🟡 📢 • #گزارش_فصل_یک_و_دو
سر یه اجرا
برای رکورد زدن
پسره رفت طنابشو بیاره ک بچه ها ازش اویزون بشن
بعد احسان گفت کجا رفت، رفت دستشویی؟
بعد اون سرگروهشون گفت نه رفت طنابشو بیاره
احسانم گفت نه اگه رفته دستشویی خب ب ما بگید
بعد سرگروه گفت ن رفته طنابشو بیاره
حالا هی احسان میگفت نه رفته دستشویی🤣🤦🏻♀
❦︎┅┅┅•[›[🌟]‹]•┅┅┅࿐
‹|| @alikhani_star ||›
سر یه اجرا
برای رکورد زدن
پسره رفت طنابشو بیاره ک بچه ها ازش اویزون بشن
بعد احسان گفت کجا رفت، رفت دستشویی؟
بعد اون سرگروهشون گفت نه رفت طنابشو بیاره
احسانم گفت نه اگه رفته دستشویی خب ب ما بگید
بعد سرگروه گفت ن رفته طنابشو بیاره
حالا هی احسان میگفت نه رفته دستشویی🤣🤦🏻♀
❦︎┅┅┅•[›[🌟]‹]•┅┅┅࿐
‹|| @alikhani_star ||›
🟡 📢 • #گزارش_فصل_یک_و_دو
بعد اتمام اجرای یه دوبلور بود که احسان هی سوال میپرسید و اذیتش میکرد بعد خودش برگشت به خودش گفت آرههه مرض دارم😂🤣🤦🏻♀
❦︎┅┅┅•[›[🌟]‹]•┅┅┅࿐
‹|| @alikhani_star ||›
بعد اتمام اجرای یه دوبلور بود که احسان هی سوال میپرسید و اذیتش میکرد بعد خودش برگشت به خودش گفت آرههه مرض دارم😂🤣🤦🏻♀
❦︎┅┅┅•[›[🌟]‹]•┅┅┅࿐
‹|| @alikhani_star ||›
🟡 📢 • #گزارش_فصل_یک_و_دو
یه گروه چای عباسی اومدن احسان گفت مامانم توبچگی چای علف میداد امین خندیدگفت ب من چای علف بده وایناگفت ب اریا گل گاو زبون میدم برای اعصاب خوبه😂😐😆اریا اخرش گفت ایناعلف میزنن ما گل گاو زبون 😂😂😂🤦♀بعد اسپند دود کردن از رویا شروع کرد بعد رسید به اریا یکم اسپند برداشت ریخت گفت اینم برای خانوم نونهالی که چشم نخورن ❤️🙈
گرفت بشیر بالای سر اریاچرخونداسپندوبعد ریخت رو آتیش بعد شرکت کننده به احسان گفت خیلی خوشتیپی واینا احسانم گفت ب تماشاگر انم اسپند بگیر
❦︎┅┅┅•[›[🌟]‹]•┅┅┅࿐
‹|| @alikhani_star ||›
یه گروه چای عباسی اومدن احسان گفت مامانم توبچگی چای علف میداد امین خندیدگفت ب من چای علف بده وایناگفت ب اریا گل گاو زبون میدم برای اعصاب خوبه😂😐😆اریا اخرش گفت ایناعلف میزنن ما گل گاو زبون 😂😂😂🤦♀بعد اسپند دود کردن از رویا شروع کرد بعد رسید به اریا یکم اسپند برداشت ریخت گفت اینم برای خانوم نونهالی که چشم نخورن ❤️🙈
گرفت بشیر بالای سر اریاچرخونداسپندوبعد ریخت رو آتیش بعد شرکت کننده به احسان گفت خیلی خوشتیپی واینا احسانم گفت ب تماشاگر انم اسپند بگیر
❦︎┅┅┅•[›[🌟]‹]•┅┅┅࿐
‹|| @alikhani_star ||›
🟡 📢 • #گزارش_فصل_یک_و_دو
یه جا یه خاننده اومده بوده به احسان میگه: اقای علیخانی من همیشه ارزوم بوده ک برای ماه عسل تیتراژ بخونم
حاجی 😂خندید بعد برگشت گفتش ک اخی خب ماه عسلو ک من دیگ نمیسازم قرار نیس بسازم میتونم خودم ازدواج کنم برای ماه عسل اهنگ ماه عسلمونو تو بسازی تو بخونی❤️😍
❦︎┅┅┅•[›[🌟]‹]•┅┅┅࿐
‹|| @alikhani_star ||›
یه جا یه خاننده اومده بوده به احسان میگه: اقای علیخانی من همیشه ارزوم بوده ک برای ماه عسل تیتراژ بخونم
حاجی 😂خندید بعد برگشت گفتش ک اخی خب ماه عسلو ک من دیگ نمیسازم قرار نیس بسازم میتونم خودم ازدواج کنم برای ماه عسل اهنگ ماه عسلمونو تو بسازی تو بخونی❤️😍
❦︎┅┅┅•[›[🌟]‹]•┅┅┅࿐
‹|| @alikhani_star ||›