یکی از درمانهای #افسردگی :
مخلوط عرق گل گاوزبان، استخدوس، بهارنارنج، بادرنجبویه،
سنبل الطیب و گلاب روزانه یک لیوان.
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
مخلوط عرق گل گاوزبان، استخدوس، بهارنارنج، بادرنجبویه،
سنبل الطیب و گلاب روزانه یک لیوان.
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه مطبوعاتی استاد #حسین_روازاده با اصحاب رسانه
#بخش ۱
پیرامون جنجالهای اخیر وزیربهداشت ۱۰۰۰ میلیاردی
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
#بخش ۱
پیرامون جنجالهای اخیر وزیربهداشت ۱۰۰۰ میلیاردی
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه مطبوعاتی استاد #حسین_روازاده با اصحاب رسانه
#بخش ۲
پیرامون جنجالهای اخیر وزیربهداشت ۱۰۰۰ میلیاردی
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
#بخش ۲
پیرامون جنجالهای اخیر وزیربهداشت ۱۰۰۰ میلیاردی
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان عجیب وزیر بهداشت: واردات گندم خارجی به صرفهتر است!
وزیر #بهداشت از دخالت در امور بازرگانی چه سودی میبرد؟
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
وزیر #بهداشت از دخالت در امور بازرگانی چه سودی میبرد؟
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
معتقدم امروزه بسیاری از رفتارها و نگاههایی که در فضای مجازی در میان ما رواج یافته، ویروسهایی است که اگر خود را در برابر آنها ایمنی نبخشیم، آسیب خواهیم دید.
مطالعه داستانک «ویروس» از کتاب سانتاماریا مجموعه ی چهل داستان کوتاه اثر استاد سید مهدی شجاعی در این زمینه تأملانگیز و جالب توجه است:
«ما نگران فرزندانمان بودیم، از ابتلایشان به بیماری وحشت داشتیم، از حال و روز وخیمشان غصه میخوردیم ولی هرگز قصد کشتنشان را نداشتیم؛ چه کسی میتواند به سوی فرزند خود شلیک کند؟!
از همان ابتدا هیچکس حضور خوکها را در شهر جدی نگرفت ولی ما اعلام خطر کردیم؛ وقتی سر و کله اولین خوک در شهر پیدا شد، عدهای هورا کشیدند، عدهای فقط تعجب کردند و عدهای هم از سر تأسف، سر تکان دادند. اولین خوک ابتدا با ترس و لرز، از میان خیابانها و کوچهها گذشت. به بعضی از خانهها سرک کشید و عدهای از بچهها را دور خود جمع کرد. آنها از اینکه حیوانی را اینقدر در دسترس میدیدند، خوشحال بودند. عدهای از بچهها به خانههایشان گریختند و عدهای دیگر از دور به تماشا ایستادند.من و تنی چند از دوستانم به اتهام شلیک به سوی فرزندانمان دستگیر شدهایم. این واقعیت است ولی همه واقعیت این نیست.
ما اما اعلام خطر کردیم. ما که خوکها را ذاتاً نجس میدانستیم و تبعات مخرب حضورشان را در شهرهای دیگر دیده بودیم، اعلام خطر کردیم ولی صدایمان در میان هیاهوی کسانی که با تمام قوا برای خوکها هورا میکشیدند، گم شد.
با حضور دومین و سومین خوک، حضور خوکها در شهر کاملاً عادی شد. خوکها به زاد و ولد پرداختند و تعدادشان روز به روز افزایش پیدا کرد، آنچنانکه هر کدام منطقهای از شهر را تحت سیطره خود درآوردند و بچههای آن منطقه را به بازی گرفتند.
آنها که از حضور خوکها استقبال میکردند، توجیهشان این بود که بچهها به این وسیله، سرگرم میشوند و بهتر از این است که به کارهای ناشایست بپردازند.
و وقتی ما فریاد زدیم که سرگرمی به چه قیمتی و بدتر از این ممکن است چه بشود؟ پاسخ شنیدیم که مؤانست بچهها با خوکها، آگاهیشان نسبت به جانوران را افزایش میدهد و متهم شدیم که با توسعه علم و معرفت و جانورشناسی مخالفیم.
عدهای میگفتند: این اتفاقی است که در همه شهرهای دیگر هم افتاده و همین نشان میدهد که نباید خیلی احساس نگرانی کرد. خوک اگر بد بود که این همه مورد استقبال مردم شهرهای مختلف قرار نمیگرفت.
ما در مقابل این استدلال سخیف گریه کردیم و در میان گریه پرسیدیم: «شیوع یک آفت چگونه میتواند بر حقانیت آن دلالت کند؟»
و پاسخی نشنیدیم.
عدهای معتقد بودند: خوک اصولاً نجاست ذاتی ندارد و خوکها را اگر خوب بشوییم، کاملاً پاک میشوند! پس جای هیچگونه نگرانی نیست.
و بعد وقتی نجاساتشان، کف همه خیابانها را پر کرد، گفتند: خب، کسی که خوک میخواهد باید عوارض و تبعاتش را هم تحمل کند.
و هر چه فریاد زدیم که ما اصلاً خوک نمیخواستیم، صدایمان به جایی نرسید.
بعد از چند صباح که بچهها کاملاً به خوکها عادت کردند، سر و کله صاحبان خوکها پیدا شد. آنها برای اینکه بچهها بتوانند همچنان با خوکها بازی کنند، مطالبه پول کردند.
پدر و مادرها ابتدا جا خوردند، اما فشار بچهها که به این ماجرا خو کرده بودند و چشم و همچشمی میان آنان، سبب شد که پرداخت هزینه خوکبازی را بپذیرند و افزایش روزبهروز آن را هم بر خود هموار کنند.
بچههایی که وضعیت مالی خوب نداشتند، به هر کاری تن دادند تا بتوانند هزینه خود را تأمین کنند.
ما همچنان فریاد میزدیم و اعتراض میکردیم، اما صدایمان به جایی نمیرسید.
در پی فریادها و اعتراضهای ما، عدهای فقط به این نتیجه رسیدند که بر علیه خوکها بیانیهای صادر کنند و حضور روزافزونشان را محکوم سازند؛ در هیچکدام از بیانیهها، هیچ اشارهای به صاحبان خوکها و اهدافی که از اشاعه خوکبازی دنبال میکردند، نشد.
با سکوت و تسلیم مردم، خوکداران، آرامآرام، جرأت و جسارت بیشتری پیدا کردند و بچهها را به دنبال خوکها به خانههای خود کشاندند.
هنوز چند ماهی از حضور خوکها در شهر نگذشته بود که ویروس خوکی در میان بچههای شهر شایع شد و این همان چیزی بود که ما در شهرهای دیگر دیده بودیم و این همان چیزی بود که ما از آن میترسیدیم و این همان چیزی بود که ما هشدارش را میدادیم.
دخترها به محض ابتلاء به ویروس خوکی، ناگهان لباسهایشان را میکندند و در خیابانهای اصلی شهر و در میان پارکها میدویدند؛ پسرها با ابتلاء به این بیماری، درست مثل خوکها، در خیابانها و در ملأ عام و حتی بر سر چهارراهها بی سر سوزنی شرم و حیا، قضاء حاجت میکردند.
ادامه :
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
مطالعه داستانک «ویروس» از کتاب سانتاماریا مجموعه ی چهل داستان کوتاه اثر استاد سید مهدی شجاعی در این زمینه تأملانگیز و جالب توجه است:
«ما نگران فرزندانمان بودیم، از ابتلایشان به بیماری وحشت داشتیم، از حال و روز وخیمشان غصه میخوردیم ولی هرگز قصد کشتنشان را نداشتیم؛ چه کسی میتواند به سوی فرزند خود شلیک کند؟!
از همان ابتدا هیچکس حضور خوکها را در شهر جدی نگرفت ولی ما اعلام خطر کردیم؛ وقتی سر و کله اولین خوک در شهر پیدا شد، عدهای هورا کشیدند، عدهای فقط تعجب کردند و عدهای هم از سر تأسف، سر تکان دادند. اولین خوک ابتدا با ترس و لرز، از میان خیابانها و کوچهها گذشت. به بعضی از خانهها سرک کشید و عدهای از بچهها را دور خود جمع کرد. آنها از اینکه حیوانی را اینقدر در دسترس میدیدند، خوشحال بودند. عدهای از بچهها به خانههایشان گریختند و عدهای دیگر از دور به تماشا ایستادند.من و تنی چند از دوستانم به اتهام شلیک به سوی فرزندانمان دستگیر شدهایم. این واقعیت است ولی همه واقعیت این نیست.
ما اما اعلام خطر کردیم. ما که خوکها را ذاتاً نجس میدانستیم و تبعات مخرب حضورشان را در شهرهای دیگر دیده بودیم، اعلام خطر کردیم ولی صدایمان در میان هیاهوی کسانی که با تمام قوا برای خوکها هورا میکشیدند، گم شد.
با حضور دومین و سومین خوک، حضور خوکها در شهر کاملاً عادی شد. خوکها به زاد و ولد پرداختند و تعدادشان روز به روز افزایش پیدا کرد، آنچنانکه هر کدام منطقهای از شهر را تحت سیطره خود درآوردند و بچههای آن منطقه را به بازی گرفتند.
آنها که از حضور خوکها استقبال میکردند، توجیهشان این بود که بچهها به این وسیله، سرگرم میشوند و بهتر از این است که به کارهای ناشایست بپردازند.
و وقتی ما فریاد زدیم که سرگرمی به چه قیمتی و بدتر از این ممکن است چه بشود؟ پاسخ شنیدیم که مؤانست بچهها با خوکها، آگاهیشان نسبت به جانوران را افزایش میدهد و متهم شدیم که با توسعه علم و معرفت و جانورشناسی مخالفیم.
عدهای میگفتند: این اتفاقی است که در همه شهرهای دیگر هم افتاده و همین نشان میدهد که نباید خیلی احساس نگرانی کرد. خوک اگر بد بود که این همه مورد استقبال مردم شهرهای مختلف قرار نمیگرفت.
ما در مقابل این استدلال سخیف گریه کردیم و در میان گریه پرسیدیم: «شیوع یک آفت چگونه میتواند بر حقانیت آن دلالت کند؟»
و پاسخی نشنیدیم.
عدهای معتقد بودند: خوک اصولاً نجاست ذاتی ندارد و خوکها را اگر خوب بشوییم، کاملاً پاک میشوند! پس جای هیچگونه نگرانی نیست.
و بعد وقتی نجاساتشان، کف همه خیابانها را پر کرد، گفتند: خب، کسی که خوک میخواهد باید عوارض و تبعاتش را هم تحمل کند.
و هر چه فریاد زدیم که ما اصلاً خوک نمیخواستیم، صدایمان به جایی نرسید.
بعد از چند صباح که بچهها کاملاً به خوکها عادت کردند، سر و کله صاحبان خوکها پیدا شد. آنها برای اینکه بچهها بتوانند همچنان با خوکها بازی کنند، مطالبه پول کردند.
پدر و مادرها ابتدا جا خوردند، اما فشار بچهها که به این ماجرا خو کرده بودند و چشم و همچشمی میان آنان، سبب شد که پرداخت هزینه خوکبازی را بپذیرند و افزایش روزبهروز آن را هم بر خود هموار کنند.
بچههایی که وضعیت مالی خوب نداشتند، به هر کاری تن دادند تا بتوانند هزینه خود را تأمین کنند.
ما همچنان فریاد میزدیم و اعتراض میکردیم، اما صدایمان به جایی نمیرسید.
در پی فریادها و اعتراضهای ما، عدهای فقط به این نتیجه رسیدند که بر علیه خوکها بیانیهای صادر کنند و حضور روزافزونشان را محکوم سازند؛ در هیچکدام از بیانیهها، هیچ اشارهای به صاحبان خوکها و اهدافی که از اشاعه خوکبازی دنبال میکردند، نشد.
با سکوت و تسلیم مردم، خوکداران، آرامآرام، جرأت و جسارت بیشتری پیدا کردند و بچهها را به دنبال خوکها به خانههای خود کشاندند.
هنوز چند ماهی از حضور خوکها در شهر نگذشته بود که ویروس خوکی در میان بچههای شهر شایع شد و این همان چیزی بود که ما در شهرهای دیگر دیده بودیم و این همان چیزی بود که ما از آن میترسیدیم و این همان چیزی بود که ما هشدارش را میدادیم.
دخترها به محض ابتلاء به ویروس خوکی، ناگهان لباسهایشان را میکندند و در خیابانهای اصلی شهر و در میان پارکها میدویدند؛ پسرها با ابتلاء به این بیماری، درست مثل خوکها، در خیابانها و در ملأ عام و حتی بر سر چهارراهها بی سر سوزنی شرم و حیا، قضاء حاجت میکردند.
ادامه :
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
هیچکس برای پیشگیری اقدامی نکرده بود، هیچکس برای درمان هم اقدامی نکرد؛ مردم آنچنان درگیر گذران زندگی و معیشت شده بودند که به هیچ چیز جز تنظیم خرج و دخل فکر نمیکردند؛ ما به خوکداران اعلام جنگ کردیم. ما اگر چه امید به پیروزی نداشتیم، اگر چه میدانستیم که در قدرت و قوا نابرابریم، صرفاً بر اساس انجام وظیفه، اعلان جنگ کردیم و این در حالی بود که همگان با دلایل محکم ما را بر حذر میداشتند:
دشمن از شما بسیار قویتر است.
دشمن از بیرون حمایت میشود.
دشمن ریشهاش را در شهر محکم کرده است.
دشمن فرزندان بسیاری از مقامات شهر را آلوده خود کرده است.
با کدام سلاح؟
شکست قطعی است.
اصلاً برای چه؟ زندگیتان را بکنید.
با شاخ گاو در نیفتید.
این استدلالها نهتنها دست و پایمان را سست نمیکرد که عزم و ارادهمان را قویتر میساخت چرا که همه این استدلالها متکی به داشتن و بیشتر داشتن دنیا بود و ما تکلیفمان را با دنیا روشن کرده بودیم.
در یک صبح سرد زمستانی هر چه سلاح داشتیم، برداشتیم و به مقر خوکداران یورش بردیم؛ با اولین شلیکها از مقر دشمن صدای ناله آشنا شنیدیم. دست از شلیک کشیدیم و نزدیکتر شدیم. صدا از سنگرهای دشمن برمیخاست. گونیهایی که دشمن دور تا دور خود و تا ارتفاع بلند چیده بود، پشت سر آنها سنگر گرفته بود. اشتباه نمیکردیم. صدا، صدای آشنا بود. دشمن دور تا دور خود، سنگری از آدم چیده بود و آن آدمها فرزندان ما بودند.
و ما ماندیم، ماندیم با دشمنی که برای خود از بچههای ما سنگر ساخته بود؛ اگر همچنان شلیک میکردیم، فرزندانمان را کشته بودیم و اگر نمیکردیم باید باز شاهد مرگ تدریجی فرزندانمان میشدیم، بغرنجترین مسأله زندگیمان بود.
اما پیش از آنکه گامی در جهت حل این معمای سترگ برداریم، دستگیر و روانه دادگاه شدیم؛ اکنون ما به جرم شلیک به سوی فرزندانمان محکوم شدهایم؛ این واقعیت است ولی همه واقعیت این نیست ...»
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
دشمن از شما بسیار قویتر است.
دشمن از بیرون حمایت میشود.
دشمن ریشهاش را در شهر محکم کرده است.
دشمن فرزندان بسیاری از مقامات شهر را آلوده خود کرده است.
با کدام سلاح؟
شکست قطعی است.
اصلاً برای چه؟ زندگیتان را بکنید.
با شاخ گاو در نیفتید.
این استدلالها نهتنها دست و پایمان را سست نمیکرد که عزم و ارادهمان را قویتر میساخت چرا که همه این استدلالها متکی به داشتن و بیشتر داشتن دنیا بود و ما تکلیفمان را با دنیا روشن کرده بودیم.
در یک صبح سرد زمستانی هر چه سلاح داشتیم، برداشتیم و به مقر خوکداران یورش بردیم؛ با اولین شلیکها از مقر دشمن صدای ناله آشنا شنیدیم. دست از شلیک کشیدیم و نزدیکتر شدیم. صدا از سنگرهای دشمن برمیخاست. گونیهایی که دشمن دور تا دور خود و تا ارتفاع بلند چیده بود، پشت سر آنها سنگر گرفته بود. اشتباه نمیکردیم. صدا، صدای آشنا بود. دشمن دور تا دور خود، سنگری از آدم چیده بود و آن آدمها فرزندان ما بودند.
و ما ماندیم، ماندیم با دشمنی که برای خود از بچههای ما سنگر ساخته بود؛ اگر همچنان شلیک میکردیم، فرزندانمان را کشته بودیم و اگر نمیکردیم باید باز شاهد مرگ تدریجی فرزندانمان میشدیم، بغرنجترین مسأله زندگیمان بود.
اما پیش از آنکه گامی در جهت حل این معمای سترگ برداریم، دستگیر و روانه دادگاه شدیم؛ اکنون ما به جرم شلیک به سوی فرزندانمان محکوم شدهایم؛ این واقعیت است ولی همه واقعیت این نیست ...»
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
در حالی که رژیم صهیونیستی اجازه کشت حتی یک متر #تراریخته را نمیدهد چرا دولت برای تراریخته کردن ایران اسلامی شتاب گرفته است
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🇩🇪طب اسلامی در آلمان🇩🇪
🌿من به #طب_اسلامی باور دارم و ترجیح میدهم.
🌿از طریق شاگردان استاد #تبریزیان و با داروهای طب اسلامی بهبود پیدا کرده ام.
#قدرت_علوم_اسلامی
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
🌿من به #طب_اسلامی باور دارم و ترجیح میدهم.
🌿از طریق شاگردان استاد #تبریزیان و با داروهای طب اسلامی بهبود پیدا کرده ام.
#قدرت_علوم_اسلامی
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
🔴بعضی افراد میگن من یک نفرو می شناسم که همه چیز می خوره و حتی سیگار می کشه، اما از منم سالتره، و با این تصورات، مقابل سبک زندگی سالم و تغذیه عقلانی موضع می گیرن و میخوان سر خودشون کلاه بذارن!
_آخه بزرگوار، شما نگاه کن به وضع بیمارستان ها و مطب ها و...
آخه چهجوری این همه بیماری ایجاد شد؟ اون هم بیماری های عجیب و غریب...
فقط در سال ۹۳، #چهلهزار دست و پای دیابتی قطع شده!!!
_بعد شما از کجا می دونی اون بزرگوار سالمه؟
انسان از ۲بعد روحانی و جسمانی هست که این دو بر هم اثر میذارن؛ یعنی ناراحتی روح ما بر جسممون اثر منفی میذاره و آنچه مفرح روح هست در جسم هم اثر مثبت میذاره.
و از اون طرف وقتی ما یک غذای نادرست میخوریم (و یا یک غذا رو نادرست می خوریم) در روح و روحیه ما اثر منفی میذاره.
_آخه آدم باید نظر کنه به چیزی که می خوره. هر چیزی که خوردنی نیست.
_البته ما به حدی دقیق و ظریف خلق شدهایم که در بدترین شرایط تا جایی که ممکنه مقاومت می کنیم و بدن به بخش های مهمتر و حیاتی می پردازه و بخش های دیگه مثل پوست تیره و چروکیده میشه. درواقع ما هر اندازه رفتار غلط انجام میدیم، هزینه ها و عوارض بیشتری رو بر روح و جسممون تحمیل میکنیم.
_حالا این همه جوون با استعداد، عمر، هزینه های نجومی و... صرف میشه تا مثلا این بیماری های فاجعه بار رو درمان کنن در حالی که میشه این همه رو در جهت رفع نیازهای اساسی کشور به کار برد، از جمله خودروسازی و...
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
_آخه بزرگوار، شما نگاه کن به وضع بیمارستان ها و مطب ها و...
آخه چهجوری این همه بیماری ایجاد شد؟ اون هم بیماری های عجیب و غریب...
فقط در سال ۹۳، #چهلهزار دست و پای دیابتی قطع شده!!!
_بعد شما از کجا می دونی اون بزرگوار سالمه؟
انسان از ۲بعد روحانی و جسمانی هست که این دو بر هم اثر میذارن؛ یعنی ناراحتی روح ما بر جسممون اثر منفی میذاره و آنچه مفرح روح هست در جسم هم اثر مثبت میذاره.
و از اون طرف وقتی ما یک غذای نادرست میخوریم (و یا یک غذا رو نادرست می خوریم) در روح و روحیه ما اثر منفی میذاره.
_آخه آدم باید نظر کنه به چیزی که می خوره. هر چیزی که خوردنی نیست.
_البته ما به حدی دقیق و ظریف خلق شدهایم که در بدترین شرایط تا جایی که ممکنه مقاومت می کنیم و بدن به بخش های مهمتر و حیاتی می پردازه و بخش های دیگه مثل پوست تیره و چروکیده میشه. درواقع ما هر اندازه رفتار غلط انجام میدیم، هزینه ها و عوارض بیشتری رو بر روح و جسممون تحمیل میکنیم.
_حالا این همه جوون با استعداد، عمر، هزینه های نجومی و... صرف میشه تا مثلا این بیماری های فاجعه بار رو درمان کنن در حالی که میشه این همه رو در جهت رفع نیازهای اساسی کشور به کار برد، از جمله خودروسازی و...
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
Audio
توطئه جدید به نام #غربالگری دوران بارداری
نواهنگی از سخنان حجت الاسلام دکتر مهدی نخاولی استاد حوزه و دانشگاه مشهدمقدس درباره نسل کشی تحت عنوان غربالگری دوران بارداری
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
نواهنگی از سخنان حجت الاسلام دکتر مهدی نخاولی استاد حوزه و دانشگاه مشهدمقدس درباره نسل کشی تحت عنوان غربالگری دوران بارداری
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 بسیار مهم
در غربالگری مادران از ۳۲نفر، ۲۵مادر فرزندشان را سقط نکردند که همگی سالم هستند!
طرح غربالگری ؛ کاهش نامحسوس جمعیت کشور
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی
در غربالگری مادران از ۳۲نفر، ۲۵مادر فرزندشان را سقط نکردند که همگی سالم هستند!
طرح غربالگری ؛ کاهش نامحسوس جمعیت کشور
@Teb_Media 🍎 رسانهطبسنتی