tohidk: t.co/dXGOd5aQ6K
-چرا در دادگاه شرکت نکردید؟
- در سلول انفرادی بودم
ناصر #زرافشان، وکیل خانواده قربانیان #قتلهای_زنجیرهای
پیام امروز-اردیبهشت۷۹
@VahidOnline:
فایلPDF #آذرنامه: vhdo.nl/2f8gre8
-چرا در دادگاه شرکت نکردید؟
- در سلول انفرادی بودم
ناصر #زرافشان، وکیل خانواده قربانیان #قتلهای_زنجیرهای
پیام امروز-اردیبهشت۷۹
@VahidOnline:
فایلPDF #آذرنامه: vhdo.nl/2f8gre8
#علیزاده_طباطبایی. وکیل ۱۶ متهم #قتلهای_زنجیرهای
پیام امروز- اسفند ۷۹
tohidk: t.co/dQ4aLuBDTW
📡 @VahidOnline
فایل PDF #آذرنامه: vhdo.nl/2f8gre8
پیام امروز- اسفند ۷۹
tohidk: t.co/dQ4aLuBDTW
📡 @VahidOnline
فایل PDF #آذرنامه: vhdo.nl/2f8gre8
#مطهری در دانشگاه شریف: در #قتلهای_زنجیرهای وقتی میپرسیم چرا اینها را کشتید گفتند برای #حفظ_نظام بود. گفتند میخواستیم بقیه روشنفکران بترسند.
IranNewspaper: t.co/bh2AwOM9PU
📡 @VahidOnline
IranNewspaper: t.co/bh2AwOM9PU
📡 @VahidOnline
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درخواست یک دانشجو از #مطهری برای واکاوی جعبههای سیاه تاریخ:
#سال۶۷ چه اتفاقی افتاد؟
#ادامه_جنگ برای چی بود؟
چرا #گروگانگیری؟ چرا #قتلهای_زنجیرهای؟
ما در #سوریه در جبهه حق ایستادهایم؟
@VahidOnline
#سال۶۷ چه اتفاقی افتاد؟
#ادامه_جنگ برای چی بود؟
چرا #گروگانگیری؟ چرا #قتلهای_زنجیرهای؟
ما در #سوریه در جبهه حق ایستادهایم؟
@VahidOnline
Vahid Online وحید آنلاین
#بکتاش_آبتین عضو #کانون_نویسندگان ایران بعد از آزادی این عکس رو از اثرات ضرب و شتم #مزدک_زرافشان در اینستاگرام منتشر کرده Emaadb: t.co/Ikw4RDenmY 📡 @VahidOnline
ناصر #زرافشان در پی ضرب و جرح و بازداشت پسرش در مراسم بزرگداشت قربانیان #قتلهای_زنجیرهای از #وزارت_اطلاعات شکایت کرد. ebx.sh/2gC57n8
ReyMazaheri: vhdo.nl/2gFMj6p
#مزدک_زرافشان
📡 @VahidOnline
ReyMazaheri: vhdo.nl/2gFMj6p
#مزدک_زرافشان
📡 @VahidOnline
مصطفی #تاجزاده:
صبح شوم #٢٢اسفند ٧٨ با تلفن دفترم آغاز شد؛ #حجاریان را زدند. خاتمی آن را تاوان افشای #قتلهای_زنجیرهای خواند.
mostafatajzade: t.co/74ePUQ3UGD
📡 @VahidOnline
صبح شوم #٢٢اسفند ٧٨ با تلفن دفترم آغاز شد؛ #حجاریان را زدند. خاتمی آن را تاوان افشای #قتلهای_زنجیرهای خواند.
mostafatajzade: t.co/74ePUQ3UGD
📡 @VahidOnline
Mehdi MMJ:
دو نسل دیگه اصلا یادشون نمیاد طرف کی بوده، یکی هم مثل #مهدویان میاد واسش فیلم حماسی میسازه با جلوههای ویژه مرغوب و داستان عوامپسند.
t.co/T0rzqYLqYR
twitter.com/MehdiMMJ/status/856761403243409408
📡 @VahidOnline
#سعیدامامی #قتلهای_زنجیرهای #ماجرای_نیمروز
Mehdi MMJ:
دو نسل دیگه اصلا یادشون نمیاد طرف کی بوده، یکی هم مثل #مهدویان میاد واسش فیلم حماسی میسازه با جلوههای ویژه مرغوب و داستان عوامپسند.
t.co/T0rzqYLqYR
twitter.com/MehdiMMJ/status/856761403243409408
📡 @VahidOnline
#سعیدامامی #قتلهای_زنجیرهای #ماجرای_نیمروز
Twitter
payam shaabani
سنگ قبر جديد براي حاج سعيد امامي منتسب به300قتل محفلی قاتل روشنفکران ودگراندیشان مجری اوامر فلاحیان
vhdo.nl/2sL5AZX
«هوشنگ #گلشیری تا زمانی که زنده بود در مرکز مهمترین فعالیتهای ادبی و فرهنگی ایران قرار داشت. با این همه بسیاری از آثارش در #جمهوری_اسلامی اجازه نشر نیافتهاند و محدودیتها ۱۵ سال پس از مرگش ادامه دارند.
بسیاری از منتقدان ادبی #شازده_احتجاب را رمان کوتاه و شماری آن را داستان بلند خواندهاند. این کتاب مشهورترین، و به تعبیر نویسنده "خوشاقبالترین"، اثر هوشنگ گلشیری است. شازده احتجاب نخستین بار در سال ۱۳۴۸ منتشر شد و تا سال ۵۷ به چاپ هفتم رسید. پس از شکل گرفتن جمهوری اسلامی ۱۱ سال طول کشید تا بالاخره مجوز نشر چاپ هشتم این کتاب صادر شد. نهمین چاپ شازده احتجاب بهار ۷۰ آماده شد اما حدود یک دهه، تا سال مرگ نویسنده اجازه پخش نداشت؛ گلشیری پانزده سال پیش، ۱۶ خرداد ۷۹ درگذشت.
در جمهوری اسلامی سرنوشت دیگر آثار گلشیری نیز کمابیش همینگونه بوده است؛ یا اصلا اجازه انتشار نگرفتهاند، یا جلوی تجدید چاپ آنها گرفته شده است.
...
نویسنده جریانساز
به رغم بلاهایی که بر سر انتشار کتابهای گلشیری آمده، او از ابتدای دهه پنجاه خورشیدی در #اصفهان و چند سال بعد در تهران سهم مهمی در انتشار شماری از مهمترین نشریات ادبی و شکلگیری محفلها و جلسههای داستانخوانی و کلاسهای آموزش داستاننویسی داشته است.
نقش گلشیری در جریانسازی ادبی و فرهنگی، به ویژه تلاشهای او و تعدادی دیگر از اهل قلم برای احیای کانون نویسندگان ایران را میتوان از دیگر علتهای ناخشنودی مسئولان جمهوری اسلامی و فشارها و محدودیتهای تحمیل شده بر این نویسنده دانست.
تلاشها برای فعال کردن #کانون_نویسندگان در نیمه دوم دهه شصت خورشیدی گسترش یافت و در ابتدای دهه هفتاد با تشکیل #جمع_مشورتی که گلشیری هم در آن عضو بود، وارد مرحلهی تازهای شد.
سالهای دلهره
جمع مشورتی در سال ۷۳ متنی با عنوان #ما_نویسندهایم را که به #نامه۱۳۴نویسنده هم معروف است، در اعتراض به #سانسور و حمایت از #آزادی_اندیشه، #آزادی_بیان و #آزادی_نشر تهیه و منتشر کرد که در داخل و خارج بازتاب وسیعی داشت.
انتشار این نامه نخستین حرکت جمعی نویسندگان دگراندیش و غیرحکومتی پس از متلاشی کردن کانون و قتل شماری از اعضای آن در سالهای نخست پس از انقلاب محسوب میشود.
ادامه فعالیت جمع مشورتی که تدوین منشور تازهای برای کانون نویسندگان را بر عهده داشت با تهدیدها و احضارهای مکرر اعضای آن توسط ماموران اطلاعاتی همراه بود.
ماموران #وزارت_اطلاعات پائیز #سال۷۷ تهدیدهای خود را به اوج خشونت و تبهکاری رساندند و در جریان واقعهای که به #قتلهای_زنجیرهای معروف شده، تعدادی از فعالان سیاسی و فرهنگی از جمله شماری از اعضای فعال کانون نویسندگان را به طرز فجیعی سربه نیست کردند.
«فرصت زاری نداریم»
یکی از این قربانیان #محمدمختاری بود که ماموران اطلاعاتی ۱۲ آذر او را ربودند و پیکر بیجانش نزدیک یک هفته بعد در سردخانه پزشکی قانونی توسط بستگانش شناسایی شد.
چنانکه مقامهای قضایی گفتهاند جسد مختاری یک روز بعد از ربوده شدنش پشت کارخانه سیمان ری توسط رهگذران کشف و ظاهرا از سوی ماموران انتظامی به پزشکی قانونی تحویل داده شد.
گلشیری در مراسم خاکسپاری مختاری در گورستان امامزاده طاهر در سخنرانی کوتاهی گفت، قتل فجیع او در ضمن پیامی به دیگر روشنفکران فعال است که اگر از فعالیت دست نکشند، سرنوشت مشابهای در انتظار آنان خواهد بود.
نویسنده جننامه در این مراسم گفت: «آنقدر عزا بر سر ما ریختنهاند که فرصت زاری کردن نداریم. پیام، دقیق، به ما رسیده است: خفه میکنیم. ما هم حاضریم! مگر قرار نیست برای #جامعه_مدنی، برای #آزادی_بیان قربانی بدهیم؟ حاضریم!»
گلشیری حدود یکسال و نیم بعد پس از دو ماه بستری بودن در بیمارستانهای مختلف تهران به علت آنچه "آبسه ریوی، ایجاد مننژیت و آبسههای متعدد مغزی" تشخیص داده شده، در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان ایرانمهر درگذشت و چند قدم دورتر از مختاری در گورستان #امامزاده_طاهر به خاک سپرده شد. »
(ادامه در پست بعدی)
📡 @VahidOnline
«هوشنگ #گلشیری تا زمانی که زنده بود در مرکز مهمترین فعالیتهای ادبی و فرهنگی ایران قرار داشت. با این همه بسیاری از آثارش در #جمهوری_اسلامی اجازه نشر نیافتهاند و محدودیتها ۱۵ سال پس از مرگش ادامه دارند.
بسیاری از منتقدان ادبی #شازده_احتجاب را رمان کوتاه و شماری آن را داستان بلند خواندهاند. این کتاب مشهورترین، و به تعبیر نویسنده "خوشاقبالترین"، اثر هوشنگ گلشیری است. شازده احتجاب نخستین بار در سال ۱۳۴۸ منتشر شد و تا سال ۵۷ به چاپ هفتم رسید. پس از شکل گرفتن جمهوری اسلامی ۱۱ سال طول کشید تا بالاخره مجوز نشر چاپ هشتم این کتاب صادر شد. نهمین چاپ شازده احتجاب بهار ۷۰ آماده شد اما حدود یک دهه، تا سال مرگ نویسنده اجازه پخش نداشت؛ گلشیری پانزده سال پیش، ۱۶ خرداد ۷۹ درگذشت.
در جمهوری اسلامی سرنوشت دیگر آثار گلشیری نیز کمابیش همینگونه بوده است؛ یا اصلا اجازه انتشار نگرفتهاند، یا جلوی تجدید چاپ آنها گرفته شده است.
...
نویسنده جریانساز
به رغم بلاهایی که بر سر انتشار کتابهای گلشیری آمده، او از ابتدای دهه پنجاه خورشیدی در #اصفهان و چند سال بعد در تهران سهم مهمی در انتشار شماری از مهمترین نشریات ادبی و شکلگیری محفلها و جلسههای داستانخوانی و کلاسهای آموزش داستاننویسی داشته است.
نقش گلشیری در جریانسازی ادبی و فرهنگی، به ویژه تلاشهای او و تعدادی دیگر از اهل قلم برای احیای کانون نویسندگان ایران را میتوان از دیگر علتهای ناخشنودی مسئولان جمهوری اسلامی و فشارها و محدودیتهای تحمیل شده بر این نویسنده دانست.
تلاشها برای فعال کردن #کانون_نویسندگان در نیمه دوم دهه شصت خورشیدی گسترش یافت و در ابتدای دهه هفتاد با تشکیل #جمع_مشورتی که گلشیری هم در آن عضو بود، وارد مرحلهی تازهای شد.
سالهای دلهره
جمع مشورتی در سال ۷۳ متنی با عنوان #ما_نویسندهایم را که به #نامه۱۳۴نویسنده هم معروف است، در اعتراض به #سانسور و حمایت از #آزادی_اندیشه، #آزادی_بیان و #آزادی_نشر تهیه و منتشر کرد که در داخل و خارج بازتاب وسیعی داشت.
انتشار این نامه نخستین حرکت جمعی نویسندگان دگراندیش و غیرحکومتی پس از متلاشی کردن کانون و قتل شماری از اعضای آن در سالهای نخست پس از انقلاب محسوب میشود.
ادامه فعالیت جمع مشورتی که تدوین منشور تازهای برای کانون نویسندگان را بر عهده داشت با تهدیدها و احضارهای مکرر اعضای آن توسط ماموران اطلاعاتی همراه بود.
ماموران #وزارت_اطلاعات پائیز #سال۷۷ تهدیدهای خود را به اوج خشونت و تبهکاری رساندند و در جریان واقعهای که به #قتلهای_زنجیرهای معروف شده، تعدادی از فعالان سیاسی و فرهنگی از جمله شماری از اعضای فعال کانون نویسندگان را به طرز فجیعی سربه نیست کردند.
«فرصت زاری نداریم»
یکی از این قربانیان #محمدمختاری بود که ماموران اطلاعاتی ۱۲ آذر او را ربودند و پیکر بیجانش نزدیک یک هفته بعد در سردخانه پزشکی قانونی توسط بستگانش شناسایی شد.
چنانکه مقامهای قضایی گفتهاند جسد مختاری یک روز بعد از ربوده شدنش پشت کارخانه سیمان ری توسط رهگذران کشف و ظاهرا از سوی ماموران انتظامی به پزشکی قانونی تحویل داده شد.
گلشیری در مراسم خاکسپاری مختاری در گورستان امامزاده طاهر در سخنرانی کوتاهی گفت، قتل فجیع او در ضمن پیامی به دیگر روشنفکران فعال است که اگر از فعالیت دست نکشند، سرنوشت مشابهای در انتظار آنان خواهد بود.
نویسنده جننامه در این مراسم گفت: «آنقدر عزا بر سر ما ریختنهاند که فرصت زاری کردن نداریم. پیام، دقیق، به ما رسیده است: خفه میکنیم. ما هم حاضریم! مگر قرار نیست برای #جامعه_مدنی، برای #آزادی_بیان قربانی بدهیم؟ حاضریم!»
گلشیری حدود یکسال و نیم بعد پس از دو ماه بستری بودن در بیمارستانهای مختلف تهران به علت آنچه "آبسه ریوی، ایجاد مننژیت و آبسههای متعدد مغزی" تشخیص داده شده، در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان ایرانمهر درگذشت و چند قدم دورتر از مختاری در گورستان #امامزاده_طاهر به خاک سپرده شد. »
(ادامه در پست بعدی)
📡 @VahidOnline
روزنامه اطلاعات، امروز دوشنبه ۲۹ آبان، صفحه ۱۵
bahmandaroshafa: t.co/82PGCTfwxF
#داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #فروهرها #قتلهای_زنجیرهای
📡 @VahidOnline
bahmandaroshafa: t.co/82PGCTfwxF
#داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #فروهرها #قتلهای_زنجیرهای
📡 @VahidOnline