بسم الله الرحمن الرحیم
همونطور که اشاره کردید سلطنت موروثیه امامت هم موروثیه. فرق این دو تا در اینه که سلطنت موروثیه اما حجت الهی نداره یعنی هیچ دلیلی از جانب خدا بر اینکه هر سلطانی اجازه داشته باشه فرزند خودش رو سلطان قرار بده برای مردم وجود نداره. پس موروثی بودن سلطنت امری باطله اما در خصوص امامت حجت الهی داریم و از جانب خدا دلیل داریم هم تو قرآن دلیل داریم در سوره مبارکه بقره جریان امامت فرزندان حضرت ابراهیم علیه السلام که وقتی خدا فرمود «انی جائلک للناس اماما» حضرت ابراهیم سوال کردن و من ذریتی آیا از فرزندان منم کسی امام میشه خدا فرمود «لا ینال عهد الظالمین» عهد من یعنی امامت به ظالمان نمیرسه یعنی اگر فرزندان تو ظالم نباشن بله اوناهم امام میشن این دلیل قرآنی موروثی بودن امامته و در روایات هم حدیث غدیر رو داریم که پیامبر گرامی اسلام فرمود خدا نور مرا در وجود علی علیه السلام قرار داد و در وجود فرزندان معصوم او قرار داد و تا امام دوازدهم این نور امتداد داره خب پس ما برای موروثی بودن امامت حجت الهی داریم و حقانیتش رو قبول داریم. حجت الهی ما هم قرآنه و هم روایاته اما برای موروثی بودن سلطنت حجت الهی نداریم پس اون رو باطل میدونیم .
#ارسالی_مخاطبین
#پرسش_و_پاسخ
#پاسخ_به_شبهات
✅ @alisaboohi_com
همونطور که اشاره کردید سلطنت موروثیه امامت هم موروثیه. فرق این دو تا در اینه که سلطنت موروثیه اما حجت الهی نداره یعنی هیچ دلیلی از جانب خدا بر اینکه هر سلطانی اجازه داشته باشه فرزند خودش رو سلطان قرار بده برای مردم وجود نداره. پس موروثی بودن سلطنت امری باطله اما در خصوص امامت حجت الهی داریم و از جانب خدا دلیل داریم هم تو قرآن دلیل داریم در سوره مبارکه بقره جریان امامت فرزندان حضرت ابراهیم علیه السلام که وقتی خدا فرمود «انی جائلک للناس اماما» حضرت ابراهیم سوال کردن و من ذریتی آیا از فرزندان منم کسی امام میشه خدا فرمود «لا ینال عهد الظالمین» عهد من یعنی امامت به ظالمان نمیرسه یعنی اگر فرزندان تو ظالم نباشن بله اوناهم امام میشن این دلیل قرآنی موروثی بودن امامته و در روایات هم حدیث غدیر رو داریم که پیامبر گرامی اسلام فرمود خدا نور مرا در وجود علی علیه السلام قرار داد و در وجود فرزندان معصوم او قرار داد و تا امام دوازدهم این نور امتداد داره خب پس ما برای موروثی بودن امامت حجت الهی داریم و حقانیتش رو قبول داریم. حجت الهی ما هم قرآنه و هم روایاته اما برای موروثی بودن سلطنت حجت الهی نداریم پس اون رو باطل میدونیم .
#ارسالی_مخاطبین
#پرسش_و_پاسخ
#پاسخ_به_شبهات
✅ @alisaboohi_com
✅ خلاصه سوال:
چگونه میتوان تفاوتهای زیاد در شرایط زندگی افراد(مالی، خانوادگی، اجتماعی و...) را با عدالت خداوند سازگار دانست؟
📝 پاسخ اجمالی:
عدالت الهی صرفاً در دادن ثروت یا نعمت خلاصه نمیشود. این عدالت به معنای انتظار خداوند از هر کس بر اساس آنچه به او عطا کرده است، است. خداوند به قدر توان هر نفس از او انتظار دارد، و هر کسی باید پاسخگوی نعمتها، امکانات، و موقعیتهایی باشد که به او داده شده. عدالت زمانی نقض میشود که از همه، بدون توجه به تفاوتها، یکسان انتظار داشته باشیم. همچنین، هم فقر و هم ثروت میتوانند ابتلایی از جانب خدا باشند، و در هر دو حالت، انسانها در معرض ابتلا الهی هستند.
📚 پاسخ تفصیلی:
نکته اول:
برداشت ما از عدالت خداوند غالبا ناکافی و به معنای توزیع ثروت و و اعطای نعمتهاست. با این حال، مفهوم عدالت الهی بسیار عمیقتر است. عدالت خداوند به این معناست که خداوند از هر کسی به اندازهای که به او داده، انتظار دارد. خداوند در قرآن کریم بیان داشته است که: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا [بقرة:286] ، لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا [طلاق: 7]خداوند هیچ نفسی را جز به وسعه و تواناییاش مکلف نمیسازد. عدالت آن است که از افراد با توجه به تفاوتهایشان مسئولیتپذیری متفاوتی طلب شود، نه اینکه از همگان بدون توجه به تفاوتهای آنها توقع یکسان داشته باشیم.
نکته دوم:
این است که فقر و ثروت هر دو میتوانند به عنوان ابتلای الهی در نظر گرفته شوند. بر اساس سوره مبارکه فجر، خداوند برای آزمایش بندگان گاهی ثروت میدهد و گاهی از آنها میگیرد. چه بسیا آزمون به ثروت دشوارتر باشد زیرا ممکن است دیرتر موجب توجه و بازگشت انسان به خدا شود. این دیدگاه که تنها فقر به عنوان امتحان الهی دیده شود، ناقص است. در واقع، هر دو وضعیت باید به عنوان فرصتهایی برای رشد معنوی و اثبات پایبندی به ارزشهای الهی دیده شوند.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
چگونه میتوان تفاوتهای زیاد در شرایط زندگی افراد(مالی، خانوادگی، اجتماعی و...) را با عدالت خداوند سازگار دانست؟
📝 پاسخ اجمالی:
عدالت الهی صرفاً در دادن ثروت یا نعمت خلاصه نمیشود. این عدالت به معنای انتظار خداوند از هر کس بر اساس آنچه به او عطا کرده است، است. خداوند به قدر توان هر نفس از او انتظار دارد، و هر کسی باید پاسخگوی نعمتها، امکانات، و موقعیتهایی باشد که به او داده شده. عدالت زمانی نقض میشود که از همه، بدون توجه به تفاوتها، یکسان انتظار داشته باشیم. همچنین، هم فقر و هم ثروت میتوانند ابتلایی از جانب خدا باشند، و در هر دو حالت، انسانها در معرض ابتلا الهی هستند.
📚 پاسخ تفصیلی:
نکته اول:
برداشت ما از عدالت خداوند غالبا ناکافی و به معنای توزیع ثروت و و اعطای نعمتهاست. با این حال، مفهوم عدالت الهی بسیار عمیقتر است. عدالت خداوند به این معناست که خداوند از هر کسی به اندازهای که به او داده، انتظار دارد. خداوند در قرآن کریم بیان داشته است که: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا [بقرة:286] ، لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا [طلاق: 7]خداوند هیچ نفسی را جز به وسعه و تواناییاش مکلف نمیسازد. عدالت آن است که از افراد با توجه به تفاوتهایشان مسئولیتپذیری متفاوتی طلب شود، نه اینکه از همگان بدون توجه به تفاوتهای آنها توقع یکسان داشته باشیم.
نکته دوم:
این است که فقر و ثروت هر دو میتوانند به عنوان ابتلای الهی در نظر گرفته شوند. بر اساس سوره مبارکه فجر، خداوند برای آزمایش بندگان گاهی ثروت میدهد و گاهی از آنها میگیرد. چه بسیا آزمون به ثروت دشوارتر باشد زیرا ممکن است دیرتر موجب توجه و بازگشت انسان به خدا شود. این دیدگاه که تنها فقر به عنوان امتحان الهی دیده شود، ناقص است. در واقع، هر دو وضعیت باید به عنوان فرصتهایی برای رشد معنوی و اثبات پایبندی به ارزشهای الهی دیده شوند.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
✅خلاصه سوال:
چگونه میتوانم توبهای واقعی و صادقانه انجام دهم و از تکرار خطاهای گذشته جلوگیری کنم؟
📝پاسخ اجمالی:
در فرآیند توبه، پشیمانی عمیق اولین و مهمترین گام است. پس از آن، استغفار و توبه میآید، که در آن فرد خواستار پوشانده شدن خطاها و آثار منفی رفتاری خود توسط خداوند است. این مسیر میتواند شامل دعاها و توصیههای مذهبی باشد، اما زمانهای خاصی نظیر ماههای مبارک و روزهای معنوی میتوانند تأثیر بیشتری داشته باشند. اساسیترین نکته، داشتن ندامت واقعی و عزم برای عدم تکرار خطاها است. جبران خسارتهای وارده به دیگران نیز بخش ضروری این فرآیند است، که منجر به توبهای کامل و بدون دغدغه میشود، با تمرکز بر تصمیم به بهبود و پیشگیری از خطاهای آتی.
