Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زوم: برزخنشینان
توانا- ساکنان روستای «پی زرد بهرام بیگی» سالها ست با ترس از کابوس مرگ سر به بالین میگذارند. ٢۵ سال پیش، کارشناسان هشدار دادند خطر ریزش کوه، این روستا و ٨٠ خانوار آن را تهدید میکند. بنابراین طرح جابجایی این روستا به تصویب رسید و قصه رنجآور ساکنان آن آغاز شد. مشکل اصلی، محلی است که برای سکونت این روستاییان در نظر گرفته شده است؛ زمینی برهوت در صد متری یک کارخانه سیمان. این محل فاقد هر گونه امکانات ابتدایی از جمله آب، برق، گاز و فضای آموزشی است؛ حال آنکه لولههای گاز، آب و برق از کنار کارخانه سیمان مارگون، در ١٠٠ متری آن، میگذرد. با گذشت ٢۵ سال وضعیت این محل همچنان تغییری نکرده است و روستانشینان در برزخی تمامعیار به سر میکنند.
https://goo.gl/Dc7WVj
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/HuAuEw
#زوم
@Tavaana_TavaanaTech
توانا- ساکنان روستای «پی زرد بهرام بیگی» سالها ست با ترس از کابوس مرگ سر به بالین میگذارند. ٢۵ سال پیش، کارشناسان هشدار دادند خطر ریزش کوه، این روستا و ٨٠ خانوار آن را تهدید میکند. بنابراین طرح جابجایی این روستا به تصویب رسید و قصه رنجآور ساکنان آن آغاز شد. مشکل اصلی، محلی است که برای سکونت این روستاییان در نظر گرفته شده است؛ زمینی برهوت در صد متری یک کارخانه سیمان. این محل فاقد هر گونه امکانات ابتدایی از جمله آب، برق، گاز و فضای آموزشی است؛ حال آنکه لولههای گاز، آب و برق از کنار کارخانه سیمان مارگون، در ١٠٠ متری آن، میگذرد. با گذشت ٢۵ سال وضعیت این محل همچنان تغییری نکرده است و روستانشینان در برزخی تمامعیار به سر میکنند.
https://goo.gl/Dc7WVj
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/HuAuEw
#زوم
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترانه هواداران تیم ملی در جام ملتها
کار زیبایی از پناه فرهادبهمن و دماوند مدیا.
این اثر به طور کامل در ایران ضبط شده، دختران خواننده در ایران هستند و به همین خاطر به طور نمادین، با نقاب خواندهاند و ناشناساند.
منبع:
@Mehdi_Rostampour
* دخترانی که برای خواندن باید نقاب بزنند، چرا که خوانندگی زنان در ایران ممنوع است.
در این ویدئو، تصاویری از کارگران کفنپوش فولاد اهواز هم قرار گرفته است. کارگران مظلومی که در پاسخ به اعتراضاتشان به خصولتیسازی بازداشت شدند و مورد اتهام قرار گرفتند!
* به حق زنان برای حضور در ورزشگاه اشاره شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
کار زیبایی از پناه فرهادبهمن و دماوند مدیا.
این اثر به طور کامل در ایران ضبط شده، دختران خواننده در ایران هستند و به همین خاطر به طور نمادین، با نقاب خواندهاند و ناشناساند.
منبع:
@Mehdi_Rostampour
* دخترانی که برای خواندن باید نقاب بزنند، چرا که خوانندگی زنان در ایران ممنوع است.
در این ویدئو، تصاویری از کارگران کفنپوش فولاد اهواز هم قرار گرفته است. کارگران مظلومی که در پاسخ به اعتراضاتشان به خصولتیسازی بازداشت شدند و مورد اتهام قرار گرفتند!
* به حق زنان برای حضور در ورزشگاه اشاره شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غلامرضا تختی، کشتیگیر ایرانی در ۵ شهریور ۱۳۰۹ در تهران به دنیا آمد.
او در تاریخ ورزش ایران به نمادی از پهلوانی و فروتنی ِ توامان تبدیل شد.
ویدئویی کمتر دیده شده از کشتی جهانپهلوان #تختی با پهلوان احمد وفادار در حضور شاه و دریافت بازوبند پهلوانی از #محمدرضاشاه پهلوی
درباره #غلامرضا_تختی بیشتر بدانید:
https://bit.ly/2NcTtQs
@Tavaana_TavaanaTech
او در تاریخ ورزش ایران به نمادی از پهلوانی و فروتنی ِ توامان تبدیل شد.
ویدئویی کمتر دیده شده از کشتی جهانپهلوان #تختی با پهلوان احمد وفادار در حضور شاه و دریافت بازوبند پهلوانی از #محمدرضاشاه پهلوی
درباره #غلامرضا_تختی بیشتر بدانید:
https://bit.ly/2NcTtQs
@Tavaana_TavaanaTech
واکنش جعفر پناهی، کارگردان و فعال مدنی، به نمایش اعترافات اجباری در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران:
"این فیلم کپی شیوههای اعترافگیری در بلوک شرق میباشد. که پخش آن خود سندی بر شکنجه شدن و اعتراف اجباری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان است."
#اسماعیل_بخشی #سپیده_قلیان #شکنجه #جعفر_پناهی #طراحی_سوخته
@Tavaana_TavaanaTech
"این فیلم کپی شیوههای اعترافگیری در بلوک شرق میباشد. که پخش آن خود سندی بر شکنجه شدن و اعتراف اجباری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان است."
#اسماعیل_بخشی #سپیده_قلیان #شکنجه #جعفر_پناهی #طراحی_سوخته
@Tavaana_TavaanaTech
اعتراف اجباری
- طرح از مانا نیستانی
برگرفته از کانال تلگرام مانا
نمایش اعتراف اجباری اسماعیل بخشی و علی نجاتی و سپیده قلیان واکنشهای زیادی در فضای مجازی برانگیخت. در همین رابطه متن زیر را جعفر پناهی، کارگردان و فعال مدنی، در صفحهی اینستاگرام خود منتشر کرده است:
در بخش خبری بیست و سی مستندی به نام طراحی سوخته از وزارت اطلاعات با هدف سوزاندن چهره های مردمی پخش شد. این فیلم کپی شیوههای اعترافگیری در بلوک شرق میباشد. که پخش آن خود سندی بر شکنجه شدن و اعتراف اجباری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان است. سپیده قلیان و اسماعیل به دلیل مشارکت در اعتراضات آبان ماه بازداشت شدند و بعد از آزادی از "شکنجه" خود توسط ماموران اطلاعات سخن گفتند.
در فیلم فوق اسماعیل بخشی مدام به پائین نگاه میکند که گویی متن دیکته شدهای را مو به مو میخواند و یا به سمت راست خود چشم میدواند که شاید شکنجهگرش انجا نشسته تا به او یادآوری کند اگر چیزی اضافه یا کم بگوید دوباره شکنجه خواهد شد. اما از سپیده قلیان تصویر کمتر پخش میشود. چرا که او با حجاب کامل سخن میگوید و شاید برای افراد مذهبی معصومیتی را تداعی کند، به همین دلیل سریع تصویرش به عکسهای او که با موهای رنگ شده و آرایش غلیظ است کات میگردد. در فیلم تلاش شده با تصاویری از ترامپ و ... چنین القاء کنند که اسماعیل بخشی به کشورهای بیگانه وابسته است. خنده دارتر آنکه تهیه کننده بیست و سی با فیلم میزانسن داده شده اتش زدن پرچم ایران (جمهوری اسلامی) و کات ان به جبهه و ... سعی در ایجاد مسایل ناسیونالیستی دارد.
سپیده قُلیان دو هفته پیش گفته بود : روز آخر بازجو میگفت اگر بیرون بروی و دهانت را باز کنی (که شکنجه شدهای ) همین ادعاها و اعترافات اجباری تو و اسماعیل بخشی را در اخبار بیست و سی هم پخش خواهیم کرد و پودرتان خواهیم کرد. امروز سپیده قلیان دوباره بازداشت شد. او بعد پخش این فیلم نوشته بود "این تصاویری که از من پخش شد گواه دیگری در اثبات حرفهایم مبنی بر شکنجه شدن در طول مدت بازداشتم بود. جدیتر از قبل به پیگیری شکنجه شدنم خواهم پرداخت و حالا که اعترافاتم پخش شد خواهان علنی برگزار شدن دادگاهم هستم"
@Tavaana_TavaanaTech
- طرح از مانا نیستانی
برگرفته از کانال تلگرام مانا
نمایش اعتراف اجباری اسماعیل بخشی و علی نجاتی و سپیده قلیان واکنشهای زیادی در فضای مجازی برانگیخت. در همین رابطه متن زیر را جعفر پناهی، کارگردان و فعال مدنی، در صفحهی اینستاگرام خود منتشر کرده است:
در بخش خبری بیست و سی مستندی به نام طراحی سوخته از وزارت اطلاعات با هدف سوزاندن چهره های مردمی پخش شد. این فیلم کپی شیوههای اعترافگیری در بلوک شرق میباشد. که پخش آن خود سندی بر شکنجه شدن و اعتراف اجباری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان است. سپیده قلیان و اسماعیل به دلیل مشارکت در اعتراضات آبان ماه بازداشت شدند و بعد از آزادی از "شکنجه" خود توسط ماموران اطلاعات سخن گفتند.
در فیلم فوق اسماعیل بخشی مدام به پائین نگاه میکند که گویی متن دیکته شدهای را مو به مو میخواند و یا به سمت راست خود چشم میدواند که شاید شکنجهگرش انجا نشسته تا به او یادآوری کند اگر چیزی اضافه یا کم بگوید دوباره شکنجه خواهد شد. اما از سپیده قلیان تصویر کمتر پخش میشود. چرا که او با حجاب کامل سخن میگوید و شاید برای افراد مذهبی معصومیتی را تداعی کند، به همین دلیل سریع تصویرش به عکسهای او که با موهای رنگ شده و آرایش غلیظ است کات میگردد. در فیلم تلاش شده با تصاویری از ترامپ و ... چنین القاء کنند که اسماعیل بخشی به کشورهای بیگانه وابسته است. خنده دارتر آنکه تهیه کننده بیست و سی با فیلم میزانسن داده شده اتش زدن پرچم ایران (جمهوری اسلامی) و کات ان به جبهه و ... سعی در ایجاد مسایل ناسیونالیستی دارد.
سپیده قُلیان دو هفته پیش گفته بود : روز آخر بازجو میگفت اگر بیرون بروی و دهانت را باز کنی (که شکنجه شدهای ) همین ادعاها و اعترافات اجباری تو و اسماعیل بخشی را در اخبار بیست و سی هم پخش خواهیم کرد و پودرتان خواهیم کرد. امروز سپیده قلیان دوباره بازداشت شد. او بعد پخش این فیلم نوشته بود "این تصاویری که از من پخش شد گواه دیگری در اثبات حرفهایم مبنی بر شکنجه شدن در طول مدت بازداشتم بود. جدیتر از قبل به پیگیری شکنجه شدنم خواهم پرداخت و حالا که اعترافاتم پخش شد خواهان علنی برگزار شدن دادگاهم هستم"
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. اعتراف اجباری - طرح از مانا نیستانی برگرفته از کانال تلگرام مانا نمایش اعتراف اجباری اسماعیل بخشی و علی نجاتی و سپیده قلیان واکنشهای زیادی در فضای مجازی برانگیخت. در همین رابطه متن زیر را جعفر پناهی، کارگردان و فعال مدنی، در صفحهی اینستاگرام خود منتشر…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دو سال از فاجعهی فرو ریختن ساختمان پلاسکو میگذرد. رئیس بنیاد مستضعفان قول داد که طی دو سال ساختمان را بازسازی خواهد کرد. ولی هنوز هیچ کاری نشده است.
اکثر وعدههایی که به کسبهی پلاسکو داده شده بود، عملی نشد!
این ویدئو را که خبرگزاری عصر ایران منتشر کرده است، ببینید.
@Tavaana_TavaanaTech
اکثر وعدههایی که به کسبهی پلاسکو داده شده بود، عملی نشد!
این ویدئو را که خبرگزاری عصر ایران منتشر کرده است، ببینید.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کانال صنفی معلمان ایران
🔴 سوالات روح الله مردانی از دادستان
روح الله مردانی معلم_دانشجوی زندان از فعالان دانشجویی،صنفی و رسانه ها خواسته است صدای او باشند وی در تماس تلفنی با خانواده و همکاران اعلام کرده است :
سه هفته است که آزادی مشروط وی برای اجرای احکام زندان ارسال شده ولی هنوز هیچ خبری از آزادی نیست.
آقای مردانی با توجه به دادرسی ناعادلانه، حکم صادره و ضرب و شتم وی در بیمارستان طالقانی و شرایط نامساعد جسمی خود، از آقای محسنی اژه ای پرسیده است:
۱- بنده با توجه به اینکه هیچ جرمی مرتکب نشده ام اصلا چرا محاکمه شدم؟
۲- #شکنجه_درمانی وضرب و شتم که طی سه روز در تاریخ های ۵/۹ تا ۵/۱۱ در #بیمارستان_طالقانی صورت گرفته و منجر به صدمات زیادی شده به دستور کدام مرجع قضایی بوده است؟
۳- محتوای تماس پیام آقای اژه ای با قاضی صلواتی چه بوده که موجب شده اشد مجازات یعنی 8 را در دادگاه بدوی صادر کنند ( فقط در پرونده نامه ای وجود دارد که نوشته تماس تلفنی آقای اژه ای با قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب )
۴-سه هفته خون ریزی داخلی دارم و از درد کبد رنج می برم وهیچ کاری انجام نمی گیرد، علت چیست؟
🔻🔻🔻
🆔 @kasenfi
روح الله مردانی معلم_دانشجوی زندان از فعالان دانشجویی،صنفی و رسانه ها خواسته است صدای او باشند وی در تماس تلفنی با خانواده و همکاران اعلام کرده است :
سه هفته است که آزادی مشروط وی برای اجرای احکام زندان ارسال شده ولی هنوز هیچ خبری از آزادی نیست.
آقای مردانی با توجه به دادرسی ناعادلانه، حکم صادره و ضرب و شتم وی در بیمارستان طالقانی و شرایط نامساعد جسمی خود، از آقای محسنی اژه ای پرسیده است:
۱- بنده با توجه به اینکه هیچ جرمی مرتکب نشده ام اصلا چرا محاکمه شدم؟
۲- #شکنجه_درمانی وضرب و شتم که طی سه روز در تاریخ های ۵/۹ تا ۵/۱۱ در #بیمارستان_طالقانی صورت گرفته و منجر به صدمات زیادی شده به دستور کدام مرجع قضایی بوده است؟
۳- محتوای تماس پیام آقای اژه ای با قاضی صلواتی چه بوده که موجب شده اشد مجازات یعنی 8 را در دادگاه بدوی صادر کنند ( فقط در پرونده نامه ای وجود دارد که نوشته تماس تلفنی آقای اژه ای با قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب )
۴-سه هفته خون ریزی داخلی دارم و از درد کبد رنج می برم وهیچ کاری انجام نمی گیرد، علت چیست؟
🔻🔻🔻
🆔 @kasenfi
حمید لطفی یکی از مدالآوران رشته جودو در المپیک ناشنوایان سال ۹۲ بلغارستان در مصاحبهای با همشهری به بیکاری ورزشکاران کمشنوا و ناشنوا اشاره کرده و گفته است:
«من اکنون بیکارم و حتی دستفروشی و کارهای موقت نیز انجام دادهام، مسئولان ما را فراموش کردهاند.»
