Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«سارا ۲۱ ساله از کرج
۱۲ آبان ۱۴۰۱ به خاطر چهلم حدیث نجفی، بهشت سکینه شلوغ بود
به همراه مادرم رفتم و و مسیر بسته شده بود گاز اشکآور زدند، هرکس از طرفی فرار کرد و عدهای از مردم محاصره شده بودند و صدای تیراندازی نزدیک بود. نیروهای سرکوب از دور میآمدند، من پشت چراغ برق پنهان شدم و یک لباس شخصی از پشت موتور آمد پایین و با هم چشم تو چشم شدیم، مادرم پشت ماشین پنهان شده بود و منتظر بود که من برم پیشش که به سمت او شلیک کرد و شیشههای ماشین خرد شد اما مادرم آسیب ندید و از این موضوع خوشحالم. بعد من سمت چپ صورتم داغ شد و تیر اصابت کرد، اما داد نزدم و به زمین نیفتادم چون نمیخواستم او افتادن من را ببیند.
اما آبشار خون راه افتاد که در اثر اصابت ۲۸ ساچمه به چشم چپ وسر و صورت و بینی و لثه بود.
پس از رفتن ضارب، مادر من رو کشان کشان به خانهای برد. تنها جملهای که گفتم لطفا کمک کنید که در را باز نکنند.
نزدیک ۳ ساعت خونریزی داشتم تا به محل سکونت برسم. به کمک یکی از دوستان ساچمهها را از صورت در آوردند. چشم راستم کوبیده شده بود و پر از خون بود، اما ساچمه در چشم چپ و هفت ساچمه در لثه و نزدیکی مغز ماند.
پس از سه عمل جراحی بینایی چشم تا ۱۸ درصد بهمراه انحراف چشم و دید چشمم تار است و نور ندارد و فقط سایه میبینم.
پیام سارا این است که از دعواها پرهیز کنید، کنار همدیگه باشیم، تا مسیر آزادی هموار شود. ظلم پایدار نمیماند.
ما سادهترین حق یک انسان را میخواستیم و پاسخ گلوله بود.
مردم، کشورم و خانواده ارزشش را داشت.
خواستند ما خودکشی کنیم اما ما قویتر ایستادهایم تا روز آزادی را ببینیم. هرگز پشیمان نیستم.»
مصاحبه از ادمین صفحه چشم برای آزادی
chashm.baraye.azadi
- سارا جان، ما به تو افتخار میکنیم. قطعا با همبستگی پیروز میشویم. مردم کف خیابان چون شما، بهتر از خیلی سیاستمداران میفهمند و با هدف به پیش میروند و درگیر اختلافات سیاسیون نمیشوند.
#چشم_برای_آزادی
#چشمش_را_گرفتی_اما_میلیون_ها_قلب_تپید
#چشمم_را_هدف_گرفتی_قلبم_هنوز_میتپه
#eye_for_freedom
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سارا ۲۱ ساله از کرج
۱۲ آبان ۱۴۰۱ به خاطر چهلم حدیث نجفی، بهشت سکینه شلوغ بود
به همراه مادرم رفتم و و مسیر بسته شده بود گاز اشکآور زدند، هرکس از طرفی فرار کرد و عدهای از مردم محاصره شده بودند و صدای تیراندازی نزدیک بود. نیروهای سرکوب از دور میآمدند، من پشت چراغ برق پنهان شدم و یک لباس شخصی از پشت موتور آمد پایین و با هم چشم تو چشم شدیم، مادرم پشت ماشین پنهان شده بود و منتظر بود که من برم پیشش که به سمت او شلیک کرد و شیشههای ماشین خرد شد اما مادرم آسیب ندید و از این موضوع خوشحالم. بعد من سمت چپ صورتم داغ شد و تیر اصابت کرد، اما داد نزدم و به زمین نیفتادم چون نمیخواستم او افتادن من را ببیند.
اما آبشار خون راه افتاد که در اثر اصابت ۲۸ ساچمه به چشم چپ وسر و صورت و بینی و لثه بود.
پس از رفتن ضارب، مادر من رو کشان کشان به خانهای برد. تنها جملهای که گفتم لطفا کمک کنید که در را باز نکنند.
نزدیک ۳ ساعت خونریزی داشتم تا به محل سکونت برسم. به کمک یکی از دوستان ساچمهها را از صورت در آوردند. چشم راستم کوبیده شده بود و پر از خون بود، اما ساچمه در چشم چپ و هفت ساچمه در لثه و نزدیکی مغز ماند.
پس از سه عمل جراحی بینایی چشم تا ۱۸ درصد بهمراه انحراف چشم و دید چشمم تار است و نور ندارد و فقط سایه میبینم.
پیام سارا این است که از دعواها پرهیز کنید، کنار همدیگه باشیم، تا مسیر آزادی هموار شود. ظلم پایدار نمیماند.
ما سادهترین حق یک انسان را میخواستیم و پاسخ گلوله بود.
مردم، کشورم و خانواده ارزشش را داشت.
خواستند ما خودکشی کنیم اما ما قویتر ایستادهایم تا روز آزادی را ببینیم. هرگز پشیمان نیستم.»
مصاحبه از ادمین صفحه چشم برای آزادی
chashm.baraye.azadi
- سارا جان، ما به تو افتخار میکنیم. قطعا با همبستگی پیروز میشویم. مردم کف خیابان چون شما، بهتر از خیلی سیاستمداران میفهمند و با هدف به پیش میروند و درگیر اختلافات سیاسیون نمیشوند.
#چشم_برای_آزادی
#چشمش_را_گرفتی_اما_میلیون_ها_قلب_تپید
#چشمم_را_هدف_گرفتی_قلبم_هنوز_میتپه
#eye_for_freedom
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech