تیرهای چراغبرقی که #امیدبخش #بیخانمانها شدهاند
گروهی از #کودکان کانادایی امسال با کمکهای خود روح کریسمس را زودتر از همیشه به هالیفاکس، نوا اکوتیا، آوردهاند.
گروهی از کودکان کانادایی امسال با کمکهای خود روح کریسمس را زودتر از همیشه به هالیفاکس، نوا اکوتیا، آوردهاند. آنها لباسهای گرم را دور ستونهای چراغبرق شهر میبندند تا بیخانمانها آنها را بردارند و استفاده کنند. نمای تیرکهای لباسپوش شده توجه مردم محلی را به خود جذب کرد و آنها نیز تصاویری از این تیرکها را در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند.
هرسال تارا آتکینز-اِسمیت لباسهای زمستانی را که مردم نمیخواهند جمعآوری میکند و آن را به مردم نیازمند میدهد. امسال نیز وی فراخوانی را برای کمک خیریه در #فیسبوک قرارداد و پاسخی که گرفت فوقالعاده #تأثیرگذار بود؛ مردم ایوان خانه او را غرق در کیسههای #لباس #اهدایی کرده بودند. ازآنجاییکه قرار بود خانواده وی به همراه 7 نفر از دوستان فرزندش در ماه نوامبر برای برگزاری جشن هشتمین سالگرد تولد دخترش جیدا به هالیفاکس سفر کنند، تارا تصمیم گرفت از این فرصت برای دادن #درس_زندگی به آنها استفاده کند.
این هشت کودک تماموقت خود را به اهدای لباس به بیخانمانهایی که در خیابان میدیدند، سپری کردند و هر آنچه از لباسها باقی مانده بود به تیرکهای چراغبرق سطح شهر آویزان کردند. نکته جالب یادداشتی بود که بچهها زیر هر لباس چسبانده بودند. روی این کاغذها نوشته بود «کسی مرا گم نکرده است. اگر خانهای ندارید و در سرما ماندهاید، مرا بپوشید تا گرم شوید».
تارا میگوید: به هیچ طریقی نمیتوان فهمید که این لباسها را بیخانمانها برداشته باشند اما مهم نیست. چون ممکن است افراد شاغلی که استطاعت خرید چنین لباسهایی را ندارند، آنها را برداشته باشند.
@Tavaana_TavaanaTech
#خودانگیختگی #تجربه #مسوولیت #کنشگری
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان
گروهی از #کودکان کانادایی امسال با کمکهای خود روح کریسمس را زودتر از همیشه به هالیفاکس، نوا اکوتیا، آوردهاند.
گروهی از کودکان کانادایی امسال با کمکهای خود روح کریسمس را زودتر از همیشه به هالیفاکس، نوا اکوتیا، آوردهاند. آنها لباسهای گرم را دور ستونهای چراغبرق شهر میبندند تا بیخانمانها آنها را بردارند و استفاده کنند. نمای تیرکهای لباسپوش شده توجه مردم محلی را به خود جذب کرد و آنها نیز تصاویری از این تیرکها را در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند.
هرسال تارا آتکینز-اِسمیت لباسهای زمستانی را که مردم نمیخواهند جمعآوری میکند و آن را به مردم نیازمند میدهد. امسال نیز وی فراخوانی را برای کمک خیریه در #فیسبوک قرارداد و پاسخی که گرفت فوقالعاده #تأثیرگذار بود؛ مردم ایوان خانه او را غرق در کیسههای #لباس #اهدایی کرده بودند. ازآنجاییکه قرار بود خانواده وی به همراه 7 نفر از دوستان فرزندش در ماه نوامبر برای برگزاری جشن هشتمین سالگرد تولد دخترش جیدا به هالیفاکس سفر کنند، تارا تصمیم گرفت از این فرصت برای دادن #درس_زندگی به آنها استفاده کند.
این هشت کودک تماموقت خود را به اهدای لباس به بیخانمانهایی که در خیابان میدیدند، سپری کردند و هر آنچه از لباسها باقی مانده بود به تیرکهای چراغبرق سطح شهر آویزان کردند. نکته جالب یادداشتی بود که بچهها زیر هر لباس چسبانده بودند. روی این کاغذها نوشته بود «کسی مرا گم نکرده است. اگر خانهای ندارید و در سرما ماندهاید، مرا بپوشید تا گرم شوید».
تارا میگوید: به هیچ طریقی نمیتوان فهمید که این لباسها را بیخانمانها برداشته باشند اما مهم نیست. چون ممکن است افراد شاغلی که استطاعت خرید چنین لباسهایی را ندارند، آنها را برداشته باشند.
@Tavaana_TavaanaTech
#خودانگیختگی #تجربه #مسوولیت #کنشگری
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان
نقاشیهای #کودکان #ناشنوا بر تن مدلهای لباس
گاهی به تنها چیزی که نیاز داریم کمی #خلاقیت برای اشتغال اقشار مختلف جامعه است. افرادی با ناتوانیها اما استعدادهای لازم تا حضور و نمایشی از #ارزش خودشان در جامعه داشته باشند. به همین منظور جنتیان مینگا، سردبیر مجله «لیوینگ آلبانیا» در همکاری با طراح مد «میرلا نرس» دست به کاری #خلاقانه و نو زدند تا نقاشیهای کودکان ناشنوا را بر روی محصولاتی چون #لباس، #کیف و #چتر چاپ کنند و مردم را تشویق به خرید این اقلام کنند.
میرلا نقاشیهای #زیبا و #رنگارنگ #ناشنوایان را بر روی #پشم و #ابریشم چاپ کرده است و از مدلهای مشهور لباس تیرانا خواسته در یک نمایش گسترده لباسها را بر تن کنند. ستارههای مد کشور آلبانیا دست در دست ناشنوایان در این برنامه شرکت کردند و همان طور که در عکسها میبینید هر مدل با طراح ناشنوای خود به روی سن آمده است. در این برنامه «امینا گانمولژ» ستاره سابق مجله مشهور "VOGUE" به عنوان تصویر اصلی قرار گرفته است. همچنین برخی از مشهورترین مدلها و #ستارگان این کشور در برنامه حضور پیدا کردهاند.
نمایش طرحهای لباس کودکان ناشنوا با حمایت سفارت سوئیس در این کشور و UNDP برگزار شده است. مناسبت این برنامه روز جهانی معلولان بوده و با استقبال خوبی مواجه شده است. حاصل کار کودکان ناشنوا بر روی لباسها نیز #حیرتانگیز و #باورنکردنی است.
چه ایدههایی به ذهن شما برای #اشتغال #معلولان در جامعه میرسد؟ چطور میتوان استعدادهای آنها را #رشد داد؟
برای مطالعه درباره معلولان و تغییر #فرهنگ معلولیت به #کتابخانه #توانا مراجعه کنید:
جسمیت و قدرت: مباحثی در #معلولیت و #تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان:
https://goo.gl/Iy4LFH
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
گاهی به تنها چیزی که نیاز داریم کمی #خلاقیت برای اشتغال اقشار مختلف جامعه است. افرادی با ناتوانیها اما استعدادهای لازم تا حضور و نمایشی از #ارزش خودشان در جامعه داشته باشند. به همین منظور جنتیان مینگا، سردبیر مجله «لیوینگ آلبانیا» در همکاری با طراح مد «میرلا نرس» دست به کاری #خلاقانه و نو زدند تا نقاشیهای کودکان ناشنوا را بر روی محصولاتی چون #لباس، #کیف و #چتر چاپ کنند و مردم را تشویق به خرید این اقلام کنند.
میرلا نقاشیهای #زیبا و #رنگارنگ #ناشنوایان را بر روی #پشم و #ابریشم چاپ کرده است و از مدلهای مشهور لباس تیرانا خواسته در یک نمایش گسترده لباسها را بر تن کنند. ستارههای مد کشور آلبانیا دست در دست ناشنوایان در این برنامه شرکت کردند و همان طور که در عکسها میبینید هر مدل با طراح ناشنوای خود به روی سن آمده است. در این برنامه «امینا گانمولژ» ستاره سابق مجله مشهور "VOGUE" به عنوان تصویر اصلی قرار گرفته است. همچنین برخی از مشهورترین مدلها و #ستارگان این کشور در برنامه حضور پیدا کردهاند.
نمایش طرحهای لباس کودکان ناشنوا با حمایت سفارت سوئیس در این کشور و UNDP برگزار شده است. مناسبت این برنامه روز جهانی معلولان بوده و با استقبال خوبی مواجه شده است. حاصل کار کودکان ناشنوا بر روی لباسها نیز #حیرتانگیز و #باورنکردنی است.
چه ایدههایی به ذهن شما برای #اشتغال #معلولان در جامعه میرسد؟ چطور میتوان استعدادهای آنها را #رشد داد؟
برای مطالعه درباره معلولان و تغییر #فرهنگ معلولیت به #کتابخانه #توانا مراجعه کنید:
جسمیت و قدرت: مباحثی در #معلولیت و #تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان:
https://goo.gl/Iy4LFH
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
دو زن، نگین نصیری و شقایق جهانبانی کارشان نجاری است. میگویند از همان اولی که #دانشگاه قبول شدند کارهای زیادی کردیم؛ از مطبوعات گرفته تا #عکاسی و #طراحی وبسایت و طراحی #پارچه و #لباس... #اخراج شدند و شدند #نجار.. میگویند: هیچ چیزی باعث نمیشه که فکر کنیم از عهده کاری بر نمیایم.
#توانا#اراده #خواستن#پشتکار# زنان#زن#توانمندی
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
#توانا#اراده #خواستن#پشتکار# زنان#زن#توانمندی
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سخنگوی نیروی انتظامی ایران در توضیحی راجع به نحوه مقابله نیروهای پلیس با مهاجمان به سفارت عربستان گفته است: "مردم را خیلی وقتها نمیشود زد." اعترافی که شاید ترجمه ساده اش این باشد که #پلیس ایران، #امکان یا #اجازه برخورد شدید با تحرکات خیابانی اعضای بسیج را ندارد.
در عین حال، تجربه نشان داده که حد اغماض دستگاه قضایی در مورد لباس شخصی ها، حتی از میزان مدارای آن با خود نیروهای پلیس هم بالاتر است. یکی از موارد نمادین این تفاوت، در هنگام رسیدگی به پرونده حمله به کوی دانشگاه در ۱۳۷۸خبرساز شد که به دنبال آن، کسانی در حد سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ یا فرمانده "نوپو" هم مورد محاکمه قرار گرفتند -هرچند تبرئه شدند- اما پای یکی از #لباس_شخصیها نیز به دادگاه کشیده نشد؛ حتی بعد از آنکه بعضی از اعضای #بسیج، با افتخار از حضور خود در حوادث کوی دانشگاه سخن گفتند. تنها چند ماه بعد، گروهی از لباس شخصی ها به جان سعید حجاریان مشاور سیاسی رئیس جمهور و نایب رئیس شورای شهر تهران سوء قصد کردند و دستگیر شدند. اما عضوی از بسیج که اسلحه را روی سر آقای حجاریان گذاشته و شلیک کرده بود -سعید عسگر- به پانزده سال حبس محکوم شد و نهایتا هم پس از طی یک سال از دوران محکومیتش از زندان آزاد شد. قوه قضاییه چهار سال بعد، در جریان محاکمه سعید عسگر بهدلیل حمله به خوابگاه دانشجویی طرشت، او را "فاقد پیشینه کیفری" معرفی کرد که نشان می داد سوء قصد مسلحانه سال ۱۳۷۸، حتی برای او سابقه کیفری هم محسوب نشده است.
از فیسبوک حسین باستانی
عکس: سلفی یکی از مهاجمان به سفارت عربستان با نیروهای گارد ویژه
@Tavaana_Tavaanatech
در عین حال، تجربه نشان داده که حد اغماض دستگاه قضایی در مورد لباس شخصی ها، حتی از میزان مدارای آن با خود نیروهای پلیس هم بالاتر است. یکی از موارد نمادین این تفاوت، در هنگام رسیدگی به پرونده حمله به کوی دانشگاه در ۱۳۷۸خبرساز شد که به دنبال آن، کسانی در حد سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ یا فرمانده "نوپو" هم مورد محاکمه قرار گرفتند -هرچند تبرئه شدند- اما پای یکی از #لباس_شخصیها نیز به دادگاه کشیده نشد؛ حتی بعد از آنکه بعضی از اعضای #بسیج، با افتخار از حضور خود در حوادث کوی دانشگاه سخن گفتند. تنها چند ماه بعد، گروهی از لباس شخصی ها به جان سعید حجاریان مشاور سیاسی رئیس جمهور و نایب رئیس شورای شهر تهران سوء قصد کردند و دستگیر شدند. اما عضوی از بسیج که اسلحه را روی سر آقای حجاریان گذاشته و شلیک کرده بود -سعید عسگر- به پانزده سال حبس محکوم شد و نهایتا هم پس از طی یک سال از دوران محکومیتش از زندان آزاد شد. قوه قضاییه چهار سال بعد، در جریان محاکمه سعید عسگر بهدلیل حمله به خوابگاه دانشجویی طرشت، او را "فاقد پیشینه کیفری" معرفی کرد که نشان می داد سوء قصد مسلحانه سال ۱۳۷۸، حتی برای او سابقه کیفری هم محسوب نشده است.
از فیسبوک حسین باستانی
عکس: سلفی یکی از مهاجمان به سفارت عربستان با نیروهای گارد ویژه
@Tavaana_Tavaanatech
از کمپ #پناهندگان تا خیاطخانهای برای خود
#ناتالی_دائمی ۳۲ ساله در حالی که پنج ساله بود به همراه خانوادهاش ایران را ترک کرد. چهار سال از بهترین سالهای کودکیاش در کمپ پناهندگان سپری شده است. پس از آن خانوادهاش توانایی مالی اجاره آپارتمان پیدا کردند و کمپ را ترک کردند. پدرش صاحب کارخانه آجرسازی در ایران بود اما به خاطر مسائل سیاسی مجبور به ترک وطن و رفتن به کشور سوئد شد. ناتالی آن روزها را به خوبی به خاطر دارد: «همه چیز را باید پشت سر میگذاشتیم و به کشوری دیگر #مهاجرت میکردیم.»
زندگی پر فراز و نشیب ناتالی انگیزهای شده بود تا کمک کردن به دیگران یکی از دغدغههایش باشد. در کودکی میخواست پزشک شود اما پس از گرفتن چند درس در رشته شیمی به کشور آمریکا رفت تا با مرکزی که به جوانان بیخانمان کمک میکرد داوطلبانه کار کند. خودش میگوید آنجا به این موضوع پی برد که پزشکی تنها حرفهای نیست که بتواند با آن به دیگران کمک کند و زندگی مردم را تغییر مثبت دهد.
نگاه ناتالی به زندگی و راههای مختلف دستیابی به هدفش پس از این دوران تغییرات زیادی میکند. تصمیم میگیرد تا هدف مشخصی را دنبال کند. او میگوید: «روزی کتاب انجیل را در دست گرفتم و صفحهای از آن را باز کردم.» صفحهای آمد که در آن به حرفه خیاطی و لباسدوزی اشاره شده بود. پس از آن ناتالی تصمیم میگیرد به شکل جدی حرفه جدیدش را دنبال کند: «خیاطی برای نمایش زیبایی و شکوه.»
ناتالی با کمک دوستانی که پشتیبانش بودند، در مدرسه نامنویسی کرد تا در رشته کسب و کار تحصیل کند. حالا او در کنار تحصیل در رشته کسب و کار، خیاطی و طراحی الگوهای مختلف را انجام میدهد؛ کاری که به آن علاقه فراوانی دارد بهطوری که گاهی شب و نیمه شب تا دیروقت سوزن چرخ خیاطیاش را نخ میکند و کارهای مشتریان را انجام میدهد. حتی به خودش فشار میآورد تا پیش از رفتن به رختخواب بخشی از لباس را تمام کند و کار را زودتر انجام دهد.
شغل فعلی ناتالی #مدیریت #فروش در کمپانی T-Project Showroom است. کمپانیای که محصولات چرمی و لباسهای زنانه برای بهترین مارکهای دنیای فشن تهیه میکند. اما مسئولیت اصلی ناتالی در این کمپانی فراتر از عنوان شغلیاش میرود. روزها در محل کار مشتریان جدیدی دارد، کارهای اداری شرکت را انجام میدهد و رابط بین مارکهای مشهور و تولیدکنندگان ایتالیاییست. تنها وقتی که برای خیاطی پیدا میکند شبهاست. ناتالی میگوید که تمام وقت اضافیاش را صرف علاقهاش به #خیاطی میکند؛ ساعتهایی که در آپارتمانش در بروکلین دست به طراحی مدلهای جدید و ساخت الگو میزند. برخی از مشتریان ناتالی عروسهایی هستند که با سفارشات بزرگ و گران قیمت سراغش میآیند. او از جایی سرمایه نمیگیرد و دستیاری هم ندارد. گاهی آخر هفتهها هم کار میکند تا سفارشات و کارهای جدید را به دست مشتریان برساند.
بیشتر مشتریهای ناتالی نامش را از دیگر مشتریان شنیدهاند یا برخی از روی سایتش او را پیدا کردهاند. ناتالی میگوید که کمک به زنان برای پوشیدن لباس عروسی زیبا همان کمکیست که بیشتر مواقع در ذهن داشته است. او بخشی از درآمد حاصل از کارش را به سازمان Restore NYC میبخشد. جایی که قربانیان قاچاق زنان را حمایت و سعی میکند آنها را به زندگی بازگرداند. او به زنانی کمک میکند که شخصا آنها را نمیبیند.
تنها امید #ناتالی این است که روزی کارش طراحی و دوخت لباس باشد. میخواهد در کنار #لباس عروسی، ژاکت، لباسهای مهمانی و پوشاکهای مختلف #زنانه تهیه کند. ناتالی میگوید تا روز رسیدن به رویاهایش روزها کار میکند و شبها سوزن میزند و هر روز به خودش یادآوری میکند: «ارزشش را خواهد داشت.»
در توانا بخوانید: https://tavaana.org/fa/Natalie%2520Daemi
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
#ناتالی_دائمی ۳۲ ساله در حالی که پنج ساله بود به همراه خانوادهاش ایران را ترک کرد. چهار سال از بهترین سالهای کودکیاش در کمپ پناهندگان سپری شده است. پس از آن خانوادهاش توانایی مالی اجاره آپارتمان پیدا کردند و کمپ را ترک کردند. پدرش صاحب کارخانه آجرسازی در ایران بود اما به خاطر مسائل سیاسی مجبور به ترک وطن و رفتن به کشور سوئد شد. ناتالی آن روزها را به خوبی به خاطر دارد: «همه چیز را باید پشت سر میگذاشتیم و به کشوری دیگر #مهاجرت میکردیم.»
زندگی پر فراز و نشیب ناتالی انگیزهای شده بود تا کمک کردن به دیگران یکی از دغدغههایش باشد. در کودکی میخواست پزشک شود اما پس از گرفتن چند درس در رشته شیمی به کشور آمریکا رفت تا با مرکزی که به جوانان بیخانمان کمک میکرد داوطلبانه کار کند. خودش میگوید آنجا به این موضوع پی برد که پزشکی تنها حرفهای نیست که بتواند با آن به دیگران کمک کند و زندگی مردم را تغییر مثبت دهد.
نگاه ناتالی به زندگی و راههای مختلف دستیابی به هدفش پس از این دوران تغییرات زیادی میکند. تصمیم میگیرد تا هدف مشخصی را دنبال کند. او میگوید: «روزی کتاب انجیل را در دست گرفتم و صفحهای از آن را باز کردم.» صفحهای آمد که در آن به حرفه خیاطی و لباسدوزی اشاره شده بود. پس از آن ناتالی تصمیم میگیرد به شکل جدی حرفه جدیدش را دنبال کند: «خیاطی برای نمایش زیبایی و شکوه.»
ناتالی با کمک دوستانی که پشتیبانش بودند، در مدرسه نامنویسی کرد تا در رشته کسب و کار تحصیل کند. حالا او در کنار تحصیل در رشته کسب و کار، خیاطی و طراحی الگوهای مختلف را انجام میدهد؛ کاری که به آن علاقه فراوانی دارد بهطوری که گاهی شب و نیمه شب تا دیروقت سوزن چرخ خیاطیاش را نخ میکند و کارهای مشتریان را انجام میدهد. حتی به خودش فشار میآورد تا پیش از رفتن به رختخواب بخشی از لباس را تمام کند و کار را زودتر انجام دهد.
شغل فعلی ناتالی #مدیریت #فروش در کمپانی T-Project Showroom است. کمپانیای که محصولات چرمی و لباسهای زنانه برای بهترین مارکهای دنیای فشن تهیه میکند. اما مسئولیت اصلی ناتالی در این کمپانی فراتر از عنوان شغلیاش میرود. روزها در محل کار مشتریان جدیدی دارد، کارهای اداری شرکت را انجام میدهد و رابط بین مارکهای مشهور و تولیدکنندگان ایتالیاییست. تنها وقتی که برای خیاطی پیدا میکند شبهاست. ناتالی میگوید که تمام وقت اضافیاش را صرف علاقهاش به #خیاطی میکند؛ ساعتهایی که در آپارتمانش در بروکلین دست به طراحی مدلهای جدید و ساخت الگو میزند. برخی از مشتریان ناتالی عروسهایی هستند که با سفارشات بزرگ و گران قیمت سراغش میآیند. او از جایی سرمایه نمیگیرد و دستیاری هم ندارد. گاهی آخر هفتهها هم کار میکند تا سفارشات و کارهای جدید را به دست مشتریان برساند.
بیشتر مشتریهای ناتالی نامش را از دیگر مشتریان شنیدهاند یا برخی از روی سایتش او را پیدا کردهاند. ناتالی میگوید که کمک به زنان برای پوشیدن لباس عروسی زیبا همان کمکیست که بیشتر مواقع در ذهن داشته است. او بخشی از درآمد حاصل از کارش را به سازمان Restore NYC میبخشد. جایی که قربانیان قاچاق زنان را حمایت و سعی میکند آنها را به زندگی بازگرداند. او به زنانی کمک میکند که شخصا آنها را نمیبیند.
تنها امید #ناتالی این است که روزی کارش طراحی و دوخت لباس باشد. میخواهد در کنار #لباس عروسی، ژاکت، لباسهای مهمانی و پوشاکهای مختلف #زنانه تهیه کند. ناتالی میگوید تا روز رسیدن به رویاهایش روزها کار میکند و شبها سوزن میزند و هر روز به خودش یادآوری میکند: «ارزشش را خواهد داشت.»
در توانا بخوانید: https://tavaana.org/fa/Natalie%2520Daemi
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
توانا
از کمپ پناهندگان تا خیاطخانهای برای خود
لباسم را می پوشم. کاملا زیبا و خاص دیده می شود.
مردم نگاه می کنند و گمان می برند که با یک نمایش مد خیابانی روبرو هستند. اما وقتی روی زمین خم می شوم و ته سیگار ها را با دقت جمع آوری می کنم و در لباسم می ریزم، سنگینی نگاه متعجب آنها را به دوش احساس می کنم.
لباسم کم کم پر می شود و ذات نازیبا و بوی متعفن خود را به همه نشان میدهد.
من پوششی از زمین شهر را به تن کرده ام.
#پرفورمنس "شهر من، #لباس من است."
آرتیست: #مسعودنیکدل
مستند ساز و گارگردان: سید احسان نیکبخت
با دعوت و حمایت جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر- تهران ، خیابان ولیعصر- ۹ بهمن ۹۴
با تشکر از : "جمعیت مردمی #رفتگران طبیعت آذربایجان شرقی"
ویدیو: bit.ly/1UC4w4G
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
مردم نگاه می کنند و گمان می برند که با یک نمایش مد خیابانی روبرو هستند. اما وقتی روی زمین خم می شوم و ته سیگار ها را با دقت جمع آوری می کنم و در لباسم می ریزم، سنگینی نگاه متعجب آنها را به دوش احساس می کنم.
لباسم کم کم پر می شود و ذات نازیبا و بوی متعفن خود را به همه نشان میدهد.
من پوششی از زمین شهر را به تن کرده ام.
#پرفورمنس "شهر من، #لباس من است."
آرتیست: #مسعودنیکدل
مستند ساز و گارگردان: سید احسان نیکبخت
با دعوت و حمایت جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر- تهران ، خیابان ولیعصر- ۹ بهمن ۹۴
با تشکر از : "جمعیت مردمی #رفتگران طبیعت آذربایجان شرقی"
ویدیو: bit.ly/1UC4w4G
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Vimeo
"My city is my clothes" performance art
I wear my clothes . Quite beautiful and special to be seen . People look at that and suspect that face the street by a fashion show . But when I bent to the ground…
استیو روشنی #طراح_مُد #ایرانی تبار ساکن #استرالیا،با استفاده از طراحی بناهای تاریخی #ایران، مثل #تختجمشید و #کاشیکاری #اصفهان بر روی #لباس، طرح جدیدی اراء داده است که مورد توجه کارشناسان مد قرار گرفته است.
منبع: on.fb.me/1TX4dlA
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
منبع: on.fb.me/1TX4dlA
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Facebook
ایران برای همه ایرانیان
استیو روشنی ، ایرانی تبار ساکن استرالیا نقش های تخت جمشید و کاشیهای مساجد اصفهان را در طراحى پوشاك قرار داده استایران برای همه ایرانیانhttp://uniquestar.com.au/uniquestar/?page_id=1154
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
خبر خوش: در پی انتقادات در شبکه های اجتماعی لباس تیم ملی المپیک تغییر کرد
اعتراض مردم جواب داد و لباس تیم ملی المپیک تغییر کرد. کاربران در فضای مجازی طی روزهای گذشته اعتراضات وسیعی به طرح ارائه شده برای لباس تیم المپیک داشتند. حالا قرار است طرح های کامران بختیاری اجرا شده و او 53 دست لباس جدید برای تیم المپیک حاضر کند.
کامران بختیاری از جلسه خود با کیومرث هاشمی در تیم ملی المپیک خبر داده و اعلام کرده وی نسبت به طرح هایش نظر مثبتی داشته است.
کاربران با هشتگ های #انتخاب_من، #لباس_کاروان_المپیک نظر خود را در شبکه های اجتماعی اعلام کردند.
@tavaanatech
اعتراض مردم جواب داد و لباس تیم ملی المپیک تغییر کرد. کاربران در فضای مجازی طی روزهای گذشته اعتراضات وسیعی به طرح ارائه شده برای لباس تیم المپیک داشتند. حالا قرار است طرح های کامران بختیاری اجرا شده و او 53 دست لباس جدید برای تیم المپیک حاضر کند.
کامران بختیاری از جلسه خود با کیومرث هاشمی در تیم ملی المپیک خبر داده و اعلام کرده وی نسبت به طرح هایش نظر مثبتی داشته است.
کاربران با هشتگ های #انتخاب_من، #لباس_کاروان_المپیک نظر خود را در شبکه های اجتماعی اعلام کردند.
@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اتفاقی کمسابقه در #صداوسیما: #رامبدجوان در #خندوانه #لباس_کردی پوشید وبا خوانندگی #جنابخان #کردی رقصید.
منبع: توییتر صمد بیگی
@Tavaana_TavaanaTech
منبع: توییتر صمد بیگی
@Tavaana_TavaanaTech
میخواستم با لباس سربازی به ورزشگاه بروم
http://ow.ly/Dsv1304xx2u
«هانيه شكيبا» همان دختري است كه در يك سال اخير، دوبار به استاديوم رفته و انتشار تصويرش در اينستاگرام، حسابي جنجالي شده است. خودش مي گويد به دنبال آزاد كردن حضور بانوان در استاديوم است. هانيه دنبال اين است كه باز هم به استاديوم برود و البته مي گويد اين بار با ترفند جديدي به ورزشگاه خواهد رفت.
هانیه شکیبا در گفتوگویی با «قانون» میگوید که نتمش واقعی است و هراسی ندارد چرا که کار غیرقانونیای انجام نمیدهد.
او میگوید:
«يعني هيچ كجا نوشته نشده كه كار غيرقانوني است و جرم محسوب مي شود و هيچ مجازاتي هم در پي ندارد. ما فقط محروم هستيم.»
او در پاسخ به سوالی که این رفتن به ورزشگاه برای زنان را عرفی نمیداند میگوید:
«ولي اين باعث نمي شود كه من كارهايي كه در عرف نيست را انجام ندهم.»
شکیبا اولين بار در بازي پرسپوليس و راه آهن به ورزشگاه رفته است.
شکیبا میگوید که باز هم به ورزشگاه می رود:
«سعي ميكنم كه بروم، آنقدر مي روم كه قانوني شود. البته نمي توانم بگويم كدام بازي ولي بالاخره مي روم.»
او در پاسخ به پرسشی که «يعني يك نفره مي خواهيد ورود بانوان را به استاديوم آزاد كنيد؟» میگوید:
«من اين بار كه رفته بودم سه خانم ديگر هم آمده بودند كه با من و دوستم 5 نفر شديم. دفعه بعد هم اگر ۵ نفر ديگر بيايند به مرور اين موضوع حل میشود.»
بخشی از گفتوگو با هانیه شکیبا
سه نفر ديگر هم با شما در ارتباط بودند؟
خير. دو نفر از آن ها، دهه هشتادي بودند و اصلا اجازه ورود نداشتند، يك نفر ديگر هم مانتو پوشيده و آرايش كرده با نامزدش آمده بود و غرغر مي كرد.
چرا غرغر؟
به نامزدش مي گفت مگر تو نگفتي كه همه را مي خرم كه بيايي داخل؟ همان ابتدا هم او را گرفته بودند.
چه شد كه شناسايي نشديد؟
اين موضوع را من در فضاي مجازي اعلام نكردم ولي در دقيقه 94 كه پرسپوليس گل زد و آفسايد اعلام شد من بلند شدم و جيغ زدم كه مشخص شد دختر هستم، يك موج عجيبي از نگاهها به سمت من روانه شد، ماموران آمدند و من و دوستم را بردند.
بعد از اينكه شما را گرفتند چه گفتند؟
گفتند دليل كارتان چيست؟ مگر نمي دانيد كه حضورتان جرم محسوب مي شود؟ من هم گفتم كه جرم محسوب نمي شود. بلكه ناهنجاري است، دلايلش را پرسيدند و فيلمبرداري كردند. بعد هم به دادسرا رفتيم و تعهد داديم.
به تعهدتان عمل مي كنيد؟
خير، قطعا باز هم به استاديوم مي روم. پرسيدم كه دفعه بعد اگر بيايم چه اتفاقي رخ مي دهد؟ گفتند باز هم تعهد مي گيريم.
.
در همین زمینه:
نبرد ده ساله زنان ادامه دارد: تکاپوی ورود به ورزشگاهها
http://bit.ly/1yNyrLH
زنان ایرانی پشت درهای بسته
طرحی از مانا نیستانی
http://bit.ly/1juiZKm
متن کامل گفتوگو:
http://bit.ly/2d8WW1
@Tavaana_TavaanaTech
http://ow.ly/Dsv1304xx2u
«هانيه شكيبا» همان دختري است كه در يك سال اخير، دوبار به استاديوم رفته و انتشار تصويرش در اينستاگرام، حسابي جنجالي شده است. خودش مي گويد به دنبال آزاد كردن حضور بانوان در استاديوم است. هانيه دنبال اين است كه باز هم به استاديوم برود و البته مي گويد اين بار با ترفند جديدي به ورزشگاه خواهد رفت.
هانیه شکیبا در گفتوگویی با «قانون» میگوید که نتمش واقعی است و هراسی ندارد چرا که کار غیرقانونیای انجام نمیدهد.
او میگوید:
«يعني هيچ كجا نوشته نشده كه كار غيرقانوني است و جرم محسوب مي شود و هيچ مجازاتي هم در پي ندارد. ما فقط محروم هستيم.»
او در پاسخ به سوالی که این رفتن به ورزشگاه برای زنان را عرفی نمیداند میگوید:
«ولي اين باعث نمي شود كه من كارهايي كه در عرف نيست را انجام ندهم.»
شکیبا اولين بار در بازي پرسپوليس و راه آهن به ورزشگاه رفته است.
شکیبا میگوید که باز هم به ورزشگاه می رود:
«سعي ميكنم كه بروم، آنقدر مي روم كه قانوني شود. البته نمي توانم بگويم كدام بازي ولي بالاخره مي روم.»
او در پاسخ به پرسشی که «يعني يك نفره مي خواهيد ورود بانوان را به استاديوم آزاد كنيد؟» میگوید:
«من اين بار كه رفته بودم سه خانم ديگر هم آمده بودند كه با من و دوستم 5 نفر شديم. دفعه بعد هم اگر ۵ نفر ديگر بيايند به مرور اين موضوع حل میشود.»
بخشی از گفتوگو با هانیه شکیبا
سه نفر ديگر هم با شما در ارتباط بودند؟
خير. دو نفر از آن ها، دهه هشتادي بودند و اصلا اجازه ورود نداشتند، يك نفر ديگر هم مانتو پوشيده و آرايش كرده با نامزدش آمده بود و غرغر مي كرد.
چرا غرغر؟
به نامزدش مي گفت مگر تو نگفتي كه همه را مي خرم كه بيايي داخل؟ همان ابتدا هم او را گرفته بودند.
چه شد كه شناسايي نشديد؟
اين موضوع را من در فضاي مجازي اعلام نكردم ولي در دقيقه 94 كه پرسپوليس گل زد و آفسايد اعلام شد من بلند شدم و جيغ زدم كه مشخص شد دختر هستم، يك موج عجيبي از نگاهها به سمت من روانه شد، ماموران آمدند و من و دوستم را بردند.
بعد از اينكه شما را گرفتند چه گفتند؟
گفتند دليل كارتان چيست؟ مگر نمي دانيد كه حضورتان جرم محسوب مي شود؟ من هم گفتم كه جرم محسوب نمي شود. بلكه ناهنجاري است، دلايلش را پرسيدند و فيلمبرداري كردند. بعد هم به دادسرا رفتيم و تعهد داديم.
به تعهدتان عمل مي كنيد؟
خير، قطعا باز هم به استاديوم مي روم. پرسيدم كه دفعه بعد اگر بيايم چه اتفاقي رخ مي دهد؟ گفتند باز هم تعهد مي گيريم.
.
در همین زمینه:
نبرد ده ساله زنان ادامه دارد: تکاپوی ورود به ورزشگاهها
http://bit.ly/1yNyrLH
زنان ایرانی پشت درهای بسته
طرحی از مانا نیستانی
http://bit.ly/1juiZKm
متن کامل گفتوگو:
http://bit.ly/2d8WW1
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
1,982 Likes, 105 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: “. میخواستم با #لباس_سربازی به #ورزشگاه بروم «هانيه شكيبا» همان دختري است كه در يك سال اخير، دوبار…