This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روی سخن بیتا لایقپور، خواهر بهنام، هم با حکومت است، هم با مردم معترض، مبادا فراموش کنیم که چه عزیزانی را از دست دادیم و خانوادههایشان در این مدت چه رنجها کشیدهاند، نوشته خواهر جاویدنام بهنام لایقپور را بخوانیم:
«یادمه روزای اولی که بهنام عزیزم از بینمون رفت از فرمانداری خواستن ما رو. منو و بهادر عزیزم رفتیم نشستن و با ما حرف زدن که بهنام جان داداش ما هم بوده ما از این اتفاق خیلی ناراحتیم و کار ما نبوده عوامل بیگانه بوده. داداشم عصبی شد و گفت مگه تا شما مجوز ندین مگه این اسلحهها وارد میشن و به دست شما میرسه؟ اون روز یادمه خیلی بهشون حرف زدم بدون ترس چون دیگه وازه ترس خیلی برام مسخره بود مگه از این بدتر هم میتونست برامون اتفاق بیوفته؟ ته آخرش میشد کشتن ما، که من از خدام بود که به بهنامم برسم. بعد اون به هر بهانهای ریختن سنگ مزار بهنام عزیزم رو شکستن، رنگ روغنی ریختن رو سنگ مزارش، چهلم و تولد و سالگرد بهنام پر بود باغ رضوان از ماموران امنیتی با همون اسلحهها، حالا من یه سوال دارم مگه نگفتین بهنام عزیزم داداش شما هم بوده شما هم دنبال قاتلین عزیز دلم هستین و از این اتفاق ناراحتین ،پس چی شد؟؟ پس این همه بگیر و ببر و زنگ زدن واسه چی بوده؟
الان سیزده ماه از رفتن عزیزتر از جانم گذشته نه قاتل بهنامم پیدا شد، نه کسی قصاص شد، نه حتی تمام عزیزانی که تو این تایم کنارمون بودن که میگفتن انتقام خون بهنام جان رو میگیریم کاری کردن،
ما موندیم یک سنگ قبر و یک دنیا دلتنگی و یک دنیا افسوس از نداشتن بهنامم و یک قلب پر از کینه و خشم و نفرت 🤬
هر روز فقط یه سوال از بهنامم میپرسم که اصلا واسه کی و چی جان عزیزش رو فدا کرد؟ با رفتنت جز آتیشزدن قلب ما چه اتفاق مهمه دیگهای افتاد؟ این حرفا رو شاید فقط خانوادههای که مثل ما داغ عزیز دارن رو درک میکنن.
کاش هیچ دختری رو نمیکشتن که بهانهای بشه واسه اذیت شدن عزیزای دلمون که بخوان اعتراض کنن و به بدترین شکل ممکن بچه هامون رو بخوان سلاخی کنن.
کاش تمام این روزها فقط یه کابوس بود. کاش از این دنیا هیچ چیزی نداشتیم ولی عزیز جانمون کنارمون بود نفس کشیدن و زندگی کردنش رو میدیدیم و ما هم دلمون آروم بود و حال دلمون خوب 😭😭
کاش بودی بهنام جان من .دلم اندازه هزاران دنیا برات تنگه قشنگترین عشق دنیام 💔💔»
#بهنام_لایق_پور #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«یادمه روزای اولی که بهنام عزیزم از بینمون رفت از فرمانداری خواستن ما رو. منو و بهادر عزیزم رفتیم نشستن و با ما حرف زدن که بهنام جان داداش ما هم بوده ما از این اتفاق خیلی ناراحتیم و کار ما نبوده عوامل بیگانه بوده. داداشم عصبی شد و گفت مگه تا شما مجوز ندین مگه این اسلحهها وارد میشن و به دست شما میرسه؟ اون روز یادمه خیلی بهشون حرف زدم بدون ترس چون دیگه وازه ترس خیلی برام مسخره بود مگه از این بدتر هم میتونست برامون اتفاق بیوفته؟ ته آخرش میشد کشتن ما، که من از خدام بود که به بهنامم برسم. بعد اون به هر بهانهای ریختن سنگ مزار بهنام عزیزم رو شکستن، رنگ روغنی ریختن رو سنگ مزارش، چهلم و تولد و سالگرد بهنام پر بود باغ رضوان از ماموران امنیتی با همون اسلحهها، حالا من یه سوال دارم مگه نگفتین بهنام عزیزم داداش شما هم بوده شما هم دنبال قاتلین عزیز دلم هستین و از این اتفاق ناراحتین ،پس چی شد؟؟ پس این همه بگیر و ببر و زنگ زدن واسه چی بوده؟
الان سیزده ماه از رفتن عزیزتر از جانم گذشته نه قاتل بهنامم پیدا شد، نه کسی قصاص شد، نه حتی تمام عزیزانی که تو این تایم کنارمون بودن که میگفتن انتقام خون بهنام جان رو میگیریم کاری کردن،
ما موندیم یک سنگ قبر و یک دنیا دلتنگی و یک دنیا افسوس از نداشتن بهنامم و یک قلب پر از کینه و خشم و نفرت 🤬
هر روز فقط یه سوال از بهنامم میپرسم که اصلا واسه کی و چی جان عزیزش رو فدا کرد؟ با رفتنت جز آتیشزدن قلب ما چه اتفاق مهمه دیگهای افتاد؟ این حرفا رو شاید فقط خانوادههای که مثل ما داغ عزیز دارن رو درک میکنن.
کاش هیچ دختری رو نمیکشتن که بهانهای بشه واسه اذیت شدن عزیزای دلمون که بخوان اعتراض کنن و به بدترین شکل ممکن بچه هامون رو بخوان سلاخی کنن.
کاش تمام این روزها فقط یه کابوس بود. کاش از این دنیا هیچ چیزی نداشتیم ولی عزیز جانمون کنارمون بود نفس کشیدن و زندگی کردنش رو میدیدیم و ما هم دلمون آروم بود و حال دلمون خوب 😭😭
کاش بودی بهنام جان من .دلم اندازه هزاران دنیا برات تنگه قشنگترین عشق دنیام 💔💔»
#بهنام_لایق_پور #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech