خواهر رضا شهپرنیا در سالگرد کشته شدن برادرش نوشت:

«یک سال گذشت.. پر از درد پر از حجوم دلتنگی که گفتنی نیست پر از جای خالیت که بی رحمانه خنجر میزد به دلِ منِ بی پناه... رضا جانم دنیای ما جایِ خوبی نبود برای روح ازاده تو؛ داداشم تو رها شدی آخ رضایِ مظلومم هر لحظه خواهرت بمیرد برای پیکر غرق خونت بمیرد برای چشمایی که نبودمو بسته شد بمیرم برای مامان امروز نتونست پیشت باشه سهم من اما امشب تنها چند لحظه غریبانه کنارت نشستن بود چ کردی با قلبِ بی‌کَسم؟ چ زخمی به جانم خورده که هزار بار لعنت به هر نفسی که بعدِ تو میکشم. جان خواهر از اینجا صدایت میزنم از آنجا بغلم کن..»

@narges_shahparniya

پدر رضا شهپرنیا، جوان ۲۲ ساله‌ای که با شلیک ۸۰ گلوله ساچمه‌ای توسط نیروهای امنیتی بر بدنش جان سپرد، در مراسم چهلم پسرش گفت:«به رضا گفتم: روله! تو هم برارمی و هم باوامی، نری تو شلوغی!
گفت: بابا ای چه حرفیه می‌زنی؟ مهسا هم یه دانه بود. تا خونی ریخته نشه، انقلابی شکل نمی‌گیره»

مادر رضا نیز در پیامی خطاب به نیروهای امنیتی گفت: «۸۰ ساچمه در بدن پسر من که دست خالی بود، خالی کردید.من خواهان خون فرزندم هستم و تا خون‌خواهی او از پای نمی‌نشینم.»

خانواده رضا در روز ۲۹ شهریور مطلع نبودند که او در اعتراض‌ها شرکت خواهد کرد، اما آن روز رضا به خانه برنگشت، پدر و مادرش نگران می‌شوند، اما در پی سرکوب اعتراض‌ها، شهر کرمانشاه حالت ویژه‌ای به خود گرفته است. به کلانتری می‌روند، به آنها می‌گویند که «امشب اصلا بازداشتی نداشتیم.»

خانواده اما سراسیمه به بیمارستان مراجعه، در بیمارستان «گفتند دو فوتی داشتیم؛ یه خانم و یه آقا و آقاهه حدودا ۳۵ ساله هست.» خانواده رضا، این جوان ۲۲ ساله، امیدوار می‌شوند که جوان‌شان دست‌کم در بین فوتی‌ها نیست.

خانواده تا صبح در جستجوی رضا به نهادهای مختلفی مراجعه می‌کنند تا رد و نشانی از او پیدا کنند. ساعت حدود ۴ بعد از ظهر روز بعد مأموری از اداره آگاهی با خانواده رضا تماس می‌گیرد و می‌پرسد که آیا رضا در "اغتشاش‌ها" شرکت کرده؟ پدر خانواده برای پاسخ "به یک سری سوال‌ها" به اداره آگاهی احضار می‌شود. مادر خانواده آنچنان امیدوار می‌شود که حتی داروهای پسرش را نیز به پدر خانواده می‌دهد تا بلافاصله به دست رضا برسد.

سرانجام دایی رضا، تلفنی برای تشخیص هویت یک جسد احضار می‌شود.

رضا اما همان مرد به‌ظاهر ۳۵ ساله در سردخانه بیمارستان است، اما صورت این پیکر آنچنان غرق در خون بوده که در نگاه اول، کسی قادر به شناسایی‌اش نشده است.

#رضا_شهپرنیا #کرمانشاه #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

یکی از همراهان همیشگی توانا، خبری از درگذشت مشکوک یک شهروند، چند روز پس از آزادی از بازداشت اداره اطلاعات کرمانشاه داده است.
او نوشته:
«درود برشما کارکنان محترم توانا و سپاس از زحمات شما، میخوام یه خبر دردناک به شما بدهم. خواهشا اطلاع رسانی کنید، تاخون بیگناهی پایمال نشود.
یک آرایشگر باشرف در کرمانشاه جلو مغازه‌اش یک اعلامیه نصب میکنه با این مظمون که "مردم به جای رفتن به کربلا به ایتام و موسسه‌های خیریه کمک کنید صوابش بیشتر از کربلا رفتنه"
اطلاعات اونو بازداشت میکنه و میبره با شکنجه‌های زیاد بعد چند روز آزادش میکنه. معلوم نیست چه بلایی سراین بنده خدا میارند که بعد دو روز سکته میکنه و میمیره! کاملا مشخصه که دارویی چیزی بهش خوراندند که باعث این اتفاق شده لطفا اطلاع رسانی کنید و این پیام من را هم پاک کنید که خطری متوجه اینجانب نباشه با سپاس»
.
.
.

- اگر از آشنایان آقای بخشایش هستید و اطلاعات بیشتری دارید، لطفا به ما بگویید.

- تا کنون چندین مورد شاهد چنین اتفاقاتی بوده‌ایم. نگذاریم نام این عزیزان فراموش شود.

#سعید_بخشایش #کرمانشاه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

ویدیوی منتشرشده نشان می‌دهد روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه، مراسم نخستین سالگرد کشته‌شدن سینا نادری بر سر مزارش در کرمانشاه برگزار شد و حاضران فریاد «مرگ بر خامنه‌ای» سردادند.

سینا نادری، متولد ۱۴ مرداد ماه ۱۳۷۸ و اهل کرمانشاه بود. در جریان انقلاب #زن_زندگی_آزادی، در ۲۰ مهر ۱۴۰۱ نیروهای سرکوب از پشت بام مرکز بسیج او را از ناحیه بازو، پهلو، و سینه هدف گلوله جنگی قرار دادند. سینا در کمتر از یک ساعت پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.
او دو هفته پیش از کشته‌شدن در اعتراضات توسط نیروهای سپاه بازداشت و پس از یک هفته با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود. حکومت می‌خواست او را شهید خود اعلام کند اما خانواده‌اش رد کرده و گفتند که سینا در راه آزادی کشته شده است.

#سینا_نادری #کرمانشاه #مهسا_امینی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech