پس به کدامین گناه؟
خبرگزاری میزان ارگان خبررسانی قوۀ قضائیه در پاسخ به ادعاها و اتهامات برادر مرحوم عجمیان در بارۀ دکتر حمید قرهحسنلو ضمن ارائۀ توضیحاتی تأکید کرده است:
"این ادعا که حمید قرهحسنلو دست شهید را شکسته یا با چاقو ضرباتی به شهید وارد کرده است هیچگونه سند و مدرکی دال بر این موضوع در پرونده و میدان جنایت وجود ندارد و علاوه بر آن، مطابق گزارش پزشکی قانونی، شکستگی مورد اشاره اصولا در جسم شهید مظلوم وجود نداشته است. همچنین نه تنها تصاویر روز حادثه نیز نشان می دهد چاقویی در دست حمید قرهحسنلو نبوده است بلکه هیچ ادعا و یا مطلبی در پرونده مبنی بر حمل چاقو از سوی قرهحسنلو مطرح نشده است و نقشی در قتل نداشته است......اینکه حمید قرهحسنلو در سه منطقه حضور داشته و سه نفر را هم زده است و... که هیچ کدام از این ادعاها در روند رسیدگی به اثبات نرسیده است؛ در آن روز طلبهای هم در نزدیکی محل شهادت شهید از سوی عدهای از اغتشاشگران مورد ضرب و جرح شدید قرار گرفته بود و حسب اظهارات حمید قرهحسنلو وی پس از معاینه طلبه و با توجه به زنده بودن وی از مردم تقاضا کرد که ایشان را به بیمارستان انتقال دهند و در تحقیقاتی که از طلبه مضروب صورت گرفت هم ایشان اظهار داشت در زمانی که به جهت صدمات وارده از سوی اغتشاشگران در حالت نیمه هوشیاری قرار داشت شنیده است که شخصی با بیان اینکه دکتر هست از مردمی که اطراف وی بودند خواسته که اجازه دهند وی را معاینه کند و گفت به دکتر برسانید."
با این توضیحات، قوۀ قضائیه ممکن است به افکار عمومی توضیح دهد که پس به چه دلیل و به کدامین گناه دکتر حمید قرهحسنلو با آن کیفیت بازداشت و به 15 سال حبس به صورت نفیبلد در زندان یزد محکوم شده است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
خبرگزاری میزان ارگان خبررسانی قوۀ قضائیه در پاسخ به ادعاها و اتهامات برادر مرحوم عجمیان در بارۀ دکتر حمید قرهحسنلو ضمن ارائۀ توضیحاتی تأکید کرده است:
"این ادعا که حمید قرهحسنلو دست شهید را شکسته یا با چاقو ضرباتی به شهید وارد کرده است هیچگونه سند و مدرکی دال بر این موضوع در پرونده و میدان جنایت وجود ندارد و علاوه بر آن، مطابق گزارش پزشکی قانونی، شکستگی مورد اشاره اصولا در جسم شهید مظلوم وجود نداشته است. همچنین نه تنها تصاویر روز حادثه نیز نشان می دهد چاقویی در دست حمید قرهحسنلو نبوده است بلکه هیچ ادعا و یا مطلبی در پرونده مبنی بر حمل چاقو از سوی قرهحسنلو مطرح نشده است و نقشی در قتل نداشته است......اینکه حمید قرهحسنلو در سه منطقه حضور داشته و سه نفر را هم زده است و... که هیچ کدام از این ادعاها در روند رسیدگی به اثبات نرسیده است؛ در آن روز طلبهای هم در نزدیکی محل شهادت شهید از سوی عدهای از اغتشاشگران مورد ضرب و جرح شدید قرار گرفته بود و حسب اظهارات حمید قرهحسنلو وی پس از معاینه طلبه و با توجه به زنده بودن وی از مردم تقاضا کرد که ایشان را به بیمارستان انتقال دهند و در تحقیقاتی که از طلبه مضروب صورت گرفت هم ایشان اظهار داشت در زمانی که به جهت صدمات وارده از سوی اغتشاشگران در حالت نیمه هوشیاری قرار داشت شنیده است که شخصی با بیان اینکه دکتر هست از مردمی که اطراف وی بودند خواسته که اجازه دهند وی را معاینه کند و گفت به دکتر برسانید."
با این توضیحات، قوۀ قضائیه ممکن است به افکار عمومی توضیح دهد که پس به چه دلیل و به کدامین گناه دکتر حمید قرهحسنلو با آن کیفیت بازداشت و به 15 سال حبس به صورت نفیبلد در زندان یزد محکوم شده است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
درباره روایت احمد زیدآبادی از سیاست در ذهن و زندگی یونانیان
«سیاست در ذهن و زندگی یونانیان»، آخرین کتابی است که به قلم احمد زیدآبادی راهی بازار کتاب شده است. زیدآبادی را بیشتر بهعنوان روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی میشناسند، اما در سالهای اخیر او جدا از انتشار کتابهای خاطرات خود، کتابی نیز با نام «الزامات سیاست در عصر ملت ـ دولت» نوشت که ازقضا مورد استقبال گستردهای نیز قرار گرفت و در بازار کساد کتاب در ایران، به چاپ نهم رسیده است. اصل سخن زیدآبادی در آن کتاب این سخن است که با توجه به هژمونی الگوی ملت ـ دولت در جهان پساوستفالیایی، لازم است که در ایران نیز توجه به این امر در اولویت سیاست قرار بگیرد؛ هرچند چنین مسئله حیاتی و بنیادینی، در دهههای اخیر زیر سایه ایدئولوژیهای فراملی و اهداف اتوپیایی جهانوطنی قرار گرفته است. زیدآبادی در آن کتاب البته اشارهای هم به صورتبندیهای دیگر نظامهای سیاسی نظیر قبیله، دولت ـ شهر و امپراطوری کرده و به خوانندگان وعده داده بود که مضامین این کتاب را در آثاری دیگر به طور مفصل مورد بررسی قرار دهد. الوعده وفا و اینک کتاب «سیاست در ذهن و زندگی یونانیان»، به بررسی زیستجهان یونانیان بهعنوان مهمترین نظامهای مبتنی بر دولت ـ شهر پرداخته است؛ اثری در ششفصل که عناوین فصولاش از این قرار هستند: برآمدن تمدن یونان، پیروزی در مقابل ایران، توسعه فلسفه و بیثباتی سیاسی، افلاطون و سودای حکومت کامل، ارسطو و سودای حد وسط و مقدونیها و پایان کار تمدن یونانی......(بقیه مطلب در لینک زیر ملاحظه شود.)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/news/culture/dastan-ywnan-bastan
«سیاست در ذهن و زندگی یونانیان»، آخرین کتابی است که به قلم احمد زیدآبادی راهی بازار کتاب شده است. زیدآبادی را بیشتر بهعنوان روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی میشناسند، اما در سالهای اخیر او جدا از انتشار کتابهای خاطرات خود، کتابی نیز با نام «الزامات سیاست در عصر ملت ـ دولت» نوشت که ازقضا مورد استقبال گستردهای نیز قرار گرفت و در بازار کساد کتاب در ایران، به چاپ نهم رسیده است. اصل سخن زیدآبادی در آن کتاب این سخن است که با توجه به هژمونی الگوی ملت ـ دولت در جهان پساوستفالیایی، لازم است که در ایران نیز توجه به این امر در اولویت سیاست قرار بگیرد؛ هرچند چنین مسئله حیاتی و بنیادینی، در دهههای اخیر زیر سایه ایدئولوژیهای فراملی و اهداف اتوپیایی جهانوطنی قرار گرفته است. زیدآبادی در آن کتاب البته اشارهای هم به صورتبندیهای دیگر نظامهای سیاسی نظیر قبیله، دولت ـ شهر و امپراطوری کرده و به خوانندگان وعده داده بود که مضامین این کتاب را در آثاری دیگر به طور مفصل مورد بررسی قرار دهد. الوعده وفا و اینک کتاب «سیاست در ذهن و زندگی یونانیان»، به بررسی زیستجهان یونانیان بهعنوان مهمترین نظامهای مبتنی بر دولت ـ شهر پرداخته است؛ اثری در ششفصل که عناوین فصولاش از این قرار هستند: برآمدن تمدن یونان، پیروزی در مقابل ایران، توسعه فلسفه و بیثباتی سیاسی، افلاطون و سودای حکومت کامل، ارسطو و سودای حد وسط و مقدونیها و پایان کار تمدن یونانی......(بقیه مطلب در لینک زیر ملاحظه شود.)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/news/culture/dastan-ywnan-bastan
هممیهن
داستـان یونـان باستـان
درباره روایت احمد زیدآبادی از سیاست در ذهن و زندگی یونانیان
اعلام موضع!
هر رخداد و مشکل و فاجعهای که در هر گوشهٔ جهان اتفاق میافتد، ما ایرانیها بیش از آنکه در صدد ریشهیابی، ارائهٔ راهحل و یا اقدامی برای جلوگیری از تکرار آن باشیم، "اعلام موضع" خود و دیگران در برابر آن اتفاق را تنها امر تعیینکننده در ماجرا میپنداریم!
بعد هم بر سر همین "اعلام مواضع" چنان به جان هم میافتیم که اصل آن اتفاق، فراموش و یا به حاشیه رانده میشود.
بیدلیل نیست که در جامعهٔ ما "حرفدرمانی" جای هر نوع تلاش عملی و محاسبهپذیر را برای رویارویی با انواع مشکلات و فجایع گرفته و باعث استمرار و انباشت آنها میشود.
در دههٔ 60 هر اتفاقی که در داخل و خارج رخ میداد، عدهای دور میافتادند تا از "موضع" افراد مشهور در جامعه نسبت به آن اتفاق مطلع شده و یا اساساً آنان را برای "اعلام موضع" تحت فشار قرار دهند!
