ظهر زنگ زدم به مدیرعامل گفتم من دیگه میرم خونه فاینال زبان دارم، گفت باشه برو. بعد قطع کردم و با خیال راحت به گشت و گذار ادامه دادم. اینه که الان یه ذره اینکه برم خونه امتحان دارم میخواد خاطرم رو آزرده کنه، ولی ذرهای آزردگیِ خاطر در میانهی این روز زیبا، اصلا به حساب نمیاد. گم میشه.
آبانـــــــــ 🍃
وقتی میگم موهام یه چیز هچلهفیه که نه فره نه صاف. الان دیگه حتی رنگشم معلوم نیست.
عجیبه، اما دوسشون دارم الان.
آبانـــــــــ 🍃
Day 25: گفتم برم دوش بگیرم بیام چالش امشبو بنویسم. آخرین خواب و رویائیه که به یاد میاری. چندوقته خیلی خواب میبینم. از همه، از هرکی میبینم و حرف میزنم باهاش و حتی نمیبینم. چندشب پیشا بیتیاس توو خوابم بودن. نه توو ویدئو یا موزیکها، توو خود خوابم. یه سری…
بزرگترین چیزی که درباره کائنات یاد گرفتم اینه که میتونم یه چیزیو از اعماق وجود بخوام، اما وقتی خیلی پوش کنم، یهو کلا ازم میگیردش. یا، یه پرده میذاره جلو چشام. اینجوری که مثلا ممکنه یه خواب خیلی خیلی زیبا دیده باشی، ولی من نمیذارم که به یاد بیاری :)
صبح تا شب باید انرژی جمع کنی که بتونی جلوی این واقعیت که با چه غول ترسناک و بیرحم و کثافتی روبروییم، دووم بیاری..
جمهوری اسلامی باعث میشه هرشب احساس بیهودگی و کثافت و انفعال و بیشرافتی داشته باشم. و میدونید چجوریه؟ هیچ راه فراری نداری. تو میلیونها کیلومتر هم دور بشی باز این احساس تغییری نمیکنه. مگر اینکه اون قسمت وجدانتو خاموشش کنی و بندازی جلوی سگ. اینجوری. فقط اینجوری زندگی عادی به ما برمیگرده.
توی نگفتن یه امیدی هست. امید به اینکه کسی که رنجت میده نمیدونه/نمیفهمه چقدر/چطور رنجت داده.
وقتی میگی اون یه ذره امید رو هم از خودت میگیری.
که عیبی هم نداره. ما که گفته بودیم، «ناامیدی نجاتت میده».
وقتی میگی اون یه ذره امید رو هم از خودت میگیری.
که عیبی هم نداره. ما که گفته بودیم، «ناامیدی نجاتت میده».
تمرین هرروزهم اینه که این خشم رو کمتر و کمتر کنم و یه شبایی ازم سر میره و نمیذاره بخوابم. ولی عیب نداره. انقدر باهات حرف میزنم و انقدر جملههارو توو ذهنم اصلاح میکنم و انقدر ادامه میدم تا یه روزی تموم شه، رها شم، و جز خیر و خوشیِ آدمهام ازت نخوام.
Forwarded from برای ایران
🔴 حکم اعدام #محمد_فرامرزی، #محسن_مظلوم، #وفا_آذربار و #پژمان_فاتحی دقایقی پیش در زندان قزلحصار به اجرا در آمد.
@Baray_irann
@Baray_irann
آبانـــــــــ 🍃
🔴 حکم اعدام #محمد_فرامرزی، #محسن_مظلوم، #وفا_آذربار و #پژمان_فاتحی دقایقی پیش در زندان قزلحصار به اجرا در آمد. @Baray_irann
چهارتا خانواده که بعد 21 ماه برای اولین و آخرین بار بچه هاشونو دیده بودن هم تموم شدن. جمهوری اسلامی علنا داره می کشدمون. هرروز.
گفت جای گله کردن هرکاری از دستت برمیاد انجام بده. حتی اگه میترسی، هرکاری تا جایی که نمیترسی و از دستت برمیاد انجام بده. چون که دوصد گفته چون نیمکردار نیست.
انقدر دیشب گریه کردم که امروز فقط نصف جهانو میتونم ببینم. همون نصفشم خوشکله. اصلا خداروشکر که هنوز میتونم نصف جهان رو ببینم.
شدم شبیه اون زنه توو پیام بازرگانیه. مجبورم. قول دادم بهت شاد باشم دیگه. آدمیزاده و قولش.
امروز سعی کردم چیزای کول و بامزه بگم دربارهی خودم، دربارهی به صلح رسیدنم، دربارهی کارایی که برای حال خوبم میکنم که این جلسه بگذره و بره، چون چشمام دیگه ظرفیت واکاوی نداشتن، اما متاسفانه این زن یه نمه بغض وسط صدای منو همون ده دقیقهی اول گرفت و حالا بعد چهل و پنج دقیقه شبیه کساییام که توی خواب راه میرن و اومدم بهتون بگم توی بازی فردای ازبکستان و تایلند، طرفدار تایلندم.
ولی دوباره و هزارباره به این نتیجه رسیدم که بزرگترین دستاوردم صلح با خودم بوده. بزرگترینِ بزرگترینش. و همین باعث شد بتونم شروع کنم با جهان هم به صلح برسم.
حس میکنم هزارساله خودم رو میشناسم. هزارساله خودم رو به دوش میکشم و بلدم و از جنگها زنده بیرون آوردمش و حالا میخوام به ثمر برسه. میخوام بکارمش یه باغچهی امن زیر نور خورشید، ریشه بده، عمیق و سبز و آروم شه. قرار بگیره.
میخوام سایبونِ خورشید باشم.
میخوام سایبونِ خورشید باشم.
یه رفیقی دارم، مثلا بهت میگه خیلی گاوی. یا عقل نداری. یا هرچی. بعد که خندهت میگیره، توو چشات نگاه میکنه میگه جدی میگم. دارم بهت توهین میکنم!
احتیاج دارم بیام سی ثانیه توو چشمات نگاه کنم بگم خیلی گاوی. جدی میگم. دارم بهت توهین میکنم.
احتیاج دارم بیام سی ثانیه توو چشمات نگاه کنم بگم خیلی گاوی. جدی میگم. دارم بهت توهین میکنم.
الان دقت کردم دیدم من منتهای دنیا رو جمع کردم سر شما میذارم باریتعالی جون. ببخش. زورم همینقدره.
چرا آدمیزاد باید برای به دست آوردن چیزی که با همهی وجود میخواد بترسه؟ مگه چندبار توو زندگیت پیش میاد که یه چیزی/کسی رو با تمام وجود بخوای؟
مثل اون دیالوگ شهرزاد بود میگفت «عاشق بزدل، عشق رو ضایع میکنه».
آدم ترسو همه چیز رو ضایع میکنه. عشق رو. آزادی رو. عزت نفس رو.
آدم ترسو همه چیز رو ضایع میکنه. عشق رو. آزادی رو. عزت نفس رو.
امیدوارم قدرت روحمون بزرگتر از ترسهامون شه. حداقلش، حداقلش، حداقل حداقلش تهش با خودت بیحسابی، میگی من تمام تلاشمو کردم.
وقتی بترسی تهش چی میخوای به خودت بگی؟ ترسیدم.. عقب کشیدم.. نشد.. دلتان برایم بسوزد.. گریهی حضار.
وقتی بترسی تهش چی میخوای به خودت بگی؟ ترسیدم.. عقب کشیدم.. نشد.. دلتان برایم بسوزد.. گریهی حضار.