🌼دعا میکنم براتون🍳
🌼هیشکی دلش پر نباشه
🌼اگرم پر شد
🌼پر بشه از عشق❤️
🌼و شادی و مهربانی
🌼و یک صبحانهیخوشمزه☕️
🆔 👉 @TorkAz
🌼هیشکی دلش پر نباشه
🌼اگرم پر شد
🌼پر بشه از عشق❤️
🌼و شادی و مهربانی
🌼و یک صبحانهیخوشمزه☕️
🆔 👉 @TorkAz
تو بیمارستان داشتن پانسمان داداشمو عوض میکردند بهم گفتن برو یه گاز از پرستار بگیر و بیا
هیچی دیگه .......
از شانس خوب من پرستاره نامزد دکتر بود الان تو بخش شکستگی بستری هستم😐😌
🆔 👉 @TorkAz
هیچی دیگه .......
از شانس خوب من پرستاره نامزد دکتر بود الان تو بخش شکستگی بستری هستم😐😌
🆔 👉 @TorkAz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥ببینید
🍉گزارش جالب برنامه #خندوانه از رویداد #تبریز_2018 و برگزاری رویداد بین المللی سیمولتانه #شطرنج تبریز و تشکر رامبد از #شهرداری تبریز👌
بیزه قوشولون↙️
@TorkAz
🍉گزارش جالب برنامه #خندوانه از رویداد #تبریز_2018 و برگزاری رویداد بین المللی سیمولتانه #شطرنج تبریز و تشکر رامبد از #شهرداری تبریز👌
بیزه قوشولون↙️
@TorkAz
😍تصویری از پوشش گیاهی کشور که شمال و شمالغرب کشور در آن میدرخشند
آذربایجان بهشتیست که در هر بهار بایستی تجربه کرد
@TorkAz
آذربایجان بهشتیست که در هر بهار بایستی تجربه کرد
@TorkAz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کلیپی از سوئیت هاس رویایی کندوان که توسط مسافران شیرازی تهیه شده❤️
آذربایجان شرقی
آذربایجان سرزمین زیبایی ها
@TorkAz
آذربایجان شرقی
آذربایجان سرزمین زیبایی ها
@TorkAz
خوشبختی بر سه ستون استوار است:
فراموش کردن تلخی های دیروز
غنیمت شمردن شیرینی های امروز
و امیدواری به فرصت های فردا
@TorkAz 🎀
فراموش کردن تلخی های دیروز
غنیمت شمردن شیرینی های امروز
و امیدواری به فرصت های فردا
@TorkAz 🎀
دل نوشته يك زن
@TorkAz
بعد از این که زایمان کردم 40 روز خونه مادرم موندم
روز چهلم همسرم تماس گرفت و گفت میخوام بیام دنبالت برای این که خونه بدون تو هیچ ارزشی نداره
خواستم ناز کنم 4 تا خواهر مجردم هم تشویقم کردن بنابراین گفتم نه نمیام میخوام دو هفته بیشتر بمونم
البته این حرف خواهرام بود منم حرف گوش کن
ناراحت شد و تلاش کرد قانعم کنه ( این جمله رو نمیدونم چیه )
@TorkAz
عصر دوباره زنگ زد و ازم خواست که برگردم خونه اما من بر نظر خودم اصرار کردم
دیگه با من حرف نزد و سراغمو نگرفت تا دو هفته بعد اومد منو از خونه مادرم برد
تو راه بهم گفت : من خواستم بیام ببرمت اما تو لج کردی
منم نتونستم تو خونه تنها بمونم زن دوم گرفتم
و طبقه بالای خونمون جاش دادم
@TorkAz
تلاش کردم باهاش حرف بزنم سرم داد زد :
👊اگر میخوای خونه پدرت بمونی بمون اگرم میخوای با من بیای بیا
مطمئنا انتخاب من این بود که باهاش برم 👫 و قیافه زن دوم رو ببینم و حالشو بگیرم 😈
وقتی وارد خونمون 🏡 شدم از غصه و حرص سوختم چون می شنیدم صدای کفش پاشنه بلندش 👠 رو که مدام تو خونه حرکت می کرد این صدا گوشامو کر میکرد و از غصه می کشت😡
@TorkAz
همسرم هرساعت میرفت بالا پیشش
چیزی که خونمو بجوش می اورد 😡 صدای کفشش👠 بود
یعنی 24 ساعته ⌚️ بخاطر همسرم بخودش رسیده 💃و تو خونه راه می ره
دو روز بعد همسرم اومد و گفت میخوام آماده بشی تا بریم بالا به عروس👰 خانم یه سلامی کنی اینم اجباریه
بهترین لباسامو 👗 پوشیدم 🕶 و باهم رفتیم بالا و دم در ایستادیم که کلید رو در بیاره و بذاره تو قفل در 🗝
در همین حین تا شنید کسی در 🚪 رو داره باز میکنه اومد سمت در
منم که صدای کفشش👠 رو. شنیدم داره میاد
تعادلمو از دست دادم و از هوش رفتم
@TorkAz
به هوش نیومدم تا این که دیدم همسرم بهم آب می پاشه 💦 صدام کرد و گفت پاشو ببین👀
وقتی نگاه کردم دیدم گوسفندی که سم هاش تو قوطیه 🛢
گفت این قربونیه سلامتی تو و نی نی 👶👸
فقط اشتباهی که کردی نمیخوام دیگه تکرار بشه
گوسفند بیشعور این همه وقت یه صدا نداد بگه بعععععععع🐏😂😂😂
به ما بپیوندید 😂👇
@TorkAz
@TorkAz
بعد از این که زایمان کردم 40 روز خونه مادرم موندم
روز چهلم همسرم تماس گرفت و گفت میخوام بیام دنبالت برای این که خونه بدون تو هیچ ارزشی نداره
خواستم ناز کنم 4 تا خواهر مجردم هم تشویقم کردن بنابراین گفتم نه نمیام میخوام دو هفته بیشتر بمونم
البته این حرف خواهرام بود منم حرف گوش کن
ناراحت شد و تلاش کرد قانعم کنه ( این جمله رو نمیدونم چیه )
@TorkAz
عصر دوباره زنگ زد و ازم خواست که برگردم خونه اما من بر نظر خودم اصرار کردم
دیگه با من حرف نزد و سراغمو نگرفت تا دو هفته بعد اومد منو از خونه مادرم برد
تو راه بهم گفت : من خواستم بیام ببرمت اما تو لج کردی
منم نتونستم تو خونه تنها بمونم زن دوم گرفتم
و طبقه بالای خونمون جاش دادم
@TorkAz
تلاش کردم باهاش حرف بزنم سرم داد زد :
👊اگر میخوای خونه پدرت بمونی بمون اگرم میخوای با من بیای بیا
مطمئنا انتخاب من این بود که باهاش برم 👫 و قیافه زن دوم رو ببینم و حالشو بگیرم 😈
وقتی وارد خونمون 🏡 شدم از غصه و حرص سوختم چون می شنیدم صدای کفش پاشنه بلندش 👠 رو که مدام تو خونه حرکت می کرد این صدا گوشامو کر میکرد و از غصه می کشت😡
@TorkAz
همسرم هرساعت میرفت بالا پیشش
چیزی که خونمو بجوش می اورد 😡 صدای کفشش👠 بود
یعنی 24 ساعته ⌚️ بخاطر همسرم بخودش رسیده 💃و تو خونه راه می ره
دو روز بعد همسرم اومد و گفت میخوام آماده بشی تا بریم بالا به عروس👰 خانم یه سلامی کنی اینم اجباریه
بهترین لباسامو 👗 پوشیدم 🕶 و باهم رفتیم بالا و دم در ایستادیم که کلید رو در بیاره و بذاره تو قفل در 🗝
در همین حین تا شنید کسی در 🚪 رو داره باز میکنه اومد سمت در
منم که صدای کفشش👠 رو. شنیدم داره میاد
تعادلمو از دست دادم و از هوش رفتم
@TorkAz
به هوش نیومدم تا این که دیدم همسرم بهم آب می پاشه 💦 صدام کرد و گفت پاشو ببین👀
وقتی نگاه کردم دیدم گوسفندی که سم هاش تو قوطیه 🛢
گفت این قربونیه سلامتی تو و نی نی 👶👸
فقط اشتباهی که کردی نمیخوام دیگه تکرار بشه
گوسفند بیشعور این همه وقت یه صدا نداد بگه بعععععععع🐏😂😂😂
به ما بپیوندید 😂👇
@TorkAz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM