.
زندگی
قبل از هرچیز زندگیست
گل میخواهد
موسیقی میخواهد
زیبایی میخواهد
زندگی
خستگی در کردن میخواهد
عطر شمعدانیها را
بوییدن میخواهد
نادر ابراهیمی
صبح دوم مرداد ۱۴۰۳ برای همه عزیزان آرزوی سلامتی و تندرستی روان و جان ارزو می کنم.
زندگی
قبل از هرچیز زندگیست
گل میخواهد
موسیقی میخواهد
زیبایی میخواهد
زندگی
خستگی در کردن میخواهد
عطر شمعدانیها را
بوییدن میخواهد
نادر ابراهیمی
صبح دوم مرداد ۱۴۰۳ برای همه عزیزان آرزوی سلامتی و تندرستی روان و جان ارزو می کنم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عجب درک بالایی داره این نوجوان ایرانی
بزرگی می گفت :
یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می
آورند ، شما اول برای کناریتان بر میدارید ،
دوباره بعدی را به نفر بعدی میدهید
دقت کنید !!!
تا زمانی که برای دیگران بر میدارید سبد
مقابل شما می ماند
ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود
بردارید ، میزبان سبد را به طرف نفر بعد
می برد.
.
نعمتهای زندگی نیز اینطور است
با بخشش ، سبد را مقابل خود نگه دارید!
زیستن با استانداردهای انسانیت بسیار زیبا خواهد بود
یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می
آورند ، شما اول برای کناریتان بر میدارید ،
دوباره بعدی را به نفر بعدی میدهید
دقت کنید !!!
تا زمانی که برای دیگران بر میدارید سبد
مقابل شما می ماند
ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود
بردارید ، میزبان سبد را به طرف نفر بعد
می برد.
.
نعمتهای زندگی نیز اینطور است
با بخشش ، سبد را مقابل خود نگه دارید!
زیستن با استانداردهای انسانیت بسیار زیبا خواهد بود
🌺کانال آناوطن آغمیون🌺
عجب درک بالایی داره این نوجوان ایرانی
واقعا از صحبت های این نوجوان فرهیخته و با فرهنگ لذت برده و یاد گرفتم.
توزیع گوشت گوساله گرم تنظیم بازار
۳۲۴۰۰۰تومان
هم اکنون
هرروز در سراب مغازه علیرضا قدرتی
۳۲۴۰۰۰تومان
هم اکنون
هرروز در سراب مغازه علیرضا قدرتی
🔴 برفروبی در اوج گرمای تابستان
در حالی که در بسیاری از استانهای کشور دمای هوا به بالای ۵۰ درجه رسیده، در مشگینشهر راهداران مشغول برفروبی در مناطق ییلاقی سبلان هستند.
عملیات برفروبی در هوای بسیار سرد دامنههای سبلان و مناطق ییلاقی در حال انجام است تا ۲۵۰ نقطه مسدود شده از برف بازگشایی شود.
در حالی که در بسیاری از استانهای کشور دمای هوا به بالای ۵۰ درجه رسیده، در مشگینشهر راهداران مشغول برفروبی در مناطق ییلاقی سبلان هستند.
عملیات برفروبی در هوای بسیار سرد دامنههای سبلان و مناطق ییلاقی در حال انجام است تا ۲۵۰ نقطه مسدود شده از برف بازگشایی شود.
دکتر محمود سریع القلم که سلسله مطالب او با عنوان "سی ویژگی" بسیار معروف و صد البته آموزنده است، در مطلب جدیدی، "سی ویژگی فرد با فرهنگ" را برشمرده است.
این ویژگی ها، صرفاً ناظر به یک رفتار خاص (مانند برگرداندن صندلی به جای خود) نیستند بلکه هر کدام محصول یک پیش زمینه فرهنگی و معرفتی اند که در قالب یک نماد رفتاری یا اخلاقی جلوه می کنند. سریع القلم در این سلسله مطالب، می کوشد، با اشاره به یک سری رفتارهای عینی و ملموس، تلنگرهایی برای تأمل بیشتر به مخاطب بزند و به نظر می رسد که موفق هم شده است.
1- وقتی از نقل قولی اطمینان ندارد آن را بازگو نمی کند؛
2- وقتی از پشت میزی بلند می شود، صندلی را سرجای خودش می گذارد؛
3- اطراف او ، مملو از افراد توانا و بهتر از خودش است؛
4- به بزرگ تر از خودش نمی گوید: موفق باشید؛
5- در دست دادن، منتظرمی ماند تا بزرگ تر دست دراز کند؛
6- قبل از آنکه در مورد نیات افراد قضاوت کند، از آنها سوال می کند تا پیش قضاوتی نکند؛
7- وقتی در روبروی او، فردی صحبت می کند موبایل خود را چِک نمی کند؛
8- درخمیرمایۀ فرهنگی و اصالت خانوادگی او ، حتی در بدترین شرایط، دشنام تعطیل است؛
9- چون روان انسان را می فهمد به کسی نمی گوید: بی سواد. می گوید: دانش خود را در این رابطه غنی تر کنید بهتر است؛
10- با کسانی که با او متفاوت هستند، مدارا می کند؛
11- اگر حتی پنج دقیقه به قرار خود دیر برسد، اول عذرخواهی می کند بعد صحبت را شروع می کند؛
12- با فردی که نادان است کم صحبت می کند؛
13- تا همه دور سفره ننشسته اند، خوردن را شروع نمی کند؛
14- هشت حلقۀ دوستان و آشنایان او بر اساس راستگویی و صدق تنظیم شده اند؛
15- با حلقه های یک و دو، با کنایه صحبت نمی کند؛
16- در استفادۀ دقیق از واژه ها، به شدت اقتصادی است و برگفتار خود تسّلط دارد؛
17- در آشامیدن و غذا خوردن، سرو صدای او بسیار بسیار کم است؛
18- در اتوبوس و مترو، بار یا کوله پشتی خود را جلو می گیرد تا به سَرو صورت و تَن مردم نخورد؛
19- پنج برابر صحبت کردن، سکوت می کند؛
20- نسبت به ناجوانمردی ها ، اول خویشتنداری می کند ادامه پیدا کرد ارتباط را صفر می کند؛
21- بدون اجازه، تلفن فردی را به دیگری نمی دهد؛
22- وقتی پخته تر می شود، از "من" کمتر استفاده می کند؛
23- آن دسته از اطرافیان خود را که بهتر نمی شوند، غربال می کند؛
24- برای بهبود اندیشه، شخصیت و رفتار خودش، حداقل یک ساعت در روز وقت می گذارد؛
25- همیشه در کیف خود، کتابی با مقوای علامت برای مطالعه دارد؛
26- چون تاریخ خوانده و مرتب می خواند کمتر گلایه می کند؛
27- به کسانی که از قدرت، بیشتر فاصله می گیرند، بیشتر احترام می گذارد؛
28- زبان بدن و به خصوص چشم او، پر از معناست؛
29- رفتاراجتماعی او، معرف استغنای اوست؛
30- مهم ترین ویژگی او این است که دیگران نسبت به کلام و عمل او نگران نیستند.
این ویژگی ها، صرفاً ناظر به یک رفتار خاص (مانند برگرداندن صندلی به جای خود) نیستند بلکه هر کدام محصول یک پیش زمینه فرهنگی و معرفتی اند که در قالب یک نماد رفتاری یا اخلاقی جلوه می کنند. سریع القلم در این سلسله مطالب، می کوشد، با اشاره به یک سری رفتارهای عینی و ملموس، تلنگرهایی برای تأمل بیشتر به مخاطب بزند و به نظر می رسد که موفق هم شده است.
1- وقتی از نقل قولی اطمینان ندارد آن را بازگو نمی کند؛
2- وقتی از پشت میزی بلند می شود، صندلی را سرجای خودش می گذارد؛
3- اطراف او ، مملو از افراد توانا و بهتر از خودش است؛
4- به بزرگ تر از خودش نمی گوید: موفق باشید؛
5- در دست دادن، منتظرمی ماند تا بزرگ تر دست دراز کند؛
6- قبل از آنکه در مورد نیات افراد قضاوت کند، از آنها سوال می کند تا پیش قضاوتی نکند؛
7- وقتی در روبروی او، فردی صحبت می کند موبایل خود را چِک نمی کند؛
8- درخمیرمایۀ فرهنگی و اصالت خانوادگی او ، حتی در بدترین شرایط، دشنام تعطیل است؛
9- چون روان انسان را می فهمد به کسی نمی گوید: بی سواد. می گوید: دانش خود را در این رابطه غنی تر کنید بهتر است؛
10- با کسانی که با او متفاوت هستند، مدارا می کند؛
11- اگر حتی پنج دقیقه به قرار خود دیر برسد، اول عذرخواهی می کند بعد صحبت را شروع می کند؛
12- با فردی که نادان است کم صحبت می کند؛
13- تا همه دور سفره ننشسته اند، خوردن را شروع نمی کند؛
14- هشت حلقۀ دوستان و آشنایان او بر اساس راستگویی و صدق تنظیم شده اند؛
15- با حلقه های یک و دو، با کنایه صحبت نمی کند؛
16- در استفادۀ دقیق از واژه ها، به شدت اقتصادی است و برگفتار خود تسّلط دارد؛
17- در آشامیدن و غذا خوردن، سرو صدای او بسیار بسیار کم است؛
18- در اتوبوس و مترو، بار یا کوله پشتی خود را جلو می گیرد تا به سَرو صورت و تَن مردم نخورد؛
19- پنج برابر صحبت کردن، سکوت می کند؛
20- نسبت به ناجوانمردی ها ، اول خویشتنداری می کند ادامه پیدا کرد ارتباط را صفر می کند؛
21- بدون اجازه، تلفن فردی را به دیگری نمی دهد؛
22- وقتی پخته تر می شود، از "من" کمتر استفاده می کند؛
23- آن دسته از اطرافیان خود را که بهتر نمی شوند، غربال می کند؛
24- برای بهبود اندیشه، شخصیت و رفتار خودش، حداقل یک ساعت در روز وقت می گذارد؛
25- همیشه در کیف خود، کتابی با مقوای علامت برای مطالعه دارد؛
26- چون تاریخ خوانده و مرتب می خواند کمتر گلایه می کند؛
27- به کسانی که از قدرت، بیشتر فاصله می گیرند، بیشتر احترام می گذارد؛
28- زبان بدن و به خصوص چشم او، پر از معناست؛
29- رفتاراجتماعی او، معرف استغنای اوست؛
30- مهم ترین ویژگی او این است که دیگران نسبت به کلام و عمل او نگران نیستند.
