This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برگزاری اولین سالگرد جانباختن غفور مولودی یکی دیگر از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱
۲۶ آبان ۱۴۰۱، غفور مولودی ۵۲ ساله و اهل بوکان، در جریان اعتراضات مردمی این شهر هدف شلیک بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به ناحیه سینه و قلب قرار گرفت. آقای مولودی بعد از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات و پارگی تمام شریانهای قلب جان خود را از دست داد. پزشکی قانونی به صورت شفاهی علت مرگ غفور مولودی را شلیک گلوله با اسلحه خارج از جنگ عنوان کرد.
پسر با شهامت غفور مولودی در مراسم چهلم پدرش حرف دل همه خانوادههای داغداران را به زبان آورد و با صدای بلند و رسا گفت: «جمهوری اسلامی پدرم را کشت. جمهوری اسلامی عامل جنایات است و میخواستنپ با جلوگیری از مراسم خاکسپاری پدرم، جنایات هایشان را پنهان کنند.» او همچنین گفت «ما راه جانباختگان را تا آزادی ادامە میدهیم»
#غفور_مولودی #بوکان #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۶ آبان ۱۴۰۱، غفور مولودی ۵۲ ساله و اهل بوکان، در جریان اعتراضات مردمی این شهر هدف شلیک بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به ناحیه سینه و قلب قرار گرفت. آقای مولودی بعد از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات و پارگی تمام شریانهای قلب جان خود را از دست داد. پزشکی قانونی به صورت شفاهی علت مرگ غفور مولودی را شلیک گلوله با اسلحه خارج از جنگ عنوان کرد.
پسر با شهامت غفور مولودی در مراسم چهلم پدرش حرف دل همه خانوادههای داغداران را به زبان آورد و با صدای بلند و رسا گفت: «جمهوری اسلامی پدرم را کشت. جمهوری اسلامی عامل جنایات است و میخواستنپ با جلوگیری از مراسم خاکسپاری پدرم، جنایات هایشان را پنهان کنند.» او همچنین گفت «ما راه جانباختگان را تا آزادی ادامە میدهیم»
#غفور_مولودی #بوکان #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام هیمن امان ۲۶ ساله بود. او از کودکی به شجاعت و نترسبودن معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
هیمن همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در شروع اعتراضات بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
او منتظر دیدار پسرش بود اما به او خبر جانباختن فرزندش را دادند.
پدر هیمن را تا شب نگه داشتند. به او گفتند برای تحویل جنازه باید به ارومیه برویم و او را با ۳ ماشین مامور به بیمارستان امام خمینی ارومیه بردند و در آنجا پیکر بیجان هیمن را به نشانش دادند.
پیکر هیمن را با آمبولانس به بوکان آوردند قبل از ورود به شهر، ضمن تهدید پدر هیمن از او خواستند تا به خانوادهاش بگوید بدون سر و صدا به آرامستان بوکان بیایند.
ساعت ۳ نصف شب با ده ماشین مامور، به آرامستان #بوکان رسیدند. حتی از جسم بیجان هیمن امان میترسیدند و جنازهاش را با تهدید زیاد خانوادهاش به خاک سپردند. زمانی که خاکسپاری تمام شد به پدرش گفتند که حق نداری مراسم ختم برایش برگزار کنی، اما پدر هیمن تهدیدهای انها را نادیده گرفت و مراسم گرفت.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هیمن همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در شروع اعتراضات بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
او منتظر دیدار پسرش بود اما به او خبر جانباختن فرزندش را دادند.
پدر هیمن را تا شب نگه داشتند. به او گفتند برای تحویل جنازه باید به ارومیه برویم و او را با ۳ ماشین مامور به بیمارستان امام خمینی ارومیه بردند و در آنجا پیکر بیجان هیمن را به نشانش دادند.
پیکر هیمن را با آمبولانس به بوکان آوردند قبل از ورود به شهر، ضمن تهدید پدر هیمن از او خواستند تا به خانوادهاش بگوید بدون سر و صدا به آرامستان بوکان بیایند.
ساعت ۳ نصف شب با ده ماشین مامور، به آرامستان #بوکان رسیدند. حتی از جسم بیجان هیمن امان میترسیدند و جنازهاش را با تهدید زیاد خانوادهاش به خاک سپردند. زمانی که خاکسپاری تمام شد به پدرش گفتند که حق نداری مراسم ختم برایش برگزار کنی، اما پدر هیمن تهدیدهای انها را نادیده گرفت و مراسم گرفت.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech