#فنون۳ #جمع_بندی
♦️آثار نویسندگان دورهی معاصر:
#جلال_آل_احمد
💥زیارت
💥دید و بازدید
💥سه تار
💥مدیر مدرسه
💥خسی در میقات
💥مقالهی «ارزیابی شتاب زده»
______________
#محمد_علی_جمال_زاده
🌸یکی بود یکی نبود
🌸راه آب نامه
🌸تلخ و شیرین
______________
#سیمین_دانشور
🍀آتش خاموش
🍀شهری چون بهشت
🍀سووشون
🍀دانشور
با دوستاتون به #اشتراک بزارید😁❤️
🎗🍀@adabiate_konkur🎗🍀
♦️آثار نویسندگان دورهی معاصر:
#جلال_آل_احمد
💥زیارت
💥دید و بازدید
💥سه تار
💥مدیر مدرسه
💥خسی در میقات
💥مقالهی «ارزیابی شتاب زده»
______________
#محمد_علی_جمال_زاده
🌸یکی بود یکی نبود
🌸راه آب نامه
🌸تلخ و شیرین
______________
#سیمین_دانشور
🍀آتش خاموش
🍀شهری چون بهشت
🍀سووشون
🍀دانشور
با دوستاتون به #اشتراک بزارید😁❤️
🎗🍀@adabiate_konkur🎗🍀
#قیصر_امین_پور
منظوم:
🎗در کوچه آفتاب
🎗تنفس صبح
🎗آیینه های ناگهان
🎗منظومهی ظهر دهم
🎗دستور زبان عشق
منثور:
📍طوفان در پرانتز
📍بیبال پریدن
📍سنت و نوآوری در شعر معاصر
____________
#سید_علی_موسوی_گرمارودی
منظوم:
⚡صدای سبز
⚡خواب ارغوانی
⚡گوشوارهی عرش
⚡برآشفتن گیسوی تاک
با دوستاتون به #اشتراک بزارید😁❤️
🎗🍀@adabiate_konkur🎗🍀
منظوم:
🎗در کوچه آفتاب
🎗تنفس صبح
🎗آیینه های ناگهان
🎗منظومهی ظهر دهم
🎗دستور زبان عشق
منثور:
📍طوفان در پرانتز
📍بیبال پریدن
📍سنت و نوآوری در شعر معاصر
____________
#سید_علی_موسوی_گرمارودی
منظوم:
⚡صدای سبز
⚡خواب ارغوانی
⚡گوشوارهی عرش
⚡برآشفتن گیسوی تاک
با دوستاتون به #اشتراک بزارید😁❤️
🎗🍀@adabiate_konkur🎗🍀
#سلمان_هراتی
🔰از آسمان سبز
🔰دری به خانهی خورشید
🔰از این ستاره تا آن ستاره
____________
#رضا_رهگذر
🌱اگه بابا بمیره
🌱مهاجر کوچک
____________
#علی_مؤذنی
💫ظهور
💫دلاویز تر از سبز
💫سفر ششم
💫ملاقات در شب آفتابی
____________
#سید_مهدی_شجاعی
💕ضیافت
💕جای پای خون
💕کشتی پهلو گرفته
💕فیلمنامه:بدوک
با دوستاتون به #اشتراک بزارید😁❤️
🎗🍀@adabiate_konkur🎗🍀
🔰از آسمان سبز
🔰دری به خانهی خورشید
🔰از این ستاره تا آن ستاره
____________
#رضا_رهگذر
🌱اگه بابا بمیره
🌱مهاجر کوچک
____________
#علی_مؤذنی
💫ظهور
💫دلاویز تر از سبز
💫سفر ششم
💫ملاقات در شب آفتابی
____________
#سید_مهدی_شجاعی
💕ضیافت
💕جای پای خون
💕کشتی پهلو گرفته
💕فیلمنامه:بدوک
با دوستاتون به #اشتراک بزارید😁❤️
🎗🍀@adabiate_konkur🎗🍀
#تست_تاریخ_ادبیات🍀
کدام گزینه پیشگامان شعر نو را معرفی می کند؟
کدام گزینه پیشگامان شعر نو را معرفی می کند؟
Anonymous Quiz
36%
🎗الف) تقی رفعت- بانو شمس کسمایی-ابوالقاسم لاهوتی- جعفر خامنه ای- علی اسفندیاری
14%
🎗ب) خانم پروین اعتصامی- بهجت تبریزی- علی اسفندیاری- ابوالقاسم لاهوتی- تقی رفعت
37%
🎗ج) نیما یوشیج- اخوان ثالث- سهراب سپهری- بانو شمس کسمایی- جعفر خامنه ای
13%
🎗د) نیما یوشیج- جعفر خامنه ای- بانو شمس کسمایی- اخوان ثالث- تقی رفعت
🌱#تست_تاریخ_ادبیات🌱
پیدایش شعر معاصر ایران و گسترش آن با کدام رویداد زیر همراه نبوده است؟
پیدایش شعر معاصر ایران و گسترش آن با کدام رویداد زیر همراه نبوده است؟
Anonymous Quiz
24%
❣الف) انقلاب مشروطه
27%
❣ب)پایان سلسلۀ قاجار
16%
❣ج)سلطنت رضاشاه
34%
❣د)جنگ جهانی دوم
#تست_سبک_شناسی🍁
کدام گزینه درباره "فارسی دری" صحیح نیست؟
کدام گزینه درباره "فارسی دری" صحیح نیست؟
Anonymous Quiz
14%
📗1.دگرگون شدن زبان فارسی پس از ورود اسلام به ایران
24%
📕2.مقارن بودن تقریبی آن با ظهور دولت طاهریان
36%
📗3.محاوره ای و مکاتبه ای بودن آن در بین مقامات غیر دولتی
26%
📕4.کنار گذاشتن برخی از صداهای زبان عربی
🌸#آموزشی🌸
♦️#لغات_دام_دار♦️
🚙منكَر : زشت و ناپسند / منکِر : انكار كننده
♦️دهش: بخشش/ دها: هوش
🚙جفا: بي وفايي و ستم/ جافي: ستمكار و جفاكار
♦️غِنا: سرود و نغمه و آواز/ غَنا: بي نيازي و توانگری
🚙نقض: شكستن و شكستن عهد و پیمان / نغز: خوب
♦️اُسَرا : گرفتاران و دستگیر شدگان / اَسرا: در شب سير كردن
🚙بارگی: اسب/ باره: اسب/ بار : اجازه
♦️اشباح: کالبدها و سایه ها و سیاهی هایی که از دور دیده میشوند/ اشباه: مانندها و همانندان
🚙کام : مجازا مُراد ، آرزو ، قصد ، نيت / كام: مجازا دهان ،زبان ،سقف دهان
♦️كيوان: سياره زحل / بهرام: سياره مريخ
🚙باره: ديوار قلعه و حصار / باره: اسب
♦️دژ : قلعه و حصار/ باره: دیوار قلعه و حصار
🚙راغ: دامنه کوه ،صحرا/ روضه : باغ،گلزار/ مرغزار: سبزه زار و چراگاه ،علف زار/ پالیز: باغ ،گلزار ،کشتزار
♦️توقیع: امضا کردن فرمان /رقعت: نامه
🚙سور: جشن/ صور : بوق
♦️قضا: تقدیر،سرنوشت/ غزا: جنگ / غذا: خوراک
🚙وبال: سختی و عذاب ،گناه/ وزر: بارسنگین،بار گناه
♦️مخنقه: گردنبند/ عقد: گردنبند/ چنبر: گردن بند
🚙مَلَك : فرشته / مَلِك: پادشاه و خداوند/ مُلك: سرزمين
♦️كبريايي: منسوب به كبريا ،بارگاه خداوند تعالی/ کبریا: بارگاه خداوندی
🚙مشعشع: درخشان و تابان/ متلالی: درخشاتن و تابان
♦️تازی: عربی / تازیک: تازی،غیرترک به ویژه فارسی زبانان
🚙چنبر: حلقه / چنبره زدن: حلقه زدن
♦️فایق: برگزیده و برتر/ شایق: آرزومند و مشتاق/ باسق: بلند و بالیده
🚙جسیم: خوش اندام/ وسیم: دارای نشان پیامبری/ قسیم: صاحب جمال/ نسیم : خوشبو
♦️روزی: رزق/ وظیفه روزی: رزق مقرر و معین
💥❣@adabiate_konkur❣💥
♦️#لغات_دام_دار♦️
🚙منكَر : زشت و ناپسند / منکِر : انكار كننده
♦️دهش: بخشش/ دها: هوش
🚙جفا: بي وفايي و ستم/ جافي: ستمكار و جفاكار
♦️غِنا: سرود و نغمه و آواز/ غَنا: بي نيازي و توانگری
🚙نقض: شكستن و شكستن عهد و پیمان / نغز: خوب
♦️اُسَرا : گرفتاران و دستگیر شدگان / اَسرا: در شب سير كردن
🚙بارگی: اسب/ باره: اسب/ بار : اجازه
♦️اشباح: کالبدها و سایه ها و سیاهی هایی که از دور دیده میشوند/ اشباه: مانندها و همانندان
🚙کام : مجازا مُراد ، آرزو ، قصد ، نيت / كام: مجازا دهان ،زبان ،سقف دهان
♦️كيوان: سياره زحل / بهرام: سياره مريخ
🚙باره: ديوار قلعه و حصار / باره: اسب
♦️دژ : قلعه و حصار/ باره: دیوار قلعه و حصار
🚙راغ: دامنه کوه ،صحرا/ روضه : باغ،گلزار/ مرغزار: سبزه زار و چراگاه ،علف زار/ پالیز: باغ ،گلزار ،کشتزار
♦️توقیع: امضا کردن فرمان /رقعت: نامه
🚙سور: جشن/ صور : بوق
♦️قضا: تقدیر،سرنوشت/ غزا: جنگ / غذا: خوراک
🚙وبال: سختی و عذاب ،گناه/ وزر: بارسنگین،بار گناه
♦️مخنقه: گردنبند/ عقد: گردنبند/ چنبر: گردن بند
🚙مَلَك : فرشته / مَلِك: پادشاه و خداوند/ مُلك: سرزمين
♦️كبريايي: منسوب به كبريا ،بارگاه خداوند تعالی/ کبریا: بارگاه خداوندی
🚙مشعشع: درخشان و تابان/ متلالی: درخشاتن و تابان
♦️تازی: عربی / تازیک: تازی،غیرترک به ویژه فارسی زبانان
🚙چنبر: حلقه / چنبره زدن: حلقه زدن
♦️فایق: برگزیده و برتر/ شایق: آرزومند و مشتاق/ باسق: بلند و بالیده
🚙جسیم: خوش اندام/ وسیم: دارای نشان پیامبری/ قسیم: صاحب جمال/ نسیم : خوشبو
♦️روزی: رزق/ وظیفه روزی: رزق مقرر و معین
💥❣@adabiate_konkur❣💥
#تست_قرابت🎗
مفهوم عبارت «اصبحت امیراً و اَمسیت اسیراً» با کدام بیت، متناسب نیست؟ (سراسري، انسانی)
مفهوم عبارت «اصبحت امیراً و اَمسیت اسیراً» با کدام بیت، متناسب نیست؟ (سراسري، انسانی)
Anonymous Quiz
15%
🥏1. آن روزگار کو که مرا یار، یار بود / دل بر کنار از این غم و او در کنار بود
28%
🥏2. روزم به آخر آمد و روزي نزاد نیز / زان گونه روزگار که آن روزگار بود
28%
🥏3. اکنون به داغِ صد غم و صد محنتم اسیر / آن مرغ خوشدلی که تو دیدي پرید و رفت
28%
🥏4. امروز خنده طرح به گلزار میدهد / آن روز شوم رفت که صائب ملال داشت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❣️برای تغییر دادن دنیای خودت،
تنها کاری که باید بکنی
جمع و جور کردن افکار و احساسات درونیته،
و بعد از اون همه ی دنیات تغییر میکنه...
صفرتاصد ادبیات کنکور😍👇
⚡💕@adabiate_konkur💕⚡
تنها کاری که باید بکنی
جمع و جور کردن افکار و احساسات درونیته،
و بعد از اون همه ی دنیات تغییر میکنه...
صفرتاصد ادبیات کنکور😍👇
⚡💕@adabiate_konkur💕⚡
#تست_ارایه🍀
کدام بیت، دارای "تلمیح، تضمین و حسن تعلیل" است؟
کدام بیت، دارای "تلمیح، تضمین و حسن تعلیل" است؟
Anonymous Quiz
16%
🍇1.نیازی نیست با شعرم تخلص خواجه خود فرمود / که چرخ، این سکۀ دولت به نام شهریاران زد
16%
🍇ّ2.شهر ری خالی شد از مهر و محبت خواجه گفت/ مـهـربانی کـی سرآمـد شهـریاران را چه شد
42%
🍇3.نـگـین ملـک سلیـمان چـراغ عـرش خـداست/ گـرش نـه حـلقـه بـرانـگشـت اهـرمَ ن بـاشد
27%
🍇4.لالـه چـون تـاج فریـدون بـدرخـشـد کـز کـوه/ پــرچــم کــاوۀ نــوروز پـــدیـــدار آمــد
#تست_قرابت🍓
عبارت «در صحبت اهل عصر، در مواردي معدود از کوره
درمیرفت و مخاطب معاند را درهم مـیکوفـت و شتم میکرد.» با مفهوم کدام بیت متناسب است؟ (سراسري، خارج از کشور)
عبارت «در صحبت اهل عصر، در مواردي معدود از کوره
درمیرفت و مخاطب معاند را درهم مـیکوفـت و شتم میکرد.» با مفهوم کدام بیت متناسب است؟ (سراسري، خارج از کشور)
Anonymous Quiz
16%
🌸1. یک تن از اهل وفا نیست به خونگرمی من / باورت گر نبود پرس هم از خنجر خویش
17%
🌸2. جامی می دوشینه به من داد و مرا گفت / خوش باش زمانی و مکن یاد زمانه
57%
🌸3. تندخویی مده از دست که در گلشن حسن / گل بیخار به نرخ خس و خاشاك رود
10%
🌸4. عاشقم کردي و گفتی با رقیب تندخو / عاشق روي توام با هرکه میخواهی بگو
گروه اسمی سراسری.pdf
221.6 KB
مجموعه سوالات کنکور سراسری ادبیات
مبحث #گروه_اسمی
به همراه پاسخنامه
صفرتاصد ادبيات ڪنڪور😍👇
📕@adabiate_konkur📕
مبحث #گروه_اسمی
به همراه پاسخنامه
صفرتاصد ادبيات ڪنڪور😍👇
📕@adabiate_konkur📕
#تست_عروض📍
منظور از ادبیات معاصر چیست؟
منظور از ادبیات معاصر چیست؟
Anonymous Quiz
64%
💕الف)آثار ادبی پس از مشروطیت
15%
💕ب) اشعار پس از مشروطه
13%
💕ج) آثار ادبی پس از سبک هندی
7%
💕د)نثر پس از مشروطه
#تست_ارایه❣
در همۀ ابیات به جز بیت گزینه ............ هر دو آرایۀ "تشبیه و استعاره" به کار رفته است.
در همۀ ابیات به جز بیت گزینه ............ هر دو آرایۀ "تشبیه و استعاره" به کار رفته است.
Anonymous Quiz
31%
🌱1.باز جهان تیزپر و خلق شکار است/ باز جهان را جز از شکار چه کار است؟
18%
🌱2.سرو بالای تو در خاک دریغ است دریغ/ زیر خاک آن گوهر پاک دریغ است دریغ
30%
🌱3.گوهر راز از دل بی تاب می آید برون/ گنج از این ویرانه چون سیلاب می آید برون
21%
🌱4.هر صبح فتح باب کن از انجم سرشک/ بنشان غبار غصّ ه به باران صبحگاه
🌸#انگیزشی
💥 تو لایق بهترین ها هستی...
🧨خودتو باور کن و برای اهدافت تلاش کن...💪
🌸شروع سخته ولی اگه شروع کنی کم کم سر و کله تواناییاتم پیدا میشه رفیق!
🎁امیدوارم رویاهایی که قراره به دست تو ساخته بشن رو فراموش نکنی و اونا رو با انرژی خوبی که داری بسازی و خلق کنی...
بلند شو رفیق با تمام توانت به تلاشت ادامه بده...👊
🔹تا رسیدن به رویاهات راهی نمونده❤️🍃💯
➖➖➖➖➖➖➖➖
⚡با دوستاتون به #اشتراک بذارید😉
کانال صفرتاصد ادبیات کنکور😍👇
🧨💥@adabiate_konkur🧨💥
💥 تو لایق بهترین ها هستی...
🧨خودتو باور کن و برای اهدافت تلاش کن...💪
🌸شروع سخته ولی اگه شروع کنی کم کم سر و کله تواناییاتم پیدا میشه رفیق!
🎁امیدوارم رویاهایی که قراره به دست تو ساخته بشن رو فراموش نکنی و اونا رو با انرژی خوبی که داری بسازی و خلق کنی...
بلند شو رفیق با تمام توانت به تلاشت ادامه بده...👊
🔹تا رسیدن به رویاهات راهی نمونده❤️🍃💯
➖➖➖➖➖➖➖➖
⚡با دوستاتون به #اشتراک بذارید😉
کانال صفرتاصد ادبیات کنکور😍👇
🧨💥@adabiate_konkur🧨💥
🔴کنایه(بخش نخست)
🧨 کنایه در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی نزدیک و دور باشد و این دو معنی باید لازم و ملزوم یکدیگر باشند؛پس گوینده آن جمله را چنان ترکیب کند و به کار برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل گردد.مانند بیت زیر:
🍓عابدانی که روی بر خلقند
پشت بر قبله می کنند نماز
👈روی بر خلق کردن و پشت بر قبله کردن هر دو کنایه از ریاکاری و توجه بر مردم به جای توجه به خداست.
🔶چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
👈کنایه از یکنواخت نبودن روزگار است.
🔶فلانی ریش سفید است.
👈کنایه از با تجربه بودن است.
🔶نپندارم ای در خزان کشته جو
که گندم ستانی به وقت درو
کنایه از انتظار بیش از حد داشتن و غیر معقول بودن انتظار.
🔶سرم به دنیی و عقبی فرو نمی آید
تبارک الله از این فتنه ها که در سر ماست
👈 کنایه از غرور و تکبر داشتن است.
🔴فهرستی از کنایه ها
♦️دامنکشان: (با ناز و خرام) و غبار کالبد به هوا رفتن: (مردن و نابودشدن) در بیت:
دامنکشان که میرود امروز بر زمین
فردا غبار کالبدش بر هوا رود
♦️آب از سر گذشتن : کنایه ازاین که کار به منتهای درجه ی شدّت رسیدو از حد گذشت .
♦️آب از سر چشمه گل آلود است :کنایه از این که اصل و پایه کار خراب است .
♦️آب برآتش ریختن :کنایه از خاموش کردن فتنه و خشم .
♦️آب به غربال پیمانه کردن :کنایه از کار بیهوده کردن و رنج بی فایده بردن .
♦️آب از دیده راندن :کنایه از اشک ریختن .
♦️آب در چیزی کردن :کنایه از تقلّب و دغلی و نادرستی است .
♦️آب در هاون سودن : کنایه از عمل لغو و بیهوده کردن است .
♦️آب ریختن : آبرو ریختن .کسی را خفیف و بی اعتبار و بی عزّت گردانیدن .
♦️آب ها از آسیاب افتادن : کنایه از پایان یافتن کار و خاموش شدن سر و صداست در اطراف کاری .
♦️آسمان ریسمان بافتن : کنایه از سخن نامعقول و نامقبول است
♦️آش پختن :کنایه از این که برای گرفتاری و ایجاد زحمت کسی کار کنند .
♦️آفتاب سر دیوار : کنایه از زوال عمر .
♦️آفتابی شدن : صاف بودن هوا .کنایه از ظاهر شدن امری .
♦️آه در بساط نداشتن :کنایه از بی چیزی و مفلسی .
♦️ابرو بالا انداختن :کنایه از بی اعتنایی و کبر فروشی
♦️به باد دادن :از دست دادن و تلف کردن .
♦️به بار آمدن : به حاصل آمدن ، به نتیجه رسیدن .
♦️به جان آوردن : کنایه از آزار رسانیدن و کشتن .
♦️پنبه در گوش نهادن(پنبه در گوش کردن ) : کنایه از غفلت و بی خبری و سخن ناشنودن .
♦️پنبه شدن : نرم ، صاف و سفید شدن .کنایه از متفرّق و پریشان شدن
♦️پنبه کردن : کنایه از پریشان و پراکنده ساختن.
♦️پنجه درافکندن : کنایه از با کسی در افتادن ، پنجه در پنجه کسی در انداختن ، زور آزمایی کردن .
♦️جگر گوشه : کنایه از فرزند ، پاره ای از جگر .
♦️جوز بر گنبد انداختن : کنایه از کارهای عبث و بیهوده .
♦️نظامی:چو عاجز شدند اندران تاختن
وزان جوز بر گنبد انداختند .
♦️چراغ چشم : کنایه از فرزند .
♦️چراغ سپهر : کنایه از آفتاب ، ماه و ستارگان .
🔶چراغ سحرگهان : کنایه از آفتاب .
🔶چرب دستی : چابکی و جلدی و شیرین کاری و هنرمندی .
🔶چرب زبانی :سخنان خوش و دل چسب و ملایم طبع گفتن ، چاپلوسی وفریب .
🔶چرخ بلند : کنایه از آسمان و افلاک .
🔶چرخ بوقلمون :کنایه از روزگار که هر دم به رنگی است .
🔶چشم فرو بستن : چشم بر هم نهادن . کنایه از مردن باشد . صرفنظر کردن .
🔶خاکی نهاد : متواضع و فروتن .
🔶 خرقه تهی کردن :کنایه از مردن .
🔶خط کشیدن : کنایه از ترک کردن و محو کردن
🔶در پرده داشتن : پنهان و مخفی داشتن .
🔶در پرده گفتن : پوشیده و مخفی گفتن .
🔶در پوستین مردم افتادن: کنایه از عیب جویی و غیبت کردن.
🔶 بی آشیان ، خانه به دوش: کنایه از آواره و بیچاره و سرگردان
🔶دست و دل باز : بخشنده
🔶 ورور جادو ، روده دراز : پر حرف
🔶برج زهرمار:آدم ترشـرو و بد اخـلاق
🔶خر رنگ کن: آدم دغل و حقّه باز
🔶 نردبان دزدها: آدم قد بلند و لاغر
🔶 یکدنده: لجوج
🔶هفت خـطّ: متقلب و زرنگ
🔶باد دست: آدم ولخرج و مسرف
🔶چرخ دولابی ، چرخ کبود ، خیمۀ بلند ، کوژپشت ، گنبد لاجوردی: آسمان
🔶 هزار میخ: آسمان پر ستاره
🔶 پاپی شدن ، پیله کردن: اصرار ورزیدن
🔶گردن نهادن: اطاعت کردن
🔶سر در مقابل کسی خم کردن : تسلیم شدن ،
🔶سر در هر سوراخی کردن : فضول بودن ،
🔶سر دماغ آمدن : سر حال شدن ، سالم شدن ،
🔶سر را بالا نگه داشتن : متین و راست قامت و نترس بودن ، شرمنده نبودن ،
🔶سر راحت به بالین گذاشتن : آرامش خیال داشتن
🔶سری توی سرها درآوردن : مشهور و معروف شدن
🔶شیرکُش: شجاع
🔶میرزا قلمدان: شخص باریک و لاغر مردنی
🔶گل سر سبد:شخص برگزیده
🔶دم بریده:شخص زرنگ و مکّار و حیله گر
🔶آیینه ی دق: شخص عبوس
🔶یک لب و هزار خنده: شخصی که بسیار خوشرفتار است.
کانال صفرتاصد ادبیات کنکور 😍👇
💥⚡@adabiate_konkur💥⚡
🧨 کنایه در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی نزدیک و دور باشد و این دو معنی باید لازم و ملزوم یکدیگر باشند؛پس گوینده آن جمله را چنان ترکیب کند و به کار برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل گردد.مانند بیت زیر:
🍓عابدانی که روی بر خلقند
پشت بر قبله می کنند نماز
👈روی بر خلق کردن و پشت بر قبله کردن هر دو کنایه از ریاکاری و توجه بر مردم به جای توجه به خداست.
🔶چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
👈کنایه از یکنواخت نبودن روزگار است.
🔶فلانی ریش سفید است.
👈کنایه از با تجربه بودن است.
🔶نپندارم ای در خزان کشته جو
که گندم ستانی به وقت درو
کنایه از انتظار بیش از حد داشتن و غیر معقول بودن انتظار.
🔶سرم به دنیی و عقبی فرو نمی آید
تبارک الله از این فتنه ها که در سر ماست
👈 کنایه از غرور و تکبر داشتن است.
🔴فهرستی از کنایه ها
♦️دامنکشان: (با ناز و خرام) و غبار کالبد به هوا رفتن: (مردن و نابودشدن) در بیت:
دامنکشان که میرود امروز بر زمین
فردا غبار کالبدش بر هوا رود
♦️آب از سر گذشتن : کنایه ازاین که کار به منتهای درجه ی شدّت رسیدو از حد گذشت .
♦️آب از سر چشمه گل آلود است :کنایه از این که اصل و پایه کار خراب است .
♦️آب برآتش ریختن :کنایه از خاموش کردن فتنه و خشم .
♦️آب به غربال پیمانه کردن :کنایه از کار بیهوده کردن و رنج بی فایده بردن .
♦️آب از دیده راندن :کنایه از اشک ریختن .
♦️آب در چیزی کردن :کنایه از تقلّب و دغلی و نادرستی است .
♦️آب در هاون سودن : کنایه از عمل لغو و بیهوده کردن است .
♦️آب ریختن : آبرو ریختن .کسی را خفیف و بی اعتبار و بی عزّت گردانیدن .
♦️آب ها از آسیاب افتادن : کنایه از پایان یافتن کار و خاموش شدن سر و صداست در اطراف کاری .
♦️آسمان ریسمان بافتن : کنایه از سخن نامعقول و نامقبول است
♦️آش پختن :کنایه از این که برای گرفتاری و ایجاد زحمت کسی کار کنند .
♦️آفتاب سر دیوار : کنایه از زوال عمر .
♦️آفتابی شدن : صاف بودن هوا .کنایه از ظاهر شدن امری .
♦️آه در بساط نداشتن :کنایه از بی چیزی و مفلسی .
♦️ابرو بالا انداختن :کنایه از بی اعتنایی و کبر فروشی
♦️به باد دادن :از دست دادن و تلف کردن .
♦️به بار آمدن : به حاصل آمدن ، به نتیجه رسیدن .
♦️به جان آوردن : کنایه از آزار رسانیدن و کشتن .
♦️پنبه در گوش نهادن(پنبه در گوش کردن ) : کنایه از غفلت و بی خبری و سخن ناشنودن .
♦️پنبه شدن : نرم ، صاف و سفید شدن .کنایه از متفرّق و پریشان شدن
♦️پنبه کردن : کنایه از پریشان و پراکنده ساختن.
♦️پنجه درافکندن : کنایه از با کسی در افتادن ، پنجه در پنجه کسی در انداختن ، زور آزمایی کردن .
♦️جگر گوشه : کنایه از فرزند ، پاره ای از جگر .
♦️جوز بر گنبد انداختن : کنایه از کارهای عبث و بیهوده .
♦️نظامی:چو عاجز شدند اندران تاختن
وزان جوز بر گنبد انداختند .
♦️چراغ چشم : کنایه از فرزند .
♦️چراغ سپهر : کنایه از آفتاب ، ماه و ستارگان .
🔶چراغ سحرگهان : کنایه از آفتاب .
🔶چرب دستی : چابکی و جلدی و شیرین کاری و هنرمندی .
🔶چرب زبانی :سخنان خوش و دل چسب و ملایم طبع گفتن ، چاپلوسی وفریب .
🔶چرخ بلند : کنایه از آسمان و افلاک .
🔶چرخ بوقلمون :کنایه از روزگار که هر دم به رنگی است .
🔶چشم فرو بستن : چشم بر هم نهادن . کنایه از مردن باشد . صرفنظر کردن .
🔶خاکی نهاد : متواضع و فروتن .
🔶 خرقه تهی کردن :کنایه از مردن .
🔶خط کشیدن : کنایه از ترک کردن و محو کردن
🔶در پرده داشتن : پنهان و مخفی داشتن .
🔶در پرده گفتن : پوشیده و مخفی گفتن .
🔶در پوستین مردم افتادن: کنایه از عیب جویی و غیبت کردن.
🔶 بی آشیان ، خانه به دوش: کنایه از آواره و بیچاره و سرگردان
🔶دست و دل باز : بخشنده
🔶 ورور جادو ، روده دراز : پر حرف
🔶برج زهرمار:آدم ترشـرو و بد اخـلاق
🔶خر رنگ کن: آدم دغل و حقّه باز
🔶 نردبان دزدها: آدم قد بلند و لاغر
🔶 یکدنده: لجوج
🔶هفت خـطّ: متقلب و زرنگ
🔶باد دست: آدم ولخرج و مسرف
🔶چرخ دولابی ، چرخ کبود ، خیمۀ بلند ، کوژپشت ، گنبد لاجوردی: آسمان
🔶 هزار میخ: آسمان پر ستاره
🔶 پاپی شدن ، پیله کردن: اصرار ورزیدن
🔶گردن نهادن: اطاعت کردن
🔶سر در مقابل کسی خم کردن : تسلیم شدن ،
🔶سر در هر سوراخی کردن : فضول بودن ،
🔶سر دماغ آمدن : سر حال شدن ، سالم شدن ،
🔶سر را بالا نگه داشتن : متین و راست قامت و نترس بودن ، شرمنده نبودن ،
🔶سر راحت به بالین گذاشتن : آرامش خیال داشتن
🔶سری توی سرها درآوردن : مشهور و معروف شدن
🔶شیرکُش: شجاع
🔶میرزا قلمدان: شخص باریک و لاغر مردنی
🔶گل سر سبد:شخص برگزیده
🔶دم بریده:شخص زرنگ و مکّار و حیله گر
🔶آیینه ی دق: شخص عبوس
🔶یک لب و هزار خنده: شخصی که بسیار خوشرفتار است.
کانال صفرتاصد ادبیات کنکور 😍👇
💥⚡@adabiate_konkur💥⚡
#تست_قرابت⛳
کدام بیت مفهوم عبارت زیر را دربر دارد؟ (سراسري، انسانی)
«این مایه خاکساري و تواضع، حاکی از آن است که او، در طریق انقطاع خویشتن را از «خود» خالی کرده بود و به مرتبهي فنا رسیده بود.»
کدام بیت مفهوم عبارت زیر را دربر دارد؟ (سراسري، انسانی)
«این مایه خاکساري و تواضع، حاکی از آن است که او، در طریق انقطاع خویشتن را از «خود» خالی کرده بود و به مرتبهي فنا رسیده بود.»
Anonymous Quiz
16%
🧨1. اگر صد قرن ازین عالم بپویی سوي آن بالا / چو دیگر سالکان خود را هم اندر نردبان بینی
20%
🧨2. سبکرو چون توانی بود سوي آسمان تا تو / ز ترکیب چهار ارکان همی خود را گران بینی
22%
🧨3. یا رب دلی که در وي پرواي خود نگنجد / دست محبت آن جا، خرگاه عشق چون زد
43%
🧨4. سعدي ز خود برون شو گر مرد راه عشقی / کان کس رسید در وي کز خود قدم برون زد
🔴 کنایه(بخش دوم)
♦️از پا فتاده: کنایه از نهایت ناتوانی است.
🔹از پا فتادیم چو آمد غم هجران
در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
♦️کوته نظرکنایه از انسان پیش پا بین و حسود است.
🔹زین قصه هفت گنبد افلاک پر صداست
کونه نظر ببین که سخن مختصر گرفت
♦️نکته گرفتن: کنایه از عیب جویی کردن است.
🔷حافظ چو آب لطف زنظم تو می چکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
♦️دامن کسی را گرفتن کنایه از:
۱-التماسکردن و متوسلشدن:
مرا هر آینه روزی تمام کشته ببینی گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت
۲-تظلم و دادخواهیکردن
دست گیر این پنج روزم در حیات
تا نگیرم در قیامت دامنت
۳-بازداشتن و منعکردن
سحر سرشک روانم پی خرابی داشت
گَرَم نه خون جگر میگرفت دامن چشم
۴-دستگیری و کمککردن
شیخ گفتش زان همه قرآن دمی
دامنش نگرفت یک آیت همی
♦️به نیم جو نمی ارزد و یا می گویند که به یک جو نمی ارزد. یا می گویند که به یک جو نمی خرم:کنایه از بی ارزش انگاشتن چیزی است.
♦️گره به باد زدن: کنایه از کار بی بنیاد است. کار بی نتیجه. آن گونه که می گویند: آب در هاون کوفتن
🔷گره به باد مزن گرچه بر مراد رود
که این سخن به مثل باد با سلیمان گفت
♦️آب خضر: کنایه از آب حیات، زندگی جاویدان
♦️گوشت تلخی کردن؛بدخلقی کردن
♦️بُزبیاری:بد شانسی
♦️پوست و استخوان شدن: بسیار لاغرشدن
♦️گربه رقصاندن: بهانه تراشیدن
♦️سلسله جنباندن: به حرکت درآوردن و وادار ساختن
♦️سنگرو یخ شدن: بی اعتبار شدن
♦️آسمان جل:بی چیز و فقیر
♦️آلا خون والا خون: بی خانمان
♦️سیه دل: بی رحم
♦️آتش پای: بی قرار
♦️غاز چراندن: بیکار بودن
♦️مگس پراندن:بیکاری بیش از حد
♦️یک لا قبا: بینوا و تهیدست
♦️روده دراز: پرحرف
♦️زهر چشم گرفتن: ترساندن
♦️تن دادن: به ناگزیر تسلیـم شـدن
♦️کبکبه و دبدبه:تشریفات زیاد
♦️کاسه لیسی: تملّق و چاپلوسی
🍀بخور بخواب: تنبل
🍀شاخ شونه کشیدن:تهدید کردن
🍀قالب تهی کردن:جان سپردن از ترس
🍀آب کور، نان کور:حق نشناس
🍀پاچه ورمالیده:حقّه باز
🍀زبان بسته: حیوان بی آزار
🍀نفس بر:خسته کنـنده
🍀صفرا جنبیدن: خشمگین شدن
🍀آتش گرفتن: خشمناک شدن
🍀باد بروت: خودبینی
🍀قافیه را باختن: مغلوب شدن و فرصت را از دست دادن
🍀بلند پروازی: داشتن آرزوهای بزرگ
🍀موش مردگی: درماندگی دروغین
🍀قنر در عقرب: دگرگون بودن اوضاع
🍀شش روزن: دنیا
🍀ششدر فنا: دنیای فانی
🍀شتر گربه: دو چیز ناجور و نامناسب
🍀تشت از بام افتادن:رسوا شدن
🍀دل به دریا زدن: ریسک کردن، خطر کردن
🍀چشم به هم زدن: زمان کوتاه
🍀سر از پا نشناختن : بسیار شاد و خوشحال بودن ،
🔶سر از هر کاری در آوردن : آگاه ، باتجربه و متفکّر بودن ،
🔶سر به تن نیرزیدن : بی ارزش بودن ،
🔶سر به زمین گذاشتن : مردن
🔶سر به قدم کسی گذاشتن : خود را فدایی کسی دانستن ،
🔶 سر به مهر : سالم و دست نخورده
🔹این سر به مهر نامه بدانمهربان رسان
🔶سر خویش گرفتن: به دنبال کار خود رفتن
فرمان نرسید: کنایه از نرسیدن مرگ است.
🔶خیال محال: کنایه از آرزوی دست نیافتنی است.
🔶جگر گوشه: کنایه از فرزند است.
🔶گوشه ی چشم: کنایه از توجه و التفات اندک است.
🔶به بوی کسی یا چیزی بودن: کنایه از امید و انتظار داشتن به کسی با چیزی است.
🔶قصه ی سر بازار: کنایه از افتادن رازیی در زبان مردم است.
🔹️محتسب شیخ شد و فسق خود از یادببرد
قصه ی ماست که در هر سر بازار بماند
🍓به بوی دوست نشستن: در انتظار دوست بودن.
🍓مهر او بلانشینان را کشتی نوح است، کشتی نوح بودن: کنایه از «نجات بخشی»
🍓الهی عبدا... عمر بکاست، عمر بکاست: پیرشد.
🍓سایه ی هما برسر کسی افکندن: کنایه از خوشبخت و سعادتمند نمودن کسی
🍓 درخانه ی کسی زدن: کنایه از طلب کردن چیزی
🍓علم کردن: کنایه از مشهور و زبان زد نمودن
🍓 به سر بردن وفا: کنایه از به پایان رساندن شرط وفاداری(تا پایان عهد و شرط وفادار ماندن)
🍓سرهم نبرد اندر آرد به گرد؛ سر به گرد آورد: کنایه از کشتن و نابودی و شکست دادن
🍓بپیچد زوروی و شد سوی کوه؛ روی پیچیدن: کنایه از فرار کردن، روی برگرداندن
🍓که رهام را جام باده ست جفت؛ جام باده جفت کسی بودن: کنایه از اهل بزم و تفریح و عیش و نوش بودن
🍓کمان به زه را به بازو فکند؛ کمان به۷ زه: کنایه از کمان آماده
🍓هماوردت آمد مشو بازجای؛ مشو بازجای: کنایه از اینکه فرار نکن، بایست
🍓عنان را گران کرد و او را بخواند؛ عنان گران کردن: کنایه از توقف و ایستادن
🍓تن بی سرت را که خواهد گریست: کنایه از اینکه کشته خواهی شد.
🍓چه پرسی کزین پس نبینی توکام؛ کام ندیدن: کنایه از به آرزو و هدف نرسیدن
🍓سر سرکشان زیر سنگ آورد؛ سر زیر سنگ آوردن: کنایه از کشتن.
کانال صفرتاصد ادبیات کنکور😍👇
💫💥@adabiate_konkur💫💥
♦️از پا فتاده: کنایه از نهایت ناتوانی است.
🔹از پا فتادیم چو آمد غم هجران
در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
♦️کوته نظرکنایه از انسان پیش پا بین و حسود است.
🔹زین قصه هفت گنبد افلاک پر صداست
کونه نظر ببین که سخن مختصر گرفت
♦️نکته گرفتن: کنایه از عیب جویی کردن است.
🔷حافظ چو آب لطف زنظم تو می چکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
♦️دامن کسی را گرفتن کنایه از:
۱-التماسکردن و متوسلشدن:
مرا هر آینه روزی تمام کشته ببینی گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت
۲-تظلم و دادخواهیکردن
دست گیر این پنج روزم در حیات
تا نگیرم در قیامت دامنت
۳-بازداشتن و منعکردن
سحر سرشک روانم پی خرابی داشت
گَرَم نه خون جگر میگرفت دامن چشم
۴-دستگیری و کمککردن
شیخ گفتش زان همه قرآن دمی
دامنش نگرفت یک آیت همی
♦️به نیم جو نمی ارزد و یا می گویند که به یک جو نمی ارزد. یا می گویند که به یک جو نمی خرم:کنایه از بی ارزش انگاشتن چیزی است.
♦️گره به باد زدن: کنایه از کار بی بنیاد است. کار بی نتیجه. آن گونه که می گویند: آب در هاون کوفتن
🔷گره به باد مزن گرچه بر مراد رود
که این سخن به مثل باد با سلیمان گفت
♦️آب خضر: کنایه از آب حیات، زندگی جاویدان
♦️گوشت تلخی کردن؛بدخلقی کردن
♦️بُزبیاری:بد شانسی
♦️پوست و استخوان شدن: بسیار لاغرشدن
♦️گربه رقصاندن: بهانه تراشیدن
♦️سلسله جنباندن: به حرکت درآوردن و وادار ساختن
♦️سنگرو یخ شدن: بی اعتبار شدن
♦️آسمان جل:بی چیز و فقیر
♦️آلا خون والا خون: بی خانمان
♦️سیه دل: بی رحم
♦️آتش پای: بی قرار
♦️غاز چراندن: بیکار بودن
♦️مگس پراندن:بیکاری بیش از حد
♦️یک لا قبا: بینوا و تهیدست
♦️روده دراز: پرحرف
♦️زهر چشم گرفتن: ترساندن
♦️تن دادن: به ناگزیر تسلیـم شـدن
♦️کبکبه و دبدبه:تشریفات زیاد
♦️کاسه لیسی: تملّق و چاپلوسی
🍀بخور بخواب: تنبل
🍀شاخ شونه کشیدن:تهدید کردن
🍀قالب تهی کردن:جان سپردن از ترس
🍀آب کور، نان کور:حق نشناس
🍀پاچه ورمالیده:حقّه باز
🍀زبان بسته: حیوان بی آزار
🍀نفس بر:خسته کنـنده
🍀صفرا جنبیدن: خشمگین شدن
🍀آتش گرفتن: خشمناک شدن
🍀باد بروت: خودبینی
🍀قافیه را باختن: مغلوب شدن و فرصت را از دست دادن
🍀بلند پروازی: داشتن آرزوهای بزرگ
🍀موش مردگی: درماندگی دروغین
🍀قنر در عقرب: دگرگون بودن اوضاع
🍀شش روزن: دنیا
🍀ششدر فنا: دنیای فانی
🍀شتر گربه: دو چیز ناجور و نامناسب
🍀تشت از بام افتادن:رسوا شدن
🍀دل به دریا زدن: ریسک کردن، خطر کردن
🍀چشم به هم زدن: زمان کوتاه
🍀سر از پا نشناختن : بسیار شاد و خوشحال بودن ،
🔶سر از هر کاری در آوردن : آگاه ، باتجربه و متفکّر بودن ،
🔶سر به تن نیرزیدن : بی ارزش بودن ،
🔶سر به زمین گذاشتن : مردن
🔶سر به قدم کسی گذاشتن : خود را فدایی کسی دانستن ،
🔶 سر به مهر : سالم و دست نخورده
🔹این سر به مهر نامه بدانمهربان رسان
🔶سر خویش گرفتن: به دنبال کار خود رفتن
فرمان نرسید: کنایه از نرسیدن مرگ است.
🔶خیال محال: کنایه از آرزوی دست نیافتنی است.
🔶جگر گوشه: کنایه از فرزند است.
🔶گوشه ی چشم: کنایه از توجه و التفات اندک است.
🔶به بوی کسی یا چیزی بودن: کنایه از امید و انتظار داشتن به کسی با چیزی است.
🔶قصه ی سر بازار: کنایه از افتادن رازیی در زبان مردم است.
🔹️محتسب شیخ شد و فسق خود از یادببرد
قصه ی ماست که در هر سر بازار بماند
🍓به بوی دوست نشستن: در انتظار دوست بودن.
🍓مهر او بلانشینان را کشتی نوح است، کشتی نوح بودن: کنایه از «نجات بخشی»
🍓الهی عبدا... عمر بکاست، عمر بکاست: پیرشد.
🍓سایه ی هما برسر کسی افکندن: کنایه از خوشبخت و سعادتمند نمودن کسی
🍓 درخانه ی کسی زدن: کنایه از طلب کردن چیزی
🍓علم کردن: کنایه از مشهور و زبان زد نمودن
🍓 به سر بردن وفا: کنایه از به پایان رساندن شرط وفاداری(تا پایان عهد و شرط وفادار ماندن)
🍓سرهم نبرد اندر آرد به گرد؛ سر به گرد آورد: کنایه از کشتن و نابودی و شکست دادن
🍓بپیچد زوروی و شد سوی کوه؛ روی پیچیدن: کنایه از فرار کردن، روی برگرداندن
🍓که رهام را جام باده ست جفت؛ جام باده جفت کسی بودن: کنایه از اهل بزم و تفریح و عیش و نوش بودن
🍓کمان به زه را به بازو فکند؛ کمان به۷ زه: کنایه از کمان آماده
🍓هماوردت آمد مشو بازجای؛ مشو بازجای: کنایه از اینکه فرار نکن، بایست
🍓عنان را گران کرد و او را بخواند؛ عنان گران کردن: کنایه از توقف و ایستادن
🍓تن بی سرت را که خواهد گریست: کنایه از اینکه کشته خواهی شد.
🍓چه پرسی کزین پس نبینی توکام؛ کام ندیدن: کنایه از به آرزو و هدف نرسیدن
🍓سر سرکشان زیر سنگ آورد؛ سر زیر سنگ آوردن: کنایه از کشتن.
کانال صفرتاصد ادبیات کنکور😍👇
💫💥@adabiate_konkur💫💥