👩‍❤️‍👨♡حُب حلال♡ 👩‍❤️‍👨
6.76K subscribers
1.97K photos
1.15K videos
37 files
763 links
اینستاگرام
https://www.instagram.com/admmmj123?r
=nametag

کانال دوم ما👇
@ADMMMJ1234
Download Telegram
شب قدر


عايشه (رضي الله عنها) فرمود: يا رسول الله ﷺ اگر دانستم شب قدر چه شبی است چه دعایی بخوانم? فرمود; بگو


"  اَللُّهُمَّ اِنَّـکَ عَـفُـوٌّ ، تُحِـبُّ العَـفوَ ، فَاعفُ عَنـّی " 


▪️خداوندا ! تو بخشنده ای ، عفو را دوست داری پس مرا ببخش
( 3850 ابن ماجه_3337 سلسله صحیحه) 


در برخي حديث كريم نيز امده

اللهم انك عفوٌ كريمٌ، تحب العفو فاعف عني
(📚3513 ترمذي)

🍃🌼🍃
بنام آنکه شب قـــدر بهترین شــــب ها قرار داد😍
بـــــسم الله الرحمن الرحیم ♥️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استوری

پروردگارا هر گناهی را که بین ما و رضایت تو قرار دارد ببخش💔
🌸چون خدا بیند لبان روزه دار
💫می کند نزد ملائک افتخار

🌸پس شما را مرحبا، صد آفرین
💫ای به کل آفرینش بهترین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لااله الا الله العظيم الحليم ، لا اله الا الله رب العرش العظيم ، لا اله الا الله رب السموات ورب الارض ورب العرش الكريم🌺
معنـی آیـه ( وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ ) چیســت
Anonymous Quiz
27%
وای بر ستمکاران
10%
وای بر دروغگویان
63%
وای بر کم فروشان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👩‍❤️‍👨♡حُب حلال♡ 👩‍❤️‍👨
. #شوهرانه زن‌ها وقتی دلگيرند،هر چه بپرسی می‌گويند: هیچی؛ مهم نيست، می‌گذرد. اين يعنی؛هيچ جا نرو؛ كنارم بشين دوباره بپرس. دوباره پرسيدن‌هايت حالم را خوب می‌كند..! #حب_حلال 😍 @ADMMMJ1234
.
#هردوبخوانیم

هر روز برای صحبت با همسرتون وقت بگذارین!

شما باید در زندگیتون (قانونی) داشته باشین که بگه:
هرگز اجازه نمیدیم سرمون اونقدر شلوغ بشه که باهم حرف نزنیم!

گوشی های موبایل و کامپیوتر ها رو کنار بزارین!

باید زمانی داشته باشیم که (دو نفری) تنها باشیم. رودررو بشینیم و باهم حرف بزنیم.

باید وقت کافی بزاریم و هر روز در یک زمان خاص و فضایی صمیمانه  در مورد مسائل شخصیمون صحبت کنیم.

و این یعنی  من (دوستت دارم)

فقط ۵ تا ۱۰ دقیقه در روز!

برای ارتباط برقرار کردن وقت کافی بزارین.اگه سرتون خیلی شلوغه خلوتش کنین!

به چیزهای دیگه نه بگید؛ اما به همسرتون نه نگین..
#حب_حلال 😍
@ADMMMJ1234
رمضان رفته هنوز ما اســـــیر قفسم ❤️‍🔥😥

رمضان رفته پایبنـــــد هوسیم🥀 😭
این سه کار را در ده شب آخر ماه رمضان انجام دهید:
۳ عمل بسیار کوتاه با فضیلتی شگفت انگیز زیاد برای شب قدر

1 هر شب مبلغی را حتما صدقه بدهید، اگر مصادف با شب قدر شود انگار 84سال این مبلغ را صدقه داده‌اید

2 در هر شب حداقل دو رکعت نماز را خالصانه بخوانید اگر با شب قدر مصادف شود انگار 84سال نماز خوانده‌اید


3 هر شب ۳ مرتبه سوره توحید قول هوالله را بخوانید با یک مرتبه حمد شریف زیرا برابر با یک مرتبه ختم قران مجید است و اگر با شب قدر مصادف باشد انگار 84 سال هرشب قران را ختم کرده اید

و اگر این اعمال را نتوانستید انجام دهید این مطلب را نشر کنید تا بقیه انجام دهند و باز هم شما در ثوابشان شریک هستید

(و ما توفیقی الا بالله)
#همسرداری
#خانومانه

"باید «خودتان» باشید!!!"

از همان روز اولی که به خانه همسرتان وارد می‌شوید
خودتان باشید.

❗️سبک پوشش‌تان، جنس رفتارهایتان و عادات‌تان را سانسور نکنید

تا بعدها با نشان دادن خود واقعی‌تان، همسرتان را شگفت‌زده نکنید!

🔻 اگر از فرهنگ متفاوتی هستید
خود را مسئول شبیه شدن به خانواده همسرتان ندانید.

درست است که برخی ریزه‌کاری‌های معاشرتی و رفتاری را به‌خاطر حفظ حریم‌ها باید رعایت ‌کنید

❗️ اما قرار نیست بعد از ازدواج همه گذشته‌تان را کنار بگذارید و به فرد دیگری تبدیل شوید..
رســــوائی!!!😔

زمانی که خودم را برای ملاقات آماده می کردم، گمان نمی بردم آنچه که پیش آمد، پیش می آید. حتی برای یک لحظه هم فکر نمی کردم که رســــوائی ام به این شکل، تلخ و سخت باشد نمی دانستم روزی را که با سعادتی گذرا شروع  میکردم در نهایت با این درد و غم ختم می شـــود.
چندین بار در مقابل این ملاقات مقاومت کرده و با تمام و جود مخالفت نمودم اما نمی دانستم در همان روزی که اعلام موافقت می نمایم، تقدیر مرا به این رســــوائی چرکین گرفتار می کند. همه چیز زندگی ام پایمال شد، زمانی که برای اولین بار عادل را شناختم در دوره ی دبیرستان بودم. نوجوان و بی فکر بودم چیزی جز مدرسه و خانه مان که در همان خیابان بود، نمی شناختم در زندگی ام کسی جز مادر، پدر و برادرم نبود. تا این که با نوال آشنا شدم او دختری از هر نظر زبیا بود که تبسمی زبیا و با جرأت داشت. به من نزدیک شد و سوال کرد: نامزاد داری؟ .... نه ... با شیطنت سوال کرد:کسی را دوست داری؟ 
با سادگی گفتم نه...
با نگاهی تحقیر آمیز به من نگریست و گفت: پس هنوز بچه ای! و بدون هیچ گونه سختی دیگر مرا ترک کرد. اعتراف می کنم جملات کوتاه و تعبیرات زیاد او مانند آن بود که آتشی بر هیزم های خشک زده شود، بله او مرا مشغول کرد. مشغول تفکر آیا من هنوز بچه ام؟ و پخته نشده هم!؟ و چیزی از محبت نمی دانم؟ آیا بقیه دختران مثل من هستند؟آیا ضروری است وقتی که من هنوز در دبیرستانم، دوست پسری داشته باشم و ازدواج کنم؟ فکرم مرا به طرف راهی مسدود و سر درگم سوق داد و سر در گمی ام مرا طرف گرفتگی و گرفتگی به طرف فکر زیاد و بیهودگی و تباه شدن می برد. به مادرم پناه بردم و او آخرین را چاره ام بود که مرا از حیرت و تفکر رها کند. با آرامش سوال کردم: مادرم کی ازدواج کردی؟!! با وحشت به طرف من نگریست و گفت چرا می پرسی؟ تقریبا هفده  ساله بودم با عجله جواب دادم: هم سن الان من.... چشم هایش مملو از شک شد که نتوانست آن را پنهان کند و گفت: الان زمانه تغییر کرده و گذشته، مثل الان نبوده به درس و مدرسه ات توجه کن و به این موضوع فکر نکن مادر با آینده نگری به من صدمه زد.محبت عاطفه زندگی زبیا چیست؟آیا من حق ندارم همه ی اینها را بدست بیاورم و آیا من همیشه در شرف جوانی هستم؟ چرا برای من مرگ می خواهند در حالی که من زنده ام چرا مرا در میان کتاب های درسی دفن می کنند. و جوانی ام  را با خشکی و تری علم ضایع می کنند!؟همین طور افکارم مرا از زمانی که نوال با من محبت کرده بود به این موضوعات سوق می داد به همین طریق زمانی که برای بار دوم در این مورد با من صحبت کرد مرا لقمه ی آماد یافت. از او سوال کردم تو نامزاد داری؟؟ با فخر جواب داد تقریبا... بعد در گوشی به من گفت عادل تو را دوست دارد. با ترس کنار رفتم و گفتم عادل کیست؟ چیطور مرا می شناسد؟ و کجا مرا دیده با صدای دلربا و دلچسپ گفت: امشب ساعت ۱۰ منتظر باش به تو زنگ می زند. با عجله گفتم: نه... نه... ساعت یازده تا مطمئن شوم که همه اهل خانه ام خوابیده اند.
ادامه دارد
@ADMMMJ1234