ادامه 👆👆👆
به این دلیل که محمد، امین و راستگو بوده ادعایش را می پذیرند وگرنه پیامبراسلام مقدمات فلسفی #دکارتیکانتی یا #پارمنیدوسیهراکلیتوسی ندارد، چون آن ساحت و قلمرو با قلمرو فلسفه فرق می کند. فلسفه بذات الحادی است.
الحاد اینجا معنای بدی ندارد. یعنی شما وقتی که میخواهید فکر کنید باید اتوریتهی "آسمان وحضرت فرمودند" را کنار بگذارید.
هایدگر در درآمد به متافیزیک میگوید: «کسی که ایمان دارد نمی تواند به پرسش هستی بپردازد»، چون پاسخ برایش کاملا روشن است؛ آنجا دیگر استدلال کار نمیکند.
#پیشاسقراطیان کسی مثل تالس که عرض کردم تحت عنوان فوسیکوی از اینها نام میبردند عظمتشان دراین است که افسانه ها (mitologi) را، جهانبینی دینی را، آن جهان بینی که هومر ارائه میداد، همه را کنار میگذارد و خود میرود سراغ طبیعت و ماده المواد.
اینجا ایشان از آرخه صحبت میکند که به معنای حاق امور است. میخواهد با همین عقل خاکی در رابطه با مسائل بیاندیشد.
یک مثال دیگر میتوانم بزنم مثلا در کتب مقدس شما می خوانید که (یاایُّهاالذینَ آمَنوا اَقیمواالصَلاه) [ای کسانی که ایمان آوردید نماز را به پادارید] زمانی هست که یک نفر (عالم،روحانی یا...) این را معنی می کند میگوید این امر، امرمولاست.
نمازصبح را دو رکعت بخوانم یا سه یا چهار رکعت و استدلال فلسفی برایش ندارم. من ایمان آوردم وباید قبول کنم《الف، ب است》چرا؟چون حضرت فرمودند و تمام شد و رفت.
این از زمانی است که ما ازمعنی لفظ و جمله صحبت می کنیم یا خود مفهوم جمله.
یک زمانی هم هست که ما فقط از معنی صحبت نمیکنیم بلکه ما میگوییم معنیِ این معنی چیست؟
شما گفتید نماز بخوان، اما این عبارتی که تو معنی کردی معنی معنی چیست؟
یعنی ما از معنیِ معنی میپرسیم، وقتی از معنیِ معنا میپرسیم اتوریته کنار میرود. دیگر آن روحانی یا نماینده یا هرکسی که هست نمیتواند بگوید حضرت فرمودند.
خب تو میگویی قبول دارم حضرت فرمودند ولی میپرسم این چیزی که حضرت فرمودند معنایش چیست؟
پس اینجا ما با دو سطح از فهم روبهرو هستیم، یک فهم سمانتیک و یک فهم هرمنوتیکی.
فهم هرمنوتیکی یک قدم عقبتر برمیگردد و میگوید که این معنایی که تو به من معرفی میکنی دلالت بر چه چیز دارد؟ معنی عبارت از چه چیز است؟
به چه چیز ارجاع دارد. پس اینجا من وقتی از معنیِ معنا میپرسم بحث ما می رود در ساحت تفکر محض.
من اینجا ناچارم با شما بهواسطهی زبانی صحبت کنم که بین الاذهانی است.
تالس بهواسطهی زبانی بین الاذهانی (Intersubjectivite) برای ما از هستی صحبت می کند، با مفاهیم این زبان در رابطه با هستی میاندیشد.
با این تفکر پیش میرود و معتقد است که آن ماده المواد آب است. حال تفسیری که از آب هم هست تفاسیر متفاوتی است.
میدانید که درمسئلهی فرگشت دانشمندان معتقدند که اگر ما این مسئله را براساس شواهد علمی در حوزه (Science) بیشتر بکاویم به این نتیجه میرسیم که به تعبیر فلسفه، خودمان به آرخه و ریشهی انسان برگردیم، از آب نشات گرفته است، اگر شرایط فراهم نمیشد آن موجود آبزی از آب خارج شود اصلا موجودی به نام انسان نداشتیم.
