از چند روز پیش آنها به همراه چند تن از #کنشگران مدنی به خیابان های تهران رفته و #زباله جمع آوری می کردند. یک حرکت ساده مدنی. ... نوشته های #محمدنوریزاد و عمار ملکی را بخوانید:
همه با هم: آشغال ها را بروبیم!
یک: روز جمعه شانزده بهمن، ساعت ده صبح، ضلع شمالی چهار راه پارک وی، مقابل آتش نشانی، چشم به راه شماییم. دوستی برای من نوشته بود: از دزفول می آیم و با شما همراهی خواهم کرد. می گویم: نگران "برادران" نباشید. ما مگر قرار است چه بکنیم که بخواهند مزاحم ما باشند؟ ما محیط زیست خود را – برخلاف آنان – دوست داریم. می خواهیم اطراف خود را از وجود آشغال ها پاکسازی کنیم. اگر قرار باشد عده ای " آشغال روب " که دستکش بدست و کیسه بدست مشغول آشغال جمع کردن اند، برای حاکمیتِ به این گندگی نگران کننده باشد، خب چه فرقی است میان آشغال ها و این گنده ی نگران؟ اطمینان دارم همه با هم روز قشنگ و شاد و بیاد ماندنی ای را رقم خواهیم زد. آخر تا کی #آشغال ها را در هر کجا بچشم ببینیم و بی تفاوت از کنارشان رد شویم. ما و شما باید تکلیف مان را با آشغال ها روشن کنیم. آشغال ها را یکی یکی برمی داریم و در زباله دان ها می اندازیم. کاری هم به زباله دانی تاریخ نداریم. آهای ای همه ی کسانی که به زندگی در کنار آشغال ها "عادت" کرده اید، این حرکت را قدر بدانید و با ما همراهی کنید.
محمد نوری زاد
پانزدهم بهمن نود و چهار - تهران
عمار ملکی فرزند دکتر #محمدملکی نوشته است: «شاید در تصور نگنجد که عمل رختشویی در انظار عمومی بتواند پایههای قدرت کسی را سست کند که به سرسختی، فساد و بیرحمی معروف بوده است. اما مراسم «رخت شویی جمعی» یکی از عوامل اصلی در سقوط رییسجمهور منفور پرو، آلبرتو فوجیموری شد و به بیش از یک دهه سلطه او پایان داد.
در ماه می سال ۲۰۰۰، هزاران نفر از مردم پرو، ظهر هر جمعه به مدت سه ساعت در میدان شهرداری شهر لیما - پایتخت پرو – گردهم جمع میشدند. بهانه جمع شدن آنها، شستن پرچمهای سرخ و سفید رنگ کشورشان بود. جمعیت میخواست بدین ترتیب نشان دهد که پرو و پرچمش به طور غیرقابل تحملی چرک و آلوده شده است!! مقامات حکومت در واکنش به این اقدام شروع به تهدید و ترساندن مردم کردند. ولادمیر لنین مونتسینوس - رییس سرویس امنیتی – درباره این «سرطان» هشدار داد و کسانی را که به شستن پرچم دست میزدند را تروریست خطاب کرد. اما باز هم اعتراض «پرچم شویی» ادامه پیدا کرد. یکی از معترضان میگفت: «من فقط میخواهم که کشوری پاکیزه داشته باشم». این کنش اعتراضی در سراسر کشور گسترش یافت و صدها و هزاران نفر در آن شرکت میکردند. نهایتا این کنش به هدف خود رسید. پنج ماه پس از آغاز آن، فوجیموری کنارهگیری کرد (او در هنگام سفری به ژاپن با فکس استعفای خود را اعلام کرد). روزنامه پرویی «جمهوری» در ويژه نامه خود نوشت که «آیین پرچم شویی در تاریخ پرو هرگز از یادها نخواهد رفت».
در سال ۲۰۰۹ فوجیموری (که دو سال قبلش، از شیلی برای محاکمه به پرو باز پس فرستاده شده بود) به جرم قتلهایی که در دوران زمامداری او انجام گرفته بود به زندان انداخته شد. حالا دیگر پرچم پرو پاکیزه شده است!»
این یکی از داستانهای کتاب «کنشهای کوچک ایستادگی مدنی» است نوشته استیو کراشاو و جان جکسون. من بخشهایی از این کتاب را در دوران جنبش سبز ترجمه و منتشر کردم اما خوشبختانه کل کتاب بعدا توسط سایت توانا ترجمه شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
(https://goo.gl/meeP0A)
این یکی از کتابهایی است که هر کنشگر مدنی و هر کس که میخواهد بداند مبارزات مدنی در دیگر کشورها چگونه به نتیجه رسیده است، باید بخواند.
فایل کتابی که عمار ملکی نام برده را برایتون در همین جا می گذاریم.
@Tavaana_Tavaanatech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
همه با هم: آشغال ها را بروبیم!
یک: روز جمعه شانزده بهمن، ساعت ده صبح، ضلع شمالی چهار راه پارک وی، مقابل آتش نشانی، چشم به راه شماییم. دوستی برای من نوشته بود: از دزفول می آیم و با شما همراهی خواهم کرد. می گویم: نگران "برادران" نباشید. ما مگر قرار است چه بکنیم که بخواهند مزاحم ما باشند؟ ما محیط زیست خود را – برخلاف آنان – دوست داریم. می خواهیم اطراف خود را از وجود آشغال ها پاکسازی کنیم. اگر قرار باشد عده ای " آشغال روب " که دستکش بدست و کیسه بدست مشغول آشغال جمع کردن اند، برای حاکمیتِ به این گندگی نگران کننده باشد، خب چه فرقی است میان آشغال ها و این گنده ی نگران؟ اطمینان دارم همه با هم روز قشنگ و شاد و بیاد ماندنی ای را رقم خواهیم زد. آخر تا کی #آشغال ها را در هر کجا بچشم ببینیم و بی تفاوت از کنارشان رد شویم. ما و شما باید تکلیف مان را با آشغال ها روشن کنیم. آشغال ها را یکی یکی برمی داریم و در زباله دان ها می اندازیم. کاری هم به زباله دانی تاریخ نداریم. آهای ای همه ی کسانی که به زندگی در کنار آشغال ها "عادت" کرده اید، این حرکت را قدر بدانید و با ما همراهی کنید.
محمد نوری زاد
پانزدهم بهمن نود و چهار - تهران
عمار ملکی فرزند دکتر #محمدملکی نوشته است: «شاید در تصور نگنجد که عمل رختشویی در انظار عمومی بتواند پایههای قدرت کسی را سست کند که به سرسختی، فساد و بیرحمی معروف بوده است. اما مراسم «رخت شویی جمعی» یکی از عوامل اصلی در سقوط رییسجمهور منفور پرو، آلبرتو فوجیموری شد و به بیش از یک دهه سلطه او پایان داد.
در ماه می سال ۲۰۰۰، هزاران نفر از مردم پرو، ظهر هر جمعه به مدت سه ساعت در میدان شهرداری شهر لیما - پایتخت پرو – گردهم جمع میشدند. بهانه جمع شدن آنها، شستن پرچمهای سرخ و سفید رنگ کشورشان بود. جمعیت میخواست بدین ترتیب نشان دهد که پرو و پرچمش به طور غیرقابل تحملی چرک و آلوده شده است!! مقامات حکومت در واکنش به این اقدام شروع به تهدید و ترساندن مردم کردند. ولادمیر لنین مونتسینوس - رییس سرویس امنیتی – درباره این «سرطان» هشدار داد و کسانی را که به شستن پرچم دست میزدند را تروریست خطاب کرد. اما باز هم اعتراض «پرچم شویی» ادامه پیدا کرد. یکی از معترضان میگفت: «من فقط میخواهم که کشوری پاکیزه داشته باشم». این کنش اعتراضی در سراسر کشور گسترش یافت و صدها و هزاران نفر در آن شرکت میکردند. نهایتا این کنش به هدف خود رسید. پنج ماه پس از آغاز آن، فوجیموری کنارهگیری کرد (او در هنگام سفری به ژاپن با فکس استعفای خود را اعلام کرد). روزنامه پرویی «جمهوری» در ويژه نامه خود نوشت که «آیین پرچم شویی در تاریخ پرو هرگز از یادها نخواهد رفت».
در سال ۲۰۰۹ فوجیموری (که دو سال قبلش، از شیلی برای محاکمه به پرو باز پس فرستاده شده بود) به جرم قتلهایی که در دوران زمامداری او انجام گرفته بود به زندان انداخته شد. حالا دیگر پرچم پرو پاکیزه شده است!»
این یکی از داستانهای کتاب «کنشهای کوچک ایستادگی مدنی» است نوشته استیو کراشاو و جان جکسون. من بخشهایی از این کتاب را در دوران جنبش سبز ترجمه و منتشر کردم اما خوشبختانه کل کتاب بعدا توسط سایت توانا ترجمه شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
(https://goo.gl/meeP0A)
این یکی از کتابهایی است که هر کنشگر مدنی و هر کس که میخواهد بداند مبارزات مدنی در دیگر کشورها چگونه به نتیجه رسیده است، باید بخواند.
فایل کتابی که عمار ملکی نام برده را برایتون در همین جا می گذاریم.
@Tavaana_Tavaanatech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
مخالفت با آشغالروبی؛ بازداشت کوتاه نوریزاد و ملکی
مأموران نیروی انتظامی محمد نوریزاد و محمد ملکی را صبح امروز در تهران بازداشت و پس از ساعتی در جاده ی قم رها کردند. بازداشت این دو فعال مدنی همراه با خشونت بوده تا جایی که سر دکتر ملکی حین ورود به اتومبیل پلیس شکسته است. محمد نوریزاد در فیسبوکش در این رابطه نوشت:
«امروز پیش از ما، برادران آمده بودند سرِ قرار. و تا ما را دیدند به تکاپو در افتادند. دیدم دکتر ملکی را سوار اتومبیل شان کرده اند. رفتم جلو و در اتومبیل را باز کردم و دکتر را به بیرون آمدن فرا خواندم. بیرون آمد. اما ریختند و خود مرا به داخل اتومبیل تپاندند. بعدش دکتر را با بد اخلاقی. جوری که سرِ دکتر خورد به تیغه ی درِ اتومبیل و زخمی شد. ما دو تا را بردند و بردند و بردند و در جاده ی قم رهایمان کردند. داستانش را می نویسم. شاید منظور برادران این بود که: آشغال روبی را باید از قم شروع کنید! وشاید هم من و دکتر ملکی رفتیم اطراف بیت رهبری و به ابرهای بالای سرمان پف کردیم.
به نوشته سایت هرانا این دو فعال مدنی به همراه جمعی از #شهروندان و با اعلام قبلی قصد داشتند در یک حرکت مدنی به جمع کردن #زباله در خیابان های تهران بپردازند.
مأمورین همزمان با بازداشت آقایان ملکی و نوریزاد اقدام به پراکنده کردن جمعیتی کردند که با کیسه زباله و کاورهای نارنجی قصد داشتند در این حرکت شرکت کنند.
#محمدنوریزاد به گزارشگر هرانا گفت که مأموران با فشار دکتر ملکی را به سمت اتومبیل برده اند تا جایی که سرش در اصابت با بخشی از بدنه اتومبیل دچار شکستگی شده است.
دکتر #محمدملکی دیگر فعال مدنی و سیاسی بازداشت شده گفت: “از مأمورین خواستیم یا ما را بازداشت کنند و یا اقلا نزدیک به ایستگاه مترویی یا اتوبوسی پیاده کنند ولی آنها بدون توجه کنار بیابانی در بزرگراه امام علی و جاده قم پیاده کردند.»
به گفته آقای #نوریزاد مأمورین از گارد ویژه نیروی انتظامی بوده اند ولی حکم قضایی مبنی بر بازداشت نشان نداده اند.
دکتر محمد ملکی و محمد نوریزاد از سازماندهان و شرکت کنندگان تجمعات مدنی مقابل #زندان اوین و لاستیک دنا بودند که با اقبال جمعی از شهروندان و فعالین مدنی روبرو شد و نهایتا با بازداشت و تعقیب قضایی تعداد زیادی از آنان خاتمه یافت.
@Tavaana_Tavaanatech
مأموران نیروی انتظامی محمد نوریزاد و محمد ملکی را صبح امروز در تهران بازداشت و پس از ساعتی در جاده ی قم رها کردند. بازداشت این دو فعال مدنی همراه با خشونت بوده تا جایی که سر دکتر ملکی حین ورود به اتومبیل پلیس شکسته است. محمد نوریزاد در فیسبوکش در این رابطه نوشت:
«امروز پیش از ما، برادران آمده بودند سرِ قرار. و تا ما را دیدند به تکاپو در افتادند. دیدم دکتر ملکی را سوار اتومبیل شان کرده اند. رفتم جلو و در اتومبیل را باز کردم و دکتر را به بیرون آمدن فرا خواندم. بیرون آمد. اما ریختند و خود مرا به داخل اتومبیل تپاندند. بعدش دکتر را با بد اخلاقی. جوری که سرِ دکتر خورد به تیغه ی درِ اتومبیل و زخمی شد. ما دو تا را بردند و بردند و بردند و در جاده ی قم رهایمان کردند. داستانش را می نویسم. شاید منظور برادران این بود که: آشغال روبی را باید از قم شروع کنید! وشاید هم من و دکتر ملکی رفتیم اطراف بیت رهبری و به ابرهای بالای سرمان پف کردیم.
به نوشته سایت هرانا این دو فعال مدنی به همراه جمعی از #شهروندان و با اعلام قبلی قصد داشتند در یک حرکت مدنی به جمع کردن #زباله در خیابان های تهران بپردازند.
مأمورین همزمان با بازداشت آقایان ملکی و نوریزاد اقدام به پراکنده کردن جمعیتی کردند که با کیسه زباله و کاورهای نارنجی قصد داشتند در این حرکت شرکت کنند.
#محمدنوریزاد به گزارشگر هرانا گفت که مأموران با فشار دکتر ملکی را به سمت اتومبیل برده اند تا جایی که سرش در اصابت با بخشی از بدنه اتومبیل دچار شکستگی شده است.
دکتر #محمدملکی دیگر فعال مدنی و سیاسی بازداشت شده گفت: “از مأمورین خواستیم یا ما را بازداشت کنند و یا اقلا نزدیک به ایستگاه مترویی یا اتوبوسی پیاده کنند ولی آنها بدون توجه کنار بیابانی در بزرگراه امام علی و جاده قم پیاده کردند.»
به گفته آقای #نوریزاد مأمورین از گارد ویژه نیروی انتظامی بوده اند ولی حکم قضایی مبنی بر بازداشت نشان نداده اند.
دکتر محمد ملکی و محمد نوریزاد از سازماندهان و شرکت کنندگان تجمعات مدنی مقابل #زندان اوین و لاستیک دنا بودند که با اقبال جمعی از شهروندان و فعالین مدنی روبرو شد و نهایتا با بازداشت و تعقیب قضایی تعداد زیادی از آنان خاتمه یافت.
@Tavaana_Tavaanatech
سر را مقیم شانه من کن برادر جان.....
حسین زمان ترانهای را تقدیم به محمد نوریزاد کرد
#محمدنوریزاد همراه با انتشار ویدیویی که مشاهده میکنید، نوشته است: «دیروز آقای #حسین_زمان به دیدنم آمد. ترانهای آورده بود و همان ترانه را به من هدیه داد و گفت: "هیچ آهنگسازی حاضر نمیشود آهنگی رویِ این ترانه بگذارد." خودش نشست و چند خطی از آن را برایم خواند. حجمِ این فیلمِ کوتاه زیاد است. اما مرا به صدای زلالِ حسین زمان ببخشایید.»
محمد نوریزاد چندی است شبانه روز با پرچم و پلاکاردی جلوی درب زندان اوین اقامت می کند و خواستار دریافت اموال شخصی اش از بازجویان 2 الف سپاه پاسداران است. هر روز برخی از فعالان مدنی به دیدارش می روند و او در یادداشت های روزانه اش از تجربه اقامت شبانه روزی اش جلوی اوین و افرادی که از اقصی نقاط کشور به دیدارش می آیند می نویسد. شب ها در کیسه خواب می خوابد. ...
حسین زمان، خواننده، چندی پیش در نامهای اعتراضی به وزیر ارشاد نوشته بود: «چند ماه بعد از شروع به کار دولت جدید، طی چند نوبت، به معاونت هنری وزارت ارشاد مراجعه کردم و هر بار در پاسخ به درخواست اینجانب برای اجرای کنسرت موسیقی، پاسخ دادند نمیتوانیم، چون از بالا به ما دستور دادهاند و دو نامه روی پرونده شما هست که ما را از دادن مجوز منع میکند.
قبل از هر چیز بایستی به شما یادآوری کنم مردم ولی نعمت شما هستند، همان مردم کوچه و بازار، همانها که حضور شما در جایگاه وزارت به اعتبار ایشان است و من نیز یکی از آنها. شما وزیر در اختیار بالانشینها نیستید. شما موظفید به قانون عمل کنید.
معاونت هنری شما مسئول دفاع از حقوق هنرمندان است نه مامور ابلاغ دستورات مراجع فراقانونی. شما مجری قانون هستید نه غلام وبنده بالاسریهای خود رای. ماه هاست اهالی هنر زیر فشار و زور چماقداران به سر میبرند، اساتید موسیقی همچون استاد شجریان مورد اهانت قرار میگیرند، کنسرتهای بزرگان موسیقی یکی پس از دیگری توسط گروهها و دستجات غیر رسمی بهطور غیر قانونی لغو میگردند و صدایی از شما و معاون هنریتان در نمیآید. چرا به وظیفهتان عمل نمیکنید؟ اگر نمیگذارند و بهطور غیر قانونی مانع میشوند، اعلام کنید، موضع گیری کنید، افشاگری کنید و حرف بزنید. از حقوق هنرمندان دفاع کنید. اگر هم نمیتوانید استعفا دهید.»
