی از تیغ هایم نترسی، و به نوازش انگشتان ملتهبم اعتماد کنی، و در چشمهای من تن برهنهی خودت را ببینی تا بفهمی آتشْبودنت چه دلخواه است. اما گمت کردم.
میخواستم خانهات باشم، تا از خستگیهایت به من بازگردی. میخواستم روزها و شبها صبور و دور بمانم تا در ملاقاتی دلچسب کلماتت را بنوشم، و در تو گم بشوم بدون علاقهای به پیداشدن. میخواستم ارض موعود تو باشد وسعت آغوشم، ای زیباترین زائر زشتیهای من. اما گمت کردم.
میخواستم بلد باشم تو را نترسانم. میخواستم دنیای امن تو باشم، جزیرهای که در سفرهای کوتاه آرامشت را آنجا جستجو کنی. میخواستم آدمبرفی سادهی تو باشم در کوچههای کودکیت. تا به دماغ هویجی من بخندی، و شالی برایم بیاوری، و با زغال دو چشم برای من بکشی، و آرام نوازشم کنی، و اشک مرا ببوسی، و گنجشک کوچک مستی باشی که از شانهی راستم به شانهی چپم مهاجرت میکند و در راه برای موهای سپیدم لالایی میخواند. اما گمت کردم.
ای دورایستاده از هراس تلخی من، ای بوسهی رخنداده که انتظار آمدنت هنوز رنج زیبای من است، ای ناشناسِ گرم خندان که فکرِ بودنت مستی دیوارهای خانهی من است، گاهی بیدلیل و بیهوا بخند. بگذار فکر کنم آمدهای، دیدهای و رفتهای. و حالا مرا به یاد آوردهای، و تقلای غریبانهام را برای خنداندنت. بگذار دلیل لبخند روشن تو باشم، من که گریهساز خستهای هستم.
همین.
#حمیدسلیمی
@aliziyaoriginallll
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اونایی که دوسشون دارید رو نگه دارید
مواظب خودتون و خوبیاتون باشید...
#ادیت #ویدیو #علی_ضیا
@aliziyaoriginallll
مواظب خودتون و خوبیاتون باشید...
#ادیت #ویدیو #علی_ضیا
@aliziyaoriginallll
Forwarded from InstaSave
Forwarded from حرفتو ناشناس بهم بزن | Talk to Me Anonymously