از حکیمی پرسیدند تا بهشت چقدر راه است؟
گفت یک قدم.
گفتند: چطور؟
گفت: یک پایتان را که روی نفس شیطانی بگذارید پای دیگرتان در بهشت است.
گفت یک قدم.
گفتند: چطور؟
گفت: یک پایتان را که روی نفس شیطانی بگذارید پای دیگرتان در بهشت است.
آدما وقتی ناراحتن، فکر میکنن غمیگن ترین آدم دنیان.
آدما وقتی ناراحتن، فکر میکنن غمیگنترین آدم دنیان.
ولی وقتی که خوشحالن هیچوقت فکر نمیکنن که خوشحالترین و خوشبختترین آدم دنیان.
چون پیش خودشون میگن؛
"بقیه خوشحالی های مداوم تر و بیشتری
نسبت به من دارن، این که چیزی نیست"
و درست همین لحظهست که حال خوب بلافاصله ازمون فاصله میگیره و میره
چون قدرشو ندونستیم.
اینجوری میشه که جایگاه شاد بودن و ناراحتی، هیچوقت برابر نبوده
چون خودمون تعادلشو به هم زدیم.
همیشه کفه ی ترازوی ناراحتی و حال بد،
سنگین تر از خوشحال بودن و حال خوب بوده.
چون ما آدما ناراحت بودنو دوست داریم؛
هرچقد که خلافشو فریاد بزنیم.
ولی از درون، کاملا برعکسه💯💔
آدما وقتی ناراحتن، فکر میکنن غمیگنترین آدم دنیان.
ولی وقتی که خوشحالن هیچوقت فکر نمیکنن که خوشحالترین و خوشبختترین آدم دنیان.
چون پیش خودشون میگن؛
"بقیه خوشحالی های مداوم تر و بیشتری
نسبت به من دارن، این که چیزی نیست"
و درست همین لحظهست که حال خوب بلافاصله ازمون فاصله میگیره و میره
چون قدرشو ندونستیم.
اینجوری میشه که جایگاه شاد بودن و ناراحتی، هیچوقت برابر نبوده
چون خودمون تعادلشو به هم زدیم.
همیشه کفه ی ترازوی ناراحتی و حال بد،
سنگین تر از خوشحال بودن و حال خوب بوده.
چون ما آدما ناراحت بودنو دوست داریم؛
هرچقد که خلافشو فریاد بزنیم.
ولی از درون، کاملا برعکسه💯💔
لوازم خانگی ایرانی، هم از دوبی گرانتر است، هم از محصولات خارجی بی کیفیت تر است
جوان نوشت:
🔹شاید مقایسه دو صنعت لوازم خانگی و خودرو به مذاق تولیدکنندگان لوازم خانگی خوش نیاید، اما هر چه میگذرد به عمق فاجعه تولید داخلی این دو کالا (لوازم خانگی برقی و خودرو) پی میبریم. کالایی که فناوری آن وارداتی است، با کیفیت بسیار پایین مونتاژ میکنیم، اما قیمت آن از قیمت جهانی آن کالا بالاتر است.
🔹قیمت یخچال فریزر سایدبایساید ساخت ایران ۶۴میلیون (۴هزارو ۴۰۰ درهم) و ۸۹میلیون تومان (۶هزار درهم) است که قیمتها برحسب نوع برند متغیر است، اما همین یخچال سایدبایساید در کشور امارات (با در نظر گرفتن نرخ درهم حدود ۱۵هزار تومان)، برند بوش و زیمنس تولید آلمان کمتر از ۵هزار درهم به فروش میرسد.
جوان نوشت:
🔹شاید مقایسه دو صنعت لوازم خانگی و خودرو به مذاق تولیدکنندگان لوازم خانگی خوش نیاید، اما هر چه میگذرد به عمق فاجعه تولید داخلی این دو کالا (لوازم خانگی برقی و خودرو) پی میبریم. کالایی که فناوری آن وارداتی است، با کیفیت بسیار پایین مونتاژ میکنیم، اما قیمت آن از قیمت جهانی آن کالا بالاتر است.
🔹قیمت یخچال فریزر سایدبایساید ساخت ایران ۶۴میلیون (۴هزارو ۴۰۰ درهم) و ۸۹میلیون تومان (۶هزار درهم) است که قیمتها برحسب نوع برند متغیر است، اما همین یخچال سایدبایساید در کشور امارات (با در نظر گرفتن نرخ درهم حدود ۱۵هزار تومان)، برند بوش و زیمنس تولید آلمان کمتر از ۵هزار درهم به فروش میرسد.
باورنکردنی؛ ۱۴ ایرانی در تیم پناهدگان المپیک
🔹تیم پناهندگان برای چندمین دوره از بازیهای المپیک است که مورد توجه قرار گرفته و قرار است در پاریس هم با حضور ۳۶ ورزشکار در این تورنمنت مهم به میدان برود. نکته جالب و درعینحال نگرانکننده برای ورزش ایران اینکه تقریبا نیمی از اعضای این تیم را ۱۴ ایرانی تشکیل میدهند!
🔹تیم پناهندگان برای چندمین دوره از بازیهای المپیک است که مورد توجه قرار گرفته و قرار است در پاریس هم با حضور ۳۶ ورزشکار در این تورنمنت مهم به میدان برود. نکته جالب و درعینحال نگرانکننده برای ورزش ایران اینکه تقریبا نیمی از اعضای این تیم را ۱۴ ایرانی تشکیل میدهند!
Forwarded from Mmm
سلام این پیامک الان به من ارسال شده توسط سرشماره شخصی با وارد شدن به لینک مستقیم باکلاهبرداری روبرو میشوید لطفاً در کانال درج کنید تا همشهری های عزیز مورد سواستفاده و کلاهبرداری واقع نشن باتشکر محسن دلاوری
#تلنگر
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.
خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند و تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب خود را حفظ کنند.
ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد با اینکه وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند ولی تصمیم گرفتند ازکنارهم دور شوند ولی با این وضع از سرما یخ زده می مردند ازاین رو مجبور بودند برگزینند:
یا خارهای دوستان را تحمل کنند و یا نسلشان از روی زمین محو گردد ...
دریافتند که باز گردند و گردهم آیند.
آموختند که با زخم های کوچکی که از همزیستی بسیار نزدیک با کسی بوجود می آید کنار بیایند و زندگی کنند چون گرمای وجود آنها مهمتراست و این چنین توانستند زنده بمانند.
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و محاسن آنان را تحسین نماید..!
ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎﻳﻴﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻳﻢ
ﭘﻴﺪﺍﻳﺶ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﻴﺐ ﻫﺎﻳﺶ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻳﻢ
ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎیی ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ میگردیم .
،.🌹🔥🪴❤️
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.
خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند و تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب خود را حفظ کنند.
ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد با اینکه وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند ولی تصمیم گرفتند ازکنارهم دور شوند ولی با این وضع از سرما یخ زده می مردند ازاین رو مجبور بودند برگزینند:
یا خارهای دوستان را تحمل کنند و یا نسلشان از روی زمین محو گردد ...
دریافتند که باز گردند و گردهم آیند.
آموختند که با زخم های کوچکی که از همزیستی بسیار نزدیک با کسی بوجود می آید کنار بیایند و زندگی کنند چون گرمای وجود آنها مهمتراست و این چنین توانستند زنده بمانند.
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و محاسن آنان را تحسین نماید..!
ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎﻳﻴﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻳﻢ
ﭘﻴﺪﺍﻳﺶ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﻴﺐ ﻫﺎﻳﺶ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻳﻢ
ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎیی ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ میگردیم .
،.🌹🔥🪴❤️
🍃🌸🍃
وقتی درونتان پر از نور باشد؛
باید بدانید که بعضی افراد،
هرگز شما را،
دوست نخواهند داشت.
زیرا که نور شما،
تاریکی درون آنها را آزار میدهد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
وقتی درونتان پر از نور باشد؛
باید بدانید که بعضی افراد،
هرگز شما را،
دوست نخواهند داشت.
زیرا که نور شما،
تاریکی درون آنها را آزار میدهد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
امروزدراینآیهتدبرمیکنیم
👇به نام خدا
لا يُكَلِّفُ أللهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
خداوند هیچکس را، جز به اندازهي تواناییش، تکلیف نمىکند.
بقره/۲۸۶
پدرم میگفت در سرزمینی که مرگ و گرسنگی باشد انواع و اقسام دین و خدا و باور و خرافات به وجود میآید. یادت باشد خدا یکی است و او هم ارحمالراحمین است.
سال بلوا
👇به نام خدا
لا يُكَلِّفُ أللهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
خداوند هیچکس را، جز به اندازهي تواناییش، تکلیف نمىکند.
بقره/۲۸۶
پدرم میگفت در سرزمینی که مرگ و گرسنگی باشد انواع و اقسام دین و خدا و باور و خرافات به وجود میآید. یادت باشد خدا یکی است و او هم ارحمالراحمین است.
سال بلوا
یادی و خاطراتی از مهربان مردی فراموش شده
🌷🥀🖤❤️🌷🥀🖤❤️🌷🥀🖤❤️🌷🥀
نام و یاد روانشاد حاج ضرغام مرجانی آغمیونی را در آستانه سی امین سالگرد درگذشت آن مرحوم گرامی میداریم:
به جهت تک پسر بودن پدرمان زنده یاد حاج علی آقا خدنگی، ما از داشتن«عمو» محروم بودیم و دو عموی بزرگوار پدرمان بطور اعم و«حاج ضرغام عمی» بطور اخص این کمبود و خلأ را تا حدودی جبران کرده بودند.حاج ضرغام عمی اولاد نداشت لذا،تمام محبت و ایثار پدرانه ی خود را نثار فرزندان و نوه های دو برادر خود نموده بود.
ناگفته نماند از آنجایی که حاج ضرغام عمی با برادر وٓسٓطی خود حاج هامان باجناق بود بطور فطری و عاطفی و غریزی، زن عموها که با هم خواهر بودند و جاریِ هم، نقش مثبتی نمیتوانستد در میانه ی میدان عواطف بازی کنند.
اما ما نوه های برادر بزرگتر «حاجی لار»از الطاف و مهر و محبت ایشان بهره ها می بردیم یک دلیلش این بود که پدر بزرگ ما شادروان حاج طرماح در تابستان ۱۳۴۴ زودهنگام با یک بیماری ناشناخته به رحمت خدا رفته بود.
❤️🥀🌷
(حاجی لار عنوانی بود که به سه برادر به جهت اینکه هر سه همزمان با هم به مکه مشرف شده بودند اطلاق میشد،مرحومان: حاج طرماح خدنگی،حاج هامان یا حاج محمد سرخابی،حاج ضرغام مرجانی.چنانچه ملاحظه می کنید هر کدام از سه برادر فامیلی جداگانه ای داشتند)
تابستان ها که درس و مدرسه تعطیل میشد به عشق روستا و مِهر آنها راهیِ آغمیون میشدیم.
خانه ی پدر بزرگِ مادری مان واقع در مرکز روستا رفاه و امکانات بیشتری داشت با این حال همیشه رو به سوی شرق و محروم روستا و محل سکونت عموها که البته زادگاهمان هم بود می نمودیم.❤️🥀🌷
سختی و مشقت و نبود امکانات رفاهی و احیانا بی مهری زن عموها را به جان میخریدیم تا روی خوش و استقبال گرم حاج ضرغام عمی را شاهد باشیم.❤️🥀🌷
هنوز هم گرمی دستان پینه بسته و داغیِ لبان پر مهر و عطوفت او را بر گونه ها و پیشانی خود احساس می کنم.
یادش بخیر،روزهایی را به خاطر دارم که هرچه در بساط داشت با وجود مخاطراتی که به سبب بعضی حسادت های صنف اناث ایشان را تهدید میکرد! سخاوتمندانه برای پذیرایی از ما در طبق اخلاص میگذاشت.❤️🥀🌷
دهها اثر در چند دهه زحمت توأم با ذوق و نوآوری آن مرحوم در شرق آغمیون که میشود از آن بعنوان «باقیات صالحات» نام برد،ایجاد و احداث باغ زردآلو میباشد که با عمری بالغ بر هفتاد سال هنوز هم در شرق رودخانه کروان چایی آغمیون و در کوهپایه به نام «یاماش یا یاماج» بعنوان« باغ زردآلوی حاجی ضرغام» و جنوب«فٓرٓجین باغی» خودنمایی میکند و در فصل بهار شکوفه های زردآلو چشم هم بیننده ای را حتی از جاده اصلی سراب- اردبیل در محدوده طاران تا پادگان مینوازد.❤️🥀🌷
در فصل تابستان و هنگام باردهی با زردآلو های معطر و خوشمزه پذیرای استفاده کنندگان میباشد
اینجانب بعنوان یک از وراث آن مرحوم که عملا در حکم یکی از نوادگانش محسوب می شوم یاد او را زنده نگه داشته و از خداوند متعال برای ایشان که به گمانم یکی از کم خطاترین بندگانش بود،آرزوی علو درجات را دارم و از مخاطبین گرامی تمنا میکنم در حق او و جمیع درگذشتگان نیکوسرشت شهر و روستاهای مان حمد و سوره ای اهدا نمایند.
غلامعلی خدنگی
🌷🥀🖤❤️🌷🥀🖤❤️🌷🥀🖤❤️🌷🥀
نام و یاد روانشاد حاج ضرغام مرجانی آغمیونی را در آستانه سی امین سالگرد درگذشت آن مرحوم گرامی میداریم:
به جهت تک پسر بودن پدرمان زنده یاد حاج علی آقا خدنگی، ما از داشتن«عمو» محروم بودیم و دو عموی بزرگوار پدرمان بطور اعم و«حاج ضرغام عمی» بطور اخص این کمبود و خلأ را تا حدودی جبران کرده بودند.حاج ضرغام عمی اولاد نداشت لذا،تمام محبت و ایثار پدرانه ی خود را نثار فرزندان و نوه های دو برادر خود نموده بود.
ناگفته نماند از آنجایی که حاج ضرغام عمی با برادر وٓسٓطی خود حاج هامان باجناق بود بطور فطری و عاطفی و غریزی، زن عموها که با هم خواهر بودند و جاریِ هم، نقش مثبتی نمیتوانستد در میانه ی میدان عواطف بازی کنند.
اما ما نوه های برادر بزرگتر «حاجی لار»از الطاف و مهر و محبت ایشان بهره ها می بردیم یک دلیلش این بود که پدر بزرگ ما شادروان حاج طرماح در تابستان ۱۳۴۴ زودهنگام با یک بیماری ناشناخته به رحمت خدا رفته بود.
❤️🥀🌷
(حاجی لار عنوانی بود که به سه برادر به جهت اینکه هر سه همزمان با هم به مکه مشرف شده بودند اطلاق میشد،مرحومان: حاج طرماح خدنگی،حاج هامان یا حاج محمد سرخابی،حاج ضرغام مرجانی.چنانچه ملاحظه می کنید هر کدام از سه برادر فامیلی جداگانه ای داشتند)
تابستان ها که درس و مدرسه تعطیل میشد به عشق روستا و مِهر آنها راهیِ آغمیون میشدیم.
خانه ی پدر بزرگِ مادری مان واقع در مرکز روستا رفاه و امکانات بیشتری داشت با این حال همیشه رو به سوی شرق و محروم روستا و محل سکونت عموها که البته زادگاهمان هم بود می نمودیم.❤️🥀🌷
سختی و مشقت و نبود امکانات رفاهی و احیانا بی مهری زن عموها را به جان میخریدیم تا روی خوش و استقبال گرم حاج ضرغام عمی را شاهد باشیم.❤️🥀🌷
هنوز هم گرمی دستان پینه بسته و داغیِ لبان پر مهر و عطوفت او را بر گونه ها و پیشانی خود احساس می کنم.
یادش بخیر،روزهایی را به خاطر دارم که هرچه در بساط داشت با وجود مخاطراتی که به سبب بعضی حسادت های صنف اناث ایشان را تهدید میکرد! سخاوتمندانه برای پذیرایی از ما در طبق اخلاص میگذاشت.❤️🥀🌷
دهها اثر در چند دهه زحمت توأم با ذوق و نوآوری آن مرحوم در شرق آغمیون که میشود از آن بعنوان «باقیات صالحات» نام برد،ایجاد و احداث باغ زردآلو میباشد که با عمری بالغ بر هفتاد سال هنوز هم در شرق رودخانه کروان چایی آغمیون و در کوهپایه به نام «یاماش یا یاماج» بعنوان« باغ زردآلوی حاجی ضرغام» و جنوب«فٓرٓجین باغی» خودنمایی میکند و در فصل بهار شکوفه های زردآلو چشم هم بیننده ای را حتی از جاده اصلی سراب- اردبیل در محدوده طاران تا پادگان مینوازد.❤️🥀🌷
در فصل تابستان و هنگام باردهی با زردآلو های معطر و خوشمزه پذیرای استفاده کنندگان میباشد
اینجانب بعنوان یک از وراث آن مرحوم که عملا در حکم یکی از نوادگانش محسوب می شوم یاد او را زنده نگه داشته و از خداوند متعال برای ایشان که به گمانم یکی از کم خطاترین بندگانش بود،آرزوی علو درجات را دارم و از مخاطبین گرامی تمنا میکنم در حق او و جمیع درگذشتگان نیکوسرشت شهر و روستاهای مان حمد و سوره ای اهدا نمایند.
غلامعلی خدنگی
Forwarded from دلنوشتههای تاریخیِ علی مرادی مراغهای (على مرادی مراغه ای)
💥تصویری از جبار باغچه بان و باغچه اش
✍️ علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie
✅امروز ۱۹ اردیبهشت زادروز جبار باغچه بان است. جبار باغچه بان، بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان در ایران است که ابتدا آنرا در سال ۱۳۰۵ش در تبریز بوجود آورد سپس به شهرهای دیگر سرک کشید.
♦️با خلاقیت می توان بسیاری از ناممکن ها را ممکن ساخت: آموزش خواندن و نوشتن برای کودکان ناشنوا، آن هم در زمانی که خواندن و نوشتن برای کودکانِ معمولی و مخصوصا دختران توام با انواع و اقسام محدویتها بود...
جبار باغچه بان همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران است.
مردمانی که بدنبال تحول و خوشبختی هستند بدون شک، بهترین، موثرترین و مستقیم ترین راه همانا راه آموزش کودکان شان است.
♦️در میان اسناد کتابخانه ملی، تصویر جالبی از کودکستان او پیدا کردم که این تصویر مربوط به سال 1307 و شهر شیراز است.
این تصویر سیاه و سفید، بچه ها را در باغچه نشان می دهد که بازی می کنند در میان درختان و فضای سرسبز...
خوب نگاه کنید!
تصویر مربوط به 92سال پیش است و با بچه های امروزمان مقایسه کنید که در میان خانه های قوطی کبریتی با تبلت و گوشی بزرگ می شوند...
♦️قبل از این در دهات ایران مرسوم بوده که هر وقت شخصی کچل می بود اسم فرزندش را حتما «زلفعلی» می گذاشتند تا بچه اش کچل در نیاید!
و اگر پدر بچه نابینا می بود اسم بچه اش را «چراغعلی» می گذاشتند ...!
با این حساب، چون دانش آموزان زمان ما با کتاب کمتر انس داشته و تبلت و گوشی جایگزین کتاب شده، بنابراین، اسم این دانش آموزان را حتما باید «کتابعلی» گذاشت تا بلکه در بزرگسالی به کتاب علاقمند باشند...!
◀️تصویر کودکستان ناشنوایان باغچه بان در شیراز 1307ش.
http://www.upsara.com/images/y686386_.jpg
✍️ علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie
✅امروز ۱۹ اردیبهشت زادروز جبار باغچه بان است. جبار باغچه بان، بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان در ایران است که ابتدا آنرا در سال ۱۳۰۵ش در تبریز بوجود آورد سپس به شهرهای دیگر سرک کشید.
♦️با خلاقیت می توان بسیاری از ناممکن ها را ممکن ساخت: آموزش خواندن و نوشتن برای کودکان ناشنوا، آن هم در زمانی که خواندن و نوشتن برای کودکانِ معمولی و مخصوصا دختران توام با انواع و اقسام محدویتها بود...
جبار باغچه بان همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران است.
مردمانی که بدنبال تحول و خوشبختی هستند بدون شک، بهترین، موثرترین و مستقیم ترین راه همانا راه آموزش کودکان شان است.
♦️در میان اسناد کتابخانه ملی، تصویر جالبی از کودکستان او پیدا کردم که این تصویر مربوط به سال 1307 و شهر شیراز است.
این تصویر سیاه و سفید، بچه ها را در باغچه نشان می دهد که بازی می کنند در میان درختان و فضای سرسبز...
خوب نگاه کنید!
تصویر مربوط به 92سال پیش است و با بچه های امروزمان مقایسه کنید که در میان خانه های قوطی کبریتی با تبلت و گوشی بزرگ می شوند...
♦️قبل از این در دهات ایران مرسوم بوده که هر وقت شخصی کچل می بود اسم فرزندش را حتما «زلفعلی» می گذاشتند تا بچه اش کچل در نیاید!
و اگر پدر بچه نابینا می بود اسم بچه اش را «چراغعلی» می گذاشتند ...!
با این حساب، چون دانش آموزان زمان ما با کتاب کمتر انس داشته و تبلت و گوشی جایگزین کتاب شده، بنابراین، اسم این دانش آموزان را حتما باید «کتابعلی» گذاشت تا بلکه در بزرگسالی به کتاب علاقمند باشند...!
◀️تصویر کودکستان ناشنوایان باغچه بان در شیراز 1307ش.
http://www.upsara.com/images/y686386_.jpg
هرگز با پدرم خلوت نكرده بودم.
پس از ازدواج با همسرم، در واقع با پدرم فاصله بیشتری پیدا كرده بودم.
سالها طول كشيد تا در يك روز گرم تابستان به صرف چاى كنارش نشستم.
با وى در باب زندگى، ازدواج، فرزندانم، و مسئوليتهايم گلايه كردم.
پدرم در حالى كه چاى را در نعلبكى ميريخت و به آن فوت ميكرد، نگاهى نافذ بر من انداخت و گفت:
هرگز دوستانت را فراموش نكن،
هر چه پيرتر شوى اهميت آنان بيشتر ميشود.
با اين كه به خانواده و فرزندانت عشق ميورزى، باز به دوست نياز دارى، با آنان مراوده كن، به ديدارشان برو، گاهی به آنها تلفن بزن، و به آنان نزديكتر شو.
باخود گفتم چه نصيحت عجيبى!
تمام معناى زندگى من، همسر و فرزندان و شغلم هستند!
با اين حال اطاعت امر كردم.
هر سال با دوستانم تماس گرفتم و اندك اندك بر شمارشان افزودم.
سالها بعد دريافتم که پدرم رمز زندگى را ميدانست.
در گذر ايامِ عمر، دوستان هر روز اهميت بيشترى پيدا ميكنند.
بعد ازحدود شصت سال فهميدهام كه؛
زمان چه تند ميگذرد.
فاصله ها بلندتر ميشوند.
بچه ها بزرگ ميشوند، دنبال زندگى خود ميروند و گاه قلب والدين را ميشكنند، و اغلب از ما دور ميمانند.
مشاغل و دارائيها مى آيند و ميروند.
آمال، عشقها و هوسها ميروند
مردم دور و برم كارهاى غير منتظره و گاه ناشايست ميكنند.
والدين ميميرند.
همكاران ما را فراموش ميكنند.
دوندگيها پايان مى يابند.
اما دوستان واقعى پابرجا ميمانند.
بى توجه به دورى و حتى فواصل ميان قاره اى!
دوست خوب هرگز دور نيست، فقط بايد دستم را دراز كنم و از وراى صفحه گوشى دستش را بفشارم.
آغوش دوستان هميشه براى در برگرفتنم گشاده است.
سپاس كه هستيد.
دوست عزیزم
آروزی عمری طولانی و با عزت برای شما دارم🙏🏻😘
چند تا دوست و رفیق خوب میارزد به هزاران سیاهی لشکر
لحظاتت بخیر و خوشی
🌹💐🍃🌹💐🍃🌹🍃🍃💐🍃🌹💐💐🍃💐🍃💐🌷🌹🥂🌹🌷💐🍃💐🍃
پس از ازدواج با همسرم، در واقع با پدرم فاصله بیشتری پیدا كرده بودم.
سالها طول كشيد تا در يك روز گرم تابستان به صرف چاى كنارش نشستم.
با وى در باب زندگى، ازدواج، فرزندانم، و مسئوليتهايم گلايه كردم.
پدرم در حالى كه چاى را در نعلبكى ميريخت و به آن فوت ميكرد، نگاهى نافذ بر من انداخت و گفت:
هرگز دوستانت را فراموش نكن،
هر چه پيرتر شوى اهميت آنان بيشتر ميشود.
با اين كه به خانواده و فرزندانت عشق ميورزى، باز به دوست نياز دارى، با آنان مراوده كن، به ديدارشان برو، گاهی به آنها تلفن بزن، و به آنان نزديكتر شو.
باخود گفتم چه نصيحت عجيبى!
تمام معناى زندگى من، همسر و فرزندان و شغلم هستند!
با اين حال اطاعت امر كردم.
هر سال با دوستانم تماس گرفتم و اندك اندك بر شمارشان افزودم.
سالها بعد دريافتم که پدرم رمز زندگى را ميدانست.
در گذر ايامِ عمر، دوستان هر روز اهميت بيشترى پيدا ميكنند.
بعد ازحدود شصت سال فهميدهام كه؛
زمان چه تند ميگذرد.
فاصله ها بلندتر ميشوند.
بچه ها بزرگ ميشوند، دنبال زندگى خود ميروند و گاه قلب والدين را ميشكنند، و اغلب از ما دور ميمانند.
مشاغل و دارائيها مى آيند و ميروند.
آمال، عشقها و هوسها ميروند
مردم دور و برم كارهاى غير منتظره و گاه ناشايست ميكنند.
والدين ميميرند.
همكاران ما را فراموش ميكنند.
دوندگيها پايان مى يابند.
اما دوستان واقعى پابرجا ميمانند.
بى توجه به دورى و حتى فواصل ميان قاره اى!
دوست خوب هرگز دور نيست، فقط بايد دستم را دراز كنم و از وراى صفحه گوشى دستش را بفشارم.
آغوش دوستان هميشه براى در برگرفتنم گشاده است.
سپاس كه هستيد.
دوست عزیزم
آروزی عمری طولانی و با عزت برای شما دارم🙏🏻😘
چند تا دوست و رفیق خوب میارزد به هزاران سیاهی لشکر
لحظاتت بخیر و خوشی
🌹💐🍃🌹💐🍃🌹🍃🍃💐🍃🌹💐💐🍃💐🍃💐🌷🌹🥂🌹🌷💐🍃💐🍃
🌺کانال آناوطن آغمیون🌺
Photo
مرحوم حاجی ضرغام مرجانی، خدایش رحمت کناد.
*این تصویر، بعنوان قوی ترین اثر هنری سال برگزیده شده بود.* *تندیسی از دو انسان بالغ که پس از مشاجره به یکدیگر پشت کرده و نشسته اند.* *کودک درون هر دوی آنها، به سادگی خواهان برقراری ارتباط است. اما آنچه بلوغ به ما آموخته خودپسندی، تنفر و کینه است تا ممانعت کند از بخشایش و حرکتِ موثر رو به جلو.*
با تشکر از جناب آقای قادر عیوضی سهزابی( وکيل پایه یک دادگستری )
بابت ارسال مطالب عالی آموزنده
با تشکر از جناب آقای قادر عیوضی سهزابی( وکيل پایه یک دادگستری )
بابت ارسال مطالب عالی آموزنده
یکی از پایههای عقلانیتِ بشر؛
پرسشگری است،
انسان به اندازهای که
پرسش، نقد و شک میکند؛
خردمند است.
صبح همشهریان عزیز بخیر
|سقراط
پرسشگری است،
انسان به اندازهای که
پرسش، نقد و شک میکند؛
خردمند است.
صبح همشهریان عزیز بخیر
|سقراط
Meni Candan Usandırdı
Çimen Yalçın
🎵
🎙️Çimen Yalçın
🎶 Meni Candan Usandırdı
🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵
🎙️Çimen Yalçın
🎶 Meni Candan Usandırdı
🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