This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سه شنبه ۸ خرداد ماموران حکومتی مزارع برنج متعلق به بهائیان را در احمدآباد مازندران با بولدوزر تخریب کردند و در این حمله محصولات کشاورزی را از بین بردند. ماموران به طور غیرقانونی زمینها را چند ماه پیش حصارکشی کرده بودند.
جمهوری اسلامی نمونهای از حکومت آپارتابد است، آپارتابد مذهبی، آپارتاید جنسیتی، ... حکومتی سرکوبگر که از شهروندان غیرباورمند به آیین و ایدئولوژی و سیاست خود، دیگریسازی و حتی انسانیتزدایی میکند.
آنها را از حقوق اولیه خود محروم میکند و از نظر اقتصادی در تنگنا قرار میدهد.
مأموران امنیتی جمهوری اسلامی سال گذشته نیز «نزدیک به ۴۰ هکتار» از زمینهای روستای احمدآباد در نزدیکی ساری را که متعلق به شهروندان بهایی و زیرِ کشت بوده است، مصادره کردهاند.
در آن تاریخ «۲۰۰ مأمور امنیتی، یگان ویژه و منابع طبیعی استان مازندران» روز یکشنبه ۱۰ دی با ورود به این روستا که «اکثر اهالی آن بهایی هستند»، با بستن راههای ورود و خروج، از رفتوآمد اهالی روستا ممانعت کردند.
زمینهای مصادرهشده در روستای احمدآباد مازندران بیش از «۷۰ سال است که متعلق به شهروندان بهایی این روستا است».
مصادره املاک بهائیان بخشی از تلاش سیستماتیک جمهوری اسلامی علیه این اقلیت مذهبی در ایران است.
مرتبط:
چرا رژیم ولایت مطلقه فقیه چشم دیدن بهاییان را ندارد؟
https://tavaana.org/persecution-bahais/
#داستان_ما_یکیست #بهائیان #بهائی #آپارتاید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی نمونهای از حکومت آپارتابد است، آپارتابد مذهبی، آپارتاید جنسیتی، ... حکومتی سرکوبگر که از شهروندان غیرباورمند به آیین و ایدئولوژی و سیاست خود، دیگریسازی و حتی انسانیتزدایی میکند.
آنها را از حقوق اولیه خود محروم میکند و از نظر اقتصادی در تنگنا قرار میدهد.
مأموران امنیتی جمهوری اسلامی سال گذشته نیز «نزدیک به ۴۰ هکتار» از زمینهای روستای احمدآباد در نزدیکی ساری را که متعلق به شهروندان بهایی و زیرِ کشت بوده است، مصادره کردهاند.
در آن تاریخ «۲۰۰ مأمور امنیتی، یگان ویژه و منابع طبیعی استان مازندران» روز یکشنبه ۱۰ دی با ورود به این روستا که «اکثر اهالی آن بهایی هستند»، با بستن راههای ورود و خروج، از رفتوآمد اهالی روستا ممانعت کردند.
زمینهای مصادرهشده در روستای احمدآباد مازندران بیش از «۷۰ سال است که متعلق به شهروندان بهایی این روستا است».
مصادره املاک بهائیان بخشی از تلاش سیستماتیک جمهوری اسلامی علیه این اقلیت مذهبی در ایران است.
مرتبط:
چرا رژیم ولایت مطلقه فقیه چشم دیدن بهاییان را ندارد؟
https://tavaana.org/persecution-bahais/
#داستان_ما_یکیست #بهائیان #بهائی #آپارتاید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فریبا کمالآبادی، زندانی بهایی، در سری قبل محکومیتش به بیست سال حبس (بعداً به ده سال کاهش پیدا کرد)، غیر از یکی دو روز مرخصی به خاطر تولد نوهاش، اجازه استفاده از حق مرخصی را پیدا نکرده بود.
دخترش ترانه، در هفتمین سال حبس مادر در سال ۱۳۹۳ ازدواج کرد. به خانم کمالآبادی اجازه ندادند حتی با دستبند و تحتالحفظ، در مراسم ازدواج او شرکت کند.
او روی یک برگ دستمال کاغذی نامهای خطاب به فرزندش و دامادش نوشته بود، آن دستمال حالا قاب شده و در دیدار خانه جا دارد، و در این روزها که او بار دیگر به حبس طولانی محکوم شده و در زندان است، این نامه خاطرهانگیز، الهامبخش عزیزانش است.
فرید صفاجو ضمن انتشار تصویر این نامه نوشته:
«رفتم دستی به سر و رویش کشیدم، قابش رو عوض کردم و آهی کشیدم!
این یک برگ دستمال کاغذی نامهای است که در شدیدترین جو خفقان، #فریبا_کمال_آبادی برای عروسیمان فرستاد!
به او برای عروسی دخترش مرخصی ندادند، حتی اجازه تلفن ندادند! از اون روز این دستمال شد تکهای از قلب ما!
۱۰ سال میگذره!»
او در بخشی از این نامه نوشته:
«در این لحظه که قلم به دست گرفتهام و برایت مینویسم دریای سرور در من موج میزند و امواج شعف بر ساحل قلب میکوبد.
برخی چنین گمان کنند که درد و رنج همواره با حزن و اندوه ملازم است اما اینگونه نیست. چه که می توان در اوج درد و رنج در فضای بی کران سرور بال گشود و در آسمانهای رفیع شادمانی پرواز نمود. این درد چیست و این سرور کدام است؟
این درد، درد فراق است، درد هجر مادری است که سالیانی چند از کودکش دور گشته، بی مدد زبان برایش ترنمات عاشقانه سروده، با هیکل خیال تنگ در آغوشش فشرده و گرمایش بخشیده، بی چشم سر برآمدن و بالا کشیدنش را نگریسته و اکنون با چشم روح، او را آراسته و برازنده در لباس سفید عروسی نظاره میکند.
این درد، درد فراق است، درد هجر کودکی است که از مادر جدا گشته و بی آنکه سهمش را از حق مادری بستاند، رشد کرده و بالیده. در لحظات تلخ و شیرین کودکی، در اوقاتی که سخت نیازمند گرمای مادر بوده اورا در کنارش نداشته و اکنون نیز در زیباترین و با شکوه ترین لحظات حیاتش، در مراسم ازدواجش جای مادر را خالی مییابد.
این درد رایحهای دلپذیر دارد زیرا آکنده از عطر خوش سرور است: این سرور، سرور مادری است که کودکش را جوانی برازنده مییابد، او را مصمم و استوار میبیند، کردارش را متین، انتخابش را فرید و آمالش را منیع مشاهده میکند و انتخابش را میستاید.
این سرور، سرور کودکی است که معنای هجر مادر را در می یابد و با گام نهادن در مسیر خدمت این معنا را غنا میبخشد و اکنون دست در دست فرید مسیر خدمت را با قوت و سرعتی افزون تر از قبل میپیماید.
ادامه بخشهایی از نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/Faribak
درباره فریبا کمالآبادی:
https://tavaana.org/fariba_kamalabadi-2/
#فریبا_کمال_آبادی #داستان_ما_یکیست #بهائی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دخترش ترانه، در هفتمین سال حبس مادر در سال ۱۳۹۳ ازدواج کرد. به خانم کمالآبادی اجازه ندادند حتی با دستبند و تحتالحفظ، در مراسم ازدواج او شرکت کند.
او روی یک برگ دستمال کاغذی نامهای خطاب به فرزندش و دامادش نوشته بود، آن دستمال حالا قاب شده و در دیدار خانه جا دارد، و در این روزها که او بار دیگر به حبس طولانی محکوم شده و در زندان است، این نامه خاطرهانگیز، الهامبخش عزیزانش است.
فرید صفاجو ضمن انتشار تصویر این نامه نوشته:
«رفتم دستی به سر و رویش کشیدم، قابش رو عوض کردم و آهی کشیدم!
این یک برگ دستمال کاغذی نامهای است که در شدیدترین جو خفقان، #فریبا_کمال_آبادی برای عروسیمان فرستاد!
به او برای عروسی دخترش مرخصی ندادند، حتی اجازه تلفن ندادند! از اون روز این دستمال شد تکهای از قلب ما!
۱۰ سال میگذره!»
او در بخشی از این نامه نوشته:
«در این لحظه که قلم به دست گرفتهام و برایت مینویسم دریای سرور در من موج میزند و امواج شعف بر ساحل قلب میکوبد.
برخی چنین گمان کنند که درد و رنج همواره با حزن و اندوه ملازم است اما اینگونه نیست. چه که می توان در اوج درد و رنج در فضای بی کران سرور بال گشود و در آسمانهای رفیع شادمانی پرواز نمود. این درد چیست و این سرور کدام است؟
این درد، درد فراق است، درد هجر مادری است که سالیانی چند از کودکش دور گشته، بی مدد زبان برایش ترنمات عاشقانه سروده، با هیکل خیال تنگ در آغوشش فشرده و گرمایش بخشیده، بی چشم سر برآمدن و بالا کشیدنش را نگریسته و اکنون با چشم روح، او را آراسته و برازنده در لباس سفید عروسی نظاره میکند.
این درد، درد فراق است، درد هجر کودکی است که از مادر جدا گشته و بی آنکه سهمش را از حق مادری بستاند، رشد کرده و بالیده. در لحظات تلخ و شیرین کودکی، در اوقاتی که سخت نیازمند گرمای مادر بوده اورا در کنارش نداشته و اکنون نیز در زیباترین و با شکوه ترین لحظات حیاتش، در مراسم ازدواجش جای مادر را خالی مییابد.
این درد رایحهای دلپذیر دارد زیرا آکنده از عطر خوش سرور است: این سرور، سرور مادری است که کودکش را جوانی برازنده مییابد، او را مصمم و استوار میبیند، کردارش را متین، انتخابش را فرید و آمالش را منیع مشاهده میکند و انتخابش را میستاید.
این سرور، سرور کودکی است که معنای هجر مادر را در می یابد و با گام نهادن در مسیر خدمت این معنا را غنا میبخشد و اکنون دست در دست فرید مسیر خدمت را با قوت و سرعتی افزون تر از قبل میپیماید.
ادامه بخشهایی از نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/Faribak
درباره فریبا کمالآبادی:
https://tavaana.org/fariba_kamalabadi-2/
#فریبا_کمال_آبادی #داستان_ما_یکیست #بهائی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قریب به دو هفته است که سپیده رشیدی، شهروند بهایی ساکن اهواز، در بازداشت به سر میبرد، اما خانوادهاش اطلاعی از اتهام و محل نگهداری او ندارند. نکته عجیبتر اما این است که سپیده رشیدی تنها چند روز پس از بازداشت در یک تماس تلفنی خیلی کوتاه با همسرش، بدون اشاره به دلیل بازداشت و محل نگهداری خود، به طرز عجیب و غیر معمولی ایشان را از پیگیری پرونده منع کرده و خواستار توقف پیگیریهای قانونی خانوادهاش شد!
کاملا واضح است درخواست ایشان بدلیل فشارهای دستگاه امنیتی اطلاعاتِ سپاه و بازجوها بوده وگرنه هیچ دلیلی ندارد که متهم یک پروندهٔ ظالمانه، دیگران را از نجات خود از بازداشت باز دارد.
این حق خانواده سپيده رشيدى است که از محل او اطلاع داشته باشند، با او تماس داشته باشند، او بتواند با وکیل و با خانوادهاش ملاقات داشته باشد و از کلیه حقوق یک متهم بهرهمند گردد.
با وجود تلاشهای خانواده مبنی بر کسب اخباری درباره وضعیت این شهروند بهایی، هنوز هیچ خبری از سوی مقامات قضایی و امنیتی درباره او به خانواده داده نشده و همین مساله نگرانیها درباره جان و وضعیت سلامتی او را افزایش داده است.
آزار و اذیت شهروندان بهایی در ایران مسبوق به سابقه است و نهادهای اطلاعاتی - امنیتی و دستگاه قضایی، در موارد بیشماری به بهانههای واهی مختلف شهروندان بهایی را بازداشت و آنها را محاکمه و به مجازات محکوم میکنند.
اتهامات متهمان سیاسی و عقیدتی، برساخته سناریوهایی است که بازجویان طراحی میکنند و آنها در سکوت خبری میتوانند بیشتر به متهم فشار وارد کنند تا آن سناریو را تکرار کند.
شهروندان بهائی در ایران علاوه بر محرومیتهای اجتماعی مثل عدم اشتغال در برخی کسبوکارها، عدم اشتغال در مشاغل دولتی، عدم اجازه تحصیل در مقطع دانشگاه، عدم دفن اجساد مردهها در قبرستانهای مسلمانان و ... به بهانههای مختلف بازداشت میشوند و برایشان پروندهسازی میشود.
ایران از نظر آزادی دینی و آزادی عقیده شرایط نامطلوبی دارد. باورمندان به آیین بهایی اجازه داشتن دانشگاه مجازی ندارند، اجازه تبلیغ آیین خود را ندارند و در صورت انجام چنین کاری بازداشت میشوند.
#بهائی #سپیده_رشیدی #داستان_ما_یکیست #اهواز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کاملا واضح است درخواست ایشان بدلیل فشارهای دستگاه امنیتی اطلاعاتِ سپاه و بازجوها بوده وگرنه هیچ دلیلی ندارد که متهم یک پروندهٔ ظالمانه، دیگران را از نجات خود از بازداشت باز دارد.
این حق خانواده سپيده رشيدى است که از محل او اطلاع داشته باشند، با او تماس داشته باشند، او بتواند با وکیل و با خانوادهاش ملاقات داشته باشد و از کلیه حقوق یک متهم بهرهمند گردد.
با وجود تلاشهای خانواده مبنی بر کسب اخباری درباره وضعیت این شهروند بهایی، هنوز هیچ خبری از سوی مقامات قضایی و امنیتی درباره او به خانواده داده نشده و همین مساله نگرانیها درباره جان و وضعیت سلامتی او را افزایش داده است.
آزار و اذیت شهروندان بهایی در ایران مسبوق به سابقه است و نهادهای اطلاعاتی - امنیتی و دستگاه قضایی، در موارد بیشماری به بهانههای واهی مختلف شهروندان بهایی را بازداشت و آنها را محاکمه و به مجازات محکوم میکنند.
اتهامات متهمان سیاسی و عقیدتی، برساخته سناریوهایی است که بازجویان طراحی میکنند و آنها در سکوت خبری میتوانند بیشتر به متهم فشار وارد کنند تا آن سناریو را تکرار کند.
شهروندان بهائی در ایران علاوه بر محرومیتهای اجتماعی مثل عدم اشتغال در برخی کسبوکارها، عدم اشتغال در مشاغل دولتی، عدم اجازه تحصیل در مقطع دانشگاه، عدم دفن اجساد مردهها در قبرستانهای مسلمانان و ... به بهانههای مختلف بازداشت میشوند و برایشان پروندهسازی میشود.
ایران از نظر آزادی دینی و آزادی عقیده شرایط نامطلوبی دارد. باورمندان به آیین بهایی اجازه داشتن دانشگاه مجازی ندارند، اجازه تبلیغ آیین خود را ندارند و در صورت انجام چنین کاری بازداشت میشوند.
#بهائی #سپیده_رشیدی #داستان_ما_یکیست #اهواز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طاهره نوروزی، شهروند بهائی و مادر دو کودک در شیراز بازداشت شد
روز یکشنبه ۲۰ خرداد طاهره نوروزی، شهروند بهائی ساکن شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به نقل از یک منبع آگاه نزدیک به خانواده طاهره نوروزی نوشت: «صبح امروز یکشنبه بیستم خردادماه، شش تن از مأموران امنیتی با مراجعه به منزل خانم نوروزی، او را بازداشت کردند.
همچنین مأموران اقدام به تفتیش محل کرده و تعدادی از وسایل شخصی از جمله تلفن همراه، لپتاپ، کتاب و عکسهای او را ضبط کردند.» این منبع آگاه افزود: «طاهره، مادر دو فرزند شش و دو ساله است و همسرش در شهر دیگری ساکن است. بازداشت او، فرزندان او را در شرایط سختی قرار داده است.»
حالا دو فرزند خانم نوروزی، لحظات پر اضطرابی را میگذرانند.
تا این لحظه از دلایل بازداشت و مکان نگهداری طاهره نوروزی اطلاع دقیقی در دست نیست.
جمهوری اسلامی از بدو تاسیس اقدام به ایجاد انواع محرومیتها و فشارهای سیستماتیک بر شهروندان بهائی نمود. قانون اساسی جمهوری اسلامی مذهب بهائیان را به رسمیت نمیشناسد و بهاییان را از بسیاری از حقوق شهروندی و اجتماعیشان محروم کرده است. در دهه اول استقرار جمهوری اسلامی تعداد زیادی از بهاییان بازداشت، شکنجه و اعدام شدند. در ۴۵ سال گذشته به بهانههای مختلف برای این افراد پروندهسازی میشود بسیاری از شهروندان بهایی به دلیل برگزاری برنامههای آموزشی و مذهبی بازداشت میشوند. جمهوری اسلامی همچنین اموال و داراییهای این شهروندان را مصادره میکند و با تخریب قبرها، اجازه دفن آنها را در آرامستانهای عمومی نمیدهد. حق اشتغال وحق تحصیل در مقطع دانشگاه در بسیاری از مشاغل از شهروندان بهایی سلب شده است.
اما در این میان کودکان شهروندان بهائی، آسیبهای بسیاری را متحمل شدهاند و اغلب به خاطر بازداشت یک یا هر دو والد خود سالها از آغوش پدر و مادر محروم بوده و در کنار اقوام بزرگ شدهاند.
مرتبط:
کودکان دارای والد زندانی، آسیبها و نیازها:
https://youtu.be/_9asB44Y7pg
کودکان دارای والدین زندانی، لزوم و نحوه حمایت:
https://tavaana.org/parents_prison
حمایت فوری از کودکان زندانیان
https://tavaana.org/support-children-of-prisoners/
کتابچه «راهنمای حمایت از کودکان دارای والدین زندانی»
https://tavaana.org/children_of_incarcerated_parents
#طاهره_نوروزی #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز یکشنبه ۲۰ خرداد طاهره نوروزی، شهروند بهائی ساکن شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به نقل از یک منبع آگاه نزدیک به خانواده طاهره نوروزی نوشت: «صبح امروز یکشنبه بیستم خردادماه، شش تن از مأموران امنیتی با مراجعه به منزل خانم نوروزی، او را بازداشت کردند.
همچنین مأموران اقدام به تفتیش محل کرده و تعدادی از وسایل شخصی از جمله تلفن همراه، لپتاپ، کتاب و عکسهای او را ضبط کردند.» این منبع آگاه افزود: «طاهره، مادر دو فرزند شش و دو ساله است و همسرش در شهر دیگری ساکن است. بازداشت او، فرزندان او را در شرایط سختی قرار داده است.»
حالا دو فرزند خانم نوروزی، لحظات پر اضطرابی را میگذرانند.
تا این لحظه از دلایل بازداشت و مکان نگهداری طاهره نوروزی اطلاع دقیقی در دست نیست.
جمهوری اسلامی از بدو تاسیس اقدام به ایجاد انواع محرومیتها و فشارهای سیستماتیک بر شهروندان بهائی نمود. قانون اساسی جمهوری اسلامی مذهب بهائیان را به رسمیت نمیشناسد و بهاییان را از بسیاری از حقوق شهروندی و اجتماعیشان محروم کرده است. در دهه اول استقرار جمهوری اسلامی تعداد زیادی از بهاییان بازداشت، شکنجه و اعدام شدند. در ۴۵ سال گذشته به بهانههای مختلف برای این افراد پروندهسازی میشود بسیاری از شهروندان بهایی به دلیل برگزاری برنامههای آموزشی و مذهبی بازداشت میشوند. جمهوری اسلامی همچنین اموال و داراییهای این شهروندان را مصادره میکند و با تخریب قبرها، اجازه دفن آنها را در آرامستانهای عمومی نمیدهد. حق اشتغال وحق تحصیل در مقطع دانشگاه در بسیاری از مشاغل از شهروندان بهایی سلب شده است.
اما در این میان کودکان شهروندان بهائی، آسیبهای بسیاری را متحمل شدهاند و اغلب به خاطر بازداشت یک یا هر دو والد خود سالها از آغوش پدر و مادر محروم بوده و در کنار اقوام بزرگ شدهاند.
مرتبط:
کودکان دارای والد زندانی، آسیبها و نیازها:
https://youtu.be/_9asB44Y7pg
کودکان دارای والدین زندانی، لزوم و نحوه حمایت:
https://tavaana.org/parents_prison
حمایت فوری از کودکان زندانیان
https://tavaana.org/support-children-of-prisoners/
کتابچه «راهنمای حمایت از کودکان دارای والدین زندانی»
https://tavaana.org/children_of_incarcerated_parents
#طاهره_نوروزی #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری که میبینید، وضعیت یک خانه پس از زمینلرزه نیست. تصاویر یک خانه یک زوج سالمند بهایی است، پس از هجوم ماموران و تفتیش منزل.
طبق گزارش دریافتی، «روز سهشنبه ۲۲ خرداد ماه ۱۴۰۳، با حمله ماموران حکومتی به منزل یکی از خانوادههای جامعه بهائی شهرستان ساری، کتابها و کامپیوتر شخصی آنها ضبط شد و این زوج سالمند مورد آزار و اذیت قرارگرفتتد.
این زوج بهائی به خاطر سن بالا در اثر این اتفاق به علت افزایش فشار خون و مشکلات قلبی در بیمارستان تحت معالجه قرار دارند.
این نمونهای از صدها آزار و اذیتی است که بهائیان در ایران با آن مواجه هستند».
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #ساری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، «روز سهشنبه ۲۲ خرداد ماه ۱۴۰۳، با حمله ماموران حکومتی به منزل یکی از خانوادههای جامعه بهائی شهرستان ساری، کتابها و کامپیوتر شخصی آنها ضبط شد و این زوج سالمند مورد آزار و اذیت قرارگرفتتد.
این زوج بهائی به خاطر سن بالا در اثر این اتفاق به علت افزایش فشار خون و مشکلات قلبی در بیمارستان تحت معالجه قرار دارند.
این نمونهای از صدها آزار و اذیتی است که بهائیان در ایران با آن مواجه هستند».
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #ساری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ده تن از زنان زندانیان سیاسی، در بیانیهای حمایت خود از حقوق شهروندی جامعه بهائی را اعلام کردند.
در بخشهایی از این بیانیه که در صفحه اینستاگرام خانم نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، منتشر شده است، نوشته شده:
«هموطنان بهائیمان طی دههها استبداد همواره از تمام حقوق اجتماعی محروم بودهاند.
در دههی ۶۰ با حذف فاجعه بار مخالفان سیاسی و دگراندیشان، نزدیک به سیصد نفر از هموطنان بهائیمان توسط حکومت سر به نیست، مفقودالاثر یا اعدام شدند و هزاران نفر نیز بیبهره از کمترین حقوق اجتماعی از خانههای خود بیرون رانده شدند.یکی از تکاندهندهترین روایتهایی که از جامعهی بهائی شنیدهایم، مربوط به اجرای حکم ۱۰ زن در دههی شصت است که با هم به قتلگاه برده شدند و در مقابل چشم دیگری به ترتیب اعدام شدند.
تا آخرینشان که نوجوانی زیر ۱۸ سال بود (که طبق معاهدههای بینالمللی کودک محسوب میشود) و پیش از بازداشت مشغول به تحصیل بود و تدریس به کودکان خردسال. نوجوانی که تنها تضادش با سیستم باور و عقیدهای بود که در زندگی اجتماعیاش نیز نمودی نداشت.
با سالها حبس و همزیستی با زنان بهائی و مشاهدهی فشارها و محرومیتهایی که به سبب تفاوت عقیده، بر خود و خانوادههاشان تحمیل شد و شنیدنِ روایتهاشان از گذشته تا کنون؛ و قیاسِ آن با آنچه همواره بر دگراندیشان تحمیل میشود؛ درمییابیم که به واقع "داستان ما یکیست".
محبوبه رضایی،هستی امیری،سمانه اصغری،سکینه پروانه،مریم یحیوی،ناهید تقوی،نرگس محمدی،آنیشا اسداللهی،سپیده قلیان،گلرخ ایرایی،خرداد ۱۴۰۳،بند زنان زندان اوین»
متن کامل در اسلایدها
#داستان_ما_یکیست
#کف_خیابان #بهائیان_ایران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در بخشهایی از این بیانیه که در صفحه اینستاگرام خانم نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، منتشر شده است، نوشته شده:
«هموطنان بهائیمان طی دههها استبداد همواره از تمام حقوق اجتماعی محروم بودهاند.
در دههی ۶۰ با حذف فاجعه بار مخالفان سیاسی و دگراندیشان، نزدیک به سیصد نفر از هموطنان بهائیمان توسط حکومت سر به نیست، مفقودالاثر یا اعدام شدند و هزاران نفر نیز بیبهره از کمترین حقوق اجتماعی از خانههای خود بیرون رانده شدند.یکی از تکاندهندهترین روایتهایی که از جامعهی بهائی شنیدهایم، مربوط به اجرای حکم ۱۰ زن در دههی شصت است که با هم به قتلگاه برده شدند و در مقابل چشم دیگری به ترتیب اعدام شدند.
تا آخرینشان که نوجوانی زیر ۱۸ سال بود (که طبق معاهدههای بینالمللی کودک محسوب میشود) و پیش از بازداشت مشغول به تحصیل بود و تدریس به کودکان خردسال. نوجوانی که تنها تضادش با سیستم باور و عقیدهای بود که در زندگی اجتماعیاش نیز نمودی نداشت.
با سالها حبس و همزیستی با زنان بهائی و مشاهدهی فشارها و محرومیتهایی که به سبب تفاوت عقیده، بر خود و خانوادههاشان تحمیل شد و شنیدنِ روایتهاشان از گذشته تا کنون؛ و قیاسِ آن با آنچه همواره بر دگراندیشان تحمیل میشود؛ درمییابیم که به واقع "داستان ما یکیست".
محبوبه رضایی،هستی امیری،سمانه اصغری،سکینه پروانه،مریم یحیوی،ناهید تقوی،نرگس محمدی،آنیشا اسداللهی،سپیده قلیان،گلرخ ایرایی،خرداد ۱۴۰۳،بند زنان زندان اوین»
متن کامل در اسلایدها
#داستان_ما_یکیست
#کف_خیابان #بهائیان_ایران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech