اولا در اجتماع، ملاک "عقل" است. نه رفتار اجتماع.
دوم اینکه اگه عقل و اخلاق ازدواج با محارم را زشت ندانند، دیگر ازدواج با محارم نیز کار بدی نخواهد بود. کمااینکه در فرهنگ خودمان، ازدواج پسر خاله دخترخاله، (که از نظر غرب، محارم محسوب میشن) در فرهنگ ما، کار بدی به حساب نمیاد.

صحبت همین است،با دگرگونی فکری توی اجتماع(حتی عقل نیز در نظر بگیرید با تغییر عقیده) یک کار بد خوب و یک کار خوب بد میشود،این یعنی چارچوبتو هروقت دوست داشتی تغییر میدهی

البته در کشور هایی چون فرانسه حتی ازدواج خواهر و برادر نیز منبع قانونی ندارد و مواردی وجود دارد
در سوئد نیز هم لیبرال ها(اگر اشتباه نکنم)درخواست قانونی شدن ازدواج با محارم را داده اند

اما در کلیت این یعنی یک رفتار بد مثل دزدی میتواند یک روزی کاملا خوب شود
پس انسانیت در این چارچوب معنی ندارد

اولا در فرانسه ازدواج محارم جرم هست. به دروغهای کانالهای اسلامی توجه نکن. خبر رو وارونه جلوه میدن.
دوم اینکه وقتی عقل بگه چیزی خوبه، دیگه خوبه. این نیست که بگی در واقع بده. خیر. دیگه بد بودنش غیرعقلانی میشه.

منابعمو در گروه انتشارات ارسال میکنم

میشه بدونم تعریف عقل برای شما چیه؟ من طبق تعریف ویکی پدیا یک نیروی درونی میبینمش
وقتی خط فکریتون عوض میشه نیز خوب،بد و بد،خوب میشه

من مدارکی که میگی (در مورد فرانسه) رو دیدم. خودت بخون شون. می بینی که با ادعای کانالهای اسلامی کاملا فرق داره.
عقل تعریف روشنی نداره. اما نیروی درونی نیست. رفتار منطقی مغز انسانه.
عوض شدن خط فکری، با عوض شد خوب و بد فرق میکنه. مثلا بد بودن جنایت و دزدی، برای عقل، به این راحتی قابل عوض شدن نیستن.

در جواب https://t.me/Zeusquestions/10041

نمیدونم ولی فطرت بشری هم به این کار تمایل نداره

فطرت یک واژه ی دینی هست. تعریف درست و حسابی نداره.
عقل و وجدان و اخلاق معنای بهتری دارن.

درود به شما زئوس عزیز🙏
میشه یکم راجه به اینکه چطور میشه یه انسان بیش از اندازه خوش شانس باشه؟
یعنی بیش از صدها بار تو شرایطی قرار بگیره که دیگران از اون شرایط مشکل براشون پیش بیاد و این شخص همیشه قصر در بره؟
به حدی زیاد باشه که تمام اطرافیان بگن بدون شک تو با خدا رابطه ای داری یا فرشته محافظ داری ولی اون شخص خودش آتئیست واقعی باشه؟!
مثلا حداقل ۵ بار تصادف وحشتناک کنه و دیگران جون سالم به در نبرن ولی این خراش بر نداره،یا اینکه ۲ سال قصد جونش رو داشته باشن(توسط آدم های واقعا قوی و کارمند دولت) ولی هيچوقت نتونن بلایی به سرش بیارن؟!
تنها سوالی هست که هيچوقت نتونستم جواب پیدا کنم براش!

خب هر کسی ممکنه شانس بیاره. :) لزوما همیشگی نیست.

سلام و ارادت جناب زئوس عزیز و تمام دوستان، وقتتون بخیر.

نسبت به اینکه فرمودید:

"...و بی هیچ منطقی، به جایگزین کردن حکم قصاص، بجای این حکم مجازات در آیه 33 مائده تلاش داشته اند."

_ بنده در صدد جایگزینی حکم قصاص برای این مجازات نبودم، چرا که حکم قصاص از نطر فقهی، با توبه، بخشیده نمیشود‌ و فقط حکمِ کلامیِ آن، بخشيده میشود، در حالیکه در آیه ی محاربه، هر دو، یعنی هم حکم فقهی و هم حکم کلامی، با توبه، بخشيده می‌شود.

بلکه تا اونجایی که یادمه، گفتم:
مثل حکم قصاص...

نه اینکه حکم قصاص.

علت شباهت این حکم با قصاص رو، از کلمه ی "جزاء"، که هم طبق لغت نامه، و هم طبق فرهنگ قرآنی، به معنای ما به ازا است، استفاده کردم.

یعنی این مجازات، جزاء است، یعنی ما به اِزای جُرمِ مُجرمین.

نسبت به اینکه فرمودید:

"تا اینجا ایشون، اونقدر از واژه های قرآن، معانی دور از ذهن تفسیر کرده اند، تا منظور آیه ی قرآن رو، از یک فرد محارب، به یک قاتل زنجیره ای شغل پیشه، در سرتاسر زمین، همراه با جرم غیرانسانی دست و پا قطع کردن و کارهای دیگه وانمود کنند"!

_بنده برای این برداشت، دلائلی آوردم، که بهتر بود به جای ارائهٔ چکیده ای از مدعا به زبان خودتان، به ردّ اَدِلّه ی بنده بپردازید.


نسبت به اینکه فرمودید:

"...هر چند که ایشون، اشاره ای هم کردند که این "حکم قرآن" رو، در حد لعن و نفرین پیرزنها، که میگن "خدا تیکه تیکت کنه"، بی اهمیت میدانند. :) اما موضوع اینه که مسلمونها و مراجع اسلام، برخلاف توجیهات ایشون، آیات رو جدی میگیرن."

بنده نگفتم که این آیه، در حد نفرین است، یا در حد شوخی.

بهتره برداشت خودتون از سخنان من رو، به جای برگرداندن به برداشت خود، به سخنان من برگردانید، چون شما دارید سخنان من رو نقل میکنید.

درسته که گفتم:

حق تو اینه که تکه تکه بشی، و...

اما این جملات، همه مثال بود، مثال، مَعبَر و مسیر است برای فهم مطلب، نه نه نقصد و مطلوب.

شاید بهتر بود به جای مناقشه در مثال، دلائل بنده رو مخدوش می کردید...

بنده برای این ادعا، دلیلی قرآنی آورم، و دو تا رفرانس تفسیری معرفی کردم.

دلیل قرآنی، سه تا از آیات بود، و رفرانس تفسیری، نقل قول از دو مُفَسّر.

اگر فرصتی دیگر به بنده بدهید، در ویس چت، سعی میکنم این سه مسئله رو باز تر و واضح تر، توضیح دهم؛

با سپاس.

درود بر دوست گرامی، جناب آقای ایزدی عزیز
- فرمودید: "در صدد جایگزینی حکم قصاص برای این مجازات نبودم"!
بسیار عالی. چون قصاص کلا موضوع دیگه ای هست.

- فرمودید: "برای این برداشت، دلائلی آوردم، که بهتر بود به جای ارائهٔ چکیده ای از مدعا به زبان خودتان، به ردّ اَدِلّه ی بنده بپردازید."!

"چکیده ای از مدعا" لازم بود، تا نشان دهد که حاصل نهایی اون ادله، چه بوده است. و دور از ذهن بودن آن مدعا، نسبت به واژگان آیه، خود برای رد ادعا، کافی است. بنظرم نیازی به رد ادله نیست.

- فرمودید: "نگفتم که این آیه، در حد نفرین است، یا در حد شوخی."!
درسته. اما اشارات شما، اینگونه نشان میداد، که نباید واژگان آیه رو، چندان جدی بگیریم. البته امیدوارم این برداشت من درست نبوده باشد.

آقای ایزدی عزیز، دلیل قرآنی و رفرنس تفسیری، خوب است، اما "نه" برای نکات حاشیه ای.
خواهشا در جلسه ی آینده، وقت رو با بحث معترضان خیابانی، قتلهای زنجیره ای سرتاسری و موضوعات حاشیه ای دیگه تلف نکنید، و به اصل موضوع بپردازید.
اصل موضوع این است که: آیه برای مجازات یک جرم، مرگهای زجرآور و شکنجه های غیرانسانی ارائه کرده.
این حد از خشونت، انسانی و اخلاقی نیست.
سپاس.

لطفا اینم بگو چجوری علمی اثبات میشه خدا وجود نداره؟

اصولا علم چیزی رو اثبات نمیکنه.
این در اصول علم هست که خدا (و هر چیز ماورایی) وجود نداره.

تعریف ماورا چیه؟
علم به چی میگه ماورا؟

به هر آنچه که فیزیکی نباشه. در دنیای فیزیکی ما، تاثیر نداشته باشه.

دنیای فیزیکی از اتم شروع میشه و ما میدانیم ذرات زیر اتمی وجود دارند

اونها هم فیزیکی هستن.

پس لطفا فیزیک رو هم تعریف کن

فیزیک دنیای اطراف ما هست. دنیایی که در اون زندگی میکنیم.

خب خدا هم تو همین دنیا هست