از جمله گویا یکی از علمای سنتی را تحت فشار گذاشته بودند که موضعش را در برابر حادثه و یا اظهارنظری خاص روشن کند. او هم از رفتار آن جماعت به تنگ میآید و با زبان مطایبه اعلام میکند که "موضعش را عمل کرده" و به همین دلیل قادر به هیچگونه موضعگیری نیست!
اینکه بیوقفه اعلام کنیم موضع من در مقابل فلان بحران، چنین است و چنان است، کمکی به بهبود اوضاع نمیکند و به طور قطع جایگزینی برای تحلیلِ روشن و راهکار مشخص و معطوف به حل مشکل یا جلوگیری از تکرار آن هم محسوب نمیشود.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
هر رخداد و مشکل و فاجعهای که در هر گوشهٔ جهان اتفاق میافتد، ما ایرانیها بیش از آنکه در صدد ریشهیابی، ارائهٔ راهحل و یا اقدامی برای جلوگیری از تکرار آن باشیم، "اعلام موضع" خود و دیگران در برابر آن اتفاق را تنها امر تعیینکننده در ماجرا میپنداریم!
بعد هم بر سر همین "اعلام مواضع" چنان به جان هم میافتیم که اصل آن اتفاق، فراموش و یا به حاشیه رانده میشود.
بیدلیل نیست که در جامعهٔ ما "حرفدرمانی" جای هر نوع تلاش عملی و محاسبهپذیر را برای رویارویی با انواع مشکلات و فجایع گرفته و باعث استمرار و انباشت آنها میشود.
در دههٔ 60 هر اتفاقی که در داخل و خارج رخ میداد، عدهای دور میافتادند تا از "موضع" افراد مشهور در جامعه نسبت به آن اتفاق مطلع شده و یا اساساً آنان را برای "اعلام موضع" تحت فشار قرار دهند!
از جمله گویا یکی از علمای سنتی را تحت فشار گذاشته بودند که موضعش را در برابر حادثه و یا اظهارنظری خاص روشن کند. او هم از رفتار آن جماعت به تنگ میآید و با زبان مطایبه اعلام میکند که "موضعش را عمل کرده" و به همین دلیل قادر به هیچگونه موضعگیری نیست!
اینکه بیوقفه اعلام کنیم موضع من در مقابل فلان بحران، چنین است و چنان است، کمکی به بهبود اوضاع نمیکند و به طور قطع جایگزینی برای تحلیلِ روشن و راهکار مشخص و معطوف به حل مشکل یا جلوگیری از تکرار آن هم محسوب نمیشود.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
روا و ناروا در سخن احمد خاتمی
سید احمد خاتمی گفته است: "من امام جمعه مردم متدین هستم که با عشق به نماز جمعه میآیند."
بله. در همۀ جوامع و در همۀ ادیان همینطور است. کسی از آقای احمد خاتمی انتظار ندارد که امام جمعۀ مردم غیرمتدین یا دیندارانی متفاوت از حامیان خود باشد! آنچه از وی انتظار میرود، به رسمیت شناختن حقوق غیرمتدینان و دینداران متفاوت از فهم خود است. او اگر حقوقی برای این دو دسته به رسیمت میشناسد، لازم است توضیح دهد که آن حقوق کدام است؟ و اگر به رسمیت نمیشناسد، اصولاً از حق هیچ نوع مسئولیت حکومتی از جمله تصدی رسمی امامت جمعه در یک ملت- دولت که اساسش بر حقوق برابر عموم اتباع استوار است، برخوردار نیست و فقط میتواند در متن جامعۀ مدنی امام جمعۀ مردم متدین علاقمند به خود باشد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سید احمد خاتمی گفته است: "من امام جمعه مردم متدین هستم که با عشق به نماز جمعه میآیند."
بله. در همۀ جوامع و در همۀ ادیان همینطور است. کسی از آقای احمد خاتمی انتظار ندارد که امام جمعۀ مردم غیرمتدین یا دیندارانی متفاوت از حامیان خود باشد! آنچه از وی انتظار میرود، به رسمیت شناختن حقوق غیرمتدینان و دینداران متفاوت از فهم خود است. او اگر حقوقی برای این دو دسته به رسیمت میشناسد، لازم است توضیح دهد که آن حقوق کدام است؟ و اگر به رسمیت نمیشناسد، اصولاً از حق هیچ نوع مسئولیت حکومتی از جمله تصدی رسمی امامت جمعه در یک ملت- دولت که اساسش بر حقوق برابر عموم اتباع استوار است، برخوردار نیست و فقط میتواند در متن جامعۀ مدنی امام جمعۀ مردم متدین علاقمند به خود باشد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
آن سیصد میلیون چه شد؟!
حالا که ریاست قوۀ قضائیه از "ضبط اموال" در هنگام جلب افراد سخن به میان آورده، بد نیست من هم از "اموالی" که 23 سال پیش در هنگام بازداشتم در منزل ضبط شد و هرگز برگردانده نشد، یادی کنم.
در جریان تفتیش منزل ما، چند جلد کتاب امانتگرفتهشده از کتابخانۀ پارکشهر، تمام فیشبرداریهای مربوط به پایاننامۀ دکترایم، متن یک تحقیق در بارۀ ترتیبات امنیتی خلیج فارس، چند نامۀ شخصی، نوارهای ویدئویی کارتونِ مورد استفادۀ بچهها و پاسپورتی که به تازگی صادر شده بود، به عنوان "مدارک بالقوۀ جرم" جمعآوری و ضبط شد. تقاضای دریافت "رسید" کردم. مأموران فرمی اداری به همراه نداشتند و با اصرار من نام اقلام ضبط شده را روی برگی که از دفترچۀ مدرسۀ پسرم کَندم، یادداشت کردند.
این اقلام نه فقط هرگز پس داده نشد، بلکه زمانی هم که از داخل زندان اوین مرا با تمام اثاثیه و البسه به بازداشتگاه مخفی 59 منتقل کردند، پس از بازگشتم به زندان اوین، آنها را هم پس ندادند به طوری که من جز یک دست لباس زندان آه در بساط نداشتم تا آنجا که پس از صدور حکم آزادی موقت با سپردن وثیقه، مجبور شدم در داخل زندان شلواری را از آقای عمادالدین باقی قرض بگیرم!
تلاشهای بعدی من برای پس گرفتن این اقلام به جایی نرسید و از آن پس، به رغم یک تلاش بیوقفۀ شش ماهه، هرگز روی هیچ نوع پاسپورتی هم به خود ندیدم!
ماجرای این اموال دیگر حالا به تاریخ پیوسته و قاعدتاً اثری از آنها باقی نمانده است، اما اخیراً در خاطرات روزانۀ مرحوم هاشمی رفسنجانی به نکتهای در مورد بازداشتم در سال 79 برخوردم که به نظرم بسیار حائز اهمیت است.
مرحوم هاشمی در شرح خود از ماجرای نشست سران قوای وقت، به نقل قولی از علی لاریجانی رئیس سازمان صدا و سیما در آن زمان اشاره کرده که طبق آن، آقای لاریجانی مدعی شده است که به هنگام بازداشت زیدآبادی، سیصد میلیون تومان از منزلش کشف و ضبط شده است!
با سیصد میلیون تومانِ آن موقع میشد 20 واحد آپارتمانی 80 متری در محلۀ پونک خرید. به عبارت دیگر، سیصد میلیون تومان در آن زمان معادل حدود 150 میلیارد تومان امروز بوده است!
حالا پرسش من این است که اگر چنین پولی به قول آقای لاریجانی از منزل من کشف و ضبط شده، چه بر سر آن آمده است؟ منتظر پاسخ میمانم!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حالا که ریاست قوۀ قضائیه از "ضبط اموال" در هنگام جلب افراد سخن به میان آورده، بد نیست من هم از "اموالی" که 23 سال پیش در هنگام بازداشتم در منزل ضبط شد و هرگز برگردانده نشد، یادی کنم.
در جریان تفتیش منزل ما، چند جلد کتاب امانتگرفتهشده از کتابخانۀ پارکشهر، تمام فیشبرداریهای مربوط به پایاننامۀ دکترایم، متن یک تحقیق در بارۀ ترتیبات امنیتی خلیج فارس، چند نامۀ شخصی، نوارهای ویدئویی کارتونِ مورد استفادۀ بچهها و پاسپورتی که به تازگی صادر شده بود، به عنوان "مدارک بالقوۀ جرم" جمعآوری و ضبط شد. تقاضای دریافت "رسید" کردم. مأموران فرمی اداری به همراه نداشتند و با اصرار من نام اقلام ضبط شده را روی برگی که از دفترچۀ مدرسۀ پسرم کَندم، یادداشت کردند.
این اقلام نه فقط هرگز پس داده نشد، بلکه زمانی هم که از داخل زندان اوین مرا با تمام اثاثیه و البسه به بازداشتگاه مخفی 59 منتقل کردند، پس از بازگشتم به زندان اوین، آنها را هم پس ندادند به طوری که من جز یک دست لباس زندان آه در بساط نداشتم تا آنجا که پس از صدور حکم آزادی موقت با سپردن وثیقه، مجبور شدم در داخل زندان شلواری را از آقای عمادالدین باقی قرض بگیرم!
تلاشهای بعدی من برای پس گرفتن این اقلام به جایی نرسید و از آن پس، به رغم یک تلاش بیوقفۀ شش ماهه، هرگز روی هیچ نوع پاسپورتی هم به خود ندیدم!
ماجرای این اموال دیگر حالا به تاریخ پیوسته و قاعدتاً اثری از آنها باقی نمانده است، اما اخیراً در خاطرات روزانۀ مرحوم هاشمی رفسنجانی به نکتهای در مورد بازداشتم در سال 79 برخوردم که به نظرم بسیار حائز اهمیت است.
مرحوم هاشمی در شرح خود از ماجرای نشست سران قوای وقت، به نقل قولی از علی لاریجانی رئیس سازمان صدا و سیما در آن زمان اشاره کرده که طبق آن، آقای لاریجانی مدعی شده است که به هنگام بازداشت زیدآبادی، سیصد میلیون تومان از منزلش کشف و ضبط شده است!
با سیصد میلیون تومانِ آن موقع میشد 20 واحد آپارتمانی 80 متری در محلۀ پونک خرید. به عبارت دیگر، سیصد میلیون تومان در آن زمان معادل حدود 150 میلیارد تومان امروز بوده است!
حالا پرسش من این است که اگر چنین پولی به قول آقای لاریجانی از منزل من کشف و ضبط شده، چه بر سر آن آمده است؟ منتظر پاسخ میمانم!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
راهکارهای دهگانۀ رئیسی و بیانیۀ نهایی سران کشورهای اسلامی
پیشنهادهای دهگانۀ سیدابراهیم رئیسی برای مقابله با اسرائیل و حل بحران در نوار غزه، چه مقدار در بیانیۀ نهایی اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در ریاض بازتاب پیدا کرده است؟ به نظرم یک - بیستم آن هم مورد توجه قرار نگرفته است!
این موضوع به روشنی نشان میدهد که بین نگاه جمهوری اسلامی به مسئلۀ فلسطین با نگاه دیگر کشورهای اسلامی، فاصلۀ زیادی وجود دارد. علت اصلی این فاصله این است که کشورهای اسلامی خود را به عنوان "دولت" تعریف میکنند و از قواعد تعریفشده در نظام بینالملل فراتر نمیروند، حال آنکه گرایش غالب در جمهوری اسلامی التفاتی به محدودههای مشخص کارکرد یک دولت در نظام کنونی جهان ندارد و خود را همچنان یک"سازمان انقلابی" در حوزۀ خارجی میبیند. از همین رو، موضع جمهوری اسلامی به هر میزان که با مواضع"سازمانهای انقلابی" همسویش در خاورمیانه نزدیک است با مواضع دولتهای منطقه فاصله دارد.
روزگاری زندهیاد دکتر علی شریعتی از تضاد نهضت و نهاد سخن گفته بود. او به دلیل آنکه خود انقلابی بود، از نهضت و انقلاب دائمی در برابر نهاد و نظام دفاع میکرد؛ امری که در دنیای واقعی نه ممکن است و نه مطلوب. جمهوری اسلامی البته بر "نظام" بودن خود اصرار میورزد، اما عملکردش در دو حوزۀ داخلی و خارجی نشان میدهد که بین نظام یا نهضت بودن، همچنان در کشمکش و تعارض است و قادر به انتخاب نهایی بین یکی از آن دو نیست. نتیجه این میشود که رئیس جمهور نظام به عنوان یکی از سران یک نهاد به شدت محافظهکار اسلامی در اجلاس آن حضور پیدا میکند اما راهکارها و پیشنهادهایش برای حل یک بحران منطقهای همچون رهبر یک سازمان انقلابی آزاد از محدودیتهای یک دولت و یا به عبارتی آزاد از هفت دولت است! برای همین نیز پیشنهادهایش مورد توجه دیگر دولتها قرار نمیگیرد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
پیشنهادهای دهگانۀ سیدابراهیم رئیسی برای مقابله با اسرائیل و حل بحران در نوار غزه، چه مقدار در بیانیۀ نهایی اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در ریاض بازتاب پیدا کرده است؟ به نظرم یک - بیستم آن هم مورد توجه قرار نگرفته است!
این موضوع به روشنی نشان میدهد که بین نگاه جمهوری اسلامی به مسئلۀ فلسطین با نگاه دیگر کشورهای اسلامی، فاصلۀ زیادی وجود دارد. علت اصلی این فاصله این است که کشورهای اسلامی خود را به عنوان "دولت" تعریف میکنند و از قواعد تعریفشده در نظام بینالملل فراتر نمیروند، حال آنکه گرایش غالب در جمهوری اسلامی التفاتی به محدودههای مشخص کارکرد یک دولت در نظام کنونی جهان ندارد و خود را همچنان یک"سازمان انقلابی" در حوزۀ خارجی میبیند. از همین رو، موضع جمهوری اسلامی به هر میزان که با مواضع"سازمانهای انقلابی" همسویش در خاورمیانه نزدیک است با مواضع دولتهای منطقه فاصله دارد.
روزگاری زندهیاد دکتر علی شریعتی از تضاد نهضت و نهاد سخن گفته بود. او به دلیل آنکه خود انقلابی بود، از نهضت و انقلاب دائمی در برابر نهاد و نظام دفاع میکرد؛ امری که در دنیای واقعی نه ممکن است و نه مطلوب. جمهوری اسلامی البته بر "نظام" بودن خود اصرار میورزد، اما عملکردش در دو حوزۀ داخلی و خارجی نشان میدهد که بین نظام یا نهضت بودن، همچنان در کشمکش و تعارض است و قادر به انتخاب نهایی بین یکی از آن دو نیست. نتیجه این میشود که رئیس جمهور نظام به عنوان یکی از سران یک نهاد به شدت محافظهکار اسلامی در اجلاس آن حضور پیدا میکند اما راهکارها و پیشنهادهایش برای حل یک بحران منطقهای همچون رهبر یک سازمان انقلابی آزاد از محدودیتهای یک دولت و یا به عبارتی آزاد از هفت دولت است! برای همین نیز پیشنهادهایش مورد توجه دیگر دولتها قرار نمیگیرد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
اردوغان و جهتگیری تازه!
رجب طیب اردوغان رهبر تنها کشور اسلامی بود که در دوران به قدرت رسیدن جناح راست افراطی و نژادپرست در اسرائیل، با آنان گرم گرفت و به دیدارشان رفت و روابط کشورش با آنان را ترمیم کرد.
او اکنون نسبت به دیگر رهبران کشورهای اسلامی به استثنای رهبران جمهوری اسلامی، زبانی بسیار صریحتر و تندتر در مقابل حملۀ دولت نتانیاهو به نوارغزه در پیش گرفته است.
به شخصیتی تا این اندازه بیثبات و متغیر نمیتوان خیلی اعتماد کرد چه به دوستیهایش و چه به دشمنیهایش. او در طول زمامداریش به قدری در سیاست خارجی خود تغییر جهتِ آنی داده که عموم کشورها را نسبت به هدف غایی خود کلافه و سردرگم کرده است.
افزون بر این، خودش هم در مقابله با کردهای مخالف در داخل و آن سوی مرز، رفتاری داشته که به سختی میتوان به صداقت او در حملات لفظی و بدون عملش به اسرائیل اطمینان کرد.
سیاست از عهد باستان تاکنون به جز موارد استثنایی، سرشار از ریاکاری بوده است، اما در دوران مدرن گویی بر غلظت آن در مواردی افزوده شده است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
رجب طیب اردوغان رهبر تنها کشور اسلامی بود که در دوران به قدرت رسیدن جناح راست افراطی و نژادپرست در اسرائیل، با آنان گرم گرفت و به دیدارشان رفت و روابط کشورش با آنان را ترمیم کرد.
او اکنون نسبت به دیگر رهبران کشورهای اسلامی به استثنای رهبران جمهوری اسلامی، زبانی بسیار صریحتر و تندتر در مقابل حملۀ دولت نتانیاهو به نوارغزه در پیش گرفته است.
به شخصیتی تا این اندازه بیثبات و متغیر نمیتوان خیلی اعتماد کرد چه به دوستیهایش و چه به دشمنیهایش. او در طول زمامداریش به قدری در سیاست خارجی خود تغییر جهتِ آنی داده که عموم کشورها را نسبت به هدف غایی خود کلافه و سردرگم کرده است.
افزون بر این، خودش هم در مقابله با کردهای مخالف در داخل و آن سوی مرز، رفتاری داشته که به سختی میتوان به صداقت او در حملات لفظی و بدون عملش به اسرائیل اطمینان کرد.
سیاست از عهد باستان تاکنون به جز موارد استثنایی، سرشار از ریاکاری بوده است، اما در دوران مدرن گویی بر غلظت آن در مواردی افزوده شده است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
جدا کردن زوجهای جوان افتخاری دارد؟
قرار است سعیده شفیعی و نسیم سلطانبیگی دو روزنامهنگاری که به اتهام انتشار گزارشهای اقتصادی و اجتماعیشان در ماهنامهای اینترنتی به اسم "خط صلح" هر کدام به سه سال و نیم زندان محکوم شدهاند، روز سهشنبه به منظور اجرای حکم، خود را به زندان اوین معرفی کنند.
دستگاههای امنیتی، ماهنامۀ مذکور را منسوب به گروههای برانداز خارج از کشور میدانند و از همین رو، این دو روزنامهنگار به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی، از سوی دستگاه قضایی محکوم به تحمل حبس شدهاند.
این در حالی است که این دو روزنامهنگار، به گروه و جریانی که ماهنامۀ "خط صلح" به آن نسبت داده میشود، کوچکترین سمپاتی و علاقهای نداشتهاند و به دلیل اینکه این نشریۀ اینترنتی با چهرههای سیاسی داخلی از جمله شماری از نمایندگان مجلس مصاحبه میکرده، آن را رسانهای "مجاز" میدانستهاند.
با این وصف، واقعاً چه دلیلی برای زندانی کردن این دو خبرنگار وجود دارد؟ چرا باید روزنامهنگارانی که گویا میانهای هم با مبارزۀ سیاسی ندارند، به این راحتی محکوم به تحمل حبس شوند؟ خانم شفیعی به تازگی ازدواج کرده و فرستادن او به زندان، کانون خانوادۀ تازه شکلگرفتۀ آنان را دچار بحران میکند. حسن همایون همسر خانم شفیعی از نهایی شدن حکم محکومیت همسرش به قدری آشفتهخاطر شده است که به سختی میتوان او را دلداری داد. از هم پاشاندن خانوادهها و ایجاد فراق بین زوجهای جوان، واقعاً چه افتخاری دارد که برخی از نهادها در این وانفسای جهانی بر آن اصرار میورزند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
قرار است سعیده شفیعی و نسیم سلطانبیگی دو روزنامهنگاری که به اتهام انتشار گزارشهای اقتصادی و اجتماعیشان در ماهنامهای اینترنتی به اسم "خط صلح" هر کدام به سه سال و نیم زندان محکوم شدهاند، روز سهشنبه به منظور اجرای حکم، خود را به زندان اوین معرفی کنند.
دستگاههای امنیتی، ماهنامۀ مذکور را منسوب به گروههای برانداز خارج از کشور میدانند و از همین رو، این دو روزنامهنگار به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی، از سوی دستگاه قضایی محکوم به تحمل حبس شدهاند.
این در حالی است که این دو روزنامهنگار، به گروه و جریانی که ماهنامۀ "خط صلح" به آن نسبت داده میشود، کوچکترین سمپاتی و علاقهای نداشتهاند و به دلیل اینکه این نشریۀ اینترنتی با چهرههای سیاسی داخلی از جمله شماری از نمایندگان مجلس مصاحبه میکرده، آن را رسانهای "مجاز" میدانستهاند.
با این وصف، واقعاً چه دلیلی برای زندانی کردن این دو خبرنگار وجود دارد؟ چرا باید روزنامهنگارانی که گویا میانهای هم با مبارزۀ سیاسی ندارند، به این راحتی محکوم به تحمل حبس شوند؟ خانم شفیعی به تازگی ازدواج کرده و فرستادن او به زندان، کانون خانوادۀ تازه شکلگرفتۀ آنان را دچار بحران میکند. حسن همایون همسر خانم شفیعی از نهایی شدن حکم محکومیت همسرش به قدری آشفتهخاطر شده است که به سختی میتوان او را دلداری داد. از هم پاشاندن خانوادهها و ایجاد فراق بین زوجهای جوان، واقعاً چه افتخاری دارد که برخی از نهادها در این وانفسای جهانی بر آن اصرار میورزند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
همهپرسی؟ سلمنا! با چه مکانیسمی؟
سید ابراهیم رئیسی پس از بازگشت از ریاض گفته است: "ما در این اجلاس بهخلاف آنچه برخی درباره آینده مسئله فلسطین در قالب راهکار دودولت بیان کردند، راهکاری کاملاً دموکراتیک مبتنی بر مراجعه به آرای همه فلسطینیان اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی برای تعیین سرنوشتشان ارائه کردهایم."
طبعاً هر راهکاری نیازمند مکانیسم اجرایی است. پرسش من از آقای رئیسی و دیگر مسئولان جمهوری اسلامی این است که مکانیسم اجرایی مورد نظر شما برای مراجعه به آراء برای حل مسئلۀ فلسطین چیست؟
یعنی مشخصاً قرار است:
1. چه نهادی مسئول برگزاری همه پرسی شود؟
2. کدام جمعیت مشخص، مورد پرسش قرار گیرند؟
3. آیا جمعیت یهودی ساکن در اسرائیل هم مشمول همهپرسی خواهند بود؟
4.اگر اکثریت شرکت کنندگان در همه پرسی، به راه حل دو کشوری رأی دهند، آیا جمهوری اسلامی آن را خواهد پذیرفت؟
در واقع بدون پاسخ روشن و شفاف به این پرسشهای چهارگانه، سخن از همه پرسی برای حل مسئلۀ فلسطین فاقد محتوای حقیقی خواهد بود.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سید ابراهیم رئیسی پس از بازگشت از ریاض گفته است: "ما در این اجلاس بهخلاف آنچه برخی درباره آینده مسئله فلسطین در قالب راهکار دودولت بیان کردند، راهکاری کاملاً دموکراتیک مبتنی بر مراجعه به آرای همه فلسطینیان اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی برای تعیین سرنوشتشان ارائه کردهایم."
طبعاً هر راهکاری نیازمند مکانیسم اجرایی است. پرسش من از آقای رئیسی و دیگر مسئولان جمهوری اسلامی این است که مکانیسم اجرایی مورد نظر شما برای مراجعه به آراء برای حل مسئلۀ فلسطین چیست؟
یعنی مشخصاً قرار است:
1. چه نهادی مسئول برگزاری همه پرسی شود؟
2. کدام جمعیت مشخص، مورد پرسش قرار گیرند؟
3. آیا جمعیت یهودی ساکن در اسرائیل هم مشمول همهپرسی خواهند بود؟
4.اگر اکثریت شرکت کنندگان در همه پرسی، به راه حل دو کشوری رأی دهند، آیا جمهوری اسلامی آن را خواهد پذیرفت؟
در واقع بدون پاسخ روشن و شفاف به این پرسشهای چهارگانه، سخن از همه پرسی برای حل مسئلۀ فلسطین فاقد محتوای حقیقی خواهد بود.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
جنتلمن تمام عیار
به مناسب وفات زندهیاد دکتر هرمیداس باوند
در زمانهای که بلا و مصیبت ربع مسکون را فرا گرفته است، دکتر داود هرمیداسباوند، شخصیت سیاسی، دیپلمات برجسته و چهرۀ علمی در حوزۀ روابط بینالملل در 89 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
زندهیاد دکتر باوند از تباری بلند و مبارز بود. پدرش امیرمؤید سوادکوهی، رئیس کل قشون مازندران، از مخالفان قرارداد 1919 و یکی از ستمدیدگانِ استبداد رضاشاه بود.
مرحوم باوند نیز به لحاظ سیاسی گام در راه پدر نهاد و به عشق استقلال و آزادی ایران، در کنار تحصیلات دانشگاهی و فعالیتهای دیپلماتیک، وارد حوزۀ عمل و اقدام سیاسی شد و به جرگۀ رهبران جبهۀ ملی درآمد.
زندهیاد باوند نگاهی تخصصی و متعادل به نظام بینالملل و جایگاه ایران...(بقیه در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/news/title-one/jntlmn-tmam-yar
به مناسب وفات زندهیاد دکتر هرمیداس باوند
در زمانهای که بلا و مصیبت ربع مسکون را فرا گرفته است، دکتر داود هرمیداسباوند، شخصیت سیاسی، دیپلمات برجسته و چهرۀ علمی در حوزۀ روابط بینالملل در 89 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
زندهیاد دکتر باوند از تباری بلند و مبارز بود. پدرش امیرمؤید سوادکوهی، رئیس کل قشون مازندران، از مخالفان قرارداد 1919 و یکی از ستمدیدگانِ استبداد رضاشاه بود.
مرحوم باوند نیز به لحاظ سیاسی گام در راه پدر نهاد و به عشق استقلال و آزادی ایران، در کنار تحصیلات دانشگاهی و فعالیتهای دیپلماتیک، وارد حوزۀ عمل و اقدام سیاسی شد و به جرگۀ رهبران جبهۀ ملی درآمد.
زندهیاد باوند نگاهی تخصصی و متعادل به نظام بینالملل و جایگاه ایران...(بقیه در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/news/title-one/jntlmn-tmam-yar
فلسطيني آواره و زاويهاي كه گشود!
تحت تاثير فضاي انقلابي و غالب بر جامعه در دوران جواني و نوجوانيام، من هم ماجراي فلسطين را از همان عينكي مينگريستم كه انقلابيها مينگرند.
يك چريك بلندپايه فلسطيني اما نگاه مرا در مورد مساله فلسطين دگرگون كرد و آن چريك «صلاح خلف» معروف به ابواياد مرد شماره سه سازمان آزاديبخش فلسطين - پس از ابوعمار و ابوجهاد - بود.
ابواياد مصاحبه مفصلي با اريك رولو، روزنامهنگار مشهور فرانسوي به عمل آورده كه به صورت كتابي به نام «فلسطيني آواره» تدوين شده است. اين كتاب را مهندس حميد نوحي، استاد بازنشسته دانشگاه علم و صنعت به دقت به فارسي برگردانده و من آن را در اواخر دهه شصت مطالعه كردم. كتاب ابواياد به پرحرفيهاي بيپايه و اساس و ادعاهاي پرطمطراق ولي پوچِ ديگر كساني كه در باره فلسطين اظهارنظر ميكردند، شباهتي نداشت. نوعي واقعبيني صادقانه در سراسر كتاب موج ميزد و همين واقعبيني بود كه ذهن مرا به شدت متاثر كرد و چه بسا مسير فكريام را نيز تغيير جهت داد.
ابواياد ضمن شرحي از تاريخ تلخ و دردآور آوارگي فلسطينيها و عملكرد سركوبگرانه دولت اسراييل، وقتي بحث به راهحل مساله فلسطين ميرسد، درست مثل كسي حرف ميزند كه روي زمين راه ميرود و از سوداهاي متوهمانه انقلابي و چريكي به كلي فاصله دارد.
جمله كليدي و تكاندهنده ابواياد اين است كه هم يهوديها و هم فلسطينيها، تمام سرزمين فلسطين تاريخي را براي خود ميخواستند، اما سازمان ملل آن را به دو سهم تقسيم كرد. يهوديها سهم اختصاص يافته به خود را پذيرفتند و سهم فلسطينيها را هم گرفتند، اما فلسطينيها سهم خود را رد كردند و همه چيز را از دست دادند.
در واقع، ابواياد با اين جمله، به نقد استراتژي عربها در رد تقسيم فلسطين به دو كشور عرب و يهود توسط سازمان ملل در سال 1947 برميخيزد و بر اين باور است كه رد كردن يك امتياز نصفه نيمه در يك منازعه، ضامن به دست آوردن تمام آن نيست، بلكه واگذاري آن به حريف يا دشمن است. چنين سخني از سوي چريكي كه نظريهپرداز جنبش انقلابي در سازمان الفتح محسوب ميشد و حتي به «تروتسكي فلسطين» نيز شهرت داشت، دريچه تازهاي به روي ذهن من گشود.
ابواياد اما در همين نقطه متوقف نميشد. او در دهه 70 ميلادي در حالي كه استراتژي تمام سازمانهاي چريكي تحت پوشش ساف از جمله الفتح، نابودي هويت يهودي اسراييل به معناي تشكيل كشوري سكولار از رود تا دريا، با حقوق برابر تمام ساكنان مسلمان و يهودي و مسيحي آن بود، سخن از تشكيل يك «mini state» در كرانه باختري و نوار غزه با پايتختي بيتالمقدس شرقي به ميان ميآورد.
در واقع، در زماني كه تودههاي فلسطيني در انتظار نابودي اسراييل بيتاب شده بودند، ابواياد به اين نتيجه رسيده بود كه با توجه به واقعيات روي زمين و نوع توازن قوا، فلسطينيها چيزي بيش از اين به دست نخواهند آورد.
ابواياد در همين زمينه به حضور خود، در گردهمايي پرشوري در يكي از اردوگاههاي آوارگان فلسطيني در يكي از كشورهاي همجوار فلسطين اشاره ميكند. در آن گردهمايي مردم آواره سخت مشتاق شنيدن خبر تاريخ قريبالوقوع نابودي اسراييل از دهان ابواياد و ديگر رهبران جنبش الفتح بودهاند تا براي بازگشت به خانههاي پدري خود آماده شوند.
ابواياد اما چگونه ميتوانست به آن مردم مشتاق و به هيجان آمده بگويد كه آنچه در سر او ميگذرد با آنچه آنان در انتظار شنيدنش هستند، شباهتي ندارد؟
در حقيقت، وصفي كه ابواياد در مورد شرايط آن گردهمايي به دست ميدهد، تراژدي عميقا تلخ و ناگواري است كه به خصوص براي چهرههاي واقعنگر در درون جنبشهاي انقلابي و چريكي پيش ميآيد. اين نوع چهرهها، گاه در معرض انتخابي به غايت دشوار قرار ميگيرند؛ انتخاب بين بيانِ حقيقتي كه از وراي آرمانها و آرزوها و توهمات، خود را بر آنان عيان كرده است يا ناديده گرفتن آن حقيقت و تداوم همراهي با عواطف و هيجانات توده مردمي كه تحت تاثير وعدههاي آنان در انتظار وقوع معجزهاي براي نابودي سريع دشمن نشستهاند؟ انتخاب رهبران چريكي معمولا گزينه دوم است، اما سرانجام لحظه حقيقت براي آنان فرا ميرسد، چه لحظه هولانگيزي!
@ahmadzeidabad
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/209051/
تحت تاثير فضاي انقلابي و غالب بر جامعه در دوران جواني و نوجوانيام، من هم ماجراي فلسطين را از همان عينكي مينگريستم كه انقلابيها مينگرند.
يك چريك بلندپايه فلسطيني اما نگاه مرا در مورد مساله فلسطين دگرگون كرد و آن چريك «صلاح خلف» معروف به ابواياد مرد شماره سه سازمان آزاديبخش فلسطين - پس از ابوعمار و ابوجهاد - بود.
ابواياد مصاحبه مفصلي با اريك رولو، روزنامهنگار مشهور فرانسوي به عمل آورده كه به صورت كتابي به نام «فلسطيني آواره» تدوين شده است. اين كتاب را مهندس حميد نوحي، استاد بازنشسته دانشگاه علم و صنعت به دقت به فارسي برگردانده و من آن را در اواخر دهه شصت مطالعه كردم. كتاب ابواياد به پرحرفيهاي بيپايه و اساس و ادعاهاي پرطمطراق ولي پوچِ ديگر كساني كه در باره فلسطين اظهارنظر ميكردند، شباهتي نداشت. نوعي واقعبيني صادقانه در سراسر كتاب موج ميزد و همين واقعبيني بود كه ذهن مرا به شدت متاثر كرد و چه بسا مسير فكريام را نيز تغيير جهت داد.
ابواياد ضمن شرحي از تاريخ تلخ و دردآور آوارگي فلسطينيها و عملكرد سركوبگرانه دولت اسراييل، وقتي بحث به راهحل مساله فلسطين ميرسد، درست مثل كسي حرف ميزند كه روي زمين راه ميرود و از سوداهاي متوهمانه انقلابي و چريكي به كلي فاصله دارد.
جمله كليدي و تكاندهنده ابواياد اين است كه هم يهوديها و هم فلسطينيها، تمام سرزمين فلسطين تاريخي را براي خود ميخواستند، اما سازمان ملل آن را به دو سهم تقسيم كرد. يهوديها سهم اختصاص يافته به خود را پذيرفتند و سهم فلسطينيها را هم گرفتند، اما فلسطينيها سهم خود را رد كردند و همه چيز را از دست دادند.
در واقع، ابواياد با اين جمله، به نقد استراتژي عربها در رد تقسيم فلسطين به دو كشور عرب و يهود توسط سازمان ملل در سال 1947 برميخيزد و بر اين باور است كه رد كردن يك امتياز نصفه نيمه در يك منازعه، ضامن به دست آوردن تمام آن نيست، بلكه واگذاري آن به حريف يا دشمن است. چنين سخني از سوي چريكي كه نظريهپرداز جنبش انقلابي در سازمان الفتح محسوب ميشد و حتي به «تروتسكي فلسطين» نيز شهرت داشت، دريچه تازهاي به روي ذهن من گشود.
ابواياد اما در همين نقطه متوقف نميشد. او در دهه 70 ميلادي در حالي كه استراتژي تمام سازمانهاي چريكي تحت پوشش ساف از جمله الفتح، نابودي هويت يهودي اسراييل به معناي تشكيل كشوري سكولار از رود تا دريا، با حقوق برابر تمام ساكنان مسلمان و يهودي و مسيحي آن بود، سخن از تشكيل يك «mini state» در كرانه باختري و نوار غزه با پايتختي بيتالمقدس شرقي به ميان ميآورد.
در واقع، در زماني كه تودههاي فلسطيني در انتظار نابودي اسراييل بيتاب شده بودند، ابواياد به اين نتيجه رسيده بود كه با توجه به واقعيات روي زمين و نوع توازن قوا، فلسطينيها چيزي بيش از اين به دست نخواهند آورد.
ابواياد در همين زمينه به حضور خود، در گردهمايي پرشوري در يكي از اردوگاههاي آوارگان فلسطيني در يكي از كشورهاي همجوار فلسطين اشاره ميكند. در آن گردهمايي مردم آواره سخت مشتاق شنيدن خبر تاريخ قريبالوقوع نابودي اسراييل از دهان ابواياد و ديگر رهبران جنبش الفتح بودهاند تا براي بازگشت به خانههاي پدري خود آماده شوند.
ابواياد اما چگونه ميتوانست به آن مردم مشتاق و به هيجان آمده بگويد كه آنچه در سر او ميگذرد با آنچه آنان در انتظار شنيدنش هستند، شباهتي ندارد؟
در حقيقت، وصفي كه ابواياد در مورد شرايط آن گردهمايي به دست ميدهد، تراژدي عميقا تلخ و ناگواري است كه به خصوص براي چهرههاي واقعنگر در درون جنبشهاي انقلابي و چريكي پيش ميآيد. اين نوع چهرهها، گاه در معرض انتخابي به غايت دشوار قرار ميگيرند؛ انتخاب بين بيانِ حقيقتي كه از وراي آرمانها و آرزوها و توهمات، خود را بر آنان عيان كرده است يا ناديده گرفتن آن حقيقت و تداوم همراهي با عواطف و هيجانات توده مردمي كه تحت تاثير وعدههاي آنان در انتظار وقوع معجزهاي براي نابودي سريع دشمن نشستهاند؟ انتخاب رهبران چريكي معمولا گزينه دوم است، اما سرانجام لحظه حقيقت براي آنان فرا ميرسد، چه لحظه هولانگيزي!
@ahmadzeidabad
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/209051/
روزنامه اعتماد
فلسطيني آواره و زاويهاي كه گشود!
احمد زيدآبادي
عقل غریزی و نگرانی بیمورد ظریف!
محمد جواد ظریف نگران ورود ایران به جنگ در نوارغزه است. او از نامهنگاری برخی افراد و محافل داخلی به رهبری برای متقاعد کردن وی به ورود به جنگ خبر داده است. آقای ظریف ورود جمهوری اسلامی و حزبالله به جنگ غزه را آرزوی اسرائیل دانسته است.
من گمان نمیکنم احتمال ورود جمهوری اسلامی به جنگ با اسرائیل آنقدر جدی باشد که باعث نگرانی شود. در شرایط شکننده و بحرانی، طبعاً هر حادثۀ غیرمنتظرهای میتواند آتش جنگ را شعلهور سازد. این پدیده را باید به حساب "عدم قطعیت" در امور انسانی گذاشت. اما تا آنجا که به تصمیم و ارادۀ زمامداران مربوط می شود، هیچ نشانه و گرایش جدی از احتمال ورود به جنگ توسط جمهوری اسلامی دیده نمیشود. اینکه سرنوشت نوارغزه در جنگ جاری در چه سمت و سویی رقم خواهد خورد نیز به نظرم در اصل تصمیم به عدم ورود به جنگ تأثیری ندارد.
در واقع این همان پراگماتیسم و عقلانیت غریزی است که به وقت خطر و تهدید، در نظام جمهوری اسلامی خود را ظاهر میکند. سال قبل، در تحلیل و ارزیابی شرایط کشور بارها بر همین نکته تأکید کردم، اما بسیاری از افراد با رد قاطع این نظر، اصرار میکردند که قدرت یکدستسازیشده، بهرهای از تدبیر پراگماتیستی برای بقای خود ندارد و با بروز هر بحرانی، دست به ماجراجویی و عملیات انتحاری خواهد زد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
محمد جواد ظریف نگران ورود ایران به جنگ در نوارغزه است. او از نامهنگاری برخی افراد و محافل داخلی به رهبری برای متقاعد کردن وی به ورود به جنگ خبر داده است. آقای ظریف ورود جمهوری اسلامی و حزبالله به جنگ غزه را آرزوی اسرائیل دانسته است.