📚 پاسخ تفصیلی:
مرحله پشیمانی، به عنوان یکی از اساسیترین بخشهای فرآیند توبه، شناخته میشود. گام نخست در این مسیر، احساس ندامت فرد نسبت به رفتارهایی است که انجام داده است. در پی آن، مرحله استغفار و توبه قرار دارد که در آن فرد خواهان پوشانده شدن آثار منفی و خطاهای رفتاری خود توسط خداوند است. این فرآیند میتواند از طریق دعاها و توصیههای مذهبی تقویت شود.
نکته قابل توجه این است که مسیر دقیق استغفار و دعاهایی که باید خوانده شوند، تا حد زیادی متغیر است؛ هرچند، زمانهایی خاص مانند ماههای مبارک رمضان، شعبان، رجب، شبهای قدر، روزهای عرفه و روز عرفه، میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند. با این حال، کلید اصلی، حصول پشیمانی و تمایل فرد برای بازگشت به سوی خدا و عزم راسخ برای عدم تکرار خطاها است.
علاوه بر این، در صورتی که فرد توان جبران مستقیم خسارتهای وارد شده به دیگران را داشته باشد، مانند زیانهای مادی یا معنوی وارده به افراد، این جبران نیز بخشی جداییناپذیر از فرآیند توبه محسوب میشود. تنها با استغفار ساده نمیتوان خسارتها را جبران کرد؛ بلکه باید اقدامات ملموس برای جبران خسارتها صورت گیرد. این فرآیند جبران، هنگامی که با توبه توأمان انجام شود، توبهای واقعی و کامل را تشکیل میدهد، که دیگر هیچ گونه دغدغه یا نگرانی در آن باقی نمیماند. با اتخاذ تصمیمی جدید برای عدم تکرار خطا، فرد میتواند در مسیر درستی قدم بردارد.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
چگونه میتوانم توبهای واقعی و صادقانه انجام دهم و از تکرار خطاهای گذشته جلوگیری کنم؟
📝پاسخ اجمالی:
در فرآیند توبه، پشیمانی عمیق اولین و مهمترین گام است. پس از آن، استغفار و توبه میآید، که در آن فرد خواستار پوشانده شدن خطاها و آثار منفی رفتاری خود توسط خداوند است. این مسیر میتواند شامل دعاها و توصیههای مذهبی باشد، اما زمانهای خاصی نظیر ماههای مبارک و روزهای معنوی میتوانند تأثیر بیشتری داشته باشند. اساسیترین نکته، داشتن ندامت واقعی و عزم برای عدم تکرار خطاها است. جبران خسارتهای وارده به دیگران نیز بخش ضروری این فرآیند است، که منجر به توبهای کامل و بدون دغدغه میشود، با تمرکز بر تصمیم به بهبود و پیشگیری از خطاهای آتی.
📚 پاسخ تفصیلی:
مرحله پشیمانی، به عنوان یکی از اساسیترین بخشهای فرآیند توبه، شناخته میشود. گام نخست در این مسیر، احساس ندامت فرد نسبت به رفتارهایی است که انجام داده است. در پی آن، مرحله استغفار و توبه قرار دارد که در آن فرد خواهان پوشانده شدن آثار منفی و خطاهای رفتاری خود توسط خداوند است. این فرآیند میتواند از طریق دعاها و توصیههای مذهبی تقویت شود.
نکته قابل توجه این است که مسیر دقیق استغفار و دعاهایی که باید خوانده شوند، تا حد زیادی متغیر است؛ هرچند، زمانهایی خاص مانند ماههای مبارک رمضان، شعبان، رجب، شبهای قدر، روزهای عرفه و روز عرفه، میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند. با این حال، کلید اصلی، حصول پشیمانی و تمایل فرد برای بازگشت به سوی خدا و عزم راسخ برای عدم تکرار خطاها است.
علاوه بر این، در صورتی که فرد توان جبران مستقیم خسارتهای وارد شده به دیگران را داشته باشد، مانند زیانهای مادی یا معنوی وارده به افراد، این جبران نیز بخشی جداییناپذیر از فرآیند توبه محسوب میشود. تنها با استغفار ساده نمیتوان خسارتها را جبران کرد؛ بلکه باید اقدامات ملموس برای جبران خسارتها صورت گیرد. این فرآیند جبران، هنگامی که با توبه توأمان انجام شود، توبهای واقعی و کامل را تشکیل میدهد، که دیگر هیچ گونه دغدغه یا نگرانی در آن باقی نمیماند. با اتخاذ تصمیمی جدید برای عدم تکرار خطا، فرد میتواند در مسیر درستی قدم بردارد.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
✅
✅خلاصه سوال:
در دیدگاه مقام معظم رهبری، بر اهمیت تدبر در قرآن تأکید شد و ایشان مطرح کردند که خواندن قرآن باید از ظاهر به باطن پیش رود، از تلاوت به ترجمه و سپس تفسیر. این در حالی است که آموختههای ما تدبر را پیش از تفسیر و به منظور عمل به دستورات قرآنی میداند. چگونه میتوان این دو رویکرد را با هم تطبیق داد؟
📝پاسخ اجمالی:
مقایسه بین تدبر و تفسیر دو مفهوم متفاوت است که به نحوه فهم و تأویل قرآن کریم اشاره دارد. تدبر به معنای عمیقتر درک کردن آیات قرآن است، در حالی که تفسیر شامل توضیح و تشریح مفاهیم آیات به کمک دانش و تلاش علمای تفسیر میباشد. تفاوت اصلی این دو در عمق و نحوه برخورد با متن قرآنی است که در کتاب «آشنایی با دانش تدبر در قرآن کریم» به تفصیل بررسی شده است
📚 پاسخ تفصیلی:
در تحلیل و بررسی مفهوم تدبر و تفسیر در قرآن کریم، دو جنبه متفاوت را میتوان مورد نظر قرار داد. اولین جنبه، تفاوت بین تدبر و تفسیر رایج و متداول است که امروزه ما در جامعه شاهد آن هستیم. این تفاسیر، حاصل تلاشها و کوششهای علمای بزرگ تفسیر میباشند و به درک عمیقتری از آیات اشاره دارند که گاهی اوقات مراحل دقیقتری از تدبر را در بر میگیرد. این مراحل میتوانند به فهم تکآیهها یا درک عمیقتر معانی آیات اشاره داشته باشند، چیزی که به وضوح توسط علما و بزرگان دینی مورد تاکید قرار گرفته است.
دومین جنبه، تفاوت بین تدبر و تفسیر حقیقی است که به رویکردی اشاره دارد که بر اساس حقایق و مفاهیم عمیقتر در روایات و آموزههای اسلامی بنا شده است. این بعد از تفسیر، که به گفته روایات تنها توسط معصومین قابل اجرا و فهم است، به عمل به آموزههای قرآن و پیادهسازی اصول و دستورات آن در زندگی اشاره دارد.
در کتاب «آشنایی با دانش تدبر در قرآن کریم»، بر این اساس به تفصیل به مقایسه و تحلیل این دو نوع تفاوت پرداخته شده است، تا خواننده بتواند درک عمیقتر و جامعتری از این دو مفهوم کلیدی در فهم قرآن کریم به دست آورد.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
✅خلاصه سوال:
در دیدگاه مقام معظم رهبری، بر اهمیت تدبر در قرآن تأکید شد و ایشان مطرح کردند که خواندن قرآن باید از ظاهر به باطن پیش رود، از تلاوت به ترجمه و سپس تفسیر. این در حالی است که آموختههای ما تدبر را پیش از تفسیر و به منظور عمل به دستورات قرآنی میداند. چگونه میتوان این دو رویکرد را با هم تطبیق داد؟
📝پاسخ اجمالی:
مقایسه بین تدبر و تفسیر دو مفهوم متفاوت است که به نحوه فهم و تأویل قرآن کریم اشاره دارد. تدبر به معنای عمیقتر درک کردن آیات قرآن است، در حالی که تفسیر شامل توضیح و تشریح مفاهیم آیات به کمک دانش و تلاش علمای تفسیر میباشد. تفاوت اصلی این دو در عمق و نحوه برخورد با متن قرآنی است که در کتاب «آشنایی با دانش تدبر در قرآن کریم» به تفصیل بررسی شده است
📚 پاسخ تفصیلی:
در تحلیل و بررسی مفهوم تدبر و تفسیر در قرآن کریم، دو جنبه متفاوت را میتوان مورد نظر قرار داد. اولین جنبه، تفاوت بین تدبر و تفسیر رایج و متداول است که امروزه ما در جامعه شاهد آن هستیم. این تفاسیر، حاصل تلاشها و کوششهای علمای بزرگ تفسیر میباشند و به درک عمیقتری از آیات اشاره دارند که گاهی اوقات مراحل دقیقتری از تدبر را در بر میگیرد. این مراحل میتوانند به فهم تکآیهها یا درک عمیقتر معانی آیات اشاره داشته باشند، چیزی که به وضوح توسط علما و بزرگان دینی مورد تاکید قرار گرفته است.
