آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
آیا #شریعت #اصلاح‌پذیر است؟

آیا در #اسلام انحصار #تفسیر #متون و #تاریخ #دین در دست #روحانیت موجه است؟ در عصر جدید، با این پرسش دسته‌ای از #مفسران دین به میدان آمدند که رقیبان روحانیان شدند. آن‌ها تحصیل‌کرده‌های نهاد #مدرن #دانشگاه بودند که می‌کوشیدند #تأویل تازه‌ای از اسلام و شریعت به دست دهند. آیا تفسیر غیرروحانیان از دین لزوماً #لیبرال‌تر و دموکراتیک‌تر است؟ آیا شریعت را می‌توان اصلاح کرد؟ آیا به #اصالت شریعت می‌توان باور داشت و در عین حال حکومت اسلامی را نفی کرد یا به عکس؟ شریعت بدون حکومت اسلامی چه معنا و کارکردی دارد؟

آیا در کشورهای اسلامی نظام حقوقی لیبرال و #دموکراتیک می‌تواند جای نظام قانونی شریعت‌بنیاد را بگیرد؟ چگونه ایده‌ی #حقوق_بشر و آزادی‌های اساسی می‌تواند برای مسلمانان ملتزم جذابیت بیابد، بدون آن‌که حس کنند #ایمان دینی آن‌ها به مخاطره افتاده است؟ آیا راهی هست برای #مسلمان بودن و در عین حال #مشروعیت دینی شریعت را زدودن؟ آیا می‌توان بخشی از شریعت را پذیرفت و بخشی دیگر را وانهاد؟

@Tavaana_Tavaanatech
فایل های مرتبط
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور در رژیم پهلوی) در کتاب خاطراتش با عنوان "دامگه حادثه" گفته که این سازمان برای کنترل آخوندهای مخالف، مدارکی از "فساد اخلاقی" آن‌ها در قالب گرفتن عکس و ضبط صدا و فیلم تهیه و از این مدارک برای ترساندن و یا جلب همکاری آن‌ها استفاده می‌کرده است.

او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سال‌های ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نام‌های محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمه‌‌ی #ساواک شدند.

ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی می‌کند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت می‌کردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».

او در شرح ماجرا می‌گوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه این‌گونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاق‌های آن دوربین‌های متعدد تلویزیونی و عکس‌برداری و میکروفون‌های ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آن‌ها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان این‌‌که مساله شرعی دارد با آن‌ها ملاقات می‌کرد. او در ملاقات می‌گفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمی‌کند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود می‌کرد که زنی آتشی مزاج است و می‌پرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهره‌مند بود و گاهی از لای چادر، عشوه‌ای نیز ابراز می‌کرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همه‌ی سوژه‌هایی که روی آن‌ها کار می‌کرد، به دام افتادند.»

ثابتی ادامه می‌دهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق می‌شد آن‌ها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان می‌کرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی‌ خارج و داخل کشور است، آن‌ها تشویق می‌شدند به خانه‌اش بروند. همه ۵ نفر که اسم‌شان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همه‌شان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»

وی محتوای فیلم‌ها را نیز این‌گونه توصیف می‌کند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی می‌کرد در اتاق‌خواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زننده‌ای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامه‌ی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردن‌شان پیچیده و آن‌ها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرف‌های رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را می‌کرد، بین آن‌ها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هم‌لباس‌ها خود #شوخی و خوش‌مزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آن‌ها را به #رقص و #مشروب‌خواری نیز واداشته بود.»

در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلم‌ها و عکس‌هایش به او می‌بینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبه‌ی #شجونی با برنامه‌ی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.

منبع: Taghato

#توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
#توانا منتشر کرد : #اصلاح_اندیشه_اسلامی, نوشته نصر حامد ابوزید

بعد از ۱۱ سپتامبر، از دید رسانه‌ها و نوشتارهای غربی اسلام تقریبا معادل #بنیادگرایی شده است. با این حال، این یکسان‌انگاری هر چقدر هم که وسعت یافته باشد، با تاریخ غنی فکر سیاسی در اسلام ناهمخوان است. #نصرحامدابوزید، دانشور نامدار مصری، در کتاب حاضر با نظر به طیف آثار مسلمانان معاصر نشان می‌دهد که چه دیدگاه‌های متنوعی از نظر سیاسی، مذهبی و فرهنگی در آثار این مسلمانان وجود دارد و چگونه هر کدام از این دیدگاه‌ها نشانگر گفتمانی از گفتمان‌های سیاسی در جهان مسلمان‌نشین است.

«اصلاح اندیشه اسلامی» به بررسی آثار #روشنفکران مسلمان از مصرگرفته تا ایران و اندونزی می‌پردازد و تلاشهای این روشنفکران درشکستن چارچوب تفسیر سنتی و فقهی از اسلام را زیر ذره بین می گذارد. #ابوزید نشان می‌دهد که بسیاری از #اندیشوران #مسلمان از اسلامی جانبداری می‌کنند که دید فرهنگی روشنگرانه‌ای دارد و همزمان بر #ایمان فردی تاکید می‌کنند. او آنگاه به بررسی میزان کامیابی این #اصلاحگران مسلمان دربر ساختن #ایدئولوژی اصیل و احیاشده اسلامی می‌پردازد و این نکته را جستجو می‌کند که تا چه حد این اندیشوران توانسته‌اند خود را از دام #سنت‌گرایان در ارائه تصویری منفی از غرب برهانند.

کتاب «اصلاح اندیشه اسلامی» پژوهشی درخشان، مختصر و با زبانی غیر فنی است که در پیوند کامل با نیازهای زمانه ما نگاشته شده است و تحلیلی بایسته از امروز و آینده #اسلام به دست می‌دهد.

#مترجم این اثر #یاسرمیردامادی است.

لینک دانلود: bit.ly/1JRhqJ8

@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
توانا منتشر کرد:
#صلح، پیشرفت و حقوق بشر، اثر آندری ساخاروف

آندری ساخاروف (۱۹۲۱-۱۹۸۹) فیزیکدان هسته‌ای روس بود که بمب هيدروژنی شوروی را اختراع کرد و یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های قرن بیستم در مبارزه برای #حقوق_بشر شد.

او يکی از بنیان‌گذاران کميته‌ حقوق بشر در اتحاد جماهير شوروی در سال ۱۹۷۰ بود و در سال ۱۹۷۵ برنده‌ی جايزه‌ی صلح نوبل شد.

ساخاروف در سخنرانی «صلح، پیشرفت و حقوق بشر» که آن سال در کميته‌ نوبل ایراد کرد اين اعتقاد بنيادين خود را ابراز می‌کند که: «… برای رسیدن به هر يک از اين اهداف نادیده گرفتن آن دو هدف دیگر تحقق‌اش را غير ممکن خواهد کردإ. ساخاروف استدلال می‌کند که حقوق مدنی و سیاسی هستند که به جای وضعيت اجتماعی و اقتصادی مردم کلید شکل دادن به سرنوشت نوع بشر هستند.

او معتقد است که تنها يک جامعه‌ باز با آزادی‌های اساسی می‌تواند مبنايی برای تفاهم، پيشرفت و امنیت بين‌المللی را فراهم کند. مجله‌ی تايمز نوشته است که: «اين #فيزیکدان متواضع تا زمان مرگ‌اش در سال ۱۹۸۹ بر گسترش آرمان‌های #دموکراتیک در سراسر جهان کمونيست اثر گذاشت. چالش اخلاقی او در برابر بیداد، #ایمان او به فرد و قدرت خرد، #شهامت او در برابر محکوميت و در نهايت #حصر خانگی‌اش از او قهرمانی برای شهروندان عادی در هر جايی ساخته است.»

کتاب‌چه را از لینک زیر می‌توانید به رایگان دانلود کنید:
https://goo.gl/VauILT

مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
چهارصد و پنجاه و دومین زادروز گالیله

و هنوز در حرکت است

جمله‌ی «هنوز در حرکت است» عبارتی است که گفته می‌شود گالیله، فیزیک‌دان، ریاضی‌دان و فیلسوف ایتالیایی در سال ۱۶۳۶ میلادی در دادگاه تفتیش عقاید خود بر زبان آورد. البته هیچ مدرک متقن و موثقی از این‌که گالیله این سخنان را در دادگاه بر زبان آورده باشد وجود ندارد. اولْ‌بار جوزف بارتی در کتابی که در سال ۱۷۵۷ به انگلیسی نوشته است آورده است که آن هنگام که گالیله را به دلیل توبه‌اش آزاد کردند نگاهی به آسمان و پس از آن به زمین کرد و پایی بر زمین کوفت و در حالی متفکرانه گفت: هنوز هم در حرکت است زمین.(And yet it moves)

گالیله در سال ۱۶۱۰ میلادی به دلیل انتشار دانسته‌های علمی‌اش در تایید نظر کوپرنیک مبنی بر ثابت‌نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید از سوی کلیسا مورد بازجویی و #تفتیش_عقیده قرار گرفت.

گالیله در نامه‌ای به دوشش کریستینا می‌نویسد:

«اگر بستن دهان فقط یک شخص کفایت می‌کرد، محو کردن و عقیده و مکتب جدید از جهان بسیار آسان می‌بود؛ ... به علاوه باید مردم را از نگریستن به آسمان هم نهی کرد تا نبینند که مریخ و زهره گاهی خیلی نزدیک به زمین و گاهی بسیار از آن دورند.»

با فشار کلیسا، گالیله مجبور شد توبه‌نامه بنویسد. او در توبه‌نامه‌اش نوشت:

«من، گالیله‌ئو گالیله‌ئی، فرزند وینچنزو، اهل فلورانس در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده‌ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دست‌های خود لمس می‌کنم توبه می‌کنم و ادعای واهی حرکت زمین را انکار می‌کنم و آن‌را منفور و مطرود می‌نمایم.»
گالیله در ادامه می‌گوید:

«با هدایت عالیجنابان و طلب مغفرت از درگاه پروردگار آشکارا می‌گویم: این نظر که خورشید ثابت است و زمین به دور آن می‌چرخد، نظری سخیف و باطل است که هرگز نباید در جایی تدریس و اشاعه شود. من برائت ابدی خود را از این نظریه اعلام می‌کنم. حقیقت روشن این است که زمین مسطح و ثابت است، این خورشید و ستارگان هستند که پیوسته دور زمین می‌چرخند.

در برابر سروران گرامی و همه مسیحیان مایل هستم کمترین شائبۀ بی‌ایمانی را از خود دور کنم. با قلبی پاک و ایمانی استوار از چنین افکار کفرآمیز برائت می‌جویم. سوگند می‌خورم که نه به صورت کتبی و نه به شکل شفاهی کلمه‌ای بر خلاف کلام مقدس خداوند ادا نخواهم کرد.

در برابر شما اعلام می‌کنم که اینک به بطلان و نادرستی عقاید پیشین خود واقف شده‌ام و نور #ایمان به قلبم تابیده است. اکنون هر حکم و جزایی که برایم تعیین شود با میل و رغبت خواهم پذیرفت.»

گالیله تنها چند ماه قبل از این «ندامت‌نامه» و در ژانویه سال ۱۶۳۳ در نامه‌ای خطاب به دوست خود الا دیوداتی نوشت:

«اگر بپرسیم که ماه و خورشید و ستارگان، حالات و حرکات آنها از کجا آمده است، پاسخ می‌شنویم که آنها را پروردگار آفریده است. اگر بپرسیم کتاب مقدس از کجا آمده؟ باز گفته می‌شود که اثر روح‌القدس است، یعنی از جانب پروردگار آمده است. حالا می‌پرسیم پس چگونه است که کتاب مقدس چیزهایی می‌گوید که با جریان حقیقی امور در تضاد آشکار است و تنها فهم عوام را راضی می‌کند؟...

#گالیله در پانزدهم فوریه سال ۱۵۶۴ میلادی در شهر پیزای ایتالیا دیده به جهان گشود.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/jOe3zc

@Tavaana_TavaanaTech
گفت‌وگوی یک عالم دینی با خداناباوران

« من دوستان خداناباور بسیاری دارم. من در دین خودم خط‌کشی میان آدم‌ها بر اساس عقیده و مذهب و فکر را نمی‌یابم، بلکه این خط‌کشی بر اساس انسانیت و ارزش‌های اخلاقی است. به باور من خداناباوری هم یک سبک زیست است درست مثل خداباوری. کسی که خدا را در عقل و زندگی خود نمی‌یابد، حق دارد که خدا را انکار کند، بلکه وظیفه دارد خدا را انکار کند تا در دام تزویر و ریا نیفتد. منظورم این است که وقتی فرد خداناباوری که خدا را در عالم نمی‌بیند و نیازی هم به خدا نمی‌بیند، می‌گوید خدا وجود ندارد، گفتار او از نظر اخلاقی کاملا درست است. وقتی هم مؤمنی می‌گوید خدا وجود دارد، گفتار او نیز از نظر اخلاقی کاملا درست است، زیرا او به خدا نیاز دارد و او را دائما در هستی و حیات خود حاضر می‌بیند. خداوند از جنس اشیاء موجود در جهان خارج نیست، خداوند با درون #انسان پیوندی عمیق دارد.»