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
حسین زمان ترانهای را تقدیم به محمد نوریزاد کرد
#محمدنوریزاد همراه با انتشار ویدیویی که مشاهده میکنید، نوشته است: «دیروز آقای #حسین_زمان به دیدنم آمد. ترانهای آورده بود و همان ترانه را به من هدیه داد و گفت: "هیچ آهنگسازی حاضر نمیشود آهنگی رویِ این ترانه بگذارد." خودش نشست و چند خطی از آن را برایم خواند. حجمِ این فیلمِ کوتاه زیاد است. اما مرا به صدای زلالِ حسین زمان ببخشایید.»
محمد نوریزاد چندی است شبانه روز با پرچم و پلاکاردی جلوی درب زندان اوین اقامت می کند و خواستار دریافت اموال شخصی اش از بازجویان 2 الف سپاه پاسداران است. هر روز برخی از فعالان مدنی به دیدارش می روند و او در یادداشت های روزانه اش از تجربه اقامت شبانه روزی اش جلوی اوین و افرادی که از اقصی نقاط کشور به دیدارش می آیند می نویسد. شب ها در کیسه خواب می خوابد. ...
حسین زمان، خواننده، چندی پیش در نامهای اعتراضی به وزیر ارشاد نوشته بود: «چند ماه بعد از شروع به کار دولت جدید، طی چند نوبت، به معاونت هنری وزارت ارشاد مراجعه کردم و هر بار در پاسخ به درخواست اینجانب برای اجرای کنسرت موسیقی، پاسخ دادند نمیتوانیم، چون از بالا به ما دستور دادهاند و دو نامه روی پرونده شما هست که ما را از دادن مجوز منع میکند.
قبل از هر چیز بایستی به شما یادآوری کنم مردم ولی نعمت شما هستند، همان مردم کوچه و بازار، همانها که حضور شما در جایگاه وزارت به اعتبار ایشان است و من نیز یکی از آنها. شما وزیر در اختیار بالانشینها نیستید. شما موظفید به قانون عمل کنید.
معاونت هنری شما مسئول دفاع از حقوق هنرمندان است نه مامور ابلاغ دستورات مراجع فراقانونی. شما مجری قانون هستید نه غلام وبنده بالاسریهای خود رای. ماه هاست اهالی هنر زیر فشار و زور چماقداران به سر میبرند، اساتید موسیقی همچون استاد شجریان مورد اهانت قرار میگیرند، کنسرتهای بزرگان موسیقی یکی پس از دیگری توسط گروهها و دستجات غیر رسمی بهطور غیر قانونی لغو میگردند و صدایی از شما و معاون هنریتان در نمیآید. چرا به وظیفهتان عمل نمیکنید؟ اگر نمیگذارند و بهطور غیر قانونی مانع میشوند، اعلام کنید، موضع گیری کنید، افشاگری کنید و حرف بزنید. از حقوق هنرمندان دفاع کنید. اگر هم نمیتوانید استعفا دهید.»
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
.
حال وخیم و احتمال سکته #محمدصدیق_کبودوند در اثر #اعتصاب_غذا
#محمدنوریزاد، #فعال_مدنی پس از دیداری با "محمد صدیق کبودوند" در #بیمارستان طالقانی در کانال تلگرام خود نوشت: «{در این دیدار} دکتر ملکی، محمدصدیق کبودوند را در آغوشش گرفت و هر چه تقاضا کرد اعتصابش را بشکند قبول نکرد. این مرد کُرد، سخت آسیب دیده و از ناحیه قلب و گوارش در رنج است و احتمال سکتهاش فراوان است. کاش ذرهای شعور در ناکجای حاکمان اسلامی مشاهده میشد.» محمد صدیق کبودوند از دهم تیرماه سال ۱۳۸۶ زندانیست. اوبه دلیل تاسیس سازمان دفاع از #حقوق_بشر #کردستان و فعالیتهای حقوق بشری در دادگاه انقلاب اسلامی به اتهامات اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به ۱۰ سال #زندان محکوم شده است.
آقای #کبودوند همچنین به دلیل فعالیتهای #روزنامهنگاری و نوشتن مطالبی در هفتهنامه پیام مردم به اتهام تشویش اذهان عمومی ابتدا به یکسال #حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از رونامه نگاری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش ماه تقلیل یافت.
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان روز یکشنبه نهم خرداد ماه در اطلاعیهای از وضعیت وخیم جسمی محمدصدیق کبودوند، مدیر این سازمان و روزنامه نگار #زندانی کرد خبر داد.
کبودوند از روز نوزدهم اردیبهشت ماه در اعتراض به تشکیل پرونده قضایی و اتهامات جدید و نیز محاکمه مجدد دست به اعتصاب غذا زده است.
درباره کبودوند در توانا بیشتر بخوانید:
محمدصدیق کبودوند و راه بی بازگشت دفاع از حقوق بشر
https://goo.gl/3HWH3J
@Tavaana_TavaanaTech
حال وخیم و احتمال سکته #محمدصدیق_کبودوند در اثر #اعتصاب_غذا
#محمدنوریزاد، #فعال_مدنی پس از دیداری با "محمد صدیق کبودوند" در #بیمارستان طالقانی در کانال تلگرام خود نوشت: «{در این دیدار} دکتر ملکی، محمدصدیق کبودوند را در آغوشش گرفت و هر چه تقاضا کرد اعتصابش را بشکند قبول نکرد. این مرد کُرد، سخت آسیب دیده و از ناحیه قلب و گوارش در رنج است و احتمال سکتهاش فراوان است. کاش ذرهای شعور در ناکجای حاکمان اسلامی مشاهده میشد.» محمد صدیق کبودوند از دهم تیرماه سال ۱۳۸۶ زندانیست. اوبه دلیل تاسیس سازمان دفاع از #حقوق_بشر #کردستان و فعالیتهای حقوق بشری در دادگاه انقلاب اسلامی به اتهامات اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به ۱۰ سال #زندان محکوم شده است.
آقای #کبودوند همچنین به دلیل فعالیتهای #روزنامهنگاری و نوشتن مطالبی در هفتهنامه پیام مردم به اتهام تشویش اذهان عمومی ابتدا به یکسال #حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از رونامه نگاری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش ماه تقلیل یافت.
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان روز یکشنبه نهم خرداد ماه در اطلاعیهای از وضعیت وخیم جسمی محمدصدیق کبودوند، مدیر این سازمان و روزنامه نگار #زندانی کرد خبر داد.
کبودوند از روز نوزدهم اردیبهشت ماه در اعتراض به تشکیل پرونده قضایی و اتهامات جدید و نیز محاکمه مجدد دست به اعتصاب غذا زده است.
درباره کبودوند در توانا بیشتر بخوانید:
محمدصدیق کبودوند و راه بی بازگشت دفاع از حقوق بشر
https://goo.gl/3HWH3J
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from اتچ بات
#محمدنوریزاد و #محمدمهدویفر را آزاد کنید!
💫 ملت شریف ایران، همانگونه که در اخبار و گزارشها شنیدید
به دستور مقام های قوه قضاییه و امنیتی و انتظامی رژیم دو تن از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ تن آقایان محمد مهدویفر و محمد نوریزاد طی چند روز اخیر با طرح شکایات بی اساس و بهانه هایی چون توهین به رهبری و مقامات کشوری بازداشت شدند.
این در حالی ست که بر همگان معلوم شده علت بازداشت آن دو هموطن شریف مشارکت در طرح و انتشار بیانیه موسوم به ۱۴ تن است و از همین روی محمد نوری زاد با نپذیرفتن قرار کفالت و نامشروع خواندن این بیدادگاههای فرمایشی ترجیح داد تا اعلام برائت کامل در زندان بماند.
ما و آن دو یار عزیز زندانی مان هنگامی که ایران را بواسطه خودکامگی و استبداد زدگی در آستانه نابودی دیدیم با طرح مطالبهای مدنی که خواست اکثریت جامعه ایران است ، تنها راه نجات میهن را در عبور کامل از رژیم و گفتن #نه_به_جمهوری_اسلامی دانستیم.
اینک با استقبال عمومی و فراگیر شدن وفاق و مطالبات ملی نهفته در بطن بیانیهها ،دستگاه سرکوبگر رژیم تهدیدات و حملات و دستگیری اعضا را آغاز نموده است.
احضار و اقدام ناموفق برای دستگیری جواد لعل محمدی،تماس و ارسال پیامهای تهدیدآمیز از سوی مامور اطلاعات و گماشتگان آنها با عباس واحدیان شاهرودی و همسر ایشان، فرستادن اوباش چاقو کش در نیمه شب و تهدید محمد حسین سپهری و خانواده ، کتک زدن رضا مهرگان،بازداشت غیر رسمی احمدی راغب پیش درآمد و مکملی برای دستگیریها بودند.
در اینجا لازم است ملت عزیز ایران و همه جهانیان بدانند مقصر هرگونه سوقصد به جان ما ۱۴ تن، حاکمیت نظام و شخص رهبر، قوه قضاییه، سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، نیروهای خودسر وابسته به رژیم و حتی شورای امنیت ملی خواهد بود.
هموطنان گرامی هوشیار باشید؛
کارنامه گذشته این رژیم نشان می دهد که ممکن است از هر ترفندی مثل برون سپاری قتل،تحریک نیروهای خودسر از طریق تولید کلیپ و انتشار مطالب چرک علیه گروه ما یا هر اقدام دیگری که منجر به حذف مان گردد بهره بگیرد.
و بطور حتم پس از ترور و قتل ما سعی میکنند تقصیر را متوجه یک شخص و یا بخشی از یک نهاد نمایند ؛ همانگونه که در قتل های زنجیره ای دهه ۷۰ انجام دادند و پس از دستگیری و گرفتن اعترافات تلوزیونی، قائله را ختم شده بخوانند.
اما لازم ست رژیم بداند ازین پس هر اتفاقی برای ما بیافتد "اولیاء دم " این گروه، ملت ایران است.
ما ۱۴ تن بر آمده از وجود ملتی کهن هستیم که اینک بی محابا و با غلبه بر ترس خویش می گویند:
#من_نفر_پانزدهم_هستم
از همین روی لازم ست ماموران دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی ، انتظامی، زندانبانان ،نیروهای خودسر و همه عُمال رژیم بدانند با اتمام حجت ملت در مورد عدم همکاری با سران جنایتکار رژیم ازین تاریخ ببعد همکاری آنان در هر جنایتی علیه همه آزادیخواهان و زندانیان سیاسی و خانواده های ایشان، به مثابه مشارکت عمدی در جنایت ثبت و پس از سرنگونی نظام هیچ عذری از ایشان پذیرفته نمی گردد.
حال که این رژیم دیکتاتوری بجز سرکوب پاسخ دیگری به مطالبات بر حق مردم نمیدهد، ما از ملت ایران و رهبران اپوزیسیون انتظار داریم هرچه سریعتر با اتحاد حول محور ایران و برای آزاد کردن کشور خود اقدام نمایند.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی از جمله دو همرزم مان محمد نوریزاد و محمد مهدویفر تنها زمانی میسر میشود که ملت ایران یکصدا با پیوستن به جنبشها و اعتراضات مدنی، اعتصابات عمومی و تحصن در خیابانها حکومت را زمینگیر نمایند.
بجز عبور و گذار کامل از این نظام فاسد، به کمتر از آن قانع نشوید که باقی ماندن حتی یک ویروس در هرم قدرت این رژیم به مثابه بازگشت دوباره استبدادست.
باری دیگر یک صدا در حمایت از دو همرزم مظلوم خویش با اتکا به حمایت میلیونها هموطن بیزار از استبدادتان اعم از جامعه کارگران،معلمان،پرستاران و پزشکان، نویسندگان، دانشجویان، حقوقدانان، هنرمندان و روزنامه نگاران مستقل ، می گوییم:
#محمدمهدویفر و #محمدنوریزاد را بی هیچ قید و شرطی آزاد کنید.
سخنگوی گروه ۱۴
دوشنبه ۲۴ تیر ۹۸
۱۵ ژوئیه ۲۰۱۹
به امید رهایی ایران عزیز✌️
ارسال رونوشت به:
-دبیر اول سازمان ملل متحد
-ریاست شورای حقوق بشر سازمان ملل
-سازمان عفو بین الملل
-شورای اتحادیه اروپا
-کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
-کانون مدافعان حقوق بشر
#من_نفر_پانزدهم_هستم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_جنگ
با لینک زیر به ما بپیوندید
@bayanieh14 👈
💫 ملت شریف ایران، همانگونه که در اخبار و گزارشها شنیدید
به دستور مقام های قوه قضاییه و امنیتی و انتظامی رژیم دو تن از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ تن آقایان محمد مهدویفر و محمد نوریزاد طی چند روز اخیر با طرح شکایات بی اساس و بهانه هایی چون توهین به رهبری و مقامات کشوری بازداشت شدند.
این در حالی ست که بر همگان معلوم شده علت بازداشت آن دو هموطن شریف مشارکت در طرح و انتشار بیانیه موسوم به ۱۴ تن است و از همین روی محمد نوری زاد با نپذیرفتن قرار کفالت و نامشروع خواندن این بیدادگاههای فرمایشی ترجیح داد تا اعلام برائت کامل در زندان بماند.
ما و آن دو یار عزیز زندانی مان هنگامی که ایران را بواسطه خودکامگی و استبداد زدگی در آستانه نابودی دیدیم با طرح مطالبهای مدنی که خواست اکثریت جامعه ایران است ، تنها راه نجات میهن را در عبور کامل از رژیم و گفتن #نه_به_جمهوری_اسلامی دانستیم.
اینک با استقبال عمومی و فراگیر شدن وفاق و مطالبات ملی نهفته در بطن بیانیهها ،دستگاه سرکوبگر رژیم تهدیدات و حملات و دستگیری اعضا را آغاز نموده است.
احضار و اقدام ناموفق برای دستگیری جواد لعل محمدی،تماس و ارسال پیامهای تهدیدآمیز از سوی مامور اطلاعات و گماشتگان آنها با عباس واحدیان شاهرودی و همسر ایشان، فرستادن اوباش چاقو کش در نیمه شب و تهدید محمد حسین سپهری و خانواده ، کتک زدن رضا مهرگان،بازداشت غیر رسمی احمدی راغب پیش درآمد و مکملی برای دستگیریها بودند.
در اینجا لازم است ملت عزیز ایران و همه جهانیان بدانند مقصر هرگونه سوقصد به جان ما ۱۴ تن، حاکمیت نظام و شخص رهبر، قوه قضاییه، سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، نیروهای خودسر وابسته به رژیم و حتی شورای امنیت ملی خواهد بود.
هموطنان گرامی هوشیار باشید؛
کارنامه گذشته این رژیم نشان می دهد که ممکن است از هر ترفندی مثل برون سپاری قتل،تحریک نیروهای خودسر از طریق تولید کلیپ و انتشار مطالب چرک علیه گروه ما یا هر اقدام دیگری که منجر به حذف مان گردد بهره بگیرد.
و بطور حتم پس از ترور و قتل ما سعی میکنند تقصیر را متوجه یک شخص و یا بخشی از یک نهاد نمایند ؛ همانگونه که در قتل های زنجیره ای دهه ۷۰ انجام دادند و پس از دستگیری و گرفتن اعترافات تلوزیونی، قائله را ختم شده بخوانند.
اما لازم ست رژیم بداند ازین پس هر اتفاقی برای ما بیافتد "اولیاء دم " این گروه، ملت ایران است.
ما ۱۴ تن بر آمده از وجود ملتی کهن هستیم که اینک بی محابا و با غلبه بر ترس خویش می گویند:
#من_نفر_پانزدهم_هستم
از همین روی لازم ست ماموران دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی ، انتظامی، زندانبانان ،نیروهای خودسر و همه عُمال رژیم بدانند با اتمام حجت ملت در مورد عدم همکاری با سران جنایتکار رژیم ازین تاریخ ببعد همکاری آنان در هر جنایتی علیه همه آزادیخواهان و زندانیان سیاسی و خانواده های ایشان، به مثابه مشارکت عمدی در جنایت ثبت و پس از سرنگونی نظام هیچ عذری از ایشان پذیرفته نمی گردد.
حال که این رژیم دیکتاتوری بجز سرکوب پاسخ دیگری به مطالبات بر حق مردم نمیدهد، ما از ملت ایران و رهبران اپوزیسیون انتظار داریم هرچه سریعتر با اتحاد حول محور ایران و برای آزاد کردن کشور خود اقدام نمایند.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی از جمله دو همرزم مان محمد نوریزاد و محمد مهدویفر تنها زمانی میسر میشود که ملت ایران یکصدا با پیوستن به جنبشها و اعتراضات مدنی، اعتصابات عمومی و تحصن در خیابانها حکومت را زمینگیر نمایند.
بجز عبور و گذار کامل از این نظام فاسد، به کمتر از آن قانع نشوید که باقی ماندن حتی یک ویروس در هرم قدرت این رژیم به مثابه بازگشت دوباره استبدادست.
باری دیگر یک صدا در حمایت از دو همرزم مظلوم خویش با اتکا به حمایت میلیونها هموطن بیزار از استبدادتان اعم از جامعه کارگران،معلمان،پرستاران و پزشکان، نویسندگان، دانشجویان، حقوقدانان، هنرمندان و روزنامه نگاران مستقل ، می گوییم:
#محمدمهدویفر و #محمدنوریزاد را بی هیچ قید و شرطی آزاد کنید.
سخنگوی گروه ۱۴
دوشنبه ۲۴ تیر ۹۸
۱۵ ژوئیه ۲۰۱۹
به امید رهایی ایران عزیز✌️
ارسال رونوشت به:
-دبیر اول سازمان ملل متحد
-ریاست شورای حقوق بشر سازمان ملل
-سازمان عفو بین الملل
-شورای اتحادیه اروپا
-کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
-کانون مدافعان حقوق بشر
#من_نفر_پانزدهم_هستم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_جنگ
با لینک زیر به ما بپیوندید
@bayanieh14 👈
Telegram
attach 📎