درودبرشما،بامدادنیکو
دوش وقت ِ سَحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت ِ شب آب ِ حیاتم دادند
بیخود از شعشعهی پرتو ِ ذاتم کردند
باده از جام ِ تجلی ِ صفاتم دادند
چه مبارک سَحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب ِ قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینهی وصف ِ جمال
که در آن جا خبر از جلوهی ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژدهی این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شِکر کز سخنم میریزد
اجر ِ صبریست کز آن شاخ ِ نباتم دادند
همت ِ حافظ و انفاس ِ سَحرخیزان بود
که ز بند ِ غم ِ ایام نجاتم دادند
پنجشنبه تون سبز
دوش وقت ِ سَحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت ِ شب آب ِ حیاتم دادند
بیخود از شعشعهی پرتو ِ ذاتم کردند
باده از جام ِ تجلی ِ صفاتم دادند
چه مبارک سَحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب ِ قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینهی وصف ِ جمال
که در آن جا خبر از جلوهی ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژدهی این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شِکر کز سخنم میریزد
اجر ِ صبریست کز آن شاخ ِ نباتم دادند
همت ِ حافظ و انفاس ِ سَحرخیزان بود
که ز بند ِ غم ِ ایام نجاتم دادند
پنجشنبه تون سبز
انسانی که به خود احترام میگذارد، نمیتواند دیگری را تحقیر کند. چون میداند که این خود اوست در دیگری،
حتی در درختها و صخرهها. شاید این خود در صخره در خواب باشد، اما مهم نیست، این همان وجود در اشکال مختلف است.
انسانی که به خود احترام میگذارد، یک باره در مییابد که به تمامی_جهان و هر چه در اوست احترام میگذارد
حتی در درختها و صخرهها. شاید این خود در صخره در خواب باشد، اما مهم نیست، این همان وجود در اشکال مختلف است.
انسانی که به خود احترام میگذارد، یک باره در مییابد که به تمامی_جهان و هر چه در اوست احترام میگذارد
Forwarded from خبر فوری 🔖
🔻عامر عبدالرزاق (باستانشناس عراقی) لوحی گلی با ۵ هزار سال قدمت را در دست گرفته است که سومریها روی آن نوشته بودند:
🔹«...خانهای که اگر انسان با چشمان بسته وارد آن شود، با چشمان باز از آن خارج میشود.
این خانه چیست؟ پاسخ: مدرسه!»
❤️ @akhabarfouri_ir
🔹«...خانهای که اگر انسان با چشمان بسته وارد آن شود، با چشمان باز از آن خارج میشود.
این خانه چیست؟ پاسخ: مدرسه!»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌸🍃
امروز جمعه
پنجمین روز مردادماه
از خدای منان برایتان
تنی سالم و دلی شاد میخوام .
همین دوتا رو که داشته باشید ،
انگار خوشبخت ترین
انسان روی کره زمینید...
تکمله: داشتن تن سالم نیازمند زندگی اصولی و متعادل از لحاظ تغذیه، ورزش و ... است و دل شاد نیز با اجتماع شرایطی از جمله رفاه مناسب، خانواده گرم، اخلاق خوب، حسن سلوک و داشتن روابط اجتماعی معقول و در نهایت ،خوش بینی و مثبت اندیشی و پرهیز از حسد و آز و در نهایت رضایت خاطر است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
امروز جمعه
پنجمین روز مردادماه
از خدای منان برایتان
تنی سالم و دلی شاد میخوام .
همین دوتا رو که داشته باشید ،
انگار خوشبخت ترین
انسان روی کره زمینید...
تکمله: داشتن تن سالم نیازمند زندگی اصولی و متعادل از لحاظ تغذیه، ورزش و ... است و دل شاد نیز با اجتماع شرایطی از جمله رفاه مناسب، خانواده گرم، اخلاق خوب، حسن سلوک و داشتن روابط اجتماعی معقول و در نهایت ،خوش بینی و مثبت اندیشی و پرهیز از حسد و آز و در نهایت رضایت خاطر است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
در آفاق گشادهست ولیکن بستهست
از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر
من نظر بازگرفتن نتوانم همه عمر
از من ای خسرو خوبان تو نظر بازمگیر
گرچه در خیل تو بسیار به از ما باشد
ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر
در دلم بود که جان بر تو فشانم روزی
باز در خاطرم آمد که متاعیست حقیر
این حدیث از سر دردیست که من میگویم
تا بر آتش ننهی بوی نیاید ز عبیر
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیر
عشق پیرانه سر از من عجبت میآید
چه جوانی تو که از دست ببردی دل پیر
من از این هر دو کمانخانه ابروی تو چشم
برنگیرم وگرم چشم بدوزند به تیر
عجب از عقل کسانی که مرا پند دهند
برو ای خواجه که عاشق نبود پندپذیر
سعدیا پیکر مطبوع برای نظر است
گر نبینی چه بود فایده چشم بصیر
#سعدے
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
در آفاق گشادهست ولیکن بستهست
از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر
من نظر بازگرفتن نتوانم همه عمر
از من ای خسرو خوبان تو نظر بازمگیر
گرچه در خیل تو بسیار به از ما باشد
ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر
در دلم بود که جان بر تو فشانم روزی
باز در خاطرم آمد که متاعیست حقیر
این حدیث از سر دردیست که من میگویم
تا بر آتش ننهی بوی نیاید ز عبیر
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیر
عشق پیرانه سر از من عجبت میآید
چه جوانی تو که از دست ببردی دل پیر
من از این هر دو کمانخانه ابروی تو چشم
برنگیرم وگرم چشم بدوزند به تیر
عجب از عقل کسانی که مرا پند دهند
برو ای خواجه که عاشق نبود پندپذیر
سعدیا پیکر مطبوع برای نظر است
گر نبینی چه بود فایده چشم بصیر
#سعدے
برخی کلمات و اصطلاحات زبان مادری من
🔹قوشا سٶزجوکلر (کلمات جفتی و دوتایی )
۱) گئت - گل : رفت و آمد
۲) وارلی - کارلی : ثروتمند
۳) یالان- پولان : دروغ و چاخان
۳) پای - پولوش: تقسیم و سهم کردن
۴) اوموب- کوسمک : انتظار و قهر
۵) یالوار - یاخار : دست به دامن شدن
۶) قول- بویون : هم آغوش
۷) قول - قاناد : پر و بال
۸) داد -دوز : طعم و مزه
۹) جان- جییَر : بسیار عزیز و صمیمی
۱۰) جیجی-باجی : دوستان بسیار صمیمی
۱۱) جیک -بوک : جزٸیات
۱۲) بالا -بولا : فرزندان ریز و درشت
۱۳) اٶرت -باسدیر : مخفیکاری
۱۴ کالا-کوْتور : زشت و بدقواره
۱۵) چال- چاپ : غارت ،چپاول
۱۶) چالا -چۇخور : ناهموار
۱۷) چال - چٸویر : تردستی وفریبکاری
۱۸) سیل -سوپور : جارو کردن
۱۹) چال چاغیر : بزن و برقص
۲۰) وور سیندیر : زد و خورد
۲۱)چیغیر باغیر : داد و فریاد
۲۲) هپیر چوپور : دارایی اندک
۲۳) چالا چولا : چاله چوله
۲۴) قیویر زیویر : خرده ریزه
۲۵ ) جیغان بیغان : جیغ و داد
۲۶ ) خیریم خیردا : خُرده ریزه
۲۷) وار یوخ : دار و ندار
۲۸) زیر زیبیل : آت آشغال
۲۹) لات لوت : اراذل و اوباش
۳۰)گئده گودَه : جوجه لاتها
۳۱)کار کاغاذ : اوراق کاغذ
۳۲) پار پالتار : مجموعه لباس
۳۳) سَر سَفئح : احمقها و ابلهان
۳۴) چور چؤپ : خس و خاشاک
۳۵ ) تیر تیکان : گیاهان خاردار
۳۶) یور یولداش : رفقا
۳۷) سالیپ چیخما: ارزیابی
۳۸ ) یول یوندَم روش کار
۳۹ ) تار تانیش : آشنایان
۴۰) پیر پیچاق: آلات چاقو
۴۱ )جیر جیندا : تکه پاره پارچه
۴۲) حربَه زوربا : تهدید
۴۳ )های کوی : داد و بیداد
۴۴) پوخ پوسور : کثافات
۴۵) تخته تاباخ : وسایل چوبی
۴۶) قاب قاشیق= ظرف و ظروف
۴۷) یئر یئملی : خوراکیها
۴۸) قور قودوخ : کره خرها
۴۹ ) یئر یتیم : بی سرپرستها
۵۰ ) قاپ باجا : در و پنجره منزل
۵۱ )دیب بوجاخ : کنج و گوشه
۵۲ )توکان بازار : دکان و مغازهها
۵۳)داغ داش : کوه و دره
۵۴) سیر سینیق : شکستهها
۵۵) دلیح دئشیح : پر از سوراخ
۵۶) ییرتیخ یاماخ : وصله پینه
🔹قوشا سٶزجوکلر (کلمات جفتی و دوتایی )
۱) گئت - گل : رفت و آمد
۲) وارلی - کارلی : ثروتمند
۳) یالان- پولان : دروغ و چاخان
۳) پای - پولوش: تقسیم و سهم کردن
۴) اوموب- کوسمک : انتظار و قهر
۵) یالوار - یاخار : دست به دامن شدن
۶) قول- بویون : هم آغوش
۷) قول - قاناد : پر و بال
۸) داد -دوز : طعم و مزه
۹) جان- جییَر : بسیار عزیز و صمیمی
۱۰) جیجی-باجی : دوستان بسیار صمیمی
۱۱) جیک -بوک : جزٸیات
۱۲) بالا -بولا : فرزندان ریز و درشت
۱۳) اٶرت -باسدیر : مخفیکاری
۱۴ کالا-کوْتور : زشت و بدقواره
۱۵) چال- چاپ : غارت ،چپاول
۱۶) چالا -چۇخور : ناهموار
۱۷) چال - چٸویر : تردستی وفریبکاری
۱۸) سیل -سوپور : جارو کردن
۱۹) چال چاغیر : بزن و برقص
۲۰) وور سیندیر : زد و خورد
۲۱)چیغیر باغیر : داد و فریاد
۲۲) هپیر چوپور : دارایی اندک
۲۳) چالا چولا : چاله چوله
۲۴) قیویر زیویر : خرده ریزه
۲۵ ) جیغان بیغان : جیغ و داد
۲۶ ) خیریم خیردا : خُرده ریزه
۲۷) وار یوخ : دار و ندار
۲۸) زیر زیبیل : آت آشغال
۲۹) لات لوت : اراذل و اوباش
۳۰)گئده گودَه : جوجه لاتها
۳۱)کار کاغاذ : اوراق کاغذ
۳۲) پار پالتار : مجموعه لباس
۳۳) سَر سَفئح : احمقها و ابلهان
۳۴) چور چؤپ : خس و خاشاک
۳۵ ) تیر تیکان : گیاهان خاردار
۳۶) یور یولداش : رفقا
۳۷) سالیپ چیخما: ارزیابی
۳۸ ) یول یوندَم روش کار
۳۹ ) تار تانیش : آشنایان
۴۰) پیر پیچاق: آلات چاقو
۴۱ )جیر جیندا : تکه پاره پارچه
۴۲) حربَه زوربا : تهدید
۴۳ )های کوی : داد و بیداد
۴۴) پوخ پوسور : کثافات
۴۵) تخته تاباخ : وسایل چوبی
۴۶) قاب قاشیق= ظرف و ظروف
۴۷) یئر یئملی : خوراکیها
۴۸) قور قودوخ : کره خرها
۴۹ ) یئر یتیم : بی سرپرستها
۵۰ ) قاپ باجا : در و پنجره منزل
۵۱ )دیب بوجاخ : کنج و گوشه
۵۲ )توکان بازار : دکان و مغازهها
۵۳)داغ داش : کوه و دره
۵۴) سیر سینیق : شکستهها
۵۵) دلیح دئشیح : پر از سوراخ
۵۶) ییرتیخ یاماخ : وصله پینه