خیلیها معتقدند که این تیزهوشی تالس است ولی من فکر نمیکنم اینطور باشد. اصلا اینطور نیست و ما نباید دچار این خطای فاحش آناکرونیسم (Anachronisme) شویم، دربارهی این مساله در فایل مرتبط اینجا توضیح دادهایم. توضیحات مفصل را میتوانید با شرکت در پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه دریافت کنید.
#ابوذر_شریعتی
#استدلال_چیست
#پیشاسقراطیان
#دین و #فلسفه
به این دلیل که محمد، امین و راستگو بوده ادعایش را می پذیرند وگرنه پیامبراسلام مقدمات فلسفی #دکارتیکانتی یا #پارمنیدوسیهراکلیتوسی ندارد، چون آن ساحت و قلمرو با قلمرو فلسفه فرق می کند. فلسفه بذات الحادی است.
الحاد اینجا معنای بدی ندارد. یعنی شما وقتی که میخواهید فکر کنید باید اتوریتهی "آسمان وحضرت فرمودند" را کنار بگذارید.
هایدگر در درآمد به متافیزیک میگوید: «کسی که ایمان دارد نمی تواند به پرسش هستی بپردازد»، چون پاسخ برایش کاملا روشن است؛ آنجا دیگر استدلال کار نمیکند.
#پیشاسقراطیان کسی مثل تالس که عرض کردم تحت عنوان فوسیکوی از اینها نام میبردند عظمتشان دراین است که افسانه ها (mitologi) را، جهانبینی دینی را، آن جهان بینی که هومر ارائه میداد، همه را کنار میگذارد و خود میرود سراغ طبیعت و ماده المواد.
اینجا ایشان از آرخه صحبت میکند که به معنای حاق امور است. میخواهد با همین عقل خاکی در رابطه با مسائل بیاندیشد.
یک مثال دیگر میتوانم بزنم مثلا در کتب مقدس شما می خوانید که (یاایُّهاالذینَ آمَنوا اَقیمواالصَلاه) [ای کسانی که ایمان آوردید نماز را به پادارید] زمانی هست که یک نفر (عالم،روحانی یا...) این را معنی می کند میگوید این امر، امرمولاست.
نمازصبح را دو رکعت بخوانم یا سه یا چهار رکعت و استدلال فلسفی برایش ندارم. من ایمان آوردم وباید قبول کنم《الف، ب است》چرا؟چون حضرت فرمودند و تمام شد و رفت.
این از زمانی است که ما ازمعنی لفظ و جمله صحبت می کنیم یا خود مفهوم جمله.
یک زمانی هم هست که ما فقط از معنی صحبت نمیکنیم بلکه ما میگوییم معنیِ این معنی چیست؟
شما گفتید نماز بخوان، اما این عبارتی که تو معنی کردی معنی معنی چیست؟
یعنی ما از معنیِ معنی میپرسیم، وقتی از معنیِ معنا میپرسیم اتوریته کنار میرود. دیگر آن روحانی یا نماینده یا هرکسی که هست نمیتواند بگوید حضرت فرمودند.
خب تو میگویی قبول دارم حضرت فرمودند ولی میپرسم این چیزی که حضرت فرمودند معنایش چیست؟
پس اینجا ما با دو سطح از فهم روبهرو هستیم، یک فهم سمانتیک و یک فهم هرمنوتیکی.
فهم هرمنوتیکی یک قدم عقبتر برمیگردد و میگوید که این معنایی که تو به من معرفی میکنی دلالت بر چه چیز دارد؟ معنی عبارت از چه چیز است؟
به چه چیز ارجاع دارد. پس اینجا من وقتی از معنیِ معنا میپرسم بحث ما می رود در ساحت تفکر محض.
من اینجا ناچارم با شما بهواسطهی زبانی صحبت کنم که بین الاذهانی است.
تالس بهواسطهی زبانی بین الاذهانی (Intersubjectivite) برای ما از هستی صحبت می کند، با مفاهیم این زبان در رابطه با هستی میاندیشد.
با این تفکر پیش میرود و معتقد است که آن ماده المواد آب است. حال تفسیری که از آب هم هست تفاسیر متفاوتی است.
میدانید که درمسئلهی فرگشت دانشمندان معتقدند که اگر ما این مسئله را براساس شواهد علمی در حوزه (Science) بیشتر بکاویم به این نتیجه میرسیم که به تعبیر فلسفه، خودمان به آرخه و ریشهی انسان برگردیم، از آب نشات گرفته است، اگر شرایط فراهم نمیشد آن موجود آبزی از آب خارج شود اصلا موجودی به نام انسان نداشتیم.
خیلیها معتقدند که این تیزهوشی تالس است ولی من فکر نمیکنم اینطور باشد. اصلا اینطور نیست و ما نباید دچار این خطای فاحش آناکرونیسم (Anachronisme) شویم، دربارهی این مساله در فایل مرتبط اینجا توضیح دادهایم. توضیحات مفصل را میتوانید با شرکت در پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه دریافت کنید.
#ابوذر_شریعتی
#استدلال_چیست
#پیشاسقراطیان
#دین و #فلسفه
Forwarded from مکاتب سیاسی از صفر
.
🟥 مدل B:
( مخالف با ساختار + مخالف با رویکرد حکومت)
پیش فرض اصلی: مخالفت با اصل ساختارهای نظام موجود و حاکم است.
🔷اپوزیسیون مدل B، در دموکراسیها به «ندرت» دیده میشود، چراکه امکان مخالفت با اصل ساختار و عملکرد دولت همیشه فراهم است.
با وجود این هستند کسانی چون
«Jason Brennan» که به نقد خودِ دموکراسی میپردازند و نه عملکرد دولت خاصی در ساختار دموکراتیک!
🔷اپوزیسیون مدل B، در دیکتاتوریها:
در این نوع، اپوزیسیون با اصل نظام سیاسی حاکم مخالف است و با رویکرد حکومت/ دولت سر ستیز دارد. به طور معمول و در ادامهی تعریفِ
«چیستیِ اپوزیسیون» گفته میشود:
تنها گروهی را اپوزیسیون بدانیم که درون مرزها مقابل اصل نظام حاکم میایستند، امّا این تقسیم بندی نمیتواند کامل و در وجه سیاسیِ خود جهان شمول باشد، بنابراین فعالیتهای اپوزیسیون در مدل B هم داخلیست و هم خارج از مرزها!
همانطور که پیشتر اشاره شد، اگر بخواهیم مخالفان خارج از مرزها را به رسمیت بشناسیم، چنان که خود تلاش میکنند فعالیت داشته باشند، میبایست به طور منسجم در «مخالفت با اصل ساختار سیاسی» کشور مشترک باشند. همین نکته وضعیت اپوزیسیون را در این مدل پیچیده و چه بسا آشفته میکند!
آشفتگیای با دلایل متعدد و چالشهای بسیار.
اپوزیسیون مدل B به طور کل سه شاخصهی اصلی دارند:
۱- مخالفت با اصل ساختار و عملکرد حکومت/ دولت
۲- «جدیّت» در گذر از وضعیت فعلی
۳- داشتن برنامهای برای فردای تغییر
مراد از معرفی این شاخصه، این نیست که گروهی به محض داشتنشان خود را اپوزیسیون بداند و کارش تمام میشود، بلکه به مثابهی این است کار ایشان تازه شروع میشود!
⛔️از جمله چالشهای اپوزیسیون خارج از مرزها دور بودن از جغرافیایی نیست که دغدغهاش را دارند، بلکه دور بودن از مردم، نظام حاکم و «تحولات هر دو» است! دور بودن و خارج از گود بودن به معنای بیخبریِ کامل نیست امّا چالش برانگیز و اجتناب ناپذیر است!
بیایید دوباره به چیستی اپوزیسیون برگردیم:
[…]، در یک تعریف به معنای مقابل ایستادن، عرضه کردن، پرداختن و نگاهی متفاوت به سیاستهای رایج در سیستم است، و در تعریف دیگر خود، نه تنها مخالفت، بلکه به معنای ایستادگی مقابل کلیت ساختار سیاسیست.
بنابراین، به محض زبان باز کردن و از اپوزیسیون گفتن باید پاسخ دهیم چه کسانی آن طرف دیوار ایستادهاند، به تعبیر دیگر مقابل چه کسی میایستید و با چه مقابله میکنید؟
ادامه دارد…
✍🏻بهار اخوان
🟥 مدل B:
( مخالف با ساختار + مخالف با رویکرد حکومت)
پیش فرض اصلی: مخالفت با اصل ساختارهای نظام موجود و حاکم است.
🔷اپوزیسیون مدل B، در دموکراسیها به «ندرت» دیده میشود، چراکه امکان مخالفت با اصل ساختار و عملکرد دولت همیشه فراهم است.
با وجود این هستند کسانی چون
«Jason Brennan» که به نقد خودِ دموکراسی میپردازند و نه عملکرد دولت خاصی در ساختار دموکراتیک!
🔷اپوزیسیون مدل B، در دیکتاتوریها:
در این نوع، اپوزیسیون با اصل نظام سیاسی حاکم مخالف است و با رویکرد حکومت/ دولت سر ستیز دارد. به طور معمول و در ادامهی تعریفِ
«چیستیِ اپوزیسیون» گفته میشود:
تنها گروهی را اپوزیسیون بدانیم که درون مرزها مقابل اصل نظام حاکم میایستند، امّا این تقسیم بندی نمیتواند کامل و در وجه سیاسیِ خود جهان شمول باشد، بنابراین فعالیتهای اپوزیسیون در مدل B هم داخلیست و هم خارج از مرزها!
همانطور که پیشتر اشاره شد، اگر بخواهیم مخالفان خارج از مرزها را به رسمیت بشناسیم، چنان که خود تلاش میکنند فعالیت داشته باشند، میبایست به طور منسجم در «مخالفت با اصل ساختار سیاسی» کشور مشترک باشند. همین نکته وضعیت اپوزیسیون را در این مدل پیچیده و چه بسا آشفته میکند!
آشفتگیای با دلایل متعدد و چالشهای بسیار.
اپوزیسیون مدل B به طور کل سه شاخصهی اصلی دارند:
۱- مخالفت با اصل ساختار و عملکرد حکومت/ دولت
۲- «جدیّت» در گذر از وضعیت فعلی
۳- داشتن برنامهای برای فردای تغییر
مراد از معرفی این شاخصه، این نیست که گروهی به محض داشتنشان خود را اپوزیسیون بداند و کارش تمام میشود، بلکه به مثابهی این است کار ایشان تازه شروع میشود!
⛔️از جمله چالشهای اپوزیسیون خارج از مرزها دور بودن از جغرافیایی نیست که دغدغهاش را دارند، بلکه دور بودن از مردم، نظام حاکم و «تحولات هر دو» است! دور بودن و خارج از گود بودن به معنای بیخبریِ کامل نیست امّا چالش برانگیز و اجتناب ناپذیر است!
بیایید دوباره به چیستی اپوزیسیون برگردیم:
[…]، در یک تعریف به معنای مقابل ایستادن، عرضه کردن، پرداختن و نگاهی متفاوت به سیاستهای رایج در سیستم است، و در تعریف دیگر خود، نه تنها مخالفت، بلکه به معنای ایستادگی مقابل کلیت ساختار سیاسیست.
بنابراین، به محض زبان باز کردن و از اپوزیسیون گفتن باید پاسخ دهیم چه کسانی آن طرف دیوار ایستادهاند، به تعبیر دیگر مقابل چه کسی میایستید و با چه مقابله میکنید؟
ادامه دارد…
✍🏻بهار اخوان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥شک چیست؟ آیا شک در وجود خداوند و رسالت انبیاء معصیت است؟
💥تفاوت شکِ مونتنی با شکِّ دکارتی
💥برشی از سلسله جلسات خوانشِ تاریخ فلسفه
#ابوذر_شریعتی
💥جهت حضور در پروژهی خوانش و آموزش کل تاریخ فلسفه در 360 جلسهی آنلاین به صورت شفاهی و همراه با پرسشوپاسخ و گفتوگو(دیالوگمحور) با آیدی من در تماس باشید: (روزهای زوج، شنبه، دوشنبه، چهارشنبه راس ساعت 22)
🆔 @abozar_shariati
💥تفاوت شکِ مونتنی با شکِّ دکارتی
💥برشی از سلسله جلسات خوانشِ تاریخ فلسفه
#ابوذر_شریعتی
💥جهت حضور در پروژهی خوانش و آموزش کل تاریخ فلسفه در 360 جلسهی آنلاین به صورت شفاهی و همراه با پرسشوپاسخ و گفتوگو(دیالوگمحور) با آیدی من در تماس باشید: (روزهای زوج، شنبه، دوشنبه، چهارشنبه راس ساعت 22)
🆔 @abozar_shariati
تاریخ فلسفه از صفر
ببخشید صدام خستهست دیشب چند ساعت پشت فرمون بودم بعدشم که بیمارستان. جلسهی دیشب پروژههی آموزش و خوانش تاریخ فلسفه هم بههمین دلیل برگزار نشد.
حنا خانم حالش خوب شده رفته تو آسمونا ❤️
داشت میمردا بهش سم خورونده بودن جماعت خرفت خرافاتیِ چارپولیِ عاری از شعور
داشت میمردا بهش سم خورونده بودن جماعت خرفت خرافاتیِ چارپولیِ عاری از شعور
امشب جلسهی پنجم از پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه راس ساعت ۲۳ برگزار میشه.
آیدی منم که دارید اگر علاقهای به شرکت کردن تو پروژه داشتید.
آیدی منم که دارید اگر علاقهای به شرکت کردن تو پروژه داشتید.
خودکشی چقد زیاد شده
همین الان یه نفر تو محلهمون خودشو دار زد.
قبل از رفتن داشته به همسایه میگفته تیغ نداری گردنمو بزنم؟ اینم فکر کرده شوخیه گفته مرگ موش بخور.
اینه که میگم هرکی چنین حرفی زد سریع مزهپرونی نکنید نگید تو اگه جراتشو داشتی حرفشو نمیزدی و بهجاش خودتو میکشتی! کلا نباید تو چنین موقعیتهایی سعی کنید جنبهی طنز بگیرید و فکر کنید خیلی شیرین شدید یا یه بچهسوسول رو ضایع کردید.
همین الان یه نفر تو محلهمون خودشو دار زد.
قبل از رفتن داشته به همسایه میگفته تیغ نداری گردنمو بزنم؟ اینم فکر کرده شوخیه گفته مرگ موش بخور.
اینه که میگم هرکی چنین حرفی زد سریع مزهپرونی نکنید نگید تو اگه جراتشو داشتی حرفشو نمیزدی و بهجاش خودتو میکشتی! کلا نباید تو چنین موقعیتهایی سعی کنید جنبهی طنز بگیرید و فکر کنید خیلی شیرین شدید یا یه بچهسوسول رو ضایع کردید.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💥 متفکر به دنبال خود ارضایی نیست!
من دردِ نسل خودم را فریاد میزنم، درد آنانی را که براحتی نتوانستند و نمی توانند با پاسخ های سطحیِ دین بانان به پرسشهای سهمگین شرور گزاف و دردهای دهشتناک این زندگیِ بی رحم و به شدت کوتاه و نکبت بار خود را فریب دهند. حال تو میخواهی مرا دغل باز بخوان یا خدا ستیز و یا هر چه که عشقت کشید اما فریاد من از سر درد است و تأمّل و نه هیجانِ دین ستیزی و تصلّب و تعصب و تکبر!
▪️برشی کوتاه از فصل فلسفهی نیچه
#ابوذر_شریعتی
🆔 @abozar_shariati
من دردِ نسل خودم را فریاد میزنم، درد آنانی را که براحتی نتوانستند و نمی توانند با پاسخ های سطحیِ دین بانان به پرسشهای سهمگین شرور گزاف و دردهای دهشتناک این زندگیِ بی رحم و به شدت کوتاه و نکبت بار خود را فریب دهند. حال تو میخواهی مرا دغل باز بخوان یا خدا ستیز و یا هر چه که عشقت کشید اما فریاد من از سر درد است و تأمّل و نه هیجانِ دین ستیزی و تصلّب و تعصب و تکبر!
▪️برشی کوتاه از فصل فلسفهی نیچه
#ابوذر_شریعتی
🆔 @abozar_shariati
در پاسخ به یک دوست و البته برخی دوستان دیگر که مدام تقاضای بیوگرافی میکردند:
Abozar shariati:
آیا منظور شما از بیوگرافی مدرک داشتنه؟ اینکه مدرک من چیه؟ من معادل مدرک دکترا داشتم پاره ش کردم انداختم دور.
به همین دلیل Dr جلوی اسمم نمیذارم چون نیازی ندارم که از مدرک هویت بگیرم. من بیشتر از اگزیستانس خودم و نوع و نحوهی بودنم، جهانبینیم، سلوک فکریم، غنای درونیم هویت میگیرم تا مدرک و رزومه و ... که بیام جلوی اسمم یا توی پروفایلم تعداد شاگردانی که داشتم و دارم و مقالاتی که نوشتم و درسگفتارهایی که ارائه دادم و میدم رو بنویسم.
حالا به جز این چی میخواید بدونید؟ من فکر میکنم شما باید کمی در سیاق مرگ مولف به مخاطب نظر کنید. یعنی توجه داشته باشید که مهم خود اثر است و نه خالق آن.
مهم اینه که ابوذر شریعتی چی میگه، مهم این نیست که با چه مدرکی این چیزا رو میگه. چه تعداد از شاگردانش مدرک دکترا دارند یا استاد دانشگاه هستند و ...
اگر این چیزی که میگه، آموزشی که میده، چیز خوب و به درد بخوریه که خب ستفاده کنید اگر هم چیز خوبی نیست، چرته، از کنارش رد بشید و وقتتون رو تلق نکنید. این رویکرد رو نسبت به همه باید داشت نه فقط شخصِ ابوذر شریعتی.
کسی که حرف چرت میزنه، هزارتا مدرک هم داشته باشه، ده تا Dr هم جلوی اسمش بذاره، بازم حرفش چرت باقی میمونه.
کسی هم که حرف حق میزنه یا سخنی آموزنده طرح میکنه و باعث میشه بصیرتی بنیادین یا افقی نو و تازه به روی انسان باز بشه و باعث بهتر و دقیقتر و غنیتر و ژرفتر دیدن جهان بشه و نگاه و رویکردی انتقادی به آدمی بده، حتی اگر سیکل هم نداشته باشه باید زانو زد و ازش آموخت.
بله رزومهی واقعی، محرکی برای خلاقیت و عصیان علیه اتوریته و خارج از شدن از صغارت و ولایت دیگری وِ ایجادِ افق و بصیرتی آموزندهست، مهیا کردنِ بستری برای گفتوگو و تمرین تفکر و رواداریه و نه به زور پول صد جلد کتاب چاپ کردن یا حمال اطلاعات شدن و پشتسر هم اراجیف نوشتن و اسم نویسنده و محقق رو یدک کشیدن!
موفق باشید.
Abozar shariati:
آیا منظور شما از بیوگرافی مدرک داشتنه؟ اینکه مدرک من چیه؟ من معادل مدرک دکترا داشتم پاره ش کردم انداختم دور.
به همین دلیل Dr جلوی اسمم نمیذارم چون نیازی ندارم که از مدرک هویت بگیرم. من بیشتر از اگزیستانس خودم و نوع و نحوهی بودنم، جهانبینیم، سلوک فکریم، غنای درونیم هویت میگیرم تا مدرک و رزومه و ... که بیام جلوی اسمم یا توی پروفایلم تعداد شاگردانی که داشتم و دارم و مقالاتی که نوشتم و درسگفتارهایی که ارائه دادم و میدم رو بنویسم.
حالا به جز این چی میخواید بدونید؟ من فکر میکنم شما باید کمی در سیاق مرگ مولف به مخاطب نظر کنید. یعنی توجه داشته باشید که مهم خود اثر است و نه خالق آن.
مهم اینه که ابوذر شریعتی چی میگه، مهم این نیست که با چه مدرکی این چیزا رو میگه. چه تعداد از شاگردانش مدرک دکترا دارند یا استاد دانشگاه هستند و ...
اگر این چیزی که میگه، آموزشی که میده، چیز خوب و به درد بخوریه که خب ستفاده کنید اگر هم چیز خوبی نیست، چرته، از کنارش رد بشید و وقتتون رو تلق نکنید. این رویکرد رو نسبت به همه باید داشت نه فقط شخصِ ابوذر شریعتی.
کسی که حرف چرت میزنه، هزارتا مدرک هم داشته باشه، ده تا Dr هم جلوی اسمش بذاره، بازم حرفش چرت باقی میمونه.
کسی هم که حرف حق میزنه یا سخنی آموزنده طرح میکنه و باعث میشه بصیرتی بنیادین یا افقی نو و تازه به روی انسان باز بشه و باعث بهتر و دقیقتر و غنیتر و ژرفتر دیدن جهان بشه و نگاه و رویکردی انتقادی به آدمی بده، حتی اگر سیکل هم نداشته باشه باید زانو زد و ازش آموخت.
بله رزومهی واقعی، محرکی برای خلاقیت و عصیان علیه اتوریته و خارج از شدن از صغارت و ولایت دیگری وِ ایجادِ افق و بصیرتی آموزندهست، مهیا کردنِ بستری برای گفتوگو و تمرین تفکر و رواداریه و نه به زور پول صد جلد کتاب چاپ کردن یا حمال اطلاعات شدن و پشتسر هم اراجیف نوشتن و اسم نویسنده و محقق رو یدک کشیدن!
موفق باشید.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سنکا و ترس از آینده و از دست دادن...
Forwarded from تاریخ فلسفه از صفر (Abozar shariati)
دوستانی که تو پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر (یا همون شخمزنی تاریخ فلسفه) شرکت کردن توجه داشته باشن که ده تا از اصطلاحات پرکاربرد و به ظاهر سخت و سنگین (اعم از سوبژکتیویسم دکارتیکانتی، سوژه و ابژه، فنومنولوژی، انتولوژی، اپیستمولوژی، لوگوس، خائوس، اپوخه، استعلا) در کتابها و مقالات فلسفی خاصه تاریخهای فلسفه را توضیح دادیم (و فایل جلسه را برای عزیزان در چنل خصوصی قرار دادیم) و با ایضاح مفهومی هر یک از مفاهیم، زمینه را برای درک بهتر و عمیقتر و ژرفتر تاریخ فلسفه مهیا کردیم.
سلسله جلسات بررسی اصطلاحات فلسفی در اثنای جلسات اصلی و معمولا در بخش پرسشوپاسخ ارائه خواهد شد.
برای حضور در این پروژه با آیدی خودم در تماس باشید:
@abozar_shariati
سلسله جلسات بررسی اصطلاحات فلسفی در اثنای جلسات اصلی و معمولا در بخش پرسشوپاسخ ارائه خواهد شد.
برای حضور در این پروژه با آیدی خودم در تماس باشید:
@abozar_shariati
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☄ فکر کردن راجع به مفاهیم، جدی ترین مانع برای گاو شدن است!
پ ن:
بخشی از جلساتِ پرسش و پاسخ
پ ن:
بخشی از جلساتِ پرسش و پاسخ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الحاد در ساحت تفکر بهچه معناست؟
برشی کوتاه از فصل #هرمنوتیک
برشی کوتاه از فصل #هرمنوتیک