راهنمای کتاب/ کشتن یا کشته شدن؟ مسئله این است!
ثریا بیگدلی
«دربارهی کشتن»
نوشته: نسیم مرعشی
ناشر: چشمه، چاپ اول 1402
106 صفحه، 85000 تومان
#ناداستان #نشرچشمه
مرگ پدیدهای است که میتواند تحت تأثیر عوامل بسیاری از جمله نوع جامعه و ملاحظات فرهنگی و سیاسی آن قرار بگیرد و جهانی از تجارب گوناگون برای آدمها بیافریند. مناسبات نسلی نیز در این میان میتوانند تعریف و تصویر مرگ را دگرگونه سازند؛ بهویژه اگر نسلی، تحولات عمیقی همانند انقلاب یا جنگ را پشت سر گذاشته باشد. انقلاب و جنگ همچنین بر روی تلقی انسانها از کشتن و کشته شدن نیز میتواند تأثیری شگرف داشته باشد. نسیم مرعشی که با رمانهای «پاییز فصل آخر سال است» و «هرس» تجارب متفاوتی از نسل دههی شصتی را در قالب داستان به مخاطبانش عرضه کرده، در تازهترین اثرش، مجموعه جستار «دربارهی کشتن» به واکاوی مفاهیم کشتن و کشتهشدن میپردازد.
مقدمهی کتاب از اولین صحنههایی میگوید که مفهوم کشتن را در ذهن نویسنده شکل دادهاند. او در چهارسالگی در شهری نزدیک به جبههی جنگ، سنگر و بمب و توپ و تانک را به چشم میبیند و کامیونهایی حامل اجساد را از نظر میگذراند. توصیف این صحنه با جزئیاتش، تصویری واضح و صریح از مرگ در ذهن خواننده میسازد. دخترک خردسال در دورهی جنگ به دنیا آمده و هنوز جهان بدون جنگ را تجربه نکرده است. او از تصاویر جنگ با کسی حرفی نمیزند؛ البته شاید احساس ناامنی، ترس و بدیهی به نظر آمدنِ موضوع برای دیگران باعث میشود که این وقایع را تا سالها مکتوم نگه دارد.
اما تصاویر دیگری از کشته شدن نیز بهتدریج در تکمیل تجارب نویسنده از این مسأله کمک میکند. این تصاویر متنوعاند و دامنهی وسیعی از حیوانات و آدمها، در سنین و موقعیتهای مختلف را دربرمیگیرند. تصویر کشته شدن حیوانات خانگی برای اغلب کودکان اولین صحنههای کشتار را میسازند؛ جوجهای که زیر پا له میشود، گوسفندی که برای مراسمی قربانی میشود، مرغی که سر بریده میشود، همگی در دوران کودکی تصاویری آشنا هستند. بعدها اما کشته شدن آدمهاست که به این مفهوم جدیت و عمق بیشتری میبخشد و نگاهی متفاوت از آن را شکل میدهد.
نویسنده در طی هفت فصل به ارزیابی مشاهداتی که از کشتن داشته، میپردازد. این تجارب گاه اقلیمهای گوناگونی را دربرمیگیرند و گویی نقش خاک و سرزمین را برای ساخته شدن تجربهی کشتن، بسیار مؤثر و برجسته جلوه میدهند و گاه به دورههای تاریخی خاص اشاره میکنند و سهم آنها را برای حک شدن تصویری ویژه از کشتن مهمتر از باقی عوامل معرفی میکنند. اغلب دورههای تاریخیِ اشاره شده در این مجموعه به گونهای هستند که تصاویری ماندگار از آنها در حافظهی جمعی ثبت شده است و نویسنده با اشارهای کوچک به هر یک از آن وقایع، میتواند تمامی خاطرههای مرتبط به آن را برای مخاطبین زنده کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020907052.html
ثریا بیگدلی
«دربارهی کشتن»
نوشته: نسیم مرعشی
ناشر: چشمه، چاپ اول 1402
106 صفحه، 85000 تومان
#ناداستان #نشرچشمه
مرگ پدیدهای است که میتواند تحت تأثیر عوامل بسیاری از جمله نوع جامعه و ملاحظات فرهنگی و سیاسی آن قرار بگیرد و جهانی از تجارب گوناگون برای آدمها بیافریند. مناسبات نسلی نیز در این میان میتوانند تعریف و تصویر مرگ را دگرگونه سازند؛ بهویژه اگر نسلی، تحولات عمیقی همانند انقلاب یا جنگ را پشت سر گذاشته باشد. انقلاب و جنگ همچنین بر روی تلقی انسانها از کشتن و کشته شدن نیز میتواند تأثیری شگرف داشته باشد. نسیم مرعشی که با رمانهای «پاییز فصل آخر سال است» و «هرس» تجارب متفاوتی از نسل دههی شصتی را در قالب داستان به مخاطبانش عرضه کرده، در تازهترین اثرش، مجموعه جستار «دربارهی کشتن» به واکاوی مفاهیم کشتن و کشتهشدن میپردازد.
مقدمهی کتاب از اولین صحنههایی میگوید که مفهوم کشتن را در ذهن نویسنده شکل دادهاند. او در چهارسالگی در شهری نزدیک به جبههی جنگ، سنگر و بمب و توپ و تانک را به چشم میبیند و کامیونهایی حامل اجساد را از نظر میگذراند. توصیف این صحنه با جزئیاتش، تصویری واضح و صریح از مرگ در ذهن خواننده میسازد. دخترک خردسال در دورهی جنگ به دنیا آمده و هنوز جهان بدون جنگ را تجربه نکرده است. او از تصاویر جنگ با کسی حرفی نمیزند؛ البته شاید احساس ناامنی، ترس و بدیهی به نظر آمدنِ موضوع برای دیگران باعث میشود که این وقایع را تا سالها مکتوم نگه دارد.
اما تصاویر دیگری از کشته شدن نیز بهتدریج در تکمیل تجارب نویسنده از این مسأله کمک میکند. این تصاویر متنوعاند و دامنهی وسیعی از حیوانات و آدمها، در سنین و موقعیتهای مختلف را دربرمیگیرند. تصویر کشته شدن حیوانات خانگی برای اغلب کودکان اولین صحنههای کشتار را میسازند؛ جوجهای که زیر پا له میشود، گوسفندی که برای مراسمی قربانی میشود، مرغی که سر بریده میشود، همگی در دوران کودکی تصاویری آشنا هستند. بعدها اما کشته شدن آدمهاست که به این مفهوم جدیت و عمق بیشتری میبخشد و نگاهی متفاوت از آن را شکل میدهد.
نویسنده در طی هفت فصل به ارزیابی مشاهداتی که از کشتن داشته، میپردازد. این تجارب گاه اقلیمهای گوناگونی را دربرمیگیرند و گویی نقش خاک و سرزمین را برای ساخته شدن تجربهی کشتن، بسیار مؤثر و برجسته جلوه میدهند و گاه به دورههای تاریخی خاص اشاره میکنند و سهم آنها را برای حک شدن تصویری ویژه از کشتن مهمتر از باقی عوامل معرفی میکنند. اغلب دورههای تاریخیِ اشاره شده در این مجموعه به گونهای هستند که تصاویری ماندگار از آنها در حافظهی جمعی ثبت شده است و نویسنده با اشارهای کوچک به هر یک از آن وقایع، میتواند تمامی خاطرههای مرتبط به آن را برای مخاطبین زنده کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020907052.html
راهنمای کتاب/ بازیگری از زاویهای متفاوت
حمیدرضا امیدیسرور
«پارادوکس بازیگر»
(نظریه ای متفاوت درباره بازیگری)
نویسنده: دنی دیدرو
ترجمه: پرویز احمدی نژاد
ناشر: چشمه، چاپ اول 1402
108 صفحه، 90000 تومان
#تئاتر #نشرچشمه
درباره بازیگری و شیوهها و سبکهای مختلف آن کتابهای زیادی در سالهای دور و نزدیک منتشر شده است. در این میان اما «پارادوکس بازیگر» یکی از متفاوتترین و در عین حال اساسیترین کتابهاست. اثری که هر علاقمند به بازیگری نباید از کنار آن به سادگی بگذرد.
نویسنده این کتاب کوچک ولی پرمایه، نه بازیگر است و نه نویسنده یا کارگردان تئاتر و سینما؛ این کتاب را دنی دیدرو، یکی از مهمترین متفکران و فیلسوفان عصر روشنگری نوشته است. بیش از دو قرن از نوشته شدن «پارادوکس بازیگر» میگذرد، اما هنوز برای مخاطبانِ علاقمندِ بازیگری، به عنوان یکی از متون کلاسیک این حوزه، منبعی مهم محسوب شده و از نکات در خور تأملی برخوردار ست. بنابراین پر بیراه نیست اگر بگوییم کسی که به شکلی آکادمیک به بازیگری میپردازد و یا به مطالعات نظری در این زمینه توجه دارد، باید این کتاب را بخواند.
چنانکه از یک فیلسوف و اندیشمند انتظار میرود، دیدرو با رویکردی مبتنی بر اندیشه فلسفی به این حوزه نگریسته است. او بازیگری را به چشم هنر میبیند؛ هنری که موازین آن را باید با مطالعه، تمرین، تفکر و تجربه آموخت. «پارادوکس بازیگر» درواقع رسالهای کوچک است که دیدرو در آن به بیان نظریاش درباره بازیگری در تئاتر پرداخته است. چرا که در آن روزگار تنها در عرصه تئاتر بود که کار یک بازیگر ظهور و بروز پیدا میکرد.
البته باید توجه داشت که نگاه فلسفی و رویکرد عمیق دیدرو به موضوع باعث شده تا مطالعه متن حاضر، در قیاس با دیگر کتابهای حوزه بازیگری یا آموزش آن خیلی ساده و آسان نبوده و به تامل و کندوکاو نیاز داشته باشد و در این زمینه چنانکه مترجم نیز اشاره کرده شناخت دیدرو اندیشههایش میتواند به درک بهتر کتاب کمک کند. در این رابطه مترجم به مقدمه ای که برای کتاب گفتاری پیرامون ادبیات دراماتیک نوشته ارجاع می دهد. هر چند جا داشت این مقاله یا خلاصهای از آن به کتاب حاضر نیز ضمیمه شود. به هر روی مترجم در برگردان کتاب تلاش کرده متنی هموار و به دور از دشواری های معمولِ متون فلسفی را برای خوانندگان معاصر ارائه کند. همین مسئله خود مهمترین دلیلیست که مترجم برای ارائهی ترجمهی تازهی این کتاب عنوان کرده است، چراکه پیش این نیز ترجمه خوبی از آن با نام «هنرپیشه کیست؟» (نظر خلاف عرف درباره هنرپيشگان) توسط احمد سمیعی منتشر شده بود. این برگردان که بیش از شش دهه از انجام آن میگذرد، ترجمهایست وفادار به متن اصلی که از زبان فاخر و نثر کهن فارسی بهره میبرد. بنابراین با وجود زیبایی و استوار نثر استاد سمیعی، ارتباط مخاطبان جوان این روزگار با آن دشوارتر و به همین نسبت درک کتاب نیز سختتر مینمود. اما پرویز احمدی نژاد، در برگردان تازه این اثر کلاسیک ِ دیدرو، از زبان فارسی معیار امروز بهره گرفته است. بنابراین حاصل کار او نیز برای مخاطبان این روزگار مناسب تر به نظر میرسد.
«پارادوکس بازیگر» با عنوان فرعی «نظریهای متفاوت درباره بازیگر» با نوشتهی کوتاهی از مترجم آغاز میشود، پیش گفتاری که در واقع اشارهای است برای بازگویی دلایل ضرورت باز ترجمه این کتاب و کم و کیف ترجمه پیشین و تفاوتهای آن با برگردان حاضر. احمدی نژاد با صرف نظر کردن از نوشتهای که به زندگی اندیشه دیدرو بپردازد، جای آن را با مقدمه ای خواندنی و کارآمد درباره هنر بازیگری در زمان نوشته شدن رساله دیدرو پرداخته است. این مقدمه با عنوان «نظریهای متفاوت درباره بازیگری» نگاهی دارد به نظریههای هنر بازیگری و کتابهایی که تا قرن هفده و هجده درباره بازیگری نوشته شده است و در این رهگذر به بازنمایی دلایل متفاوت بودن نظریه های دیدرو می پردازد.
