پیامآور معنویت و اخلاق
پیامبر ما - که درود خدا بر او و خاندان و اصحابش باد - نیرومندترین نظام معنوی و اخلاقی را در جهان پایه گذاشته است.
نظام معنوی او بر گِرد مفهوم توحید شکل گرفته است؛ مفهومی لطیف و عقلپسند و استوار از تمامیت هستی و آفرینش.
این نظام معنوی پشتوانۀ نظامی اخلاقی است که در کنار شناسایی ابعاد وجود انسانی، راه تعالی او را در گذر از واقعیات و عینیات میگشاید.
در تمام متونی که من خواندهام؛ با قاعدهای عمیقتر و زیباتر از آنچه در سورۀ لیل معطوف به اثرات فعل اخلاقی و فعل غیراخلاقی آمده است؛ برخورد نکردهام:
فاما من اعطی، و اتقی و صدق بالحسنی و فسنیسره للیسری
واما من بخل و استغنی و کذب بالحسنی و فسنیسره للعسری
اینکه ما مسلمانان در حیات جمعی مان دچار عسر شدهایم؛ دلیل اش این است که از جوهر معنوی و اخلاقی تعالیم پیامبرمان فاصله گرفتهایم و خود را سرگرم حواشی و ظواهر تعالیم او و یا سوءاستفاده از میراث غنی او کردهایم.
در آغاز قرن 21 به هیچ پیامبری همچون پیامبر ما از سوی دو گروه جور و ستم نشده است. گروه نخست آنها که پیام او را بد فهمیدهاند و به خصومت با او برخاستهاند و گروه دوم که آنها نیز پیام او را کژ فهمیدهاند ولی مدعی پیروی از او شدهاند. برای پیامبر ما این روزها، روزهای آزار و شکنجۀ مکه است؛ اما روزگار مدنیت مدینه هم فرا میرسد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
پیامبر ما - که درود خدا بر او و خاندان و اصحابش باد - نیرومندترین نظام معنوی و اخلاقی را در جهان پایه گذاشته است.
نظام معنوی او بر گِرد مفهوم توحید شکل گرفته است؛ مفهومی لطیف و عقلپسند و استوار از تمامیت هستی و آفرینش.
این نظام معنوی پشتوانۀ نظامی اخلاقی است که در کنار شناسایی ابعاد وجود انسانی، راه تعالی او را در گذر از واقعیات و عینیات میگشاید.
در تمام متونی که من خواندهام؛ با قاعدهای عمیقتر و زیباتر از آنچه در سورۀ لیل معطوف به اثرات فعل اخلاقی و فعل غیراخلاقی آمده است؛ برخورد نکردهام:
فاما من اعطی، و اتقی و صدق بالحسنی و فسنیسره للیسری
واما من بخل و استغنی و کذب بالحسنی و فسنیسره للعسری
اینکه ما مسلمانان در حیات جمعی مان دچار عسر شدهایم؛ دلیل اش این است که از جوهر معنوی و اخلاقی تعالیم پیامبرمان فاصله گرفتهایم و خود را سرگرم حواشی و ظواهر تعالیم او و یا سوءاستفاده از میراث غنی او کردهایم.
در آغاز قرن 21 به هیچ پیامبری همچون پیامبر ما از سوی دو گروه جور و ستم نشده است. گروه نخست آنها که پیام او را بد فهمیدهاند و به خصومت با او برخاستهاند و گروه دوم که آنها نیز پیام او را کژ فهمیدهاند ولی مدعی پیروی از او شدهاند. برای پیامبر ما این روزها، روزهای آزار و شکنجۀ مکه است؛ اما روزگار مدنیت مدینه هم فرا میرسد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بر شاخ نشستن و بن بریدن!
هر شاهد صادقی تصدیق میکند که هویت ایران با میراث معنوی و اخلاقی پیامبر اسلام گره خورده و در هم آمیخته است؛ همانطور که هویت بسیاری از کشورهای غربی با میراث معنوی عیسی - جوانی یهودی اهل ناصره - نوعی آمیختگی پیدا کرده است.
آیا به واقع ایران را میتوان از مفاخر ادبی و عرفانیاش چون بایزید و خرقانی و سنایی و فردوسی و عطار و بوسعید و شمس و مولوی و سعدی و حافظ و یا مفاخر فلسفی و علمیاش مانند فارابی و بوعلی و خوارزمی و بیرونی و خیام جدا دانست؟ و اگر نمیتوان، آیا جز این است که اینها همه میراثدار تجربۀ معنوی پیامبر اسلام و یا رویکرد معرفتی قرآن بودهاند؟
آنها که این روزها در واکنش به اسلامِ سیاسی، ایرانخواهی خود را با خصومت علیه فرهنگ و معنویت تاریخی ایرانِ پس از اسلام خلط کردهاند، نادانسته بر شاخ نشسته و بن میبُرند! اصل و منشأ دین، اساساً امری فراملی است و گرنه چرا فرنگیان یا مردم هندوچین باید پیرو دین مسیح یا آیین بودا میشدند در حالی که این دو، ربطی به سرزمین آنها نداشتهاند؟
پیامبر اسلام مروج فرهنگ و معرفتی بوده است که الهام بخش هزاران متفکر در حوزههای مختلف معارف بشری شده است. تاریخ را نه میتوان حذف کرد و نه وارونه به روایت نشست. هر کس دل در گرو فردوسی و بوعلی و خوارزمی و مولوی و حافظ و سعدی دارد؛ نمیتواند زبان علیه محمد و علی و حسین بگشاید؛ مگر آنکه یا از آنان چیزی نمیداند، یا از اینان و یا از هر دو!
به مناسبت ولادت پیامبر، چند فراز از آخرین خطبۀ او در حجهالوداع در زیر میآورم:
ای مردم! بیگمان ریختن خونهایتان و آبروهایتان بر شما حرام است تا به پروردگار خود برسید، همچون حرمت امروز در همین سرزمین.(اشاره به ماه حرام و بلد حرام)
ای مردم! از خدا پروا کنید و از مال مردم کم نگذارید و در زمین فساد نکنید و هرکس نزد او امانتی باشد باید آن را برگرداند. مردم در اسلام برابرند، مردم به یک اندازه فرزند آدم و حوا هستند. عرب را بر عجم و عجم را بر عرب فضیلتی جز به تقوای الهی نیست.
هر خونی که در جاهلیت ریخته شده زیر پای من!
هر ربائی که در جاهلیت بوده زیر پای من!
ای مردم! آگاه باشید کسی جز بر جرائمی که خود مرتکب شده مجازات نمیشود، پدر به دلیل جرم فرزندش مجازات نمیشود و فرزند نیز به دلیل جرایم پدرش مجازات نمی گردد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
هر شاهد صادقی تصدیق میکند که هویت ایران با میراث معنوی و اخلاقی پیامبر اسلام گره خورده و در هم آمیخته است؛ همانطور که هویت بسیاری از کشورهای غربی با میراث معنوی عیسی - جوانی یهودی اهل ناصره - نوعی آمیختگی پیدا کرده است.
آیا به واقع ایران را میتوان از مفاخر ادبی و عرفانیاش چون بایزید و خرقانی و سنایی و فردوسی و عطار و بوسعید و شمس و مولوی و سعدی و حافظ و یا مفاخر فلسفی و علمیاش مانند فارابی و بوعلی و خوارزمی و بیرونی و خیام جدا دانست؟ و اگر نمیتوان، آیا جز این است که اینها همه میراثدار تجربۀ معنوی پیامبر اسلام و یا رویکرد معرفتی قرآن بودهاند؟
آنها که این روزها در واکنش به اسلامِ سیاسی، ایرانخواهی خود را با خصومت علیه فرهنگ و معنویت تاریخی ایرانِ پس از اسلام خلط کردهاند، نادانسته بر شاخ نشسته و بن میبُرند! اصل و منشأ دین، اساساً امری فراملی است و گرنه چرا فرنگیان یا مردم هندوچین باید پیرو دین مسیح یا آیین بودا میشدند در حالی که این دو، ربطی به سرزمین آنها نداشتهاند؟
پیامبر اسلام مروج فرهنگ و معرفتی بوده است که الهام بخش هزاران متفکر در حوزههای مختلف معارف بشری شده است. تاریخ را نه میتوان حذف کرد و نه وارونه به روایت نشست. هر کس دل در گرو فردوسی و بوعلی و خوارزمی و مولوی و حافظ و سعدی دارد؛ نمیتواند زبان علیه محمد و علی و حسین بگشاید؛ مگر آنکه یا از آنان چیزی نمیداند، یا از اینان و یا از هر دو!
به مناسبت ولادت پیامبر، چند فراز از آخرین خطبۀ او در حجهالوداع در زیر میآورم:
ای مردم! بیگمان ریختن خونهایتان و آبروهایتان بر شما حرام است تا به پروردگار خود برسید، همچون حرمت امروز در همین سرزمین.(اشاره به ماه حرام و بلد حرام)
ای مردم! از خدا پروا کنید و از مال مردم کم نگذارید و در زمین فساد نکنید و هرکس نزد او امانتی باشد باید آن را برگرداند. مردم در اسلام برابرند، مردم به یک اندازه فرزند آدم و حوا هستند. عرب را بر عجم و عجم را بر عرب فضیلتی جز به تقوای الهی نیست.
هر خونی که در جاهلیت ریخته شده زیر پای من!
هر ربائی که در جاهلیت بوده زیر پای من!
ای مردم! آگاه باشید کسی جز بر جرائمی که خود مرتکب شده مجازات نمیشود، پدر به دلیل جرم فرزندش مجازات نمیشود و فرزند نیز به دلیل جرایم پدرش مجازات نمی گردد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
به چه منظوری؟
حسن روحانی در سخنان امروز خود ضمن بیان کنایههای تند و آبداری به سعودیها در آخر خطاب به آنها گفت؛ از ما نترسید؛ ما برادر شما هستیم؛ ما در کنار شما هستیم!
روحانی با این سخنان، قصد ارسال چه پیامی به عربستان دارد؟ اگر قصدش جلب توجه آن کشور برای بهبود روابط دو کشور است؛ پس آن همه طعنه و کنایه برای چیست؟ و اگر منظورش محکوم کردن آنها به دلیل نوع رابطهشان با آمریکاست؛ روی چه حسابی میگوید در کنار و برادر آنهاست؟
این نوع بیانات شاید به کار افرادِ بدون مسئولیت دولتی بیاید؛ اما یک مقام رسمی باید قالب پیام خود را با محتوای پیاماش به طرف مقابل، هماهنگ و سازگار کند و گرنه تیرش به کلی به خطا میرود.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حسن روحانی در سخنان امروز خود ضمن بیان کنایههای تند و آبداری به سعودیها در آخر خطاب به آنها گفت؛ از ما نترسید؛ ما برادر شما هستیم؛ ما در کنار شما هستیم!
روحانی با این سخنان، قصد ارسال چه پیامی به عربستان دارد؟ اگر قصدش جلب توجه آن کشور برای بهبود روابط دو کشور است؛ پس آن همه طعنه و کنایه برای چیست؟ و اگر منظورش محکوم کردن آنها به دلیل نوع رابطهشان با آمریکاست؛ روی چه حسابی میگوید در کنار و برادر آنهاست؟
این نوع بیانات شاید به کار افرادِ بدون مسئولیت دولتی بیاید؛ اما یک مقام رسمی باید قالب پیام خود را با محتوای پیاماش به طرف مقابل، هماهنگ و سازگار کند و گرنه تیرش به کلی به خطا میرود.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
گوی سبقت!
تاکنون تصور میکردم که تهمت و تحقیر و توهین و بدزبانی در عالم توئیتر بیشتر کار بخشی از نیروهای مخالف آن سوی مرز است؛ اما اخیراً پی بردم که بخشی از "این طرفیها" گوی سبقت را در این موارد از آنها ربودهاند!
من این روزها نخستین حرفام به دانشجویان و علاقمندان به فعالیت سیاسی این است که اگر در پی کسب معرفت و یا نگران اعتبار و آبروی خویشاند؛ نخستین کارشان خروج از این فضاهای مسموم و زهرآگین باشد. هیچ ملتی تا کنون از طریق بده - بستان فحش و ناسزا و تنگ کردن عرصه بر اظهار نظر دیگران و پروندهسازی برای هموطنان خود به جایی نرسیده است.
حضور در این فضاها به معنای افزایش قدرت تحمل نیست؛ بلکه عادت به نوعی آلودگی زبانی به شمار میرود.
از این رو، امیدوارم آن دسته از فعالان سیاسی و مدنی که دغدغۀ فرهنگ و مدنیت دارند، با خروج ازاین فضاهای مخربِ اعصاب، آن را به اهلش واگذار کنند و کارهای سودمندتری در پیش گیرند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
تاکنون تصور میکردم که تهمت و تحقیر و توهین و بدزبانی در عالم توئیتر بیشتر کار بخشی از نیروهای مخالف آن سوی مرز است؛ اما اخیراً پی بردم که بخشی از "این طرفیها" گوی سبقت را در این موارد از آنها ربودهاند!
من این روزها نخستین حرفام به دانشجویان و علاقمندان به فعالیت سیاسی این است که اگر در پی کسب معرفت و یا نگران اعتبار و آبروی خویشاند؛ نخستین کارشان خروج از این فضاهای مسموم و زهرآگین باشد. هیچ ملتی تا کنون از طریق بده - بستان فحش و ناسزا و تنگ کردن عرصه بر اظهار نظر دیگران و پروندهسازی برای هموطنان خود به جایی نرسیده است.
حضور در این فضاها به معنای افزایش قدرت تحمل نیست؛ بلکه عادت به نوعی آلودگی زبانی به شمار میرود.
از این رو، امیدوارم آن دسته از فعالان سیاسی و مدنی که دغدغۀ فرهنگ و مدنیت دارند، با خروج ازاین فضاهای مخربِ اعصاب، آن را به اهلش واگذار کنند و کارهای سودمندتری در پیش گیرند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
مدیریت بحران و ورود افراد
دیشب هنگامی که خبر وقوع زلزلۀ 6/4 ریشتری در کرمانشاه اعلام شد؛ از وحشت تلفات احتمالی آن، دلام به شور عجیبی افتاد. معمولاً زلزلههایی با این شدت در کشور ما خسارات و تلفات بسیاری بر جا می گذارد؛ اما خوشبختانه این زلزله ظاهراً به دلیل ساعت وقوع آن و بازسازی خانهها بر اثر زلزلۀ سال گذشته، خسارات جانی و مالی سنگینی بر جا نگذاشته است.
این خود نشان میدهد که از طریق بازسازی بافتهای فرسوده و نوسازی ساختمانها میتوان از وقوع فجایع ملی در کشور زلزلهخیزی مانند ایران، جلوگیری کرد.
در کشور ما وقتی فاجعهای در حد زلزله رخ میدهد؛ عموم مردم برای کمک برانگیخته میشوند و در همان حال، داویر دولتی به دلیل عدم چابکی و کارآمدی لازم، مورد هجوم و انتقاد عدهای قرار میگیرند. در جریان زلزلۀ پارسال، ناکارآمدی و احتمال فساد در برخی نهادهای دولتی سبب شد که از یک طرف، برخی از نهادهای غیر دولتی و افراد عادی برای کمک مستقیم به زلزله زدگان رأساً وارد عمل شوند و از طرف دیگر، برخی از مردم، از ارائۀ کمکهای خود به نهادهای دولتی خودداری کنند و در عوض، پولهای خود را به شماره حساب شخصی چهرههایی مانند دکتر صادق زیبا کلام و علی دایی واریز کنند.
با توجه به اینکه کمک رسانی در هنگام وقوع بلایای طبیعی یا غیرطبیعی نیاز شدید به تمرکز مدیریت دارد؛ اصولاً ورود افراد و گروههای دیگر در این ماجرا تا چه اندازه کارساز و موجه است؟ به خلاف آنچه برخی تصور میکنند؛ هیچ دولتی نمیتواند در هنگام حادثه، کنار بنشیند و راه را برای ورود هر شخص و نهاد غیر دولتی برای ورود مستقیم و بدون هماهنگ به صحنه باز بگذارد. حداقل مشکلی که این اقدام ایجاد میکند؛ نوعی هرج و مرج و ناهماهنگی در مدیریت بحران است که بر دامنۀ تلفات و نابسامانیها میافزاید.
از آنجا که گفته میشود نهادهای دولتیِ مسئولِ مدیریت بحران، ناکارآمد و یا متهم به فساداند؛ در این مواقع وظیفۀ مردمی که خواهان کمک رسانیاند چه میشود؟ مشخص است که چارۀ کار ورود مستقیم به صحنۀ بحران و ایجاد هرج و مرج نیست؛ بلکه باید تمهید دیگری اندیشیده شود.
در این مورد به نظرم باید دستگاه مشخصی در دولت یا در کنار آن، به عنوان مدیریت بحران که شخصی سالم و توانا و مورد اعتماد عموم جامعه در رأس آن باشد؛ تشکیل شود؛ تا در هنگام بروز بحران، نهادهای غیردولتی و افراد منفردِ داوطلبِ کمکرسانی در هماهنگی با آن، به خدمت گرفته شوند. این کار به نظرمن ضرورت فوری دارد؛ بخصوص اینکه از سیاسی کردن موضوع کمکرسانی هم که در بحبوحۀ فاجعه بر ابعاد آن میافزاید؛ جلوگیری میکند. به هر حال، ما ایرانیان باید از این اندک توانایی هم برخوردار شویم که برخی کارها را که به نجات جان انسان ها بسته است؛ از دایرۀ سیاست خارج کنیم!
در آن صورت، دیگر لازم نیست کسانی مانند زیباکلام و علی دایی برای جمع آوری کمک های مردمی حساب شخصی اعلام کنند که نحوۀ هزینه کردن آن، برای عدهای محل چون و چرا و برای خودشان مایۀ دردسر شود! آنها میتوانند همان حساب عمومی نهادِ مورد اعتماد را به هواداران خود اعلام کنند و در مقابل خواهان شفاف سازی تمام هزینهها شوند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دیشب هنگامی که خبر وقوع زلزلۀ 6/4 ریشتری در کرمانشاه اعلام شد؛ از وحشت تلفات احتمالی آن، دلام به شور عجیبی افتاد. معمولاً زلزلههایی با این شدت در کشور ما خسارات و تلفات بسیاری بر جا می گذارد؛ اما خوشبختانه این زلزله ظاهراً به دلیل ساعت وقوع آن و بازسازی خانهها بر اثر زلزلۀ سال گذشته، خسارات جانی و مالی سنگینی بر جا نگذاشته است.
این خود نشان میدهد که از طریق بازسازی بافتهای فرسوده و نوسازی ساختمانها میتوان از وقوع فجایع ملی در کشور زلزلهخیزی مانند ایران، جلوگیری کرد.
در کشور ما وقتی فاجعهای در حد زلزله رخ میدهد؛ عموم مردم برای کمک برانگیخته میشوند و در همان حال، داویر دولتی به دلیل عدم چابکی و کارآمدی لازم، مورد هجوم و انتقاد عدهای قرار میگیرند. در جریان زلزلۀ پارسال، ناکارآمدی و احتمال فساد در برخی نهادهای دولتی سبب شد که از یک طرف، برخی از نهادهای غیر دولتی و افراد عادی برای کمک مستقیم به زلزله زدگان رأساً وارد عمل شوند و از طرف دیگر، برخی از مردم، از ارائۀ کمکهای خود به نهادهای دولتی خودداری کنند و در عوض، پولهای خود را به شماره حساب شخصی چهرههایی مانند دکتر صادق زیبا کلام و علی دایی واریز کنند.
با توجه به اینکه کمک رسانی در هنگام وقوع بلایای طبیعی یا غیرطبیعی نیاز شدید به تمرکز مدیریت دارد؛ اصولاً ورود افراد و گروههای دیگر در این ماجرا تا چه اندازه کارساز و موجه است؟ به خلاف آنچه برخی تصور میکنند؛ هیچ دولتی نمیتواند در هنگام حادثه، کنار بنشیند و راه را برای ورود هر شخص و نهاد غیر دولتی برای ورود مستقیم و بدون هماهنگ به صحنه باز بگذارد. حداقل مشکلی که این اقدام ایجاد میکند؛ نوعی هرج و مرج و ناهماهنگی در مدیریت بحران است که بر دامنۀ تلفات و نابسامانیها میافزاید.
از آنجا که گفته میشود نهادهای دولتیِ مسئولِ مدیریت بحران، ناکارآمد و یا متهم به فساداند؛ در این مواقع وظیفۀ مردمی که خواهان کمک رسانیاند چه میشود؟ مشخص است که چارۀ کار ورود مستقیم به صحنۀ بحران و ایجاد هرج و مرج نیست؛ بلکه باید تمهید دیگری اندیشیده شود.
در این مورد به نظرم باید دستگاه مشخصی در دولت یا در کنار آن، به عنوان مدیریت بحران که شخصی سالم و توانا و مورد اعتماد عموم جامعه در رأس آن باشد؛ تشکیل شود؛ تا در هنگام بروز بحران، نهادهای غیردولتی و افراد منفردِ داوطلبِ کمکرسانی در هماهنگی با آن، به خدمت گرفته شوند. این کار به نظرمن ضرورت فوری دارد؛ بخصوص اینکه از سیاسی کردن موضوع کمکرسانی هم که در بحبوحۀ فاجعه بر ابعاد آن میافزاید؛ جلوگیری میکند. به هر حال، ما ایرانیان باید از این اندک توانایی هم برخوردار شویم که برخی کارها را که به نجات جان انسان ها بسته است؛ از دایرۀ سیاست خارج کنیم!
در آن صورت، دیگر لازم نیست کسانی مانند زیباکلام و علی دایی برای جمع آوری کمک های مردمی حساب شخصی اعلام کنند که نحوۀ هزینه کردن آن، برای عدهای محل چون و چرا و برای خودشان مایۀ دردسر شود! آنها میتوانند همان حساب عمومی نهادِ مورد اعتماد را به هواداران خود اعلام کنند و در مقابل خواهان شفاف سازی تمام هزینهها شوند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
برندۀ بزرگ داستان خاشقچی!
داستان قتل فجیع جمال خاسقچی و همۀ تبلیغات بینالمللی پیرامون آن، یک برندۀ بزرگ داشت و آن هم متأسفانه، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر راستگرای اسرائیل بود!
نتانیاهو با توصیه به دولت ترامپ برای حمایت از محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در این حادثه، عملاً بر سیاست آمریکا تأثیر جدی گذاشت و بدین وسیله بن سلمان را وامدار خود کرد.
در واقع تا همین دو - سه سال اخیر سعودیها یکی از موانع اصلی عادیسازی روابط کشورهای عرب و مسلمان با اسرائیل به شمار میرفتند و هرگونه حرکت در این جهت را به پذیرش طرح صلح عربی از سوی دولت اسرائیل مشروط میکردند.
اینک اما برخی کشورهای حاشیۀ جنوبی خلیج فارس و صحرای آفریقا، برای ارتباط با اسرائیل با هم مسابقه گذاشتهاند؛ آن هم در حالی که دولت دستراستی و افراطگرای نتانیاهو کمترین التفاتی به طرح صلح عربی نشان نمیدهد.
به نظر میرسد سعودیها نه فقط راه عادیسازی رابطۀ کشورهای عرب با اسرائیل را گشودهاند؛ بلکه در پشت صحنه برای تسهیل آن نیز میکوشند.
این اتفاق، بدبختانه پیروزی بزرگی برای نتانیاهوست. در اسرائیل معمولاً احزاب چپ و میانه بر این نظر بودند که بدون نرمش در مقابل فلسطینیها و توقف شهرکسازیها در کرانۀ باختری رود اردن، عادی سازی رابطه با کشورهای عرب و مسلمان امکانپذیر نخواهد بود؛ نتانیاهو اما در مقابل، نه فقط عادی سازی را همزمان با گسترش شهرکها ممکن میدانست؛ بلکه دستیابی به صلح با فلسطینیها را - چه نوع صلحی؟ خدامیداند! - از مسیر عادی سازی رابطه با دنیای عرب امکانپذیر میشمرد.
نتانیاهو اینک منطق خود را در برابر منطق احزاب چپ و میانه در عمل به کرسی نشانده است و وامدار شدن بن سلمان به او در ماجرای قتل خاشقچی نیز این روند را تسریع خواهد کرد.
البته شاید همۀ این تلاشها مرحلهای از آمادگی برای پذیرش "معاملۀ قرن ترامپ" از طرف کشورهای عرب باشد؛ اما با این حال، نتانیاهو را در شرایطی قرار میدهد که تا حد ممکن قدرت چانه زنی خود را در برابر مسئلۀ فلسطین بالا ببرد و امتیازات بیشتری بگیرد. بنابراین، دود این روند به چشم فلسطینیها خواهد رفت.
در این میان، جمهوری اسلامی که تمامی این روند، حرکتی علیه آن محسوب میشود؛ لازم است در بارۀ این موضوع دوباره بیندیشد که چه اتفاقی در این دو - سه ساله در منطقۀ ما رخ داده است که کشورهای عرب بخصوص عربستان، سیاست سنتی خود را در برابر اسرائیل رها کرده و چهار نعل به سمت اتحاد با نتانیاهو میتازند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
داستان قتل فجیع جمال خاسقچی و همۀ تبلیغات بینالمللی پیرامون آن، یک برندۀ بزرگ داشت و آن هم متأسفانه، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر راستگرای اسرائیل بود!
نتانیاهو با توصیه به دولت ترامپ برای حمایت از محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در این حادثه، عملاً بر سیاست آمریکا تأثیر جدی گذاشت و بدین وسیله بن سلمان را وامدار خود کرد.
در واقع تا همین دو - سه سال اخیر سعودیها یکی از موانع اصلی عادیسازی روابط کشورهای عرب و مسلمان با اسرائیل به شمار میرفتند و هرگونه حرکت در این جهت را به پذیرش طرح صلح عربی از سوی دولت اسرائیل مشروط میکردند.
اینک اما برخی کشورهای حاشیۀ جنوبی خلیج فارس و صحرای آفریقا، برای ارتباط با اسرائیل با هم مسابقه گذاشتهاند؛ آن هم در حالی که دولت دستراستی و افراطگرای نتانیاهو کمترین التفاتی به طرح صلح عربی نشان نمیدهد.
به نظر میرسد سعودیها نه فقط راه عادیسازی رابطۀ کشورهای عرب با اسرائیل را گشودهاند؛ بلکه در پشت صحنه برای تسهیل آن نیز میکوشند.
این اتفاق، بدبختانه پیروزی بزرگی برای نتانیاهوست. در اسرائیل معمولاً احزاب چپ و میانه بر این نظر بودند که بدون نرمش در مقابل فلسطینیها و توقف شهرکسازیها در کرانۀ باختری رود اردن، عادی سازی رابطه با کشورهای عرب و مسلمان امکانپذیر نخواهد بود؛ نتانیاهو اما در مقابل، نه فقط عادی سازی را همزمان با گسترش شهرکها ممکن میدانست؛ بلکه دستیابی به صلح با فلسطینیها را - چه نوع صلحی؟ خدامیداند! - از مسیر عادی سازی رابطه با دنیای عرب امکانپذیر میشمرد.
نتانیاهو اینک منطق خود را در برابر منطق احزاب چپ و میانه در عمل به کرسی نشانده است و وامدار شدن بن سلمان به او در ماجرای قتل خاشقچی نیز این روند را تسریع خواهد کرد.
البته شاید همۀ این تلاشها مرحلهای از آمادگی برای پذیرش "معاملۀ قرن ترامپ" از طرف کشورهای عرب باشد؛ اما با این حال، نتانیاهو را در شرایطی قرار میدهد که تا حد ممکن قدرت چانه زنی خود را در برابر مسئلۀ فلسطین بالا ببرد و امتیازات بیشتری بگیرد. بنابراین، دود این روند به چشم فلسطینیها خواهد رفت.
در این میان، جمهوری اسلامی که تمامی این روند، حرکتی علیه آن محسوب میشود؛ لازم است در بارۀ این موضوع دوباره بیندیشد که چه اتفاقی در این دو - سه ساله در منطقۀ ما رخ داده است که کشورهای عرب بخصوص عربستان، سیاست سنتی خود را در برابر اسرائیل رها کرده و چهار نعل به سمت اتحاد با نتانیاهو میتازند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
شمشیر پیکار و ره آشتی از زبان علی اکبر صالحی
علی اکبر صالحی مصاحبهای با یورونیوز انجام داده است که محتوای آن هیچ مشخص نمیکند که سیاست ایران در برابر سرنوشت برجام و معضل تحریمها چیست.
به نظرم این نوع مصاحبههای بدون انسجام، فقط پیام "سردرگمی در تصمیمگیری" را به مخاطب القاء میکند.
آقای صالحی حتی سیاست روشنی را در برابر اتحادیۀ اروپا بیان نمیکند. او در ابتدای مصاحبه تأکید میکند: "رابطۀ ایران با اتحادیۀ اروپا رابطۀ بسیار خوبی است"، اما در پاسخ به پرسش بعدی میگوید: "مشکلی که بین ما و دنیای غرب از جمله اتحادیه اروپا وجود دارد؛ این است که اعتماد متقابل را در سالهای گذشته از دست دادیم. یعنی اعتماد متقابلی که باید وجود داشته باشد، متأسفانه از دست رفت."
به نظرم تنها نکتۀ نغز سخنان صالحی در مصاحبه با یورونیوز، نقلِ بیتی از سعدی شیرازی است که:
چو شمشیر پیکار برداشتی
نگه دار پنهان ره آشتی!
آیا صالحی با نقل این شعر سعدی، منظوری داشته است یا اینکه همینطور از زبانش در رفته است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
علی اکبر صالحی مصاحبهای با یورونیوز انجام داده است که محتوای آن هیچ مشخص نمیکند که سیاست ایران در برابر سرنوشت برجام و معضل تحریمها چیست.
به نظرم این نوع مصاحبههای بدون انسجام، فقط پیام "سردرگمی در تصمیمگیری" را به مخاطب القاء میکند.
آقای صالحی حتی سیاست روشنی را در برابر اتحادیۀ اروپا بیان نمیکند. او در ابتدای مصاحبه تأکید میکند: "رابطۀ ایران با اتحادیۀ اروپا رابطۀ بسیار خوبی است"، اما در پاسخ به پرسش بعدی میگوید: "مشکلی که بین ما و دنیای غرب از جمله اتحادیه اروپا وجود دارد؛ این است که اعتماد متقابل را در سالهای گذشته از دست دادیم. یعنی اعتماد متقابلی که باید وجود داشته باشد، متأسفانه از دست رفت."
به نظرم تنها نکتۀ نغز سخنان صالحی در مصاحبه با یورونیوز، نقلِ بیتی از سعدی شیرازی است که:
چو شمشیر پیکار برداشتی
نگه دار پنهان ره آشتی!
آیا صالحی با نقل این شعر سعدی، منظوری داشته است یا اینکه همینطور از زبانش در رفته است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
پیشفرض!
روزنامۀ جوان با انتقاد از طرح استیضاح محمد جواد ظریف در مجلس، نوشته است: "اگر استیضاح ظریف رأی بیاورد؛ در مقام یک قهرمان ملی کنار می رود"!
این گزاره بر چه پیشفرضی استوار است؟ بهتر است خودتان حدس بزنید!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
روزنامۀ جوان با انتقاد از طرح استیضاح محمد جواد ظریف در مجلس، نوشته است: "اگر استیضاح ظریف رأی بیاورد؛ در مقام یک قهرمان ملی کنار می رود"!
این گزاره بر چه پیشفرضی استوار است؟ بهتر است خودتان حدس بزنید!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
47.pdf
297.5 KB
متن مصاحبهام با نشریۀ صدا در بارۀ آیندۀ سیاسی نتانیاهو
شلغم!
در روستاهای منطقۀ زیدآباد معمولاً شلغم کاشت نمیشد. گاهی دورهگردها آن را از سیرجان میآوردند و در روستاهای دور دست میفروختند. عمده شلغم مصرفی کل شهرستان، در دو روستای چسبیده به شهر یعنی باغبمید و چراغبمید تولید میشد. مادرم دختر دائی مهربانی در باغبمید داشت و هر وقت به شهر میرفت و سری به او می زد؛ او هم از روی محبت حدود 10 من (30 کیلو) شلغم به مادرم هدیه میداد تا به عنوان سوغات به ابراهیمآباد زردوئیه - روستای سکونت ما- بیاورد.
شلغم در واقع قیمتی نداشت و تقریباً مفت بود؛ بنابراین به حمل و نقلاش نمیارزید. مادرم اما ده من شلغم را به کول میگرفت و مسافتی بیش از 25 کیلومتر از شهر تا زردو را پیاده گز میکرد. او گاهی وسط راه از فرط خستگی، قدری از شلغمها را وسط بیابان رها میکرد؛ اما به هر زحمت و مشقتی بود؛ 20 کیلو از آن را به مقصد میرساند.
مادرم وقتی که با بار شلغم به روستا میرسید؛ گرچه از پا میافتاد؛ اما خوشحال بود. ما برای یک هفته شلغم و آششلغم داشتیم و به همسایهها هم میدادیم. در واقع شلغم پخته را به عنوان وعدۀ غذایی با نان میخوردیم. خوردن نان و شلغم مثل خوردن نان با آش رشته، نوعی ناهنجاری هم تلقی میشد و برخی از افراد آن را نهی میکردند و میگفتند؛ خدا با این کار خندهاش میگیره!
خب! این خاطره را گفتم تا نکتهای را بگویم. اخیراً به یکی از خویشان شهرستانی که سرما خورده بود؛ توصیه کردم که شلغم بخورد. گویی خاویار به او تجویز کرده باشم! همین که نام شلغم را شنید با لحنی اعتراضآمیز گفت؛ مگه می شه این روزا شلغم خورد؟ دو کیلوش می شه ده هزار تومن! این همه درآمد کجا بوده؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
در روستاهای منطقۀ زیدآباد معمولاً شلغم کاشت نمیشد. گاهی دورهگردها آن را از سیرجان میآوردند و در روستاهای دور دست میفروختند. عمده شلغم مصرفی کل شهرستان، در دو روستای چسبیده به شهر یعنی باغبمید و چراغبمید تولید میشد. مادرم دختر دائی مهربانی در باغبمید داشت و هر وقت به شهر میرفت و سری به او می زد؛ او هم از روی محبت حدود 10 من (30 کیلو) شلغم به مادرم هدیه میداد تا به عنوان سوغات به ابراهیمآباد زردوئیه - روستای سکونت ما- بیاورد.
شلغم در واقع قیمتی نداشت و تقریباً مفت بود؛ بنابراین به حمل و نقلاش نمیارزید. مادرم اما ده من شلغم را به کول میگرفت و مسافتی بیش از 25 کیلومتر از شهر تا زردو را پیاده گز میکرد. او گاهی وسط راه از فرط خستگی، قدری از شلغمها را وسط بیابان رها میکرد؛ اما به هر زحمت و مشقتی بود؛ 20 کیلو از آن را به مقصد میرساند.
مادرم وقتی که با بار شلغم به روستا میرسید؛ گرچه از پا میافتاد؛ اما خوشحال بود. ما برای یک هفته شلغم و آششلغم داشتیم و به همسایهها هم میدادیم. در واقع شلغم پخته را به عنوان وعدۀ غذایی با نان میخوردیم. خوردن نان و شلغم مثل خوردن نان با آش رشته، نوعی ناهنجاری هم تلقی میشد و برخی از افراد آن را نهی میکردند و میگفتند؛ خدا با این کار خندهاش میگیره!
خب! این خاطره را گفتم تا نکتهای را بگویم. اخیراً به یکی از خویشان شهرستانی که سرما خورده بود؛ توصیه کردم که شلغم بخورد. گویی خاویار به او تجویز کرده باشم! همین که نام شلغم را شنید با لحنی اعتراضآمیز گفت؛ مگه می شه این روزا شلغم خورد؟ دو کیلوش می شه ده هزار تومن! این همه درآمد کجا بوده؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
گر تو نمیپسندی!
تاریخ بشر بخصوص در سدههای میانه به دلیل برپایی دادگاههای تفتیش عقیده و محاکمه و مجازات منکران خدا، دورهای از سیاهی و ظلمت را تجربه کرده است؛ اما من هرگز گمان نمیکردم که روزگاری هم پیش آید که افراد به دلیل باورشان به وجود خدا مورد بازخواست دیگران قرار گیرند!
البته این بازخواست، جنبۀ محاکمه و مجازات ندارد؛ اما نوعی فشار روانی ناموجه به باورمندان به وجود خدا وارد میکند.
واقعیت این است که برخی از مخاطبان من، گاهی گله و شکایت میکنند و بعضاً تا حد اعمال فشار هم پیش میروند که چرا به وجود خدا اعتقاد دارم و در نوشتههایم مرتب به کمک گرفتن از او اشاره میکنم.
صرفنظر از جنبههای شخصی باورم به وجود خداوند، اصولاً فهم من این است که جهان هستی بدون وجودی متعالی و مطلق، پوچ و فاقد هرگونه معنا و مفهومی است. پوچی و بیمعنایی هستی به پوچی انسان و پوچی انسان نیز به بیمبنا و بیمعنا شدن وجدان بشری و اخلاق انسانی میانجامد و در نهایت به قول داستایوفسکی، هر کاری مجاز میشود!
میدانم که مخالفان این نظر برای ابطال آن، فوری به جنایاتی که در طول تاریخ بشر به نام خدا صورت گرفته است؛ متوسل میشوند؛ اما از نظر من، اینکه در تاریخ به نام خدا از سوی بشر علیه بشر جنایت صورت گرفته است؛ هرگز استدلال موجهی بر لزوم بیباوری به وجود آن نیست. اگر کسی میخواهد دیگران را به بیخدایی دعوت کند؛ یا باید آنان را به پذیرش حیاتی پوچ و فاقد معنی متقاعد کند و یا نظریهای در باب امکانِ معنادار بودنِ هستی و زندگی انسانی با فرض عدم وجود خداوند ارائه کند! من به نوبۀ خود میدانم که اکثریت انسانهای روی زمین حیات پوچ و فاقد معنی را نمیپذیرند و تاب نمیآورند. دست یافتن به نظریۀ جهانی معنادار و فاقد مفهومی از خدا نیز به نظرم محال مینماید. از این رو، از نگاه من، تا انسان هست؛ دغذغۀ متافیزیک و معناداری هستی و مفهوم خداوند هم با اوست.
به قول حافظ شیرازی؛ گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
تاریخ بشر بخصوص در سدههای میانه به دلیل برپایی دادگاههای تفتیش عقیده و محاکمه و مجازات منکران خدا، دورهای از سیاهی و ظلمت را تجربه کرده است؛ اما من هرگز گمان نمیکردم که روزگاری هم پیش آید که افراد به دلیل باورشان به وجود خدا مورد بازخواست دیگران قرار گیرند!
البته این بازخواست، جنبۀ محاکمه و مجازات ندارد؛ اما نوعی فشار روانی ناموجه به باورمندان به وجود خدا وارد میکند.
واقعیت این است که برخی از مخاطبان من، گاهی گله و شکایت میکنند و بعضاً تا حد اعمال فشار هم پیش میروند که چرا به وجود خدا اعتقاد دارم و در نوشتههایم مرتب به کمک گرفتن از او اشاره میکنم.
صرفنظر از جنبههای شخصی باورم به وجود خداوند، اصولاً فهم من این است که جهان هستی بدون وجودی متعالی و مطلق، پوچ و فاقد هرگونه معنا و مفهومی است. پوچی و بیمعنایی هستی به پوچی انسان و پوچی انسان نیز به بیمبنا و بیمعنا شدن وجدان بشری و اخلاق انسانی میانجامد و در نهایت به قول داستایوفسکی، هر کاری مجاز میشود!
میدانم که مخالفان این نظر برای ابطال آن، فوری به جنایاتی که در طول تاریخ بشر به نام خدا صورت گرفته است؛ متوسل میشوند؛ اما از نظر من، اینکه در تاریخ به نام خدا از سوی بشر علیه بشر جنایت صورت گرفته است؛ هرگز استدلال موجهی بر لزوم بیباوری به وجود آن نیست. اگر کسی میخواهد دیگران را به بیخدایی دعوت کند؛ یا باید آنان را به پذیرش حیاتی پوچ و فاقد معنی متقاعد کند و یا نظریهای در باب امکانِ معنادار بودنِ هستی و زندگی انسانی با فرض عدم وجود خداوند ارائه کند! من به نوبۀ خود میدانم که اکثریت انسانهای روی زمین حیات پوچ و فاقد معنی را نمیپذیرند و تاب نمیآورند. دست یافتن به نظریۀ جهانی معنادار و فاقد مفهومی از خدا نیز به نظرم محال مینماید. از این رو، از نگاه من، تا انسان هست؛ دغذغۀ متافیزیک و معناداری هستی و مفهوم خداوند هم با اوست.
به قول حافظ شیرازی؛ گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
داستان یک مناظرۀ از دست رفته
چند روز پیش، یکی از دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک تهران (امیرکبیر) تماس گرفت و گفت؛ دانشگاه به برگزاری مناظرهای بین من و آقای دکتر زیباکلام در بارۀ کارنامه و آیندۀ اصلاحطلبی مجوز داده است؛ آیا حاضر به شرکت در آن هستم؟ طبعاً پاسخام مثبت بود.
پس از آن، مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که میزبان برنامه بود؛ دست به کار تهیۀ پوستر و آماد سازی سالن و تبلیغات شد تا آنکه روز چهارشنبه یکی از مسئولان دانشگاه به نام آقای طباطبایی زنگ زد و با لحنی بسیار محترمانه گفت که مجوز برگزاری مناظره را وی صادر کرده، اما از طرفهای مختلف تحت فشار است و نگران اینکه برای من مشکلی پیش آید. او در عین حال، موضوع ممنوعیت مادامالعمر من از هر نوع سخنرانی و فعالیتت سیاسی را هم پیش کشید.
راستش از آنجا که به دلیل سختگیریهای امنیتی بیسابقه و بعضاً تحقیرآمیز برخی از دانشگاهها از جمله دانشگاه صنعتی شریف و پلی تکنیک برای ورود افرادِ غیر دانشجوی خودشان به محل دانشگاه، رغبتی برای حضور در این محیطها ندارم؛ به آقای طباطبایی گفتم که برای من این برنامه اهمیت چندانی ندارد و او میتواند هر تصمیمی که مناسب حالاش باشد؛ بگیرد. با این حال، به او گوشزد کردم که ماجرای ممنوعیت من، بر اساس قانون جدید مجازات اسلامی منتفی شده است چرا که طبق قانون جدید، سقف مجازاتهای تتمیمی یا تکمیلی دو سال است؛ در حالی که از پایان تبعید من تا کنون سه سال میگذرد.