به خداناباور عرب چگونه می‌نگرید؟ نظر شما به طور خاص در باب او چیست؟

این پدیده را پدیده‌ی مبارکی می‌بینم و نشان از حرکتی رو به کمال در فضای فکر عربی دارد. #خداناباوران شروع کرده‌اند به بیرون آمدن از تاری جادویی که جامعه به دور آن‌ها تنیده است، آن‌ها به فشار عرفی، اجتماعی و فشار دین سنتی که از لحظه‌ی تولد بر دوش فرد-فرد جامعه نهاده می‌شود، وقعی نمی‌نهند. پیشتر گفتم آن‌چه که امروزه به عنوان دین اسلام با آن مواجه‌ایم، ربطی به خدا ندارد، بلکه این دین تبدیل به بتی شده است که به جای خدا پرستیده می‌شود. هر انسانی که به #آزادگی و #عقل خودش حرمت می‌نهد وظیفه دارد از این دین خارج شود، درست همان‌طور که مسلمانان صدر اسلام از دین شرک به دین توحید پیوستند. قدم اول در مسیر کمال آن است که انسان بت اجتماع را بشکند (حالْ آن بت هر چه که می‌خواهد باشد)، این بت‌شکنی همان «لا اله» است که همان الحاد و خداناباوری است. آن‌گاه است که این خداناباوری مقدمه و راهی می‌شود برای #ایمان حقیقی. #خداناباور نباید تصور کند که با خداناباوری‌اش به انتهای خط رسیده و کار آخر شده است. به این معنا الحاد مقدمه‌ی ضروری ایمان است.

احمد علی حسن قُبّانچی کیست؟

احمد علی حسن قُبّانچی، معروف به احمد قبانچی (به عربی: أحمد القبانجی)، متولد ۱۹۵۸ میلادی/۱۳۳۶ خورشیدی در نجف، یکی از روشنفکران دینی صاحب نام عراقی است. او تحصیلات حوزوی خود را در نجف، بیروت و قم به انجام رسانید و از جمله در نزد دو عالم بنام شیعی محمد باقر صدر (۱۳۵۹-۱۳۱۳ خورشیدی) و محمدحسین فضل الله (۱۳۸۹-۱۳۱۴ خورشیدی) شاگردی کرد.1 پدر او و پنج تن از برادران‌اش به دست حکومت صدام کشته شدند و خود او پس از فرار از عراق در نهایت در ایران سکنی گزید. او در سال‌های اقامت‌اش در ایران در کنار نیروهای ایرانی به جنگ علیه نیروهای صدام پرداخت و مجروح شد.

وبسایت کلمه در سال ۱۳۹۱ خبر از بازداشت این روحانی مذهبی در ایران داده بود.
کلمه در آن زمان به نقل از محمد جواد اکبرین نوشت:

این #پژوهشگر و روحانى عراقى در آخرين سفرش به تهران توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده است. هفته ها از بازداشت احمد قبانچى مى گذرد؛ پژوهشگر و روحانى عراقى، مؤلّف و مترجم محصولاتِ مدرسه #روشنفكرى_دينى به زبان عربی.
قبانچى در آخرين سفرش به تهران توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده اما گمانه زنى هاى رسانه هاى فارسى زبان، از اين فراتر نرفته كه او مخالف حكومت #ولايت_فقيه بوده و يا آثار برخى از #نوانديشان_دينى را ترجمه كرده است. برخى از رسانه هاى عرب زبان اما از بازداشت يك دانشمند-شهروند عراقى در ايران خشمگين اند و آن را دنباله دخالت حكومت ايران در سرنوشت عراق ارزيابى مى كنند؛ جمعى از عراقى ها هم در مقابل سفارت ايران در بغداد تجمع اعتراضى برگزار كرده اند اما نه كسى براى پاسخگويى به آنها، از سفارت ايران خارج شده و نه وزارت خارجه به هيچيك از نقدها و پرسش هاى رسانه ها در اين زمينه پاسخ داده و گویا حتی دستگاه قضایی هم از محل نگهداری او بی خبر است.
(منبع رادیو زمانه)

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/l7xs7A

@Tavaana_TavaanaTech