This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
❏ معنی انتظار فرج چیست ؟! صبر یا هیاهو ؟!
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
❏ معنی انتظار فرج چیست ؟! صبر یا هیاهو ؟!
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
❏ استعجال یا انتظار ؟!
▫️صبر و انتظار
▫️کونوا أحلاس بیوتکم
▫️لاستبقیتُ نفسي لصاحب هذا الأمر
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
❏ استعجال یا انتظار ؟!
▫️صبر و انتظار
▫️کونوا أحلاس بیوتکم
▫️لاستبقیتُ نفسي لصاحب هذا الأمر
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
❏ شدّت تقابل ائمه طاهرین (علیهم السلام) با
غلات ، دروغبندان بر ایشان و مدعیان دروغین.
🔺ماجرای شنیدنی مقابله امام هادی (علیه السلام) با فارس بن حاتم قزوینی
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
❏ شدّت تقابل ائمه طاهرین (علیهم السلام) با
غلات ، دروغبندان بر ایشان و مدعیان دروغین.
🔺ماجرای شنیدنی مقابله امام هادی (علیه السلام) با فارس بن حاتم قزوینی
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
❖ از دشمنی غلات ناصبی نونصیریه با سفراء أربعه و ماجرای قتل شلمغانی ملعون ، تا انکار غیبت صغری
مطابق روایات اهل بیت علیهمالسلام از علامات نواصب ، عداوت و دشمنی با شیعیان اهل بیت ع است.چرا که آنها را جرأت نصب علنی با ائمه ع نیست ، پس عداوت و دشمنی خود را با شیعیان اظهار مینمایند.
(لیس الناصب من نصب لنا ... معانی الأخبار ، ۳۶۵)
از جمله این نواصب غلات میباشند. که جدای از بدعت در دین و نسبتهای کذب به ائمه طاهرین ع ، اساس دین و عقیده آنان بر عداوت با شیعه و خصوصا اصحاب و حواریون خاصه ائمه ع و محدثین وفقهاء عظام شیعه بنا گشته است.
غلات نُصیریه نیز در زمره همین نواصب اند که هماره هتک و جسارت و اتهام و عداوت با اصحاب کبار ائمه ع و محدثین و فقهاء شیعه از معتقدات آنها بوده است.
از جمله اتهامات نصیریه بر شیعه ، تلاش برای انکار سفارت سفراء اربعه و تطهیر ائمه کفر خویش همچون شلمغانی و محمد نصیر نمیری و قول به بابیت و نیابت آنهاست.
در این میان نصیریه به قصد عداوت با سفراء اربعه ، با یک داستان سرایی خیالی و موهوم ، مدعی میشوند که قتل شلمغانی توسط خلیفهی عباسی و با سعایت سفیر سوم جناب حسین بن روح نوبختی ره انجام شده. و با تمسک به این حرف خود بافته ، مدعی ارتباط میان ابن روح و حکومت عباسیان شده و در اخر با نتیجه گیری مضحکی چنین مدعی میشوند که اصل ماجرای وکالت و سفارت و غیبت صغری ساخته شیعیان بوده و چیزی بنام دو غیبت ، یا غیبت صغری و کبری یا غیبت تامه وغیر تامه وجود ندارد!
هرچند این حجم از دعاوی پوچ و بلادلیل ، نیازمند پاسخی نبوده و دلیل کذب آن در خود داستان هویداست.
همچنین چنانچه قصد ورود به مباحث روایی و ادله شیعی مرتبط به این بحث را داشتیم نیازمند بیش از هزار صفحه در تفصیل وتشریح اخبار غیبت صغری و نقد این قصهی ناشیانهی نصیریه میبودیم.
لکن به جهت مطالبهی برخی از مؤمنین ، و به نحو ایجاز نکاتی چند را بیان مینمائیم :
➣ اولا : پس از اثبات سفارت نوبختی ره نزد شیعه به ادله یقینی و علم آور همچون نصوص ، معجزات و اجماع علماء طائفه ، و به فرض تلاش ایشان برای قتل شلمغانی ، نه تنها فعل مرحوم نوبختی قابل نقد یا سوال نبوده، بلکه حجت بر همگان بوده و شکی نیست که ایشان بهترین و صحیح ترین عمل را انجام داده است. ( نمون نصوص و معجزات: نک : الغیبة طوسی ص ۶۹۵ الی ۷۱۵ ؛ کمال الدین صدوق ج ۲ ص ۵۱۸؛ بحار الأنوار، مجلسی ج ۵۱ ص ۲۹۳ و ۳۴۲ ؛ رجال نجاشی ص ۲۶۱)
➣ ثانیا : توقیع امام عصر عج بر ارتداد ولعن شلمغانی بر ما حجت بوده و دلیلی بر صحت هر انچه نوبختی درصدد انجام آن بوده است. (الغیبه طوسی ص۷۱۳)
➣ ثالثا : سیره ائمه ع در برخورد با غلات نواصب ، حجتی شرعی وکافی است. (همچون قتل فارس بن حاتم قزوینی به امر امام هادی علیه السلام) (رجال کشی ص ۵۲۳ و ۵۲۶)
➣ رابعا: اساسا احترام نوبختی در زمانی محدود وخاص، نزد بنی عباس به سه دلیل بوده است :
اول : نقش خاندان بزرگ و تاثیرگذار بنی نوبخت.
دوم : وزارت علی بن فرات در دستگاه بنی عباس ، که از حامیان شیعه بود.
سوم : تقیه ی شدید او. که همین تقیه را باید از مهمترین ویژگی های شخصیتی او و عوامل انتخاب او به عنوان سفیر سوم در نظر گرفت. (خاندان نوبختی، اقبال اشتیانی ، ص ۶۸ و ۹۷ و ۹۸ و ۱۱۳ )
➣ خامسا : هرچند نوبختی در بخشی از دوران مقتدر عباسی و به سبب وزارت علی بنفرات جایگاه و احترامی داشت ، اما مدتی بعد از نیابت (۳۰۵ ه) مبغوض عباسیان شد ، خصوصا با وزارت حامد بن عباس (۳۰۶ ه) که از دشمنان شیعه بود.
➣ سادسا : اما نکته مهم آنست که نوبختی در دوران وزارت محسن بن علی بن فرات و در سال ۳۱۲ تا ۳۱۷ ه قمری بمدت ۵ سال در زندان بنی عباس بود.
اما چرا محسن بن علی بن فرات ، بر خلاف پدرش دشمن شیعه بود ؟! زیرا او از اتباع شلمغانی بود. (معجم الأدباء ج ۱ ص ۲۳۵)
➣ سابعا : برخلاف گفته های غلات ، شلمغانی بود که نفوذ در دستگاه بنی عباس داشته و سعی مینمود با ورود و نفوذ به جریانحکومت بنی عباس ، دشمنی بنی عباس با شیعیان را تشدید نماید. شاهد این ماجرا، دسیسهی شلمغانی و وزیر عباسی محسن بن علی بن فرات ( پسر علی بنفرات و از اتباع شلمغانی که در سال ۳۱۲ به وزارت رسید ) برای زندانی کردن نوبختی ره است. (عظیم زاده تهرانی، علل دستگیری حسین بن روح نوبختی، ۱۳۸۲ش)
همچنین حسین ابن وهب وزیر دیگر عباسی بود که در سال ۳۱۹ به وزارت رسید و از اتباع شلمغانی بوده و افراد زیادی از فرقه شلمغانیه را وارد دربار عباسی کرد. (ابن مسکویه، تجارب الامم،ج۱،ص۲۷)
➣ ثامنا : عقاید کفر آمیز و الحادی و اباحیگری شلمغانی و فرقه شلمغانیه یا عزاقریه تنها از طریق شیعه نقل نشده است. بلکه از طریق عامه نیز نقل شده.
(الفرق بین الفرق ، بغدادی ، م ۴۲۹ ق ، ص۱۹۱ ؛ الکامل فی التاریخ ، ابن اثیر جزری ، ج ۱۱ ص ۴۸۵۱)
▓➧ @alhejazi
◆⇩◆⇩◆⇩◆
❖ از دشمنی غلات ناصبی نونصیریه با سفراء أربعه و ماجرای قتل شلمغانی ملعون ، تا انکار غیبت صغری
مطابق روایات اهل بیت علیهمالسلام از علامات نواصب ، عداوت و دشمنی با شیعیان اهل بیت ع است.چرا که آنها را جرأت نصب علنی با ائمه ع نیست ، پس عداوت و دشمنی خود را با شیعیان اظهار مینمایند.
(لیس الناصب من نصب لنا ... معانی الأخبار ، ۳۶۵)
از جمله این نواصب غلات میباشند. که جدای از بدعت در دین و نسبتهای کذب به ائمه طاهرین ع ، اساس دین و عقیده آنان بر عداوت با شیعه و خصوصا اصحاب و حواریون خاصه ائمه ع و محدثین وفقهاء عظام شیعه بنا گشته است.
غلات نُصیریه نیز در زمره همین نواصب اند که هماره هتک و جسارت و اتهام و عداوت با اصحاب کبار ائمه ع و محدثین و فقهاء شیعه از معتقدات آنها بوده است.
از جمله اتهامات نصیریه بر شیعه ، تلاش برای انکار سفارت سفراء اربعه و تطهیر ائمه کفر خویش همچون شلمغانی و محمد نصیر نمیری و قول به بابیت و نیابت آنهاست.
در این میان نصیریه به قصد عداوت با سفراء اربعه ، با یک داستان سرایی خیالی و موهوم ، مدعی میشوند که قتل شلمغانی توسط خلیفهی عباسی و با سعایت سفیر سوم جناب حسین بن روح نوبختی ره انجام شده. و با تمسک به این حرف خود بافته ، مدعی ارتباط میان ابن روح و حکومت عباسیان شده و در اخر با نتیجه گیری مضحکی چنین مدعی میشوند که اصل ماجرای وکالت و سفارت و غیبت صغری ساخته شیعیان بوده و چیزی بنام دو غیبت ، یا غیبت صغری و کبری یا غیبت تامه وغیر تامه وجود ندارد!
هرچند این حجم از دعاوی پوچ و بلادلیل ، نیازمند پاسخی نبوده و دلیل کذب آن در خود داستان هویداست.
همچنین چنانچه قصد ورود به مباحث روایی و ادله شیعی مرتبط به این بحث را داشتیم نیازمند بیش از هزار صفحه در تفصیل وتشریح اخبار غیبت صغری و نقد این قصهی ناشیانهی نصیریه میبودیم.
لکن به جهت مطالبهی برخی از مؤمنین ، و به نحو ایجاز نکاتی چند را بیان مینمائیم :
➣ اولا : پس از اثبات سفارت نوبختی ره نزد شیعه به ادله یقینی و علم آور همچون نصوص ، معجزات و اجماع علماء طائفه ، و به فرض تلاش ایشان برای قتل شلمغانی ، نه تنها فعل مرحوم نوبختی قابل نقد یا سوال نبوده، بلکه حجت بر همگان بوده و شکی نیست که ایشان بهترین و صحیح ترین عمل را انجام داده است. ( نمون نصوص و معجزات: نک : الغیبة طوسی ص ۶۹۵ الی ۷۱۵ ؛ کمال الدین صدوق ج ۲ ص ۵۱۸؛ بحار الأنوار، مجلسی ج ۵۱ ص ۲۹۳ و ۳۴۲ ؛ رجال نجاشی ص ۲۶۱)
➣ ثانیا : توقیع امام عصر عج بر ارتداد ولعن شلمغانی بر ما حجت بوده و دلیلی بر صحت هر انچه نوبختی درصدد انجام آن بوده است. (الغیبه طوسی ص۷۱۳)
➣ ثالثا : سیره ائمه ع در برخورد با غلات نواصب ، حجتی شرعی وکافی است. (همچون قتل فارس بن حاتم قزوینی به امر امام هادی علیه السلام) (رجال کشی ص ۵۲۳ و ۵۲۶)
➣ رابعا: اساسا احترام نوبختی در زمانی محدود وخاص، نزد بنی عباس به سه دلیل بوده است :
اول : نقش خاندان بزرگ و تاثیرگذار بنی نوبخت.
دوم : وزارت علی بن فرات در دستگاه بنی عباس ، که از حامیان شیعه بود.
سوم : تقیه ی شدید او. که همین تقیه را باید از مهمترین ویژگی های شخصیتی او و عوامل انتخاب او به عنوان سفیر سوم در نظر گرفت. (خاندان نوبختی، اقبال اشتیانی ، ص ۶۸ و ۹۷ و ۹۸ و ۱۱۳ )
➣ خامسا : هرچند نوبختی در بخشی از دوران مقتدر عباسی و به سبب وزارت علی بنفرات جایگاه و احترامی داشت ، اما مدتی بعد از نیابت (۳۰۵ ه) مبغوض عباسیان شد ، خصوصا با وزارت حامد بن عباس (۳۰۶ ه) که از دشمنان شیعه بود.
➣ سادسا : اما نکته مهم آنست که نوبختی در دوران وزارت محسن بن علی بن فرات و در سال ۳۱۲ تا ۳۱۷ ه قمری بمدت ۵ سال در زندان بنی عباس بود.
اما چرا محسن بن علی بن فرات ، بر خلاف پدرش دشمن شیعه بود ؟! زیرا او از اتباع شلمغانی بود. (معجم الأدباء ج ۱ ص ۲۳۵)
➣ سابعا : برخلاف گفته های غلات ، شلمغانی بود که نفوذ در دستگاه بنی عباس داشته و سعی مینمود با ورود و نفوذ به جریانحکومت بنی عباس ، دشمنی بنی عباس با شیعیان را تشدید نماید. شاهد این ماجرا، دسیسهی شلمغانی و وزیر عباسی محسن بن علی بن فرات ( پسر علی بنفرات و از اتباع شلمغانی که در سال ۳۱۲ به وزارت رسید ) برای زندانی کردن نوبختی ره است. (عظیم زاده تهرانی، علل دستگیری حسین بن روح نوبختی، ۱۳۸۲ش)
همچنین حسین ابن وهب وزیر دیگر عباسی بود که در سال ۳۱۹ به وزارت رسید و از اتباع شلمغانی بوده و افراد زیادی از فرقه شلمغانیه را وارد دربار عباسی کرد. (ابن مسکویه، تجارب الامم،ج۱،ص۲۷)
➣ ثامنا : عقاید کفر آمیز و الحادی و اباحیگری شلمغانی و فرقه شلمغانیه یا عزاقریه تنها از طریق شیعه نقل نشده است. بلکه از طریق عامه نیز نقل شده.
(الفرق بین الفرق ، بغدادی ، م ۴۲۹ ق ، ص۱۹۱ ؛ الکامل فی التاریخ ، ابن اثیر جزری ، ج ۱۱ ص ۴۸۵۱)
▓➧ @alhejazi
◆⇩◆⇩◆⇩◆
» در آینده دربار اعتقادات الحادی و اباحی گری و فسادهای اخلاقی شلمغانیه بیشتر خواهیم گفت.
➣ تاسعا : شاهد موجود بر کفر و الحاد و اباحیگری عزاقره ، نقلهای صحیح و قطعی شیعه از این فرقه و اجماع کاتبان ملل و نحل بر معتقدات فاسد انهاست. ادعای توبه شلمغانی هنگام محاکمه و اجرای حکم اولا بلا دلیل بوده ثانیا بفرض وجود از سر ترس و کذب اوست و ثالثا توبه مرتد فطری غیر مقبول است.
➣ عاشرا : بر خلاف بافتههای نواصب نصیری ، این نوبختی ره نبوده که مسبب حکم ارتداد و قتل شلمغانی گشته است. بلکه شهرت عقائد الحادی همچون ادعای الوهیت و تناسخ و اباحی گری او در بغداد ، توسط اتباع خود او بوده است:
چنانچه مورخین و رجالیون عامه همچون ذهبی و مسعودی در گزارشاتی مینویسند :
« و فيها اشتهر محمد بن علي الشَّلمغاني ببغداد، وشاع أنه يدّعي الآلهية، وأنه يحيي الموتى، وكثر أتباعه، فأحضره ابن مقلة عند الراضي بالله، فسمع كلامه، وأنكر الآلهية، وقال: إن لم تنزل العقوبة بعد ثلاثة أيام وأكثره تسعة أيام، وإلاّ فدمي حلال و كان هذا الشقيّ قد أظهر الرفض ثم قال بالتناسخ والحلول، ومخرق على الجهال، وضلّ به طائفة، وأظهر شأنه الحسين بن روح زعيم الرافضة، فلما طلب، هرب إلى الموصل، وغاب سنين ثم عاد، ودعى إلى آلهيِّته، فتبعه فيما قيل، الذي كان وزر للمقتدر، الحسين بن الوزير القاسم بن الوليد بن الوزير عبيد الله ابن وهب، وابنا بسطام، وإبراهيم بن أبي عون، فلما قبض الآن عليه ابن مقلة، كبس بيته، فوجد فيه رقاعاً وكتباً مما قيل عنه، ويخاطبون في الرِّقاع مما لا يخاطب به البشر، فأحضر وأصرَّ على الإنكار، فصفعه ابن عبدوس، وأما ابن أبي عون فقال، آلهي وسيدي ورازقي. فقال الراضي للشَّلمغاني: أنت زعمت أنك لا تدّعي الربوبية، فما هذا؟ فقال: وما عليّ من قول ابن أبي عون، ثم أحضروا غير مرّة، وجرت لهم فصول، وأحضرت الفقهاء والقضاة، ثم أفتى الأئمة بإباحة دمه، فأحرق في ذي القعدة، وضربت رقبة ابن أبي عون ثم أحرق.
(العبر فی خبر من غبر ، شمس الدین ذهبی ، ج ۲ ص ۱۵ ؛ همو تاریخ الإسلام ، ج ۲۴ ص ۱۱۵ ؛ التنبیه و الإشراف مسعودی ص ۳۸۲ )
بنا بر این گزارش ( نقل به مضمون ) شلمغانی در بغداد با ادعای الوهیت و تناسخ و حلول و احیاء اموات ، اتباع فراوانی جمع کرد و به شهرت رسید و همین سبب احضار او به دربار شد. پس از مناقشه هایی شلمغانی مدعی شد اگر بخاطر توهینبه او عذاب الهی پس از ۳ روز یا حداکثر ۹ روز نازل نشود خون او هدر است. ( ظاهرا این ادعا در همان سالی که شلمغانی اعدامشد مطرح شده است : المنتظم في تاریخ الأمم و الملوک ، ابوالفرج بن جوزی ، ج ۱۳ ص ۳۴۲)
او پس از مدتی به موصل گریخت. و پس از چند سال به بغداد بازگشت (۳۱۶ ه ) و اتباع مشهور دیگری همچون ابن وهب و ابن ابی عون و بنی بسطام را به سمت خود جذب کرد.
(در باره بنی بسطام : نک: الغیبه طوسی ص ۷۰۰ الی ۷۱۰ )
پس از انتشار عقاید فاسد و الحادی این فرقه در بین مردم بغداد و تصمیم حکومت برای برخورد با انها ، دستگیری و تفتیش آنها و خانههایشان آغاز شده و مجموعه ای از کتب و ادعاهای کفر امیز بدست آمد . ، عجیب آنکه برخی همچون ابنابی عون نه تنها منکر عقاید خود نشدند بلکه صراحتا شلمغانی را : « إلهي و سیدي و رازقی » !! خطاب مینمودند !!
در نهایت پس از چندینجلسه محاکمه توسط فقهاء و قضاة عامه خصوصا مفتیان مذهب مالکی ، ائمهی مذاهب عامه حکم به اباحه دم و ارتداد و قتل شلمغانی داده و او را به آتش سوزاندند. همچنین گردن ابن ابی عون نیز زده شده و جسدش سوزانده شد. (۳۲۳ ه)
فقهاء سنی مذهب که حکم شلمغانی ویارانش راصادر کردند شامل : احمد بن عمر بن سریج مفتی شافعی مذهب و ابوالفرج المالکی مفتی مالکی مذهب بودند. (الفرق بین الفرق ، بغدادی ، ص ۱۹۱)
این گزارشات به وضوح نشان میدهد که با وجود نفوذ شلمغانیه در حکومت عباسی ، اما عقاید فاسد و الحادی و تناسخی و اباحی گری فرقه شلمغانیه ، آنقدر در میان مردم و عوام و خصوصا در بغداد منتشر و مشهور گشته و حتی در بین سران و وزرای حکومت عباسی نفوذ نموده بود ( همچون حسین ابن وهب وزیر ) که خلیفه عباسی و سران حکومت و مفتیان مذاهب عامه به تقابل با این فرقه برخواسته و حکم قتل شلمغانی را اجراء می نمایند.