دومین جنبه، تفاوت بین تدبر و تفسیر حقیقی است که به رویکردی اشاره دارد که بر اساس حقایق و مفاهیم عمیقتر در روایات و آموزههای اسلامی بنا شده است. این بعد از تفسیر، که به گفته روایات تنها توسط معصومین قابل اجرا و فهم است، به عمل به آموزههای قرآن و پیادهسازی اصول و دستورات آن در زندگی اشاره دارد.
در کتاب «آشنایی با دانش تدبر در قرآن کریم»، بر این اساس به تفصیل به مقایسه و تحلیل این دو نوع تفاوت پرداخته شده است، تا خواننده بتواند درک عمیقتر و جامعتری از این دو مفهوم کلیدی در فهم قرآن کریم به دست آورد.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
✅خلاصه سوال:
آیا تدبر کلمهای فقط باید در یک سوره صورت گیرد، یا میتوان بر روی موضوعی مانند «توکل» از آیات گوناگون قرآن تمرکز کرد و این رویکرد را نیز تدبر کلمهای دانست؟
📝پاسخ اجمالی:
آنچه مورد بررسی قرار میگیرد، تدبر موضوعی نام دارد، نه تدبر کلمهای. تدبر موضوعی به فرایندی اشاره دارد که در آن آیات مرتبط با یک موضوع خاص از کل قرآن جمعآوری شده، به ترتیب منطقی کنار هم قرار گرفته و برای فهم عمیقتر آن موضوع به کار گرفته میشوند.
📚 پاسخ تفصیلی:
آنچه به آن اشاره شده، نه به عنوان تدبر کلمهای که به صورت تدبر موضوعی شناخته میشود، فرایندی است که در آن آیات مختلف قرآنی که به موضوع خاصی مربوط هستند، از سورههای مختلف جمعآوری میشوند. این آیات با رعایت یک ترتیب منطقی کنار یکدیگر قرار گرفته و هدف از آن، رسیدن به درک کاملتر و جامعتری از موضوع مورد نظر است. تأکید میشود که هر آیه باید در زمینه و سیاق خاص خود در سوره متبوعش فهمیده شود، تا معنای واقعی و جایگاه آن در ارتباط با موضوع مورد نظر به درستی درک شود. این رویکرد، ضمن اینکه نیازمند به تبیین و تشریح بیشتری است، به عنوان یک شیوه معتبر در تدبر قرآنی پذیرفته شده است، اما با عنوان تدبر موضوعی معرفی میگردد، نه تدبر کلمهای.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
آیا تدبر کلمهای فقط باید در یک سوره صورت گیرد، یا میتوان بر روی موضوعی مانند «توکل» از آیات گوناگون قرآن تمرکز کرد و این رویکرد را نیز تدبر کلمهای دانست؟
📝پاسخ اجمالی:
آنچه مورد بررسی قرار میگیرد، تدبر موضوعی نام دارد، نه تدبر کلمهای. تدبر موضوعی به فرایندی اشاره دارد که در آن آیات مرتبط با یک موضوع خاص از کل قرآن جمعآوری شده، به ترتیب منطقی کنار هم قرار گرفته و برای فهم عمیقتر آن موضوع به کار گرفته میشوند.
📚 پاسخ تفصیلی:
آنچه به آن اشاره شده، نه به عنوان تدبر کلمهای که به صورت تدبر موضوعی شناخته میشود، فرایندی است که در آن آیات مختلف قرآنی که به موضوع خاصی مربوط هستند، از سورههای مختلف جمعآوری میشوند. این آیات با رعایت یک ترتیب منطقی کنار یکدیگر قرار گرفته و هدف از آن، رسیدن به درک کاملتر و جامعتری از موضوع مورد نظر است. تأکید میشود که هر آیه باید در زمینه و سیاق خاص خود در سوره متبوعش فهمیده شود، تا معنای واقعی و جایگاه آن در ارتباط با موضوع مورد نظر به درستی درک شود. این رویکرد، ضمن اینکه نیازمند به تبیین و تشریح بیشتری است، به عنوان یک شیوه معتبر در تدبر قرآنی پذیرفته شده است، اما با عنوان تدبر موضوعی معرفی میگردد، نه تدبر کلمهای.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
✅خلاصه سوال:
چرا برخی عبادات و شیوههای خاص آنها، مثل روزه و تعداد رکعتهای نماز، به ظاهر عقلانی قابل فهم نیستند؟ دنبال پاسخی مناسب برای توضیح به دانشآموزان هستم.
🔹پاسخ اجمالی:
موضوع تطابق یا عدم تطابق با عقل، به این بستگی دارد که آیا موضوع مورد نظر در حیطهی عقلی قرار میگیرد یا خیر. برخی مسائل مانند تعداد رکعات نماز و ترتیب آنها، نه با عقل قابل توافق هستند و نه مخالفت، چرا که اینها دستوراتی الهی هستند که باید اطاعت شوند، مگر اینکه کسی بتواند مخالفت آن با عقل را ثابت کند.
📝 پاسخ تفصیلی:
این متن بیان میکند که اصل ارزیابی مطابقت یا عدم مطابقت موضوعات با عقل، به طور کلی بستگی دارد به اینکه آیا آن موضوع به طور اساسی در زمره موضوعات قابل بررسی عقلانی قرار دارد یا خیر. به طور مثال، در مورد عبادات مانند تعیین تعداد رکعات نماز، این مسائل از اساس خارج از دایره قضاوت عقلانی قرار دارند و به همین دلیل، نه تایید و نه رد آنها با استدلال عقلی مورد نظر نیست. در مقابل، برخی احکام دیگر مانند حرمت ربا و رشوه، با توجه به پیامدهای منفی و مضر اجتماعی آنها که عقل به راحتی میتواند درک کند، در حیطه قضاوت عقلی قرار میگیرند. بنابراین، تاکید میشود که عبادات و ترتیب آنها، به عنوان فرمانهای الهی، مستقیماً به دنبال اطاعت هستند و موضعگیری عقلی نسبت به آنها معنایی ندارد، مگر اینکه شخصی بتواند ناسازگاری آنها با عقل را به طور محکم اثبات کند.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
چرا برخی عبادات و شیوههای خاص آنها، مثل روزه و تعداد رکعتهای نماز، به ظاهر عقلانی قابل فهم نیستند؟ دنبال پاسخی مناسب برای توضیح به دانشآموزان هستم.
🔹پاسخ اجمالی:
موضوع تطابق یا عدم تطابق با عقل، به این بستگی دارد که آیا موضوع مورد نظر در حیطهی عقلی قرار میگیرد یا خیر. برخی مسائل مانند تعداد رکعات نماز و ترتیب آنها، نه با عقل قابل توافق هستند و نه مخالفت، چرا که اینها دستوراتی الهی هستند که باید اطاعت شوند، مگر اینکه کسی بتواند مخالفت آن با عقل را ثابت کند.
