تو زبان کوردی وقتی به کسی میگن
"باوانه کهم"
اون میم مالکیت رو میدن یعنی یه جوری رفتی تو وجودم و ریشه کردی که انگار از وجودمی🫀
『 @Afkar 』
"باوانه کهم"
اون میم مالکیت رو میدن یعنی یه جوری رفتی تو وجودم و ریشه کردی که انگار از وجودمی🫀
『 @Afkar 』
تو کتاب "نباید می ماندیم"
معین دهاز یه جا خیلی درست میگه:
"در زندگیم سختیهایی را تحمل کردم که پیش از واقعه گمان نداشتم بتوانم.
حتى بعدها، باور نکردم که در آن ماجرا تاب آوردم.
انسان خودش را نمی شناسد، خصوصا قدرتهایش را"
『 @Afkar 』
معین دهاز یه جا خیلی درست میگه:
"در زندگیم سختیهایی را تحمل کردم که پیش از واقعه گمان نداشتم بتوانم.
حتى بعدها، باور نکردم که در آن ماجرا تاب آوردم.
انسان خودش را نمی شناسد، خصوصا قدرتهایش را"
『 @Afkar 』
همیشه یک دلیل هست برای اینکه کسی را
غیر معمولی دوست بداریم؛
مثلا لبخندش...
مثلا چشمهایش...
مثلا حرفهایش...
『 @Afkar 』
غیر معمولی دوست بداریم؛
مثلا لبخندش...
مثلا چشمهایش...
مثلا حرفهایش...
『 @Afkar 』
خیلی خوبه آدم یکیو داشته باشه که وقتی با اونه دیگه دلش هیچی نخواد و حتی به هیچی و هیچکس دیگه هم فکر نکنه
اون آدم تا آخر عمر برای من تویی......
『 @Afkar 』
اون آدم تا آخر عمر برای من تویی......
『 @Afkar 』
اردیبهشت امسال ابری، بارانی، خوشبو، خنک، لطیف، عجیب، جادویی، فوقالعاده است. نمیدونم چطور بگم انگار داریم خوشبخت میشیم!
『 @Afkar 』
『 @Afkar 』
مثل خنده نوزادی که غرقِ خوابه،
مثل شربت خنکِ آلبالو در یک روز گرم،
مثل اولین گاز از گوجه سبز بعد از یکسال صبر،
مثل میمِ مالکیتِ آخر اسم،
مثل بوی خانه کاهگلی بعد از باران،
یا کشیدنِ نقاشی روی شیشه بخار کرده،
مثل پیدا کردنِ جای خالی در اتوبوس
با یک بغل خستگی،
صدای موج دریا در شب، بوسه های ناگهانی،
یا چای تازه دمِ قند پهلو توی استكانِ کمر باریک
دوست داشتنت همین قدر شیرینه !
『 @Afkar 』
مثل شربت خنکِ آلبالو در یک روز گرم،
مثل اولین گاز از گوجه سبز بعد از یکسال صبر،
مثل میمِ مالکیتِ آخر اسم،
مثل بوی خانه کاهگلی بعد از باران،
یا کشیدنِ نقاشی روی شیشه بخار کرده،
مثل پیدا کردنِ جای خالی در اتوبوس
با یک بغل خستگی،
صدای موج دریا در شب، بوسه های ناگهانی،
یا چای تازه دمِ قند پهلو توی استكانِ کمر باریک
دوست داشتنت همین قدر شیرینه !
『 @Afkar 』
قسمت جالب زید خوب داشتن اینه که هر اتفاق رندومی رو میتونه بهش اطلاع بدی
-وای خیلی غذا خوردم
-گربه دستمو چنگ زد
-مامانم باهام اشتی کرد
-فلانی بهم زنگ زد
-سگم اومد بغلم خوابید
و قسمت جالبترش اینه که اونم به همه اینا با دقت گوش میده و بهشون ریاکشن نشون میده=)
『 @Afkar 』
-وای خیلی غذا خوردم
-گربه دستمو چنگ زد
-مامانم باهام اشتی کرد
-فلانی بهم زنگ زد
-سگم اومد بغلم خوابید
و قسمت جالبترش اینه که اونم به همه اینا با دقت گوش میده و بهشون ریاکشن نشون میده=)
『 @Afkar 』
کسی که بهخاطر یه مشکلی که با ۵ دقیقه صحبت کردن حل میشه تو رو ساعتها به گریه میندازه، قطعا «دوسِت نداره».
『 @Afkar 』
『 @Afkar 』
از وقتی که برات میذاره،
از توجهی که بهت میکنه،
از احترامی که بهت میذاره،
میتونی بفهمی چقد دوسِت داره..
『 @Afkar 』
از توجهی که بهت میکنه،
از احترامی که بهت میذاره،
میتونی بفهمی چقد دوسِت داره..
『 @Afkar 』
اون چیزی که آدمها رو کنار هم نگه میداره؛
شباهتهاشون نیست؛
بلکه درک و شعورشون نسبت به تفاوتهاشون....
『 @Afkar 』
شباهتهاشون نیست؛
بلکه درک و شعورشون نسبت به تفاوتهاشون....
『 @Afkar 』
اونقدر آدما قبل من و تو غصه خوردن، لب پنجره سیگار کشیدن، عاشق شدن، فارغ شدن، فحش دادن...
اونقدر آدما قبل من و تو بردن، باختن، گذاشتن رفتن، گم و گور شدن...
اونقدر آدما قبل من و تو به گذشتهشون فکر کردن، حسرت خوردن، بغض کردن...
حالا کجان؟
رها کن رفیق.. رها کن بره...
👤#سعید_اسفندیاری
『 @Afkar 』
اونقدر آدما قبل من و تو بردن، باختن، گذاشتن رفتن، گم و گور شدن...
اونقدر آدما قبل من و تو به گذشتهشون فکر کردن، حسرت خوردن، بغض کردن...
حالا کجان؟
رها کن رفیق.. رها کن بره...
👤#سعید_اسفندیاری
『 @Afkar 』