ان شاء الله در فرصتی دیگر به بیان اقسام و دسته بندی های روایات و اخبار امامی در خصوص غیبت صغری خواهیم پرداخت.
بعون الله تبارک و تعالی و نصرة مولانا الحجة ارواحنا له الفداء
https://t.me/alhejazi
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
➣ تاسعا : شاهد موجود بر کفر و الحاد و اباحیگری عزاقره ، نقلهای صحیح و قطعی شیعه از این فرقه و اجماع کاتبان ملل و نحل بر معتقدات فاسد انهاست. ادعای توبه شلمغانی هنگام محاکمه و اجرای حکم اولا بلا دلیل بوده ثانیا بفرض وجود از سر ترس و کذب اوست و ثالثا توبه مرتد فطری غیر مقبول است.
➣ عاشرا : بر خلاف بافتههای نواصب نصیری ، این نوبختی ره نبوده که مسبب حکم ارتداد و قتل شلمغانی گشته است. بلکه شهرت عقائد الحادی همچون ادعای الوهیت و تناسخ و اباحی گری او در بغداد ، توسط اتباع خود او بوده است:
چنانچه مورخین و رجالیون عامه همچون ذهبی و مسعودی در گزارشاتی مینویسند :
« و فيها اشتهر محمد بن علي الشَّلمغاني ببغداد، وشاع أنه يدّعي الآلهية، وأنه يحيي الموتى، وكثر أتباعه، فأحضره ابن مقلة عند الراضي بالله، فسمع كلامه، وأنكر الآلهية، وقال: إن لم تنزل العقوبة بعد ثلاثة أيام وأكثره تسعة أيام، وإلاّ فدمي حلال و كان هذا الشقيّ قد أظهر الرفض ثم قال بالتناسخ والحلول، ومخرق على الجهال، وضلّ به طائفة، وأظهر شأنه الحسين بن روح زعيم الرافضة، فلما طلب، هرب إلى الموصل، وغاب سنين ثم عاد، ودعى إلى آلهيِّته، فتبعه فيما قيل، الذي كان وزر للمقتدر، الحسين بن الوزير القاسم بن الوليد بن الوزير عبيد الله ابن وهب، وابنا بسطام، وإبراهيم بن أبي عون، فلما قبض الآن عليه ابن مقلة، كبس بيته، فوجد فيه رقاعاً وكتباً مما قيل عنه، ويخاطبون في الرِّقاع مما لا يخاطب به البشر، فأحضر وأصرَّ على الإنكار، فصفعه ابن عبدوس، وأما ابن أبي عون فقال، آلهي وسيدي ورازقي. فقال الراضي للشَّلمغاني: أنت زعمت أنك لا تدّعي الربوبية، فما هذا؟ فقال: وما عليّ من قول ابن أبي عون، ثم أحضروا غير مرّة، وجرت لهم فصول، وأحضرت الفقهاء والقضاة، ثم أفتى الأئمة بإباحة دمه، فأحرق في ذي القعدة، وضربت رقبة ابن أبي عون ثم أحرق.
(العبر فی خبر من غبر ، شمس الدین ذهبی ، ج ۲ ص ۱۵ ؛ همو تاریخ الإسلام ، ج ۲۴ ص ۱۱۵ ؛ التنبیه و الإشراف مسعودی ص ۳۸۲ )
بنا بر این گزارش ( نقل به مضمون ) شلمغانی در بغداد با ادعای الوهیت و تناسخ و حلول و احیاء اموات ، اتباع فراوانی جمع کرد و به شهرت رسید و همین سبب احضار او به دربار شد. پس از مناقشه هایی شلمغانی مدعی شد اگر بخاطر توهینبه او عذاب الهی پس از ۳ روز یا حداکثر ۹ روز نازل نشود خون او هدر است. ( ظاهرا این ادعا در همان سالی که شلمغانی اعدامشد مطرح شده است : المنتظم في تاریخ الأمم و الملوک ، ابوالفرج بن جوزی ، ج ۱۳ ص ۳۴۲)
او پس از مدتی به موصل گریخت. و پس از چند سال به بغداد بازگشت (۳۱۶ ه ) و اتباع مشهور دیگری همچون ابن وهب و ابن ابی عون و بنی بسطام را به سمت خود جذب کرد.
(در باره بنی بسطام : نک: الغیبه طوسی ص ۷۰۰ الی ۷۱۰ )
پس از انتشار عقاید فاسد و الحادی این فرقه در بین مردم بغداد و تصمیم حکومت برای برخورد با انها ، دستگیری و تفتیش آنها و خانههایشان آغاز شده و مجموعه ای از کتب و ادعاهای کفر امیز بدست آمد . ، عجیب آنکه برخی همچون ابنابی عون نه تنها منکر عقاید خود نشدند بلکه صراحتا شلمغانی را : « إلهي و سیدي و رازقی » !! خطاب مینمودند !!
در نهایت پس از چندینجلسه محاکمه توسط فقهاء و قضاة عامه خصوصا مفتیان مذهب مالکی ، ائمهی مذاهب عامه حکم به اباحه دم و ارتداد و قتل شلمغانی داده و او را به آتش سوزاندند. همچنین گردن ابن ابی عون نیز زده شده و جسدش سوزانده شد. (۳۲۳ ه)
فقهاء سنی مذهب که حکم شلمغانی ویارانش راصادر کردند شامل : احمد بن عمر بن سریج مفتی شافعی مذهب و ابوالفرج المالکی مفتی مالکی مذهب بودند. (الفرق بین الفرق ، بغدادی ، ص ۱۹۱)
این گزارشات به وضوح نشان میدهد که با وجود نفوذ شلمغانیه در حکومت عباسی ، اما عقاید فاسد و الحادی و تناسخی و اباحی گری فرقه شلمغانیه ، آنقدر در میان مردم و عوام و خصوصا در بغداد منتشر و مشهور گشته و حتی در بین سران و وزرای حکومت عباسی نفوذ نموده بود ( همچون حسین ابن وهب وزیر ) که خلیفه عباسی و سران حکومت و مفتیان مذاهب عامه به تقابل با این فرقه برخواسته و حکم قتل شلمغانی را اجراء می نمایند.
ان شاء الله در فرصتی دیگر به بیان اقسام و دسته بندی های روایات و اخبار امامی در خصوص غیبت صغری خواهیم پرداخت.
بعون الله تبارک و تعالی و نصرة مولانا الحجة ارواحنا له الفداء
https://t.me/alhejazi
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
Telegram
الحجازي
السيد محمد مهدي الحجازي
اینستاگرام :
https://www.instagram.com/seyed.alhejazi?igsh=YW95NTYxdTE4ZXZr&utm_source=qr
اینستاگرام :
https://www.instagram.com/seyed.alhejazi?igsh=YW95NTYxdTE4ZXZr&utm_source=qr
Forwarded from علامه مجلسی(ره)
#عقاید #مهدویت #نواب_اربعه #غالیان_نصیری
💥شیخ الإسلام علّامه مجلسی(ره):
3⃣ روايت كرده اند كه: در سال سيصد و پنج (جناب محمد بن عثمان) به رحمت ايزدى واصل شد و چون نزديك وفات او شد،حضرت صاحب الأمر(عليه السّلام) او را امر كرد كه ابو القاسم حسين بن روح را قائم مقام خود كند. و جعفر بن محمد بن متيل نهايت اختصاص به محمد بن عثمان داشت و اكثر كارهاى حضرت را به او ميفرمود و اكثر مردم را گمان آن بود كه او را نايب خود خواهد كرد،جعفر گفت: من در وقت احتضار محمد بن عثمان بر بالين او نشسته بودم و با او سخن مى گفتم و سؤالها ميكردم و حسين بن روح نزد پاهاى او نشسته بود،پس محمد متوجّه من شد و گفت حضرت به من فرموده است كه حسين را وصى خود كنم و او را نايب گردانم،پس من برخاستم و دست حسين بن روح را گرفتم و او را بر جاى خود نشانيدم و خود رفتم و نزديك پاهاى او نشستم. و بعد از آن جعفر در خدمت حسين می بود و به خدمات او قيام مينمود. (۱)
🔺و جماعت بسيار از محدّثين شيعه روايت كرده اند كه چون نزديك وفات محمد بن عثمان شد،اَكابر شيعه را طلبيد و به همه گفت كه اگر مرگ مرا دريابد امر نيابت و سفارت با «ابو القاسم حسين بن روح نوبختى» است و از جانب حضرت صاحب مأمور شده ام كه او را نايب كنم بعد از من،در امور خود به او رجوع كنيد! (۲)
پس جميع شيعه به او رجوع ميكردند و زياده از بيست و يك سال او مشغول سفارت بود و مرجع جميع شيعه بود. و به نحوى تقيّه ميكرد كه سُنّيان اَكثر او را از خود ميدانستند و نهايت محبّت به او داشتند تا آنكه در ماه شعبان سال سيصد و بيست و شش به رياض بهشت ارتحال نمود. (ادامه دارد...)
(۱) کمال الدین؛ص۵۰۳ و غیبت شیخ طوسی(ره)؛ص۳۷۰ و خرائج؛ج۳ص۱۱۲۰
(۲) غیبت شیخ طوسی(ره)؛ص۳۹۴
📚حقّ الیقین(نشر سرور)؛ص۴۸۳-۴۸۴
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✅علّامه مجلسی(ره)
@majlesi1110
💥شیخ الإسلام علّامه مجلسی(ره):
3⃣ روايت كرده اند كه: در سال سيصد و پنج (جناب محمد بن عثمان) به رحمت ايزدى واصل شد و چون نزديك وفات او شد،حضرت صاحب الأمر(عليه السّلام) او را امر كرد كه ابو القاسم حسين بن روح را قائم مقام خود كند. و جعفر بن محمد بن متيل نهايت اختصاص به محمد بن عثمان داشت و اكثر كارهاى حضرت را به او ميفرمود و اكثر مردم را گمان آن بود كه او را نايب خود خواهد كرد،جعفر گفت: من در وقت احتضار محمد بن عثمان بر بالين او نشسته بودم و با او سخن مى گفتم و سؤالها ميكردم و حسين بن روح نزد پاهاى او نشسته بود،پس محمد متوجّه من شد و گفت حضرت به من فرموده است كه حسين را وصى خود كنم و او را نايب گردانم،پس من برخاستم و دست حسين بن روح را گرفتم و او را بر جاى خود نشانيدم و خود رفتم و نزديك پاهاى او نشستم. و بعد از آن جعفر در خدمت حسين می بود و به خدمات او قيام مينمود. (۱)
🔺و جماعت بسيار از محدّثين شيعه روايت كرده اند كه چون نزديك وفات محمد بن عثمان شد،اَكابر شيعه را طلبيد و به همه گفت كه اگر مرگ مرا دريابد امر نيابت و سفارت با «ابو القاسم حسين بن روح نوبختى» است و از جانب حضرت صاحب مأمور شده ام كه او را نايب كنم بعد از من،در امور خود به او رجوع كنيد! (۲)
پس جميع شيعه به او رجوع ميكردند و زياده از بيست و يك سال او مشغول سفارت بود و مرجع جميع شيعه بود. و به نحوى تقيّه ميكرد كه سُنّيان اَكثر او را از خود ميدانستند و نهايت محبّت به او داشتند تا آنكه در ماه شعبان سال سيصد و بيست و شش به رياض بهشت ارتحال نمود. (ادامه دارد...)
(۱) کمال الدین؛ص۵۰۳ و غیبت شیخ طوسی(ره)؛ص۳۷۰ و خرائج؛ج۳ص۱۱۲۰
(۲) غیبت شیخ طوسی(ره)؛ص۳۹۴
📚حقّ الیقین(نشر سرور)؛ص۴۸۳-۴۸۴
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✅علّامه مجلسی(ره)
@majlesi1110
Forwarded from الحجازي (سید.شیعه ( الحجازي ))
﷽
✅ از ڪانال دیگر ما دیدن فرمائید ...
◽️ دفاع از أخبار نهی از تکذیب روایات اهلبیت ع ، و بررسی مدلول و محدوده این أخبار .
https://t.me/shobahatvarodod/13
✅ از ڪانال دیگر ما دیدن فرمائید ...
◽️ دفاع از أخبار نهی از تکذیب روایات اهلبیت ع ، و بررسی مدلول و محدوده این أخبار .
https://t.me/shobahatvarodod/13
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
❏ عدم پذیرش ولایت جدید: راه نجات در عصر غیبت
▫️تمسکوا بالأمر الأول
▫️أحبب من کنت تحب
▫️أبغض من کنت تبغض
▫️وال من کنت توالي
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
❏ عدم پذیرش ولایت جدید: راه نجات در عصر غیبت
▫️تمسکوا بالأمر الأول
▫️أحبب من کنت تحب
▫️أبغض من کنت تبغض
▫️وال من کنت توالي
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔺ادعای فتح قدس بعنوان مقدمه ظهور ، نمونه ای از توقیت گرایی مذموم و دعاوی باطل تمهیدی !!
🔺اقسام توقیت
🔺وعدهی خداوند به تکذیب موقتین
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
🔺ادعای فتح قدس بعنوان مقدمه ظهور ، نمونه ای از توقیت گرایی مذموم و دعاوی باطل تمهیدی !!
🔺اقسام توقیت
🔺وعدهی خداوند به تکذیب موقتین
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
Forwarded from الحجازي (السّید محمد مهدي الحجازي)
مصدر عبارت مشهور : « تهدّمت و الله أرکان الهدی » + نسخ خطی
(در نقد نگاشتهای از کانال غلو پژوهی)
به مناسبت ایام شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام ، لازم دانستیم به عبارت مشهوری که واقعه ای اعجاز گونه در هنگام ضربت خوردن حضرت را روایت مینماید اشاره و مصدر ان را بررسی نمائیم.
این روایت مشهور که در حال حاضر تنها منبع قابل دسترس عمومی آن کتاب شریف بحار الأنوار علامه مجلسی رضوان الله علیه میباشد ، در ضمن خبری طولانی درباره وقایع مربوط به شهادت حضرت امیر ع مینویسد:
« ... وضجت الملائكة في السماء بالدعاء، وهبت ريح عاصف سوداء مظلمة، ونادى جبرئيل عليه السلام بين السماء والأرض بصوت يسمعه كل مستيقظ :
تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِیَاءِ»
( بحار ج ۴۲ ص ۲۸۲ )
علامه مجلسی ره در ابتدای ذکر این خبر چنین مینگارد :
« رأَیْنَا فِی بَعْضِ الْکُتُبِ الْقَدِیمَةِ رِوَایَةً فِی کَیْفِیَّةِ شَهَادَتِهِ ع أَوْرَدْنَا مِنْهُ شَیْئاً مِمَّا یُنَاسِبُ کِتَابَنَا هَذَا عَلَى وَجْهِ الِاخْتِصَارِ قَالَ رَوَى أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَکْرِیُّ عَنْ لُوطِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَشْیَاخِهِ وَ أَسْلَافِهِ ...»
( بحار ج ۴۲ ص ۲۵۹ )
با توجه به نام ابو الحسن بکری ، و با رجوع به بخش مصادر بحار ، خواهیم یافت که اینکتاب همان کتاب مقتل امیرالمؤمنین ع است که علامه در مقدمه بحار و در ضمن مصادر خود بدان اشاره مینماید :
«... و کتاب الأنوار فی مولد النبی ص و کتاب مقتل أمیر المؤمنین ع و کتاب وفاة فاطمة ع الثلاثة کلها للشیخ الجلیل أبی الحسن البکری أستاد الشهید الثانی رحمة الله علیهما.» (بحار ج ۱ ص ۲۲ )
هر چند مرحوم علامه دسترسی به این کتاب داشته و از ان نقل روایت کرده اند ، اما در انتساب این سه کتاب به استاد شهید ثانی خلطی صورت گرفته است.
در مقابل نقل علامه مجلسى، صاحبان کتب تراجم نظرات ديگرى دارند:
مرحوم آقابزرگ طهرانی در الذریعه و صاحب اعیان الشیعه میگویند:
ابو الحسن بكرى نام دو نفر است:
۱- ابوالحسن على بن محمد بكرى ، استاد شهید ثانی و متوفای قرن دهم و مذهب اوشافعی است.
۲- ابوالحسن احمد بن عبد الله بكرى
اما این شخصيت مورد نظر ما، هيچ ارتباطى با شهيد ثانى ندارد.
وى بنابر تحقيق، مربوط به پیش از قرن هفتم هجرى است زيرا ابن تیمیه در كتاب منهاج السنة پيرامون او و كتابش سخن گفته، پس او مقدم بر ابن تيميه متولد سال ۷۲۸ هجرى است.
علاوه بر اين، صاحب ریاض العلما مىفرمايد:
« يك نسخه قديمى از كتاب الأنوار ابوالحسن بكرى نزد من هست كه تاريخ كتابت آن ۶۹۶ هجرى است».
( اعیان الشیعة، ج۳، ص۱۲ * و الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۴۰۹ـ۴۱۱ )
اما ظاهرا او متوفای قرن ۵ هجریست. چنانچه ذهبی نام او را در زمره کسانی که در سال ۴۸۷ هجری وفات کرده اند ذکر میکند . (سیر اعلام النبلاء، ج ۱۹ ، ص ۳۶ )
بنا بر اين او شاید در قرن ششم وفات يافته است ، بلکه قول أصحّ ان باشد که وی را متوفای قرن ۵ هجری بدانیم.
اما کتاب مقتل امیرالمؤمنین ع و عبارت مشهور ( تهدّمت و الله أرکان الهدی ... )
معرفی نسخه :
۱- کتابخانه بروجردی، شماره نسخه۲۸۸/۶
۲- مرکز احیاء ، شماره نسخه ۳۵۵۶/۱
(معرفی در فنخا، ج۳۱، ص۱۶۸)
—————-
نسخ خطی :
https://t.me/alhejazi/1851
۰
(در نقد نگاشتهای از کانال غلو پژوهی)
به مناسبت ایام شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام ، لازم دانستیم به عبارت مشهوری که واقعه ای اعجاز گونه در هنگام ضربت خوردن حضرت را روایت مینماید اشاره و مصدر ان را بررسی نمائیم.
این روایت مشهور که در حال حاضر تنها منبع قابل دسترس عمومی آن کتاب شریف بحار الأنوار علامه مجلسی رضوان الله علیه میباشد ، در ضمن خبری طولانی درباره وقایع مربوط به شهادت حضرت امیر ع مینویسد:
« ... وضجت الملائكة في السماء بالدعاء، وهبت ريح عاصف سوداء مظلمة، ونادى جبرئيل عليه السلام بين السماء والأرض بصوت يسمعه كل مستيقظ :
تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِیَاءِ»
( بحار ج ۴۲ ص ۲۸۲ )
علامه مجلسی ره در ابتدای ذکر این خبر چنین مینگارد :
« رأَیْنَا فِی بَعْضِ الْکُتُبِ الْقَدِیمَةِ رِوَایَةً فِی کَیْفِیَّةِ شَهَادَتِهِ ع أَوْرَدْنَا مِنْهُ شَیْئاً مِمَّا یُنَاسِبُ کِتَابَنَا هَذَا عَلَى وَجْهِ الِاخْتِصَارِ قَالَ رَوَى أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَکْرِیُّ عَنْ لُوطِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَشْیَاخِهِ وَ أَسْلَافِهِ ...»
( بحار ج ۴۲ ص ۲۵۹ )
با توجه به نام ابو الحسن بکری ، و با رجوع به بخش مصادر بحار ، خواهیم یافت که اینکتاب همان کتاب مقتل امیرالمؤمنین ع است که علامه در مقدمه بحار و در ضمن مصادر خود بدان اشاره مینماید :
«... و کتاب الأنوار فی مولد النبی ص و کتاب مقتل أمیر المؤمنین ع و کتاب وفاة فاطمة ع الثلاثة کلها للشیخ الجلیل أبی الحسن البکری أستاد الشهید الثانی رحمة الله علیهما.» (بحار ج ۱ ص ۲۲ )
هر چند مرحوم علامه دسترسی به این کتاب داشته و از ان نقل روایت کرده اند ، اما در انتساب این سه کتاب به استاد شهید ثانی خلطی صورت گرفته است.
در مقابل نقل علامه مجلسى، صاحبان کتب تراجم نظرات ديگرى دارند:
مرحوم آقابزرگ طهرانی در الذریعه و صاحب اعیان الشیعه میگویند:
ابو الحسن بكرى نام دو نفر است:
۱- ابوالحسن على بن محمد بكرى ، استاد شهید ثانی و متوفای قرن دهم و مذهب اوشافعی است.
۲- ابوالحسن احمد بن عبد الله بكرى
اما این شخصيت مورد نظر ما، هيچ ارتباطى با شهيد ثانى ندارد.
وى بنابر تحقيق، مربوط به پیش از قرن هفتم هجرى است زيرا ابن تیمیه در كتاب منهاج السنة پيرامون او و كتابش سخن گفته، پس او مقدم بر ابن تيميه متولد سال ۷۲۸ هجرى است.
علاوه بر اين، صاحب ریاض العلما مىفرمايد:
« يك نسخه قديمى از كتاب الأنوار ابوالحسن بكرى نزد من هست كه تاريخ كتابت آن ۶۹۶ هجرى است».
( اعیان الشیعة، ج۳، ص۱۲ * و الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۴۰۹ـ۴۱۱ )
اما ظاهرا او متوفای قرن ۵ هجریست. چنانچه ذهبی نام او را در زمره کسانی که در سال ۴۸۷ هجری وفات کرده اند ذکر میکند . (سیر اعلام النبلاء، ج ۱۹ ، ص ۳۶ )
بنا بر اين او شاید در قرن ششم وفات يافته است ، بلکه قول أصحّ ان باشد که وی را متوفای قرن ۵ هجری بدانیم.
اما کتاب مقتل امیرالمؤمنین ع و عبارت مشهور ( تهدّمت و الله أرکان الهدی ... )
معرفی نسخه :
۱- کتابخانه بروجردی، شماره نسخه۲۸۸/۶
۲- مرکز احیاء ، شماره نسخه ۳۵۵۶/۱
(معرفی در فنخا، ج۳۱، ص۱۶۸)
—————-
نسخ خطی :
https://t.me/alhejazi/1851
۰
Telegram
الحجازي
تهدمت و الله ارکان الهدی
@alhejazi
——-
@alhejazi
——-
𑁍༅🕊️࿉﷽࿉࿇༅═┅┄•
🏴 دستور به نبش قبر حضرت حمزه سلام الله علیه ، توسط معاویه لعنه الله و معجزهای که نمایان گشت.
جابر بن عبد الله گوید : هنگامی که معاویه قصد کرد تا نهر خود را که در احد قرار داشت، جاری کند، عاملانش به او نامه نوشتند: این کار ممکن نیست؛ مگر این که آن را از روی قبور شهدا جاری کنیم. معاویه در جواب نوشت: قبور را نبش کنید (بشکافید). جابر گوید: پس دیدم که پس از نبش قبور ، بدنهای ان شهداء بر روی دوش مردم قرار گرفته بود انگار که انان در خواب بودند.
پس در هنگام نبش قبر حمزه ، کلنگی به پای حضرت حمزه (سلاماللهعلیه) اصابت کرد و خون از آن جاری شد.
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۱۰ — فتح الباري ج 3 ص 142 ، ووفاء الوفاء ج 3 المجلد الثاني ص 938 عن أحمد بسند صحيح ، والدارمي كما في الأوجز ج 4 ص 108 ، ودلائل النبوة للبيهقي ج 3 ص 291 .
#واحمزتاه
#لابواکی_له
الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج
•┄●𑁍࿉🕊️๑࿇๑🕊️࿉𑁍●┄•
🏴 دستور به نبش قبر حضرت حمزه سلام الله علیه ، توسط معاویه لعنه الله و معجزهای که نمایان گشت.
جابر بن عبد الله گوید : هنگامی که معاویه قصد کرد تا نهر خود را که در احد قرار داشت، جاری کند، عاملانش به او نامه نوشتند: این کار ممکن نیست؛ مگر این که آن را از روی قبور شهدا جاری کنیم. معاویه در جواب نوشت: قبور را نبش کنید (بشکافید). جابر گوید: پس دیدم که پس از نبش قبور ، بدنهای ان شهداء بر روی دوش مردم قرار گرفته بود انگار که انان در خواب بودند.
پس در هنگام نبش قبر حمزه ، کلنگی به پای حضرت حمزه (سلاماللهعلیه) اصابت کرد و خون از آن جاری شد.
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۱۰ — فتح الباري ج 3 ص 142 ، ووفاء الوفاء ج 3 المجلد الثاني ص 938 عن أحمد بسند صحيح ، والدارمي كما في الأوجز ج 4 ص 108 ، ودلائل النبوة للبيهقي ج 3 ص 291 .
#واحمزتاه
#لابواکی_له
الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج
•┄●𑁍࿉🕊️๑࿇๑🕊️࿉𑁍●┄•
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
‼️ ببینید و حیرت کنید…!
🔺 بزرگترین آرزوی #عباس_فتحیه چه بود ؟!
( سرکرده فرقه مارقین همبوشی در ایران - اتباع احمد اسماعیل همبوشی بصری ، مدّعی کذاب امامت و مهدویت و یمانی ! )
🔘بلائی که فرقهها بر سر جهال میآورند…
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
‼️ ببینید و حیرت کنید…!
🔺 بزرگترین آرزوی #عباس_فتحیه چه بود ؟!
( سرکرده فرقه مارقین همبوشی در ایران - اتباع احمد اسماعیل همبوشی بصری ، مدّعی کذاب امامت و مهدویت و یمانی ! )
🔘بلائی که فرقهها بر سر جهال میآورند…
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
✅ وجود ۱۱ دسته از روایات، در بطلان نظریه تمهید.
🔺 نقد یک باور غلط ومشهور:
آیا شیعه علت غیبت یا علت ظهور است ؟!
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
✅ وجود ۱۱ دسته از روایات، در بطلان نظریه تمهید.
🔺 نقد یک باور غلط ومشهور:
آیا شیعه علت غیبت یا علت ظهور است ؟!
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
✅ تشرفات ساختگی و دروغین ، و لزوم تکذیب و مقابله با آنها (1)
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
✅ تشرفات ساختگی و دروغین ، و لزوم تکذیب و مقابله با آنها (1)
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
⚠️ از لب بوسی امام عصر صلوة الله علیه
(العیاذ بالله) !
تا دعاوی عصمت‼️
✅ لزوم بسته شدن باب نقل تشرفات دروغین و موهن
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
⚠️ از لب بوسی امام عصر صلوة الله علیه
(العیاذ بالله) !
تا دعاوی عصمت‼️
✅ لزوم بسته شدن باب نقل تشرفات دروغین و موهن
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
●● تذکری نسبت به برداشت فوق از زیارت انصار الحسین علیهم السلام :
● تفاوت زیارات تعلیمی و انشائی
زیارات مأثور به دو قسم تعلیمی ( قل) و انشائی (قال) تقسیم میشوند.
در زیارات تعلیمی لزوما چنین نیست که امام معصوم علیه السلام نیز عین عباراتی که به ما امر و تعلیم فرموده اند را قرائت بفرمایند.
زیارت فوق (زیارت وارث) از جمله زیارات تعلیمی (قل) است. نه انشائی !
چنانکه امام صادق علیه السلام به صفوان میفرمایند : « ثم توجه إلى الشهداء، وقل …»
بنابر این دلیلی وجود ندارد که شخص امام صادق علیه السلام به أنصار الحسین علیهم السلام فرموده باشند: بأبي أنتم و أمي…
فارغ از آنکه این برداشت از حیث اعتقادی نیز مردود است. چرا که خلق مأمورند به فدایی امام شدن. نه بالعکس !
همچنانکه اگر همین انصار در زمان امام باقر وصادق علیهماالسلام بودند، هستی و جان و مهجه شان را بذل وفدایی ایشان میکردند. نه امام فدایی انها.
و آن پدری که امام صادق علیه السلام میفرمایند : ( بأبی أنت ) شامل شخص سیدالشهداء علیه السلامنیز هست است. و تمام مقام انصار به بذل مهجه برای امام است. پس ایا سیدالشهداء ع فدایی اصحابش میشود ؟! یا بالعکس ؟!
همچنین از جمله زیارات تعلیمی میتوان به زیارت ناحیه مقدسه ( به روایت ابن مشهدی ) اشاره نمود که با توجه به این نکته فهم دقیقتری از زیارت حاصل خواهد شد.
خصوصا در فرازهای معروفی چون : « فلإن أخرتنی الدهور … لأندبنک صباحا و مساءا و لأبکین علیک بدل الدموع دما » چه اینکه این عبارات لزوما حاکی از قضیه حقیقیه خارجیه نیست بلکه اشاره است به انچه استحقاق وقوع دارد.
زیارات انشائی نیز فراوان است.
از جمله زیارات انشائی و تعلیمی زیارت عاشوراء میباشد. این زیارت در روایت علقمه از امام باقر علیه السلام تعلیمی است.
و در روایت صفوان از امام صادق علیه السلام که در ضمن زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شده ، انشائی است. (زیارت معروف به زیارت سادسه حضرت امیر بر حسب ترتیب مفاتیح الجنان).
بدین معنا که شخص وجود مبارک امام صادق علیه السلام ، سیدالشهداء علیه السلام را به عین این الفاظ زیارت فرموده اند.
https://t.me/alhejazi/2095
●● تذکری نسبت به برداشت فوق از زیارت انصار الحسین علیهم السلام :
● تفاوت زیارات تعلیمی و انشائی
زیارات مأثور به دو قسم تعلیمی ( قل) و انشائی (قال) تقسیم میشوند.
در زیارات تعلیمی لزوما چنین نیست که امام معصوم علیه السلام نیز عین عباراتی که به ما امر و تعلیم فرموده اند را قرائت بفرمایند.
زیارت فوق (زیارت وارث) از جمله زیارات تعلیمی (قل) است. نه انشائی !
چنانکه امام صادق علیه السلام به صفوان میفرمایند : « ثم توجه إلى الشهداء، وقل …»
بنابر این دلیلی وجود ندارد که شخص امام صادق علیه السلام به أنصار الحسین علیهم السلام فرموده باشند: بأبي أنتم و أمي…
فارغ از آنکه این برداشت از حیث اعتقادی نیز مردود است. چرا که خلق مأمورند به فدایی امام شدن. نه بالعکس !
همچنانکه اگر همین انصار در زمان امام باقر وصادق علیهماالسلام بودند، هستی و جان و مهجه شان را بذل وفدایی ایشان میکردند. نه امام فدایی انها.
و آن پدری که امام صادق علیه السلام میفرمایند : ( بأبی أنت ) شامل شخص سیدالشهداء علیه السلامنیز هست است. و تمام مقام انصار به بذل مهجه برای امام است. پس ایا سیدالشهداء ع فدایی اصحابش میشود ؟! یا بالعکس ؟!
همچنین از جمله زیارات تعلیمی میتوان به زیارت ناحیه مقدسه ( به روایت ابن مشهدی ) اشاره نمود که با توجه به این نکته فهم دقیقتری از زیارت حاصل خواهد شد.
خصوصا در فرازهای معروفی چون : « فلإن أخرتنی الدهور … لأندبنک صباحا و مساءا و لأبکین علیک بدل الدموع دما » چه اینکه این عبارات لزوما حاکی از قضیه حقیقیه خارجیه نیست بلکه اشاره است به انچه استحقاق وقوع دارد.
زیارات انشائی نیز فراوان است.
از جمله زیارات انشائی و تعلیمی زیارت عاشوراء میباشد. این زیارت در روایت علقمه از امام باقر علیه السلام تعلیمی است.
و در روایت صفوان از امام صادق علیه السلام که در ضمن زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شده ، انشائی است. (زیارت معروف به زیارت سادسه حضرت امیر بر حسب ترتیب مفاتیح الجنان).
بدین معنا که شخص وجود مبارک امام صادق علیه السلام ، سیدالشهداء علیه السلام را به عین این الفاظ زیارت فرموده اند.
https://t.me/alhejazi/2095
Telegram
الحجازي
●● تذکری نسبت به برداشت فوق از زیارت انصار الحسین علیهم السلام :
● تفاوت زیارات تعلیمی و انشائی
⇩ ▬⇩ ▭⇩ ▬⇩ ▭⇩ ▬⇩
● تفاوت زیارات تعلیمی و انشائی
⇩ ▬⇩ ▭⇩ ▬⇩ ▭⇩ ▬⇩
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
࿇﷽༻⊹━┅┄
⁉️ آیا غیبت امام عصر ارواحنا فداه، به معنای ناتوانی و دست بسته بودن حضرت در انجام شئون امامت است؟!
تا ما عهده دار شئون امامت شویم!
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══•𑁍❀𑁍•══┅┄
⁉️ آیا غیبت امام عصر ارواحنا فداه، به معنای ناتوانی و دست بسته بودن حضرت در انجام شئون امامت است؟!
تا ما عهده دار شئون امامت شویم!
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══•𑁍❀𑁍•══┅┄
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
●● سه مطالبه از ناقلین تشرفات !
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
●● سه مطالبه از ناقلین تشرفات !
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
● نکته ای در باب علم غیب ائمه طاهرین علیهم السلام
▫️ و خزّان علم الله بودن ایشان
▫️ و مفهوم روایات إزدیاد در علم
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
● نکته ای در باب علم غیب ائمه طاهرین علیهم السلام
▫️ و خزّان علم الله بودن ایشان
▫️ و مفهوم روایات إزدیاد در علم
╭┈┈┈┈┈┈┈┈
꧷ 🎥السیّـدمحمّـدمہـدےالحجــازے
╰๛--- ‑ ‑ - -
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
سلام علی الحوراء ما بقي الدهر
▬▬▬▬▬▬▬▬
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
▬▬▬▬▬▬▬▬
●°°ألعجَلمولٰآﷻ،بِحَقِفٰآطِﷺمِہزَهࢪآ°°
سلام علی الحوراء ما بقي الدهر
▬▬▬▬▬▬▬▬
▓➧ @alhejazi
▓➧ @esnaasharie
▬▬▬▬▬▬▬▬
●°°ألعجَلمولٰآﷻ،بِحَقِفٰآطِﷺمِہزَهࢪآ°°