📝 پاسخ تفصیلی:
این متن بیان میکند که اصل ارزیابی مطابقت یا عدم مطابقت موضوعات با عقل، به طور کلی بستگی دارد به اینکه آیا آن موضوع به طور اساسی در زمره موضوعات قابل بررسی عقلانی قرار دارد یا خیر. به طور مثال، در مورد عبادات مانند تعیین تعداد رکعات نماز، این مسائل از اساس خارج از دایره قضاوت عقلانی قرار دارند و به همین دلیل، نه تایید و نه رد آنها با استدلال عقلی مورد نظر نیست. در مقابل، برخی احکام دیگر مانند حرمت ربا و رشوه، با توجه به پیامدهای منفی و مضر اجتماعی آنها که عقل به راحتی میتواند درک کند، در حیطه قضاوت عقلی قرار میگیرند. بنابراین، تاکید میشود که عبادات و ترتیب آنها، به عنوان فرمانهای الهی، مستقیماً به دنبال اطاعت هستند و موضعگیری عقلی نسبت به آنها معنایی ندارد، مگر اینکه شخصی بتواند ناسازگاری آنها با عقل را به طور محکم اثبات کند.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
✅خلاصه سوال:
بعضی افراد مذهبی برخی احکام دینی را به درستی رعایت نمیکنند و امیدوارند خدا عبادت ناقص و یا حتی اشتباه آنها را بپذیرد. چگونه میتوان آنها را متقاعد کرد که این رویکرد اشتباه است؟
🔹پاسخ اجمالی:
برای شناخت و عمل به احکام دین، فقط دو راه وجود دارد:
اجتهاد شخصی با بررسی ادله و منابع، یا تقلید از یک مجتهد. تعیین احکام بر اساس برداشت شخصی و بدون اجتهاد یا تقلید، پذیرفتنی نیست. باید این نکته را با دلیل و منطق به افراد گوشزد کرد، اگرچه ممکن است بپذیرند یا نپذیرند.
📝 پاسخ تفصیلی:
پاسخ به این سؤال کاملاً روشن است. برای شناخت و عمل به احکام دینی، تنها دو راه پیش روی ماست:
1️⃣ یا باید خودمان مجتهد باشیم و با بررسی دقیق ادله و منابع دینی، به استنباط حکم شرعی بپردازیم
2️⃣ یا اینکه مقلد یک مجتهد دیگر باشیم و از فتوای او پیروی کنیم.
⛔️هیچ کس نمیتواند بدون طی کردن یکی از این دو مسیر، یعنی بدون اجتهاد یا تقلید، صرفاً بر اساس برداشت شخصی و سلیقه خود احکام الهی را تعیین کند. چنین رویکردی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
👌بنابراین لازم است به کسانی که چنین برداشتهای نادرستی از احکام دارند، با دلیل و منطق این نکته را گوشزد کنیم. حال ممکن است آنها این توصیه را بپذیرند یا نپذیرند، اما در هر صورت وظیفه ماست که حقیقت را با دلیل و رفتار نیکو برای دیگران تبیین نماییم.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com
بعضی افراد مذهبی برخی احکام دینی را به درستی رعایت نمیکنند و امیدوارند خدا عبادت ناقص و یا حتی اشتباه آنها را بپذیرد. چگونه میتوان آنها را متقاعد کرد که این رویکرد اشتباه است؟
🔹پاسخ اجمالی:
برای شناخت و عمل به احکام دین، فقط دو راه وجود دارد:
اجتهاد شخصی با بررسی ادله و منابع، یا تقلید از یک مجتهد. تعیین احکام بر اساس برداشت شخصی و بدون اجتهاد یا تقلید، پذیرفتنی نیست. باید این نکته را با دلیل و منطق به افراد گوشزد کرد، اگرچه ممکن است بپذیرند یا نپذیرند.
📝 پاسخ تفصیلی:
پاسخ به این سؤال کاملاً روشن است. برای شناخت و عمل به احکام دینی، تنها دو راه پیش روی ماست:
1️⃣ یا باید خودمان مجتهد باشیم و با بررسی دقیق ادله و منابع دینی، به استنباط حکم شرعی بپردازیم
2️⃣ یا اینکه مقلد یک مجتهد دیگر باشیم و از فتوای او پیروی کنیم.
⛔️هیچ کس نمیتواند بدون طی کردن یکی از این دو مسیر، یعنی بدون اجتهاد یا تقلید، صرفاً بر اساس برداشت شخصی و سلیقه خود احکام الهی را تعیین کند. چنین رویکردی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
👌بنابراین لازم است به کسانی که چنین برداشتهای نادرستی از احکام دارند، با دلیل و منطق این نکته را گوشزد کنیم. حال ممکن است آنها این توصیه را بپذیرند یا نپذیرند، اما در هر صورت وظیفه ماست که حقیقت را با دلیل و رفتار نیکو برای دیگران تبیین نماییم.
#پاسخ_به_شبهات
#پرسش_و_پاسخ
#ارسالی_مخاطبین
✅ @alisaboohi_com