طرفداران علی ضیا
134 subscribers
11.7K photos
6.65K videos
146 files
2.38K links
به توکل نام اعظمت

📅تاریخ تاسیس کانال : ۹۸/۳/۱۷

کد پیج و چنل: #ضیاران_3022

https://instagram.com/aliziyaoriginallll_ 👈🏻اینستاگرام

https://telegram.me/HarfBeManBot?start=MTM0NTY2MzA0 👈🏻 لینک ناشناس
http://t.me/HidenChat_Bot?start=134566304
Download Telegram
طرفداران علی ضیا
00:00
خـط به خـط
بودنـت را دوسـت دارم ...
😑😂پویان مختاری هم هس تازع
Forwarded from aliziya_Twitter
علی ضیا چه اپدیت شده ، اسم دوست پسرو میاره
#کومولالونا
@aliziya_twitter
Forwarded from شعر نو
@sheereno
مادربزرگ من آدم مذهبی بود؛
هر وقت دلش واسه امام رضا تنگ می شد می گفتم مادربزرگ حالا حتما لازم نیست بری مشهد از همینجا یه سلام بده، اما من واسه تفریح میرفتم شمال اون به من نمیگفت حتما لازم نیست بری شمال همینجا تفریح کن،
وقتی سفره میگرفت وقتی محرم میشد به ﻫﻴﺎت محل برنج و روغن میداد بهش میگفتم اینا همه سیرن پولشو ببر بده به چهارتا آدم محتاج، اما وقتی من با دوستام مهمونی میگرفتم اون فقط میگفت مادر مراقب خودت باش،
سالها گذشت تا من فهمیدم آدمها احتیاج دارن سفر برن، احتیاج دارن از زندگی لذت ببرن و لذت بردن برای آدمها متفاوت معنی میشه،
یکی از ﻫﻴﺎت لذت میبره یکی از مهمونی رفتن، یکی تو سفر مکه اقناع میشه یکی تو سفر تایلند،
اینا همشون برای من آدمهای محترمی هستن، سالها گذشت تا من فهمیدم نباید به دلخوشی های آدمها گیر بدهم، چون آدمها با همین دلخوشی ها سختی های زندگی رو تحمل میکنن...

#الهی_قمشه_ای

@sheerreno
Khalegh
Moein
😍😍
آخ آخ واقعآ نازِ نفست معین❤️

@aliziyaoriginallll
ز کدام رَه رسیدی ز کدام در گذشتی
که ندیده دیده ناگه به درون دل فِتادی..


#هوشنگ_ابتهاج
@aliziyaoriginallll
ضیا صدبار گفدم نرو اونطور جاها😂😂😂😂
فایل رو اگه خاستین برین‌تو پیج این یارو صفه رو بکشید بالا حرفای تتلو نجس رو گوش کنید😂😂😂😂😂😂😂😂😂
ننه من رو نوه ی امام کراشم تو همه رووما هم هس😂😍
طرفداران علی ضیا
ضیا صدبار گفدم نرو اونطور جاها😂😂😂😂
داش به ضیا بگید نره این جاها😂😂😂
براش حرف در میارن😑
طرفداران علی ضیا
ضیا صدبار گفدم نرو اونطور جاها😂😂😂😂
خب داخل یک روم کنار هم حضور داشتن که‌داشتن

چیکار کنیم الان😐
طرفداران علی ضیا
#استوری #علی_ضیا @aliziyaoriginallll
😐😂ساعت ۱۰ میبینمت پس:/😐
از تو نمی‌شود سخنی عاشقانه گفت
حتی نمی‌شود که برایت ترانه گفت
از تو نمی‌شود که به گیسو پناه برد
از سجده‌های گیسوی تو روی شانه گفت
از تو نمی‌شود  به خدا  ساده حرف زد
حتی نمی‌شود سخنی عامیانه گفت
با این مقدمه غزلش را شروع کرد
مردی که سال‌ها غزل ناشیانه گفت
اول تکلف غزلش را بهانه کرد
لَختی که فکر کرد بدون بهانه گفت:
از میم اول و الف اخر زنی
مردی بدون واهمه شعر شبانه گفت
من فکر می‌کنم که اساسآ درست نیست
از نامِ اعظمت سخنی بی نشانه گفت
لَختی به سهم قافیه‌هایش نگاه کرد
بیتی برای قافیه‌ی تازیانه گفت
بالای شعر تازه‌ی بی پرده‌اش نوشت
مردی غزل سرود و به بانوی خانه گفت:
حالا مرا ببخش که شعرم کمی بد است
گفتم نمی‌شود غزل عاشقانه گفت..

هادی خورشاهیان🖋

@aliziyaoriginallll