من‌تو پیوی این دوستمون هم گفتم ولی نخوند
علی ضیا وامثالهم اصلا اگه بخوان تمام پیامای شخصی شون رو جواب بدن‌ که کارشون تمومه که!
منم اگه جای ضیا بودم جواب نمیدادم و بلاک میکردم
البته که الان از دست ضیا خییییلیییییی عصبانیم ولی خب اینجارو بش حق میدم

یقه رو تا یه جایی باز گزاشته که من الان فقد میتونم بگم:
همونجا که بشم شالت
بیوفتم دور احوالت💚

#دومین_قسمت برنامه رادیویی #اینجا_شب_نیست با حضور و اجرای #علی_ضیا در رادیو جوان


#پارت_اول
#قسمت_دوم
#رادیو_جوان
#اینجا_شب_نیست
#رادیو
#مدت: شصت دقیقه
تاریخ برنامه: ۱۳۹۹/۲/۲۲الی ۱۳۹۹/۲/۲۳


💢👉 @aliziya_takpesar

#دومین_قسمت برنامه رادیویی #اینجا_شب_نیست با حضور و اجرای #علی_ضیا در رادیو جوان


#پارت_دوم
#قسمت_دوم
#رادیو_جوان
#اینجا_شب_نیست
#رادیو
#مدت: شصت دقیقه
تاریخ برنامه: ۱۳۹۹/۲/۲۲الی ۱۳۹۹/۲/۲۳


💢👉 @aliziya_takpesar

اینم واسه دوستانی ک دیشب نتونستن آقای ضیا رو گوش بدن💚

آخ ننه 😍گوگولی مگولی😂

👌👌👌👌👌👍👍👍👍👍
ما هستیم فقط بخاطر وجودِ ضیا ،شخص خودش
نه لایک و دایرکت و از این حرفا...
حالا نمیگم بدمون میاد ها نه ،ولی خب اولویت شخصِ شخیص حاج علی جونه😅😁😂❤️

بله واقعا باید حق داد..
خودمون رو بزاریم جای حاجی واقعا روزانه کلی دایرکت و نمدونم از این قبیل خب چجوری میتونیم همه رو چک کنیم ؟؟چنتارو هم که شانسی نگا میکنه اونای دیگه ناراحت میشن..خب بنده خدا کارو زندگی خودشو که نمتونه ول کنه دیگه..البته خب ما از خدامونه دایرکت رو نگا کنه اما اگه نشد هم درکش میکنیم

جهان کوچک من ؛
از تو زیباست.
هنوز از عطر لبخند تو سرمست

واسه تکرار
اسم ساده‌ی توست
صدایی از من عاشق اگر هست…


╔═══════◎🦋◎══════╗
   @aliziyaoriginallll     
╚═══════◎🦋◎══════╝

هوس کرده ام پشت سرم حرف بزنند
برایم داستان بسازند
اما...
پشت سر تو تنها آب بریزم
تا زودتر برگردی...


#سید‌علی‌ضیا

@aliziyaoriginallll

#آهنگ #موزیک
#نمیرم

╔═══════◎🦋◎══════╗
   @aliziyaoriginallll     
╚═══════◎🦋◎══════╝

#️⃣ #ravi_shohrehahadiat
🕐 1399/02/23 - 13:34:32
📜 :
این شاخه گیاه را فرزانه گذاشته توی این شیشه،دستبند حتما مال یکی از بچه های کارگاه ترجمه است.
شیوا حوصله و وقت شاخه بریدن و قلمه زدن ندارد.او وقف نوشتن و نوشتن است.اصلا خودش را فروخته به ادبیات و سینما.همین است که می شود مدام ازش چیزهای تازه شنید و یاد گرفت. آن آقا و خانمی هم که توی اتاق کار می کردند اهل این کارها نیستند.عمو امید هم که نمی تواند از قهوه خانه بیاید بالا و شاخه قلمه بزند.همه گلدان ها و قلمه ها کار فرزانه است. برای همین پاگرد بهشت است.
من و مرجان و شیوا و سمر ،می نشستیم دور این میز.شیوا از کارگردان فیلم شروع می کرد و می رفت تا ته داستان. استادمان است دیگر. مرجان زنی به تمام معناست.شیک پوش،خوش تیپ، کدبانو و البته هنرمند.خانم کلاس است.من و سمر اما ، می توانیم،می توانستیم به جرز دیوار بخندیم،شلوغ کنیم ،به گیاه توی شیشه میز گیر بدهیم.با برگ خشک درخت خرمالو بازی کنیم.صدای خنده مان پر شود توی هال پاگرد،قمری ها از ایوان فرار کنند و ما یادمان بیفتد که قصه ای داریم که هنوز تعریف نکرده ایم.
من شاید هم سن مادر سمر باشم هیچوقت نپرسی...
@aliziyaoriginalll

🌿

غایب مشو از دیده که در دل بنشستی....

👤 سعدی

╔═══════◎🦋◎══════╗
   @aliziyaoriginallll     
╚═══════◎🦋◎══════╝

"نگاهت" خوش آهنگ است
پس...
بنواز...
قطعه ای از "وجودم"را
که تنها برای تو میتپد...

#شیوا_میثاقی
#ادیت #عکس

╔═══════◎🦋◎══════╗
   @aliziyaoriginallll     
╚═══════◎🦋◎══════╝

Check out @aliziyak’s Tweet: https://twitter.com/aliziyak/status/1260210355869007872?s=09

شیطونه میگه برم بزنم تجزیه ش کنما😒

من زیر باران ماندن پشت درت را دوست دارم!


@aliziyaoriginallll

عاقا اینو گوش بدید لذتششششو ببرید
به شدت پیشنهادمیشه👌

خجسته باد نام خداوند، نیکوترین آفریدگاران
 که تو را آفرید.
 از تو در شگفت هم نمی توانم بود
 که دیدن بزرگیت را، چشم کوچک من بسنده نیست:
 مور، چه می داند که بر دیواره ی اهرام می گذرد
 یا بر خشتی خام.
 تو، آن بلندترین هرمی که فرعونِ تخیّل می تواند ساخت...
 و من، آن کوچکترین مور، که بلندای تو را در چشم نمی تواند داشت...

یا امیر المومنین...

#موسوی‌گرمارودی

@aliziyaoriginallll