من گمان نمیکنم احتمال ورود جمهوری اسلامی به جنگ با اسرائیل آنقدر جدی باشد که باعث نگرانی شود. در شرایط شکننده و بحرانی، طبعاً هر حادثۀ غیرمنتظرهای میتواند آتش جنگ را شعلهور سازد. این پدیده را باید به حساب "عدم قطعیت" در امور انسانی گذاشت. اما تا آنجا که به تصمیم و ارادۀ زمامداران مربوط می شود، هیچ نشانه و گرایش جدی از احتمال ورود به جنگ توسط جمهوری اسلامی دیده نمیشود. اینکه سرنوشت نوارغزه در جنگ جاری در چه سمت و سویی رقم خواهد خورد نیز به نظرم در اصل تصمیم به عدم ورود به جنگ تأثیری ندارد.
در واقع این همان پراگماتیسم و عقلانیت غریزی است که به وقت خطر و تهدید، در نظام جمهوری اسلامی خود را ظاهر میکند. سال قبل، در تحلیل و ارزیابی شرایط کشور بارها بر همین نکته تأکید کردم، اما بسیاری از افراد با رد قاطع این نظر، اصرار میکردند که قدرت یکدستسازیشده، بهرهای از تدبیر پراگماتیستی برای بقای خود ندارد و با بروز هر بحرانی، دست به ماجراجویی و عملیات انتحاری خواهد زد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ما که میخواستیم اما امان از این سازشکاران که نگذاشتند!
شیخ علیرضا پناهیان: "جریان سازشکار میگوید حالا که با یک مذاکره میشود کار را حل کرد، چرا باید صدمه ببینیم و بچهها و خانوادهها کشته شوند. این جریان همیشه طرف صلح، سلامت و عافیت را میگیرد. اینها حرفهای درشت میزنند، نه درست. هیچوقت نمیگذارند که به نتیجه برسید که الان زمان مقاومت و جنگ است."
الان دقیقاً کدام جریان سازشکار پای محکمی در قدرت رسمی دارد که مانع "مقاومت" و "جنگ" این افراد میشود؟ همۀ امور دست خود این افراد است. اگر واقعاً میخواهند و میتوانند جنگ کنند، چرا دست روی دست گذاشتهاند؟ و اگر نمیخواهند و نمیتوانند دیگر چرا تقصیر آن را به گردن جریان سازشکار میاندازند؟ درست به همین دلیل است که انذار و هشدار افرادی مانند آقای ظریف نسبت به وقوع جنگی که تصمیم و ارادهای برای ورود به آن وجود ندارد، نه فقط بیدلیل است بلکه به همفکران آقای پناهیان این بهانه را میدهد که به هواداران آتشینمزاج خود اعلام کنند: "ما که میخواستیم اما این سازشکاران نگذاشتند!"
این وضعیت مرا به یاد یکی از همولایتیهای دعواگری میاندازد که نقلش بماند برای بعد...
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabd
شیخ علیرضا پناهیان: "جریان سازشکار میگوید حالا که با یک مذاکره میشود کار را حل کرد، چرا باید صدمه ببینیم و بچهها و خانوادهها کشته شوند. این جریان همیشه طرف صلح، سلامت و عافیت را میگیرد. اینها حرفهای درشت میزنند، نه درست. هیچوقت نمیگذارند که به نتیجه برسید که الان زمان مقاومت و جنگ است."
الان دقیقاً کدام جریان سازشکار پای محکمی در قدرت رسمی دارد که مانع "مقاومت" و "جنگ" این افراد میشود؟ همۀ امور دست خود این افراد است. اگر واقعاً میخواهند و میتوانند جنگ کنند، چرا دست روی دست گذاشتهاند؟ و اگر نمیخواهند و نمیتوانند دیگر چرا تقصیر آن را به گردن جریان سازشکار میاندازند؟ درست به همین دلیل است که انذار و هشدار افرادی مانند آقای ظریف نسبت به وقوع جنگی که تصمیم و ارادهای برای ورود به آن وجود ندارد، نه فقط بیدلیل است بلکه به همفکران آقای پناهیان این بهانه را میدهد که به هواداران آتشینمزاج خود اعلام کنند: "ما که میخواستیم اما این سازشکاران نگذاشتند!"
این وضعیت مرا به یاد یکی از همولایتیهای دعواگری میاندازد که نقلش بماند برای بعد...
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabd
وقتی فریاد به جایی نمیرسد!
آنچه درون و اطراف بیمارستان الشفای غزه جریان دارد، دیگر رمقی برای سوگ و ماتم باقی نگذاشته است.
در این منطقه از جهان، سیاست و جنگ هر دو، به طرز غیرقابلِ تصوری خشن شده است. چه میتوان کرد جز فریاد زدن؟ در این زمانه اما به قولِ یغمای جندقی:
آنچه البته به جائی نرسد فریاد است!
چه روزهای نحس و وحشتانگیزی! بدی و مصیبت انتها ندارد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
آنچه درون و اطراف بیمارستان الشفای غزه جریان دارد، دیگر رمقی برای سوگ و ماتم باقی نگذاشته است.
در این منطقه از جهان، سیاست و جنگ هر دو، به طرز غیرقابلِ تصوری خشن شده است. چه میتوان کرد جز فریاد زدن؟ در این زمانه اما به قولِ یغمای جندقی:
آنچه البته به جائی نرسد فریاد است!
چه روزهای نحس و وحشتانگیزی! بدی و مصیبت انتها ندارد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دربارۀ دیدار سران آمریکا و چین در سانفرانسیسکو
پکن دوباره در خاورمیانه شگفتی میآفریند؟
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا قرار است امروز با شیجینپینگ همتای چینی خود در حاشیۀ اجلاس سران سازمان همکاری آسیا – اقیانوسیه (اَپک) در سانفرانسیسکو دیدار و گفتوگو کند.
مقامهای آمریکایی فهرستی بسیار طولانی از مسائل و مشکلات بینالمللی تهیه کردهاند تا رهبران دو کشور، آنها را به بحث و گفتوگو بگذارند. تحولات دریای چین، مسئلۀ تایوان، جنگ اوکراین، توافقات نظامی، اختلافات تجاری، هوش مصنوعی و جنگ اسرائیل و حماس در نوارغزه، تنها بخشی از موضوعاتی است که در دستور کار مذاکرات دو طرف قرار دارد.
آنچه در این میان برای مردم خاورمیانه اهمیت دارد، نوع توافق احتمالی آمریکا و چین در مورد جنگ در نوارغزه است که میتواند بر سرنوشت منطقه تأثیر بگذارد.
درحالیکه آمریکا بر «حق دفاع اسرائیل در برابر حماس» و نابودی این سازمان تأکید دارد، چینیها در مجموع موضع محتاطانهای را در برابر جنگ در نوارغزه در پیش گرفتهاند. چینیها ضمن حمایت از اعلام آتشبس در جنگ، خواهان برگزاری کنفرانس صلح بینالمللی با هدف دستیابی به راهحل دوکشوری برای پایان منازعۀ بین اسرائیل و فلسطینیها شدهاند. این موضعگیری در کنار انتقاد پکن از نوع واکنش اسرائیل به عملیات طوفانالاقصی، نارضایتی دولت بنیامین نتانیاهو را در پی داشته است. دولت نتانیاهو از اینکه چین از «حق دفاع اسرائیل در برابر حملۀ حماس» حمایت نکرده، اظهار ناخشنودی کرده است. در پاسخ به ناخشنودی اسرائیل، دولت چین در عبارتی کلی بر «حق تمام کشورها برای دفاع از خود» مهر تأیید زده است.
با این حال، آنچه میتواند نقش به نسبت حاشیهای چین در منازعۀ بین اسرائیل و فلسطینیها را پررنگ کند، توانایی این کشور در کمک به پیشگیری از فراگیر شدن جنگ در خاورمیانه است. دولت بایدن یکی از محورهای اصلی سیاست خود در برابر جنگ در نوارغزه را محدود ماندن منازعه به همین منطقۀ کوچک، تعیین کرده است و با تمام قوا میکوشد تا جمهوری اسلامی و گروههای همسو با آن را در لبنان و سوریه و عراق و یمن از باز کردن جبهۀ تازهای علیه اسرائیل باز دارد. به رغم این، آمریکا به دلیل روابط تشنجآمیز خود با جمهوری اسلامی و گروههای متحدش در منطقه، به محدودیتهای خود در این زمینه واقف است و از همین رو، به همکاری چینیها در این باره بینیاز نیست. چینیها با همۀ کشورهای خاورمیانه از اسرائیل و کشورهای عربی گرفته تا فلسطینیها و جمهوری اسلامی روابط عادی دارند و در این میان بهخصوص نوع رابطۀ آنها با جمهوری اسلامی میتواند به پیشگیری از گسترش دامنۀ جنگ در منطقه بسیار کمککننده باشد.
مسئولان آمریکایی اعلام کردهاند که جلوگیری از گسترش جنگ....(بقیۀ مطلب در لینک زیر قابل دسترسی است)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/news/title-one/pkn-dwbarh-dr-khawrmyanh-shgfty-my-afrynd
پکن دوباره در خاورمیانه شگفتی میآفریند؟
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا قرار است امروز با شیجینپینگ همتای چینی خود در حاشیۀ اجلاس سران سازمان همکاری آسیا – اقیانوسیه (اَپک) در سانفرانسیسکو دیدار و گفتوگو کند.
مقامهای آمریکایی فهرستی بسیار طولانی از مسائل و مشکلات بینالمللی تهیه کردهاند تا رهبران دو کشور، آنها را به بحث و گفتوگو بگذارند. تحولات دریای چین، مسئلۀ تایوان، جنگ اوکراین، توافقات نظامی، اختلافات تجاری، هوش مصنوعی و جنگ اسرائیل و حماس در نوارغزه، تنها بخشی از موضوعاتی است که در دستور کار مذاکرات دو طرف قرار دارد.
آنچه در این میان برای مردم خاورمیانه اهمیت دارد، نوع توافق احتمالی آمریکا و چین در مورد جنگ در نوارغزه است که میتواند بر سرنوشت منطقه تأثیر بگذارد.
درحالیکه آمریکا بر «حق دفاع اسرائیل در برابر حماس» و نابودی این سازمان تأکید دارد، چینیها در مجموع موضع محتاطانهای را در برابر جنگ در نوارغزه در پیش گرفتهاند. چینیها ضمن حمایت از اعلام آتشبس در جنگ، خواهان برگزاری کنفرانس صلح بینالمللی با هدف دستیابی به راهحل دوکشوری برای پایان منازعۀ بین اسرائیل و فلسطینیها شدهاند. این موضعگیری در کنار انتقاد پکن از نوع واکنش اسرائیل به عملیات طوفانالاقصی، نارضایتی دولت بنیامین نتانیاهو را در پی داشته است. دولت نتانیاهو از اینکه چین از «حق دفاع اسرائیل در برابر حملۀ حماس» حمایت نکرده، اظهار ناخشنودی کرده است. در پاسخ به ناخشنودی اسرائیل، دولت چین در عبارتی کلی بر «حق تمام کشورها برای دفاع از خود» مهر تأیید زده است.
با این حال، آنچه میتواند نقش به نسبت حاشیهای چین در منازعۀ بین اسرائیل و فلسطینیها را پررنگ کند، توانایی این کشور در کمک به پیشگیری از فراگیر شدن جنگ در خاورمیانه است. دولت بایدن یکی از محورهای اصلی سیاست خود در برابر جنگ در نوارغزه را محدود ماندن منازعه به همین منطقۀ کوچک، تعیین کرده است و با تمام قوا میکوشد تا جمهوری اسلامی و گروههای همسو با آن را در لبنان و سوریه و عراق و یمن از باز کردن جبهۀ تازهای علیه اسرائیل باز دارد. به رغم این، آمریکا به دلیل روابط تشنجآمیز خود با جمهوری اسلامی و گروههای متحدش در منطقه، به محدودیتهای خود در این زمینه واقف است و از همین رو، به همکاری چینیها در این باره بینیاز نیست. چینیها با همۀ کشورهای خاورمیانه از اسرائیل و کشورهای عربی گرفته تا فلسطینیها و جمهوری اسلامی روابط عادی دارند و در این میان بهخصوص نوع رابطۀ آنها با جمهوری اسلامی میتواند به پیشگیری از گسترش دامنۀ جنگ در منطقه بسیار کمککننده باشد.
مسئولان آمریکایی اعلام کردهاند که جلوگیری از گسترش جنگ....(بقیۀ مطلب در لینک زیر قابل دسترسی است)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/news/title-one/pkn-dwbarh-dr-khawrmyanh-shgfty-my-afrynd
hammihanonline.ir
پکن دوباره در خاورمیانه شگفتی میآفریند؟
دربارۀ دیدار سران آمریکا و چین در سانفرانسیسکو
سلمان رشدی و جایزۀ صلح؟
گویا مرکز واتسلاو هاولِ نیویورک "جایزۀ صلح" خود را به سلمان رشدی نویسندۀ کتاب "آیههای شیطانی" اهدا کرده است!
به نظرم سلمان رشدی شایستۀ هر نوع جایزهای که در این جهان باشد، بدون تردید شایستۀ دریافت "جایزۀ صلح" نیست!
رشدی را میتوان قربانی قلم و باورهای خود دانست اما آیا این موضوع به معنای خدمت او به صلح است؟ کتاب آیههای شیطانی او آیا جز جریحهدار کردن عواطف بسیاری از مسلمانان و دامن زدن به نارواداری و خصومتِ بین فرهنگ ها، ثمر دیگری هم داشته است؟
انتخاب آقای رشدی برای اعطای جایزۀ "صلح" به او از سوی یک مرکز فرهنگی، به نظرم فقط از سر لجاجت و دهنکجی به جمعیتی بزرگ از مردم جهان و به قصد تحریک آنان به نارواداری فرهنگی صورت گرفته است، وگرنه از میان انواع و اقسام جایزه، چرا باید جایزۀ صلح به او می دادند؟
این کار مصداق ضربالمثل "برعکس نهند نام زنگی، کافور!" است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabadi
گویا مرکز واتسلاو هاولِ نیویورک "جایزۀ صلح" خود را به سلمان رشدی نویسندۀ کتاب "آیههای شیطانی" اهدا کرده است!
به نظرم سلمان رشدی شایستۀ هر نوع جایزهای که در این جهان باشد، بدون تردید شایستۀ دریافت "جایزۀ صلح" نیست!
رشدی را میتوان قربانی قلم و باورهای خود دانست اما آیا این موضوع به معنای خدمت او به صلح است؟ کتاب آیههای شیطانی او آیا جز جریحهدار کردن عواطف بسیاری از مسلمانان و دامن زدن به نارواداری و خصومتِ بین فرهنگ ها، ثمر دیگری هم داشته است؟
انتخاب آقای رشدی برای اعطای جایزۀ "صلح" به او از سوی یک مرکز فرهنگی، به نظرم فقط از سر لجاجت و دهنکجی به جمعیتی بزرگ از مردم جهان و به قصد تحریک آنان به نارواداری فرهنگی صورت گرفته است، وگرنه از میان انواع و اقسام جایزه، چرا باید جایزۀ صلح به او می دادند؟
این کار مصداق ضربالمثل "برعکس نهند نام زنگی، کافور!" است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabadi
این عزت است؟
وقتی پای شاخصهای رفاه به میان میآید، برخی مسئولان جمهوری اسلامی به زبان بیزبانی اعلام میکنند که رفاه به چه کار میآید؟ عوضش برایتان "عزت" به ارمغان آوردهایم!
شما را به خدا تنفس در این دود غلیظ و کُشندهای که میبینید، عزتی دارد؟ عزت در این جهان این است که مردم هوای پاک و تمیز استنشاق کنند. در میان ترافیکِ سرسامآور اسیر نشوند. در مصرف انرژی مقتصد باشند. چرخ زندگیشان بچرخد. هشتشان در گرو نهشان نباشد. احساس آزادی و آرامش کنند. اعصابشان راحت باشد. سرشار از امید و حس سربلندی و افتخار باشند. به حقوق یکدیگر احترام بگذارند.
اینها عزت است! اینها نشانۀ مدیریت درست است. فقدان اینها یعنی بدبختی! یعنی سرافکندگی! یعنی مدیریت ناسالم و ناکارآمد!
اگر مدیریت دارید، اگر هنر دارید، اگر توانایی دارید، از شدت این آلودگی بکاهید. ترافیک مرگبار را سامان دهید. مصرف بیرویۀ آلایندهها را پایین بیاورید. اینها مسائل اصلی این کشور است. بقیهاش حرف مفت است.
در واقع خداوند با باد و باران گاه به گاهی ما را زنده نگه داشته است. دو هفته خبری از باد و باران نشود، همۀ ما مردهایم!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
وقتی پای شاخصهای رفاه به میان میآید، برخی مسئولان جمهوری اسلامی به زبان بیزبانی اعلام میکنند که رفاه به چه کار میآید؟ عوضش برایتان "عزت" به ارمغان آوردهایم!
شما را به خدا تنفس در این دود غلیظ و کُشندهای که میبینید، عزتی دارد؟ عزت در این جهان این است که مردم هوای پاک و تمیز استنشاق کنند. در میان ترافیکِ سرسامآور اسیر نشوند. در مصرف انرژی مقتصد باشند. چرخ زندگیشان بچرخد. هشتشان در گرو نهشان نباشد. احساس آزادی و آرامش کنند. اعصابشان راحت باشد. سرشار از امید و حس سربلندی و افتخار باشند. به حقوق یکدیگر احترام بگذارند.
اینها عزت است! اینها نشانۀ مدیریت درست است. فقدان اینها یعنی بدبختی! یعنی سرافکندگی! یعنی مدیریت ناسالم و ناکارآمد!
اگر مدیریت دارید، اگر هنر دارید، اگر توانایی دارید، از شدت این آلودگی بکاهید. ترافیک مرگبار را سامان دهید. مصرف بیرویۀ آلایندهها را پایین بیاورید. اینها مسائل اصلی این کشور است. بقیهاش حرف مفت است.
در واقع خداوند با باد و باران گاه به گاهی ما را زنده نگه داشته است. دو هفته خبری از باد و باران نشود، همۀ ما مردهایم!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بیمارستان شفا در امان نماند
بهرغم فشارهای فزایندۀ بینالمللی و هشدار سازمان بهداشت جهانی، ارتش اسرائیل نیروهایش را به داخل بیمارستان شفا در شهر غزه فرستاد و بخشی از آن را به اشغال خود درآورد. اسرائیل مدعی است که گروه اسلامگرای حماس مرکز اصلی فرماندهی و تسلیحات و تجهیزات نظامی خود را در تونلهای زیرِ بیمارستان مستقر کرده و بنابراین حمله به بیمارستان یک «هدف مشروع نظامی» به شمار میرود. مقامهای حماس و مسئولان بیمارستان اما این ادعا را بهشدت رد میکنند؛ در بیمارستان شفا که به دلیل نبود سوخت و قطع برق، صدها بیمار و نوزاد زودرس جان خود را از دست داده و یا همچنان با مرگ دستوپنجه نرم میکنند، هزاران غیرنظامی فلسطینی پناه گرفتهاند. ارتش اسرائیل مدعی است که شبهنظامیان حماس در بین غیرنظامیها پنهان شدهاند و از همین رو، پس از ورود سربازان به داخل بیمارستان، بخشهای مختلف آن را برای شناسایی نیروهای حماس بازرسی میکنند. پس از عملیات طوفانالاقصی که چهل روز پیش اتفاق افتاد، جنگی بین اسرائیل و نیروهای حماس در نوارغزه آغاز شده است که به لحاظ تلفات انسانی و قربانی شدن غیرنظامیان، بهندرت میتوان نمونهای برای آن در چند دهۀ اخیر پیدا کرد. .