متن خود رساله اما به شیوهی پرسش و پاسخ نوشته شده است یعنی گفتگویی دو نفر درباره این موضوع، نظریات و دیدگاه های نویسنده نیز در این رهگذر به مخاطبان کتاب منتقل میشود. این روش یکی از شیوههای مرسوم در آن روزگار برای نوشتن آثار فلسفی با رویکردی موضوع محور بود که به شیوه پرسش و پاسخ سقراطی معروف است. در میانه قرن هجدهم وقتی دیدرو کتاب گفتاری پیرامون ادبیات دراماتیک را نوشت باابداع ژانر درام شیوه جدیدی را برای نمایشنامه نویسی پیشنهاد میکند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020910056.html
حمیدرضا امیدیسرور
«پارادوکس بازیگر»
(نظریه ای متفاوت درباره بازیگری)
نویسنده: دنی دیدرو
ترجمه: پرویز احمدی نژاد
ناشر: چشمه، چاپ اول 1402
108 صفحه، 90000 تومان
#تئاتر #نشرچشمه
درباره بازیگری و شیوهها و سبکهای مختلف آن کتابهای زیادی در سالهای دور و نزدیک منتشر شده است. در این میان اما «پارادوکس بازیگر» یکی از متفاوتترین و در عین حال اساسیترین کتابهاست. اثری که هر علاقمند به بازیگری نباید از کنار آن به سادگی بگذرد.
نویسنده این کتاب کوچک ولی پرمایه، نه بازیگر است و نه نویسنده یا کارگردان تئاتر و سینما؛ این کتاب را دنی دیدرو، یکی از مهمترین متفکران و فیلسوفان عصر روشنگری نوشته است. بیش از دو قرن از نوشته شدن «پارادوکس بازیگر» میگذرد، اما هنوز برای مخاطبانِ علاقمندِ بازیگری، به عنوان یکی از متون کلاسیک این حوزه، منبعی مهم محسوب شده و از نکات در خور تأملی برخوردار ست. بنابراین پر بیراه نیست اگر بگوییم کسی که به شکلی آکادمیک به بازیگری میپردازد و یا به مطالعات نظری در این زمینه توجه دارد، باید این کتاب را بخواند.
چنانکه از یک فیلسوف و اندیشمند انتظار میرود، دیدرو با رویکردی مبتنی بر اندیشه فلسفی به این حوزه نگریسته است. او بازیگری را به چشم هنر میبیند؛ هنری که موازین آن را باید با مطالعه، تمرین، تفکر و تجربه آموخت. «پارادوکس بازیگر» درواقع رسالهای کوچک است که دیدرو در آن به بیان نظریاش درباره بازیگری در تئاتر پرداخته است. چرا که در آن روزگار تنها در عرصه تئاتر بود که کار یک بازیگر ظهور و بروز پیدا میکرد.
البته باید توجه داشت که نگاه فلسفی و رویکرد عمیق دیدرو به موضوع باعث شده تا مطالعه متن حاضر، در قیاس با دیگر کتابهای حوزه بازیگری یا آموزش آن خیلی ساده و آسان نبوده و به تامل و کندوکاو نیاز داشته باشد و در این زمینه چنانکه مترجم نیز اشاره کرده شناخت دیدرو اندیشههایش میتواند به درک بهتر کتاب کمک کند. در این رابطه مترجم به مقدمه ای که برای کتاب گفتاری پیرامون ادبیات دراماتیک نوشته ارجاع می دهد. هر چند جا داشت این مقاله یا خلاصهای از آن به کتاب حاضر نیز ضمیمه شود. به هر روی مترجم در برگردان کتاب تلاش کرده متنی هموار و به دور از دشواری های معمولِ متون فلسفی را برای خوانندگان معاصر ارائه کند. همین مسئله خود مهمترین دلیلیست که مترجم برای ارائهی ترجمهی تازهی این کتاب عنوان کرده است، چراکه پیش این نیز ترجمه خوبی از آن با نام «هنرپیشه کیست؟» (نظر خلاف عرف درباره هنرپيشگان) توسط احمد سمیعی منتشر شده بود. این برگردان که بیش از شش دهه از انجام آن میگذرد، ترجمهایست وفادار به متن اصلی که از زبان فاخر و نثر کهن فارسی بهره میبرد. بنابراین با وجود زیبایی و استوار نثر استاد سمیعی، ارتباط مخاطبان جوان این روزگار با آن دشوارتر و به همین نسبت درک کتاب نیز سختتر مینمود. اما پرویز احمدی نژاد، در برگردان تازه این اثر کلاسیک ِ دیدرو، از زبان فارسی معیار امروز بهره گرفته است. بنابراین حاصل کار او نیز برای مخاطبان این روزگار مناسب تر به نظر میرسد.
«پارادوکس بازیگر» با عنوان فرعی «نظریهای متفاوت درباره بازیگر» با نوشتهی کوتاهی از مترجم آغاز میشود، پیش گفتاری که در واقع اشارهای است برای بازگویی دلایل ضرورت باز ترجمه این کتاب و کم و کیف ترجمه پیشین و تفاوتهای آن با برگردان حاضر. احمدی نژاد با صرف نظر کردن از نوشتهای که به زندگی اندیشه دیدرو بپردازد، جای آن را با مقدمه ای خواندنی و کارآمد درباره هنر بازیگری در زمان نوشته شدن رساله دیدرو پرداخته است. این مقدمه با عنوان «نظریهای متفاوت درباره بازیگری» نگاهی دارد به نظریههای هنر بازیگری و کتابهایی که تا قرن هفده و هجده درباره بازیگری نوشته شده است و در این رهگذر به بازنمایی دلایل متفاوت بودن نظریه های دیدرو می پردازد.
متن خود رساله اما به شیوهی پرسش و پاسخ نوشته شده است یعنی گفتگویی دو نفر درباره این موضوع، نظریات و دیدگاه های نویسنده نیز در این رهگذر به مخاطبان کتاب منتقل میشود. این روش یکی از شیوههای مرسوم در آن روزگار برای نوشتن آثار فلسفی با رویکردی موضوع محور بود که به شیوه پرسش و پاسخ سقراطی معروف است. در میانه قرن هجدهم وقتی دیدرو کتاب گفتاری پیرامون ادبیات دراماتیک را نوشت باابداع ژانر درام شیوه جدیدی را برای نمایشنامه نویسی پیشنهاد میکند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020910056.html
راهنمای کتاب / سوسیالیسمی نو برای زندگی
دکتر علی غزالیفر
«وداع با پرولتاریا»
نویسنده:آندره گُرز
مترجم: مصطفی رحیمی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1402
231 صفحه، 130000 تومان
#فلسفه #سیاست #نشرنو
آشنایی من با آندره گُرز (1923-2007)، فیلسوف اتریشی-فرانسوی، برمیگردد به همان سالهای دوری که افراد مطالب جالب را از طریق ایمیل برای همدیگر میفرستادند. آن زمان اینترنت بود، اما هنوز خبری از گوشیهای هوشمند نبود و شبکههای اجتماعی را کسی به خواب هم نمیدید. باری، در همان ایام، یکی از رفقا نامۀ عاشقانۀ گرز به همسرش در هشتاد و چند سالگی را برایم ایمیل کرد. نامه آنقدر به دلم نشست که از نویسندهاش سراغ گرفتم تا اگر کتابی، نوشتهای، چیزی از او هست، ببلعم. هرچه گشتم، چیزی نیافتم، جز کتابی از او که اوائل دهۀ شصت به فارسی برگردانده شده بود، با ترجمۀ دکتر مصطفی رحیمی. تجربه نشان داده کتابی که مرحوم رحیمی ترجمه کرده، نمیتواند یک اثر تفننی باشد، بلکه حاوی ضرورتی است که آن را برای ما بسیار مفید میسازد. به همین دلیل پیاش را گرفتم. اما کتاب نه در بازار بود و نه در کتابخانهها موجود. ولی نسخۀ الکترونیکیاش بود؛ که البته من چشم دیدنش را نداشتم. ولی در ذهنم تثبیت شد، طوری که وقتی این اواخر تجدید چاپ شد، فوری آن را بهجا آوردم. خودش بود. خودِ خودِ خوبش بود.
کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است: «وداع با پرولتاریا»، «قدرت شخصی و قدت تبعی» و «آن سوی سوسیالیسم». نویسنده در بخش کوتاه «پایان سخن» با عنوان فرعی «رشد مخرب و بیرشدی سازنده» آخرین تذکرات را میدهد. مترجم پنج نوشتۀ دیگر از نویسنده را به این کتاب ضمیمه کرده است: چهار مقاله و یک مصاحبه. موضوع آنها، در کل، کار و بیکاری و انواع کار و اثر آن بر کیفیت زندگی است. در پایان، بیستواندی صفحه توضیحات دکتر رحیمی است که برخی از مطالب کتاب را عالمانه، دقیق و ریزبینانه نقد و بررسی میکند. البته در سراسر کتاب نیز هر جا ابهام یا اجمالی هست یا لازم بوده پاورقیهای کوتاه و بلند روشنگری ارائه کرده است؛ نیز خود نویسنده.
گفتنیست که تجدید چاپ این کتاب خارج از موعد نیست یا، به تعبیر عامیانه، تاریخ مصرفش نگذشته است. از قضا، برعکس، امروزه جدیتر، حیاتیتر و ضروریتر شده است؛ زیرا مشکلات و معضلاتی که مسئلۀ این اثر هستند امروزه وخیمتر شدهاند. ما با کتابی بسیار مناسب روبهروییم که نقد حال و کار ماست؛ البته از دریچۀ سوسیالیسم.
طبق مارکسیسم، گسترش نیروهای تولیدی پایههای مادی و اجتماعی سوسیالیسم را میریزد. اما حالا معلوم شده که نیروهای تولید سرمایهداری معاصر آنچنان بسته است که اجازه نمیدهد چنان چیزهایی شکل بگیرد. به همین دلیل، آندره گرز دیدگاه مبنایی مارکسیسم در باب پرولتاریا را رد میکند. از نظر او پرولتاریا نهفقط تنها طبقۀ مهم و مؤثر علیه سرمایهداری نیست، بلکه حتی طبقۀ اصلی هم نیست. به همین دلیل، برای دست یافتن به ارزشها و آرمانهای سوسیالیستی باید با پرولتاریا وداع کرد. البته نقد سرمایهداری بهجای خود درست است. این یکی نهفقط صحیح است، بلکه باید بیشتر و جدیتر و سختتر شود، اما راهحل کارگری کارگر نیست.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4020913113.html
دکتر علی غزالیفر
«وداع با پرولتاریا»
نویسنده:آندره گُرز
مترجم: مصطفی رحیمی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1402
231 صفحه، 130000 تومان
#فلسفه #سیاست #نشرنو
آشنایی من با آندره گُرز (1923-2007)، فیلسوف اتریشی-فرانسوی، برمیگردد به همان سالهای دوری که افراد مطالب جالب را از طریق ایمیل برای همدیگر میفرستادند. آن زمان اینترنت بود، اما هنوز خبری از گوشیهای هوشمند نبود و شبکههای اجتماعی را کسی به خواب هم نمیدید. باری، در همان ایام، یکی از رفقا نامۀ عاشقانۀ گرز به همسرش در هشتاد و چند سالگی را برایم ایمیل کرد. نامه آنقدر به دلم نشست که از نویسندهاش سراغ گرفتم تا اگر کتابی، نوشتهای، چیزی از او هست، ببلعم. هرچه گشتم، چیزی نیافتم، جز کتابی از او که اوائل دهۀ شصت به فارسی برگردانده شده بود، با ترجمۀ دکتر مصطفی رحیمی. تجربه نشان داده کتابی که مرحوم رحیمی ترجمه کرده، نمیتواند یک اثر تفننی باشد، بلکه حاوی ضرورتی است که آن را برای ما بسیار مفید میسازد. به همین دلیل پیاش را گرفتم. اما کتاب نه در بازار بود و نه در کتابخانهها موجود. ولی نسخۀ الکترونیکیاش بود؛ که البته من چشم دیدنش را نداشتم. ولی در ذهنم تثبیت شد، طوری که وقتی این اواخر تجدید چاپ شد، فوری آن را بهجا آوردم. خودش بود. خودِ خودِ خوبش بود.
کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است: «وداع با پرولتاریا»، «قدرت شخصی و قدت تبعی» و «آن سوی سوسیالیسم». نویسنده در بخش کوتاه «پایان سخن» با عنوان فرعی «رشد مخرب و بیرشدی سازنده» آخرین تذکرات را میدهد. مترجم پنج نوشتۀ دیگر از نویسنده را به این کتاب ضمیمه کرده است: چهار مقاله و یک مصاحبه. موضوع آنها، در کل، کار و بیکاری و انواع کار و اثر آن بر کیفیت زندگی است. در پایان، بیستواندی صفحه توضیحات دکتر رحیمی است که برخی از مطالب کتاب را عالمانه، دقیق و ریزبینانه نقد و بررسی میکند. البته در سراسر کتاب نیز هر جا ابهام یا اجمالی هست یا لازم بوده پاورقیهای کوتاه و بلند روشنگری ارائه کرده است؛ نیز خود نویسنده.
گفتنیست که تجدید چاپ این کتاب خارج از موعد نیست یا، به تعبیر عامیانه، تاریخ مصرفش نگذشته است. از قضا، برعکس، امروزه جدیتر، حیاتیتر و ضروریتر شده است؛ زیرا مشکلات و معضلاتی که مسئلۀ این اثر هستند امروزه وخیمتر شدهاند. ما با کتابی بسیار مناسب روبهروییم که نقد حال و کار ماست؛ البته از دریچۀ سوسیالیسم.
طبق مارکسیسم، گسترش نیروهای تولیدی پایههای مادی و اجتماعی سوسیالیسم را میریزد. اما حالا معلوم شده که نیروهای تولید سرمایهداری معاصر آنچنان بسته است که اجازه نمیدهد چنان چیزهایی شکل بگیرد. به همین دلیل، آندره گرز دیدگاه مبنایی مارکسیسم در باب پرولتاریا را رد میکند. از نظر او پرولتاریا نهفقط تنها طبقۀ مهم و مؤثر علیه سرمایهداری نیست، بلکه حتی طبقۀ اصلی هم نیست. به همین دلیل، برای دست یافتن به ارزشها و آرمانهای سوسیالیستی باید با پرولتاریا وداع کرد. البته نقد سرمایهداری بهجای خود درست است. این یکی نهفقط صحیح است، بلکه باید بیشتر و جدیتر و سختتر شود، اما راهحل کارگری کارگر نیست.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4020913113.html
راهنمای کتاب/ ماجراجویی در ایران
حمیدرضا امیدیسرور
«دفتر خاطرات پاین»
(3 ماه خاطرات پاین در ایران در سال 1263 شمسی)
نویسنده:جان کامپیون پاین
ترجمه: مرجان افشاریان
ناشر: چشمه، چاپ اول 1402
100 صفحه، 84000 تومان
#سفرنامه #نشرچشمه
دیدن سفرنامههای مصور در این سالها نه تنها عجیب و منحصر به فرد نیست، بلکه به دلیل دم دستی شدن ابزار عکاسی و سهولت انجام آن در قیاس با نوشتن متن رفته رفته به جریان قالب در سفرنامه نویسی بدل شده، بخصوص که هم عکاسی در قیاس با نوشتن از سهولت بیشتری برخوردار است و هم تماشای عکس در مقایسه با خواندن زحمت کمتری برای مخاطبان کم حوصله این روزگار دارد. اما اینکه قریب به بیش از 150 سال پیش یک افسر بریتانیایی برای خود سفرنامهای مصور تدارک دیده، آن هم بدون داشتن دوربین عکاسی، یکی از آن کارهایی است که تنها از کسی بسیار خوش ذوق بر میآمده، کسی که حوصله آن را داشته باشد تا از مناظر، چشم اندازها، مکانها و برخی اوقات آدمها، طراحی هایی زیبا انجام داده و برای خود دفتر خاطراتی شخصی اما هنرمندانه تدارک ببیند. چنان که حاصل کارش با وجود گذشت این همه سال، حالا که تحت عنوان «دفتر خاطرات پاین» توسط نشر چشمه منتشر شده ، هنوز برای مخاطب ایرانی دیدنی و خواندنی باشد.
اما ماجرای «دفتر خاطرات پاین» اثر جان کامپتون پاین که توسط مرجان افشاریان به فارسی در آمده چیست؟ در قرن نوزدهم و در اوج دوران استعمار بریتانیا، افراد بسیاری از این سرزمین برای ماموریت های دولتی و بخصوص در کسوت نیروهای نظامی به مستعمرههای بریتانیا در سراسر جهان سفر میکردند. افرادی که بسیاری از آنها از روحیات ماجراجویانه برخوردار بودند، هرچند که در میان آنها علاقمندان فرهنگ و ادب مشرق زمین هم دیده میشدند که در خلال این ماموریت ها یا در سفرهایی جداگانه به تحقیق در این باره پرداخته و آثاری نیز منتشر کرده اند.
صاحب این خاطرات یعنی جان کامپتون پاین نیز افسری بریتانیایی است که چند سالی به عنوان مامور دولت بریتانیا در هند خدمت کرده بود. اوکه از دیرباز کششی به فرهنگ و ادبیات ایران داشت، پس از پایان ماموریت خود در هند، فرصت را مناسب یافت که پیش از بازگشت به وطن به آرزوی دیرینه اش جامه ی عمل بپوشاند و این آرزو چیزی نبود جزسفری به سرتاسر ایران از شمال تا جنوب. «دفترخاطرات پاین: سفر پیاده سه ماهه در ایران در ۱۸۸۴» که به تازگی به فارسی منتشر شده یادداشتهای روزانه او در طول همین سفر است. کتابی که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته اما میتوان آن را یکی از سفرنامههای جذاب مربوط به ایران در نظر گرفت که تصویری زنده و جذاب از ایران دوره قاجار را ارائه میدهد. اهمیت این کتاب کوچک اما جذاب نه تنها صرفا به این خاطر که یک اثر تاریخی مرتبط با ایران است بلکه از آن روست که در لابه لای آن میتوان به نوع دیگری از رویکرد مسافران غربی به ایران و بینش خاصی که درباره فرهنگ، جامعه و جغرافیای آن دوره از ایران ارائه میدهد، مشاهده کرد.
این تفاوت از چند نکته مهم حکایت دارد که میتواند بازتاب دهنده دیگر تصورات و برداشتهایی باشد که در آن روزگار درباره ایران وجود داشت. در واقع علاقه پاین به ایران بیش از آنکه ناشی از شناخت دقیق او از ایران، جغرافیا و فرهنگش باشد بیشتر حاصل آن برداشتی بود که از دل قصه ها و اساطیر ادبیات فارسی بیرون آمده بود؛ سرزمین لیلی و مجنون یا تاریخ و فرهنگ کهنسالی که بازتاب آن را در گلستان سعدی و رباعیات خیام دیده بود.اما این تلقی زمانی که پاین با ساکنان واقعی آن روزگار ایران روبهرو میشود، چندان نشانههایی از آن نمیبیند! به همین دلیل نیز در بخشهایی از خاطرات خود این این سرخوردگی را بازتاب میدهد. از سبک نوشتن این سفرنامه نیز میتوان به روشنی دریافت که پاین بیشتر یک سیاح ماجراجو بوده تا یک مسافر که به قصد انجام تحقیقات ایران شناسانه تصمیم به چنین سفری گرفته باشد. بخصوص که او بیش از اقامت در شهرها و شرکت در مراودات اجتماعی و انجام تحقیقات ادبی یا تاریخی و فرهنگی، به عبور و مرور در جادههای بیرون شهرها و یا سفر در کوه بیشتر علاقمندی نشان میدهد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020915088.html
حمیدرضا امیدیسرور
«دفتر خاطرات پاین»
(3 ماه خاطرات پاین در ایران در سال 1263 شمسی)
نویسنده:جان کامپیون پاین
ترجمه: مرجان افشاریان
ناشر: چشمه، چاپ اول 1402
100 صفحه، 84000 تومان
#سفرنامه #نشرچشمه
دیدن سفرنامههای مصور در این سالها نه تنها عجیب و منحصر به فرد نیست، بلکه به دلیل دم دستی شدن ابزار عکاسی و سهولت انجام آن در قیاس با نوشتن متن رفته رفته به جریان قالب در سفرنامه نویسی بدل شده، بخصوص که هم عکاسی در قیاس با نوشتن از سهولت بیشتری برخوردار است و هم تماشای عکس در مقایسه با خواندن زحمت کمتری برای مخاطبان کم حوصله این روزگار دارد. اما اینکه قریب به بیش از 150 سال پیش یک افسر بریتانیایی برای خود سفرنامهای مصور تدارک دیده، آن هم بدون داشتن دوربین عکاسی، یکی از آن کارهایی است که تنها از کسی بسیار خوش ذوق بر میآمده، کسی که حوصله آن را داشته باشد تا از مناظر، چشم اندازها، مکانها و برخی اوقات آدمها، طراحی هایی زیبا انجام داده و برای خود دفتر خاطراتی شخصی اما هنرمندانه تدارک ببیند. چنان که حاصل کارش با وجود گذشت این همه سال، حالا که تحت عنوان «دفتر خاطرات پاین» توسط نشر چشمه منتشر شده ، هنوز برای مخاطب ایرانی دیدنی و خواندنی باشد.
اما ماجرای «دفتر خاطرات پاین» اثر جان کامپتون پاین که توسط مرجان افشاریان به فارسی در آمده چیست؟ در قرن نوزدهم و در اوج دوران استعمار بریتانیا، افراد بسیاری از این سرزمین برای ماموریت های دولتی و بخصوص در کسوت نیروهای نظامی به مستعمرههای بریتانیا در سراسر جهان سفر میکردند. افرادی که بسیاری از آنها از روحیات ماجراجویانه برخوردار بودند، هرچند که در میان آنها علاقمندان فرهنگ و ادب مشرق زمین هم دیده میشدند که در خلال این ماموریت ها یا در سفرهایی جداگانه به تحقیق در این باره پرداخته و آثاری نیز منتشر کرده اند.
صاحب این خاطرات یعنی جان کامپتون پاین نیز افسری بریتانیایی است که چند سالی به عنوان مامور دولت بریتانیا در هند خدمت کرده بود. اوکه از دیرباز کششی به فرهنگ و ادبیات ایران داشت، پس از پایان ماموریت خود در هند، فرصت را مناسب یافت که پیش از بازگشت به وطن به آرزوی دیرینه اش جامه ی عمل بپوشاند و این آرزو چیزی نبود جزسفری به سرتاسر ایران از شمال تا جنوب. «دفترخاطرات پاین: سفر پیاده سه ماهه در ایران در ۱۸۸۴» که به تازگی به فارسی منتشر شده یادداشتهای روزانه او در طول همین سفر است. کتابی که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته اما میتوان آن را یکی از سفرنامههای جذاب مربوط به ایران در نظر گرفت که تصویری زنده و جذاب از ایران دوره قاجار را ارائه میدهد. اهمیت این کتاب کوچک اما جذاب نه تنها صرفا به این خاطر که یک اثر تاریخی مرتبط با ایران است بلکه از آن روست که در لابه لای آن میتوان به نوع دیگری از رویکرد مسافران غربی به ایران و بینش خاصی که درباره فرهنگ، جامعه و جغرافیای آن دوره از ایران ارائه میدهد، مشاهده کرد.
این تفاوت از چند نکته مهم حکایت دارد که میتواند بازتاب دهنده دیگر تصورات و برداشتهایی باشد که در آن روزگار درباره ایران وجود داشت. در واقع علاقه پاین به ایران بیش از آنکه ناشی از شناخت دقیق او از ایران، جغرافیا و فرهنگش باشد بیشتر حاصل آن برداشتی بود که از دل قصه ها و اساطیر ادبیات فارسی بیرون آمده بود؛ سرزمین لیلی و مجنون یا تاریخ و فرهنگ کهنسالی که بازتاب آن را در گلستان سعدی و رباعیات خیام دیده بود.اما این تلقی زمانی که پاین با ساکنان واقعی آن روزگار ایران روبهرو میشود، چندان نشانههایی از آن نمیبیند! به همین دلیل نیز در بخشهایی از خاطرات خود این این سرخوردگی را بازتاب میدهد. از سبک نوشتن این سفرنامه نیز میتوان به روشنی دریافت که پاین بیشتر یک سیاح ماجراجو بوده تا یک مسافر که به قصد انجام تحقیقات ایران شناسانه تصمیم به چنین سفری گرفته باشد. بخصوص که او بیش از اقامت در شهرها و شرکت در مراودات اجتماعی و انجام تحقیقات ادبی یا تاریخی و فرهنگی، به عبور و مرور در جادههای بیرون شهرها و یا سفر در کوه بیشتر علاقمندی نشان میدهد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020915088.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«دفتر خاطرات پاین»؛ جان کامپیون پاین؛ ترجمه مرجان افشاریان نشر چشمه ماجراجویی در ایران
«دفتر خاطرات پاین»
راهنمای کتاب/ فرد اعلا
دکتر علی غزالیفر
«اندرونیِ عُلیا»
(ترس و لرز به روایت هیوبرت دریفوس)
نویسنده: زانیار ابراهیمی
ناشر: هرمس، چاپ اول 1402
142 صفحه، 78000 تومان
#فلسفه #نشرهرمس
سورن آبیه کییرکگور (1813-1855) وصیت کرده بود که بر سنگ گورش این جمله را بنگارند: «آن که اینجا خفته یک فرد است.» اگر بپذیریم که چنین سنگنوشتهای برای چنان شخصیتهایی به معنای شیره و فشردۀ زندگیشان است، پس مفهوم «فرد» را میتوان چکیده و خلاصۀ دیدگاه کییرکگور در باب زندگی اصیل انسانی به شمار آورد. نتیجه اینکه درک و فهم مفهوم «فرد» شاهکلید فلسفۀ کییرکگور است؛ شاهکلیدی که در کتاب کوتاه و پیچیدۀ «ترس و لرز» نهاده شده است.
در این اثر، هیوبرت دریفوس (1929-2017)، فیلسوف آمریکایی، میخواهد با ایضاح آن کتاب کوچک این شاهکلید را به دست خواننده بدهد؛ چراکه فهمش دشوار است. بهعلاوه، «فرد» جنبۀ عملی و سلوکی هم دارد. یک انسان از ابتدا فرد نیست، بلکه نهایتاً میتواند یک فرد بشود. این شدن آسان نیست. مراحل و قواعدی دارد که باید آنها را شناخت و درست اجرا کرد. اینها نیز در این اثر مورد توجهاند.
هر دو جنبۀ نظری و عملی دقایق و ظرایفی دارند که نادیده گرفتن هر کدام منجر به بدفهمی نظری یا تباهی عملی میشود؛ معضلی که استادان فلسفه و حتی متخصصان کییرکگور هم از آن در امان نماندهاند. از جمله ظرایف دقیق، تفاوت مهم و حساسِ میان «جزئی» و «فرد» است. جزئی آن است که ذیل کلی جای دارد و تابع آن است. در مقابل، فرد بر فراز کلی قرار میگیرد و از آن تبعیت نمیکند. در نتیجه، آن که میخواهد فرد شود، باید از جزئیت درگذرد و امر کلی را پشت سر بگذارد و بر فراز آن بایستد حتی اگر آن امر کلی اخلاق باشد. به عبارت دیگر، کلی با عقل گره میخورد. لذا کنار گذاشتن کلیت به معنای کنار گذاشتن عقلانیت است (از جمله عقلانیت اخلاقی). بر این اساس، فرد قلمرو عقل را پشت سر میگذارد و اینجاست که مسائل و معضلات پیچیدهای پیش میآید. چراکه وقتی در قلمرو عقل نباشیم، پای قواعد کلی راهنمای نظر و عمل هم قطع میشود و فرد بدون نسخه و دستورالعمل میماند. چه باید کرد؟ اصلاً چه میتوان کرد؟
نکتۀ سرنوشتساز این است که فرد غیراخلاقی نیست، یعنی مادون اخلاق نیست، بلکه فرااخلاقی است، یعنی بالاتر از آن است. کسی که بخواهد به آن جایگاه والا دست یابد، باید در اندرونی علیای خویش ساکن شود و نه در اندرونی سفلا. به عبارت دیگر، نوع خوب، مثبت، سازنده و رشددهندۀ غیرعقلانی (و نه ضدعقلانی) در انسان چیست؟ اندرونی علیا. اندرونی علیا چیست؟ کییرکگور در توضیحش مینویسد:
با یادگیری و انجام معاملات به صرفه می توان پول زیادی به دست آورد.
«خانهای را تصور کنید شامل زیرزمین، طبقۀ همکف و طبقۀ بالا. این خانه بهنحوی طراحی شده است که بین ساکنانش تمایز اجتماعی بر اساس طبقات آن وجود دارد یا قرار است وجود داشته باشد. حال اگر معنای انسان بودن را با این خانه مقایسه کنیم، با کمال تأسف حقیقت اندوهبار و مضحک دربارۀ اکثر آدمها این است که آنان ترجیح میدهند در زیرزمین خانۀ خودشان زندگی کنند. هر انسانی همنهادی نفسانی-جسمانی است که قرار است روح باشد؛ این همان عمارت است، اما ترجیح میدهد در زیرزمین به سر برد، یعنی در مقولات حسی. وانگهی نهتنها ترجیح میدهد در زیرزمین زندگی کند، بلکه بهقدری آنجا را دوست دارد که برآشفته میشود اگر کسی به او پیشنهاد دهد به طبقۀ عالیِ بالا برود که خالی است و در دسترس اوست، زیرا هر چه باشد، در خانۀ خودش زندگی میکند.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020918024.html
دکتر علی غزالیفر
«اندرونیِ عُلیا»
(ترس و لرز به روایت هیوبرت دریفوس)
نویسنده: زانیار ابراهیمی
ناشر: هرمس، چاپ اول 1402
142 صفحه، 78000 تومان
#فلسفه #نشرهرمس
سورن آبیه کییرکگور (1813-1855) وصیت کرده بود که بر سنگ گورش این جمله را بنگارند: «آن که اینجا خفته یک فرد است.» اگر بپذیریم که چنین سنگنوشتهای برای چنان شخصیتهایی به معنای شیره و فشردۀ زندگیشان است، پس مفهوم «فرد» را میتوان چکیده و خلاصۀ دیدگاه کییرکگور در باب زندگی اصیل انسانی به شمار آورد. نتیجه اینکه درک و فهم مفهوم «فرد» شاهکلید فلسفۀ کییرکگور است؛ شاهکلیدی که در کتاب کوتاه و پیچیدۀ «ترس و لرز» نهاده شده است.
در این اثر، هیوبرت دریفوس (1929-2017)، فیلسوف آمریکایی، میخواهد با ایضاح آن کتاب کوچک این شاهکلید را به دست خواننده بدهد؛ چراکه فهمش دشوار است. بهعلاوه، «فرد» جنبۀ عملی و سلوکی هم دارد. یک انسان از ابتدا فرد نیست، بلکه نهایتاً میتواند یک فرد بشود. این شدن آسان نیست. مراحل و قواعدی دارد که باید آنها را شناخت و درست اجرا کرد. اینها نیز در این اثر مورد توجهاند.
هر دو جنبۀ نظری و عملی دقایق و ظرایفی دارند که نادیده گرفتن هر کدام منجر به بدفهمی نظری یا تباهی عملی میشود؛ معضلی که استادان فلسفه و حتی متخصصان کییرکگور هم از آن در امان نماندهاند. از جمله ظرایف دقیق، تفاوت مهم و حساسِ میان «جزئی» و «فرد» است. جزئی آن است که ذیل کلی جای دارد و تابع آن است. در مقابل، فرد بر فراز کلی قرار میگیرد و از آن تبعیت نمیکند. در نتیجه، آن که میخواهد فرد شود، باید از جزئیت درگذرد و امر کلی را پشت سر بگذارد و بر فراز آن بایستد حتی اگر آن امر کلی اخلاق باشد. به عبارت دیگر، کلی با عقل گره میخورد. لذا کنار گذاشتن کلیت به معنای کنار گذاشتن عقلانیت است (از جمله عقلانیت اخلاقی). بر این اساس، فرد قلمرو عقل را پشت سر میگذارد و اینجاست که مسائل و معضلات پیچیدهای پیش میآید. چراکه وقتی در قلمرو عقل نباشیم، پای قواعد کلی راهنمای نظر و عمل هم قطع میشود و فرد بدون نسخه و دستورالعمل میماند. چه باید کرد؟ اصلاً چه میتوان کرد؟
نکتۀ سرنوشتساز این است که فرد غیراخلاقی نیست، یعنی مادون اخلاق نیست، بلکه فرااخلاقی است، یعنی بالاتر از آن است. کسی که بخواهد به آن جایگاه والا دست یابد، باید در اندرونی علیای خویش ساکن شود و نه در اندرونی سفلا. به عبارت دیگر، نوع خوب، مثبت، سازنده و رشددهندۀ غیرعقلانی (و نه ضدعقلانی) در انسان چیست؟ اندرونی علیا. اندرونی علیا چیست؟ کییرکگور در توضیحش مینویسد:
با یادگیری و انجام معاملات به صرفه می توان پول زیادی به دست آورد.
«خانهای را تصور کنید شامل زیرزمین، طبقۀ همکف و طبقۀ بالا. این خانه بهنحوی طراحی شده است که بین ساکنانش تمایز اجتماعی بر اساس طبقات آن وجود دارد یا قرار است وجود داشته باشد. حال اگر معنای انسان بودن را با این خانه مقایسه کنیم، با کمال تأسف حقیقت اندوهبار و مضحک دربارۀ اکثر آدمها این است که آنان ترجیح میدهند در زیرزمین خانۀ خودشان زندگی کنند. هر انسانی همنهادی نفسانی-جسمانی است که قرار است روح باشد؛ این همان عمارت است، اما ترجیح میدهد در زیرزمین به سر برد، یعنی در مقولات حسی. وانگهی نهتنها ترجیح میدهد در زیرزمین زندگی کند، بلکه بهقدری آنجا را دوست دارد که برآشفته میشود اگر کسی به او پیشنهاد دهد به طبقۀ عالیِ بالا برود که خالی است و در دسترس اوست، زیرا هر چه باشد، در خانۀ خودش زندگی میکند.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020918024.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«اندرونیِ عُلیا»؛ (ترس و لرز به روایت هیوبرت دریفوس)؛ زانیار ابراهیمی؛ نشر هرمس فرد اعلا
«اندرونیِ عُلیا»
راهنمای کتاب/ گمنام قدر ندیده!
ثریا بیگدلی
«قطره دریای همت»
نوشته: طالبعلی لکهنویی
به کوشش: امیرحسین مدرس
ناشر: کتاب نیستان 1402
307 صفحه، 212000 تومان
#شعر #ادبیات_کلاسیک_ایران
در میان چهرههای برجستهی ادبیات فارسی، گروه بسیاری از شاعران و نویسندگان را میتوان یافت که علیرغم ارزش، تنوع و خلاقیتی که در آثارشان نمایان است، مهجور و بینشان باقی ماندهاند. در واقع اگرچه نگاه به مکتوبات آنان شگفتی و تحسین هر مخاطبی را برمیانگیزد، اما در زمینهی کاری و زمانهی زیستی خود مغفول واقع شدهاند. طالبعلی لکهنویی متخلص به عیشی، شاعر قرن سیزدهم قمری، در زمرهی چهرههای گمنام و قدرنادیدهی روزگار خویش قرار دارد. لکهنویی در انواع قالبهای نظمی و نثری طبع خود را آزموده و کارنامهی پرباری را به ثبت رسانده است. کتاب «قطرهی دریای همت» که به کوشش امیرحسین مدرس تدوین و تصحیح شده است، به معرفی این شاعر و نویسنده و شرح آثارش میپردازد.
در مقدمهی مصحح، بیوگرافی مختصری از طالبعلی لکهنویی آمده که به درک کلیت زندگی او و زمانهای که در آن میزیسته کمک میکند. در برخی تذکرهها که بعد از او نوشته شدهاند نام این شاعر توانمند و خوشقریحه آمده است، اما آنها نیز به جای روشنتر کردن تصویر این چهرهی ممتاز اما بینشان ادبی، به بیان کلیاتی در ستایش او در شعر و نثرشان بسنده کردهاند. از اینرو میتوان گفت که منابع تاریخی مشروح و مفصلی دربارهی این ستارهی آسمان ادب وجود ندارد و آنچه هست به شکلی پراکنده، موجز و کلی به توصیف او پرداخته است. اما در عوض بخش نسبتاً چشمگیری از آثارش به شکلی مستقیم و بلاواسطه به کسب شناخت بهتری از او کمک میکند. مصحح کوشیده این منابع و آثار را گرد هم آورد تا مرجعی کامل از طالبعلی لکهنویی پیش روی مخاطب بگذارد.
عیشی شاعر دورهی بازگشت به شمار میآید، اما تنوع سبک در شعرش بسیار مشهود است. او هم به شیوهی پرطمطراق سبک هندی یا اصفهانی شعر میسروده و هم نظری به سبک عراقی داشته است. او همانگونه که خودش نیز توصیف کرده، شاعری با تنوع طبع است و در عین اینکه مدایح و شرح حالها در کارنامهی خود دارد، به عرفان و فلسفه نیز نظر داشته و در نظم و نثرش میتوان این موضوع را به شکلی عیان مشاهده کرد. عیشی اغلب از ترکیبهایی استفاده کرده که سبک او را به شعرایی همچون صائب تبریزی نزدیک میکند و از استعارههایی بهره جسته که ممکن است برای مخاطب عام اندکی چالشبرانگیز باشد. اما در بسیاری از اشعار دیگرش هم میتوان سادگی و غلبهی معنا بر فرم را مشاهده کرد؛ از جمله غزلهایش که عرصهی یکتای هنرنمایی این شاعر است که در عین سادهگویی، معانی غنی و ارزشمندی در خود نهفته است.
بخش بزرگی از آثار عیشی را مدایحش میسازند و او گاه در غزل نیز به سمت مدیحهسرایی سوق پیدا میکند. اما این مسأله چیزی از ارزش و اعتبار ادبی او نمیکاهد، زیرا در عین اشاره به شخصی خاص و وصف و نعت او، از مزین کردن کلام به معنایی والا و اشارات برونمتنی و بهکارگیری انواع گوناگونی از صنایع ادبی کوتاهی نمیکند و مدام مخاطب را با گفتار وزین و سخنورانهی خود شگفت زده میسازد. گاه در این مسیر چنان پیش میرود که شرح و بسط کلامش ضروری به نظر میرسد و از اینروست که مؤلف کتاب به تبیین و تفسیر آثار او میپردازد. آیات و حکایاتی که عیشی در کارش به آنها اشاره میکند، گاه نیاز به توضیح و تبیین دارد وگرنه در پردهی پیچیدهگویی او پنهان میماند. به همینخاطر است که باید به توضیحات مؤلف کتاب دقتی ویژه داشت و از تصحیحات و اشاراتش برای درک روشنتر مطلب بهره گرفت.
این شاعر چیرهدست دروهی بازگشت، همواره در آثار خود جایی برای غافلگیری خوانندگانش دارد و در انواع قالبهای نوشتاریاش این موضوع را میتوان به عنوان ویژگی سبکی او مشاهده کرد. او از ترکیبات استعاری همچون: «طبع طرب دشمن، برقزار حرمان، بازار ایجاد، فتنه مزرع، پای نگارهمت مردانه، طرب نیرنگ» بهره جسته است. همچنین تکرار مطلع از خصوصیات سبکی است که او کوشیده در کارش جا بیاندازد و بهاین وسیله امضایی پای اشعار خود بگذارد. تکرار در آثارش به هیچ وجه رنگ کلیشه ندارد و مقصودش تأکید بر برخی معانی است که نیاز به یادآوریشان را در اثرش حس میکرده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020921100.html
ثریا بیگدلی
«قطره دریای همت»
نوشته: طالبعلی لکهنویی
به کوشش: امیرحسین مدرس
ناشر: کتاب نیستان 1402
307 صفحه، 212000 تومان
#شعر #ادبیات_کلاسیک_ایران
در میان چهرههای برجستهی ادبیات فارسی، گروه بسیاری از شاعران و نویسندگان را میتوان یافت که علیرغم ارزش، تنوع و خلاقیتی که در آثارشان نمایان است، مهجور و بینشان باقی ماندهاند. در واقع اگرچه نگاه به مکتوبات آنان شگفتی و تحسین هر مخاطبی را برمیانگیزد، اما در زمینهی کاری و زمانهی زیستی خود مغفول واقع شدهاند. طالبعلی لکهنویی متخلص به عیشی، شاعر قرن سیزدهم قمری، در زمرهی چهرههای گمنام و قدرنادیدهی روزگار خویش قرار دارد. لکهنویی در انواع قالبهای نظمی و نثری طبع خود را آزموده و کارنامهی پرباری را به ثبت رسانده است. کتاب «قطرهی دریای همت» که به کوشش امیرحسین مدرس تدوین و تصحیح شده است، به معرفی این شاعر و نویسنده و شرح آثارش میپردازد.
در مقدمهی مصحح، بیوگرافی مختصری از طالبعلی لکهنویی آمده که به درک کلیت زندگی او و زمانهای که در آن میزیسته کمک میکند. در برخی تذکرهها که بعد از او نوشته شدهاند نام این شاعر توانمند و خوشقریحه آمده است، اما آنها نیز به جای روشنتر کردن تصویر این چهرهی ممتاز اما بینشان ادبی، به بیان کلیاتی در ستایش او در شعر و نثرشان بسنده کردهاند. از اینرو میتوان گفت که منابع تاریخی مشروح و مفصلی دربارهی این ستارهی آسمان ادب وجود ندارد و آنچه هست به شکلی پراکنده، موجز و کلی به توصیف او پرداخته است. اما در عوض بخش نسبتاً چشمگیری از آثارش به شکلی مستقیم و بلاواسطه به کسب شناخت بهتری از او کمک میکند. مصحح کوشیده این منابع و آثار را گرد هم آورد تا مرجعی کامل از طالبعلی لکهنویی پیش روی مخاطب بگذارد.
عیشی شاعر دورهی بازگشت به شمار میآید، اما تنوع سبک در شعرش بسیار مشهود است. او هم به شیوهی پرطمطراق سبک هندی یا اصفهانی شعر میسروده و هم نظری به سبک عراقی داشته است. او همانگونه که خودش نیز توصیف کرده، شاعری با تنوع طبع است و در عین اینکه مدایح و شرح حالها در کارنامهی خود دارد، به عرفان و فلسفه نیز نظر داشته و در نظم و نثرش میتوان این موضوع را به شکلی عیان مشاهده کرد. عیشی اغلب از ترکیبهایی استفاده کرده که سبک او را به شعرایی همچون صائب تبریزی نزدیک میکند و از استعارههایی بهره جسته که ممکن است برای مخاطب عام اندکی چالشبرانگیز باشد. اما در بسیاری از اشعار دیگرش هم میتوان سادگی و غلبهی معنا بر فرم را مشاهده کرد؛ از جمله غزلهایش که عرصهی یکتای هنرنمایی این شاعر است که در عین سادهگویی، معانی غنی و ارزشمندی در خود نهفته است.
بخش بزرگی از آثار عیشی را مدایحش میسازند و او گاه در غزل نیز به سمت مدیحهسرایی سوق پیدا میکند. اما این مسأله چیزی از ارزش و اعتبار ادبی او نمیکاهد، زیرا در عین اشاره به شخصی خاص و وصف و نعت او، از مزین کردن کلام به معنایی والا و اشارات برونمتنی و بهکارگیری انواع گوناگونی از صنایع ادبی کوتاهی نمیکند و مدام مخاطب را با گفتار وزین و سخنورانهی خود شگفت زده میسازد. گاه در این مسیر چنان پیش میرود که شرح و بسط کلامش ضروری به نظر میرسد و از اینروست که مؤلف کتاب به تبیین و تفسیر آثار او میپردازد. آیات و حکایاتی که عیشی در کارش به آنها اشاره میکند، گاه نیاز به توضیح و تبیین دارد وگرنه در پردهی پیچیدهگویی او پنهان میماند. به همینخاطر است که باید به توضیحات مؤلف کتاب دقتی ویژه داشت و از تصحیحات و اشاراتش برای درک روشنتر مطلب بهره گرفت.
این شاعر چیرهدست دروهی بازگشت، همواره در آثار خود جایی برای غافلگیری خوانندگانش دارد و در انواع قالبهای نوشتاریاش این موضوع را میتوان به عنوان ویژگی سبکی او مشاهده کرد. او از ترکیبات استعاری همچون: «طبع طرب دشمن، برقزار حرمان، بازار ایجاد، فتنه مزرع، پای نگارهمت مردانه، طرب نیرنگ» بهره جسته است. همچنین تکرار مطلع از خصوصیات سبکی است که او کوشیده در کارش جا بیاندازد و بهاین وسیله امضایی پای اشعار خود بگذارد. تکرار در آثارش به هیچ وجه رنگ کلیشه ندارد و مقصودش تأکید بر برخی معانی است که نیاز به یادآوریشان را در اثرش حس میکرده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020921100.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«قطره دریای همت»؛ امیرحسین مدرس؛ نشر نیستان گمنام قدر ندیده!
«قطره دریای همت»
راهنمای کتاب/ «پشت صحنه سیاسی جنگ 33 روزه: خاطرات معاون سیاسی نبیه بری»
نوشته علی حسن خلیل
ترجمه: وحید خضاب
انتشارات شهید کاظمی، چاپ دوم 1399
384 صفحه، 50000 تومان
#ادبیات_جنگ #نشرشهیدکاظمی
یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر خاورمیانه، وقوع جنگ 33 روزه و ناکامی اسرائیل در تحقق اهداف اعلامیاش بود که به شکست اسرائیل از حزب الله ترجمه شد. آنچه در نگاه همگان مورد توجه قرار گرفت نمایش قدرت حزب الله در به کارگیری تسلیحات ضد زره و متوقف کردن هجوم تانکهای اسرائیلی، تداوم شلیک موشک از زیرزمین و هدفگیری کشتی جنگی فوق پیشرفته اسرائیل به رغم بمباران شدید مناطق شیعه نشین بیروت بود. تلفات نیروهای رزمی اسرائیل دستکم دو برابر رزمندگان حزب الله بود و حزب الله در این جنگ با سربلندی بیرون آمد. بله وقتی آخر جنگ با عقب نشینی خفت بار اسرائیل همراه شد همه تصور می کنند که کل این 33 روز اوضاع بر همین منوال بوده است. اما واقعیت چنین نیست!
شروع جنگ با تلاش حزب الله برای گروگان گیری از سربازان اسرائیل برای کاهش فشار حملات اسرائیل روی غزه شروع شد. بعدها خود سید حسن نصرالله نیز اعلام کرد که اگر میدانستیم این گروگانگیری به چنین جنگی و چنین حجمی از خرابی در بیروت منتهی میشود اقدام به این کار نمیکردیم. لذا طبیعی بود که با شروع بحران و اعلام جنگ توسط اسرائیل، بخشی از نیروهای سیاسی مخالف حزب الله که تحت عنوان 14 مارس هماهنگ میشوند شروع به ملامت حزب الله کردند و فشارهای سیاسی در جهت تمکین حزب الله به درخواستهای گستاخانه اسرائیل نمودند. آنها ملامتگرانه سید حسن نصرالله مسئول خرابیها و از دست رفتن جانهای لبنانیهایی معرفی میکردند که به تبع اقدام حزب الله شروع شد. به همین دلیل به موازات جنگ نظامی در صحنه میدان، در صحنه سیاسی تعارض شدید سیاسی بالا گرفت.
در یک سمت نخست وزیر وقت فواد سینیوره قرار داشت که به دیدگاه های جریان 14 مارس گرایش داشت و انتظار داشت با اجابت درخواستهای اسرائیل و وساطت آمریکا و غرب بتوان حمله اسرائیل را متوقف کرد. در سمت دیگر حزب الله قرار داشت که پذیرش درخواستهای اسرائیل از جمله آزادی بی قید و شرط دو سرباز خود، خلع سلاح حزب الله، ایجاد منطقه حائل و حضور نیروهای بینالمللی را طلب میکرد. در عرصه سیاسی نبیه بری که ریاست مجلس را بر عهده داشت دیدگاهی اتخاذ کرد که لزوما با دیدگاه حزب الله یکی نبود ولی در مقابل دیدگاه 14 مارس قرار داشت. او معتقد بود در مقابل یک تهاجم خارجی (به هر علت درست یا نادرست) باید انسجام داخلی را حفظ کرد و یکپارچه از مقاومت در برابر تهاجم دفاع کرد و تنها یک صدای مقتدر از نظام سیاسی لبنان به خارج و نهادهای بین المللی ارسال شود. این موضعگیری چنان برای جریان حزب الله قابل قبول و منطقی به نظر میرسد که در یک نوبت شخص پیامرسان سیدحسن نصرالله به وی گفت که هر موضعی شما اتخاذ کنید حزب الله هم آن را میپذیرد. به تدریج این رابطه تشدید شد و شخص پیام رسان سیدحسن نصرالله تحولات میدانی را به اطلاع نبیه بری میرساند تا وی بتواند در اتخاذ مواضع خود درستتر تصمیم بگیرد. در شروع کار سید حسن نصرالله این پیام را می رساند که حزب الله در برابر اسرائیل دست بسته نیست اما هرچه جلوتر می رفت و موفقیتهای رزمندگان حزب الله بیشتر می شد پیامهای امیدبخش بیشتری می فرستاد و یادآور می شد که هر چه جلوتر می روند دست آنها پرتر شده و موضع برتری در جنگ پیدا کرده اند.
در طول جنگ نمایندگان غرب نظیر سفیر آمریکا، خود وزیر خارجه آمریکا، معاون وزیرخارجه آمریکا، سفیر فرانسه، نمایندگان سازمان ملل و اتحادیه عرب به رایزنی با شخصیتهای مختلف لبنانی می پرداختند و تلاش می کردند نظرات شخصیتهای گوناگون را دریابند و میزان انسجام سیاسی داخل لبنان را تخمین زنند.
نکته جالب توجه روزهای پایانی جنگ بود که اسرائیل تقریبا در عرصه میدان ناکام مانده بود اما نمایندگان کشورهای غربی تلاش می کردند در قطعنامه سازمان ملل برای توقف جنگ مطالبات اسرائیل پیش از شروع جنگ را در قطعنامه نهایی بگنجانند. در مورد تک تک بندهای آن میان نبیه بری و نخست وزیر چالشهای زیادی برقرار بود. این کتاب به زیبایی پویایی عرصه سیاست در قبال یک تحول سیاسی بیرونی (تهاجم نظامی یک کشور همسایه) را تصویر می کند و نشان می دهد شکاف سیاسی چگونه می تواند کار را برای تصمیم گیران دشوار کند و چطور روزنههایی برای اعمال فشار خارجی فراهم می کند. به باور اینجانب خواندن این کتاب برای همه علاقه مندان به عرصه سیاست به طور عام و سیاست در خاورمیانه جالب، ارزشمند و قابل توصیه است. ترجمه و چاپ کتاب هم از کیفیت بسیار خوبی برخوردار است. از مترجم بابت ترجمه این اثر گرانسنگ و کم نظیر به شخصه کمال تشکر را دارم.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020922100.html
نوشته علی حسن خلیل
ترجمه: وحید خضاب
انتشارات شهید کاظمی، چاپ دوم 1399
384 صفحه، 50000 تومان
#ادبیات_جنگ #نشرشهیدکاظمی
یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر خاورمیانه، وقوع جنگ 33 روزه و ناکامی اسرائیل در تحقق اهداف اعلامیاش بود که به شکست اسرائیل از حزب الله ترجمه شد. آنچه در نگاه همگان مورد توجه قرار گرفت نمایش قدرت حزب الله در به کارگیری تسلیحات ضد زره و متوقف کردن هجوم تانکهای اسرائیلی، تداوم شلیک موشک از زیرزمین و هدفگیری کشتی جنگی فوق پیشرفته اسرائیل به رغم بمباران شدید مناطق شیعه نشین بیروت بود. تلفات نیروهای رزمی اسرائیل دستکم دو برابر رزمندگان حزب الله بود و حزب الله در این جنگ با سربلندی بیرون آمد. بله وقتی آخر جنگ با عقب نشینی خفت بار اسرائیل همراه شد همه تصور می کنند که کل این 33 روز اوضاع بر همین منوال بوده است. اما واقعیت چنین نیست!
شروع جنگ با تلاش حزب الله برای گروگان گیری از سربازان اسرائیل برای کاهش فشار حملات اسرائیل روی غزه شروع شد. بعدها خود سید حسن نصرالله نیز اعلام کرد که اگر میدانستیم این گروگانگیری به چنین جنگی و چنین حجمی از خرابی در بیروت منتهی میشود اقدام به این کار نمیکردیم. لذا طبیعی بود که با شروع بحران و اعلام جنگ توسط اسرائیل، بخشی از نیروهای سیاسی مخالف حزب الله که تحت عنوان 14 مارس هماهنگ میشوند شروع به ملامت حزب الله کردند و فشارهای سیاسی در جهت تمکین حزب الله به درخواستهای گستاخانه اسرائیل نمودند. آنها ملامتگرانه سید حسن نصرالله مسئول خرابیها و از دست رفتن جانهای لبنانیهایی معرفی میکردند که به تبع اقدام حزب الله شروع شد. به همین دلیل به موازات جنگ نظامی در صحنه میدان، در صحنه سیاسی تعارض شدید سیاسی بالا گرفت.
در یک سمت نخست وزیر وقت فواد سینیوره قرار داشت که به دیدگاه های جریان 14 مارس گرایش داشت و انتظار داشت با اجابت درخواستهای اسرائیل و وساطت آمریکا و غرب بتوان حمله اسرائیل را متوقف کرد. در سمت دیگر حزب الله قرار داشت که پذیرش درخواستهای اسرائیل از جمله آزادی بی قید و شرط دو سرباز خود، خلع سلاح حزب الله، ایجاد منطقه حائل و حضور نیروهای بینالمللی را طلب میکرد. در عرصه سیاسی نبیه بری که ریاست مجلس را بر عهده داشت دیدگاهی اتخاذ کرد که لزوما با دیدگاه حزب الله یکی نبود ولی در مقابل دیدگاه 14 مارس قرار داشت. او معتقد بود در مقابل یک تهاجم خارجی (به هر علت درست یا نادرست) باید انسجام داخلی را حفظ کرد و یکپارچه از مقاومت در برابر تهاجم دفاع کرد و تنها یک صدای مقتدر از نظام سیاسی لبنان به خارج و نهادهای بین المللی ارسال شود. این موضعگیری چنان برای جریان حزب الله قابل قبول و منطقی به نظر میرسد که در یک نوبت شخص پیامرسان سیدحسن نصرالله به وی گفت که هر موضعی شما اتخاذ کنید حزب الله هم آن را میپذیرد. به تدریج این رابطه تشدید شد و شخص پیام رسان سیدحسن نصرالله تحولات میدانی را به اطلاع نبیه بری میرساند تا وی بتواند در اتخاذ مواضع خود درستتر تصمیم بگیرد. در شروع کار سید حسن نصرالله این پیام را می رساند که حزب الله در برابر اسرائیل دست بسته نیست اما هرچه جلوتر می رفت و موفقیتهای رزمندگان حزب الله بیشتر می شد پیامهای امیدبخش بیشتری می فرستاد و یادآور می شد که هر چه جلوتر می روند دست آنها پرتر شده و موضع برتری در جنگ پیدا کرده اند.
در طول جنگ نمایندگان غرب نظیر سفیر آمریکا، خود وزیر خارجه آمریکا، معاون وزیرخارجه آمریکا، سفیر فرانسه، نمایندگان سازمان ملل و اتحادیه عرب به رایزنی با شخصیتهای مختلف لبنانی می پرداختند و تلاش می کردند نظرات شخصیتهای گوناگون را دریابند و میزان انسجام سیاسی داخل لبنان را تخمین زنند.
نکته جالب توجه روزهای پایانی جنگ بود که اسرائیل تقریبا در عرصه میدان ناکام مانده بود اما نمایندگان کشورهای غربی تلاش می کردند در قطعنامه سازمان ملل برای توقف جنگ مطالبات اسرائیل پیش از شروع جنگ را در قطعنامه نهایی بگنجانند. در مورد تک تک بندهای آن میان نبیه بری و نخست وزیر چالشهای زیادی برقرار بود. این کتاب به زیبایی پویایی عرصه سیاست در قبال یک تحول سیاسی بیرونی (تهاجم نظامی یک کشور همسایه) را تصویر می کند و نشان می دهد شکاف سیاسی چگونه می تواند کار را برای تصمیم گیران دشوار کند و چطور روزنههایی برای اعمال فشار خارجی فراهم می کند. به باور اینجانب خواندن این کتاب برای همه علاقه مندان به عرصه سیاست به طور عام و سیاست در خاورمیانه جالب، ارزشمند و قابل توصیه است. ترجمه و چاپ کتاب هم از کیفیت بسیار خوبی برخوردار است. از مترجم بابت ترجمه این اثر گرانسنگ و کم نظیر به شخصه کمال تشکر را دارم.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020922100.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«پشت صحنه سیاسی جنگ ۳۳ روزه: خاطرات معاون سیاسی نبیه بری»، علی حسن خلیل؛ وحید خضاب؛ انتشارات شهید کاظمی دست بالای مقاومت در برابر…
«پشت صحنه سیاسی جنگ 33 روزه: خاطرات معاون سیاسی نبیه بری»
راهنمای کتاب/ هندبوک سیروسلوک
دکتر علی غزالیفر
«روضة المریدین»
نویسنده: ابن یزدانیار همدانی
تصحیح و تحقیق: محمد سوری و نصرالله پورجوادی
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1402
544 صفحه، 540000 تومان
#ادب_کهن #نشرفرهنگ_معاصر
در سال 1957، دانشجویی از گروه مطالعات شرقی دانشگاه پرینستون، رسالۀ دکتری خود را با این عبارت، در صفحۀ 116، به پایان رساند: «و تمّ تحقیق کتاب "روضة المریدین" علی ید المحتاج الی رحمة ربّه، جان علاءالدین، في السنة السابعة و الخمسین من القرن العشرین، یوم عید جمیع القدّیسین. و الحمد لله وحده. آمین آمین آمین.» ترجمه: «و تصحیح کتاب "روضة المریدین" به دست نیازمند رحمت پروردگارش، جان علاءالدین، در سال پنجاه و هفتم از قرن بیستم، در روز عید همۀ قدّیسان به پایان رسید. و سپاس و ستایش تنها از آنِ خداوند است. آمین آمین آمین.»
جان علاءالدین همان جان ادلن ویلیامز است که ترجیح داده خود را آنچنان بنامد. میزان عشق و علاقۀ او را به «روضة المریدین» از اینجا میتوان دریافت که در آن زمان امکان تایپ یا حروفچینی زبان عربی در آن دانشگاه وجود نداشت، و جناب جان تمام رسالۀ خود را با دست به رشتۀ تحریر درآورد؛ آن هم رسالهای که تصحیح یک اثر عرفانی قرن پنجم هجری قمری است که نیازمند حواشی و تعلیقات بسیار است. آیا این تلاش و سختی ارزشش را داشت؟ به احتمال زیاد، بله؛ زیرا بعید است کسی چند سطری از آن را بخواند و مجذوبش نشود. هرچند متن اصلی به زبان عربی است، اما ترجمۀ برخی از عبارتهایش را در اینجا میگذارم:
«ابوسعید خرّاز فرمود: صوفی آن بود که از پروردگارش پُر باشد و از غیرش تهی.»
«از میان مردم کسی طولانیترین همّ و غم را دارد که نسبت به رسیدن رزق و روزی نگرانتر و بدگمانتر باشد.»
«فارس جمّال فرمود: از اخلاق صوفی یکی این است که اگر کسی نزد او بیاید، طردش نمیکند، و کسی را که نزد او حاضر نیست، طلب نمیکند.»
«مغیره فرمود: مروّت انسان در صبر و سکوت است. پرسیدند: چگونه باشد؟ گفت: صبر میکند تا زمانی که برایش راهی گشوده شود، و سکوت میکند تا وقتی که از او بپرسند.»
«ابوالقاسم نصرآبادی فرمود: محبت و محنت دو چیز ملازم هماند. اگر محبت بیاید، محنت هم میآید. سرچشمۀ محبت و محنت یکی است. پس شخص عاشق باید محنت را به چشم محبت ببیند تا محبتش درست گردد.»
جالب است که اندک عبارتهای فارسی هم در لابهلای کتاب یافت میشود. برای نمونه، از ابو عمرو بَیکَندی نقل شده که: «جوانمردی سه چیز است: بار کشیدن بی نالیدن، و فریاد رسیدن بی منّت نهادن، و مهر داشتن بی مهر جُستن.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020925119.html
دکتر علی غزالیفر
«روضة المریدین»
نویسنده: ابن یزدانیار همدانی
تصحیح و تحقیق: محمد سوری و نصرالله پورجوادی
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1402
544 صفحه، 540000 تومان
#ادب_کهن #نشرفرهنگ_معاصر
در سال 1957، دانشجویی از گروه مطالعات شرقی دانشگاه پرینستون، رسالۀ دکتری خود را با این عبارت، در صفحۀ 116، به پایان رساند: «و تمّ تحقیق کتاب "روضة المریدین" علی ید المحتاج الی رحمة ربّه، جان علاءالدین، في السنة السابعة و الخمسین من القرن العشرین، یوم عید جمیع القدّیسین. و الحمد لله وحده. آمین آمین آمین.» ترجمه: «و تصحیح کتاب "روضة المریدین" به دست نیازمند رحمت پروردگارش، جان علاءالدین، در سال پنجاه و هفتم از قرن بیستم، در روز عید همۀ قدّیسان به پایان رسید. و سپاس و ستایش تنها از آنِ خداوند است. آمین آمین آمین.»
جان علاءالدین همان جان ادلن ویلیامز است که ترجیح داده خود را آنچنان بنامد. میزان عشق و علاقۀ او را به «روضة المریدین» از اینجا میتوان دریافت که در آن زمان امکان تایپ یا حروفچینی زبان عربی در آن دانشگاه وجود نداشت، و جناب جان تمام رسالۀ خود را با دست به رشتۀ تحریر درآورد؛ آن هم رسالهای که تصحیح یک اثر عرفانی قرن پنجم هجری قمری است که نیازمند حواشی و تعلیقات بسیار است. آیا این تلاش و سختی ارزشش را داشت؟ به احتمال زیاد، بله؛ زیرا بعید است کسی چند سطری از آن را بخواند و مجذوبش نشود. هرچند متن اصلی به زبان عربی است، اما ترجمۀ برخی از عبارتهایش را در اینجا میگذارم:
«ابوسعید خرّاز فرمود: صوفی آن بود که از پروردگارش پُر باشد و از غیرش تهی.»
«از میان مردم کسی طولانیترین همّ و غم را دارد که نسبت به رسیدن رزق و روزی نگرانتر و بدگمانتر باشد.»
«فارس جمّال فرمود: از اخلاق صوفی یکی این است که اگر کسی نزد او بیاید، طردش نمیکند، و کسی را که نزد او حاضر نیست، طلب نمیکند.»
«مغیره فرمود: مروّت انسان در صبر و سکوت است. پرسیدند: چگونه باشد؟ گفت: صبر میکند تا زمانی که برایش راهی گشوده شود، و سکوت میکند تا وقتی که از او بپرسند.»
«ابوالقاسم نصرآبادی فرمود: محبت و محنت دو چیز ملازم هماند. اگر محبت بیاید، محنت هم میآید. سرچشمۀ محبت و محنت یکی است. پس شخص عاشق باید محنت را به چشم محبت ببیند تا محبتش درست گردد.»
جالب است که اندک عبارتهای فارسی هم در لابهلای کتاب یافت میشود. برای نمونه، از ابو عمرو بَیکَندی نقل شده که: «جوانمردی سه چیز است: بار کشیدن بی نالیدن، و فریاد رسیدن بی منّت نهادن، و مهر داشتن بی مهر جُستن.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020925119.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«روضة المریدین»؛ ابن یزدانیار همدانی؛ نشر فرهنگ معاصر هندبوک سیروسلوک
«روضة المریدین»
راهنمای کتاب/ مصائب مهاجر بودن
دریا امامی
«سنگهایی در جیبم»
نوشته: کئوتر ادیمی
ترجمه: آذر نورانی
ناشر: نیستان، 1402
80 صفحه، 56000 تومان
#داستان_خارجی #نشرنیستان
کئوتر ادیمی که برای مخاطبان ایرانی با نام کوثر عظیمی شناخته شده، متولد 1986، نویسندهی الجزایری ساکن فرانسه است که در اغلب آثارش تجربههای زیستی از مهاجرت را منعکس میکند. ادیمی از کودکی در نقاط مختلف فرانسه زیسته و تعارضات فرهنگی و اجتماعیِ بومیان و مهاجران را از نزدیک شاهد بوده است. تعارضاتی که گاه منبع تنشهای بزرگ برای جامعهی مهاجران میشود و عملکرد طبیعی آنها را دستخوش اختلال میکند. او معمولاً این معضلات را در جزئیات روزمرهی زندگی آدمها مییابد و از این لحاظ میتوان ادیمی را نویسندهای جزئینگر و مینیمال دانست. کتابهای او نیز شاهد این مدعا هستند که پیرنگهایی کوتاه و نسبتاً ساده و مبتنی بر جزئیات دارند. کتاب «سنگهایی در جیبم» سومین اثر این نویسنده است که ویژگیهای سبک خاص نویسندگی او را نیز در خود دارد.
شخصیت محوری رمان زنی است که مشخصاتی نزدیک به خودِ نویسنده دارد؛ زنی الجزایری و مهاجر که در فرانسه زندگی میکند و به تفاوتهای فرهنگی دو جامعهی مبدأ و مقصد بسیار حساس است. اما دغدغهی این زن فقط واکاوی اختلافات نیست، بلکه بسیاری از اوقات به شباهتها توجه دارد و میکوشد با یافتن آنها زمینههای بیشتری برای سازگاری با محیط جدید ایجاد کند. زمینههایی که بیشتر از آنکه به ملیت یا اقلیمی خاص متکی باشند، بر محور خصوصیات شخصیتی و سرشت انسانی بنا نهاده شدهاند.
کلوتید، زنی که در حوالی خانهی راوی زندگی میکند و بیخانمان و بهنوعی فیلسوفمسلک به شمار میآید نمونهای از آدمهایی است که فارغ از دغدغههای مهاجرتی و تفاوتهای فرهنگی به او توجه میشود. او فرانسوی است، اما شاید از بسیاری از امکاناتی که حتی مهاجران از آنها بهرهمندند محروم است. نظام اجتماعی به گونهای است که افرادی مانند کلوتید را به حاشیه میراند و بازگشتش به جرگهی آدمهای متوسط را با دشواری مواجه میسازد. کلوتید مانند راوی داستان سنگهایی برای شمارش وقایع و پدیدهها دارد و این موضوعی مشترک میان او و قهرمان قصه به شمار میآید.
راوی داستانش را در حال سفر به سرزمین مادری خود آغاز میکند. عروسی خواهرش نزدیک است و او باید خود را به مراسم برساند. جزئیات بسیاری در این میان وجود دارند که در راوی تنش ایجاد میکنند و مجال سفری آرام و بیدغدغه را از او میگیرند. در فرودگاه او تقابل میان ملتها را بیشتر احساس میکند. گاهی به نظر میآید بیش از اینکه فرانسویها و یا حتی کل اروپاییها برایش غریبه باشند، هموطنان الجزایریاش اینگونهاند. هموطنانی که گویی مترصد قضاوت دربارهی ظاهر و سبک زندگی آدمها هستند و راوی میتواند جزء اولینهایی باشد که در مظان اتهام آنان قرار دارند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020928110.html
دریا امامی
«سنگهایی در جیبم»
نوشته: کئوتر ادیمی
ترجمه: آذر نورانی
ناشر: نیستان، 1402
80 صفحه، 56000 تومان
#داستان_خارجی #نشرنیستان
کئوتر ادیمی که برای مخاطبان ایرانی با نام کوثر عظیمی شناخته شده، متولد 1986، نویسندهی الجزایری ساکن فرانسه است که در اغلب آثارش تجربههای زیستی از مهاجرت را منعکس میکند. ادیمی از کودکی در نقاط مختلف فرانسه زیسته و تعارضات فرهنگی و اجتماعیِ بومیان و مهاجران را از نزدیک شاهد بوده است. تعارضاتی که گاه منبع تنشهای بزرگ برای جامعهی مهاجران میشود و عملکرد طبیعی آنها را دستخوش اختلال میکند. او معمولاً این معضلات را در جزئیات روزمرهی زندگی آدمها مییابد و از این لحاظ میتوان ادیمی را نویسندهای جزئینگر و مینیمال دانست. کتابهای او نیز شاهد این مدعا هستند که پیرنگهایی کوتاه و نسبتاً ساده و مبتنی بر جزئیات دارند. کتاب «سنگهایی در جیبم» سومین اثر این نویسنده است که ویژگیهای سبک خاص نویسندگی او را نیز در خود دارد.
شخصیت محوری رمان زنی است که مشخصاتی نزدیک به خودِ نویسنده دارد؛ زنی الجزایری و مهاجر که در فرانسه زندگی میکند و به تفاوتهای فرهنگی دو جامعهی مبدأ و مقصد بسیار حساس است. اما دغدغهی این زن فقط واکاوی اختلافات نیست، بلکه بسیاری از اوقات به شباهتها توجه دارد و میکوشد با یافتن آنها زمینههای بیشتری برای سازگاری با محیط جدید ایجاد کند. زمینههایی که بیشتر از آنکه به ملیت یا اقلیمی خاص متکی باشند، بر محور خصوصیات شخصیتی و سرشت انسانی بنا نهاده شدهاند.
کلوتید، زنی که در حوالی خانهی راوی زندگی میکند و بیخانمان و بهنوعی فیلسوفمسلک به شمار میآید نمونهای از آدمهایی است که فارغ از دغدغههای مهاجرتی و تفاوتهای فرهنگی به او توجه میشود. او فرانسوی است، اما شاید از بسیاری از امکاناتی که حتی مهاجران از آنها بهرهمندند محروم است. نظام اجتماعی به گونهای است که افرادی مانند کلوتید را به حاشیه میراند و بازگشتش به جرگهی آدمهای متوسط را با دشواری مواجه میسازد. کلوتید مانند راوی داستان سنگهایی برای شمارش وقایع و پدیدهها دارد و این موضوعی مشترک میان او و قهرمان قصه به شمار میآید.
راوی داستانش را در حال سفر به سرزمین مادری خود آغاز میکند. عروسی خواهرش نزدیک است و او باید خود را به مراسم برساند. جزئیات بسیاری در این میان وجود دارند که در راوی تنش ایجاد میکنند و مجال سفری آرام و بیدغدغه را از او میگیرند. در فرودگاه او تقابل میان ملتها را بیشتر احساس میکند. گاهی به نظر میآید بیش از اینکه فرانسویها و یا حتی کل اروپاییها برایش غریبه باشند، هموطنان الجزایریاش اینگونهاند. هموطنانی که گویی مترصد قضاوت دربارهی ظاهر و سبک زندگی آدمها هستند و راوی میتواند جزء اولینهایی باشد که در مظان اتهام آنان قرار دارند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4020928110.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«سنگهایی در جیبم»؛ کئوتر ادیمی؛ آذر نورانی؛ نشر نیستان مصائب مهاجر بودن
«سنگهایی در جیبم»
راهنمای کتاب/ عصیان و پردهپوشی
مصطفی شاملو
«باد ویرانگر»
نوشته: سلوا آلمادا
ترجمه: مهدی غبرایی
ناشر : چشمه، چاپ 1402
156 صفحه، 130000 تومان
#داستان_خارجی #نشرچشمه
سلوا آلمادا یکی از خلاقترین و فعالترین نویسندگان معاصر آرژانتین به شمار میآید. نویسندهای که کوشیده سبکی شبیه ویلیام فاکنر را در نویسندگیاش به کار گیرد و به همین خاطر رفت و برگشتهای فراوان به مقاطع مختلف زمانی و ارجاعات بیرونمتنی بسیاری میتوان در آثار او دید. او به فرهنگ و سنت آمریکای لاتین و به خصوص سرزمین خودش نیز توجهی خاص دارد و آن را به شیوههای متفاوتی در کتابهایش منعکس میکند. از جمله آثار او که بر تناقضهای سنتی آرژانتین تکیه دارد، رمان «آجرپزها» است که در آن به خشونت نهفته در رفتار و گفتار مردمان کشورش بسیار پرداخته است. کتاب «باد ویرانگر» که موقعیت آلمادا را به عنوان نویسندهای صاحب سبک تثبیت نموده، در سال 2019 جوایز متعددی از جمله کتاب سال آرژانتین را از آن خود کرده است. بسیاری از منتقدان این کتاب را شاخصترین اثر او میدانند.
آلمادا در کتاب «باد ویرانگر» اتفاقی به ظاهر ساده را مبدأ داستانش قرار میدهد و از طریق آن وقایعی بزرگتر و پیچیدهتر را رقم میزند. کشیشی به همراه دخترش مشغول مسافرتی بین شهریاند که به مشکل برمیخورند و مجبور میشوند ماشین خود را به تعمیرکار بسپارند. در خلال این واقعه برای کشیش، دخترش، تعمیرکاران و اطرافیانشان ماجراهایی رخ میدهد که در مجموع ساز و کار علت و معلولی این رمان را میسازد.
یکی از شاخصترین ویژگیهای این رمان تقابل شخصیتهای آن است. کشیش که میزان بالایی از دقت و موشکافی عمیق مذهبی را داراست، تاب بسیاری از بیپرواییهای اطرافیان را ندارد. دامنهی موعظهی او به همه کس و همهی موضوعات گسترده شده است و گاه واکنشهای هیجانی دیگران را علیه او برمیانگیزد. دخترش لنی از جمله افرادی است که تحمل این سطح از اختلاف با پدرش را ندارد. او متعلق به نسلی متفاوت با ارزشها و تفکرات متعارض با پدرش است. به همین علت مدام در مقابل نصایح پدر موضعگیریهای تند و خشن دارد و میکوشد از او فاصله بگیرد. خرابی ماشین که به نظر موضوعی ساده میآید میتواند میان پدر و دختر توفانی بزرگ از سوءتفاهمها و اختلافات بیافریند، هرچند آنها تلاش کنند چندان با یکدیگر همکلام نشوند و خود را به کارهای دیگری سرگرم سازند.
در این رمان به نظر میرسد نویسنده به سفر و حواشی آن در جهت ساختن داستانی چند بعدی اهمیت ویژهای داده است. زمانی که سفر آغاز نشده بود، دخترک میتوانست فاصلهای ایمن را با پدرش حفظ کند و بر مبنای علایقش پیش برود. اما وقتی پای سفر به میان آمد و کشیش و دخترش همراه هم شدند، تمامی مشکلات دیرینه دوباره مطرح شدند و زخمهای کهنه سر باز کردند و این دو شخصیت را به چالش عمیقی کشاندند. تمام مسائل مسکوت مانده، با سفر دوباره احضار شد و هر دو را به سمت تخلیهی خشم بر سر دیگری سوق داد. بنابراین در این داستان باید سفر را عنصری کلیدی برای پیدایش مسئلهها و تشدید آنها در نظر گرفت.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4021002107.html
مصطفی شاملو
«باد ویرانگر»
نوشته: سلوا آلمادا
ترجمه: مهدی غبرایی
ناشر : چشمه، چاپ 1402
156 صفحه، 130000 تومان
#داستان_خارجی #نشرچشمه
سلوا آلمادا یکی از خلاقترین و فعالترین نویسندگان معاصر آرژانتین به شمار میآید. نویسندهای که کوشیده سبکی شبیه ویلیام فاکنر را در نویسندگیاش به کار گیرد و به همین خاطر رفت و برگشتهای فراوان به مقاطع مختلف زمانی و ارجاعات بیرونمتنی بسیاری میتوان در آثار او دید. او به فرهنگ و سنت آمریکای لاتین و به خصوص سرزمین خودش نیز توجهی خاص دارد و آن را به شیوههای متفاوتی در کتابهایش منعکس میکند. از جمله آثار او که بر تناقضهای سنتی آرژانتین تکیه دارد، رمان «آجرپزها» است که در آن به خشونت نهفته در رفتار و گفتار مردمان کشورش بسیار پرداخته است. کتاب «باد ویرانگر» که موقعیت آلمادا را به عنوان نویسندهای صاحب سبک تثبیت نموده، در سال 2019 جوایز متعددی از جمله کتاب سال آرژانتین را از آن خود کرده است. بسیاری از منتقدان این کتاب را شاخصترین اثر او میدانند.
آلمادا در کتاب «باد ویرانگر» اتفاقی به ظاهر ساده را مبدأ داستانش قرار میدهد و از طریق آن وقایعی بزرگتر و پیچیدهتر را رقم میزند. کشیشی به همراه دخترش مشغول مسافرتی بین شهریاند که به مشکل برمیخورند و مجبور میشوند ماشین خود را به تعمیرکار بسپارند. در خلال این واقعه برای کشیش، دخترش، تعمیرکاران و اطرافیانشان ماجراهایی رخ میدهد که در مجموع ساز و کار علت و معلولی این رمان را میسازد.
یکی از شاخصترین ویژگیهای این رمان تقابل شخصیتهای آن است. کشیش که میزان بالایی از دقت و موشکافی عمیق مذهبی را داراست، تاب بسیاری از بیپرواییهای اطرافیان را ندارد. دامنهی موعظهی او به همه کس و همهی موضوعات گسترده شده است و گاه واکنشهای هیجانی دیگران را علیه او برمیانگیزد. دخترش لنی از جمله افرادی است که تحمل این سطح از اختلاف با پدرش را ندارد. او متعلق به نسلی متفاوت با ارزشها و تفکرات متعارض با پدرش است. به همین علت مدام در مقابل نصایح پدر موضعگیریهای تند و خشن دارد و میکوشد از او فاصله بگیرد. خرابی ماشین که به نظر موضوعی ساده میآید میتواند میان پدر و دختر توفانی بزرگ از سوءتفاهمها و اختلافات بیافریند، هرچند آنها تلاش کنند چندان با یکدیگر همکلام نشوند و خود را به کارهای دیگری سرگرم سازند.
در این رمان به نظر میرسد نویسنده به سفر و حواشی آن در جهت ساختن داستانی چند بعدی اهمیت ویژهای داده است. زمانی که سفر آغاز نشده بود، دخترک میتوانست فاصلهای ایمن را با پدرش حفظ کند و بر مبنای علایقش پیش برود. اما وقتی پای سفر به میان آمد و کشیش و دخترش همراه هم شدند، تمامی مشکلات دیرینه دوباره مطرح شدند و زخمهای کهنه سر باز کردند و این دو شخصیت را به چالش عمیقی کشاندند. تمام مسائل مسکوت مانده، با سفر دوباره احضار شد و هر دو را به سمت تخلیهی خشم بر سر دیگری سوق داد. بنابراین در این داستان باید سفر را عنصری کلیدی برای پیدایش مسئلهها و تشدید آنها در نظر گرفت.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4021002107.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«باد ویرانگر»؛ سلوا آلمادا؛ ترجمه مهدی غبرایی؛ نشر چشمه عصیان و پردهپوشی
«باد ویرانگر»
راهنمای کتاب/ داستان آدمهایی از همین جامعه
دریا امامی
«قصههای پنجشنبه»
نوشته: گروه نویسندگان
ناشر: نیستان، چاپ اول 1402
108 صفحه، 65000 تومان
#داستان_ایرانی #نشرنیستان
مجموعهی «قصههای پنجشنبه» شامل یازده داستان از نویسندگان مختلف است و موضوعات بسیار متفاوتی را در برمیگیرد. شخصیتهای داستان از معلم گرفته تا عکاس، طیف وسیعی را به خود اختصاص دادهاند و روحیات و افکار گوناگونی را منعکس میکنند. آنها از طبقات اجتماعی متنوعی میآیند و دغدغههایشان به وضوح نمایانگر فرهنگ و جایگاهشان در جامعه است. طول داستانها اغلب کوتاه، اما حجم ماجراها و شخصیتهایشان معمولاً زیاد است. شکل داستانها و سبک نوشتاریشان از رویکرد تجربی مجموعه نویسندگان آن حکایت دارد؛ رویکردی که در بسیاری از بخشهای کتاب دیده میشود.
داستان اول نوشتهی لیلا بابااحمدی است و «قسمتی از خاطرات معلم» نام دارد که همانگونه که از نامش پیداست به وقایعی میپردازد که یک معلم با شاگردانش آن را رقم زدهاند. در جریان مرمت بخشی از مدرسه یکی از دانشآموزان آسیب میبیند و معلم از نظر اخلاقی درگیر معماهای بزرگی در ذهن خود میشود. این درگیریها با اتفاقات بیرون در هم میآمیزد و رفت و برگشتهایی از گذشته به حال و برعکس را موجب میشود که بر تکمیل تصویری که خواننده باید از وقایع داستان بسازد تأثیر بهسزایی میگذارد.
داستان دوم را زهرا پارسا نوشته و «سقوط» نام دارد. شخصیت اصلی داستان دخترکی دبیرستانی است که آنچنان تنشهای حضور در مدرسه و برخوردهای مختلف با کادر آن درگیرش کرده که متوجه آسیب جسمی که به او وارد شده نمیشود. داستان با جریان سیال ذهن پیش میرود و با تعلیقی نه چندان بلند مخاطب را متوجه علل تشویشهای این شخصیت میکند. دغدغهها متناسب با سن و موقعیت دخترک هستند و به نظر میرسد تلاش نویسنده برای ساختن تصویری از فضای تنشزای یک دبیرستان نسبتاً نتیجهبخش بوده است.
مریم السادات حجازی داستان سوم این مجموعه را نوشته است و به دلبستگیهای میان اعضای یک خانواده که پدربزرگی در رأس آنها قرار دارد، میپردازد. عنوان داستان «بند عشق، تیغ غم» است که با ماجراهای آن تناسب بسیاری دارد. رابطهی پدر و دختر، پدربزرگ و نوه و تمامی اعضای خانواده در جریان ازدواج پسرشان در این داستان نمود ویژهای پیدا کرده و همهی اتفافات حول آن رخ میدهد.
مریم رستمی در داستان «چراغهای سوخته» برشی کوتاه از زندگی پسرکی زبالهگرد را پیش چشم مخاطب تصویر میکند. او از ناگزیریها و بنبستهایی میگوید که آدمهای متعلق به این طبقهی اجتماعی خاص با آن دست به گریبان هستند. به نظر میرسد آدمها در حلقهای بسته گرفتار آمدهاند و جز پرداختن به همان تقلاهای همیشگی برای زنده ماندن چارهای پیش روی خود ندارند. این مسأله ممکن است برای انسانهایی که از بیرون گود شاهد ماجرا هستند ملموس نباشد و تمام هدف نویسنده معطوف به نمایش عینی این وضعیت شده تا برای خوانندگان قابل درکتر شود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4021004099.html
دریا امامی
«قصههای پنجشنبه»
نوشته: گروه نویسندگان
ناشر: نیستان، چاپ اول 1402
108 صفحه، 65000 تومان
#داستان_ایرانی #نشرنیستان
مجموعهی «قصههای پنجشنبه» شامل یازده داستان از نویسندگان مختلف است و موضوعات بسیار متفاوتی را در برمیگیرد. شخصیتهای داستان از معلم گرفته تا عکاس، طیف وسیعی را به خود اختصاص دادهاند و روحیات و افکار گوناگونی را منعکس میکنند. آنها از طبقات اجتماعی متنوعی میآیند و دغدغههایشان به وضوح نمایانگر فرهنگ و جایگاهشان در جامعه است. طول داستانها اغلب کوتاه، اما حجم ماجراها و شخصیتهایشان معمولاً زیاد است. شکل داستانها و سبک نوشتاریشان از رویکرد تجربی مجموعه نویسندگان آن حکایت دارد؛ رویکردی که در بسیاری از بخشهای کتاب دیده میشود.
داستان اول نوشتهی لیلا بابااحمدی است و «قسمتی از خاطرات معلم» نام دارد که همانگونه که از نامش پیداست به وقایعی میپردازد که یک معلم با شاگردانش آن را رقم زدهاند. در جریان مرمت بخشی از مدرسه یکی از دانشآموزان آسیب میبیند و معلم از نظر اخلاقی درگیر معماهای بزرگی در ذهن خود میشود. این درگیریها با اتفاقات بیرون در هم میآمیزد و رفت و برگشتهایی از گذشته به حال و برعکس را موجب میشود که بر تکمیل تصویری که خواننده باید از وقایع داستان بسازد تأثیر بهسزایی میگذارد.
داستان دوم را زهرا پارسا نوشته و «سقوط» نام دارد. شخصیت اصلی داستان دخترکی دبیرستانی است که آنچنان تنشهای حضور در مدرسه و برخوردهای مختلف با کادر آن درگیرش کرده که متوجه آسیب جسمی که به او وارد شده نمیشود. داستان با جریان سیال ذهن پیش میرود و با تعلیقی نه چندان بلند مخاطب را متوجه علل تشویشهای این شخصیت میکند. دغدغهها متناسب با سن و موقعیت دخترک هستند و به نظر میرسد تلاش نویسنده برای ساختن تصویری از فضای تنشزای یک دبیرستان نسبتاً نتیجهبخش بوده است.
مریم السادات حجازی داستان سوم این مجموعه را نوشته است و به دلبستگیهای میان اعضای یک خانواده که پدربزرگی در رأس آنها قرار دارد، میپردازد. عنوان داستان «بند عشق، تیغ غم» است که با ماجراهای آن تناسب بسیاری دارد. رابطهی پدر و دختر، پدربزرگ و نوه و تمامی اعضای خانواده در جریان ازدواج پسرشان در این داستان نمود ویژهای پیدا کرده و همهی اتفافات حول آن رخ میدهد.
مریم رستمی در داستان «چراغهای سوخته» برشی کوتاه از زندگی پسرکی زبالهگرد را پیش چشم مخاطب تصویر میکند. او از ناگزیریها و بنبستهایی میگوید که آدمهای متعلق به این طبقهی اجتماعی خاص با آن دست به گریبان هستند. به نظر میرسد آدمها در حلقهای بسته گرفتار آمدهاند و جز پرداختن به همان تقلاهای همیشگی برای زنده ماندن چارهای پیش روی خود ندارند. این مسأله ممکن است برای انسانهایی که از بیرون گود شاهد ماجرا هستند ملموس نباشد و تمام هدف نویسنده معطوف به نمایش عینی این وضعیت شده تا برای خوانندگان قابل درکتر شود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4021004099.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«قصههای پنجشنبه»؛گروه نویسندگان؛ نشر نیستان داستان آدمهایی از همین جامعه
«قصههای پنجشنبه»