انسانهای دارای معلولیت در ایران به واسطه سیاستگذاریهای اشتباه جمهوری اسلامی در جامعه حضور فعالی ندارند بیش از ۶۴ درصد این افراد بیکار هستند.
و حالا قهرمانان ملی ما در چنین وضعیت ناگواری به سر میبرند.
- جالب است بدانید تنها ۲۰ درصد از افراد دارای معلولیت مستمری ۱۶۳ هزار تومانی در ماه دریافت میکنند.
مرتبط
آداب معاشرت با معلولان
https://bit.ly/2W5CKCR
#افراد_دارای_معلولیت
@Tavaana_TavaanaTech
«من اکنون بیکارم و حتی دستفروشی و کارهای موقت نیز انجام دادهام، مسئولان ما را فراموش کردهاند.»
انسانهای دارای معلولیت در ایران به واسطه سیاستگذاریهای اشتباه جمهوری اسلامی در جامعه حضور فعالی ندارند بیش از ۶۴ درصد این افراد بیکار هستند.
و حالا قهرمانان ملی ما در چنین وضعیت ناگواری به سر میبرند.
- جالب است بدانید تنها ۲۰ درصد از افراد دارای معلولیت مستمری ۱۶۳ هزار تومانی در ماه دریافت میکنند.
مرتبط
آداب معاشرت با معلولان
https://bit.ly/2W5CKCR
#افراد_دارای_معلولیت
@Tavaana_TavaanaTech
🔴 فاجعۀ حضور مجید توکلی در شورای شهر!
✍️احمد زيدآبادي
این تندروهای جناح اصطلاحاً اصولگرا عجب افراد بانمکی هستند! شب و روز در رسانههای مجازی و غیرمجازی با غیظ و حرص مطلب مینویسند و کامنت میگذارند که حرف و حدیث های مربوط به ناباوریشان به هر نوع حقوق انسانی و شهروندی را به توطئۀ جن و انس نسبت دهند و خود را از این جنس اتهامها مبرا دارند، اما با یک اتفاق ساده، به ناگاه همۀ ادعاهای خود را فراموش میکنند و با نوع موضعگیری خود، حرف منتقدانشان را به اثبات میرسانند!
نمونهاش همین جنجال شرمآوری است که بر سر حضور مجید توکلی در یکی از نشستهای تخصصی شورای شهر تهران در بارۀ آلودگی هوا به راه افتاده و سر از صفحۀ اول کیهان هم در آورده است.
مجید را ابتدا در 20 سالگی دستگیر کردند. در مدت دستگیری او را چنان آزار و اذیت کردند که حتی مسئول دفتر نمایندگی دانشگاه شان نیز شنیدن آنها را تاب نیاور و سخت متأثر شد.
بعد برای بار سوم او را در سال ۸۸ دستگیر کردند و از دستگیری او چنان داستان مضحکی ساختند و پرداختند که مدتها سوژۀ رسانهها شد. سپس او را به بیش از هشت سال حبس محکوم و به زندان رجایی شهر تبعید کردند.
در آنجا بود که من مجید را برای نخستین بار از نزدیک دیدم. جوانی با هوش و بینهایت سختکوش! در بارۀ انرژی و فعالیت شیرازیها طنزهای بسیاری گفتهاند، اما اگر فقط یکصدم شیرازیها به اندازۀ مجید فعال و اهل کار باشند و ۹۹ درصد بقیه، تمام وقت خود را به استراحت بگذرانند ، بدون شک میانگین فعالیت آنان از حد نصاب فعالیت ایرانیها بالا خواهد زد!
مجید در زندان واقعاً با استراحت و بیکاری بیگانه بود. هر نقطهای را میجست تا کاری را کشف و آن را انجام دهد. دقت و جدیت و پشتکار و پیگیری و نظم و انضباطاش مثل و مانند نداشت. طبعاً این ویژگیها برخی را هم میآزرد، اما برای من مایۀ دلگرمی و امید بود.
من و مجید حدود پنج سال را در یک سلول گذراندیم. متوجه شدم که علاوه بر استعداد فنی و ریاضی، در سایر زمینهها نیز مستعد است. او را به مطالعۀ فلسفه تشویق کردم. با سماجتی باورنکردنی در مدتی کوتاه چند اثر فلسفی سنگین از جمله نقد خرد نابِ آمانوئل کانت، فلسفۀ حق و چند اثر دیگر از هگل و هستی و زمان اثر هایدگر را چندین بار دوره کرد. پس از آن دورهای مطالعات گسترده در حوزههای دینشناسی و جامعهشناسی را در پیش گرفت. تفسیر المیزان و تمام آثار مهندس بازرگان را بیوقفه مطالعه کرد.
آثار دکتر سروش را قبل از زندان تماماً خوانده بود و از آثار دکتر شریعتی هم آنچه در زندان یافت شد، پی در پی خواند....دو نفری بیش از ۸۰ درصد از مدخلهای دائره المعارف بزرگ اسلامی را دوره کردیم.
خلاصه کنم. مجید پس از پایان دورۀ محکومیتاش، نیازمند شغلی بود. من او را به دوستی معرفی کردم تا در شرکت کوچکش به کار گیرد. در آنجا مجید در کار تحقیقاتی چنان درخشید که کارفرمایش باور نمیکرد. بعد از آن، او را به ازدواج تشویق کردم. او پذیرفت و عجیب اینکه همۀ زمینههای انجام آن هم به طرزی غریب فراهم آمد و به سرعت انجام شد!
در عین حال من مجید را ترغیب کردم که از کار سیاسی به معنای متداول و مزخرفش در ایران فاصله بگیرد و بیشتر به تخصص علمی و تقویت بنیانهای معرفتی و نظری خود در این شرایط خاص بپردازد که آن را هم پذیرفت.
مجید از ادامه تحصیل محروم است. هیچکس هم برای بازگشت او به دانشگاه کاری نکرد. اوهم سر و صدایی در این مورد به راه نیانداخت و کوشید تا خارج از چارچوب دانشگاه به تخصص لازم دست پیدا کند. در واقع همین تخصص سبب شده که یک کمیسیون شورای شهر تهران برای بحث در بارۀ آلودگی هوای از او دعوت به عمل آورد.
حال گویا برای برخی فاجعهای رخ داده است! گویی از نظر آنان مجید توکلی و امثال او هیچ حق و حقوقی در کشور خود ندارند و باید کلاً از هستی ساقط شوند تا عدهای بیصلاحیت با خیال خوش و راحت، علاوه بر همۀ حقوق، از مزایای بیشمار و بیدلیل هم بهره مند شوند.
آنوقت از این شکایت دارند که چرا عدهای از نبود انصاف و عدالت در این کشور سخن میگویند! مگر لازم است کسی در این باره سخن بگوید؟ شما خود، خودتان را رسوا میکنید!
با مجید توکلی بیشتر آشنا شوید:
مجید توکلی؛ شرف جنبش دانشجویی
https://bit.ly/1q7bbEK
شرح برخی شکنجههای مجید توکلی
https://bit.ly/2EFv6Jb
@Tavaana_TavaanaTech
✍️احمد زيدآبادي
این تندروهای جناح اصطلاحاً اصولگرا عجب افراد بانمکی هستند! شب و روز در رسانههای مجازی و غیرمجازی با غیظ و حرص مطلب مینویسند و کامنت میگذارند که حرف و حدیث های مربوط به ناباوریشان به هر نوع حقوق انسانی و شهروندی را به توطئۀ جن و انس نسبت دهند و خود را از این جنس اتهامها مبرا دارند، اما با یک اتفاق ساده، به ناگاه همۀ ادعاهای خود را فراموش میکنند و با نوع موضعگیری خود، حرف منتقدانشان را به اثبات میرسانند!
نمونهاش همین جنجال شرمآوری است که بر سر حضور مجید توکلی در یکی از نشستهای تخصصی شورای شهر تهران در بارۀ آلودگی هوا به راه افتاده و سر از صفحۀ اول کیهان هم در آورده است.
مجید را ابتدا در 20 سالگی دستگیر کردند. در مدت دستگیری او را چنان آزار و اذیت کردند که حتی مسئول دفتر نمایندگی دانشگاه شان نیز شنیدن آنها را تاب نیاور و سخت متأثر شد.
بعد برای بار سوم او را در سال ۸۸ دستگیر کردند و از دستگیری او چنان داستان مضحکی ساختند و پرداختند که مدتها سوژۀ رسانهها شد. سپس او را به بیش از هشت سال حبس محکوم و به زندان رجایی شهر تبعید کردند.
در آنجا بود که من مجید را برای نخستین بار از نزدیک دیدم. جوانی با هوش و بینهایت سختکوش! در بارۀ انرژی و فعالیت شیرازیها طنزهای بسیاری گفتهاند، اما اگر فقط یکصدم شیرازیها به اندازۀ مجید فعال و اهل کار باشند و ۹۹ درصد بقیه، تمام وقت خود را به استراحت بگذرانند ، بدون شک میانگین فعالیت آنان از حد نصاب فعالیت ایرانیها بالا خواهد زد!
مجید در زندان واقعاً با استراحت و بیکاری بیگانه بود. هر نقطهای را میجست تا کاری را کشف و آن را انجام دهد. دقت و جدیت و پشتکار و پیگیری و نظم و انضباطاش مثل و مانند نداشت. طبعاً این ویژگیها برخی را هم میآزرد، اما برای من مایۀ دلگرمی و امید بود.
من و مجید حدود پنج سال را در یک سلول گذراندیم. متوجه شدم که علاوه بر استعداد فنی و ریاضی، در سایر زمینهها نیز مستعد است. او را به مطالعۀ فلسفه تشویق کردم. با سماجتی باورنکردنی در مدتی کوتاه چند اثر فلسفی سنگین از جمله نقد خرد نابِ آمانوئل کانت، فلسفۀ حق و چند اثر دیگر از هگل و هستی و زمان اثر هایدگر را چندین بار دوره کرد. پس از آن دورهای مطالعات گسترده در حوزههای دینشناسی و جامعهشناسی را در پیش گرفت. تفسیر المیزان و تمام آثار مهندس بازرگان را بیوقفه مطالعه کرد.
آثار دکتر سروش را قبل از زندان تماماً خوانده بود و از آثار دکتر شریعتی هم آنچه در زندان یافت شد، پی در پی خواند....دو نفری بیش از ۸۰ درصد از مدخلهای دائره المعارف بزرگ اسلامی را دوره کردیم.
خلاصه کنم. مجید پس از پایان دورۀ محکومیتاش، نیازمند شغلی بود. من او را به دوستی معرفی کردم تا در شرکت کوچکش به کار گیرد. در آنجا مجید در کار تحقیقاتی چنان درخشید که کارفرمایش باور نمیکرد. بعد از آن، او را به ازدواج تشویق کردم. او پذیرفت و عجیب اینکه همۀ زمینههای انجام آن هم به طرزی غریب فراهم آمد و به سرعت انجام شد!
در عین حال من مجید را ترغیب کردم که از کار سیاسی به معنای متداول و مزخرفش در ایران فاصله بگیرد و بیشتر به تخصص علمی و تقویت بنیانهای معرفتی و نظری خود در این شرایط خاص بپردازد که آن را هم پذیرفت.
مجید از ادامه تحصیل محروم است. هیچکس هم برای بازگشت او به دانشگاه کاری نکرد. اوهم سر و صدایی در این مورد به راه نیانداخت و کوشید تا خارج از چارچوب دانشگاه به تخصص لازم دست پیدا کند. در واقع همین تخصص سبب شده که یک کمیسیون شورای شهر تهران برای بحث در بارۀ آلودگی هوای از او دعوت به عمل آورد.
حال گویا برای برخی فاجعهای رخ داده است! گویی از نظر آنان مجید توکلی و امثال او هیچ حق و حقوقی در کشور خود ندارند و باید کلاً از هستی ساقط شوند تا عدهای بیصلاحیت با خیال خوش و راحت، علاوه بر همۀ حقوق، از مزایای بیشمار و بیدلیل هم بهره مند شوند.
آنوقت از این شکایت دارند که چرا عدهای از نبود انصاف و عدالت در این کشور سخن میگویند! مگر لازم است کسی در این باره سخن بگوید؟ شما خود، خودتان را رسوا میکنید!
با مجید توکلی بیشتر آشنا شوید:
مجید توکلی؛ شرف جنبش دانشجویی
https://bit.ly/1q7bbEK
شرح برخی شکنجههای مجید توکلی
https://bit.ly/2EFv6Jb
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. 🔴 فاجعۀ حضور مجید توکلی در شورای شهر! . ✍️احمد زيدآبادي . این تندروهای جناح اصطلاحاً اصولگرا عجب افراد بانمکی هستند! شب و روز در رسانههای مجازی و غیرمجازی با غیظ و حرص مطلب مینویسند و کامنت میگذارند که حرف و حدیث های مربوط به ناباوریشان به هر نوع حقوق…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حرکت تحسین برانگیز برخی از جوانان تبریزی
.
برخی از جوانان تبریزی در اقدامی قابل تحسین با اهدای گل به زنان در پارک شاهگلی، به صورت نمادین از اقدام زشتی که در این پارک رخ داد، بیزاری جستند.
.
لازم به ذکر است به دنبال بارش برف در تبریز، تعدادی از شهروندان در روز جمعه در پارک شاهگلی این شهر حضور یافته و مشغول تفریح و شادی بودند که گروهی از افراد مزاحم برای دو دختر ایجاد مزاحمت کرده و آنها را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دادند.
.
به نظر شما میزان مزاحمت جنسی در ایران گسترده است؟ اگر آری، علت آن را در چه می بینید؟
.
#تبریز #شاهگلی #مزاحمت_جنسی
@Tavaana_TavaanaTech
.
برخی از جوانان تبریزی در اقدامی قابل تحسین با اهدای گل به زنان در پارک شاهگلی، به صورت نمادین از اقدام زشتی که در این پارک رخ داد، بیزاری جستند.
.
لازم به ذکر است به دنبال بارش برف در تبریز، تعدادی از شهروندان در روز جمعه در پارک شاهگلی این شهر حضور یافته و مشغول تفریح و شادی بودند که گروهی از افراد مزاحم برای دو دختر ایجاد مزاحمت کرده و آنها را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دادند.
.
به نظر شما میزان مزاحمت جنسی در ایران گسترده است؟ اگر آری، علت آن را در چه می بینید؟
.
#تبریز #شاهگلی #مزاحمت_جنسی
@Tavaana_TavaanaTech
حساب توییتر مربوط به خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی به حالت تعلیق درآمد.
پس از آنکه صداوسیمای جمهوری اسلامی مستند «طراحی سوخته» را پخش کرد این تعلیق صورت گرفت. این مستند مربوط به بازداشت سپیده قلیان و اسماعیل بخشی بوده است و «اعترافات» اجباری این دو را نیز پخش کرده است.
مساله ای که موجب تعلیق حساب توییتری این رسانه از سوی مدیریت توییتر شد.
سپیده قلیان و اسماعیل بخشی هر دو تاکید کردهاند که در دوران بازداشت شکنجه شده اند و این اعترافات تحت آن شکنجهها صورت گرفته است.
.
با این وجود سپیده قلیان امروز یک بار دیگر بازداشت شد. سپیده قلیان پس از پخش «طراحی سوخته» باز روی شکنجه شدن خودش تاکید کرد.
صداوسیمای جمهوری اسلامی سعی میکند اینطور به مخاطبان القا کند که اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه و شخص اسماعیل بخشی به گروه های کمونیست خارج از کشور مرتبط بوده است.
@Tavaana_TavaanaTech
پس از آنکه صداوسیمای جمهوری اسلامی مستند «طراحی سوخته» را پخش کرد این تعلیق صورت گرفت. این مستند مربوط به بازداشت سپیده قلیان و اسماعیل بخشی بوده است و «اعترافات» اجباری این دو را نیز پخش کرده است.
مساله ای که موجب تعلیق حساب توییتری این رسانه از سوی مدیریت توییتر شد.
سپیده قلیان و اسماعیل بخشی هر دو تاکید کردهاند که در دوران بازداشت شکنجه شده اند و این اعترافات تحت آن شکنجهها صورت گرفته است.
.
با این وجود سپیده قلیان امروز یک بار دیگر بازداشت شد. سپیده قلیان پس از پخش «طراحی سوخته» باز روی شکنجه شدن خودش تاکید کرد.
صداوسیمای جمهوری اسلامی سعی میکند اینطور به مخاطبان القا کند که اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه و شخص اسماعیل بخشی به گروه های کمونیست خارج از کشور مرتبط بوده است.
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای هایده از صداهای ماندگار ایران است که پس از انقلاب، ممنوعه شد.
او ۲۱ فروردین ۱۳۲۱ به دنیا آمد و ۳۰ دی ۱۳۶۸ درگذشت.
یادش گرامی
https://goo.gl/4FA4dc
@Tavaana_TavaanaTech
او ۲۱ فروردین ۱۳۲۱ به دنیا آمد و ۳۰ دی ۱۳۶۸ درگذشت.
یادش گرامی
https://goo.gl/4FA4dc
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت هایده، صدای ماندگار
رهی معیری،ترانهسرا، معصومه ددهبالا را به علی تجویدی تکنواز ویلون معرفی میکند و علی تجویدی که آن روزها از فعالترین آهنگسازان ِ برنامهی گلهای رنگارنگ در رادیو تهران او را به جامعهی هنری معرفی میکند و اینگونه میشود که زندگی هنری «هایده» متولد میشود.
فعالیت حرفهای هنری هایده در سال ۱۳۴۷ و با اجرای ترانهی «آزاده» و با همکاری ارکستر گلها در رادیو تهران آغاز میشود. فرح پهلوی میگوید که قسمتی از ترانهی «آزاده» با صدای هایده او را به یاد اپرای «نورما» اثروینچنتزو بلینی با صدای ماریو کالاس،خوانندهی یونانی-آمریکایی میاندازد و اضافه میکند که «هایده، کالاس ما بود.»
معصومه ددهبالا با نام هنری هایده ۲۱ فروردینماه ۱۳۲۱ در تهران و در خانوادهای پرجمعیت که اغلبشان صدای خوشی داشتند به دنیا آمد. پدرش محمد ددهبالا اهل تبریز و مادرش زینب بلغاری، گیلانی بود. انقلاب اسلامی که بار نشست،بیشتر هنرها و اهالی هنر با محدودیتهای فراوان مواجه شدند. زنان ِ خواننده دیگر اجازهی خواندن نیافتند و صدای زنان ممنوعه شد.
بسیاری از خوانندگان پیش از انقلاب، بعد از انقلاب به دادگاه احضار شدند و برخی از آنها بازداشت و ثروت برخی از آنها نیز مصادره شد. آیتالله محمدی گیلانی حاکم شرع و رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ برخی از خوانندگان پیش از انقلاب را به دادگاه فراخواند. هایده یکی از این خوانندگان بود. با اینکه صدای کسانی مانند هایده پس از سیطرهی اسلامگرایان در ایران ممنوع شد اما این به آن معنا نبود که مردم دیگر به این صداها گوش نکردند و یا هنرمندان خود را از یاد بردند. زهرا اشراقی، نوهی دختری روحالله خمینی که نقش اول در بستن فضای هنری ایران را داشت خود یکی از طرفداران صدای هایده شد. خانم اشراقی در جایی میگوید که صدای هایده را دوست دارم و به نظرم هایده اعجوبهی موسیقی ایران بوده است. این سخنان اشراقی خشم رسانههای وابسته به اقتدارگرایان را برآشفت. هایده زیر نظر استادان بنام موسیقی ایران درس موسیقی آموخته بود. او آموزش موسیقی را با علی تجویدی آغاز کرد. هایده بارها گفته است که تحت تاثیر صدای دلکش بوده است.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/4FA4dc
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
رهی معیری،ترانهسرا، معصومه ددهبالا را به علی تجویدی تکنواز ویلون معرفی میکند و علی تجویدی که آن روزها از فعالترین آهنگسازان ِ برنامهی گلهای رنگارنگ در رادیو تهران او را به جامعهی هنری معرفی میکند و اینگونه میشود که زندگی هنری «هایده» متولد میشود.
فعالیت حرفهای هنری هایده در سال ۱۳۴۷ و با اجرای ترانهی «آزاده» و با همکاری ارکستر گلها در رادیو تهران آغاز میشود. فرح پهلوی میگوید که قسمتی از ترانهی «آزاده» با صدای هایده او را به یاد اپرای «نورما» اثروینچنتزو بلینی با صدای ماریو کالاس،خوانندهی یونانی-آمریکایی میاندازد و اضافه میکند که «هایده، کالاس ما بود.»
معصومه ددهبالا با نام هنری هایده ۲۱ فروردینماه ۱۳۲۱ در تهران و در خانوادهای پرجمعیت که اغلبشان صدای خوشی داشتند به دنیا آمد. پدرش محمد ددهبالا اهل تبریز و مادرش زینب بلغاری، گیلانی بود. انقلاب اسلامی که بار نشست،بیشتر هنرها و اهالی هنر با محدودیتهای فراوان مواجه شدند. زنان ِ خواننده دیگر اجازهی خواندن نیافتند و صدای زنان ممنوعه شد.
بسیاری از خوانندگان پیش از انقلاب، بعد از انقلاب به دادگاه احضار شدند و برخی از آنها بازداشت و ثروت برخی از آنها نیز مصادره شد. آیتالله محمدی گیلانی حاکم شرع و رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ برخی از خوانندگان پیش از انقلاب را به دادگاه فراخواند. هایده یکی از این خوانندگان بود. با اینکه صدای کسانی مانند هایده پس از سیطرهی اسلامگرایان در ایران ممنوع شد اما این به آن معنا نبود که مردم دیگر به این صداها گوش نکردند و یا هنرمندان خود را از یاد بردند. زهرا اشراقی، نوهی دختری روحالله خمینی که نقش اول در بستن فضای هنری ایران را داشت خود یکی از طرفداران صدای هایده شد. خانم اشراقی در جایی میگوید که صدای هایده را دوست دارم و به نظرم هایده اعجوبهی موسیقی ایران بوده است. این سخنان اشراقی خشم رسانههای وابسته به اقتدارگرایان را برآشفت. هایده زیر نظر استادان بنام موسیقی ایران درس موسیقی آموخته بود. او آموزش موسیقی را با علی تجویدی آغاز کرد. هایده بارها گفته است که تحت تاثیر صدای دلکش بوده است.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/4FA4dc
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Telegram
آموزشکده توانا
ترانه «فریاد» با صدای زندهیاد هایده، یکی از کارهای کریم فکور است که تقدیم میشود به شما همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
اسماعیل بخشی توسط افراد ناشناس بازداشت شده است.
بر اساس خبری که دریافت کرده ایم دقایقی پیش تعداد زیادی نیروی مسلح همراه با چهار ماشین پاترول به خانه اسماعیل بخشی همجوم برده و او را باز داشت کرده اند. هویت افراد مسلح تا ارسال اینخبر نا مشخص اعلام شده است.
سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس خبری که دریافت کرده ایم دقایقی پیش تعداد زیادی نیروی مسلح همراه با چهار ماشین پاترول به خانه اسماعیل بخشی همجوم برده و او را باز داشت کرده اند. هویت افراد مسلح تا ارسال اینخبر نا مشخص اعلام شده است.
سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دستان خالی هیات رسیدگی به تخلفات آموزش و پرورش در برابر معلم شریف
آقای محمد حسین سپهری در این ویدئو دربارهی احضارش به هیات بدوی تخلفات آموزش و پرورش خراسان رضوی گزارش میدهد.
در این جلسه به حضور ایشان در تحصن سراسری معلمان پرداختند و به ایشان گفتند که تحصن غیرقانونی بوده و شما باید به صورت قانونی اعتراض میکردید.
پاسخهای آقای سپهری را ببینید و بشنوید.
آقای سپهری در این جلسه ضمن دفاع محکم از خود و مواضعش، نقدهای جدی به نظام آموزشی و نیز روش رسیدگی به اعتراضات مردم وارد دانستند.
- قانونی اعتراض کنید.
+ مثلا چگونه؟
- به کمیته اصل نود مجلس
+ همان کمیته که به شکایت خانم زهرا نویدپور رسیدگی نکرد؟
- تحصن شما غیر قانونی بوده
+ قانون چنین چیزی نمیگوید.
- شما مفسر قانون نیستید.
+ کی مفسر قانون است؟
- شورای نگهبان
+ همان شورای نگهبان که صلاحیت سلمان خدادادی را تایید کرده؟
ایشان در انتهای ویدئو میپرسد در این جلسه مدام تاکید میشد که به روش قانونی اعتراض کنید. مملکت ما به این وضعیت رسیده، یکی بیاید روش قانونی اعتراض را مشخص کند. چون ما هر جوری بگوئیم شما از توش یک پروندهای در میآورید!
@Tavaana_TavaanaTech
آقای محمد حسین سپهری در این ویدئو دربارهی احضارش به هیات بدوی تخلفات آموزش و پرورش خراسان رضوی گزارش میدهد.
در این جلسه به حضور ایشان در تحصن سراسری معلمان پرداختند و به ایشان گفتند که تحصن غیرقانونی بوده و شما باید به صورت قانونی اعتراض میکردید.
پاسخهای آقای سپهری را ببینید و بشنوید.
آقای سپهری در این جلسه ضمن دفاع محکم از خود و مواضعش، نقدهای جدی به نظام آموزشی و نیز روش رسیدگی به اعتراضات مردم وارد دانستند.
- قانونی اعتراض کنید.
+ مثلا چگونه؟
- به کمیته اصل نود مجلس
+ همان کمیته که به شکایت خانم زهرا نویدپور رسیدگی نکرد؟
- تحصن شما غیر قانونی بوده
+ قانون چنین چیزی نمیگوید.
- شما مفسر قانون نیستید.
+ کی مفسر قانون است؟
- شورای نگهبان
+ همان شورای نگهبان که صلاحیت سلمان خدادادی را تایید کرده؟
ایشان در انتهای ویدئو میپرسد در این جلسه مدام تاکید میشد که به روش قانونی اعتراض کنید. مملکت ما به این وضعیت رسیده، یکی بیاید روش قانونی اعتراض را مشخص کند. چون ما هر جوری بگوئیم شما از توش یک پروندهای در میآورید!
@Tavaana_TavaanaTech
سوزان سانتاگ، نویسندهای که دو بار سرطان را شکست داد
سوزان سانتگ با نام اصلی سوزان رزنبلت در ۱۶ ژانویه ۱۹۳۳ در شهر نیویورک از پدر و مادری یهودی به دنیا آمد. پدرش تاجر پوست در چین بود. سوزان پنج سال داشت که پدر بر اثر ابتلا به سل درگذشت و مادر چند سال بعد با ناتان سانتاگازدواج کرد و هر چند هیچگاه ناپدری او را رسما به فرزندخواندگی نپذیرفت اما نام خانوادگی سانتاگ بر سوزان و خواهرش ماندگار شد.
سوزان در ۱۵ سالگی دبیرستان را در شهر لسآنجلس به پایان رساند و در دانشگاههای برکلی و شیکاگو در رشتههای فلسفه و ادبیات و همچنین رماننویسی ادامهی تحصیل داد. در سال ۱۹۵۰ و تنها زمانی که سوزان هفده سال داشت با فیلیپ ریف که معلم و نظریهپرداز اجتماعی بود دیدار کرد و ده روز بعد این دیدار منجر به ازدواج شد. این ازدواج هشت سال دوام داشت و تتیجهی آن فرزندی شد به نام دیوید که بعدها ویراستار مادر شد و خود نیز نویسنده شد. دیوید ریف بعدها کتابی نوشت با نام "سوزان سانتاگ، در جدال با مرگ" که این کتاب به فارسی نیز ترجمه شده است.
سوزان در سال ۱۹۵۹ از همسرش جدا شد و دیگر هیچگاه ازدواج نکرد.
اولین کتابی که سوزان را به سوی خود کشید و تاثیرات فراوانی بر سوزان گذاشت، کتاب ماری کوری بود.
"وقتی تقریباً شش ساله بودم، زندگینامه مادام کوری را به قلم دخترش، ایو کوری، خواندم. اول خیال کردم شیمیدان بشوم. سپس، مدتی طولانی، یعنی بیشتر دوران کودکیام، میخواستم فیزیکدان شوم. اما ادبیات مرا در خود غرق کرد. آنچه درواقع دلم میخواست تجربه همهگونه زندگی بود، و به نظر میرسد زندگی یک نویسنده همه اینها در خود داشته باشد."
سوزان کتاب را زمانی خواند که شش سال سن داشت. کتاب هملت شکسپیر نیز درونش را از شادی مملو کرد. اولین رمانی که بر سوزان تاثیرگذار بود، بینوایان ِ ویکتور هوگو بود. سوزان سانتاگ میگوید بعد از خواندن رمان هق هق گریستم:
«هقهق گریستم و مویه کردم و به خود گفتم کتاب سترگترین چیزهاست. مثل این بود که به ۵۰ دوست نگاه میکردم. با کتاب انگار در آینه راه میرفتم. همهجا میتوانستم بروم. هر کتاب دری بود به تمامیت یک قلمرو.»
سوزان سانتاگ وقتی ۴۳ سال داشت متوجه شد که به سرطان بدخیم پستان مبتلا شده است. پزشکان به او گفتند که شانس چندانی برای زنده ماندن ندارد. سانتاگ میگوید که اولین واکنش من وحشت بود و ماتم. اما روی هم رفته بد نیست که آدم بداند قرار است به زودی بمیرد.
او به شکلی باورنکردنی از مرگ جست. عمل جراحی و شیمی درمانی موفق عمل کرد.
سانتاگ به تحقیق در مورد بیماری ِ خود دست زد و تا توانست در مورد آن مطالعه کرد. او در این زمینه مقالهای نوشت با عنوان “بیماری همچون استعاره” که مقالهای بود بسیار تاثیرگذار. بعدها و با تامل بیشتر در مفهوم بیماری او این مقاله را بسط داد تا رسید به کتاب “ایدز و استعارههایش”.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Susan_Sontag
#سوزان_سانتاگ
@Tavaana_TavaanaTech
سوزان سانتگ با نام اصلی سوزان رزنبلت در ۱۶ ژانویه ۱۹۳۳ در شهر نیویورک از پدر و مادری یهودی به دنیا آمد. پدرش تاجر پوست در چین بود. سوزان پنج سال داشت که پدر بر اثر ابتلا به سل درگذشت و مادر چند سال بعد با ناتان سانتاگازدواج کرد و هر چند هیچگاه ناپدری او را رسما به فرزندخواندگی نپذیرفت اما نام خانوادگی سانتاگ بر سوزان و خواهرش ماندگار شد.
سوزان در ۱۵ سالگی دبیرستان را در شهر لسآنجلس به پایان رساند و در دانشگاههای برکلی و شیکاگو در رشتههای فلسفه و ادبیات و همچنین رماننویسی ادامهی تحصیل داد. در سال ۱۹۵۰ و تنها زمانی که سوزان هفده سال داشت با فیلیپ ریف که معلم و نظریهپرداز اجتماعی بود دیدار کرد و ده روز بعد این دیدار منجر به ازدواج شد. این ازدواج هشت سال دوام داشت و تتیجهی آن فرزندی شد به نام دیوید که بعدها ویراستار مادر شد و خود نیز نویسنده شد. دیوید ریف بعدها کتابی نوشت با نام "سوزان سانتاگ، در جدال با مرگ" که این کتاب به فارسی نیز ترجمه شده است.
سوزان در سال ۱۹۵۹ از همسرش جدا شد و دیگر هیچگاه ازدواج نکرد.
اولین کتابی که سوزان را به سوی خود کشید و تاثیرات فراوانی بر سوزان گذاشت، کتاب ماری کوری بود.
"وقتی تقریباً شش ساله بودم، زندگینامه مادام کوری را به قلم دخترش، ایو کوری، خواندم. اول خیال کردم شیمیدان بشوم. سپس، مدتی طولانی، یعنی بیشتر دوران کودکیام، میخواستم فیزیکدان شوم. اما ادبیات مرا در خود غرق کرد. آنچه درواقع دلم میخواست تجربه همهگونه زندگی بود، و به نظر میرسد زندگی یک نویسنده همه اینها در خود داشته باشد."
سوزان کتاب را زمانی خواند که شش سال سن داشت. کتاب هملت شکسپیر نیز درونش را از شادی مملو کرد. اولین رمانی که بر سوزان تاثیرگذار بود، بینوایان ِ ویکتور هوگو بود. سوزان سانتاگ میگوید بعد از خواندن رمان هق هق گریستم:
«هقهق گریستم و مویه کردم و به خود گفتم کتاب سترگترین چیزهاست. مثل این بود که به ۵۰ دوست نگاه میکردم. با کتاب انگار در آینه راه میرفتم. همهجا میتوانستم بروم. هر کتاب دری بود به تمامیت یک قلمرو.»
سوزان سانتاگ وقتی ۴۳ سال داشت متوجه شد که به سرطان بدخیم پستان مبتلا شده است. پزشکان به او گفتند که شانس چندانی برای زنده ماندن ندارد. سانتاگ میگوید که اولین واکنش من وحشت بود و ماتم. اما روی هم رفته بد نیست که آدم بداند قرار است به زودی بمیرد.
او به شکلی باورنکردنی از مرگ جست. عمل جراحی و شیمی درمانی موفق عمل کرد.
سانتاگ به تحقیق در مورد بیماری ِ خود دست زد و تا توانست در مورد آن مطالعه کرد. او در این زمینه مقالهای نوشت با عنوان “بیماری همچون استعاره” که مقالهای بود بسیار تاثیرگذار. بعدها و با تامل بیشتر در مفهوم بیماری او این مقاله را بسط داد تا رسید به کتاب “ایدز و استعارههایش”.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Susan_Sontag
#سوزان_سانتاگ
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سوزان سانتاگ، نویسندهای که دو بار سرطان را شکست داد سوزان سانتگ با نام اصلی سوزان رزنبلت در ۱۶ ژانویه ۱۹۳۳ در شهر نیویورک از پدر و مادری یهودی به دنیا آمد. پدرش تاجر پوست در چین بود. سوزان پنج سال داشت که پدر بر اثر ابتلا به سل درگذشت و مادر چند سال بعد…
سیاست درآمدزای امامزادهسازی
در مرداد ۱۳۹۶ نیز «احمد شرفخانی» معاون فرهنگی - اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه در نشستی خبری به صورت دقیق از وجود ۸۱۵۱ امامزاده در کشور گفت و علت افزایش سریع و گسترده تعداد امامزادهها در ایران را به علت «اطلاعات دقیق»ی دانست که سازمان اوقاف گردآوری کرده است.
او همچنین ضمن دفاعی تمام قد از کشف پی در پی امامزادهها در کشور، شایعه های موجود پیرامون وثاقت تبار این امامزاده ها را تبلیغات وهابیون عربستانی خواند و گفت: «مهمترین مرکز مقابله با تفکر انحرافی فرقه وهابیت امامزادگان هستند و اکنون امامزادگان مرکز مقابله با جنگ نرم دشمن به حساب میآید».
.
در واقع اگر بخواهیم یک جمع بندی صورت دهیم می توانیم بگوییم طبق داده های سازمان اوقاف و امور خیریه ۸۹۰۸ بقاع متبرکه در ایران وجود دارد که اعم از امامزاده، فدمگاه، نظرگاه و… است. همانطور که در بالا آمد در برخی از این بقعه ها چندین امامزاده دفن شده اند که تعداد امامزادهها را به بیش از ۱۰ هزار افزایش میدهد.
.
«حمبد عسگری سوادجانی» - مدیرکل بقاع متبرکه سازمان اوقاف - در گفتگویی در مرداد ۱۳۹۷ به اظهارنظری عجیب درباره سندیت و وثاقت تاریخی برخی از امامزاده ها پرداخت. او با استناد به سخنانی از آیت الله خامنه ای - رهبری جمهوری اسلامی - از بی سند بودن بعضی از امامزاده ها عملا دفاع کرد و با اکتفا به استقبال مردمی، عدم وجود قطعیت تاریخی درباره یک امامزاده را بلااشکال دانست!
.
او در این باره و در توضیح بیشتر گفته بود:« حضرت آقا در این مورد به ما گفتند: «امامزادهها مراکز ثروت معنوی هستند. در هر نقطهای که امامزادهها هستند مردم به آن توجه دارند. بحمدلله در جای جای ایران این مراکز معنوی وجود دارد. حال برخی از آنها سند دارند و برخی هم سند ندارند که ایرادی بر آن وارد نیست. این فرمایش مقام معظم رهبری مدظله العالی برای ما سند است که فرمودند: "از مرحوم آقا میرزا سید علی کاشانی پرسیده بودند که سند آقا علی عباس چیست، در پاسخ گفته بودند خودش سند است . هرکس حاجتی دارد آنجا می رود و حاجتش بر آورده می شود."».
.
بنا به گفته خود مسئولان سازمان اوقاف، این سازمان از در ۹ ماه ابتدایی سال ۱۳۹۱، ۵۱ میلیارد تومان از بقاع متبرکه و امامزادهها درآمد کسب کرده بود؛ درآمد ناشی از نذورات مردمی. پر پیداست که این منبع سرشار تولید پول را به راحتی نمی توان از کف داد. خصوصا که وقتی روی آن نظارت وجود ندارد. این سازمان اگرچه از لحاظ ساختاری ذیل وزارت ارشاد اسلامی قرار میگیرد، اما رییس این سازمان با تایید رهبری نظام تعیین میشود...
بیشتر بخوانید:
bit.ly/2S1J8Mk
@Tavaana_TavaanaTech
در مرداد ۱۳۹۶ نیز «احمد شرفخانی» معاون فرهنگی - اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه در نشستی خبری به صورت دقیق از وجود ۸۱۵۱ امامزاده در کشور گفت و علت افزایش سریع و گسترده تعداد امامزادهها در ایران را به علت «اطلاعات دقیق»ی دانست که سازمان اوقاف گردآوری کرده است.
او همچنین ضمن دفاعی تمام قد از کشف پی در پی امامزادهها در کشور، شایعه های موجود پیرامون وثاقت تبار این امامزاده ها را تبلیغات وهابیون عربستانی خواند و گفت: «مهمترین مرکز مقابله با تفکر انحرافی فرقه وهابیت امامزادگان هستند و اکنون امامزادگان مرکز مقابله با جنگ نرم دشمن به حساب میآید».
.
در واقع اگر بخواهیم یک جمع بندی صورت دهیم می توانیم بگوییم طبق داده های سازمان اوقاف و امور خیریه ۸۹۰۸ بقاع متبرکه در ایران وجود دارد که اعم از امامزاده، فدمگاه، نظرگاه و… است. همانطور که در بالا آمد در برخی از این بقعه ها چندین امامزاده دفن شده اند که تعداد امامزادهها را به بیش از ۱۰ هزار افزایش میدهد.
.
«حمبد عسگری سوادجانی» - مدیرکل بقاع متبرکه سازمان اوقاف - در گفتگویی در مرداد ۱۳۹۷ به اظهارنظری عجیب درباره سندیت و وثاقت تاریخی برخی از امامزاده ها پرداخت. او با استناد به سخنانی از آیت الله خامنه ای - رهبری جمهوری اسلامی - از بی سند بودن بعضی از امامزاده ها عملا دفاع کرد و با اکتفا به استقبال مردمی، عدم وجود قطعیت تاریخی درباره یک امامزاده را بلااشکال دانست!
.
او در این باره و در توضیح بیشتر گفته بود:« حضرت آقا در این مورد به ما گفتند: «امامزادهها مراکز ثروت معنوی هستند. در هر نقطهای که امامزادهها هستند مردم به آن توجه دارند. بحمدلله در جای جای ایران این مراکز معنوی وجود دارد. حال برخی از آنها سند دارند و برخی هم سند ندارند که ایرادی بر آن وارد نیست. این فرمایش مقام معظم رهبری مدظله العالی برای ما سند است که فرمودند: "از مرحوم آقا میرزا سید علی کاشانی پرسیده بودند که سند آقا علی عباس چیست، در پاسخ گفته بودند خودش سند است . هرکس حاجتی دارد آنجا می رود و حاجتش بر آورده می شود."».
.
بنا به گفته خود مسئولان سازمان اوقاف، این سازمان از در ۹ ماه ابتدایی سال ۱۳۹۱، ۵۱ میلیارد تومان از بقاع متبرکه و امامزادهها درآمد کسب کرده بود؛ درآمد ناشی از نذورات مردمی. پر پیداست که این منبع سرشار تولید پول را به راحتی نمی توان از کف داد. خصوصا که وقتی روی آن نظارت وجود ندارد. این سازمان اگرچه از لحاظ ساختاری ذیل وزارت ارشاد اسلامی قرار میگیرد، اما رییس این سازمان با تایید رهبری نظام تعیین میشود...
بیشتر بخوانید:
bit.ly/2S1J8Mk
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. در مرداد ۱۳۹۶ نیز «احمد شرفخانی» معاون فرهنگی - اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه در نشستی خبری به صورت دقیق از وجود ۸۱۵۱ امامزاده در کشور گفت و علت افزایش سریع و گسترده تعداد امامزادهها در ایران را به علت «اطلاعات دقیق»ی دانست که سازمان اوقاف گردآوری…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جعفر عطیمزاده، دبیر اتحادیه آزاد کارگران:
هدفشان از نمایش #طراحی_سوخته این است که صدای کارگران را خاموش کنند. حکومت میخواهد ریسک اعتراضات کارگری و حمایت از کارگران را بالا ببرد.
منبع: اتحادیه آزاد کارگران
@ettehad
حقوق کار و سازماندهی کارگری
http://bit.ly/2LEKmut
درباره جعفر عظیمزاده بخوانید:
https://goo.gl/5gKKhW
حقوق کار و تشکیلات کارگری
https://bit.ly/1mwUj4K
@Tavaana_TavaanaTech
هدفشان از نمایش #طراحی_سوخته این است که صدای کارگران را خاموش کنند. حکومت میخواهد ریسک اعتراضات کارگری و حمایت از کارگران را بالا ببرد.
منبع: اتحادیه آزاد کارگران
@ettehad
حقوق کار و سازماندهی کارگری
http://bit.ly/2LEKmut
درباره جعفر عظیمزاده بخوانید:
https://goo.gl/5gKKhW
حقوق کار و تشکیلات کارگری
https://bit.ly/1mwUj4K
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
سالگرد درگذشت عارف قزوینی، #شاعر، #خواننده و #ترانهسرا
ابوالقاسم عارف قزوینی در سال ۱۲۵۹ خورشیدی در شهر قزوین به دنیا آمد و در اول بهمنماه سال ۱۳۱۲ درگذشت.
در این پادکست کوتاه نگاهی داریم به زندگی عارف قزوینی
#عارفقزوینی
#عارف_قزوینی
https://soundcloud.com/tavaana/z1fpbhmtiezn
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
ابوالقاسم عارف قزوینی در سال ۱۲۵۹ خورشیدی در شهر قزوین به دنیا آمد و در اول بهمنماه سال ۱۳۱۲ درگذشت.
در این پادکست کوتاه نگاهی داریم به زندگی عارف قزوینی
#عارفقزوینی
#عارف_قزوینی
https://soundcloud.com/tavaana/z1fpbhmtiezn
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
SoundCloud
عارف قزوینی؛ هنرمندی از دیروز، اما به رنگ امروز
بهمن، ماه فوت عارف قزوینی ست. شاعر بزرگ و ملی ایرانیان که به تصنیفهای انقلابی و آزادیخواهانهاش شهره است.
در این پادکست به اجمال به زندگی او، سیاسیشدنش، انتقاد آیتالله خمینی از او و در نهایت سرنوش
در این پادکست به اجمال به زندگی او، سیاسیشدنش، انتقاد آیتالله خمینی از او و در نهایت سرنوش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازخوانی شعری از عارف قزوینی
توسط خانم سولماز نراقی
اجرای اصلی : گیتی پاشایی، با آهنگسازی اسفندیار منفردزاده
آواز زنان؛ صداهای ممنوعه
https://bit.ly/2W0H3PP
@Tavaana_TavaanaTech
توسط خانم سولماز نراقی
اجرای اصلی : گیتی پاشایی، با آهنگسازی اسفندیار منفردزاده
آواز زنان؛ صداهای ممنوعه
https://bit.ly/2W0H3PP
@Tavaana_TavaanaTech