بزر قطونا
اسفرزه (حشیشه البراغیث ) ( Plantago psyllium )
نحوه استفاده : خوراکی بهتر است آب دم کرده آن مصرف شود و هرگز کوبیده شده و له شده آن را مصرف نکنید .
نام های دیگر: اسپرزه، اسبرزه، اسفیدش، اسفیوس، اسپغل، اسپغول، سفیدخوش، شکم پاره، قارنی یارخ، قارنی یاروق، بذر قطور، بذر قطونا، حشیشه البراغیث، تبکو، برغوشی
فارسی : اسپرزه، اسفرزه عربی: بذر قطونا، حشیشه، البراغیث، اسپغول فرانسه: Psylle انگلیسی: Psylliom نام لاتین: Plantago pslliom، Plantago ovata
💌🍂🍂@adabvahekmat
اسفرزه (حشیشه البراغیث ) ( Plantago psyllium )
نحوه استفاده : خوراکی بهتر است آب دم کرده آن مصرف شود و هرگز کوبیده شده و له شده آن را مصرف نکنید .
نام های دیگر: اسپرزه، اسبرزه، اسفیدش، اسفیوس، اسپغل، اسپغول، سفیدخوش، شکم پاره، قارنی یارخ، قارنی یاروق، بذر قطور، بذر قطونا، حشیشه البراغیث، تبکو، برغوشی
فارسی : اسپرزه، اسفرزه عربی: بذر قطونا، حشیشه، البراغیث، اسپغول فرانسه: Psylle انگلیسی: Psylliom نام لاتین: Plantago pslliom، Plantago ovata
💌🍂🍂@adabvahekmat
https://mvahdatid5gmailcom.blogspot.in/search
مقاله ای خوب و ممتّع درباب اسفرزه و خواصّ آن /درصورت فیلتر بودن از فیلترشکن استفاده شود .
💌🍂🍂@adabvahekmat
مقاله ای خوب و ممتّع درباب اسفرزه و خواصّ آن /درصورت فیلتر بودن از فیلترشکن استفاده شود .
💌🍂🍂@adabvahekmat
بزرقطونا. [ ب َ رِ ق َ / ق ُ ] (ع اِ مرکب ) اسفرزه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). اسبغول . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). بشولیون . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). هری تخم . (مهذب الاسماء). فارسیان آنرا اسیلیوس [ظ: اسفیوش ] خوانند. (نزهةالقلوب ). یَنَمة. (المعرب جوالیقی ص 218). بُحدُق . بُحذُف . بُحذُق . (از نشوءاللغة ص 29 و حاشیه ٔ آن ). معرب از کتان بمعنی تخم کتان . ینم . اسپرزه . بزر اسفیوش . سپیوش . اسفیوش . تخم اسفیوس . تخم فسیلیون . تخم اسفرزه . تخم شکم پاره . (یادداشت بخط دهخدا). اسپیغول را گویند. مسکّن تشنگی ، محلل ، ملین تبهای حاره و غلیان خون و معص و زحیر و نقرس را نافع است . (از ناصرالمعالجین از آنندراج ). بپارسی اسفیوش و بیونانی فسلیون و معنی آن برغونی و بشیرازی بنکو گویند، و آن دو نوع است سپید و سیاه ، بهترین وی سیاه فربه بود. (از اختیارات بدیعی ) :
بمثل بزرقطونا است دل اهل کمال
تا درست است دوا درشکند سم گردد.
؟ (از یادداشتهای دهخدا).
💌🍂🍂@adabvahekmat
بمثل بزرقطونا است دل اهل کمال
تا درست است دوا درشکند سم گردد.
؟ (از یادداشتهای دهخدا).
💌🍂🍂@adabvahekmat
سیّدمحمّدباقرداماد
ای درّ ولایتِ تورا کعبه صدف /معراجِ تو دوش فخرِعالَم زشرف /ازمولدتو قبلهء عالم کعبه است /واز مرقدتو قبلهء کعبه است نجف
🌾🍃🍃@adabvahekmat
ای درّ ولایتِ تورا کعبه صدف /معراجِ تو دوش فخرِعالَم زشرف /ازمولدتو قبلهء عالم کعبه است /واز مرقدتو قبلهء کعبه است نجف
🌾🍃🍃@adabvahekmat
استاد محمدرضا شجريان
فرامرز پايور
دشتي/تصنیف از عارف قزوینی
گریه را به مستی بهانه کردم
شکوه ها ز دست زمانه کردم
آستین چو از دیده بر گرفتم
سیل خون به دامان، خدا، روانه کردم
@shajarianii
فرامرز پايور
دشتي/تصنیف از عارف قزوینی
گریه را به مستی بهانه کردم
شکوه ها ز دست زمانه کردم
آستین چو از دیده بر گرفتم
سیل خون به دامان، خدا، روانه کردم
@shajarianii
گویاشاعر مهمان مرده شوری در هرات شده است /عکس توسط دکتر متقی از نسخ خطی نجف اشرف گرفته شده است
💌🍂🍂@adabvahekmat
💌🍂🍂@adabvahekmat
Forwarded from ادب و حکمت
واعظ
خواهم که خدا ز شُست و شویم ببرد
با بی نمکی زگفت و گویم ببرد
درشهرِ هَری زنده مگر نیست کسی
کز بردنِ خانه مرده شویم ببرد
جواب
درکوی بلا قدم همی باید زد
حرفی زنشاط و غم نمی باید زد
چون خانهء مرده شور رفتی واعظ
پس باید مُرد و دم نمی باید زد
🌾🍃🍃@adabvahekmat
خواهم که خدا ز شُست و شویم ببرد
با بی نمکی زگفت و گویم ببرد
درشهرِ هَری زنده مگر نیست کسی
کز بردنِ خانه مرده شویم ببرد
جواب
درکوی بلا قدم همی باید زد
حرفی زنشاط و غم نمی باید زد
چون خانهء مرده شور رفتی واعظ
پس باید مُرد و دم نمی باید زد
🌾🍃🍃@adabvahekmat
Forwarded from رسول جعفریان
یک نامه دوستانه، با گرافیک بسیار زیبا و محتوایی قشنگ. قاجاری.
@jafarian1964
@jafarian1964
نظامی فرماید :
مائیم و نوای بی نوائی
بسم الله اگر حریف مایی
لاادری
من همی گویم که از زلفت پریشان خاطرم
او همی درپشت گوش اندازد این افسانه را
مناسب این فرداست :
دلبرسر زلف خویش آشفته بدید
پنداشت که کارماست درپای افکند
بیاض تاج الدین احمدوزیر/894
وصال شیرازی
جز خون ما که قابل دستِ نگار نیست
دیگر زخوت کیست که دستش نگار نیست
لاادری
ایزد آنگونه که میخواست بیاراست تو را
چون نخواهم منت ای مه ،که خدا خواست تورا
🌾🍃🍃@adabvahekmat
مائیم و نوای بی نوائی
بسم الله اگر حریف مایی
لاادری
من همی گویم که از زلفت پریشان خاطرم
او همی درپشت گوش اندازد این افسانه را
مناسب این فرداست :
دلبرسر زلف خویش آشفته بدید
پنداشت که کارماست درپای افکند
بیاض تاج الدین احمدوزیر/894
وصال شیرازی
جز خون ما که قابل دستِ نگار نیست
دیگر زخوت کیست که دستش نگار نیست
لاادری
ایزد آنگونه که میخواست بیاراست تو را
چون نخواهم منت ای مه ،که خدا خواست تورا
🌾🍃🍃@adabvahekmat
هو
قانون طرب که ساز کردیم گذشت
بردل درِ غم فراز کردیم گذشت
ایّام شباب گوییا خوابی بود
کان لحظه که چشم باز کردیم گذشت
🌾🍃🍃@adabvahekmat
قانون طرب که ساز کردیم گذشت
بردل درِ غم فراز کردیم گذشت
ایّام شباب گوییا خوابی بود
کان لحظه که چشم باز کردیم گذشت
🌾🍃🍃@adabvahekmat
حکمت
می شنودم زمردمان کهن
گرتو را با زمانه افتد کار
درپناه کسی گریز که او
بدر آرد زخاطرتو غبار
همّت از مردم کریم طلب
خاک از توده کلان بردار
توضیح :
مصرع خاک از توده کلان بردار ،مثلی قدیمی و پارسی است ابومنصور ثعالبی در یتیمه الدّهر درباب امثالی که از پارسی به عربی راه یافته این مثل یاد کرده و ترجمه عربی آن دریک بیت:
واذا وضعتَ علی الراسِ التّرابَ فضع
مِن اعظم التّلِّ انّ النّفعَ منه یقع
🌾🍃🍃@adabvahekmat
می شنودم زمردمان کهن
گرتو را با زمانه افتد کار
درپناه کسی گریز که او
بدر آرد زخاطرتو غبار
همّت از مردم کریم طلب
خاک از توده کلان بردار
توضیح :
مصرع خاک از توده کلان بردار ،مثلی قدیمی و پارسی است ابومنصور ثعالبی در یتیمه الدّهر درباب امثالی که از پارسی به عربی راه یافته این مثل یاد کرده و ترجمه عربی آن دریک بیت:
واذا وضعتَ علی الراسِ التّرابَ فضع
مِن اعظم التّلِّ انّ النّفعَ منه یقع
🌾🍃🍃@adabvahekmat
باقر چلمی چو نافهء آهو کو
تاچند زنیم چو فاخته کوکو کو
درمحشر اگر آتش دوزخ بینم
فریاد برآورم که تنباکو کو
چه ارادتی به تنباکو داشته
🌾🍃🍃@adabvahekmat
تاچند زنیم چو فاخته کوکو کو
درمحشر اگر آتش دوزخ بینم
فریاد برآورم که تنباکو کو
چه ارادتی به تنباکو داشته
🌾🍃🍃@adabvahekmat
چلم . [ چ َ ل َ / چ ِ ل ِ ] (اِ) چیزی که تنباکو در آن گذاشته آتش بر آن نهند. (آنندراج ). مأخوذ از هندی ؛ به معنی سر غلیان گلی . (از ناظم الاطباء). مرادف چلیم و سر قلیان (مجموعه ٔ مترادفات ص 119). حقه ٔ قلیان :
باقر، چلمی چو نافه ٔ آهو کو
چون فاخته تا چندزنم کو کوکو
در محشر اگر آتش دوزخ بینم
فریاد برآورم که تنباکو، کو.
باقر کاشی (از آنندراج ).
و رجوع به چلیم شود. || در افغانستان به معنی مطلق قلیان متداول است . نوعی قلیان که کوزه ٔ آن نارگیل است . || نوعی از مخدرات از قبیل بنگ و چرس . قسمی بنگ که درویشان بکار برند. نوعی بنگ و قسمی از مخدرات .
💌🍂🍂@adabvahekmat
باقر، چلمی چو نافه ٔ آهو کو
چون فاخته تا چندزنم کو کوکو
در محشر اگر آتش دوزخ بینم
فریاد برآورم که تنباکو، کو.
باقر کاشی (از آنندراج ).
و رجوع به چلیم شود. || در افغانستان به معنی مطلق قلیان متداول است . نوعی قلیان که کوزه ٔ آن نارگیل است . || نوعی از مخدرات از قبیل بنگ و چرس . قسمی بنگ که درویشان بکار برند. نوعی بنگ و قسمی از مخدرات .
💌🍂🍂@adabvahekmat