اَبــوتُـراب
1.01K subscribers
363 photos
9 videos
5 files
27 links
[أنا و جمیع من فوق تراب، فدا تراب نعلي ابیتراب]
‌‌
Download Telegram
در کُشتی با دنیا؛
او‌ را بر زمین زده‌ام.
اندازه آن را می‌دانم،
زیر‌ و روی آن را دیده‌ام،
و هیچ چیزی در دنیا بر من پوشیده نیست!
‌‌
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مولای ما فرمود 🌱

چون سنگ ریزه مارا بین‌ نجف بینداز
ریگ‌ نجف به قدر صد کوه زر می‌ارزد..

دلِ خرابِ من و مهرِ بوتراب در او
خرابه‌ای‌ست که تابیده آفتاب در او
‌‌
تقوا، امروز سپر بلا
و فردا راه رسيدن به بهشت است.
راه تقوا روشن و رونده آن بهرمند و امانت‌دارش خداست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مولای ما فرمود 🌱
‌‌

به دل آهنگ خدا داشتن برتر است تا خسته كردن جوارح به عبادت.
‌‌
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جوادالائمه فرمود 🌱
حاج سید مجید بنی فاطمه
@madahi
زمینه | غریب و تنها نیمه جونه
@abou_torabb
‏هرچند پشت‌بام جایت نبود ، ولیک
انصاف می دهی که ز گودال بهتر است؟

یا جواد الائمه💔
Forwarded from بُشْرَوی
خدایا امشبو فاتحه میخونیم برا اونایی که کسی براشون فاتحه نمیخونه
تو هم وقتی کسی نبود برامون فاتحه بخونه بنداز به دل بنده هات که بخونن برامون

خواست‌ از هردو جهانم شود آسوده‌ خیال
پدرم‌ دست‌ِ مرا داد به‌ دستانِ‌ حســـــــــین💚
صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله
صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله
صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله

السَّلَامُ عَلَيك يا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه...

سلام بر تو!
ای وعده ی تضمین شده خدا...
صلوات جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان
Anonymous Poll
63%
۳صلوات
7%
۷ صلوات
30%
۱۴ صلوات

عاشـق شوید شبیه علـی(ع) ، مثلِ فـاطمه(س)...
چقدر فاطمه من به علی می آید
محمدرضا بذری
پشت هر واقعه ضرب المثلی می آید
بشتابید که خیر العملی می آید...

@abou_torabb
عیدتون مبارک 🌱

ولو لم يكن زوجاً عليٌّ لفاطمٍ
لما كانَ من كفءٍ لها أبد الدهرِ


می‌رسد قصه به آن جا که علی دل تنگ است
می‌فروشد زرهی را که رفیق جنگ است

چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
«إن یکاد» از نفس فاطمه بر تن دارد

خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید
تا که این نیمۀ توحید به آن نیمه رسید

علی و فاطمه در سایۀ هم... فکر کنید
شانه در شانه دو تا کعبۀ یک‌دست سفید

عشق تا قبلِ همین واقعه مصداق نداشت
ساز و آواز خدا گوشۀ عشاق نداشت

کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام

فاطمه... فاطمه با رایحۀ گل آمد
ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد

آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا کرد
دست او پیرهن نو به تن دنیا کرد

ابر مهریۀ او بود که باران آمد
نفس فاطمه فرمود که باران آمد

ناگهان پنجره‌ای رو به تماشا وا شد
هر کجا قافیه یا فاطمةالزهرا شد

مثنوی نام تو را برده تلاطم دارد
چادرت را بتکان قصد تیمم دارد


سیدحمیدرضا برقعی