اسرائیلیها تلفات خود در عملیات طوفانالاقصی را حدود 1200 کشته و حدود 250 اسیر تخمین زدهاند و در مقابل، وزارت بهداشت تشکیلات حماس در نوارغزه تلفات غیرنظامیان فلسطینی را نزدیک به 12 هزار نفر اعلام کرده است.
بروز تلفات بیسابقه در کنار آوارگی دوبارۀ اکثریت مردم ساکن غزه، بهرغم بازتاب گستردۀ جهانی آن، نتوانسته به خاموش شدن شعلههای جنگ کمک کند. سران احزاب اسرائیل بهطور یکصدا اعلام کردهاند که هدفشان از جنگ، برچیدن ساختارهای تشکیلات حکومتی حماس در نوارغزه، نابودی سازمان نظامی آن و تخریب صدها کیلومتر تونلِ مورد استفادۀ گردانهای عزالدین قسام در اعماق زمین است و تا زمانی که این هدف تحقق پیدا نکند، به جنگ خود در نوارغزه ادامه خواهند داد حتی اگر «تمام دنیا در مقابل آنها ایستادگی کند!» هدف حماس اما مقابله با تهاجم ارتش اسرائیل و وادارکردن آن به پذیرش آتشبس دائمی برای احیای ساختارهای سیاسی و نظامی خود در نوارغزه است.
حماس از وارد کردن تلفات سنگین به نیروها و تجهیزات ارتش اسرائیل بهخصوص انهدام تانکهای مرکاوا خبرهای متعددی منتشر کرده است، اما ارتش اسرائیل فقط کشته شدن 47 نظامی خود را از زمان آغاز جنگ زمینی در نوارغزه تأیید میکند.
در واقع، با اشغال بیمارستان شفا در شهر غزه، اسرائیل دیگر هدف اعلامشدۀ مهمی برای حمله به آن در این شهر ندارد. به عبارت دیگر، بیمارستان شفا را میتوان آخرین هدف ارتش اسرائیل در داخل شهر غزه دانست و بنابراین، در صورت تداوم جنگ به تدریج مسیر آن به سمت شهرهای جنوبی نوارغزه گسترش خواهد یافت.......(بقیه در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/news/title-one/bymarstan-shfa-dr-aman-nmand
بهرغم فشارهای فزایندۀ بینالمللی و هشدار سازمان بهداشت جهانی، ارتش اسرائیل نیروهایش را به داخل بیمارستان شفا در شهر غزه فرستاد و بخشی از آن را به اشغال خود درآورد. اسرائیل مدعی است که گروه اسلامگرای حماس مرکز اصلی فرماندهی و تسلیحات و تجهیزات نظامی خود را در تونلهای زیرِ بیمارستان مستقر کرده و بنابراین حمله به بیمارستان یک «هدف مشروع نظامی» به شمار میرود. مقامهای حماس و مسئولان بیمارستان اما این ادعا را بهشدت رد میکنند؛ در بیمارستان شفا که به دلیل نبود سوخت و قطع برق، صدها بیمار و نوزاد زودرس جان خود را از دست داده و یا همچنان با مرگ دستوپنجه نرم میکنند، هزاران غیرنظامی فلسطینی پناه گرفتهاند. ارتش اسرائیل مدعی است که شبهنظامیان حماس در بین غیرنظامیها پنهان شدهاند و از همین رو، پس از ورود سربازان به داخل بیمارستان، بخشهای مختلف آن را برای شناسایی نیروهای حماس بازرسی میکنند. پس از عملیات طوفانالاقصی که چهل روز پیش اتفاق افتاد، جنگی بین اسرائیل و نیروهای حماس در نوارغزه آغاز شده است که به لحاظ تلفات انسانی و قربانی شدن غیرنظامیان، بهندرت میتوان نمونهای برای آن در چند دهۀ اخیر پیدا کرد. .
اسرائیلیها تلفات خود در عملیات طوفانالاقصی را حدود 1200 کشته و حدود 250 اسیر تخمین زدهاند و در مقابل، وزارت بهداشت تشکیلات حماس در نوارغزه تلفات غیرنظامیان فلسطینی را نزدیک به 12 هزار نفر اعلام کرده است.
بروز تلفات بیسابقه در کنار آوارگی دوبارۀ اکثریت مردم ساکن غزه، بهرغم بازتاب گستردۀ جهانی آن، نتوانسته به خاموش شدن شعلههای جنگ کمک کند. سران احزاب اسرائیل بهطور یکصدا اعلام کردهاند که هدفشان از جنگ، برچیدن ساختارهای تشکیلات حکومتی حماس در نوارغزه، نابودی سازمان نظامی آن و تخریب صدها کیلومتر تونلِ مورد استفادۀ گردانهای عزالدین قسام در اعماق زمین است و تا زمانی که این هدف تحقق پیدا نکند، به جنگ خود در نوارغزه ادامه خواهند داد حتی اگر «تمام دنیا در مقابل آنها ایستادگی کند!» هدف حماس اما مقابله با تهاجم ارتش اسرائیل و وادارکردن آن به پذیرش آتشبس دائمی برای احیای ساختارهای سیاسی و نظامی خود در نوارغزه است.
حماس از وارد کردن تلفات سنگین به نیروها و تجهیزات ارتش اسرائیل بهخصوص انهدام تانکهای مرکاوا خبرهای متعددی منتشر کرده است، اما ارتش اسرائیل فقط کشته شدن 47 نظامی خود را از زمان آغاز جنگ زمینی در نوارغزه تأیید میکند.
در واقع، با اشغال بیمارستان شفا در شهر غزه، اسرائیل دیگر هدف اعلامشدۀ مهمی برای حمله به آن در این شهر ندارد. به عبارت دیگر، بیمارستان شفا را میتوان آخرین هدف ارتش اسرائیل در داخل شهر غزه دانست و بنابراین، در صورت تداوم جنگ به تدریج مسیر آن به سمت شهرهای جنوبی نوارغزه گسترش خواهد یافت.......(بقیه در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/news/title-one/bymarstan-shfa-dr-aman-nmand
hammihanonline.ir
بیمارستان شفا در امان نماند
بهرغم فشارهای فزایندۀ بینالمللی و هشدار سازمان بهداشت جهانی، ارتش اسرائیل نیروهایش را به داخل بیمارستان شفا در شهر غزه فرستاد و بخشی از آن را به اشغال خود درآ
دنیا همین است!
سالها پیش وقتی که تهدیدهای آمریکا و اسرائیل برای حمله به تأسیسات اتمی ایران به اوج خود رسیده بود، از خالد مشعل رئیس وقت دفتر سیاسی حماس پرسیدند که اگر به ایران حمله شود، شما چه میکنید؟ مشعل پاسخ داده بود: برایشان دعا میکنیم. حالا داستان جور دیگری اتفاق افتاده است. به حماس حمله شده و در ایران برای آنها دعا میکنند.
دنیا همین است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سالها پیش وقتی که تهدیدهای آمریکا و اسرائیل برای حمله به تأسیسات اتمی ایران به اوج خود رسیده بود، از خالد مشعل رئیس وقت دفتر سیاسی حماس پرسیدند که اگر به ایران حمله شود، شما چه میکنید؟ مشعل پاسخ داده بود: برایشان دعا میکنیم. حالا داستان جور دیگری اتفاق افتاده است. به حماس حمله شده و در ایران برای آنها دعا میکنند.
دنیا همین است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
جنگ و عقل و انسان!
آیا بحران محیطزیست بر روی کرۀ زمین به این علت است که بشر دوپا بسیاری از امکانات آن را خودخواهانه به خدمت خود در آورده است؟
به نظرم بخشی از علت بحران زیستمحیطی قطعاً همین است اما بخش بزرگترِ آن، ناشی از نابودی امکانات زمین در جنگهای بیرحمانه بین انسانهاست.
اگر مجموعۀ امکاناتی که از اوایل قرن 20 تاکنون در جنگهای خانمانسوز بین آدمیان دود شده و هوا رفته است، بین مردم کرۀ زمین تقسیم میشد، هر یک از افراد بشر، به سهمی وافی و کافی از ثروت جهان برای یک زندگی آبرومندانه دست پیدا میکردند، بدون آنکه آرزوی سوسیالیسم و یا ترس از کاپیتالیسم بر بسیاری از ما غالب شود.
با این حساب، آیا جنگها از هر جهت پدیدهای غیرعقلانی نیستند؟ بدون شک هستند! آیا آدمی را موجودی صاحبعقل تعریف نمیکنند؟ بله، تعریف میکنند. پس چرا بین انسانها جنگ میشود؟ به نظرم در تعریف انسان به عنوان موجود عاقل اغراق شده است! در این دوره از تاریخ به نظرم به تعریف توماس هابز از انسان رجوعی دوباره باید کرد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
آیا بحران محیطزیست بر روی کرۀ زمین به این علت است که بشر دوپا بسیاری از امکانات آن را خودخواهانه به خدمت خود در آورده است؟
به نظرم بخشی از علت بحران زیستمحیطی قطعاً همین است اما بخش بزرگترِ آن، ناشی از نابودی امکانات زمین در جنگهای بیرحمانه بین انسانهاست.
اگر مجموعۀ امکاناتی که از اوایل قرن 20 تاکنون در جنگهای خانمانسوز بین آدمیان دود شده و هوا رفته است، بین مردم کرۀ زمین تقسیم میشد، هر یک از افراد بشر، به سهمی وافی و کافی از ثروت جهان برای یک زندگی آبرومندانه دست پیدا میکردند، بدون آنکه آرزوی سوسیالیسم و یا ترس از کاپیتالیسم بر بسیاری از ما غالب شود.
با این حساب، آیا جنگها از هر جهت پدیدهای غیرعقلانی نیستند؟ بدون شک هستند! آیا آدمی را موجودی صاحبعقل تعریف نمیکنند؟ بله، تعریف میکنند. پس چرا بین انسانها جنگ میشود؟ به نظرم در تعریف انسان به عنوان موجود عاقل اغراق شده است! در این دوره از تاریخ به نظرم به تعریف توماس هابز از انسان رجوعی دوباره باید کرد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad