Forwarded from اخبار دارو و سلامت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم/افزایش چراغ خاموش نسخ کاغذی
🔹فانا: این روزها مشاهده میشود که نسخ کاغذی در دست بیماران افزایش داشته است. حتی در داروخانههای مرجع نیز دریافت نسخ کاغذی افزایش یافته است.
🔹صیاد محمدی مدیر داروخانه ۱۳ آبان گفت: حدود ۴۰% از نسخ دریافتی ما به صورت کاغذی است. مهلت پذیرش نسخ کاغذی تاکنون چند بار تمدید شده و آخرین مهلت تمدید شده تا آخر آبان بوده است
🔹محمدمهدی ناصحی مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران هم گفت: براساس مصوبه هیات دولت، اجازه دادیم درصد بیشتری از نسخ کاغذی پذیرش شود
www.phana.ir/fa/doc/news/44599
@phanair
🔹فانا: این روزها مشاهده میشود که نسخ کاغذی در دست بیماران افزایش داشته است. حتی در داروخانههای مرجع نیز دریافت نسخ کاغذی افزایش یافته است.
🔹صیاد محمدی مدیر داروخانه ۱۳ آبان گفت: حدود ۴۰% از نسخ دریافتی ما به صورت کاغذی است. مهلت پذیرش نسخ کاغذی تاکنون چند بار تمدید شده و آخرین مهلت تمدید شده تا آخر آبان بوده است
🔹محمدمهدی ناصحی مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران هم گفت: براساس مصوبه هیات دولت، اجازه دادیم درصد بیشتری از نسخ کاغذی پذیرش شود
www.phana.ir/fa/doc/news/44599
@phanair
Forwarded from رنسانس
🔴چشم تاریخ: «بایکوت کردن تلویزیون لهستان»
✍دکتر محمدرضا سرگلزایی؛ روانشناس
@renaissancetranslate
«جنبش همبستگی لهستان» در آگوست ۱۹۸۰ با «اعتصاب کارگران کشتیسازی» در شهر «گدانسک» ظهور کرد و رژیم دیکتاتوری کمونیستی این کشور را که از پایان جنگ جهانی دوم بر لهستان حکومت میکرد، به وحشت انداخت.
در سیزدهم دسامبر ۱۹۸۱ مقامات حزب حاکم، تانکها را به خیابان آوردند تا جنبش همبستگی را یکبار و برای همیشه سرکوبکنند؛ در طی این اتفاق صدها نفر بازداشت و دهها نفر کشتهشدند.
بهرغم حضور تانکها در خیابان و بازداشتهای متعدد، لهستانیها اعتراضاتی را علیه ممنوعیت جنبش همبستگی سازماندهی کردند. از جمله این اعتراضات، «بایکوتکردن» اخبار فرمایشی تلویزیون دولتی بود.
بایکوتکردن خبر تلویزیون بهتنهایی نمیتوانست برای دولت اسباب شرمساری شود. برای اینکه کسی نمیتوانست میزان استقبال مردم از این بایکوت را نشاندهد.
مردم شهرهای کوچک راهی برای آن پیداکردند؛ از پنجم فوریه ۱۹۸۲ هر شب ساکنین شهر «سویدنیک» در شرق لهستان اقدام به پیادهروی میکردند؛ همزمان با نیمساعت برنامه خبر تلویزیون، خیابانهای شهر مملو از مردمی بود که به پیادهروی، گفتگو و غذاخوردن مشغول بودند؛ بعضی تلویزیونهای خاموش خود را پشت پنجره، رو به خیابان میگذاشتند و عدهای دیگر یکقدم جلوتر رفته، تلویزیون خود را روی کالسکه یا فرغون میگذاشتند و با خود به پیادهروی شبانه میآوردند.
تاکتیک «قدمزدن با تلویزیون» به بقیه شهرها نیز سرایت و حکومت را بیش از پیش خشمگینکرد، ولی در عینحال حکومت برای مقابله با آن احساس ناتوانی میکرد، زیرا پیادهروی با تلویزیون جرم نبود و جزو اعمال خلاف قانون اعلام نشدهبود!
حکومت سرانجام، عبور و مرور بین ساعت هفت تا ده شب را ممنوع کرد و اهالی سویدنیک را وادار کرد که یا هنگام اخبار ساعت هفتونیم در خانه بمانند و یا خطر بازداشت و حتی کشتهشدن را بپذیرند. اهالی شهر سویدنیک بهجای خبر ساعت هفتونیم، پیادهروی خود را همزمان با اخبار ساعت پنج ادامه دادند.
مجموعه این اتفاقات و نافرمانی های مدنی طی چند سال بعد باعث شد که لهستان با رهبری «لٙخ والِسا» از نظام کشورهای بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی که خود نیز در آستانه فروپاشی بود جدا شود و راهی دیگر برگزیند.
+تصویر: لخ والسا فعال جنبش کارگری لهستان و اولین رییس جمهور «لهستان» آزاد با چند شاخه گل در دست و پس از دریافت حکم آزادی از دادگاه (۱۹۸۰)؛ عکس از رویترز
@renaissancetranslate
✍دکتر محمدرضا سرگلزایی؛ روانشناس
@renaissancetranslate
«جنبش همبستگی لهستان» در آگوست ۱۹۸۰ با «اعتصاب کارگران کشتیسازی» در شهر «گدانسک» ظهور کرد و رژیم دیکتاتوری کمونیستی این کشور را که از پایان جنگ جهانی دوم بر لهستان حکومت میکرد، به وحشت انداخت.
در سیزدهم دسامبر ۱۹۸۱ مقامات حزب حاکم، تانکها را به خیابان آوردند تا جنبش همبستگی را یکبار و برای همیشه سرکوبکنند؛ در طی این اتفاق صدها نفر بازداشت و دهها نفر کشتهشدند.
بهرغم حضور تانکها در خیابان و بازداشتهای متعدد، لهستانیها اعتراضاتی را علیه ممنوعیت جنبش همبستگی سازماندهی کردند. از جمله این اعتراضات، «بایکوتکردن» اخبار فرمایشی تلویزیون دولتی بود.
بایکوتکردن خبر تلویزیون بهتنهایی نمیتوانست برای دولت اسباب شرمساری شود. برای اینکه کسی نمیتوانست میزان استقبال مردم از این بایکوت را نشاندهد.
مردم شهرهای کوچک راهی برای آن پیداکردند؛ از پنجم فوریه ۱۹۸۲ هر شب ساکنین شهر «سویدنیک» در شرق لهستان اقدام به پیادهروی میکردند؛ همزمان با نیمساعت برنامه خبر تلویزیون، خیابانهای شهر مملو از مردمی بود که به پیادهروی، گفتگو و غذاخوردن مشغول بودند؛ بعضی تلویزیونهای خاموش خود را پشت پنجره، رو به خیابان میگذاشتند و عدهای دیگر یکقدم جلوتر رفته، تلویزیون خود را روی کالسکه یا فرغون میگذاشتند و با خود به پیادهروی شبانه میآوردند.
تاکتیک «قدمزدن با تلویزیون» به بقیه شهرها نیز سرایت و حکومت را بیش از پیش خشمگینکرد، ولی در عینحال حکومت برای مقابله با آن احساس ناتوانی میکرد، زیرا پیادهروی با تلویزیون جرم نبود و جزو اعمال خلاف قانون اعلام نشدهبود!
حکومت سرانجام، عبور و مرور بین ساعت هفت تا ده شب را ممنوع کرد و اهالی سویدنیک را وادار کرد که یا هنگام اخبار ساعت هفتونیم در خانه بمانند و یا خطر بازداشت و حتی کشتهشدن را بپذیرند. اهالی شهر سویدنیک بهجای خبر ساعت هفتونیم، پیادهروی خود را همزمان با اخبار ساعت پنج ادامه دادند.
مجموعه این اتفاقات و نافرمانی های مدنی طی چند سال بعد باعث شد که لهستان با رهبری «لٙخ والِسا» از نظام کشورهای بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی که خود نیز در آستانه فروپاشی بود جدا شود و راهی دیگر برگزیند.
+تصویر: لخ والسا فعال جنبش کارگری لهستان و اولین رییس جمهور «لهستان» آزاد با چند شاخه گل در دست و پس از دریافت حکم آزادی از دادگاه (۱۹۸۰)؛ عکس از رویترز
@renaissancetranslate
Telegram
attach 📎
توصیه جدید در آلمان/واکسن کووید نباید به همه کودکان شش ماهه تا چهار سال تزریق شود، فقط کودکان در معرض خطر
🔹فانا: کمیته مشورتی واکسن آلمان روز پنجشنبه توصیه کرد واکسن کووید-۱۹ فایزر-بیونتک در کودکان شش ماهه تا چهار سال فقط باید به کودکانی تزریق شود که در معرض خطر بیماری شدید ناشی از این عفونت قرار دارند
🔹رئیس این کمیته گفت: هیچ شواهد روشنی درباره لزوم استفاده گسترده از این واکسن در این گروه سنی وجود ندارد
🔹این توصیه همچنین شامل واکسن کووید-۱۹ مودرنا هم میشود اما این واکسن در حال حاضر در آلمان دچار کمبود است
🔹رگولاتورهای اروپا در ماه اکتبر نسخه با دوز کم نسل اول واکسن فایزر-بیونتک را برای کودکان شش ماهه تا چهار سال تائید کردند. این واکسن در سه دوز به این کودکان تزریق میشود/رویترز
🔹فانا: کمیته مشورتی واکسن آلمان روز پنجشنبه توصیه کرد واکسن کووید-۱۹ فایزر-بیونتک در کودکان شش ماهه تا چهار سال فقط باید به کودکانی تزریق شود که در معرض خطر بیماری شدید ناشی از این عفونت قرار دارند
🔹رئیس این کمیته گفت: هیچ شواهد روشنی درباره لزوم استفاده گسترده از این واکسن در این گروه سنی وجود ندارد
🔹این توصیه همچنین شامل واکسن کووید-۱۹ مودرنا هم میشود اما این واکسن در حال حاضر در آلمان دچار کمبود است
🔹رگولاتورهای اروپا در ماه اکتبر نسخه با دوز کم نسل اول واکسن فایزر-بیونتک را برای کودکان شش ماهه تا چهار سال تائید کردند. این واکسن در سه دوز به این کودکان تزریق میشود/رویترز
Reuters
German panel recommends COVID shot only for at-risk youngsters
Germany's vaccine advisory panel on Thursday recommended that Pfizer-BioNTech's , COVID-19 vaccine for children from six months to four years should only be given routinely to those at risk of severe disease from the infection.
Forwarded from اخبار دارو و سلامت
کلیهفروشی ایرانیان در عراق!/قیمت: ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان
🔹فانا: حسین بیگلری رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی کرمانشاه گفت: گاهی افرادی که برای اعلام آمادگی جهت اهدای کلیه به انجمن مراجعه میکنند در مواجهه با قیمت کلیه که از نظرشان کم است به ما میگویند ما میرویم عراق کلیه میفروشیم، تکرار این حرف سبب شده ما حدس میزنیم عراقیها به ایران مراجعه میکنند و کسی که میخواهد کلیه خود را بفروشد پیدا میکنند اما چون در ایران پیوند اعضا به شهروندان خارجی ممنوع است، آنها فرد را به عراق دعوت میکنند، دلار هم به طرف میدهند و آنجا پیوند میزنند
🔹هوشنگ رضوانپناه رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی گیلان هم با بیان اینکه به دلیل فقر و مشکلات مالی تعداد متقاضیان فروش کلیه افزایش پیدا کرده است، گفت: مجوزی که برای قیمت کلیه اهدایی به انجمنها داده شده از صفر تا ۸۰ میلیون تومان است اما گاهی طرفین بیرون از سازوکار انجمن روی مبالغی بیشتر از اینها مانند ۱۵۰ تا ۱۸۰ میلیون توافق میکنند. ممکن است در تهران طرفین روی ۳۰۰ میلیون تومان هم توافق کنند
https://www.phana.ir/fa/doc/news/40390
@phanair
🔹فانا: حسین بیگلری رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی کرمانشاه گفت: گاهی افرادی که برای اعلام آمادگی جهت اهدای کلیه به انجمن مراجعه میکنند در مواجهه با قیمت کلیه که از نظرشان کم است به ما میگویند ما میرویم عراق کلیه میفروشیم، تکرار این حرف سبب شده ما حدس میزنیم عراقیها به ایران مراجعه میکنند و کسی که میخواهد کلیه خود را بفروشد پیدا میکنند اما چون در ایران پیوند اعضا به شهروندان خارجی ممنوع است، آنها فرد را به عراق دعوت میکنند، دلار هم به طرف میدهند و آنجا پیوند میزنند
🔹هوشنگ رضوانپناه رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی گیلان هم با بیان اینکه به دلیل فقر و مشکلات مالی تعداد متقاضیان فروش کلیه افزایش پیدا کرده است، گفت: مجوزی که برای قیمت کلیه اهدایی به انجمنها داده شده از صفر تا ۸۰ میلیون تومان است اما گاهی طرفین بیرون از سازوکار انجمن روی مبالغی بیشتر از اینها مانند ۱۵۰ تا ۱۸۰ میلیون توافق میکنند. ممکن است در تهران طرفین روی ۳۰۰ میلیون تومان هم توافق کنند
https://www.phana.ir/fa/doc/news/40390
@phanair
Forwarded from اخبار دارو و سلامت
فروش کلیه به دلیل وضعیت اقتصادی خانوادهها/هر کلیه ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان
🔹فانا: غلامرضا لاریزاده مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران کلیوی خوزستان گفت: با توجه به وضعیت اقتصادی خانوادهها، بسیاری از افراد کلیه خود را برای حل مشکلات زندگیشان میفروشند و قیمت کلیه افزایش یافته است بنابراین هر فردی بخواهد کلیهای بخرد باید ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان هزینه کند و بسیاری از بیماران توان پرداخت چنین هزینهای را ندارند
@phanair
🔹فانا: غلامرضا لاریزاده مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران کلیوی خوزستان گفت: با توجه به وضعیت اقتصادی خانوادهها، بسیاری از افراد کلیه خود را برای حل مشکلات زندگیشان میفروشند و قیمت کلیه افزایش یافته است بنابراین هر فردی بخواهد کلیهای بخرد باید ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان هزینه کند و بسیاری از بیماران توان پرداخت چنین هزینهای را ندارند
@phanair
Forwarded from هـــێــــــــــدی
✅سقراط؛ خرمگس شکگرایی!
۲۵۰۰ سال قبل پیرمردی ۷۰ساله درحضور بیش از ۱۰۰ نفر هیئت منصفه به جرم "تشویش افکار عمومی" و "نشر اکاذیب" به اعدام محکوم شد.
این مرد سقراط نام داشت.
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺁﻣﺪ، "ﻣﮕﺮ ﺳﻮﺍﻝ" !
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ؛
ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪﻩﯼ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ، ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺍﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﺎﻟﺶ ﻭ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ.
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ: "نقد ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ خط ﻗﺮﻣﺰ"
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺍﻫﻞ ﻧﻘﺪ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﻣﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ؛ ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺮﺩﻭﺭﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﺖ ﺳﻠﻄﻪﯼ ﻋﻘﺎﯾﺪ "ﻋﺎﺩﺗﯽ" ﻭ "ﻋﺎﻃﻔﯽ" ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ، ﻋﻘﺎﯾﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ. عقاید ﻋﺎﻃﻔﯽ هم عقایدی هستند ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍر ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥها ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ.
ﺧﻼﺻﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻥ ﮔﺰﺍﺭﻩﻫﺎﯼ ﻋﺎﺩﺗﯽ و ﻋﺎﻃﻔﯽ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻧﻘﺪ، "ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ" ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ.
ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﻪ چیز ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ "ﺗﺸﻮﯾﺶ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ" ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﻮﺵ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﻤﻮﺩﮔﯽﻫﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺗﺨﺪﯾﺮ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺷﺪ. ﺑﻪ همین ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺗﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ "ﺧﺮﻣﮕﺲ" ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﺎﻧﻊ ﭼﺮﺕﺯﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
او از راه پرخطر "یقینزدایی" منصرف نشد. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﺎﻟﺘﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ. ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﺧﻄﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪﺑﺸﺮﯼ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺧﻄﺎﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﻣﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﻣﺘﮑﺜﺮ ﺍﺳﺖ.
امروزه روش سقراط را آگنوستیکی و شکگرایی (شکورزی) یا سنت سقراطی میگویند.
بسیاری از انسانها مطابق عرف جامعه بودن (عرفی بودن) یا انباشتن اطلاعات را نشانه عقلانیت میدانند. اما سقراط نشان داد که اینطور نیست، عقلانیت با "فرآیند تفکر" سر و کار دارد.
ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺳﻘﺮﺍﻁ، ﻫﺮ ﺑﺎﻭﺭی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻧﻜﺸﻴﻢ ﻭ ﺍز ﻏﺮﺑﺎﻝ ﻧﻘﺪ ﻧﮕﺬﺭﺍﻧﻴﻢ، ﻫﺴﺘﻪﺍی میﮔﺮﺩﺩ ﺑﺮﺍی ﺯﻧﺪگی ﺍﺑﻠﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﺎنعیﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪگی ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ.
سرنوشت سقراط پایان غمانگیزی داشت و نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!
#سقراط با نوشیدن جام زهر شوکران اعدام شد!
۲۵۰۰ سال قبل پیرمردی ۷۰ساله درحضور بیش از ۱۰۰ نفر هیئت منصفه به جرم "تشویش افکار عمومی" و "نشر اکاذیب" به اعدام محکوم شد.
این مرد سقراط نام داشت.
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺁﻣﺪ، "ﻣﮕﺮ ﺳﻮﺍﻝ" !
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ؛
ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪﻩﯼ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ، ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺍﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﺎﻟﺶ ﻭ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ.
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ: "نقد ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ خط ﻗﺮﻣﺰ"
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺍﻫﻞ ﻧﻘﺪ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﻣﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ؛ ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺮﺩﻭﺭﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﺖ ﺳﻠﻄﻪﯼ ﻋﻘﺎﯾﺪ "ﻋﺎﺩﺗﯽ" ﻭ "ﻋﺎﻃﻔﯽ" ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ، ﻋﻘﺎﯾﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ. عقاید ﻋﺎﻃﻔﯽ هم عقایدی هستند ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍر ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥها ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ.
ﺧﻼﺻﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻥ ﮔﺰﺍﺭﻩﻫﺎﯼ ﻋﺎﺩﺗﯽ و ﻋﺎﻃﻔﯽ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻧﻘﺪ، "ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ" ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ.
ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﻪ چیز ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ "ﺗﺸﻮﯾﺶ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ" ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﻮﺵ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﻤﻮﺩﮔﯽﻫﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺗﺨﺪﯾﺮ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺷﺪ. ﺑﻪ همین ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺗﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ "ﺧﺮﻣﮕﺲ" ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﺎﻧﻊ ﭼﺮﺕﺯﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
او از راه پرخطر "یقینزدایی" منصرف نشد. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﺎﻟﺘﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ. ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﺧﻄﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪﺑﺸﺮﯼ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺧﻄﺎﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﻣﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﻣﺘﮑﺜﺮ ﺍﺳﺖ.
امروزه روش سقراط را آگنوستیکی و شکگرایی (شکورزی) یا سنت سقراطی میگویند.
بسیاری از انسانها مطابق عرف جامعه بودن (عرفی بودن) یا انباشتن اطلاعات را نشانه عقلانیت میدانند. اما سقراط نشان داد که اینطور نیست، عقلانیت با "فرآیند تفکر" سر و کار دارد.
ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺳﻘﺮﺍﻁ، ﻫﺮ ﺑﺎﻭﺭی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻧﻜﺸﻴﻢ ﻭ ﺍز ﻏﺮﺑﺎﻝ ﻧﻘﺪ ﻧﮕﺬﺭﺍﻧﻴﻢ، ﻫﺴﺘﻪﺍی میﮔﺮﺩﺩ ﺑﺮﺍی ﺯﻧﺪگی ﺍﺑﻠﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﺎنعیﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪگی ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ.
سرنوشت سقراط پایان غمانگیزی داشت و نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!
#سقراط با نوشیدن جام زهر شوکران اعدام شد!
Forwarded from تجربههای روانپزشکانه
🗞 ارغنون
یادداشتی روانپزشکانه بر انیمیشن «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری
#دکتر_فاطمه_شیرزاد. روانپزشک. تهران
«لوپتو» انیمیشنی سینمایی است که این روزها بر پردهی سینماهای کشور در حال اکران است؛ داستان روانشناس مهربان و خوشنیتی که در آسایشگاهی در کنار بیماران روانپزشکی مشغول ساخت اسباببازی برای کودکان است: اسباببازیهایی ایرانی که بهخوبی توانسته جای نمونههای خارجی را در بین کودکان بگیرد.
داستان در محیطی منطبق با معیارهای فرهنگ ایرانی روایت میشود. بیماران در آسایشگاه در محیطی شاد در کنار هم زندگی میکنند و فرصت دارند خلاقیت خود را در قالب ساخت اسباببازی به جامعه ارائه کنند. همه چیز بهخوبی پیش میرود تا اینکه پس از مشکلی که بهطرزی مرموز برای تولیدات آنها پیش میآید، ابتدا بیماران بیکار میشوند و سپس مهمان ناخواندهای وارد داستان میشود: یک خانم دکتر روانپزشک، با قیافهای عبوس و جدی و نامنعطف که بیماران را موجودات خطرناکی میداند که باید مهار شوند. او در بدو ورود بدون هیچگونه ارتباط کلامی با بیماران، دارتهای حاوی داروهای احتمالاً آرامبخش را با تفنگ به سمت بیماران شلیک میکند و در این بین، واکنش تعقیب و گریز بین او و بیماران صحنههای خندهداری برای بیننده فراهم میآورد. ولی در ادامه بیماران خوابآلودهای را میبینیم که هیچگونه عملکردی ندارند.
اگرچه کیفیت بالای انیمیشن، محیط ایرانی (چیزی که در انیمیشنها کمتر شاهد آن هستیم) شاد و کمدی و موزیکال از نکات قوت انیمیشن هستند. اما سوال این است که در شرایطی که متخصصان سلامت روان برای انگزدایی از بیماران و درمانهای روانپزشکی تلاش میکنند، دیدن چنین صحنههایی چه تأثیری بر کودکان و خانوادههایی دارد که چه بسا تجربهای از برخورد با یک روانپزشک یا درمانهای روانپزشکی را ندارند؟ همچنین نمایش بیماران روانپزشکی به شکل افرادی با رفتارهای کودکانه و ابلهانه، آیا تصویر درستی از بیماران روانپزشکی است؟
این البته موضوعی است که در فیلم های متعدد ایرانی و خارجی گذشته تکرار شده و در مقالات متعددی به آن پرداختهاند. در این مقالات اشاره شده که مردم اطلاعات خود از بیماران روانپزشکی را بیشتر از آنکه از راه مطالعه منابع علمی بهدست بیاورند، از تصاویر رسانهها کسب میکنند. برخورد و رفتار رسانهها، چه از طریق نشان دادن تصاویر اغراقآمیز نادرست و خندهدار از بیماران و چه بهصورت افرادی با خشونتهای شدید پیشبینینشده، به افزایش انگ در بیماران منجر میشود.
#تجربههای_روانپزشکانه
یادداشتی روانپزشکانه بر انیمیشن «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری
#دکتر_فاطمه_شیرزاد. روانپزشک. تهران
«لوپتو» انیمیشنی سینمایی است که این روزها بر پردهی سینماهای کشور در حال اکران است؛ داستان روانشناس مهربان و خوشنیتی که در آسایشگاهی در کنار بیماران روانپزشکی مشغول ساخت اسباببازی برای کودکان است: اسباببازیهایی ایرانی که بهخوبی توانسته جای نمونههای خارجی را در بین کودکان بگیرد.
داستان در محیطی منطبق با معیارهای فرهنگ ایرانی روایت میشود. بیماران در آسایشگاه در محیطی شاد در کنار هم زندگی میکنند و فرصت دارند خلاقیت خود را در قالب ساخت اسباببازی به جامعه ارائه کنند. همه چیز بهخوبی پیش میرود تا اینکه پس از مشکلی که بهطرزی مرموز برای تولیدات آنها پیش میآید، ابتدا بیماران بیکار میشوند و سپس مهمان ناخواندهای وارد داستان میشود: یک خانم دکتر روانپزشک، با قیافهای عبوس و جدی و نامنعطف که بیماران را موجودات خطرناکی میداند که باید مهار شوند. او در بدو ورود بدون هیچگونه ارتباط کلامی با بیماران، دارتهای حاوی داروهای احتمالاً آرامبخش را با تفنگ به سمت بیماران شلیک میکند و در این بین، واکنش تعقیب و گریز بین او و بیماران صحنههای خندهداری برای بیننده فراهم میآورد. ولی در ادامه بیماران خوابآلودهای را میبینیم که هیچگونه عملکردی ندارند.
اگرچه کیفیت بالای انیمیشن، محیط ایرانی (چیزی که در انیمیشنها کمتر شاهد آن هستیم) شاد و کمدی و موزیکال از نکات قوت انیمیشن هستند. اما سوال این است که در شرایطی که متخصصان سلامت روان برای انگزدایی از بیماران و درمانهای روانپزشکی تلاش میکنند، دیدن چنین صحنههایی چه تأثیری بر کودکان و خانوادههایی دارد که چه بسا تجربهای از برخورد با یک روانپزشک یا درمانهای روانپزشکی را ندارند؟ همچنین نمایش بیماران روانپزشکی به شکل افرادی با رفتارهای کودکانه و ابلهانه، آیا تصویر درستی از بیماران روانپزشکی است؟
این البته موضوعی است که در فیلم های متعدد ایرانی و خارجی گذشته تکرار شده و در مقالات متعددی به آن پرداختهاند. در این مقالات اشاره شده که مردم اطلاعات خود از بیماران روانپزشکی را بیشتر از آنکه از راه مطالعه منابع علمی بهدست بیاورند، از تصاویر رسانهها کسب میکنند. برخورد و رفتار رسانهها، چه از طریق نشان دادن تصاویر اغراقآمیز نادرست و خندهدار از بیماران و چه بهصورت افرادی با خشونتهای شدید پیشبینینشده، به افزایش انگ در بیماران منجر میشود.
#تجربههای_روانپزشکانه
Forwarded from Bijan Pirnia
🖋انعکاس صدای روان درمان گران ایران در معتبرترین نشریه علمی جهان
📌مقاله دکتر بیژن پیرنیا روان شناس و پژوهشگر ایرانی با عنوان "قانون حجاب اجباری و خشونت علیه زنان و دختران در ایران" در نشریه روان پزشکی لنست (ایمپکت فکتور: ۷۷) به چاپ رسید. این مقاله به پیامدهای روان شناختی اعمال خشونت دولتی و راه کارهای برون رفت از آن اشاره دارد.
خشونت علیه زنان و دختران یک مشکل بهداشت عمومی تلقی می شود که نیازمند توجه فوری سازمان بهداشت جهانی است. یکی از انواع خشونت، خشونت دولتی با هدف سلب خودسرانه آزادی است.
من معتقدم که قانون حجاب اجباری و خشونت علیه زنان و دختران در جامعه ایران را می توان یک اورژانس روان پزشکی تلقی نمود.
انجمن علمی روانپزشکان ایران حجاب اجباری در طول ۴۴ سال گذشته را دلیل تضعیف سلامت روانی و اجتماعی جامعه و هتک حرمت زنان دانسته و خواستار اصلاح قانون شده است.
۱) اصلاح قانون حجاب اجباری می تواند اولین گام در جهت بازگرداندن سلامت روانی و اجتماعی شهروندان در ایران باشد.
۲) پیشنهاد می کنم خدمات اورژانس روان پزشکی در بازداشتگاه ها یا زندان ها و در صورت لزوم درمان علامتی توسط تیمی از متخصصان بهداشت روان شامل روان پزشکان، روان شناسان، مددکاران اجتماعی و درمان گران تروما ارائه شود.
۳) شرایط بازداشت زندانیان باید توسط یک تیم مستقل از روان پزشکان و روان شناسان متشکل از روان پزشکان معتمد انجمن روان پزشکی ایران و روان شناسان مورد تایید انجمن روان شناسی ایران که هر دو انجمن غیردولتی هستند، ارزیابی شود.
۴) مفهوم سازی و ارزیابی منطقی سطوح خطر ناشی از خشونت به منظور تدوین برنامه درمانی مناسب در خدمات اورژانس روان پزشکی ضروری است. ارزیابی میزان طرد یا تحقیر اهمیت ویژه ای دارد.
۵) در نهایت لازم است دولت از برچسب زدن و توهین به زنان و دختران به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری خودداری کند و راه را برای گفت و گوی سازنده باز نماید.
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سلامت روان در شرایط پر استرس بخش اول
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
یکی از شکایات عمده افراد بخصوص در شرایط پر استرس شکل گیری نوعی اشتغال ذهنی تکرار شونده یا نشخوار روانی با یک فکر یا اتفاق یا تجربه است. این عمل آسیب زا بوده و باعث کاهش توان تمرکز و فعالیت شده و فرد را مستعد بیماری های بعدی مانند اضطراب یا افسردگی می سازد.
یکی از اقدامات مثبت روانپزشکی و روانشناسی در اینگونه شرایط تلاش برای اصلاح این افکار وسواس گونه تکراری است تا فرد دچار افت کارکرد و اختلالات بعدی نگردد. به سختی می توان توجیه یا کارکرد سازنده ایی برای اینگونه اندیشناکی پیدا کرد. در این برنامه که قسمت اول آن به دو صورت تصویری و صوتی تقدیم می گردد به این مسئله پرداخته ام. امیدوارم برای درمانگران، مشاوران، دانشجویان و حتی مخاطبان فراگیرتر قابل استفاده باشد.
بتدریج طی روزهای آینده مباحث دیگری در همین حوزه ها خدمت عزیزان ارائه خواهم کرد.
یکی از اقدامات مثبت روانپزشکی و روانشناسی در اینگونه شرایط تلاش برای اصلاح این افکار وسواس گونه تکراری است تا فرد دچار افت کارکرد و اختلالات بعدی نگردد. به سختی می توان توجیه یا کارکرد سازنده ایی برای اینگونه اندیشناکی پیدا کرد. در این برنامه که قسمت اول آن به دو صورت تصویری و صوتی تقدیم می گردد به این مسئله پرداخته ام. امیدوارم برای درمانگران، مشاوران، دانشجویان و حتی مخاطبان فراگیرتر قابل استفاده باشد.
بتدریج طی روزهای آینده مباحث دیگری در همین حوزه ها خدمت عزیزان ارائه خواهم کرد.
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سلامت روان در شرایط پر استرس بخش دوم
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
در ادامه مباحث سلامت روان، مجموعه ۳ قسمتی تحت عنوان "مسئله #کمبود_توجه و تمرکز"خدمتتان ارائه می گردد. در این مجموعه به مقوله اختلال توجه و تمرکز در بزرگسالان، علائم، مشکلات همراه و مداخلات اصلاحی پرداخته ام. سعی کرده ام مطلب به زبان ساده و برای مخاطب فراگیر باشد. این مسئله یکی از سوالات بسیار شایع دانشجویان و دانش آموزان عزیز را در بر می گیرد. امیدوارم نکات و مطالب این ۳ قسمت برای ایشان و خانواده ها مفید واقع گردد.
#ADHD
#ADHD
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
#کمبود_توجه بخش دوم
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
فایل های صوتی #کمبود_توجه