به هر حال، بعد از این مکالمه، من لغو برنامه را اعلام کردم. این در حالی بود که خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارش کوتاهی از روند این برنامه روی خروجی خود برد. در آن گزارش، آقای طباطبایی صرفاً موضوع ممنوعیت را پیش کشیده و حتی تأکید کرده بود که اگر ممنوعیت قانونی برای سخنرانی من وجود نداشته باشد؛ دانشگاه مخالفتی با برگزاری مناظره نخواهد داشت.
بیان این جمله از طرف آقای طباطبایی سبب شد که دانشجویان روزنۀ امید تازهای برای احیای برنامه پیش روی خود ببینند و مذاکره با مسئولان دانشگاه را از سر گیرند.
گویا نهایتاً مسئولان دانشگاه گفته بودند که عدم ممنوعیت قضایی من، برایشان احراز نشده است!
خدمت مسئولان محترم دانشگاه عرض میکنم که اگر به قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392نگاهی بیاندازند؛ قطعاً انقضای دورۀ ممنوعیت فعالیتهای من برایشان محرز خواهد شد. با این حال، اگر آنها - مثل خود من - علاقهای به حضورم در دانشگاهشان ندارند؛ بی زحمت دلیل اصلی آن را ذکر کنند و حکم منسوخِ ممنوعیت مادامالعمر مرا به میان نکشند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
چند روز پیش، یکی از دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک تهران (امیرکبیر) تماس گرفت و گفت؛ دانشگاه به برگزاری مناظرهای بین من و آقای دکتر زیباکلام در بارۀ کارنامه و آیندۀ اصلاحطلبی مجوز داده است؛ آیا حاضر به شرکت در آن هستم؟ طبعاً پاسخام مثبت بود.
پس از آن، مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که میزبان برنامه بود؛ دست به کار تهیۀ پوستر و آماد سازی سالن و تبلیغات شد تا آنکه روز چهارشنبه یکی از مسئولان دانشگاه به نام آقای طباطبایی زنگ زد و با لحنی بسیار محترمانه گفت که مجوز برگزاری مناظره را وی صادر کرده، اما از طرفهای مختلف تحت فشار است و نگران اینکه برای من مشکلی پیش آید. او در عین حال، موضوع ممنوعیت مادامالعمر من از هر نوع سخنرانی و فعالیتت سیاسی را هم پیش کشید.
راستش از آنجا که به دلیل سختگیریهای امنیتی بیسابقه و بعضاً تحقیرآمیز برخی از دانشگاهها از جمله دانشگاه صنعتی شریف و پلی تکنیک برای ورود افرادِ غیر دانشجوی خودشان به محل دانشگاه، رغبتی برای حضور در این محیطها ندارم؛ به آقای طباطبایی گفتم که برای من این برنامه اهمیت چندانی ندارد و او میتواند هر تصمیمی که مناسب حالاش باشد؛ بگیرد. با این حال، به او گوشزد کردم که ماجرای ممنوعیت من، بر اساس قانون جدید مجازات اسلامی منتفی شده است چرا که طبق قانون جدید، سقف مجازاتهای تتمیمی یا تکمیلی دو سال است؛ در حالی که از پایان تبعید من تا کنون سه سال میگذرد.
به هر حال، بعد از این مکالمه، من لغو برنامه را اعلام کردم. این در حالی بود که خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارش کوتاهی از روند این برنامه روی خروجی خود برد. در آن گزارش، آقای طباطبایی صرفاً موضوع ممنوعیت را پیش کشیده و حتی تأکید کرده بود که اگر ممنوعیت قانونی برای سخنرانی من وجود نداشته باشد؛ دانشگاه مخالفتی با برگزاری مناظره نخواهد داشت.
بیان این جمله از طرف آقای طباطبایی سبب شد که دانشجویان روزنۀ امید تازهای برای احیای برنامه پیش روی خود ببینند و مذاکره با مسئولان دانشگاه را از سر گیرند.
گویا نهایتاً مسئولان دانشگاه گفته بودند که عدم ممنوعیت قضایی من، برایشان احراز نشده است!
خدمت مسئولان محترم دانشگاه عرض میکنم که اگر به قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392نگاهی بیاندازند؛ قطعاً انقضای دورۀ ممنوعیت فعالیتهای من برایشان محرز خواهد شد. با این حال، اگر آنها - مثل خود من - علاقهای به حضورم در دانشگاهشان ندارند؛ بی زحمت دلیل اصلی آن را ذکر کنند و حکم منسوخِ ممنوعیت مادامالعمر مرا به میان نکشند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دو کتاب الزامات سیاست و بهار زندگی در صدر پرفروش های این هفتۀ نشر نی
@ahmadzeidabad
@ahmadzeidabad
شرط برای بازگشت؟
محمد رضا باهنر برای بازگشت سید محمد خاتمی به عرصۀ سیاست شروطی را مطرح کرده است.
مگر خاتمی میخواهد به عرصۀ سیاست برگردد که باهنر برایاش شرط هم تعیین میکند؟
در این شرایط میخواهد به کجا برگردد؟ برگردد که چه بکند؟ اگر بنا به برگشت باشد؛ به نظرم این خاتمی است که باید شرط تعیین کند نه طرف مقابلش! این ریخت از سیاست، دیگر متاعی نیست که به گمانم حتی خاتمی هم علاقمند به بازگشت به عرصۀ آن باشد! تماماش برای باهنر و دوستانش!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
محمد رضا باهنر برای بازگشت سید محمد خاتمی به عرصۀ سیاست شروطی را مطرح کرده است.
مگر خاتمی میخواهد به عرصۀ سیاست برگردد که باهنر برایاش شرط هم تعیین میکند؟
در این شرایط میخواهد به کجا برگردد؟ برگردد که چه بکند؟ اگر بنا به برگشت باشد؛ به نظرم این خاتمی است که باید شرط تعیین کند نه طرف مقابلش! این ریخت از سیاست، دیگر متاعی نیست که به گمانم حتی خاتمی هم علاقمند به بازگشت به عرصۀ آن باشد! تماماش برای باهنر و دوستانش!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ایران و دو حزب بزرگ آمریکا
صدای آمریکا در خبری به نقل از رهبران حزب دمکرات در کنگرۀ آمریکا گزارش داده است که در دو موردِ حمایت از اسرائیل و مخالفت با اقدامات جمهوری اسلامی، دو حزب اصلی آمریکا با هم متحدند و اختلافی ندارند.
صدای آمریکا خبرش را به نقل از نانسی پلوسی و چاک شومر، رهبران دمکراتها در مجلس نمایندگان و مجلس سنا در جریان اجلاس "شورای آمریکائیان اسرائیلیتبار" در فلوریدا گزارش کرده است.
البته در متن خبرِ صدای آمریکا، چنین اظهارنظری از طرف پلوسی و شومر دیده نمیشود. با این حال، اگر این خبر صحت داشته باشد؛ قابل توجه آن دسته از دولتمردان و اصلاحطلبانی که تصور میکنند با ورود رئیس جمهوری دمکرات به کاخ سفید؛ معجزهای رخ خواهد داد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
صدای آمریکا در خبری به نقل از رهبران حزب دمکرات در کنگرۀ آمریکا گزارش داده است که در دو موردِ حمایت از اسرائیل و مخالفت با اقدامات جمهوری اسلامی، دو حزب اصلی آمریکا با هم متحدند و اختلافی ندارند.
صدای آمریکا خبرش را به نقل از نانسی پلوسی و چاک شومر، رهبران دمکراتها در مجلس نمایندگان و مجلس سنا در جریان اجلاس "شورای آمریکائیان اسرائیلیتبار" در فلوریدا گزارش کرده است.
البته در متن خبرِ صدای آمریکا، چنین اظهارنظری از طرف پلوسی و شومر دیده نمیشود. با این حال، اگر این خبر صحت داشته باشد؛ قابل توجه آن دسته از دولتمردان و اصلاحطلبانی که تصور میکنند با ورود رئیس جمهوری دمکرات به کاخ سفید؛ معجزهای رخ خواهد داد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
این همه عجله برای چه؟
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل برای دیداری غیر مترقبه با مایک پمپئو وزیر خارجۀ آمریکا راهی بروکسل شده است. نتانیاهو این دیدار را "مهم" توصیف کرده و آن را عمدتاً به "توقف تهاجم ایران و نیروی نیابتیاش در شمال" - اشاره به حزب الله لبنان" - مربوط دانسته است.
عجلهای که در برنامهریزی این دیدار صورت گرفته است؛ به نظرم عادی نمیرسد؛ خصوصاً اینکه این ملاقات در پی محکوم کردن آزمایش موشکی ایران از طرف آمریکا، بریتانیا و فرانسه به عنوان "اقدامی تحریکآمیز و ناقض قطعنامۀ 2231 شورای امنیت سازمان ملل" صورت میگیرد.
نمیخواهم در این جا به گمانهزنی بپردازم؛ اما به نظرم این دیدار ممکن است بیشتر نوعی هماهنگی برای ضربه زدن به حزبالله لبنان از راههای دیپلماتیک و یا حتی نظامی به عنوان یکی از بازوهای ایران در منطقه باشد. با این حساب، احتمال بالا گرفتن تشنج در آن نقطه از خاورمیانه دور از انتظار نیست.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل برای دیداری غیر مترقبه با مایک پمپئو وزیر خارجۀ آمریکا راهی بروکسل شده است. نتانیاهو این دیدار را "مهم" توصیف کرده و آن را عمدتاً به "توقف تهاجم ایران و نیروی نیابتیاش در شمال" - اشاره به حزب الله لبنان" - مربوط دانسته است.
عجلهای که در برنامهریزی این دیدار صورت گرفته است؛ به نظرم عادی نمیرسد؛ خصوصاً اینکه این ملاقات در پی محکوم کردن آزمایش موشکی ایران از طرف آمریکا، بریتانیا و فرانسه به عنوان "اقدامی تحریکآمیز و ناقض قطعنامۀ 2231 شورای امنیت سازمان ملل" صورت میگیرد.
نمیخواهم در این جا به گمانهزنی بپردازم؛ اما به نظرم این دیدار ممکن است بیشتر نوعی هماهنگی برای ضربه زدن به حزبالله لبنان از راههای دیپلماتیک و یا حتی نظامی به عنوان یکی از بازوهای ایران در منطقه باشد. با این حساب، احتمال بالا گرفتن تشنج در آن نقطه از خاورمیانه دور از انتظار نیست.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
برنامۀ موشکی ایران در دستور کار غربیها
اعضای شورای امنیت سازمان ملل امروز در پشت درهای بسته موضوع آزمایش موشکی اخیر ایران را مورد بررسی قرار میدهند.
کشورهای غربی مدعیاند که موشک آزمایش شده قابلیت حمل کلاهک هستهای داشته و بنابراین نقض قطعنامۀ 2231 شورای امنیت سازمان ملل به شمار میرود.
در مقابل، ایران ضمن رد ادعای آنها در مورد قابلیت حمل کلاهک هستهایِ موشک جدید، منعی برای آزمایشهای موشکی خود بر اساس قطعنامههای شورای امنیت نمیبیند.
قطعنامۀ 2231 عمدتاً مربوط به تعهدات هستهای ایران در چارچوب برجام است؛ اما از آنجا که دولت ترامپ از برجام خارج شده است؛ استناد مقامهای آمریکایی به نقض قطعنامه از طرف ایران، از نظرحقوقی با ابهاماتی روبروست.
با این حال، بریتانیا و فرانسه که بر پایبندی خود به برجام اصرار دارند؛ همسو با آمریکا ایران را به نقض قطعنامه متهم کرده و خواستار تشکیل جلسۀ شورای امنیت در این باره شدهاند.
هنوز مشخص نیست که شورای امنیت چه تصمیمی در بارۀ آزمایش موشکی ایران خواهد گرفت؛ ولی ظاهراً آمریکا میکوشد تا اعضای شورای امنیت را به ارائۀ تفسیر روشنتری از قطعنامۀ 2231 در بخش مربوط به برنامۀ موشکی ایران متقاعد یا وادار سازد و در این مورد همراهی بریتانیا و فرانسه را نیز با خود دارد.
به هر حال، کشورهای غربی در صدد اعمال محدودیتهای موشکی مشخصی بر ایران از طریق شورای امنیت هستند و به نظر نمیرسد که روسیه و چین هم در این زمینه به مقابله با آنها برخیزند
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
اعضای شورای امنیت سازمان ملل امروز در پشت درهای بسته موضوع آزمایش موشکی اخیر ایران را مورد بررسی قرار میدهند.
کشورهای غربی مدعیاند که موشک آزمایش شده قابلیت حمل کلاهک هستهای داشته و بنابراین نقض قطعنامۀ 2231 شورای امنیت سازمان ملل به شمار میرود.
در مقابل، ایران ضمن رد ادعای آنها در مورد قابلیت حمل کلاهک هستهایِ موشک جدید، منعی برای آزمایشهای موشکی خود بر اساس قطعنامههای شورای امنیت نمیبیند.
قطعنامۀ 2231 عمدتاً مربوط به تعهدات هستهای ایران در چارچوب برجام است؛ اما از آنجا که دولت ترامپ از برجام خارج شده است؛ استناد مقامهای آمریکایی به نقض قطعنامه از طرف ایران، از نظرحقوقی با ابهاماتی روبروست.
با این حال، بریتانیا و فرانسه که بر پایبندی خود به برجام اصرار دارند؛ همسو با آمریکا ایران را به نقض قطعنامه متهم کرده و خواستار تشکیل جلسۀ شورای امنیت در این باره شدهاند.
هنوز مشخص نیست که شورای امنیت چه تصمیمی در بارۀ آزمایش موشکی ایران خواهد گرفت؛ ولی ظاهراً آمریکا میکوشد تا اعضای شورای امنیت را به ارائۀ تفسیر روشنتری از قطعنامۀ 2231 در بخش مربوط به برنامۀ موشکی ایران متقاعد یا وادار سازد و در این مورد همراهی بریتانیا و فرانسه را نیز با خود دارد.
به هر حال، کشورهای غربی در صدد اعمال محدودیتهای موشکی مشخصی بر ایران از طریق شورای امنیت هستند و به نظر نمیرسد که روسیه و چین هم در این زمینه به مقابله با آنها برخیزند
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad