Moondance
Kitaro
موسیقی واپسین شب
«رقصِ ماه» ؛ یکی از زیباترین و آرامشبخشترین آثار موسیقی ژاپنی
آهنگساز: کیتارو
آلبوم موسیقی "درخشش ارواح"(۱۹۸۷)
سبک: نیوایج، حماسی، دریم پاپ
@renaissancetranslate
«رقصِ ماه» ؛ یکی از زیباترین و آرامشبخشترین آثار موسیقی ژاپنی
آهنگساز: کیتارو
آلبوم موسیقی "درخشش ارواح"(۱۹۸۷)
سبک: نیوایج، حماسی، دریم پاپ
@renaissancetranslate
Forwarded from مدرسه زندگی فارسی
👆🏻👆🏻👆🏻خلاصه، ترجمه و شرح اين ويديو:🎞
#تاريخ_گرافيتى 🎨
#هنر 🎨
#ديوارنگارى
گرافيتى در گذر زمان
امروزه گرافيتى(نقاشى روى اموال و اماكن عمومى) را مى توان بر در و ديوار ساختمانها و پل ها و خطوط قطار و كف خيابانها و...در شهرها ديد. آيا گرافيتى نوعى آسيب رسانى به اموال عمومى است يا هنر است؟ به هر ترتيب ديوار نگارى چيز جديدى نيست و از ١٠٠ سال پيش از ميلاد در رم باستان تا ديوار معابد ماياها در آنسوى اقيانوس ديده شده است. هميشه هم زير زمينى نبوده مثلا در خرابه هاى پمپى موارد فراوانى از تبليغات سياسى نمايندگان، ناله هاى عشقى يا شعار در حمايت از گلادياتورهاى محبوب ديده مى شود. فيلسوف يونانى پلوتارك با ديوارنگارى بعنوان كارى احمقانه و بى هدف مخالف بود. وقتى اقوام وحشى شمال اروپا (واندال ها) رم را تصرف و ويران كردند، عبارت "وانداليزم" ( زدودن آثار تمدنى متعالى تر توسط فرهنگى ابتدايى تر) ضرب شد. واندالها در و ديوار سازه هاى شكوهمند رمى را شكسته و تراشيده يا نقاشي كرده بودند. طى انقلاب كبير فرانسه نيت عمدى پاكسازى و خراب كردن هنرهاى دوران سلطنتى از يك سو و شجاعت و طلبكارى و ماهيت انقلابى نقاشي هاى ديوارى كاربرد عبارت "وانداليزم"را در مورد آن متداول تر كرد و هنرمندان ديوارنگار از ترس تعقيب و انتقام مالكين يا گاهى براى القاى حس اخوت و رمز و راز نسبت به اين حرفه، گمنامى و زندگى زير زمينى را بر گزيدند كه همين گمنامى مشهورشان كرد و در دهه ٦٠ و هفتاد ميلادى در نيويورك گرافيتى همه گير شد با علائم و نشانه هايى كه امضاى مخفى هر هنرمند تلقى ميشد يا قلمروى او را مشخص مى كرد و همين غيرقانونى بودن آن را جذاب مى ساخت. مساله مالكيت فضا و چشم انداز از دوره باستان تا الان در مورد گرافيتى مطرح بوده است. ماهيت اعتراضى در اين عمل، هنرمندان گرافيتى را وا داشت تا سنگر به سنگر ديوار متروها و ساير چشم اندازهاى اماكن عمومى را فتح كنند. حتى يكبار بدن يك فيل را در يك باغ وحش نقاشي كردند! در جنگ جهانى دوم ديوارها صحنه نبرد نازى ها با جنبش مقاومت بود. ديوار برلين نماد ديگرى از آزادى نسبى در يكسو و خفقان در سمت ديگر آن است. در دهه هفتاد اتحاديه هاى گرافيتى ايجاد شد و يك دهه بعد برخى به گالرى هاى هنرى راه يافتند و اين احتمال هست كه گرافيتى سرانجام به جريان متعارف هنر بپيوندد ولى هنوز نام آن با اعتراض يا خرابكارى و ويرانى پيوند خورده و گرافيتى هنوز نماد سوالات داغ فلسفى درباره مفهوم زيبايى،حدود آزادى و حق مالكيت است.
ايمان فانى
@persianschooloflife
#تاريخ_گرافيتى 🎨
#هنر 🎨
#ديوارنگارى
گرافيتى در گذر زمان
امروزه گرافيتى(نقاشى روى اموال و اماكن عمومى) را مى توان بر در و ديوار ساختمانها و پل ها و خطوط قطار و كف خيابانها و...در شهرها ديد. آيا گرافيتى نوعى آسيب رسانى به اموال عمومى است يا هنر است؟ به هر ترتيب ديوار نگارى چيز جديدى نيست و از ١٠٠ سال پيش از ميلاد در رم باستان تا ديوار معابد ماياها در آنسوى اقيانوس ديده شده است. هميشه هم زير زمينى نبوده مثلا در خرابه هاى پمپى موارد فراوانى از تبليغات سياسى نمايندگان، ناله هاى عشقى يا شعار در حمايت از گلادياتورهاى محبوب ديده مى شود. فيلسوف يونانى پلوتارك با ديوارنگارى بعنوان كارى احمقانه و بى هدف مخالف بود. وقتى اقوام وحشى شمال اروپا (واندال ها) رم را تصرف و ويران كردند، عبارت "وانداليزم" ( زدودن آثار تمدنى متعالى تر توسط فرهنگى ابتدايى تر) ضرب شد. واندالها در و ديوار سازه هاى شكوهمند رمى را شكسته و تراشيده يا نقاشي كرده بودند. طى انقلاب كبير فرانسه نيت عمدى پاكسازى و خراب كردن هنرهاى دوران سلطنتى از يك سو و شجاعت و طلبكارى و ماهيت انقلابى نقاشي هاى ديوارى كاربرد عبارت "وانداليزم"را در مورد آن متداول تر كرد و هنرمندان ديوارنگار از ترس تعقيب و انتقام مالكين يا گاهى براى القاى حس اخوت و رمز و راز نسبت به اين حرفه، گمنامى و زندگى زير زمينى را بر گزيدند كه همين گمنامى مشهورشان كرد و در دهه ٦٠ و هفتاد ميلادى در نيويورك گرافيتى همه گير شد با علائم و نشانه هايى كه امضاى مخفى هر هنرمند تلقى ميشد يا قلمروى او را مشخص مى كرد و همين غيرقانونى بودن آن را جذاب مى ساخت. مساله مالكيت فضا و چشم انداز از دوره باستان تا الان در مورد گرافيتى مطرح بوده است. ماهيت اعتراضى در اين عمل، هنرمندان گرافيتى را وا داشت تا سنگر به سنگر ديوار متروها و ساير چشم اندازهاى اماكن عمومى را فتح كنند. حتى يكبار بدن يك فيل را در يك باغ وحش نقاشي كردند! در جنگ جهانى دوم ديوارها صحنه نبرد نازى ها با جنبش مقاومت بود. ديوار برلين نماد ديگرى از آزادى نسبى در يكسو و خفقان در سمت ديگر آن است. در دهه هفتاد اتحاديه هاى گرافيتى ايجاد شد و يك دهه بعد برخى به گالرى هاى هنرى راه يافتند و اين احتمال هست كه گرافيتى سرانجام به جريان متعارف هنر بپيوندد ولى هنوز نام آن با اعتراض يا خرابكارى و ويرانى پيوند خورده و گرافيتى هنوز نماد سوالات داغ فلسفى درباره مفهوم زيبايى،حدود آزادى و حق مالكيت است.
ايمان فانى
@persianschooloflife
Forwarded from مدرسه زندگی فارسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from tootimag (#)
◽️▫️
در مرکز این نقاشی، صورت یک بز و یک مرد به هم می رسند، مردمک های آنها با یک خط سفید کم رنگ و ناهموار به هم متصل شده اند. خطوط بینی، گونه ها و چانه آنها اساس مجموعه ای از فرم های مورب به هم پیوسته و متحدالمرکز را تشکیل می دهند. دایره ها، قطعات رنگی و اشکال تکه تکه شده این دو چهره در مرکز نقاشی با شکل های شناور و نگاره هایی به هم می رسند که در سرتاسر تابلو، رویایی گونه اند. همچون: سمت چپ که، زنی یک گاو را می دوش؛ و در بالا نیز، چهره ای شناور در ورودی کلیسا ظاهر شده است و ردیف خانه هایی که دو خانه اند و یکی از آنها وارونه است.
شاگال یک سال پس از مهاجرت از روسیه به پاریس، «من و دهکده» را نقاشی کرد. جایی که او به جامعه پر جنب و جوش هنرمندان بین المللی معروف به لاروش پیوست. این اثر با استفاده از تجربه ها متاخر جنبش کوبیسم و با الهام از رنگ های شگفت انگیز و فرهنگ فولکلور زادگاه ای نقاش یعنی شهر دهقانی ویتسبک در بلاروس خلق شده است.
.
من و دهکده
#مارک_شاگال ۱۹۱۱
Marc CHAGALL
I and the Village
1911
MoMA New York City
@tootim1
در مرکز این نقاشی، صورت یک بز و یک مرد به هم می رسند، مردمک های آنها با یک خط سفید کم رنگ و ناهموار به هم متصل شده اند. خطوط بینی، گونه ها و چانه آنها اساس مجموعه ای از فرم های مورب به هم پیوسته و متحدالمرکز را تشکیل می دهند. دایره ها، قطعات رنگی و اشکال تکه تکه شده این دو چهره در مرکز نقاشی با شکل های شناور و نگاره هایی به هم می رسند که در سرتاسر تابلو، رویایی گونه اند. همچون: سمت چپ که، زنی یک گاو را می دوش؛ و در بالا نیز، چهره ای شناور در ورودی کلیسا ظاهر شده است و ردیف خانه هایی که دو خانه اند و یکی از آنها وارونه است.
شاگال یک سال پس از مهاجرت از روسیه به پاریس، «من و دهکده» را نقاشی کرد. جایی که او به جامعه پر جنب و جوش هنرمندان بین المللی معروف به لاروش پیوست. این اثر با استفاده از تجربه ها متاخر جنبش کوبیسم و با الهام از رنگ های شگفت انگیز و فرهنگ فولکلور زادگاه ای نقاش یعنی شهر دهقانی ویتسبک در بلاروس خلق شده است.
.
من و دهکده
#مارک_شاگال ۱۹۱۱
Marc CHAGALL
I and the Village
1911
MoMA New York City
@tootim1
Forwarded from ادبیات، فلسفه و سینما
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸ده نویسندهی دنیای مُدرن: #لوئیجی_پیراندلو
▫️این مستند به بررسی زندگی لوئیجی پیراندلو نمایشنامه نویس ایتالیایی می پردازد و نگاهی به دو نمایشنامه ی مشهور او هنری چهارم و شش شخصیت در جستجوی نویسنده دارد.
▫️ مترجم: آراز بارسقیان
#ادبیات
@NazariyehAdabi
▫️این مستند به بررسی زندگی لوئیجی پیراندلو نمایشنامه نویس ایتالیایی می پردازد و نگاهی به دو نمایشنامه ی مشهور او هنری چهارم و شش شخصیت در جستجوی نویسنده دارد.
▫️ مترجم: آراز بارسقیان
#ادبیات
@NazariyehAdabi
Forwarded from بزرگمهر حسين پور
پرتره مشهور مرلین مونرو که توسط اندی وارهول نقاشی شده بود در حراج کریستیز به قیمت ۱۹۵ میلیون دلار فروش رفت و تبدیل به گرانترین اثر هنری قرن بیستم شد که تا به حال در حراج عمومی فروخته شده است.
اندی وارهول، هنرمند آمریکایی که در سال ۱۹۸۷ درگذشت این پرتره مریلین مونرو را در سال ۱۹۶۴ کشید. مریلین مونرو، هنرپیشه آمریکایی دو سال پیش از آن درگذشته بود.
شهرت تابلوی نقاشی پرتره مریلین مونرو که از روی عکس این هنرپیشه در صحنهای از فیلم «نیاگارا» کشیده شده اکنون از خود این عکس بیشتر است. فیلم «نیاگارا» به کارگردانی هنری هاتاوی، فیلمساز آمریکایی در سال ۱۹۵۳ اکران شد.
پیش از این حراجی کریستیز قیمت این پرتره را حدود ۲۰۰ میلیون دلار برآورد کرده بود. با انجام این خرید رکورد پیشین، اثر «زنان الجزیره» پابلو پیکاسو را که در سال ۲۰۱۵ به قیمت ۱۷۹ میلیون دلار فروش رفته بود، شکست. البته رکورد تمام دوران برای یک اثر هنری متعلق به اثر «سالواتور موندی» اثر لئوناردو داوینچی است که در نوامبر ۲۰۱۷ به قیمت ۴۵۰ میلیون دلار فروخته شده است.
اثر اندی وارهول در تنها چهار دقیقه در اتاقی شلوغ در دفتر مرکزی حراجی کریستیز واقع در منهتن نیویورک به قیمت نهایی ۱۹۵.۰۴ میلیون دلار به فروش رفت. حراجی کریستیز در بیانیهای این پرتره ۱۰۰ در ۱۰۰ سانتیمتری را یکی از کمیابترین و متعالیترین تصاویر موجود از این هنرمند توصیف کرده بود.
الکس روتر، منتقد هنری این پرتره را مهمترین نقاشی قرن بیستم دانست که در یک حراجی به فروش رفته است.
اندی وارهول، هنرمند آمریکایی که در سال ۱۹۸۷ درگذشت این پرتره مریلین مونرو را در سال ۱۹۶۴ کشید. مریلین مونرو، هنرپیشه آمریکایی دو سال پیش از آن درگذشته بود.
شهرت تابلوی نقاشی پرتره مریلین مونرو که از روی عکس این هنرپیشه در صحنهای از فیلم «نیاگارا» کشیده شده اکنون از خود این عکس بیشتر است. فیلم «نیاگارا» به کارگردانی هنری هاتاوی، فیلمساز آمریکایی در سال ۱۹۵۳ اکران شد.
پیش از این حراجی کریستیز قیمت این پرتره را حدود ۲۰۰ میلیون دلار برآورد کرده بود. با انجام این خرید رکورد پیشین، اثر «زنان الجزیره» پابلو پیکاسو را که در سال ۲۰۱۵ به قیمت ۱۷۹ میلیون دلار فروش رفته بود، شکست. البته رکورد تمام دوران برای یک اثر هنری متعلق به اثر «سالواتور موندی» اثر لئوناردو داوینچی است که در نوامبر ۲۰۱۷ به قیمت ۴۵۰ میلیون دلار فروخته شده است.
اثر اندی وارهول در تنها چهار دقیقه در اتاقی شلوغ در دفتر مرکزی حراجی کریستیز واقع در منهتن نیویورک به قیمت نهایی ۱۹۵.۰۴ میلیون دلار به فروش رفت. حراجی کریستیز در بیانیهای این پرتره ۱۰۰ در ۱۰۰ سانتیمتری را یکی از کمیابترین و متعالیترین تصاویر موجود از این هنرمند توصیف کرده بود.
الکس روتر، منتقد هنری این پرتره را مهمترین نقاشی قرن بیستم دانست که در یک حراجی به فروش رفته است.
Forwarded from حرفه:هنرمند
Edgar Degas.pdf
57.7 MB
کتاب انگلیسی «ادگار دگا» نوشتهی ناتالیا برودسکایا
این کتاب شامل دو بخش میشود: بخش اول دربارهی دگا و کارهایش است و بخش دوم که تعداد صفحات بیشتری از کتاب را به خود اختصاص داده مجموعهای از نامههای دگا به همراه نقاشیهایش است. این کتاب را انتشارات پارکستون در سال ۲۰۱۲ به چاپ رسانده است.
#ادگار_دگا
این کتاب شامل دو بخش میشود: بخش اول دربارهی دگا و کارهایش است و بخش دوم که تعداد صفحات بیشتری از کتاب را به خود اختصاص داده مجموعهای از نامههای دگا به همراه نقاشیهایش است. این کتاب را انتشارات پارکستون در سال ۲۰۱۲ به چاپ رسانده است.
#ادگار_دگا
Forwarded from Research in Art (S.Pourmokhtar)
هنر فمینیستی .pdf
600.1 KB
* مقاله با موضوع هنر فمینیستی
- عنوان: نقاشی زنان، نقاشی زنانه
- نویسندگان: محمدرضا مریدی، معصومه تقیزادگان
- مجله: پژوهش زنان
- سال: ۱۳۸۸
@ResearchinArt
- عنوان: نقاشی زنان، نقاشی زنانه
- نویسندگان: محمدرضا مریدی، معصومه تقیزادگان
- مجله: پژوهش زنان
- سال: ۱۳۸۸
@ResearchinArt
Forwarded from Research in Art
شاهنامه وینزور.pdf
3.7 MB
* مقاله با موضوع نگارگری
- عنوان: شاهنامـــه قرچغـــاي خان (شاهنامه وینزور)
- نویسنده: مهدی حسینی
- نام مجله: هنرهای زیبا
- سال: ۱۳۹۰
@ResearchinArt
- عنوان: شاهنامـــه قرچغـــاي خان (شاهنامه وینزور)
- نویسنده: مهدی حسینی
- نام مجله: هنرهای زیبا
- سال: ۱۳۹۰
@ResearchinArt
Forwarded from آموزشگاه آزاد هنری «شمسه»
مدرنیتهی نقد.pdf
1.4 MB
Forwarded from کتابدونی
#کتاب_صوتی
#ایران_و_جهان_از_نگاه_شاهنامه
نویسنده #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
راوی #عاطفه_آقایی_نژاد
#ادبی_تاریخی
ایران و جهان از نگاه شاهنامه نوشته محمد علی اسلامی ندوشن
شاهنامه کتابی است که هر ایرانی باید به نوعی آن را بشناسد، زیرا کتاب سرنوشت ایران است.« ایران و جهان از نگاه شاهنامه » به قصد آن تدوین شده است که جوانان و نیز همهٔ کسانی که هنوز توفیق آشنائی با اصل آن را پیدا نکرده اند، دست آنها را در دست این کتاب بگذارد.سؤال این است که جهان بینی شاهنامه ، که از جهتی همان جهان بینی ایران باستان است ، برچه قرار بوده است.بدنهٔ اصلی کتاب داستان های برجستهٔ شاهنامه را به تاًمّل می گذارد،چون داستان ضحاّک و کاوه و فریدون و زال و رودابه و هفت خان رستم و رستم و سهراب و داستان سیاوش و جنگ ایران و توران و داستان فرود و بیژن و منیژه و داستان رستم و اسفندیار و پایان کار رستم ، که هر یک مفهوم عمیق انسانی ای در خود دارند.
@ketabdooni ✨
#ایران_و_جهان_از_نگاه_شاهنامه
نویسنده #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
راوی #عاطفه_آقایی_نژاد
#ادبی_تاریخی
ایران و جهان از نگاه شاهنامه نوشته محمد علی اسلامی ندوشن
شاهنامه کتابی است که هر ایرانی باید به نوعی آن را بشناسد، زیرا کتاب سرنوشت ایران است.« ایران و جهان از نگاه شاهنامه » به قصد آن تدوین شده است که جوانان و نیز همهٔ کسانی که هنوز توفیق آشنائی با اصل آن را پیدا نکرده اند، دست آنها را در دست این کتاب بگذارد.سؤال این است که جهان بینی شاهنامه ، که از جهتی همان جهان بینی ایران باستان است ، برچه قرار بوده است.بدنهٔ اصلی کتاب داستان های برجستهٔ شاهنامه را به تاًمّل می گذارد،چون داستان ضحاّک و کاوه و فریدون و زال و رودابه و هفت خان رستم و رستم و سهراب و داستان سیاوش و جنگ ایران و توران و داستان فرود و بیژن و منیژه و داستان رستم و اسفندیار و پایان کار رستم ، که هر یک مفهوم عمیق انسانی ای در خود دارند.
@ketabdooni ✨
Forwarded from کتابخانه
در گذشته، سانسـور از طریق مسدود
کردن جــریان اطلاعــات به اجــرا در
میآمد. در قرن بیستویکم، از طریق
غوطــهور کردن انســـانها در سیلاب
اطلاعات بیاهمیت و نامربوط عملی
میشود.
📗انسان خداگونه
#یووال_نوح_هراری
@bookhapdf
کردن جــریان اطلاعــات به اجــرا در
میآمد. در قرن بیستویکم، از طریق
غوطــهور کردن انســـانها در سیلاب
اطلاعات بیاهمیت و نامربوط عملی
میشود.
📗انسان خداگونه
#یووال_نوح_هراری
@bookhapdf
Forwarded from کتابخانه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 UMBRA
🎬 Malcolm Sutherland
انیمیشن کوتاه سایه ساختەی مالکوم ساترلند ماجراجویی به جهانی ناشناخته سفر می کند اما با این حال به نظر می رسد که او قبلا به آنجا سفر کرده است…
#فیلم_کوتاه
@bookhapdf
🎬 Malcolm Sutherland
انیمیشن کوتاه سایه ساختەی مالکوم ساترلند ماجراجویی به جهانی ناشناخته سفر می کند اما با این حال به نظر می رسد که او قبلا به آنجا سفر کرده است…
#فیلم_کوتاه
@bookhapdf
Forwarded from تاریخ ایران و جهان
زن ایرانی در حال چنگ زدن
متعلق به ۱۰۰ سال پیش از میلاد دوره اشکانیان در شهر شوش
بسیاری از مورخان ایران را از خواستگاه های اصلی موسیقی بشر میدانند.
@tarikhdoon
متعلق به ۱۰۰ سال پیش از میلاد دوره اشکانیان در شهر شوش
بسیاری از مورخان ایران را از خواستگاه های اصلی موسیقی بشر میدانند.
@tarikhdoon
Forwarded from تاریخ ایران و جهان
ما در این سرزمین از وجود سه چیز برخورداریم:
1. وجدان بیدار
2. آزادی بیان
3. احتیاط لازم برای اینکه از دوتای اول هرگز استفاده نکنیم!
👤 مارک تواین
@tarikhdoon
1. وجدان بیدار
2. آزادی بیان
3. احتیاط لازم برای اینکه از دوتای اول هرگز استفاده نکنیم!
👤 مارک تواین
@tarikhdoon
Forwarded from تاریخ ایران و جهان
خيابان پهلوى (وليعصر فعلی) بلند ترين خيابان مشجر تهران و همچنين بلندترين خيابان خاورميانه، به درازاى ۱۸ كيلومتر است، كه از ميدان راه آهن از جنوب تهران آغار شده و به ميدان تجريش در منطقه شميرانات شمال تهران ميرسد. اين خيابان به دستور رضا شاه پهلوى ساخته شد.
در سال ١٣١٨ سر تا سر دو سوى خيابان با شصت هزار درخت چنار پوشيده شده بود ، اما اكنون تنها بيش از هشت هزار درخت چنار در سر تا سر اين خيابان باقى مانده است.
@tarikhdoon
در سال ١٣١٨ سر تا سر دو سوى خيابان با شصت هزار درخت چنار پوشيده شده بود ، اما اكنون تنها بيش از هشت هزار درخت چنار در سر تا سر اين خيابان باقى مانده است.
@tarikhdoon
Forwarded from فلسفه
▪️جنگل را دوست دارم. زندگي در شهر بد است. آنجا شهوتپرستان بسيار اند.
گرفتار آمدن در چنگِ يك جنايتكار آيا نه بهتر است از گرفتارشدن در روياهای زنی شهوتپرست؟
و اما اين مردان! چشمانِشان میگويد كه بر روي زمين چیزی بِهْ از همخوابگی با زن نمی شناسند.
بُنِ روانهاشان پليد است. و وای اگر در پليدی شان چیزی از جان نيز باشد.
كاش دستِکم به كمال جانوران میبودید! زيرا، جانوران بیگناه اند.
شما را گشتن حس ها اندرز میگویم؟ نه، اندرز من به شما این است که حس ها بی گناه اند.
شما را پارسایی اندرز می گوییم؟ پارسایی برخی را فضیلت است و بسیاری را کمابیش رذیلت
اینان اگرچه خوب خویشتندار اند، اما ماده سگ نفس از هر کارشان با رشک برون می نگرد.
از بلندی هاي فضيلت تا سر دنای جان این جانور و بی آرامی اش به دنبالي ایشان است.
و چون از ماده سگ نفس تكه اي گوشت دریغ شود، چه خوب می داند که چه گونه تكه اي جان در یوزه کند؛
تراژدی ها و چیزهای جانگداز را دوست می دارید؟ اما من به ماده سگتان بدگمان ام.
دیدگاني بس بی رحم دارید و دردمندان را شهوتناکانه مینگرید. مگر نه آن است که شهوت شما جامه دیگر کرده و خود را رحم نامیده است؟
و نیز این مثلی ست برای شما: چه بسیار کسان که می خواستند دیوشان را از خود بیرون کشند و خود به گراز بدل شدند.
آن را که پارسایی کاري ست دشوار، می باید از آن برحذر داشت تا که پارسایی او را راه دوزخ نشود: یعنی، راه پلیدی و آلودگی روان.
آیا از پلشتی ها سخن می گویم؟ اما این، به گمان من، بدترین کار نیست.
نه آن گاه که حقیقت پلشت است، بل آن گاه که کم ژرفاست، مرد دانا با ناخوشدلی پای در آب های آن می نهد.
به راستی، هستند کسانی از جان و دل پارسا. اینان دل آسوده تر اند و از شما بهتر و بیشتر می خندند.
آنان به پارسایی نیز می خندند و می پرسند: «پارسایی کدام است؟
پارسایی مگر دیوانگی نیست؛ اما این دیوانگی خود به ما روی کرد نه ما به او.
«ما به این مهمان آشیان دادیم و دل. اکنون با ما می زید. بگذار هرچه می خواهد ماند!»
✍ #فردریش_نیچه
📚 #چنین_گفت_زرتشت
▪️گفتارهای زرتشت بخش یکم
🔹 دربارهی پارسایی
📖 صفحه 67 _ 68
🔃 برگردان #داریوش_آشوری
join us | کانال فلسفه
@Philosophy3.
گرفتار آمدن در چنگِ يك جنايتكار آيا نه بهتر است از گرفتارشدن در روياهای زنی شهوتپرست؟
و اما اين مردان! چشمانِشان میگويد كه بر روي زمين چیزی بِهْ از همخوابگی با زن نمی شناسند.
بُنِ روانهاشان پليد است. و وای اگر در پليدی شان چیزی از جان نيز باشد.
كاش دستِکم به كمال جانوران میبودید! زيرا، جانوران بیگناه اند.
شما را گشتن حس ها اندرز میگویم؟ نه، اندرز من به شما این است که حس ها بی گناه اند.
شما را پارسایی اندرز می گوییم؟ پارسایی برخی را فضیلت است و بسیاری را کمابیش رذیلت
اینان اگرچه خوب خویشتندار اند، اما ماده سگ نفس از هر کارشان با رشک برون می نگرد.
از بلندی هاي فضيلت تا سر دنای جان این جانور و بی آرامی اش به دنبالي ایشان است.
و چون از ماده سگ نفس تكه اي گوشت دریغ شود، چه خوب می داند که چه گونه تكه اي جان در یوزه کند؛
تراژدی ها و چیزهای جانگداز را دوست می دارید؟ اما من به ماده سگتان بدگمان ام.
دیدگاني بس بی رحم دارید و دردمندان را شهوتناکانه مینگرید. مگر نه آن است که شهوت شما جامه دیگر کرده و خود را رحم نامیده است؟
و نیز این مثلی ست برای شما: چه بسیار کسان که می خواستند دیوشان را از خود بیرون کشند و خود به گراز بدل شدند.
آن را که پارسایی کاري ست دشوار، می باید از آن برحذر داشت تا که پارسایی او را راه دوزخ نشود: یعنی، راه پلیدی و آلودگی روان.
آیا از پلشتی ها سخن می گویم؟ اما این، به گمان من، بدترین کار نیست.
نه آن گاه که حقیقت پلشت است، بل آن گاه که کم ژرفاست، مرد دانا با ناخوشدلی پای در آب های آن می نهد.
به راستی، هستند کسانی از جان و دل پارسا. اینان دل آسوده تر اند و از شما بهتر و بیشتر می خندند.
آنان به پارسایی نیز می خندند و می پرسند: «پارسایی کدام است؟
پارسایی مگر دیوانگی نیست؛ اما این دیوانگی خود به ما روی کرد نه ما به او.
«ما به این مهمان آشیان دادیم و دل. اکنون با ما می زید. بگذار هرچه می خواهد ماند!»
✍ #فردریش_نیچه
📚 #چنین_گفت_زرتشت
▪️گفتارهای زرتشت بخش یکم
🔹 دربارهی پارسایی
📖 صفحه 67 _ 68
🔃 برگردان #داریوش_آشوری
join us | کانال فلسفه
@Philosophy3.
Forwarded from فلسفه
▪️وظیفه ی فلسفه، فهم آنچه هست است، زیرا آنچه هست، یعنی خرد. تا آنجا که به فرد مربوط می شود، هر فردی، در هر صورت، فرزند زمان خویشتن است؛ به همین ترتیب هم، فلسفه یعنی زمانه ی فلسفه، به صورتی که در افکار فهم شده است. این تصور که فلسفه ای می تواند از جهان معاصر خود فراتر رود، به همان اندازه ابلهانه است که تصور کنیم فردی می تواند از فراز زمانه ی خود یا از فراز رودس بپرد. اگر نظریه ی او، به واقع از زمانه ی او فراتر رود، اگر این نظریه برای خود، دنیایی بدان گونه که باید باشد بسازد، این نظریه بی گمان وجود نخواهد داشت؛ اما تنها در درون عقاید آن فرد، فضایی انعطاف پذیر که در آن تخیل می تواند هرچه را که می خواهد بنا کند.
👤 #فردریش_هگل
📚 #عناصر_فلسفه_حق_هگل
join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
👤 #فردریش_هگل
📚 #عناصر_فلسفه_حق_هگل
join us | کانال فلسفه
@Philosophy3