شبنم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، از برادرش و نحوه مواجهه افراد مختلف با این موضوع جانباختن او نوشته است:
«بعد از ناجوانمردانه رفتنت :
_گروهی از افراد جامعه (هموطنان آگاه هرجای دنیا و ایران عزیزمون) تو وحرکتت رو ارزشمند دونستن و نامت نزدشان تا ابد جاودانه شده حتی زمانی که ما نباشیم، نام تو برای کودکان برای ایندگان تکرار میشود از شور اشتیاقت برای زندگی تا به خون غلتیدنت، چون قصههای قهرمانانه سینه به سینه نَقل میشود. این عده از مردم را میبنم، قلبم اندکی آرام و التیام میبابد. نیاز نیست حتما با من سخن بگویند همینکه «محمدرضاها» را درک کنند باارزشه....
_عدهای هم هستند آنچه در درون خود پنهان کردند چون بزدلی، نادانبودن و بیتفاوتی را به تو فرافکنی کرده و رو بما گفتند: اصلا چرا رفته اعتراضات!؟ میخواست نرود! نمک به زخم میپاشند و میروند...، دلم بحال حماقت چنین افرادی میسوزد، بی خرد و کوتهنظر و البته سنگدل چطور جوانک زیبایی ببینی بخاک افتاده و خیلی بیتفاوت بگذری!؟ اینها مثل همان راننده که چنین حرفی زد، مثل همان آدمهایی که تو بیمارستان به من زل زده بودن! با دست تبرکشده به خون تو ضجه زدم. این عده گویی تاتر میبینند، من و موهای ژولیده مانتو پاره پارهام را نگاه میکردند!!!
_گروهی هم هستند که خب نانشان با خون تو گره خورده و میبایست پا بر خونت بگذارند تا نانشان تامین شود (این گروه در داخل شرف خود را فروخته و مزدور شدند، در خارج همانهاییکه دنبال امتیازند!!! ) این افراد تعفن خالص هستند ونمیخواهم حتی بنویسم از آنها!»
shabnam_eskandarii
#قهرمانان_وطن #جاویدنامان #محمدرضا_اسکندری #شهریور_خونین_۱۴۰۱ #پاکدشت #بدنسازی #برادر_جان #بسکتبالیست #همدان #حمید_فولادوند #محسن_پازوکی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بعد از ناجوانمردانه رفتنت :
_گروهی از افراد جامعه (هموطنان آگاه هرجای دنیا و ایران عزیزمون) تو وحرکتت رو ارزشمند دونستن و نامت نزدشان تا ابد جاودانه شده حتی زمانی که ما نباشیم، نام تو برای کودکان برای ایندگان تکرار میشود از شور اشتیاقت برای زندگی تا به خون غلتیدنت، چون قصههای قهرمانانه سینه به سینه نَقل میشود. این عده از مردم را میبنم، قلبم اندکی آرام و التیام میبابد. نیاز نیست حتما با من سخن بگویند همینکه «محمدرضاها» را درک کنند باارزشه....
_عدهای هم هستند آنچه در درون خود پنهان کردند چون بزدلی، نادانبودن و بیتفاوتی را به تو فرافکنی کرده و رو بما گفتند: اصلا چرا رفته اعتراضات!؟ میخواست نرود! نمک به زخم میپاشند و میروند...، دلم بحال حماقت چنین افرادی میسوزد، بی خرد و کوتهنظر و البته سنگدل چطور جوانک زیبایی ببینی بخاک افتاده و خیلی بیتفاوت بگذری!؟ اینها مثل همان راننده که چنین حرفی زد، مثل همان آدمهایی که تو بیمارستان به من زل زده بودن! با دست تبرکشده به خون تو ضجه زدم. این عده گویی تاتر میبینند، من و موهای ژولیده مانتو پاره پارهام را نگاه میکردند!!!
_گروهی هم هستند که خب نانشان با خون تو گره خورده و میبایست پا بر خونت بگذارند تا نانشان تامین شود (این گروه در داخل شرف خود را فروخته و مزدور شدند، در خارج همانهاییکه دنبال امتیازند!!! ) این افراد تعفن خالص هستند ونمیخواهم حتی بنویسم از آنها!»
shabnam_eskandarii
#قهرمانان_وطن #جاویدنامان #محمدرضا_اسکندری #شهریور_خونین_۱۴۰۱ #پاکدشت #بدنسازی #برادر_جان #بسکتبالیست #همدان #حمید_فولادوند #محسن_پازوکی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یاسر الوندیانی، از مصدومان شلیک عامدانه به چشمها، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
«شد ۲سال
۲۹شهریور۴۰۱
۲۹شهریور۴۰۳
دردوزخم های زیادی دیدم بعد اون شب
سربدارشدن زندانی کشته شدن خیلی ازهموطنامون
هنوز صدای تیروبوی اشک آور وصدای اون فریادهاتوگوشمه هرشب بهش فکر میکنم..هنوز صدای ترکیدن چشمم توسرم هست..
اماهیچ چیزی نتونست شورآزادزندگیکردن ومبارزه رودروجودم کمرنگکنه باهمه سختی هایی کهکشیدم
یادنامهمه جاویدناماسبز
سربدارا🕊️🥀💔
لنگلنگان سینه خیز
باشتاب آهسته پیوسته پرشور
خسته ناامید امیدوارتازنده ام هستم برآن عهدکه بستم
بااین زخم بیشترازپیشم
✌️✌️🕊️👁️🫡
سرافرازواستوارباشیدچون دماوند
خاک پای شما سربازکوچکایران(الوند)»
یاسر الوندیانی متولد ۱۳۶۷، هنرمند فعال در زمینه منبت، قلمزنی و گچبری است. او دارای سابقه ورزشی در رشتههای کشتی، سنگنوردی و ووشو و دارای عناوین استانی و کشوری است.
این هموطن ۳۴ ساله، در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ از ناحیه چشم با اصابت سه ساچمه آسیب دید و یکی از چشمانش بیناییاش را به طور کامل از دست داده است.
#شهریور_خونین #یاسر_الوندیانی
#چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«شد ۲سال
۲۹شهریور۴۰۱
۲۹شهریور۴۰۳
دردوزخم های زیادی دیدم بعد اون شب
سربدارشدن زندانی کشته شدن خیلی ازهموطنامون
هنوز صدای تیروبوی اشک آور وصدای اون فریادهاتوگوشمه هرشب بهش فکر میکنم..هنوز صدای ترکیدن چشمم توسرم هست..
اماهیچ چیزی نتونست شورآزادزندگیکردن ومبارزه رودروجودم کمرنگکنه باهمه سختی هایی کهکشیدم
یادنامهمه جاویدناماسبز
سربدارا🕊️🥀💔
لنگلنگان سینه خیز
باشتاب آهسته پیوسته پرشور
خسته ناامید امیدوارتازنده ام هستم برآن عهدکه بستم
بااین زخم بیشترازپیشم
✌️✌️🕊️👁️🫡
سرافرازواستوارباشیدچون دماوند
خاک پای شما سربازکوچکایران(الوند)»
یاسر الوندیانی متولد ۱۳۶۷، هنرمند فعال در زمینه منبت، قلمزنی و گچبری است. او دارای سابقه ورزشی در رشتههای کشتی، سنگنوردی و ووشو و دارای عناوین استانی و کشوری است.
این هموطن ۳۴ ساله، در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ از ناحیه چشم با اصابت سه ساچمه آسیب دید و یکی از چشمانش بیناییاش را به طور کامل از دست داده است.
#شهریور_خونین #یاسر_الوندیانی
#چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام ابوالفضل مهدیپور، روز گذشته این ویدئو را منتشر کرد و نوشت:
«چه غریب است این روزها و غریبانه به پایان #شهریور_خونین_1401 به پاییز می رسیم
امروز آخرین روز و شبی است که با شوق زندگی خواهم کرد ساعت هفت صبح است کم کم بیدار میشوم ابوالفضلم را برای خوردن صبحانه بیدار میکنم و ساعت نه صبح برای او دمپایی نو میخرم میبرم سرکارش که در محل خودمان بود برای بانک قرض الحسنه سنگ کاری میکرد به او نزدیک میشم چقدر از دیدنش سیر نمیشوم مدام مانند عاشقی پنهانی به قدو بالایش نگاه میکنم و ذوق میکنم که دیگر نگرانش نیستم ابوالفضلم مانند خیلی از بچه های ایران از کودکی ونوجوانی کار میکرد وقتی دمپایش رادادم نگاه سرد خجالتی اش گفت مامان همینجا بپوشم گفتم آره چه اشکالی دارد دمپایی کهنه اش را گرفتم خیالم آسوده شد از روی داربست سُر نمیخورد موقع خداحافظی چهل متری آنطرف تر به عقب نگاه کردم دلم همش میخواست ازش عکس و فیلم بگیرم(حساس بود دوست داشت همیشه لوسش کنم اما نه در جمع نتوانستم ترسیدم ناراحت شود) راست میگفت سنگ چرخ سنگین بود زورش نمیرسید اما روزی حلال در آوردن سخت است و ابوالفضل مرد روزهای سخت زندگیش بود
ابوالفضلم زنده بودن را نه زندگی کردن را دوست داشت
ابوالفضلم برای حق انسانی َش به خیابان رفت زنده باد جاوید نام #ابوالفضل_مهدی_پور #جان_پرور_ابوالفضل_مهدی_پور
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#چهارشنبه_های_سیاه_شهریور »
ابوالفضل مهدیپور، جوان ۱۸ ساله کارگری که ۳۰ شهریور در بابل کشته شد، یکی از جانباختههای خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است.
او کارگر کارگاه سنگکاری بود که با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شد.
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«چه غریب است این روزها و غریبانه به پایان #شهریور_خونین_1401 به پاییز می رسیم
امروز آخرین روز و شبی است که با شوق زندگی خواهم کرد ساعت هفت صبح است کم کم بیدار میشوم ابوالفضلم را برای خوردن صبحانه بیدار میکنم و ساعت نه صبح برای او دمپایی نو میخرم میبرم سرکارش که در محل خودمان بود برای بانک قرض الحسنه سنگ کاری میکرد به او نزدیک میشم چقدر از دیدنش سیر نمیشوم مدام مانند عاشقی پنهانی به قدو بالایش نگاه میکنم و ذوق میکنم که دیگر نگرانش نیستم ابوالفضلم مانند خیلی از بچه های ایران از کودکی ونوجوانی کار میکرد وقتی دمپایش رادادم نگاه سرد خجالتی اش گفت مامان همینجا بپوشم گفتم آره چه اشکالی دارد دمپایی کهنه اش را گرفتم خیالم آسوده شد از روی داربست سُر نمیخورد موقع خداحافظی چهل متری آنطرف تر به عقب نگاه کردم دلم همش میخواست ازش عکس و فیلم بگیرم(حساس بود دوست داشت همیشه لوسش کنم اما نه در جمع نتوانستم ترسیدم ناراحت شود) راست میگفت سنگ چرخ سنگین بود زورش نمیرسید اما روزی حلال در آوردن سخت است و ابوالفضل مرد روزهای سخت زندگیش بود
ابوالفضلم زنده بودن را نه زندگی کردن را دوست داشت
ابوالفضلم برای حق انسانی َش به خیابان رفت زنده باد جاوید نام #ابوالفضل_مهدی_پور #جان_پرور_ابوالفضل_مهدی_پور
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#چهارشنبه_های_سیاه_شهریور »
ابوالفضل مهدیپور، جوان ۱۸ ساله کارگری که ۳۰ شهریور در بابل کشته شد، یکی از جانباختههای خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است.
او کارگر کارگاه سنگکاری بود که با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شد.
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech