آموزشکده توانا
60.7K subscribers
28.3K photos
35.1K videos
2.53K files
18.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
پوستر در حمایت از ⁧ #نازیلا_معروفیان⁩ دانشجوی دانشگاه علامه در دانشگاه گیلان

‏«نازیلا معروفیان به جرم روشنگری تو زندانه،
‏ما دخترِ ایران رو تنها نمیزاریم»

«نازیلا معروفیان» روزنامه‌نگار اهل سقز و خبرنگار «دیده‌بان ایران» و «رویداد ۲۴»، ساعت ۲۳ شامگاه ۸آبان توسط نیروهای امنیتی در منزل یکی از دوستانش بازداشت شد.
روزنامه‌نگاری که شهامت و جسارتش را
با انتشار گفت‌وگوی پدر جاویدنام ‎#مهسا_امینی نشان داد.

برخی منابع از وخامت حال او در زندان خبر می‌دهند
نازیلا معروفیان پیش از بازداشت
با انتشار توییتی گفته بود:
نه بیماری زمینه‌ای دارد و نه قصد خودکشی.

به نوشته کانال دانشگاه علامه نازیلا معروفیان در زندان قرچک ورامین سکته کرده و شرایط جسمی او وخیم است.

یکی از زندانیان که به تازگی آزاد شده است در گفت‌وگو با توانا از شهامت نازیلا در زندان خبر داده است و می‌گفت صدای او را در انفرادی می‌شنید که با صدای بلند خودش را معرفی می‌کرد.

#خبرنگاری_جرم_نیست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تصویر نازیلا معروفیان جلوی زندان قرچک، پس از آزادی موقت از زندان

#نازیلا_معروفیان، دانشجوی دانشگاه علامه و خبرنگار شجاعی است که علی‌رغم هشدار‌های امنیتی با پدر #مهسا_امينی‌ مصاحبه* کرد و ان را منتشر کرد و به زندان افتاد. او دو روز پیش بعد از چند ماه تحمل زندان و فشار و بیماری، با قرار وثیقه موقتا آزاد شد و این تصویر نخستین پست اینستاگرام او پس از آزادی است که ساعاتی قبل منتشر کرد، با گل نرگس و بدون حجاب اجباری و علامت پیروزی.


*پدر مهسا امینی در آن مصاحبه گفته بود:

تاکید می‌کنم تمامی مطالبی که درباره بیماری دخترم بیان می‌کنند، صددرصد دروغ است. تمامی فیلم‌هایی که [بازداشتگاه پلیس امینت اخلاقی] به من نشان دادند، سانسور شده بود. من با چشمانم دیدم که خون بسیار زیادی از چشم، گوش و گردنش آمده بود؛ سمت چپ بدن مهسا سیاه و کبود شده بود.
من به هیچ عنوان نظر پزشکی قانونی را قبول ندارم. روزی که خواستم جنازه را از پزشکی قانونی تحویل بگیرم، اجازه ندادند دخترم را ببینم؛ حتی یکی از پزشکان پزشکی قانونی با من درگیر شد. من از معاون پزشکی قانونی خواهش کردم در مورد دخترم حقیقت را بنویس، اما جواب داد: «من هر چه دلم بخواهد، هر چه به صلاح مملکت باشد را می‌نویسم به تو هم هیچ ربطی ندارد!»
#IRGCterrorists

#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech