آهستگی سادگی
463 subscribers
86 photos
8 videos
38 files
160 links
مکانی مجازی برای ثبت منابع در باره ی آهستگی، سادگی، ساده زیستی، زندگی کمینه (مینیمال و نه مینیمالیسم)، رایگان بخشی و ...
ادمین : غلامعلی کشانی t.me/ghkesh
اولین فرسته: t.me/AhestegiSade

سایت: ghkeshani.com

و گاه فرست: t.me/gahferestghkeshani
Download Telegram
ببینیم این راه حل عملی است؟
بعضی‌ها از جمله محمدآقا (دکه‌دار بسیار محترم محلِ ما و یک نفرِ دیگر) امتحان‌اش کرده‌اند و برای‌شان جواب مثبت هم داشته.
شما هم می‌توانید تاملی کنید به این بحث و
البته جلوی خودتان را بگیرید که فورا ردّ یا تایید کنید:


http://eco-literacy.net/no-shower-no-soap/
چه خوب می‌شود اگر اعتماد به نفس‌مان برگردد و برای تایید دیگران زندگی نکنیم؛
جیب‌مان هم کم‌تر خالی شود و تازه!
وقت‌مان را هم برای درامدی مصرف نکنیم که خرج کردن‌اش به‌خودیِ خود،‌ فلاکت است،
و نهایت‌اش، بالابردن مقام خود در چشم دیگران است!

دو فرسته ی بالا هم در همین باره اند👆
https://t.me/AhestegiSadegi/297 👈

https://t.me/AhestegiSadegi/298 👈

http://eco-literacy.net/a-singer-who-said-goodbye-to-makeup/
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
نمی‌گذاشتی سیگار بکشند، پس چرا جلوی آشغال‌خوری شون نمی‌ایستی؟

https://ghkeshani.com/food-we-eat-and-the-rest/

گاه‌فرست را برای شروع جستجوی پرسش‌ها معرفی کنید:
t.me/gahferestghkeshani
متن نوشته‌ی اصلی عکس بالا، لینک‌هایی دارد که به عنوان منابعی برای آهستگی و سادگی باید باقی بمانند و مورد بحث قرار بگیرند:
پدرم ژاکتی داشت که سال‌ها می‌پوشیدش و همان‌طور که با غرور روی چوب‌لباسی براندازش می‌کرد از تمام سال‌هایی می‌گفت که این ژاکت همراهش بوده، از خاطرات و از مکان‌هایی که با این ژاکت به آن پا گذاشته. سال‌های زیادی نگذشته اما شیوه‌ی مصرف پوشاک نسل ما انگار فرسنگ‌ها با آن دوران فاصله دارد.

▪️فعالان محیط زیست می‌گویند علاقه‌ی شدید ما به مُد یا پوشاک فوری (Fast Fashion) و ارزان هر روز بیش از پیش در حال آسیب‌رساندن به محیط زیست است و صنعت پوشاک را به دومین صنعت آلوده‌کننده بعد از صنعت نفت تبدیل کرده است. سالانه نزدیک به ۵۰۰ میلیارد دلار صرف لباس‌هایی می‌شود که نه پوشیده و نه بازیافت می‌شوند - این یعنی معادل یک کامیون منسوجات در هرثانیه دفن یا سوزانده می‌شود.

▪️پوشاک یا مُد فوری اصطلاحی است که از دهه‌ی اول قرن جاری میلادی بر سر زبان‌ها افتاد. ایده اما ایده‌ی جدیدی نیست. ریشه‌ی این اصطلاح به دهه‌های ۱۹۷۰-۱۹۸۰ میلادی و زمانی برمی‌گردد که عرضه‌‌کننده‌های پوشاک و نساجی ایالات متحده در رقابت با عرضه‌کننده‌های ارزان‌قیمت خاورِدور به تکاپو افتاده بودند. طولی نکشید که این ایده مورد اقتباس قرار گرفته و پیاده شد. بسیاری از «زارا» (Zara) به عنوان بنیان‌گذار این ژانر خرده‌فروشی یاد می‌کنند. «زارا»، زیرمجموعه‌ی کمپانی ایندی‌تکس (Inditex) در سال ۱۹۹۷ اولین فروشگاهش را به شکل آزمایشی در خیابان رِگِنت لندن افتتاح کرد. کاهش زمان در فرایند زنجیره‌ی تأمینِ* (supply chain) مُد فوری از مشخصه‌های اصلی این فرم خرده‌فروشی در هزاره‌ی جدید است. اگر در گذشته فروشنده‌های پوشاک سالانه چهار بار - به صورت فصلی - خریدِ عمده داشتند، امروزه این چرخه‌های خرید کوتاه و کوتاه‌تر شده‌اند.

لباس‌هایی که دور می‌ریزیم

▪️مردم جهان سالانه به صورت دسته‌جمعی ۸۰ میلیارد قطعه پوشاک مصرف می‌کنند. پوشاکی که عمدتاً به عنوان کالایی دورریختنی یا یک‌بار مصرف از آن یاد می‌شود. شاید باور کردنی نباشد که ما ۴۰۰ درصد بیشتر از ۲۰ سال پیش لباس خریداری می‌کنیم. مواد اولیه ارزان‌تری مثل پلی‌استر جایگزین مواد طبیعی شده‌اند. ‌می‌توان گفت امروزه تقریباً همه‌ی تولیدکننده‌های لباس از ترکیب مختلفی از مواد اولیه استفاده می‌کنند - و در بسیاری از موارد پلی‌استر یکی از آن‌هاست.

▪️برای تولید هر تی‌شرت و شلوار جینی که به سطل زباله می‌اندازیم جمعا نزدیک به ۲۰هزارلیتر آب مصرف شده است. هافینگتون‌پست در مقاله‌ای ادعا کرده که ۸۵ درصد از پوشاکی که مردم ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ دور ریخته‌اند در گورستان‌های زباله دفن شدند. لباس‌های دفن‌شده برای همیشه لباس نمی‌مانند و کم‌کم شروع به تجزیه‌شدن می‌کنند. پوشاک تجزیه‌شده نوعی از گاز سمی و آلوده را تولید می‌کند که حاوی گازهای گلخانه‌ای دی‌اکسید کربن و متان است.

▪️اما این فقط مصرف‌کننده‌ها نیستند که لباس‌هایشان را خروار خروار دور می‌ریزند. تیرماه امسال بود که مارک تجاری بِربِری (Burberry) با سوزاندن موجودی لباسی معادل ۴۰ میلیون دلار مورد انتقاد قرار گرفت. کمپانی بِربِری با تأیید این خبر اعلام کرد سوزاندن اجناس فروخته‌نشده برای «حفظ انحصار و ارزش مارک» انجام گرفته تا مبادا اجناس، «ارزان‌تر فروخته یا دزدیده شوند.»

▪️خبر سوزاندن لباس‌ها با نگاهی به آمار مقاله‌ی اکونومیست تکان‌دهنده است: به ازای تولید هر کیلو پارچه ۲۳ کیلوگرم گازهای گلخانه‌ای تولید می‌شوند. این در حالی است که دوره‌ی استفاده‌ی یک قطعه پوشاک قبل از دور ریختن آن امروز به نسبت ۱۵ سال پیش تقریباً نصف شده و بیشتر از نصف لباس‌هایی که طی فرایند مُد فوری تولید می‌شوند در همان سال اول به زباله تبدیل می‌شوند.
@eudemonia
#ساده_زیستی #مینیمالیسم
متن کامل:
http://www.aasoo.org/fa/articles/1627
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
سادگی-آسودگی؟

ضرورت؛ رفاه؛ تکلف؛ یا تجمل؟

این نشانه ی فقر است یا غنی؟ یا هیچ یک؟ بلکه نشانه ی
«زیبایی در سادگی است (احمد شاملو)».


کارکرد صابون، مگر جز آن است که از این هم برمی آید؟

- پس زیباییِ جاصابونی چه می شود؟

- بله، بله!
بهترین زیبایی ها، در روابطِ غنی و با کیفیتِ بین فردیِ تو با چند معاشر نسبتا ناب و جمع های هدفمندِ خیرخواه، و بین فرد و طبیعتِ بی کران می تواند ایجاد یا کشف شود؛ آن هم بی ذره ای هزینه ی تلف شده.

کدام جاصابونیِ یا هر دست ساخته ی مصرفی بشر، می تواند هم‌تراز «آفتاب طلوع» و «آفتاب غروبِ» مجانی بشود؟

(جاصابونی های امروزه هم که بیشترشان پلاستیک هایی هستند اضافه بر پلاستیک های دیگر زندگیِ پلاستیکیِ مان)
کانال گاه فرست
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
کار آفرینی در جامعه مدنی.ppt
807 KB
کارآفرینی در جامعه مدنی، کاری از "خانه کارآفرینان"
==========================
کارآفرینی در همه‌ی دنیا، به‌خودیِ خود هم‌تراز و هم‌شانه‌ی استقلال و بی‌نیازی است، مخصوصا بی‌نیازی از غول‌بزرگِ دولت متمرکز که تا به‌حال،‌ بی‌معجز‌گیِ خود را در همه‌ی سرزمین‌ها جار زده.

همین "خودتوان‌بخشی" برای فرهنگ‌هایی که همیشه به آستین و دستِ غیبی چشم می‌دوزند،‌ برای فرهنگ‌های نق‌زن، "همیشه طلب‌کار" از زمین و زمان، فرهنگ‌های بی‌عمل، دچار رمانتیسیسم و توهمِ تاریخی و ... راه‌کار خوبی است.

اما کارآفرینیِ تعریف شده در بیرون چارچوب‌های اقتصاد بازار آزاد، دورنماهای گشوده‌تری را برای آزادی و عدالت و فراغت و معنا برای انسان فراهم می‌کند.
متنی که در بالا می‌بینید، "مقدمه‌‌‌"ی "خود‌توان‌بحشی" است، مقدمه‌ای که کاملا در چارچوب اقتصاد به‌بن‌بست رسیده‌ی اقتصادِ کلاسیکِ بازار آزاد تعریف شده.

برای ورود به "متن"، باید جستجو کرد بیرون از چارچوب‌ها را خوب دید، تامل کرد و دوباره جستجو.

بعضی کلید واژه‌‌ها:
Libertarian Municipalism ، Ecovillage
Intentional Communities

t.me/gahferestghkeshani
نوشته‌ی بالا👆، مرجعی است که می‌تواند کمکی باشد به شروع اندیشه برای استقلال در معیشت برای کسانی که به آهستگی و سادگی فکر می کنند.
چرا که به محض قدم گذاشتن برای این دو هدف، به این نتیجه می‌رسیم که حفظ چارچوب‌های معیشتیِ فعلی و همزمان اقدام به "آهستگی و سادگی" هم سخت است و هم این که کاری است ناتمام.

کارآفرینیِ اجتماعی، سرنخی است برای خلق معیشت‌های نو،‌
البته اگر که جستجوهایی که در بالا آمده است، انچام شوند.👆
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
دوستانِ خواننده!
فهرستِ فراخوان و آگهیِ بالا موضوعاتی را مطرح می کند که در دوران ما به عنوان بعضی از ریشه‌ای‌ترین مسائل مبتلابهِ بشر به‌حساب می‌آیند و به همین دلیل، به‌خودیِ‌خود فهرستی است بسیار قابل تامل، تاملِ معطوف به کنش‌های مستقلِ فردی و جمعیِ بی‌چشمداشت از
- ـ آنانی‌‌که می‌توانند و نمی‌کنند، یا
-ـ آنانی‌که نمی‌دانند، اما می‌توانند و نمی‌کنند و
- آنانی که اول از همه "باید" بکنند و نمی‌کنند.

در باره‌ی اجرای خودِ دوره، خودتان می‌توانید پس از بررسیِ کم و کیفِ مجریِ دوره —که بنیادِ دهکده‌ی رسمیِ اورویل در هند است— ارزیابیِ‌تان را انجام دهید و در موردِ معرفی به دیگران و شرکت در آن تصمیم بگیرید.


اطلاعات اولیه در باره تجربه‌ی اوروویل:
https://en.wikipedia.org/wiki/Auroville

@AhestegiSadegi I @gahferestghkeshani
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
کارزارِ ۱۰۰ چیز –نه بیشتر!

«من چطوری می‌تونم تقریبا از همه‌چیز خلاص شم، زندگی‌ام رو بازسازی کنم، و روح‌ام رو دوباره به‌دست بگیرم؟»
(کتابی از دِیوْ برونو)

[تعمق‌های برونو در باره‌ی پالوده‌گیِ آهسته و پیوسته‌ی‌ خود، فرقه‌ای درست کرده با پیروانی آن‌لاین، الهام‌بخشِ دیگران به سوی زیستنی بی‌"آت‌وآشغال" – مجله‌ی تایم]
===========
پس‌نوشتِ گاه‌فرست:
در این کارزار، «۱۰۰ چیزِ» ضروریِ زندگی‌ات را فهرست می‌کنی و از دستِ بقیه هم به طریقی خودت را راحت می‌کنی.
خِلاص!

کاش یکی از بزرگوارانِ آگاه و متعهدِ تولیدِ پوشاک در ایران پیدا بشه و این متنِ فارسی رو با طرحی مشابه اصل (چون جهانی است)، بر روی تی‌شرت هایی نقش بیندازد.

و کاش مترجمی باوجدان و باپشتکار هم، خودِ کتاب را ترجمه کند و بدهد به دستِ خانم‌های بزرگوارِ خانه‌دار (تا زندگی و رفت‌و روبِ‌شون سبک‌تر بشه) و به زنانِ فقیر و غنی در شهر و روستا.

لازم نیست دستِ سواددارهای حرفه‌ای برسه. چون فوری تبدیل‌اش می‌کنند به سمینار و تزِ دکترا و بخشنامه و نان‌وآب و شهرت.

اما خانومای خونه!
اونا منفعت‌شون رو از هر کسِ دیگه‌ای بهتر می‌شناسن!


کانال گاه فرست

کانال آهستگی سادگی
قدرت جماعت های همزیست :

از ۱۲ تا ۲۱ بهمن،

از هر جای دنیا که باشید می تونید از طریق آنلاین شرکت کنید.

شرکت کنندگان:
- خانم جوآنا میسی، نویسنده سلحشوران شامبالا

- چارلز آیزنشتاین، نویسنده ی بوم آمایی مقدس و جهانی زیباتر که دلمان می داند می تواند باشد

- هلنا نوربرگ هاج، نویسنده ی آینده ی باستانی و محقق زندگی پایدار تمدن لاداخ

- کریستیانا فیگوئرس، تسهیل گر جهانی برای قراردادهای تغییر اقلیمی

- فریتجوف کاپرا نویسنده و محقق

- ساتیش کومار، موسس دانشکده ی شوماخر و ویراستار مجله ی Resurgence یا تجدید حیات

- راب هاپکینز، موسس جنبشِ گذار Transition Movement

- دکتر استفانی ماینز، عصب شناس و موسس سیستم خوددرمانی پایدار

- می ایست، موسس شبکه ی آموزشی گایا

- کوشا هیوبرت مدیر عامل شبکه ی جهانی اکودهکده ها

- جان لیو موسس شبکه ی احیا اکوسیستم ها

- دکتر سیلا السورتی موسس شبکه ی صلح مستقیم و «ارتقاء زنان، ارتقاء دنیا»

دوستان از ایران هم می توانند با رجوع به وبسایت زیر به این برنامه ی آنلاین دستیابی داشته و از این فرصت گردهم آیی جهانی برای ایجادِ ارتباط و پرورش شبکه های زیستِ پایدار و سالم استفاده کنند ❣️.

https://summit.ecovillage.org/
شهر گذار.pdf
312.7 KB
شهر گذار - شهرهای گذار- ویکی پدیا
بوم روستا.pdf
538.9 KB
بوم روستا - ویکی پدیا
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
در کتاب "درستایش دوچرخه"، نویسنده با یادآوری دوران طلایی دوچرخه، دلیل اینکه دوچرخه‌سواری در فرانسه افول یافته است، گسست زندگی روزمره و اسطوره (دوچرخه) می‌داند. او می‌افزاید که این گسست به خاطر فاصله زیاد محل زندگی و کار و استفاده مرتب از خودرو رخ‌داده است و درنتیجه، دوچرخه، به قلمرو ورزش و فراغت سوق یافته است و ملکه کوچک (دوچرخه) دیگر آنچه بود، نیست. «ملکه کوچک» نامی‌شاعرانه برای دوچرخه در فرانسه است. وی با یادآوری این نکته مهم که تغییر در زندگی مقدم بر تغییر در شهر است، دوچرخه، این اسطوره زیسته رؤیا و گریز اقشار فرودست اروپائیان اواسط قرن بیستم را معجزه‌ای می‌داند که اینک بخشی از زیبایی‌های شهر «آمستردام» و «کپنهاک» شده است.
===============
پی نوشتِ گاه فرست:
خودرو محوری و کامیوتینگ (سفر منزل به کار) دو ویژگیِ شهرهای سراسرِ جهان‌ شده‌است. شهرهای سازگار با مذهبِ مصرف و «رشدِ قهری و جبریِ» تولیدِ انبوه و اقتصادِ بازارِ آزاد.
ربطی به این دولت و آن حکومت هم ندارد. همه‌ی این‌ها، با همه‌ی ادعاهای‌شان، در نهایت، جزو عمله و اکره‌ی همان نظم جهانیِ بالا هستند (یا خواهند شد) و از صدقه‌سرِ همین نظم، بخوربخورِشان را همراه با کارگزارانِ همان نظامِ جهانی ادامه‌ خواهند‌داد، تا وقتی که رعیت-شهروند تصمیم به تغییر نگرفته باشد.

ایوان ایلیچ، و وزیرِ کابینه‌ی سالوادور آلنده‌، به همین دلیل بوده که گفتمان دوچرخه را گفتمانِ عدالتِ جهانی دانسته‌اند و تغییراتِ ناشی از تسلطِ آن را، رادیکال‌ترین تغییرِ برهم‌زننده‌ی نظم نوینِ جهانی معرفی کرده‌اند.

در وسط این دعوا، نرخ تعیین کردن، یعنی فقط تولیدِ شِبْهِ مسئله و پاک کردن صورت مسئله.
نمی‌توان هم خدا را خواست و هم خرما را،
"شتر سواری، دوللا دوللا نمی‌شه!"
نمی‌توان موجودیتِ ابرشهرِ جهنمی تهران را عینا حفظ کرد و آن را با دوچرخه آرایش کرد !

پس راه حل در کجاها می‌تواند جستجو شود؟

لابد اولین تصمیم بزرگ و کُبری، داشتنِ خانه و کاری است که به فاصله ی (مثلا) نیم ساعت پیاده رَوی از هم باشند، همراه با زیستنی که به قانونِ "هرچه بیشتر، بهتر" و "مصرف بیشتر، هویتِ برتر و رضایتِ بیشتر" پشت کرده باشد.

حرکت به طرفِ این راه حل را، «شهر های گذار» و «بوم روستاها» سال هاست مطرح کرده اند،
اما نکته در این جا هم هست که همه‌‌ی آدم‌ها الزاما به "سائقه‌ی عقل" عمل نمی‌کنند و حتما از «قضیه ی حمار» پیروی نمی کنند!

بله،در همین جاست که «پای در گِل» مانده است!
===============
برای آشنایی با بحث دوچرخه،‌ شهر های گذار و بوم روستا ها، به همین کانال و کانال آهستگی سادگی نگاه کنید.
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
«در ستایش دوچرخه»
بوم روستا،
و شهر گذار ، شهرهای گذار
لطفا کلیک کنید:
t.me/gahferestghkeshani/4035



t.me/gahferestghkeshani/4031


بی تفاوت نگذرید، به اشتراک بگذارید!
روز چهارم وبینارهای قدرت جماعت های همزیست . تغییرات اقلیمی و حضور انسانی

دانیل کریستین واهل می گوید:

گزارش اخیر IPCC, (هیئت بین دولتی تغییر اقلیمی)، خیلی محافظه کارانه بود. دوازده
سال دیگر برای واکنش به تغییرات اقلیمی ما جوابگوی ارجهیت موقعیت کنونی ما نیست. آنتونیو گوتریس در ماه سپتامبر بی پرده تر حرف می زد وقتی که می گفت ما یک سال و نیم تا دو سال وقت داریم که جوابی درخور چالش هایمان در سطح نوع بشر بدهیم. و ما اکنون در این تنگا قرار گرفته ایم. حالا به نقطه ای رسیدیم که باید آنچه تا کنون ناممکن بود را تحقق بدیم چونکه آنچه ممکن است رخ بدهد، غیر قابل تصور است.

https://summit.ecovillage.org/slp/daniel-christian-wahl/
روز چهارم وبینارهای قدرت جماعت های همزیست . تغییرات اقلیمی و حضور انسانی، میراث ما برای زمین

ویزوللا نامی سس می گوید:

این جهان مادی و عظیم که درش زندگی می کنیم وجود دارد، و فرهنگ مصرف کنندگی هر روز و هر ساعت زندگی ما را می چرخانند. پس چطور می توانیم زندگی خودمان را داشته باشیم؟ برای من جواب در زندگی جماعت های همزیست است. جماعت های همزیست می تواند دولت ها را برای زندگی بهتر محرک کند. جماعت های کوچک باید دور هم جمع شوند. در این بین برخی از ما باید به این نداها گوش بدیم، نداهایی که می گویند، من می خواهم دوباره متصل بشم، من از این صداهای شهری خسته شدم. این افراد باید یافت شوند و دور هم جمع شوند. اینها باید برنامه ای نو را طرح ریزی کنند ... البته این فقط مسئله ی برنامه ریزی نیست، زندگی نو باید زیست شود.

https://summit.ecovillage.org/slp/visolela-namises/