اشیای روزمره، شرح حال های غم انگیز
ضیا گافیک از اشیا در زندگی روزمره #عکاسی میکند؛ اشیایی نظیر ساعت، کفش، و عینک. اما این تصاویر به شکل فریبآمیزی ساده هستند؛ این اشیا از قبور #قربانیان گورهای دستهجمعی در جنگ بوسنی بیرون کشیده شدند. گافیک، همکار تد و اهل سارایو، از اشیای داخل این قبرها عکسبرداری میکند تا آرشیوی زنده از هویت اشخاصی که دیگر در میان ما نیستند، خلق کند.
چند سال پیش تصمیم گرفتم از تکتک اشیای نبش قبر عکس بگیرم تا بایگانی تصویری ایجاد کنم که بازماندگان بهراحتی بتوانند درون آن به جستجو بپردازند. من به عنوان راوی، دوست دارم دین خود را به جامعه ادا کنم. دوست دارم فراتر از افزایش آگاهی حرکت کنم. و در این مورد، ممکن است کسی این اشیا را بشناسد یا دستکم عکس آنها به عنوان یک خاطره ماندنی، بدون اشتباه و دقیق از آنچه رخداده باقی خواهد ماند. عکاسی هنر "همدلی" است، و خودمانی بودن این اشیا، تضمینکننده این همدلی است. در این مورد، من تنها یک ابزار هستم، یک مأمور قانون، اگر دوست دارید، و نتیجه آن عکسی است که تا حد امکان به سند بودن نزدیک شده.
وقتی همه افراد گمشده شناسایی شدند، تنها جسد پوسیده آنها در قبر و این اشیای روزمره باقی خواهند ماند. این اشیا با همه سادگی خود، آخرین مدارک بهجامانده از هویت قربانیان هستند، آخرین خاطره ماندنی از اینکه این افراد وجود داشتهاند.
https://goo.gl/kl80Vg
ویدیوی سخنرانی در تد با زیرنویس فارسی را ببینید:
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#همدلی
#تواناتک
ضیا گافیک از اشیا در زندگی روزمره #عکاسی میکند؛ اشیایی نظیر ساعت، کفش، و عینک. اما این تصاویر به شکل فریبآمیزی ساده هستند؛ این اشیا از قبور #قربانیان گورهای دستهجمعی در جنگ بوسنی بیرون کشیده شدند. گافیک، همکار تد و اهل سارایو، از اشیای داخل این قبرها عکسبرداری میکند تا آرشیوی زنده از هویت اشخاصی که دیگر در میان ما نیستند، خلق کند.
چند سال پیش تصمیم گرفتم از تکتک اشیای نبش قبر عکس بگیرم تا بایگانی تصویری ایجاد کنم که بازماندگان بهراحتی بتوانند درون آن به جستجو بپردازند. من به عنوان راوی، دوست دارم دین خود را به جامعه ادا کنم. دوست دارم فراتر از افزایش آگاهی حرکت کنم. و در این مورد، ممکن است کسی این اشیا را بشناسد یا دستکم عکس آنها به عنوان یک خاطره ماندنی، بدون اشتباه و دقیق از آنچه رخداده باقی خواهد ماند. عکاسی هنر "همدلی" است، و خودمانی بودن این اشیا، تضمینکننده این همدلی است. در این مورد، من تنها یک ابزار هستم، یک مأمور قانون، اگر دوست دارید، و نتیجه آن عکسی است که تا حد امکان به سند بودن نزدیک شده.
وقتی همه افراد گمشده شناسایی شدند، تنها جسد پوسیده آنها در قبر و این اشیای روزمره باقی خواهند ماند. این اشیا با همه سادگی خود، آخرین مدارک بهجامانده از هویت قربانیان هستند، آخرین خاطره ماندنی از اینکه این افراد وجود داشتهاند.
https://goo.gl/kl80Vg
ویدیوی سخنرانی در تد با زیرنویس فارسی را ببینید:
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#همدلی
#تواناتک
Tolerance : : Tavaana
اشیای روزمره، شرححالهای غمانگیز
ضیا گافیک از اشیا در زندگی روزمره عکاسی میکند؛ اشیایی نظیر ساعت، کفش، و عینک. اما این تصاویر به شکل فریبآمیزی ساده هستند؛ این اشیا از قبور قربانیان گورهای دستهجمعی در جنگ بوسنی بیرون کشیده شدند. گافیک، همکار تد و اهل سارایو، از اشیای داخل این قبرها…
به فراتر از #ناتواناییها بیندیشیم
برخی از کودکان با بیماریهایی پا به دنیا میگذارند که برای والدین ناشناخته است. بیماریهای مزمنی که در رشد طبیعی #اختلال ایجاد کرده و نهایتا کودک نیاز به مراقبتهای #درمانی، عاطفی و #روانی وسیع پیدا میکند. «سردون هیوز» از مادرانی است که کودکش با یکی از همین بیماریهای #مزمن متولد شد. او با دیدن شرایط کودکان و خانوادههایی که شبیه او هستند تصمیم گرفت تا پروژهای راهاندازی کند تا وضعیت استثنایی این #فرزندان را شرح دهد، #درک اجتماعی و #عاطفی وسیعتری ایجاد کند و باعث #آگاهی عموم مردم شود. در ادامه درباره او و پروژهاش از زبان خودش بیشتر میخوانیم:
پسرم ایزاک با شرایطی استثنایی به دنیا آمد. بیماری او «سندروم موبیوس» بود. تا هشت ماهگی از بیماری او اطلاع نداشتیم و تلاش زیادی کردیم تا اطلاعات لازم را برای حمایت از او و سطح کمکی که نیاز دارد بدست آوریم. روبرو شدن با این حقیقت که فرزندت بیماری #علاجناپذیر دارد، بسیار سخت است اما وقتی سختتر میشود که پی میبری این وضعیت استثنایی است و متخصصان زیادی در این حوزه وارد نیستند یا اینکه سیستم خدماتی و پشتیبانی کافی برای این بیماری وجود ندارد.
وضعیت کودکت به گونهای است که چهره و رفتارهایش از کودکان دیگر متفاوت است. کارهایش با فرضیاتی که دیگران دارند فرق دارد و درباره تواناییهای کودکت دچار تصورات اشتباه هستند. این در حالیست که گروه کوچکی از کودکان با چنین بیماریای شناخته شدهاند. همین موضوع انگیزهای شد تا سازمانی مردمنهاد با نام «یکسان اما متفاوت» به راه اندازیم.
به همین خاطر از تمامی مهارتهایم در #عکاسی استفاده کردم تا چهره واقعی این کودکان را فراتر از ظاهر متفاوتشان ثبت کنم. همراه عکسها توضیح کوتاهی درباره #بیماری #کودک، شرایطشان و تواناییهایشان نوشتم. با این #مستندسازی میخواستم سد سکوت درباره این کودکان را بشکنم و به مردم کمک کنم تا آنها را بهتر بشناسند. حالا شروع به کار بر روی شرایط کودکانی کردهام که بیماریهای خاص دارند و آن را هم "Rare Project" «پروژه نادر» نامگذاری کردهام.
سردون هیوز میگوید که گالری آنلاینی برای افرادی طراحی کرده است که در این پروژه همکاری میکنند. پروژهای که ادامهدار است و گرداننده آن از عکسهای پدر و مادرهای دیگر استقبال میکند و معتقد است این راهی به سمت آگاهیبخشی درباره وضعیت #کودکان با بیماریهای خاص است.
برای دیدن عکسها و ادامه مطلب به وبسایت #توانا مراجعه نمایید:
https://goo.gl/CMPcYx
@Tavaana_TavaanaTech
برخی از کودکان با بیماریهایی پا به دنیا میگذارند که برای والدین ناشناخته است. بیماریهای مزمنی که در رشد طبیعی #اختلال ایجاد کرده و نهایتا کودک نیاز به مراقبتهای #درمانی، عاطفی و #روانی وسیع پیدا میکند. «سردون هیوز» از مادرانی است که کودکش با یکی از همین بیماریهای #مزمن متولد شد. او با دیدن شرایط کودکان و خانوادههایی که شبیه او هستند تصمیم گرفت تا پروژهای راهاندازی کند تا وضعیت استثنایی این #فرزندان را شرح دهد، #درک اجتماعی و #عاطفی وسیعتری ایجاد کند و باعث #آگاهی عموم مردم شود. در ادامه درباره او و پروژهاش از زبان خودش بیشتر میخوانیم:
پسرم ایزاک با شرایطی استثنایی به دنیا آمد. بیماری او «سندروم موبیوس» بود. تا هشت ماهگی از بیماری او اطلاع نداشتیم و تلاش زیادی کردیم تا اطلاعات لازم را برای حمایت از او و سطح کمکی که نیاز دارد بدست آوریم. روبرو شدن با این حقیقت که فرزندت بیماری #علاجناپذیر دارد، بسیار سخت است اما وقتی سختتر میشود که پی میبری این وضعیت استثنایی است و متخصصان زیادی در این حوزه وارد نیستند یا اینکه سیستم خدماتی و پشتیبانی کافی برای این بیماری وجود ندارد.
وضعیت کودکت به گونهای است که چهره و رفتارهایش از کودکان دیگر متفاوت است. کارهایش با فرضیاتی که دیگران دارند فرق دارد و درباره تواناییهای کودکت دچار تصورات اشتباه هستند. این در حالیست که گروه کوچکی از کودکان با چنین بیماریای شناخته شدهاند. همین موضوع انگیزهای شد تا سازمانی مردمنهاد با نام «یکسان اما متفاوت» به راه اندازیم.
به همین خاطر از تمامی مهارتهایم در #عکاسی استفاده کردم تا چهره واقعی این کودکان را فراتر از ظاهر متفاوتشان ثبت کنم. همراه عکسها توضیح کوتاهی درباره #بیماری #کودک، شرایطشان و تواناییهایشان نوشتم. با این #مستندسازی میخواستم سد سکوت درباره این کودکان را بشکنم و به مردم کمک کنم تا آنها را بهتر بشناسند. حالا شروع به کار بر روی شرایط کودکانی کردهام که بیماریهای خاص دارند و آن را هم "Rare Project" «پروژه نادر» نامگذاری کردهام.
سردون هیوز میگوید که گالری آنلاینی برای افرادی طراحی کرده است که در این پروژه همکاری میکنند. پروژهای که ادامهدار است و گرداننده آن از عکسهای پدر و مادرهای دیگر استقبال میکند و معتقد است این راهی به سمت آگاهیبخشی درباره وضعیت #کودکان با بیماریهای خاص است.
برای دیدن عکسها و ادامه مطلب به وبسایت #توانا مراجعه نمایید:
https://goo.gl/CMPcYx
@Tavaana_TavaanaTech
دو زن، نگین نصیری و شقایق جهانبانی کارشان نجاری است. میگویند از همان اولی که #دانشگاه قبول شدند کارهای زیادی کردیم؛ از مطبوعات گرفته تا #عکاسی و #طراحی وبسایت و طراحی #پارچه و #لباس... #اخراج شدند و شدند #نجار.. میگویند: هیچ چیزی باعث نمیشه که فکر کنیم از عهده کاری بر نمیایم.
#توانا#اراده #خواستن#پشتکار# زنان#زن#توانمندی
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
#توانا#اراده #خواستن#پشتکار# زنان#زن#توانمندی
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«حالا دیگه من جِز نمیزنم، جیغ نمیزنم...حالا دیگه فقط دف میزنم و میخونم. میخونم برای دخترایی که خیال میکنی خودشون بنزین و نفت سرشون خالی میکنند و یک کبریت هم روش.نه خالو، ما دیوانه نیستیم خودمون را آتیش بزنیم.کارِ اوناست،پدرامون،برادرامون،مردای محله،مردای شهر.....
بشنوید صدای #هانا_کامکار رو در نمایش ترانههای محلی محمد رحمانیان که برای تمامی زنانی که در آتش باورها و سنتهای پوسیده سوختند خواند و ناله سر داد.»
#هاناکامکار (متولد ۱۳۵۹، تهران) از خانوادهی موسیقیپرور #کامکارها و نوازندهی #دف این گروه است. وی که فارغالتحصیل رشتهی کارگردانی سینما از دانشگاه سوره تهران است، در کارنامهی هنری خود، تجربهی ساخت سه فیلم کوتاه را نیز دارد و در کنار آن به #عکاسی نیز میپردازد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
بشنوید صدای #هانا_کامکار رو در نمایش ترانههای محلی محمد رحمانیان که برای تمامی زنانی که در آتش باورها و سنتهای پوسیده سوختند خواند و ناله سر داد.»
#هاناکامکار (متولد ۱۳۵۹، تهران) از خانوادهی موسیقیپرور #کامکارها و نوازندهی #دف این گروه است. وی که فارغالتحصیل رشتهی کارگردانی سینما از دانشگاه سوره تهران است، در کارنامهی هنری خود، تجربهی ساخت سه فیلم کوتاه را نیز دارد و در کنار آن به #عکاسی نیز میپردازد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