سیده فاطمه حسینی، چهره سیاسی #اصللاحطلب که از «لیست امید» وارد مجلس و نماینده تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات شد به دفاع از پدر و همسرش که به #فساد مالی و داشتن #فیشهای_حقوقی نجومی متهم شدند به جای ارائه دلیل و سند و نشاندادن #دروغ اتهامزنندگان، به آنها انگ #ضدانقلاب میزند و از دستگاههای امنیتی میخواهد که با آنها برخورد کنند.
صفدر حسینی که در کابینه محمد خاتمی تصدی ورزاتخانههای کار و امور اجتماعی و امور اقتصادی و دارایی را عهدهدار بوده و پدر فاطمه حسینی است در روزهای اخیر با اتهام داشتن #فیش_حقوقی نجومی روبهرو شده است.
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
صفدر حسینی که در کابینه محمد خاتمی تصدی ورزاتخانههای کار و امور اجتماعی و امور اقتصادی و دارایی را عهدهدار بوده و پدر فاطمه حسینی است در روزهای اخیر با اتهام داشتن #فیش_حقوقی نجومی روبهرو شده است.
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
#فیش_حقوقی
اواخر دهه ۶۰ در چابهار، بازارچه ای بود که جنس های خارجی می آورد، دکه های کوچک و محقر چوبی با کالاهای عمدتا قاچاق و فروشنده هایی با لباس بسیار ساده محلی که همگی صاحب دکه بودند. چند ماهی از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می گذشت و قیمت ها پس از پشت سر نهادن سیر نزولی ناشی از شوک قطعنامه ، داشت به حالت اولیه برمیگشت . جلوی یکی از این دکه ها که عطر و ادوکلن میفروخت و مدتی بود به لحاظ چهره میشناختمش، ایستادم. کلی عطر و ادوکلن آورده بود. به یکی از مارک ها اشاره کردم و گفتم این چند ؟ مبلغی را گفت ، گفتم چرا بقیشو گذاشتی توی یه قفسه دیگه ؟ گفت قیمت اینا با هم فرق داره، گفتم مگه یه مارک نیست ؟ گفت چرا ، گفتم کدومش اصله کدومش تقلبی ؟ گفت همش اصله، گفتم پس چرا قیمتاش یکی نیست ؟ گفت اونا رو قبل از گرون شدن خریدم اینا رو تازه خریدم برای همین قیمتاش فرق داره. رفتم توی فکر که مگه میشه توی این دور و زمانه یه کاسب اینقدر درستکار باشه ؟ ولی بود، جنسی رو که ارزونتر خریده بود، ارزونتر هم میفروخت و به سودی عادلانه قانع بود.
قضیه فیش های حقوقی و #اختلاس و آقازاده ها و #رانت خواری و فساد دستگاه های دولتی که پیش اومد یاد اون فروشنده افتادم. جنس ها هیچ حسب و کتابی نداشت، هیچ نظارتی روی قیمت ها نبود ولی نظارت وجدان خودش بود، نظارت اعتقادات عمیقی بود که داشت و حد اقل تا اون زمان حفظ کرده بود.
متون نظم و نثر ادبیت پارسی، نه تنها به لحاظ فنون و سبک و محتوا بسیار غنی است بلکه، به نوعی، ثبت و نقل وضعیت اجتماعی و تاریخی ایران است. شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ ، غزلیات و مثنوی مولانا، کلیات سعدی ……
ادیبان، متاخر یا متقدم، اکثرا ناقل و ناقد وضعیت اجتماعی و سیاسی زمانه خویش بوده اند و هنوز هم هستند.
در میان این آثار، بنظرم ، آثار سعدی بیش از بقیه انعکاس وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی دوران خود است و در میان آثار سعدی نیز، گلستان، عمیق تر است و رنگ و بوی سیاسی – اجتماعی بیشتری دارد. چند صد سال پیش، در گلستان، طعنه سعدی به روحانیت :
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غله اندوزند
در جایی دیگر :
عالم که کامرانی و تن پروری کند
او خویشتن گم است، که را رهبری کند ؟
و باز جایی دیگر :
عالمی را که “گفت” باشد و بس
هرچه گوید نگیرد اندر کس
چه تشابه عملکردی جالبی است بین #روحانیت زمان #سعدی و زمان حال. با این تفاوت که صدها سال پیش، دست آنان در بیت المال جمع شده از خمس و ذکات بود و اکنون تمام منابع ملی کشور، اعم از زیر زمینی و روی زمینی و هوایی و دریایی وووو در اختیار گروهی است که با استفاده از تکنولوژی مدرن، هنوزهم مردمان را تشویق به ساده زیستی میکنند و ترک دنیا می آموزند و خویشتن نیز سیم و غله را به جیب مبارک سرازیر میکنند. آن زمان ، دینارهای محدود خمس و ذکات مردم بود و جیب و آستین گشاد و #دستار و #عمامه، این زمان، دلارهای میلیاردی نفت و گاز و منابع طبیعی است و بانک های خارج از کشور که نقش جیب مبارک را ایفا میکنند. و هنوزهم تاریخ به نوعی دیگر و با دکوری دیگر درحال تکرار است … صحنه همان است و بازیگرانش نیز همان …
ادبیات پارسی، بخصوص گلستان سعدی، درس زندگی است، بخوانیم و بدانیم ریشه های تاریخی چنین پدیده هایی را ….
پیمان باقری - http://bit.ly/29EWbdG
@Tavaana_TavaanaTech
اواخر دهه ۶۰ در چابهار، بازارچه ای بود که جنس های خارجی می آورد، دکه های کوچک و محقر چوبی با کالاهای عمدتا قاچاق و فروشنده هایی با لباس بسیار ساده محلی که همگی صاحب دکه بودند. چند ماهی از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می گذشت و قیمت ها پس از پشت سر نهادن سیر نزولی ناشی از شوک قطعنامه ، داشت به حالت اولیه برمیگشت . جلوی یکی از این دکه ها که عطر و ادوکلن میفروخت و مدتی بود به لحاظ چهره میشناختمش، ایستادم. کلی عطر و ادوکلن آورده بود. به یکی از مارک ها اشاره کردم و گفتم این چند ؟ مبلغی را گفت ، گفتم چرا بقیشو گذاشتی توی یه قفسه دیگه ؟ گفت قیمت اینا با هم فرق داره، گفتم مگه یه مارک نیست ؟ گفت چرا ، گفتم کدومش اصله کدومش تقلبی ؟ گفت همش اصله، گفتم پس چرا قیمتاش یکی نیست ؟ گفت اونا رو قبل از گرون شدن خریدم اینا رو تازه خریدم برای همین قیمتاش فرق داره. رفتم توی فکر که مگه میشه توی این دور و زمانه یه کاسب اینقدر درستکار باشه ؟ ولی بود، جنسی رو که ارزونتر خریده بود، ارزونتر هم میفروخت و به سودی عادلانه قانع بود.
قضیه فیش های حقوقی و #اختلاس و آقازاده ها و #رانت خواری و فساد دستگاه های دولتی که پیش اومد یاد اون فروشنده افتادم. جنس ها هیچ حسب و کتابی نداشت، هیچ نظارتی روی قیمت ها نبود ولی نظارت وجدان خودش بود، نظارت اعتقادات عمیقی بود که داشت و حد اقل تا اون زمان حفظ کرده بود.
متون نظم و نثر ادبیت پارسی، نه تنها به لحاظ فنون و سبک و محتوا بسیار غنی است بلکه، به نوعی، ثبت و نقل وضعیت اجتماعی و تاریخی ایران است. شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ ، غزلیات و مثنوی مولانا، کلیات سعدی ……
ادیبان، متاخر یا متقدم، اکثرا ناقل و ناقد وضعیت اجتماعی و سیاسی زمانه خویش بوده اند و هنوز هم هستند.
در میان این آثار، بنظرم ، آثار سعدی بیش از بقیه انعکاس وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی دوران خود است و در میان آثار سعدی نیز، گلستان، عمیق تر است و رنگ و بوی سیاسی – اجتماعی بیشتری دارد. چند صد سال پیش، در گلستان، طعنه سعدی به روحانیت :
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غله اندوزند
در جایی دیگر :
عالم که کامرانی و تن پروری کند
او خویشتن گم است، که را رهبری کند ؟
و باز جایی دیگر :
عالمی را که “گفت” باشد و بس
هرچه گوید نگیرد اندر کس
چه تشابه عملکردی جالبی است بین #روحانیت زمان #سعدی و زمان حال. با این تفاوت که صدها سال پیش، دست آنان در بیت المال جمع شده از خمس و ذکات بود و اکنون تمام منابع ملی کشور، اعم از زیر زمینی و روی زمینی و هوایی و دریایی وووو در اختیار گروهی است که با استفاده از تکنولوژی مدرن، هنوزهم مردمان را تشویق به ساده زیستی میکنند و ترک دنیا می آموزند و خویشتن نیز سیم و غله را به جیب مبارک سرازیر میکنند. آن زمان ، دینارهای محدود خمس و ذکات مردم بود و جیب و آستین گشاد و #دستار و #عمامه، این زمان، دلارهای میلیاردی نفت و گاز و منابع طبیعی است و بانک های خارج از کشور که نقش جیب مبارک را ایفا میکنند. و هنوزهم تاریخ به نوعی دیگر و با دکوری دیگر درحال تکرار است … صحنه همان است و بازیگرانش نیز همان …
ادبیات پارسی، بخصوص گلستان سعدی، درس زندگی است، بخوانیم و بدانیم ریشه های تاریخی چنین پدیده هایی را ….
پیمان باقری - http://bit.ly/29EWbdG
@Tavaana_TavaanaTech
Renaissance
فیش حقوقی - Renaissance
اواخر دهه 60 در چابهار، بازارچه ای بود که جنس های خارجی می آورد، دکه […]