Forwarded from آموزشکده توانا
"روزهای اول مدرسه برای من با ترس خاصی همراه بود. هراس از درس، تکلیف و معلم بداخلاق ترس همه دانش آموزان بود، ولی من یک ترس دیگر هم داشتم؛ ترسی که با ترس بچه های دیگر خیلی فرق داشت. .
که اگر معلم این سال جدید از نظر مذهبی متعصب باشد و بفهمد که من بهاییم، عکس العملش چگونه است و چه رفتاری با من می کند؟ که اگر معلم پرورشی پارسال، امسال هم در همین مدرسه باشد، دوباره همان داستان همیشگی اتفاق میافتد؟ که من را وقت و بی وقت از کلاس به اتاقش احضار میکند و باز سوالهای عجیب و غریب میپرسد؟
.
روزهای اول مدرسه، وقتی معلم کلاس حاضر غایب و اسم مرا صدا می کرد، با هراس به معلم نگاه میکردم، و روی صورتش دقیق میشدم. اگر با عصبانیت نگاهم می کرد، فکر میکردم بخاطر این است که من بهاییم و از حضور من در کلاس خوشحال نیست. تمام این هراسها ادامه داشت تا وقتی که معلم را خوب بشناسم!
.
روزهای اول مدرسه برای من اینگونه میگذشت!"
.
یادداشتی از خانم فرانک ثابتیان، شهروند بهایی ایرانی که عکسی از کودکی خود بمتن الصاق کردهاند.
.
#زندگی_در_تبعیض #بهائی #بهاییان_ایران
#ایران_بدون_نفرت
@Tavaana_TavaanaTech
که اگر معلم این سال جدید از نظر مذهبی متعصب باشد و بفهمد که من بهاییم، عکس العملش چگونه است و چه رفتاری با من می کند؟ که اگر معلم پرورشی پارسال، امسال هم در همین مدرسه باشد، دوباره همان داستان همیشگی اتفاق میافتد؟ که من را وقت و بی وقت از کلاس به اتاقش احضار میکند و باز سوالهای عجیب و غریب میپرسد؟
.
روزهای اول مدرسه، وقتی معلم کلاس حاضر غایب و اسم مرا صدا می کرد، با هراس به معلم نگاه میکردم، و روی صورتش دقیق میشدم. اگر با عصبانیت نگاهم می کرد، فکر میکردم بخاطر این است که من بهاییم و از حضور من در کلاس خوشحال نیست. تمام این هراسها ادامه داشت تا وقتی که معلم را خوب بشناسم!
.
روزهای اول مدرسه برای من اینگونه میگذشت!"
.
یادداشتی از خانم فرانک ثابتیان، شهروند بهایی ایرانی که عکسی از کودکی خود بمتن الصاق کردهاند.
.
#زندگی_در_تبعیض #بهائی #بهاییان_ایران
#ایران_بدون_نفرت
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تخریب خانه سه خانواده به جرم بهائیبودن
آزار بهاییها توسط حکومت جمهوری اسلامی تمامی ندارد. اما در این میان سایر شهروندان چه مسئولیتی دارند و چگونه میتوانند مانع تداوم تبعیض و آزار افراد باورمند به آیینهای دیگر از جمله آیین بهایی شوند؟
شما همراهان توانا، بهویژه افراد باورمند به دین اسلام، آیا راضی هستید که حکومت خانه معتقدان به آیین بهایی را روی سرشان خراب کند؟ مانع کسب و کار و تحصیل آنها شود و آنها را زندانی و شکنجه و اعدام کند؟
#بهایی #زندگی_در_تبعیض #مسئولیت_شهروندی
@Tavaana_TavaanaTech
آزار بهاییها توسط حکومت جمهوری اسلامی تمامی ندارد. اما در این میان سایر شهروندان چه مسئولیتی دارند و چگونه میتوانند مانع تداوم تبعیض و آزار افراد باورمند به آیینهای دیگر از جمله آیین بهایی شوند؟
شما همراهان توانا، بهویژه افراد باورمند به دین اسلام، آیا راضی هستید که حکومت خانه معتقدان به آیین بهایی را روی سرشان خراب کند؟ مانع کسب و کار و تحصیل آنها شود و آنها را زندانی و شکنجه و اعدام کند؟
#بهایی #زندگی_در_تبعیض #مسئولیت_شهروندی
@Tavaana_TavaanaTech
طاهره برجیس؛ نمادی از مبارزه سازنده و خشونتپرهیز بهائیان
طاهره برجیس در سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. پدرش در حرفه داروسازی فعالیت داشت. طاهره برجیس پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان به دانشکده پزشکی راه یافت و دوره تخصصی پزشکی کودکان را در ایالات متحده گذراند.
او سال ۱۳۵۵ به ایران بازگشت و فعالیت خود را در دانشگاه جندیشاپور اهواز آغاز کرد ولی پس از چند ماه از تدریس در دانشگاه پشیمان شد و به تهران بازگشت و به بیمارستان رفت و به فعالیت در حوزه طب کودکان پرداخت.
البته پزشکی در خانواده برجیس پیشینهای دراز داشت. طاهره برجیس برادرزاده پزشک مشهور بهایی، «سلیمان برجیس» بود. سلیمان برجیس که در کاشان پزشکی مشهور و خوشنام بود، در سال ۱۳۲۸ از سوی عوامل وابسته به گروه «فداییان اسلام» در کاشان به قتل رسید و قاتلان او با فشار دستگاه روحانیت شیعی به دادگاه تبرئه شدند.
ولی با وقوع انقلاب ۵۷ وضعیت طاهره برجیس نیز دگرگون شد. او که در بیمارستان میثاقیه تهران فعالیت میکرد و مسئولیت بخش کودکان در این بیمارستان را بر عهده داشت، اکنون این بیمارستان را مصادرهشده میدید.
این بیمارستان عملا از سوی بنیاد مستضعفان غصب شد و به مصطفی خمینی تغییر نام داده شد. رییس جدید و انقلابی بیمارستان که خود را «دکتر صادقی» معرفی میکرد، طاهره برجیس را به اتاق ریاست احضار کرد و خطاب به او گفت: «از فردا در این بیمارستان سمتی نداری!»
طاهره برجیس در پی این اخراج نامههایی به مقامات دولت موقت بازرگان نوشت و نامهای به شخص مهدی بازرگان نیز نوشت. مهدی بازرگان هیچ گاه به او پاسخ نداد. دادخواهی برجیس از اخراج انقلابیاش عملا ناکام ماند.
طاهره برجیس مطبی شخصی باز کرد ولی عملا بیمارانش بسیار کم شده بودند. فرزندش «نظامالدین میثاقی» از خدمت مادرش به جامعه در دهه شصت می گوید: «خدمات او شامل ویزیت رایگان فرزندان اعدامیها و زندانیان، دایرکردن کلاسها و سمینارهای متعدد برای توانبخشی و کمک به خانوادههای رنجدیده و مشاوره خانوادگی خصوصی بود».
در آن سالها به علت فشار گستردهای که بر بهائیان وجود داشت آنها از تحصیل در دانشگاهها نیز منع شده بودند. بر این اساس خود بهائیان دست به تاسیس دانشگاهی خصوصی زدند که «موسسه آموزش عالی بهائیان ایران» نام داشت. در سال ۱۳۶۸ این موسسه تاسیس شد.
طاهره برجیس که خود از موسسان این دانشگاه بود، تدریس را در این دانشگاه آغاز کرد....
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Tahereh_Barjis
#طاهره_برجیس #بهایی #بهاییان_ابران #زندگی_در_تبعیض
@Tavaana_TavaanaTech
طاهره برجیس در سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. پدرش در حرفه داروسازی فعالیت داشت. طاهره برجیس پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان به دانشکده پزشکی راه یافت و دوره تخصصی پزشکی کودکان را در ایالات متحده گذراند.
او سال ۱۳۵۵ به ایران بازگشت و فعالیت خود را در دانشگاه جندیشاپور اهواز آغاز کرد ولی پس از چند ماه از تدریس در دانشگاه پشیمان شد و به تهران بازگشت و به بیمارستان رفت و به فعالیت در حوزه طب کودکان پرداخت.
البته پزشکی در خانواده برجیس پیشینهای دراز داشت. طاهره برجیس برادرزاده پزشک مشهور بهایی، «سلیمان برجیس» بود. سلیمان برجیس که در کاشان پزشکی مشهور و خوشنام بود، در سال ۱۳۲۸ از سوی عوامل وابسته به گروه «فداییان اسلام» در کاشان به قتل رسید و قاتلان او با فشار دستگاه روحانیت شیعی به دادگاه تبرئه شدند.
ولی با وقوع انقلاب ۵۷ وضعیت طاهره برجیس نیز دگرگون شد. او که در بیمارستان میثاقیه تهران فعالیت میکرد و مسئولیت بخش کودکان در این بیمارستان را بر عهده داشت، اکنون این بیمارستان را مصادرهشده میدید.
این بیمارستان عملا از سوی بنیاد مستضعفان غصب شد و به مصطفی خمینی تغییر نام داده شد. رییس جدید و انقلابی بیمارستان که خود را «دکتر صادقی» معرفی میکرد، طاهره برجیس را به اتاق ریاست احضار کرد و خطاب به او گفت: «از فردا در این بیمارستان سمتی نداری!»
طاهره برجیس در پی این اخراج نامههایی به مقامات دولت موقت بازرگان نوشت و نامهای به شخص مهدی بازرگان نیز نوشت. مهدی بازرگان هیچ گاه به او پاسخ نداد. دادخواهی برجیس از اخراج انقلابیاش عملا ناکام ماند.
طاهره برجیس مطبی شخصی باز کرد ولی عملا بیمارانش بسیار کم شده بودند. فرزندش «نظامالدین میثاقی» از خدمت مادرش به جامعه در دهه شصت می گوید: «خدمات او شامل ویزیت رایگان فرزندان اعدامیها و زندانیان، دایرکردن کلاسها و سمینارهای متعدد برای توانبخشی و کمک به خانوادههای رنجدیده و مشاوره خانوادگی خصوصی بود».
در آن سالها به علت فشار گستردهای که بر بهائیان وجود داشت آنها از تحصیل در دانشگاهها نیز منع شده بودند. بر این اساس خود بهائیان دست به تاسیس دانشگاهی خصوصی زدند که «موسسه آموزش عالی بهائیان ایران» نام داشت. در سال ۱۳۶۸ این موسسه تاسیس شد.
طاهره برجیس که خود از موسسان این دانشگاه بود، تدریس را در این دانشگاه آغاز کرد....
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Tahereh_Barjis
#طاهره_برجیس #بهایی #بهاییان_ابران #زندگی_در_تبعیض
@Tavaana_TavaanaTech