آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
عزیز قاسم‌زاده، معلم و کنشر مدنی محبوس در زندان لاکان رشت، طی نامه‌ای درباره رفتار غیر قانونی قاضی ناظر جدید زندان لاکان رشت نوشت. متن این نامه به شرح زیر است:


پیرامون قاضی ناظر زندان لاکان رشت

✍🏻عزیز قاسم زاده
بند میثاق زندان لاکان رشت
چهارشنبه ۰۱/ ۰۹ / ۱۴۰۲

کمی بیشتر از دو ماه است که قاضی ناظر زندان لاکان رشت عوض شده و جوانی متولد اواخر دهه هفتاد بر این جایگاه تکیه زده است. تغییر افراد در سطوح مختلف مدیریتی و نهادهای گوناگون،مسلما به همراه خود اندک تغییراتی را در پی دارد اما اگر تغییر افراد به تغییر رویه‌ها و ساختارها در سطح کلان منجر شود، حکایت از ناهمگونی مشخصی دارد که مهم‌ترین آن رویکرد فردی در فرایند تصمیم‌گیری به جای رویکرد قانونی است که دستورالعمل‌های لازم را در حیطه‌های مختلف تصمیم‌گیری‌ها معین کرده است. رویه قاضی جوان نه تنها با رویه دیگر قاضی ناظرهای پیش از خود در همین زندان تفاوت فاحشی دارد، بلکه اساسا با آنچه در وظایف قانونی و حقوقی قاضی ناظر تعریف شده، منافات مسلم و آشکاری دارد. به عنوان نمونه روال مرخصی‌ها به این شکل است که بعد از درخواست زندانی، رییس اندرزگاه، مسوول واحد اصلاح و تربیت و یا مددکار اجتماعی و کارشناس فرهنگی و مسوول واحد قضایی زندان یا مددکار قضایی (دبیر شورا) و مسوول حفاظت و اطلاعات،  مسوول واحد بهداشت و درمان و روانشناس و رییس یا معاون زندان پس از موافقت خود مراتب را طی نامه‌ای در نهایت به قاضی ناظر زندان ارجاع می دهند. در واقع پس از بررسی‌های انجام شده و تایید مراجع تعیین شده فوق، تایید قاضی ناظر به‌ تعبیر فقهی قضیه، علی الاغلب "جنبه امضایی" دارد و نه "تاسیسی" بدین معنی که قاضی ناظر واضع یک قانون تازه برای اراده‌ی معطوف به نادیده انگاشتن تصمیم جمعی بر طبق قوانین و یا دست کم عرفی که در زندان‌های کشور مرسوم است، نمی‌باشد. در حالی که قاضی فعلی با عدم رعایت این اصل، زندانی‌ها را به صف می‌کشد و از آنها می‌خواهد که قرآن بخوانند و هر کس که از پس این کار بر نیاید مرخصی او را لغو می‌کند. پیرامون قرآن این کتاب آسمانی توصیه موکد شده است که بی وضو سراغ آن نرویم. اینکه زندانیان مختلف را با انواع و اقسام جرم‌های عمومی به صف کردن حتی با نیت پاک، نتیجه آن خیر نخواهد بود. قرآن کتابی است آسمانی و شاهدی است قدسی اما این رویه تبدیل این "شاهد قدسی" به "شاهد بازاری" است.

امری که بنا به توصیه همه بزرگان دینی  در حفظ و نگهداری این کتاب آسمانی کوشا باید بود نه اینکه  فقط در ظواهر امر خود را فردی قرآنی نشان دهیم بلکه باید در بواطن امر عامل به قرآن بود  با چنین شیوه‌ای باید گفت:
گر تو قرآن بر این نّمّط خوانی
ببری رونق مسلمانی
از سوی دیگر روال بر ابن است که افراد مراجعه کننده در دفتر قاضی ناظر در سالن انتظار می‌مانند و نامه‌ها و درخواست‌های آنها از طریق کارمندهای آن بخش به دست قاضی ناظر می رسد و او در نهایت تصمیم می‌گیرد و در صورت لزوم شخص خاصی را احضار می‌کند اما قاضی جوان تک تک افراد را صدا می‌زند و اگر فردی روی صندلی‌های تعیین شده بنشیند، خطاب به او می‌گوید: چه کسی به تو اجازه داده که روی صندلی بنشینی؟ و اگر در پاسخ بشنود که این صندلی‌ها را برای نشستن گذاشته‌اند، می‌گوید : تو زندانی هستی تا من اجازه نداده‌ام حق نشستن نداری
لازم است که گماردگان و ناظران بر قاضی ناظر جوان در دستگاه قضایی به ويژه دادگستری استان گیلان آداب و رسوم قضایی را دست کم به صورت شکلی به این جوان که در حال کار‌آموزی است بیاموزند چرا که به قول سعدی :

ضرورت است که افراد را سَری باشد         
وگرنه مُلک نگیرد به هیچ روی نظام
به شرط آنکه بداند سر اکابر قوم                
که بی وجود رعیت سری است بی اندام

امید می‌رود که دست اندرکاران قضایی با تغییر رویه کنونی شرایط زندان را به حالت تعادل برسانند. این شیوه و  منش نه با سازو کارهای حقوقی و قانونی منطبق است و نه با سازوکارهای شرعی و اخلاقی تطابقی دارد و از سوی دیگر اختلال در امور زندان و تصمیم‌گیری‌های زندان در حوزه‌های مختلف را نیز به دنبال دارد. قاضی جوان نیز می‌باید توصیه حافظ شیرازی را به گوش جان بسپارد و زین پس بر این منوال طی طریق نماید:

مکن که کوکبه خسروی شکسته شود
چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند

#عزیز_قاسم_زاده #معلم_زندانی #زندان_لاکان_رشت #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
عبدالرزاق امیری، دبیر ادبیات ناحیه یک شیراز است که به دو سال زندان با پابند محکوم شده است.

او از معلمانی بوده که به دلیل فعالیت صنفی در راستای احقاق حقوق معلمان، به زندان محکوم شد.
در حالی که معلمان سال‌ها ست برای رتبه‌بندی یا حقوق عادلانه خود اعتراض می‌کنند، این معلم باید ماهانه ۶۰۰ هزار تومان برای این پابند بپردازد و ۵ میلیون تومان هم ضمانت نگهداری آن را بپردازد.

یادآور می‌شویم روز ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، هشت معلم در استان فارس از جمله عبدالرزاق امیری، به دلیل فعالیت‌های صنفی، به ۳۴ سال زندان با پابند محکوم شدند.

بر اساس این رای، عبدالرزاق امیری به دو سال زندان با پابند، زهرا اسفندیاری به دو سال زندان با پابند، ایرج رهنما به پنج سال حکم تعزیری، افشین رزمجویی به پنج سال حکم تعزیری، مژگان باقری به پنج سال حکم تعزیری، غلامرضا غلامی به پنج سال حکم تعزیری، محمدعلی زحمتکش به پنج سال حکم تعزیری و اصغر امیرزادگان به پنج سال حکم تعزیری محکوم شدند.

این احکام غیرانسانی برای اعتراض و فعالیت صنفی معلمان خلاف حقوق بشر است. جمهوری اسلامی از تکنولوژی‌ای که در سایر کشورها برای کنترل زندانیان خطرناک استفاده می‌شود برای محکومیت معلمان و فعالان صنفی استفاده می‌کند.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#معلم
@Tavaana_TavaanaTech
با وجود گذشت بیش از چهار ماه از آغاز سال تحصیلی، هنوز کلاس‌های آموزشی در ایران معلم ندارند. موضوعی که مورد اعتراض خانواده‌ها و فعالان فرهنگی قرار گرفته. جمهوری اسلامی اما برای رفع این بحران، آزمون استخدامی برگزار کرد. در این آزمون «سه هزار طلبه» استخدام شدند.

استخدام طلاب در آموزش‌وپرورش به خصوص در سال‌های اخیر مورد اعتراض جامعه قرار گرفته اما با حمایت رهبر جمهوری اسلامی و مراجع تقلید شیعه همچنان ادامه دارد. به طوری که اخیرا آیت‌الله نوری همدانی نسبت به لزوم حضور نیروهای جهادی و طلاب در مدارس در دیدار با وزیر آموزش‌وپرورش تاکید کرده بود.
پس از این دیدار خبر جذب ۳۰۰۰ طلبه به عنوان معلم در مدارس منتشر شد.
مشاور وزیر آموزش‌وپرورش اما در پاسخ به خبرنگاران ادعا کرد:
«بعد از پذیرش در آزمون استخدامی، متوجه شدیم ۳۰۰۰ نفر، طلبه بوده‌اند.»

#معلم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
برای دو تن از اعضای کانون صنفی معلمان نجف‌آباد قرار جلب صادر شد

به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، شعبه دوم دادسرای عمومی شهرستان نجف‌آباد، قرار جلب به دادرسی ایرج توبه ایها (نجف‌آبادی) و حسین اشرفی، دو تن از اعضا را صادر کرده است.

اتهامات آن‌ها «اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «نشر اکاذیب» و «توهین به رهبری» بوده است.
ایرج توبه ایها (نجف‌آبادی)، عضو کانون صنفی معلمان نجف‌آباد پیش از این هم سابقه بازداشت داشته است.

داشتن تشکل مستقل، از حق و حقوق صنفی کارگران معلمان و اقشار جامعه است. این حق در کشورهای آزاد به رسمیت شناخته شده است. ولی جمهوری اسلامی از این‌گونه تشکل‌ها هراس دارد.

#معلم
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایرج رهنما، یکی از معلمان زندانی در استان فارس است. او و غلامرضا غلامی کندازی (دیگر معلم زندانی) نه روز است که در اعتصاب غذا هستند.
طبق اخبار دریافتی حکم زندان این همکاران در دیوان عالی کشور نقض شده و نامه آن نیز مدتی است به دادگستری شیراز ابلاغ شده اما بنا به خواست ضابطان اعلام و اجرا نشده؛ که اجرای آن به معنای آزادی این معلمان تا تعیین تکلیف در شعبه هم‌عرض است.
این دو معلم به خاطر حقوق ابتدایی و نقض شده‌شان مجبور به اعتصاب غذا شده‌اند که با توجه به سن آن‌ها و فشارخون بالای آقای رهنما حتی قبل از اعتصاب، خطرات زیادی سلامتی آنان را تهدید می‌کند.

یادآور می‌شویم روز ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، هشت معلم در استان فارس، به دلیل فعالیت‌های صنفی، به ۳۴ سال زندان محکوم شدند.

بر اساس این رای، عبدالرزاق امیری به دو سال زندان با پابند، زهرا اسفندیاری به دو سال زندان با پابند، ایرج رهنما به پنج سال حکم تعزیری، افشین رزمجویی به پنج سال حکم تعزیری، مژگان باقری به پنج سال حکم تعزیری، غلامرضا غلامی به پنج سال حکم تعزیری، محمدعلی زحمتکش به پنج سال حکم تعزیری و اصغر امیرزادگان به پنج سال حکم تعزیری محکوم شدند.

آقای ایرج رهنما در یک فایل صوتی که پیش از شروع اعتصاب غذا از ایشان منتشر شده بود، می‌گوید:
«توصیه من به حکومت این است که خشونت پرهیز باشد زیرا خشم نتیجه‌اش هرج و مرج و درگیری است.
معلم رسالتش مهربانی ست پس جایش زندان نیست، ما به شما خشونت را آموزش ندادیم که با ما این چنین رفتار می‌کنید.»

#ایرج_رهنما #غلامرضا_غلامی #معلم_زندانی #اعتصاب_غذا #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

۴ ماه حبس تعزیری برای طاهر اصغرپور معلم و مترجم

طاهر اصغرپور از معلمان استان البرز با حکم تجدید نظر استان البرز به چهار ماه حبس قطعی محکوم شد.
این معلم مترجم آثاری چون جامعه و گفتمان و حکومت و اعتماد عمومی را ترجمه کرده‌است.

آقای اصغرپور ۴۹ ساله و پدر یک فرزند است. ایشان هشتم مهر ماه ۱۴۰۲ در پی احضار به دادسرا بازداشت و پس از یک روز با قرار وثیقه آزاد شدند.

این فعال فرهنگی، که ۲۹ سال سابقه کار دارد، به خاطر چند استوری در صفحه اینستاگرامش متهم به «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و در دادگاه بدوی به شش ماه حبس و دو سال منع فعالیت در فضای مجازی و احزاب سیاسی شد که حکم ایشان در دادگاه تجدیدنظر به ۴ ماه حبس کاهش پیدا کرد.

معنی آزادی بیان در جمهوری اسلامی این است، شما آزادید که با حکومت موافقت کنید و از «دستاوردهایش» تجلیل کنید!

#طاهر_اصغرپور #معلم #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«سلام توانای گرامی و عزیز.
سال نوی شما فرخنده باد.
بزرگوار من آموزگار هستم و میخوام ادای دینی کردم باشم به اين ۱۲ تن همکاری که برای حمایت از اعتراضات مردمی، برای محکوم‌کردن حملات شیمیایی به مدارس، برای حضور در تحصن فرهنگیان و... از کارشون اخراج شدند و زیر بدترین فشارهای نهادهای امنیتی هستند و هم اکنون هم زیر بار فشار اقتصادی آسیب‌ دیدند.
می‌خواستم این ویدئو رو با یک کپشن زیبا تو شبکه‌های اجتماعی‌تون منتشر کنید.

اسامی این معلمان به شرح زیر است:
رسول بداقی، عاتکه رجبی، محمود ملاکی، شیوا عاملی‌راد، سارا سیاهپور، جعفر ابراهیمی، حسن نظریان، محمدحبیبی، فریبا آنامی، محمد دارکش، عزیز قاسم‌زاده و محمد سعیدی ابواسحاقی»

- معلمانی که گرچه احضار، بازداشت و محروم از تدریس شده‌اند، ولی کلاس درسشان همچنان ادامه دارد. آن‌ها در حال تدریس ایستادگی، خلوص و مقاومت هستند.
اعضای کانون صنفی معلمان و شورای تشکل‌های صنفی فرهنگیان طی سال‌های گذشته تلاش کردند نقش مؤثری در «مطالبه‌گری» و «حق‌طلبی» ایفا کنند و هزینه‌اش را هم داده‌اند.

این ویدیو را یکی از مخاطبان فرستاد و غیر از این ۱۲ نفر معلمان بسیار زیادی هستند که طی سال‌های گذشته بازداشت شدند و هنوز هم در زندان هستند. مثل محمدحسین سپهری، مثل جواد لعل‌محمدی، مثل هاشم خواستار، مثل مهدی فتحی و ...
معلمان دیگری هم که آزاد شدند مثل محمود صدیقی‌پور، انوش عادلی ، اسماعیل عبدی و .... که همچنان تحت فشار هستند.


#جای_معلم_زندان_نیست #معلم_زندانی #معلمان_ایران #نوروز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بنا بر اعلام شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان، سکینه ملکی، معلم و فعال صنفی معلمان استان گیلان، توسط هیئت تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان استان، اخراج شده است.

ایشان به دلایلی همچون شرکت در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و پیوستن به تحصن معلمان، توسط شعبه یکم هیئت تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان این استان به اخراج از وزارت آموزش و پرورش محکوم شده است.

متن بیانیه منتشرشده در شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان:

«ماشین سرکوب نیروهای امنیتی سر بازایستادن ندارد

در ادامه فشار و سرکوب معلمان، خانم سکینه ملکی از فعالان صنفی معلمان استان گیلان شهرستان (بندرانزلی) که پیشتر با رای هیئت رسیدگی به تخلفات اداری به بازنشستگی پیش از موعد و دو گروه تقلیل محکوم شده بود، در یک حرکت غیرمنتظره امروز پس از ۲۸ سال خدمت برای آموزش و پرورش با رای تجدیدنظر هیئت تخلفات با حکم اخراج مواجه شد.

لازم به ذکر است پیش‌تر خانم سکینه ملکی در آبان ماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم‌کردن روند حاکمیت در برخورد با فعالان صنفی و اعلام حمایت از خانم سکینه ملکی و دیگر فعالان صنفی، به آمرین و عاملین چنین هشدار می‌دهد که اخراج، زندان، احضار و صدور احکام ناعادلانه نه‌تنها مانع مطالبه‌گری معلمان نخواهد شد، بلکه این سرکوب‌ها خشم نهفته معلمان را شعله‌ورتر از هر زمانی خواهد کرد.»
از یاد نبریم معلمان آزادی‌خواه را
رسول بداقی، عاتکه رجبی، محمود ملاکی، شیوا عاملی‌راد، سارا سیاهپور، جعفر ابراهیمی، حسن نظریان، محمدحبیبی، فریبا آنامی، محمد دارکش، عزیز قاسم‌زاده و محمد سعیدی ابواسحاقی

- معلمانی که گرچه احضار، بازداشت و محروم از تدریس شده‌اند، ولی کلاس درسشان همچنان ادامه دارد. آن‌ها در حال تدریس ایستادگی، خلوص و مقاومت هستند.
اعضای کانون صنفی معلمان و شورای تشکل‌های صنفی فرهنگیان طی سال‌های گذشته تلاش کردند نقش مؤثری در «مطالبه‌گری» و «حق‌طلبی» ایفا کنند و هزینه‌اش را هم داده‌اند.


#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#یاری_مدنی_توانا
#معلم
#اخراج
#سکینه_ملکی
@Tavaana_TavaanaTech
یک معلم دیگر به انفصال از خدمت محکوم شد

سلمان موسوی، دبیر آموزش و پرورش، نویسنده و فعال صنفی‌سیاسی، از سوی وزارت آموزش و پرورش به انفصال از خدمت محکوم شد.
این معلم و فعال صنفی به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «تشویش اذهان عمومی»، «توهین به رهبری» و «شایعه‌پراکنی علیه نظام»، به انفصال از خدمت و قطع حقوق و مزایای شغلی محکوم شده است.
امروز ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ با ابلاغ اداره کارگزینی آموزش و پرورش از ورود او به کلاس درس ممانعت به‌عمل آمد.
روز گذشته هم خبر اخراج خانم سکینه ملکی به دلیل فعالیت صنفی و شرکت در اعتراضات منتشر شد.

- معلمانی که گرچه احضار، بازداشت و محروم از تدریس شده‌اند، ولی کلاس درسشان همچنان ادامه دارد. آن‌ها در حال تدریس ایستادگی، خلوص و مقاومت هستند.


#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#یاری_مدنی_توانا
#معلم
#اخراج
@Tavaana_TavaanaTech
امروز، دوشنبه دهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳، خالد احمدی، فعال صنفی معلمان استان کردستان، توسط نیروهای امنیتی در شهر سنندج بازداشت شد.

تاکنون از دلایل بازداشت و محل نگهداری این معلم بازنشسته اطلاعی حاصل نشده است.
او که مدیر برگزاری انتخابات هیئت‌مدیره انجمن صنفی معلمان کردستان بوده، ساعاتی قبل از برگزاری انتخابات اعضای هیئت‌مدیره در منزل خود بازداشت شد.
در آستانه روز معلم در ایران، ماشین سرکوب جمهوری اسلامی بار دیگر به کار افتاده.
پیامی به مخاطبان
اگر می‌خواهید صدای زندانیان باشید در دوره «داستان‌گویی و روایت‌گری برای حمایت از دیگری» شرکت کنید.

اگر شما می‌خواهید صدای زندانیان سیاسی و عقیدتی را به طور موثری بازتاب دهید و گوشه‌هایی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را به تصویر بکشید؛ چه برای مخاطبان داخلی و چه برای مخاطبان خارجی و جامعه جهانی، این دوره مختص شما است.

مدرسین این دوره فرید حائری‌نژاد، مستندساز و نوید خزانه‌ای وکیل و مشاور حقوقی هستند.

فرم ثبت نام:
https://docs.google.com/forms/d/1aAsiWt_C9XLUMSR2a5ZpOu8FDcIvMhIosU_NOJHtMb8/edit

کانال تلگرام دوره:
https://t.me/advocatingforothers

- برای آشنایی با جلسات این دوره نیز می‌توانید به وبسایت سر بزنید:
https://tavaana.org/advocating-for-others/



#کنشگری #دوره_آموزشی #مبارزه_مدنی #مقاومت_مدنی
#معلم
#خالد_احمدی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هم‌زمان با فراخوان تجمع سراسری روز معلم، بسیاری از فرهنگیان در شهرهای کوچک و بزرگ ایران دست به تجمع اعتراضی زدند.
در تهران و برخی شهرها نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی مانع برگزاری تجمع اعتراضی شدندو حتی از روز گذشته فعالان صنفی معلمان را احضار و تهدید کردند.
امروز، پنج‌شنبه ۱۳ اردی‌بهشت، به‌خصوص در تهران، سرکوبگران جمهوری اسلامی جو امنیتی شدیدی به وجود آوردند. نیروهای ضدشورش و لباس‌شخصی با خشونت و ضرب‌وشتم شرکت‌کنندگان در تجمع معلمان کردند و از شکل‌گیری تجمع ممانعت کردند.
به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، تا کنون دست‌کم سه تن از فعالان صنفی و معلمان مهدی فراحی‌شاندیز و وحید موسی‌دهسری و داوود بایسته بازداشت شده‌اند.


#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#معلم
#تهران
@Tavaana_TavaanaTech
«"نوری بر تاریکی"
در خبرها آمده به درخواست غلامعباس ترکی معاون دادستان کل کشور، پرونده‌ای قضایی به اتهام «توهین به جایگاه معلم» برای عوامل سریال «افعی تهران» تشکیل شده است.
به اسامی که در ادامه می‌آید دقت کنید
هاشم خواستار، جواد لعل‌محمدی، محمدحسین سپهری، رسول بداقی، عزیز قاسم‌زاده، اصغر امیرزادگان، طاهر اصغرپور، ناهید شیرپیشه، محمد صادقی، حجت‌الله رافعی، امان جلالی‌نژاد...
افراد نام برده تنها بخش کوچکی از معلمین زندانی محبوس در زندان‌های جمهوری اسلامی هستند.
جمهوری اسلامی، تصمیمات و اقدامات مسئولان و دستاندرکارانش، جمع اضداد است. در کشوری که معلمان تنها به جرم حق و آزادی‌خواهی بازداشت، شکنجه و محبوس می‌شوند، معاون دادستان سکانسی از یک سریال که در آن به معضل تنبیه بدنی دانش آموزان، که مختص به گذشته نیست، و متاسفانه هر از چند گاهی به تیتر خبری بدل می‌گردد، پرداخته شده، مصداق توهین به شأن معلم می‌نامد!
شأن معلم چیست و چه کسی آن را تعیین می‌کند؟ ثبت شکایت از عوامل سریال «افعی تهران» بیانگر این نکته است که این عبارت تهی از بار معنایی است و بسته به شرایط و به دلخواه متغیر است.
شأن معلم چگونه مخدوش می‌شود با حضور به عنوان کاراکتر منفی در یک قصه یا پشت میله‌های زندان با حکمی که مهر اخراج خورده؟
این اتفاق ماکت کوچکی از ناکارآمدی حکومت جمهوری اسلامی و مسئولان آن است، همیشه اشتباه و خلاف موج و خواست جامعه.
در حالی که ایرانیان در فضای مجازی از خاطرات تلخ خود درباره تنبیه بدنی و اثرات مخرب این خاطرات بر روح و روان‌شان می‌گویند، مسئولان به روال معمول، به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک می‌کنند...
پیشتر هم شاهد همچنین تصمیماتی بوده‌ایم. پس از شلیک به پرواز ۷۵۲، تصویربرداری که لحظه سقوط را در آسمان ثبت کرده بود بازداشت شد، نه فرد شلیک کننده به هواپیما! فردی که دعوای مادر قمی با آخوند هرزه‌چشم را منتشر کرد، مورد پیگرد قانونی قرار گرفت... از این دست نمونه‌ها بسیار است.
و حال بی‌توجه به آمار معلمان زندانی و روایات متعدد تنبیه بدنی دانش‌آموزان، علیه یک گروه فیلم‌سازی بابت افکندن نور بر ور تاریک آموزش و پرورش و یک معضل اجتماعی مهم، اعلام جرم شده است!»

✍️سپیده حجامی 

#افعی_تهران #معلم #رسول_بداقی #اسماعیل_عبدی #هاشم_خواستار #محمدحسین_سپهری #ناهید_شیرپیشه #طاهر_اصغرپور #عزیز_قاسم_زاده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حمید جعفری‌نصرآبادی، معلم، مترجم و نویسنده ساکن کاشان، توسط شعبه ۲۷ دادگاه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری به خرید خدمت محکوم شد.

این معلم و نویسنده به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به بازخرید خدمت محکوم شد.

حمید جعفری‌نصرآبادی، در تاریخ ۲۷ مهرماه ۱۴۰۱ در کاشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از مدتی از زندان یزدل کاشان آزاد شد.

وی نهایتا در بخشی از پرونده‌اش، توسط دادگاه انقلاب کاشان به ۲۲ ماه حبس و محرومیت‌های اجتماعی محکوم شد هرچند حکم صادره به دنبال صدور بخشنامه «عفو»، لغو شد.

این شهروند در بخش دیگر پرونده اش، توسط دادگاه کیفری کاشان از بابت اتهام «نشر اکاذیب» به دو سال حبس و به اتهام «تمرد از دستور ماموران» به یک سال حبس محکوم شد. حکم صادره عینا در دادگاه تجدیدنظر تایید و به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمده است.

جمهوری اسلامی یک معلم یک نویسنده را به جرم! توهین به رهبری به زندان و خرید خدمت محکوم کرده است. در این وانفسای اقتصادی چنین اقدامات ضدانسانی علیه هم‌وطنان‌مان انجام می‌گیرد.
صدای ایران باشیم

#حمید_جعفری_نصرآبادی
#معلم
#نه_به_جمهوری‌_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۷ هزار معلم و فعال صنفی فرهنگیان و کارگران، طی نامه‌ای سرگشاده خواهان آزادی رسول بداقی، معلم زندانی، شدند.


رسول بداقی، معلم، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد و از آن زمان تا امروز، در بازداشت به سر می‌برد. از حدود یک هفته پیش، کمپینی برای آزادی این فعال صنفی فرهنگیان تشکیل شده است. در بخشی از این کمپین که از سوی ۷ هزار معلم و فعال صنفی و کارگر امضا شده، آمده است:
«رسول بداقی، دهم اردیبهشت ۱۴۰۱ دستگیر و زندانی شد. بعد از این ­تاریخ، تنها ۴ روز برای مراسم خواستگاری دخترش، به­ مرخصی آمد و بلافاصله به­ زندان بازگردانده شد. اکنون بیش از ۲ سال از حبس او می‌­گذرد و از مرخصی محروم است. تلاش وکلای او برای آزادی‌اش با رد اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور هم بی‌نتیجه مانده است. اخیرا نیز تماس‌­های تلفنی او محدود شده است …. ما جمعی از معلمان، کارگران، فعالان صنفی و‌ مدنی ایران و امضاکنندگان این متن، خواستار آزادی رسول معلمان ایران هستیم.»

رسول بداقی یک معلم شجاع و فعال صنفی برجسته‌ای است که طی سالیان اخیر بارها و بارها مورد بازداشت قرار گرفته است و زندانی شده است.


بداقی هفت سال زندان کشیده است. حمایت از رسول بداقی و دیگر معلمان معترض، وظیفه همه کنشگرانی است که به ایرانی آباد و آزاد می‌اندیشند.

#رسول_بداقی #اعتراضات_سراسری_مغلمان #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه
#معلم
@Tavaana_TavaanaTech
خبرگزاری «فراز» در گزارشی اختصاصی از ماجرای عجیبی پرده بر می‌بردارد؛ کد ۱۹؛ اسم رمز ردشدگان گزینش!

کمبود ۱۷۶ هزار معلم یکی از مسائل سیستم آموزش و پرورش است که طرح‌های مختلف هنوز نتوانسته است این بحران را حل کند.
استفاده از آزمون‌های استخدامی برای جبران کمبود معلم یکی از راه‌حل‌هایی بود که پیش‌بینی شد، اما «کد ۱۹» سد جدیدی است که بر سر راه جذب معلمان قرار گرفته است.

کد ۱۹ بدان معنااست که فرد از نظر علمی صلاحیت لازمه را برای استخدام در آموزش و پرورش دارد، اما در فرآیند گزینش نمره قبولی را به او نداده‌اند. بر اساس شنیده‌ها امسال نیز کد ۱۹ ورود پنج هزار نفر به آموزش و پرورش را ناممکن ساخته‌است. این افراد با راه انداختن کارزار‌ها و گروه‌های مجازی تلاش دارند صدای خود را به گوش مسئولان مربوطه برسانند.

یکی از افرادی که در کارنامه خود با کد ۱۹ رو به رو شده‌است، می‌گوید:

«موشکافی دقیق همه‌ کامنت‌ها، پست‌ها و استوری افراد در فضای مجازی، پرس‌وجو از همسایه‌ها، استعلام از قوه قضائیه، استعلام از نیروی انتظامی، ضعف احکام در هنگام گزینش، پوشش نامناسب، طرزبیان نامناسب در مصاحبه، عدم صداقت، عدم شرکت در انتخابات و راهپیمایی‌ها و اعیاد و مناسبت‌های ملی و مذهبی می‌تونه فرد را کد نوزدهی کنه!»

دیگری می‌گوید:
«گفتند چون آستین کوتاه می‌پوشی نمی‌توانی معلم شوی!»

بی‌عدالتی در تاروپود نظام جمهوری اسلامی تنیده شده است. طرح استخدام طلبه‌ها به جای معلم متخصص، که البته طرحی محکوم به شکست است، بازنشستگی اجباری اخراج زندان و هزاران مشکل دیگری که برای معلمان ایجاد کرده‌اند، مشکلاتی بوده که به‌خصوص طی سال‌های اخیر مورد اعتراض شدید جامعه فرهنگیان قرار گرفته است.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#معلم
#اعتراضات_سراسری
@Tavaana_TavaanaTech
تشکیل دوباره پرونده علیه اسماعیل عبدی، فعال صنفی معلمان، توسط هیئت اداری تخلفات آموزش و پرورش

کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران گزارش داده، هیئت اداری تخلفات آموزش و پرورش استان تهران، مجددا با تشکیل یک پرونده، اتهاماتی را که اسماعیل عبدی، فعال صنفی معلمان، پیشتر برای آنها مجازات شده، به او منتسب کرده است.

به گزارش این کانال، هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش شهرستان‌های استان تهران با ارسال یک ابلاغیه‌، اسماعیل عبدی را به «شرکت در تحصن، اعتصاب و تظاهرات غیر قانونی، اعمال فشارهای گروهی برای تحصیل به مقاصد غیر قانونی از طریق عضویت در کانون صنفی معلمان، سرپرستی اعتراضات کشوری معلمان و حضور در تحصن و تجمع منجر به بازداشت و محکومیت» متهم کرده است.

آنطور که این رسانه حوزه صنفی معلمان نوشته، انتساب مجدد این اتهامات به اسماعیل عبدی در حالی است که او پیشتر در فاصله سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۴ به دلیل این اتهامات در زندان بوده است.

انتساب مجدد این اتهامات علیه اسماعیل عبدی در حالی است که قانونا نمی‌توان فردی را به دلیل یک اتهام چندین بار محاکمه و مجازات کرد. از سوی دیگر بنا بر قوانین موضوعه داخلی، عضویت در کانون صنفی معلمان و فعالیت صنفی جرم نیست و قانونا نمی‌توان فردی را به دلیل فعالیت صنفی مجازات کرد.

#یاری_مدنی_توانا
#معلم
#اسماعیل_عبدی
#حقوق_صنفی_معلمان
#فعالان_صنفی_معلمان
@Tavaana_TavaanaTech
حلقه‌ی بیمارها

✍️ رسول بداقی

رسول بداقی، معلم زندانی و کنش‌گر صنفی فرهنگیان این شعر را در زندان اوین سروده است.

گریه می‌خواهد دلم بسیارها
بهر این اندیشه‌ها بردارها

جای هر اندیشه‌ای جادو نشست
خون چکید از گونه‌ها، خروارها

بی‌گناهی، نیست در آیین ما
پنجه در سر پنجه‌ی خونخوارها

لاف قدرت می‌زند بیچاره چون
کرکسی در مجلس مُردارها

با چنان هیبت ز شیران وطن
خنده دارد، زوزه‌ی کفتارها

تاس رِندان می‌نشیند جفت، جفت
آفرین بر حلقه‌ی بیمارها

بی هنر تا دست بر شمشیر یافت
خامُشی، شده بهره‌ی هشیار ها

در قفس هرگز نمی‌ماند یلی
گو بداند، اسوه‌ی کفتارها

گر خرد، همبستگی آرد به بار
با نسیمی بشکند دیوارها

- منبع کانال تلگرام شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان

- رسول بداقی، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد. بعد از این ­تاریخ، تنها ۴ روز برای مراسم خواستگاری دخترش، به­ مرخصی آمد و بلافاصله به­ زندان بازگردانده شد. اکنون بیش از ۲ سال از حبس او می‌­گذرد و از مرخصی محروم است. تلاش وکلای او برای آزادی‌اش با رد اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور هم بی‌نتیجه مانده است.

رسول بداقی یک معلم شجاع و فعال صنفی برجسته‌ای است که طی سالیان اخیر بارها و بارها مورد بازداشت و ضرب و شتم قرار گرفته است.
آقای بداقی پیش‌تر هفت سال حبس بدون مرخصی را گذرانده‌بود، دو دختر دو قلویش حالا دیگر بزرگ شده است و در مجموع بیش از ۹ سال از زندگی‌شان پدرشان در حبس بود.
حقوق این معلم و فعال صنفی قطع شده است و انواع و اقسام فشارها علیه او اعمال شده ولی همه اینها نتوانسته روحیه و منش آزادی‌خواهی او را بگیرد و صدایش را خاموش کند.

#رسول_بداقی #معلم_زندانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
محسن عمرانی، عضو هیئت‌مدیره‌ کانون صنفی معلمان بوشهر، به ۶ ماه حبس محکوم شد.
شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان بوشهر، حکم یک سال حبس این فعال صنفی را به شش ماه حبس کاهش داد.
محسن عمرانی به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به تحمل یک سال حبس محکوم شده بود. انتشار مطالبی در فضای مجازی از مصادیق اتهام مطروحه علیه این شهروند بوده است.
محسن عمرانی پیشتر هم به دلیل فعالیت‌های صنفی به حبس تعزیری، مصادره اموال و ممنوعیت فعالیت آموزشی در محیط‌های علمی محکوم شده بود.

جمهوری اسلامی با هر گونه فعالیت صنفی مستقل در کشور مخالف است و بارها فعالان صنفی کارگری و معلمی و ... را زندانی کرده است. دیکتاتور خواهان تکه‌تکه کردن جامعه ایران است تا راحت‌تر بتواند بر آن‌ها حکومت کند.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#محسن_عمرانی
#معلم
@Tavaana_TavaanaTech
#یاداشت
🔴 دیوارها بی‌گناهند

✍️ #رسول_بداقی

یادداشت زیر را رسول بداقی #معلم_زندانی برای مراسم ازدواج دخترش نوشته است.
و کانال تلگرام شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان منتشر کرده است.

رسول بداقی در بیش از دو سال گذشته به جز یک بار به مدت ۴ روز، همچنان از حق مرخصی محروم مانده و «تلاش وکلای او برای آزادی‌اش با رد اعاده دادرسی در دیوان عالی بی نتیجه مانده است».

او پیش از این یک دوره هفت ساله زندان بدون مرخصی را گذرانده است.

او که حتی برای مراسم ازدواج دخترش نیز اجازه نیافت از حق مرخصی قانونی خود استفاده کند، این یادداشت را در همین رابطه برای دخترش نوشته است.


«دخترم شبنم، از پشت دیوارها و قفل‌های زندان، جشن عروسی‌ات را شادباش می‌گویم؛ می‌دانم دیوارها و قفل‌ها بی گناهند، آنان که در بیدادگاه خودکامگان گناهکارند، آزادگانند.

دخترم، می‌دانم که ده سال زاد روزت را بدون پدر جشن گرفتنید، ده عید تنها بر سفره‌ی هفت‌سین نشستید؛ ده چهارشنبه‌سوری و سیزده‌به‌در چشمتان به در بود. اما من نه فقط ده عید که روزی ده بار در اندوه دوری شما اشک‌هایم را پنهان کردم. ده سال، هر آن دلم زیر باران و سوز سرمای اندوه به خود لرزید. خود می‌دانی که مرگ مادر را هم در تنهایی سلول زندان با خود به سوگ نشستم و دیدم که دیوار زندان هم به حالم گریست.

دلبندم، اندوه نبودنم در کنار سفره‌ی عقد تو، همچون نبودنم هنگام جان‌کندن مادر، سنگین و دلخراش بود؛ گرچه آن‌روزها خواب دیدم که مادر سر بر زانوی من جان می‌سپرد، اما این خواب زخمی‌ست که نمکش سکوت و نگاه‌های رمزآلود و گله‌مند شماست.

فرزندم، واپسین نگاه و خاطره‌ام از مادر، تنها سنگ قبری‌ست، سرد و بی‌جان که هرگز باورش نکردم. نمی‌دانم آیا مادرم با آن اراده‌ی استوار زیر آن سنگ بود یا اطرافیانم فریبم دادند! هرگز باورم نشد که مادری دلیر و با احساس چگونه می‌تواند زیر سنگی سرد پنهان شود؟!

گمان می‌کردم اگر مادرم زیر آن سنگ بود، برای نوشیدن چای صدایم می‌کرد. در آن گورستان در میان زمزمه‌های نامفهوم اطرافیان دلم من همچون همیشه گوشش به صدای پر مهر مادر بود، اما نه...! من فقط خیال می‌کردم و امیدوارنه دلم مرا به‌سوی خانه‌ای پر از خاطره‌های مادر می‌کشاند؛ خانه‌ای که دلم را چون بچه آهویی در آن جا گذاشته بودم.

از گورستان که به خانه آمدم، چشمانم به در بود، شاید مادرم همچون همیشه به رویم آغوش بگشاید؛ اما نه مادر و نه هیچ‌کس دیگر در خانه نبود. تا سر بر ستون شانه‌هایش غبار از دل بزدایم و رنج هفت سال زندان را با او قسمت کنم. من ماندم و خاطراتی تلخ‌تر و اشک‌هایی که هنوز پشت پلک‌هایم پنهان شده است.
این بار جشن عروسی تو نیز برفی دیگر بر زمستان دلم نشاند، این سرنوشت، مرده ریگ نیاکان است که باید ما دگرگونش کنیم. برف روی برف. زمستان پشت زمستان! اما برآنم که اندوهم را روزی، با خاک گور قسمت کنم که رازدار است و پربار و بی‌سرزنش.

از مادرم آموختم که: «درد دل سی زیر گل» آموختم که پنهان و بی‌صدا گریه کنم، آموختم که محبت به گدایی ندهند، محبت خریدنی نیست. همچون دستان بخشنده‌ی طبیعت، رایگان و خودروست.

دخترم، سوگند به اشک‌های آزادگان؛ سوگند به خون گرم شهیدان راه آزادی و انسانیت، جز برای رهایی انسان از بند خودکامگان آرمانی ندارم، و هیچ چیز به‌جز لذت آزادگی در کام من شیرین نیست. مال و شهرت و مقام جز خس و خاشاکی، بر روی دریای آرزوهایم نیست؛ که من بر کشتی اراده، اندیشه و تجربه‌ی خویش، توانا و شاداب ایستاده‌ام؛ از تلخی روزهای پیش‌رو مرا باک نیست. زیرا هیچ چیز برای من تلخ‌تر از بندگی و شکم‌بارگی نیست. والاترین شکوه برای من شادی و رفاه و آرامش و آزادمنشی ایرانیان است و در این راه یک دم درنگ نخواهم کرد.

فرزندانم مرا ببخشید، چون همه‌ی آزادی و همه‌ی مسئولیت من با خودم است و شما نیز آزاد و مسئول رفتار و گفتار و کردار خویشید.

من و شما همانا آفریده‌ی اندیشه و رفتار خویشیم. در آرزوی خوشبختی شما

رسول - شهریور ۱۴۰۳»

#رسول_بداقی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech