نميتونم دگه دوست نداشته باشم...

365 days without you

تموم شدی

اینجوری بهتر حالم :)

داشتم به این فکر میکردم چه ادمایی تو زندگی مون بودن که یه روزی مهم ترین بخش زندگی بودن فکر میکردیم نباشن دیگه ماهم نیستیم ولی چیشد ؟
رفتن جایی که بیشتر بهشون خوش میگذره الانم خیلی وقته بی خبریم از من

365 روز توهم تموم شد دوباره فقط من میدونم سالی که گذشت چقدر اذیت شدی چه چیزایی که تجربه نکردی  شبایی که با قرص افسردگی صبح شد گریه های که به زور لبخند شدن شبای که میخواستی جا بزنی ولی رفتی تو رختخواب خوابیدی......
به رسم هرسال تولدت مبارک هلما(خودم)

گفتم حداقل میگی تولدو تبریک
ولی دادی تنفرو ترجیح

خودم خواستم نباشی ولی چرا منتظرم بیای امشب بهم پیام بدی

اگه برمیگشتم به عقب عقب باز تو انتخاب میکردم

دلم برات تنگ شده بابایی

البته مستم :)

اگه امروز اخرین روزی بود که صدام و شنیدین
یا  اگه اخرین باری بود که با هم حرف زدیم
یادتون نره خندیدن!
( زندگی کنید )

یه پستی از یه بلاگر دیدم داخل اینستا چقدر قشنگ نوشته بود .
درسی که همه ما باید تو زندگی بگیریم:چیزی که تو واقعیت تموم شده رو تو رویاهات ادامه نده ..🙂

برای اینکه زجر بدم خودمو عکسای دوتایی مون میبینم 🙂

اره چاوشی عزیزم منم نمیدونم چرا قلبم ول کن نیست

از اينك دگ دوست ندارم خوشحالم:)

از اينك
اين يكي نميزاره اب تو دلم تكون بخوره خوشحالم:)

وقتی از اسنپ پیاده میشم برام مهم نیست کی بعد از من سوارش میشه ، من راجب اسنپ حرف نمیزنم

بحثه ارزشه😌

تو بزرگ ترین بی احترامی ای بودی که من به خودم کردم!

بعد از اونهمه درد ازم چه انتظاری داشتی؟
معلومه که قید همه چیزو میزدم
معلومه که تنهایی رو ترجیح میدادم
معلومه از همه دور میشدم تا کمتر آسیب ببینم
من هنوز جای زخمایی که قبلا خوردم خوب نشدن
تحملِ یه زخمِ جدیدو واقعا ندارم
باور کن که بسمه،باور کن که خستم
از خودم،از همه...
21:32