خطر اجرای حکم اعدام دو زندانی سیاسی: اسماعیل فکری و محسن لنگرنشین
بر اساس گزارشهای دریافتی، اسماعیل فکری و محسن لنگرنشین، دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام، روز شنبه ۲۷ بهمن بهطور ناگهانی و بدون اطلاع قبلی از بند ۴ زندان اوین به زندان قزلحصار منتقل شدهاند.
به گفته یک منبع مطلع، محسن لنگرنشین پس از انتقال توانسته است با خانواده خود ملاقات کند، اما مسئولان زندان از ارائه توضیح درباره علت انتقال وی یا اینکه آیا این ملاقات، آخرین دیدار او با خانوادهاش بوده است، خودداری کردهاند. در مقابل، اسماعیل فکری تاکنون هیچ دیداری با خانواده خود نداشته است.
انتقال این دو زندانی به زندان قزلحصار، که معمولا احکام اعدام در آن به اجرا گذاشته میشود، نگرانیها را درباره احتمال اجرای قریبالوقوع احکام آنها افزایش داده است.
از جزئیات پرونده این دو زندانی اطلاعی در دست نیست. تصویری از آنها موجود نیست و نامشان هم تازه چند روز است که در شبکههای اجتماعی و رسانهها مطرح شده است.
#نه_به_اعدام #اسماعیل_فکری #محسن_لنگرنشین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس گزارشهای دریافتی، اسماعیل فکری و محسن لنگرنشین، دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام، روز شنبه ۲۷ بهمن بهطور ناگهانی و بدون اطلاع قبلی از بند ۴ زندان اوین به زندان قزلحصار منتقل شدهاند.
به گفته یک منبع مطلع، محسن لنگرنشین پس از انتقال توانسته است با خانواده خود ملاقات کند، اما مسئولان زندان از ارائه توضیح درباره علت انتقال وی یا اینکه آیا این ملاقات، آخرین دیدار او با خانوادهاش بوده است، خودداری کردهاند. در مقابل، اسماعیل فکری تاکنون هیچ دیداری با خانواده خود نداشته است.
انتقال این دو زندانی به زندان قزلحصار، که معمولا احکام اعدام در آن به اجرا گذاشته میشود، نگرانیها را درباره احتمال اجرای قریبالوقوع احکام آنها افزایش داده است.
از جزئیات پرونده این دو زندانی اطلاعی در دست نیست. تصویری از آنها موجود نیست و نامشان هم تازه چند روز است که در شبکههای اجتماعی و رسانهها مطرح شده است.
#نه_به_اعدام #اسماعیل_فکری #محسن_لنگرنشین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام یونس آزادبر زندانی سابق سیاسی در حمایت از منوچهر فلاح و دیگر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام
یونس آزادبر، زندانی سیاسی سابق و همبند سابق منوچهر فلاح، در این ویدیو میگوید دیکتاتور که مذاکره با آمریکا را شرافتمندانه نمیداند، ستاندن جان مردم و اعدام مبارزان را شرافتمندانه میداند!
او میگوید دیکتاتور به آخر خط رسیده است و مردم را به مبارزه برای آزادی فرامیخواند.
آقای آزادبر علاوه بر اینکه در سالهای اخیر چند بار بازداشت و زندانی شد و در نهایت پس از عمل جراحی قلب آزاد شد، سالها در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در حبس بود.
#یونس_آزادبر #منوچهر_فلاح #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یونس آزادبر، زندانی سیاسی سابق و همبند سابق منوچهر فلاح، در این ویدیو میگوید دیکتاتور که مذاکره با آمریکا را شرافتمندانه نمیداند، ستاندن جان مردم و اعدام مبارزان را شرافتمندانه میداند!
او میگوید دیکتاتور به آخر خط رسیده است و مردم را به مبارزه برای آزادی فرامیخواند.
آقای آزادبر علاوه بر اینکه در سالهای اخیر چند بار بازداشت و زندانی شد و در نهایت پس از عمل جراحی قلب آزاد شد، سالها در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در حبس بود.
#یونس_آزادبر #منوچهر_فلاح #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دومین تجمع فعالان مدنی در مقابل زندان اوین برای اعتراض به اعدام
به آتش کشیدن طناب دار در مقابل زندان اوین
سه شنبه ۳۰ بهمن ماه جمعی از فعالان مدنی از جمله صدیقه وسمقی، عالیه مطلب زاده، کامبیز نوروز زاده، هستی امیری، شقایق مرادی، علی نانوایی، مجید مسافر، نرگس محمدی، الهام صالحی و.... در مقابل در زندان اوین تجمع کردند.
آنها خواهان حمایت مردم از اعتصاب غذای زندانیان در کارزار سه شنبه های نه به اعدام شدند و شعار تا لغو حکم اعدام ایستادهایم تا پایان را سر دادند.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به آتش کشیدن طناب دار در مقابل زندان اوین
سه شنبه ۳۰ بهمن ماه جمعی از فعالان مدنی از جمله صدیقه وسمقی، عالیه مطلب زاده، کامبیز نوروز زاده، هستی امیری، شقایق مرادی، علی نانوایی، مجید مسافر، نرگس محمدی، الهام صالحی و.... در مقابل در زندان اوین تجمع کردند.
آنها خواهان حمایت مردم از اعتصاب غذای زندانیان در کارزار سه شنبه های نه به اعدام شدند و شعار تا لغو حکم اعدام ایستادهایم تا پایان را سر دادند.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، زندانی سیاسی: دادخواهی جنایت را نباید و نمیتوان به پیشگاه حاکمیت جنایتکار برد
مطهره گونهای، زندانی سیاسی، در یادداشتی تأکید میکند که مجازات اعدام ابزاری برای سرکوب و ارعاب مردم توسط جمهوری اسلامی است و نمیتوان از این حاکمیت جنایتکار انتظار عدالت داشت. او با اشاره به روندهای ناعادلانه دادرسی و سرکوبهای گسترده، مخالفت با اعدام را جدای از مبارزه علیه جمهوری اسلامی بیمعنا میداند و بر لزوم اتحاد در برابر این نظام تمامیتخواه تأکید میکند.
متن کامل یادداشت مطهره گونهای به شرح زیر است:
هنگامی که از "نه به اعدام برای هر کسی و در هر شرایطی" سخن میرانیم، به عبارتی تمامی ابعاد آسیبزای این مجازات را در نظر گرفتهایم. مجازات غیرانسانی اعدام، یک مسألهی مهم سیاسی است، چرا که در بطن آن، دولتها و حکومتهای اقتدارگرا خود را در چنان وضعیت مسلطی میبینند که حتی حق سلب حیات شهروندان را دارند. فارغ از نگاه تفصیلی آسیبشناسانه به مسألهی قتل و مجازات آن و قربانی بودن مجرمان، آیا به راستی جمهوری اسلامی از روندهای قضائی عادلانه برخوردار است که بتوان از رئیس دولت و دستگاه قضائی آن، مطالبهی احقاق عدالت داشت؟ سعید مدنی در کتاب دربارهی اعدام به خوبی این مسأله را تبیین میکند:
"زمینههای بسیاری برای ادعای قربانی بودن آن محکومان اعدام وجود دارد. بررسیهای تجربی گسترده به وضوح کاربرد نابرابر و خودسرانهی حکم اعدام را نشان میدهد. مجازات اعدام به شکل نامتناسبی به اعضای اقلیتها و گروههای به حاشیه راندهشده، از جمله اقلیتهای نژادی و قومیتی، مذهبی، محلی، کارگران مهاجر، فقرا یا افراد با ناتوانی هوشی و روانی گرایش دارد. برخی افراد به دلیل ویژگیهای قومی و ملیت و یا به دلیل عدم استطاعت برای برخورداری از وکیل قانونی توانا و باانگیزه، حکم اعدام دریافت میکنند."
اکنون مایهی تأسف است که برخی دانشگاهیان، به جای بررسی جامعهشناختی و سیاسی رخداد اخیر که منجر به کشتهشدن یک دانشجو شده است، توأمان با موضع محکم "نه به اعدام"، خواستار قتل و اعدام انسانی دیگر شدهاند که تنها صورت مسألهی سالها سیاستگذاری و حکمرانی خطا و استبدادی جمهوری اسلامی را پاک میکنند.
در جامعهای که از منظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از سوی حکومت، تحت اختناق و سرکوب حداکثری قرار دارد و حاکمیتی تا بُن دندان مسلح و حامی سرسخت کشتار و مرگ در مسند قدرت است، انگشت اتهام باید به سوی متهم و عامل اصلی این بازتولید خشونت یعنی جمهوری اسلامی نشانه رود.
هدف حکومت از اجرای هر حکم اعدامی، مشروعیتبخشی به سایر احکام اعدام، خاصه فعالان سیاسی و مدنی، و بازنمایی اقتدار تضعیفشدهی خود در راستای ارعاب پیشگیرانهی مردم از هرگونه اعتراض علیه خویش است. بنابراین، قربانی اعدامها فقط محکومان نیستند، بلکه تمامی مردم مشمول عواقب سهمگین آن خواهند بود.
گمانهزنیهای بسیاری نیز در خصوص ابعاد این حادثه وجود دارد؛ از جمله اینکه در منطقهی امیرآباد، که خوابگاههای دانشجویی و اماکن استراتژیک، به عنوان مثال خانهی امن اطلاعات سپاه و ساختمان انرژی هستهای در آن قرار دارد و در صورت وقوع هرگونه تجمع و یا اعتراضات دانشجویی، نیروهای سرکوبگر امنیتی با اشراف همهجانبه و با تمام قوا مردم را سرکوب میکنند و فجایع کوی دانشگاه و خیزش ۱۴۰۱ را رقم میزنند، چطور از برقراری امنیت عادی آن عاجزند؟ به علاوه، همزمانی این رخداد دلخراش و رپرتاژ عظیم رسانههای داخلی برای پوشش آن با برگزاری تجمع دانشگاهیان و فعالان سیاسی در محل سردر دانشگاه تهران در ظهر همان روز و بازداشت وحشیانه همراه با ضرب و شتم دهها نفر از معترضان، از جمله جانبازان و ایثارگران و دانشجویان، که وضعیت و نهاد بازداشتکنندهی بسیاری از آنان تاکنون نامشخص است، باید مورد تأمل جدی قرار گیرد.
علیایحال، با توجه به بیانیههای منتشرشده از سوی برخی نهادهای دانشجویی و مطالبهی تسریع در مجازات عاملین قتل، و همچنین صدور فرمانهای پزشکیان مبنی بر عدم جلوگیری از تجمع در داخل دانشگاه اما خارجنشدن اعتراضات از فضای آن و تشکیل کمیتهی ویژهی بررسی، به نظر میرسد دستگاه امنیتی-قضائی در صدد انحراف جریانات دانشجویی از کارزار "نه به اعدام"، خاصه پس از تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، و رد اعادهی دادرسی حکم اعدام پخشان عزیزی، و همچنین کنترل بیش از پیش دانشگاهها و امنیتیتر کردن فضای آن با رویکردی پیشگیرانه است.
دادخواهی جنایت را نمیتوان به پیشگاه جنایتکار برد. ...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/motahareh-gonei-nameh/
#مطهره_گونه_ای #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، زندانی سیاسی، در یادداشتی تأکید میکند که مجازات اعدام ابزاری برای سرکوب و ارعاب مردم توسط جمهوری اسلامی است و نمیتوان از این حاکمیت جنایتکار انتظار عدالت داشت. او با اشاره به روندهای ناعادلانه دادرسی و سرکوبهای گسترده، مخالفت با اعدام را جدای از مبارزه علیه جمهوری اسلامی بیمعنا میداند و بر لزوم اتحاد در برابر این نظام تمامیتخواه تأکید میکند.
متن کامل یادداشت مطهره گونهای به شرح زیر است:
هنگامی که از "نه به اعدام برای هر کسی و در هر شرایطی" سخن میرانیم، به عبارتی تمامی ابعاد آسیبزای این مجازات را در نظر گرفتهایم. مجازات غیرانسانی اعدام، یک مسألهی مهم سیاسی است، چرا که در بطن آن، دولتها و حکومتهای اقتدارگرا خود را در چنان وضعیت مسلطی میبینند که حتی حق سلب حیات شهروندان را دارند. فارغ از نگاه تفصیلی آسیبشناسانه به مسألهی قتل و مجازات آن و قربانی بودن مجرمان، آیا به راستی جمهوری اسلامی از روندهای قضائی عادلانه برخوردار است که بتوان از رئیس دولت و دستگاه قضائی آن، مطالبهی احقاق عدالت داشت؟ سعید مدنی در کتاب دربارهی اعدام به خوبی این مسأله را تبیین میکند:
"زمینههای بسیاری برای ادعای قربانی بودن آن محکومان اعدام وجود دارد. بررسیهای تجربی گسترده به وضوح کاربرد نابرابر و خودسرانهی حکم اعدام را نشان میدهد. مجازات اعدام به شکل نامتناسبی به اعضای اقلیتها و گروههای به حاشیه راندهشده، از جمله اقلیتهای نژادی و قومیتی، مذهبی، محلی، کارگران مهاجر، فقرا یا افراد با ناتوانی هوشی و روانی گرایش دارد. برخی افراد به دلیل ویژگیهای قومی و ملیت و یا به دلیل عدم استطاعت برای برخورداری از وکیل قانونی توانا و باانگیزه، حکم اعدام دریافت میکنند."
اکنون مایهی تأسف است که برخی دانشگاهیان، به جای بررسی جامعهشناختی و سیاسی رخداد اخیر که منجر به کشتهشدن یک دانشجو شده است، توأمان با موضع محکم "نه به اعدام"، خواستار قتل و اعدام انسانی دیگر شدهاند که تنها صورت مسألهی سالها سیاستگذاری و حکمرانی خطا و استبدادی جمهوری اسلامی را پاک میکنند.
در جامعهای که از منظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از سوی حکومت، تحت اختناق و سرکوب حداکثری قرار دارد و حاکمیتی تا بُن دندان مسلح و حامی سرسخت کشتار و مرگ در مسند قدرت است، انگشت اتهام باید به سوی متهم و عامل اصلی این بازتولید خشونت یعنی جمهوری اسلامی نشانه رود.
هدف حکومت از اجرای هر حکم اعدامی، مشروعیتبخشی به سایر احکام اعدام، خاصه فعالان سیاسی و مدنی، و بازنمایی اقتدار تضعیفشدهی خود در راستای ارعاب پیشگیرانهی مردم از هرگونه اعتراض علیه خویش است. بنابراین، قربانی اعدامها فقط محکومان نیستند، بلکه تمامی مردم مشمول عواقب سهمگین آن خواهند بود.
گمانهزنیهای بسیاری نیز در خصوص ابعاد این حادثه وجود دارد؛ از جمله اینکه در منطقهی امیرآباد، که خوابگاههای دانشجویی و اماکن استراتژیک، به عنوان مثال خانهی امن اطلاعات سپاه و ساختمان انرژی هستهای در آن قرار دارد و در صورت وقوع هرگونه تجمع و یا اعتراضات دانشجویی، نیروهای سرکوبگر امنیتی با اشراف همهجانبه و با تمام قوا مردم را سرکوب میکنند و فجایع کوی دانشگاه و خیزش ۱۴۰۱ را رقم میزنند، چطور از برقراری امنیت عادی آن عاجزند؟ به علاوه، همزمانی این رخداد دلخراش و رپرتاژ عظیم رسانههای داخلی برای پوشش آن با برگزاری تجمع دانشگاهیان و فعالان سیاسی در محل سردر دانشگاه تهران در ظهر همان روز و بازداشت وحشیانه همراه با ضرب و شتم دهها نفر از معترضان، از جمله جانبازان و ایثارگران و دانشجویان، که وضعیت و نهاد بازداشتکنندهی بسیاری از آنان تاکنون نامشخص است، باید مورد تأمل جدی قرار گیرد.
علیایحال، با توجه به بیانیههای منتشرشده از سوی برخی نهادهای دانشجویی و مطالبهی تسریع در مجازات عاملین قتل، و همچنین صدور فرمانهای پزشکیان مبنی بر عدم جلوگیری از تجمع در داخل دانشگاه اما خارجنشدن اعتراضات از فضای آن و تشکیل کمیتهی ویژهی بررسی، به نظر میرسد دستگاه امنیتی-قضائی در صدد انحراف جریانات دانشجویی از کارزار "نه به اعدام"، خاصه پس از تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، و رد اعادهی دادرسی حکم اعدام پخشان عزیزی، و همچنین کنترل بیش از پیش دانشگاهها و امنیتیتر کردن فضای آن با رویکردی پیشگیرانه است.
دادخواهی جنایت را نمیتوان به پیشگاه جنایتکار برد. ...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/motahareh-gonei-nameh/
#مطهره_گونه_ای #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدیقه وسمقی، اسلامشناس و دینپژوه، در ارتباط با احکام اعدام جمهوری اسلامی در اینستاگرام خود فایلی صوتی منتشر کرده و گفته است: «اینکه جمهوری اسلامی چوبه دار را نماد خودش تبدیل کرده چه حاصلی برایش داشته است؟ جز آنکه در جامعه خشم و انزجار مردم را افزایش بدهد تاکنون حاصلی داشته است؟ این منجر به ارعاب مردم نمیشود. اعدام زنانی همچون پخشان عزیزی و وریشه مرادی چه توجیهی دارد؟ من توصیه میکنم چوبههای دار را برچینید.»
خانم وسمقی همچنین توصیه کرده که چوبههای دار را برچینید و بشکنید و دور بیندازید. او میگوید قرآن حتی درباره افرادی که مرتکب قتل عمد شدند، عفو و بخشش را توصیه میکند.
#صدیقه_وسمقی #نه_به_اعدام
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
خانم وسمقی همچنین توصیه کرده که چوبههای دار را برچینید و بشکنید و دور بیندازید. او میگوید قرآن حتی درباره افرادی که مرتکب قتل عمد شدند، عفو و بخشش را توصیه میکند.
#صدیقه_وسمقی #نه_به_اعدام
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تولدت مبارک کیان عزیز، محمد حسینی
هیچوقت فراموشت نمیکنیم.
سیدمحمد حسینی، متولد دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج بود. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سالها پیش فوت کردهاند. یک خواهر و یک برادر، و یک برادر ناتنی دارد که سالهای زیادی، رابطه چندانی با آنها نداشت و در کمال شهر کرج در یک خانه استیجاری، تنها زندگی میکرد.
او را یک روز پس از مراسم چهلم حدیث نجفی و کشته شدن یک بسیجی با خشونت در خانهاش بازداشت کردند.
او تا مقطع سیکل (راهنمایی) درس خوانده بود و در شرکت «جوجهکشی» مرغک قزوین، کارگر بود؛ کارگری با درآمد ماهانه حدوداً شش میلیون تومان.
محمد حسینی در چند رشته رزمی، از جمله کونگفو و ووشو، حکم قهرمانی داشت. رزمیکاری که به گفته کسانی که او را از نزدیک میشناختند، شمشیرها و همه آن چیزی که از خانهاش، در صداوسیما و خبرگزاریهای حکومتی به عنوان مستندات جرم علیه او به نمایش درآمد، وسایل ورزش رزمیاش بود. خودش هم در فیلمهای تقطیعشدهای که از «دادگاه» و همچنین «بازسازی صحنه قتل عجمیان» توسط رسانههای حکومتی منتشر شده میگوید که این ابزار «برای ورزش بود.»
وکیلش پس از اعدام حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
سیدمحمد حسینی را روز ۱۷ دیماه در حالی که خودش نه انتظارش داشت و نه خبر اینکه قرار است کشته شود، اعدام کردند، او را امروز تمام مردم ایران و همه دنیا میشناسند، رفتن به مزارش، پختن غذا و توزیع آن و نوشتن نامش بر روی اسکناس یا اعلامیه و بیلبوردهای شهر ...برای گرامیداشت یاد او شده است بخشی از حرکتهای اعتراضی علیه نظامی که او را قربانی قتل حکومتی کردند.
ویدیو از صفحه هنرمند گرامی:
@ali0mahi
#محمد_حسینی #کیان_حسینی #نه_به_اعدام #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تولدت مبارک کیان عزیز، محمد حسینی
هیچوقت فراموشت نمیکنیم.
سیدمحمد حسینی، متولد دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج بود. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سالها پیش فوت کردهاند. یک خواهر و یک برادر، و یک برادر ناتنی دارد که سالهای زیادی، رابطه چندانی با آنها نداشت و در کمال شهر کرج در یک خانه استیجاری، تنها زندگی میکرد.
او را یک روز پس از مراسم چهلم حدیث نجفی و کشته شدن یک بسیجی با خشونت در خانهاش بازداشت کردند.
او تا مقطع سیکل (راهنمایی) درس خوانده بود و در شرکت «جوجهکشی» مرغک قزوین، کارگر بود؛ کارگری با درآمد ماهانه حدوداً شش میلیون تومان.
محمد حسینی در چند رشته رزمی، از جمله کونگفو و ووشو، حکم قهرمانی داشت. رزمیکاری که به گفته کسانی که او را از نزدیک میشناختند، شمشیرها و همه آن چیزی که از خانهاش، در صداوسیما و خبرگزاریهای حکومتی به عنوان مستندات جرم علیه او به نمایش درآمد، وسایل ورزش رزمیاش بود. خودش هم در فیلمهای تقطیعشدهای که از «دادگاه» و همچنین «بازسازی صحنه قتل عجمیان» توسط رسانههای حکومتی منتشر شده میگوید که این ابزار «برای ورزش بود.»
وکیلش پس از اعدام حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
سیدمحمد حسینی را روز ۱۷ دیماه در حالی که خودش نه انتظارش داشت و نه خبر اینکه قرار است کشته شود، اعدام کردند، او را امروز تمام مردم ایران و همه دنیا میشناسند، رفتن به مزارش، پختن غذا و توزیع آن و نوشتن نامش بر روی اسکناس یا اعلامیه و بیلبوردهای شهر ...برای گرامیداشت یاد او شده است بخشی از حرکتهای اعتراضی علیه نظامی که او را قربانی قتل حکومتی کردند.
ویدیو از صفحه هنرمند گرامی:
@ali0mahi
#محمد_حسینی #کیان_حسینی #نه_به_اعدام #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش سازمان حقوق بشر ایران و سازمان ECPM، با هم علیه مجازات اعدام، در سال ۲۰۲۴، جمهوری اسلامی ۹۷۵ انسان را اعدام کرده است. در گزارشی که سازمان حقوقبشر ایران و سازمان با هم علیه مجازات اعدام منتشر کردهاند، دستکم ۵ شهروند اعدامشده در سال گذشته میلادی دارای معلولیت بودهاند.
عدل علی
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/khamenei-increases-executions/
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#کارتون
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
عدل علی
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/khamenei-increases-executions/
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#کارتون
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس گزارش منتشرشده توسط سازمان حقوقبشر ایران و سازمان با هم علیه مجازات اعدام، جمهوری اسلامی در سال گذشته میلادی ۹۷۵ نفر را اعدام کرده است.
از این میان یک کودکمجرم و ۵ شهروند دارای معلولیت هم اعدام شدهاند.
جمهوری اسلامی، از نظر سرانه اعدام نسبت به جمعیت در جهان «اول» است. غیر از متهمان سیاسی، عده زیادی متهمان موادمخدر و قتل و ... اعدام میشوند.
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
از این میان یک کودکمجرم و ۵ شهروند دارای معلولیت هم اعدام شدهاند.
جمهوری اسلامی، از نظر سرانه اعدام نسبت به جمعیت در جهان «اول» است. غیر از متهمان سیاسی، عده زیادی متهمان موادمخدر و قتل و ... اعدام میشوند.
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
گرامیداشت زادروز جاویدنام محسن شکاری، با حضور مادران دادخواه بر سر مزار او
چندی پیش احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، در یادداشتی، بخشی از گفتگوی خود با سامان یاسین را به شرح زیر نوشته بود:
«گفتم سامان تو تا روزهای آخر با محسن شکاری بودی، هیچ خاطرهای داری از چند روز آخر؟
سامان: یک خاطره از روزهای آخر محسن هنوز داره جگرم را میسوزونه!
من: آخه از بچههایی که توی بند ۲۴۰ باهاش بودند، شنیدم محسن هیچ انگیزهای نداشت، برای نجات پیدا کردن از طناب دار!
سامان: مسأله همين جاست!
من:" چطور!؟
سامان: محسن دختری را دوست داشت که ظاهرا قبل از بازداشت کات کرده بود باهش، روزهای آخر محسنی که همیشه توی خودش بود بعد از یه تماس تلفنی یک باره با هیجان آمد بغلم کرد و گفت فلانی را یادت میاد باهام کات کرده بود!؟ الان زنگ زدم فهمیدم آمده گفته من منتظر محسن میمونم تا آزاد بشه باهم ازدواج کنیم، محسن را این عشق به زندگی امیدوارش کرد. اما بعد چند روز اعدامش کردند!"
#محسن_شکاری #نه_به_اعدام
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چندی پیش احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، در یادداشتی، بخشی از گفتگوی خود با سامان یاسین را به شرح زیر نوشته بود:
«گفتم سامان تو تا روزهای آخر با محسن شکاری بودی، هیچ خاطرهای داری از چند روز آخر؟
سامان: یک خاطره از روزهای آخر محسن هنوز داره جگرم را میسوزونه!
من: آخه از بچههایی که توی بند ۲۴۰ باهاش بودند، شنیدم محسن هیچ انگیزهای نداشت، برای نجات پیدا کردن از طناب دار!
سامان: مسأله همين جاست!
من:" چطور!؟
سامان: محسن دختری را دوست داشت که ظاهرا قبل از بازداشت کات کرده بود باهش، روزهای آخر محسنی که همیشه توی خودش بود بعد از یه تماس تلفنی یک باره با هیجان آمد بغلم کرد و گفت فلانی را یادت میاد باهام کات کرده بود!؟ الان زنگ زدم فهمیدم آمده گفته من منتظر محسن میمونم تا آزاد بشه باهم ازدواج کنیم، محسن را این عشق به زندگی امیدوارش کرد. اما بعد چند روز اعدامش کردند!"
#محسن_شکاری #نه_به_اعدام
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش سازمان حقوقبشر ایران و سازمان با هم علیه مجازات اعدام، جمهوری اسلامی در سال گذشته میلادی ۹۷۵ نفر را اعدام کرده و ۹۰ درصد اعدامها حتی اعلام هم نشدهاند.
زادروز محسن شکاری ست جوانی که جمهوری اسلامی او را اعدام کرد.
دیکتاتوری جمهوری اسلامی از نظر سرانه اعدام نسبت به جمعیت در جهان مقام «اول» را دارد. غیر از متهمان سیاسی، عده زیادی متهمان موادمخدر و قتل و ... هم اعدام میشوند.
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
زادروز محسن شکاری ست جوانی که جمهوری اسلامی او را اعدام کرد.
دیکتاتوری جمهوری اسلامی از نظر سرانه اعدام نسبت به جمعیت در جهان مقام «اول» را دارد. غیر از متهمان سیاسی، عده زیادی متهمان موادمخدر و قتل و ... هم اعدام میشوند.
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
سازمان حقوقبشر ایران و سازمان با هم علیه مجازات اعدام، در گزارشی اعلام کردند: جمهوری اسلامی در سال گذشته میلادی ۹۷۵ نفر را اعدام کرده است.
از این میان یک کودکمجرم و ۵ شهروند دارای معلولیت هم اعدام شدهاند. همچنین بیش از ۹۰ درصد این اعدامها توسط مقامات جمهوری اسلامی اعلام نشدهاند.
از بهمنماه سال ۱۴۰۲ تا کنون هر سهشنبه زندانیان در اعتراض به صدور احکام اعدام، دست به اعتصاب غذا میزنند.
این کارزار خیلی زود مورد استقبال فعالان مدنی و سیاسی قرار گرفت.
جمهوری اسلامی با صدور فلهای احکام اعدام برای معترضان فعالان مدنی سیاسی و سایر اتهامات مثل جرائم مرتبط با موادمخدر و سرقت و ... باعث شده ایران کشورمان نسبت به سرانه جمعیت در جهان مقام اول صدور و اجرای احکام اعدام را داشته باشد.
برای توجه جامعه جهانی به اعدام در ایران شما همراهان توانا چه میکنید؟
طرح چگونه بیدار شویم؟ از رضا عقیلی
https://tavaana.org/khaexeceu/
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
از این میان یک کودکمجرم و ۵ شهروند دارای معلولیت هم اعدام شدهاند. همچنین بیش از ۹۰ درصد این اعدامها توسط مقامات جمهوری اسلامی اعلام نشدهاند.
از بهمنماه سال ۱۴۰۲ تا کنون هر سهشنبه زندانیان در اعتراض به صدور احکام اعدام، دست به اعتصاب غذا میزنند.
این کارزار خیلی زود مورد استقبال فعالان مدنی و سیاسی قرار گرفت.
جمهوری اسلامی با صدور فلهای احکام اعدام برای معترضان فعالان مدنی سیاسی و سایر اتهامات مثل جرائم مرتبط با موادمخدر و سرقت و ... باعث شده ایران کشورمان نسبت به سرانه جمعیت در جهان مقام اول صدور و اجرای احکام اعدام را داشته باشد.
برای توجه جامعه جهانی به اعدام در ایران شما همراهان توانا چه میکنید؟
طرح چگونه بیدار شویم؟ از رضا عقیلی
https://tavaana.org/khaexeceu/
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
مولوی عبدالحمید، امامجمعه اهل سنت زاهدان، بار دیگر خواهان توقف صدور و اجرای احکام اعدام شده است.
او روز جمعه در خطبههای نمازجمعه گفت:
«توقف اعدامها خواسته عمومی ملت است. اعدامهای سیاسی و حتی اعدام بهخاطر موادمخدر هم با این گستردگی با قوانین شریعت مطابقت ندارد.»
جمهوری اسلامی از احکام اعدام برای ارعاب جامعه و سرکوب مردم استفاده میکند.
همراهی مقامات مذهبی از جامعه ایران و مخالفت با سیاستهای دیکتاتوری جمهوری اسلامی بسیار ارزشمند است. مولوی عبدالحمید روحانی برجسته سنیمذهب بارها از اعتراضات مردمی و جامعه ایران حمایت کرده است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
او روز جمعه در خطبههای نمازجمعه گفت:
«توقف اعدامها خواسته عمومی ملت است. اعدامهای سیاسی و حتی اعدام بهخاطر موادمخدر هم با این گستردگی با قوانین شریعت مطابقت ندارد.»
جمهوری اسلامی از احکام اعدام برای ارعاب جامعه و سرکوب مردم استفاده میکند.
همراهی مقامات مذهبی از جامعه ایران و مخالفت با سیاستهای دیکتاتوری جمهوری اسلامی بسیار ارزشمند است. مولوی عبدالحمید روحانی برجسته سنیمذهب بارها از اعتراضات مردمی و جامعه ایران حمایت کرده است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
چهار زندانی سیاسی در خطر اعدام به اتهامهای مرتبط با جنبش «زن، زندگی، آزادی»
به گزارش ایران اینترنشنال، چهار زندانی سیاسی در زندان تهران بزرگ، که به اتهاماتی مرتبط با اعتراضات چهلم مهسا (ژینا) امینی در ۴ آبان ۱۴۰۱ بازداشت شدهاند، با اتهاماتی از جمله محاربه و مباشرت در قتل مواجه بوده و در معرض صدور حکم اعدام قرار دارند.
این افراد امید معروفخانی (۳۵ ساله)، میلاد سلیمانیزاده (۳۰ ساله)، امید مرد میدان قزلجه (۳۰ ساله) و میلاد احمدی رودی (۲۵ ساله) هستند که به اتهامهایی از جمله قتل عمد، اخلال در نظم عمومی، حمل مواد منفجره غیرمجاز و محاربه متهم شدهاند. همچنین مهدی حمتی (۳۸ ساله) به اتهام اخلال در نظم عمومی، حمل مواد منفجره غیرمجاز و اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی در بازداشت بوده اما قرار بازداشت او به وثیقه تبدیل شده است.
روایت حکومت و تناقضهای موجود در پرونده
رسانههای حکومتی در ۵ آبان ۱۴۰۱ اعلام کردند که سرهنگ پاسدار امیر کمندی، عضو نیروی زمینی سپاه، در جریان اعتراضات تهران و بر اثر پرتاب نارنجک دستی در زیر پل ستارخان کشته شده است. تشییع جنازه او در ۷ آبان همان سال با حضور مقامات ارشد سپاه برگزار شد.
پس از گذشت بیش از ۱۶ ماه، قوه قضاییه جمهوری اسلامی در ۱ اسفند ۱۴۰۲ اعلام کرد که «عوامل قتل امیر کمندی» بازداشت شدهاند. طبق گزارش سازمان اطلاعات سپاه، متهمان این پرونده با دو دستگاه موتورسیکلت به محل حادثه رفته و از بالای پل شیخ فضلالله، نارنجکهای دستساز را به سمت نیروهای بسیج پرتاب کردهاند که یکی از این نارنجکها به سر امیر کمندی برخورد کرده و باعث مرگ او شده است.
این در حالی است که امید معروفخانی، یکی از متهمان اصلی پرونده، تأکید دارد که در زمان وقوع حادثه به دلیل تصادف رانندگی در بیمارستان بوده و اسناد پزشکی این موضوع را تأیید میکند. همچنین اطلاعات دریافتی از پرونده نشان میدهد که متهمان تحت فشار قرار گرفتهاند تا علیه یکدیگر اعتراف کنند.
روند بازداشت و اتهامات سنگین
بر اساس اسناد پرونده، امید معروفخانی، میلاد سلیمانیزاده و امید مرد میدان قزلجه بین ۲۵ تا ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ بازداشت شدند و میلاد احمدی رودی چند ماه بعد به آنها پیوست. پس از گذراندن بازجوییهای سنگین و سلول انفرادی، این افراد به زندان تهران بزرگ منتقل شدند.
پرونده این متهمان پس از صدور کیفرخواست در مهرماه ۱۴۰۳ به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی ارجاع شده است. با توجه به اتهامات محاربه و مباشرت در قتل، خطر صدور حکم اعدام برای این چهار زندانی سیاسی بسیار جدی است.
سابقه بازداشت افراد دیگر و نقض حقوق متهمان
بر اساس اطلاعات دریافتی، پیش از این، دو کارگر مغازه در نزدیکی محل حادثه بازداشت شده بودند که پس از یک سال با قرار منع تعقیب آزاد شدند. اما مدتی بعد، این پنج متهم جدید بازداشت و به پرونده اضافه شدند.
همچنین، اسناد پرونده نشان میدهد که در روز حادثه، نیروهای سپاه پاسداران از اسلحههای لانچر ۳۸ میلیمتری و پینتبال استفاده کردهاند. با این حال، روایت رسمی حکومت تنها بر حمله معترضان تأکید دارد، در حالی که تناقضهایی در گزارشهای ارائهشده توسط مقامات امنیتی وجود دارد.
خطر اعدام در یک روند دادرسی غیرشفاف
با توجه به ارجاع این پرونده به قاضی صلواتی، که به صدور احکام سنگین علیه معترضان مشهور است، نگرانیها درباره اجرای احکام اعدام علیه این چهار زندانی سیاسی افزایش یافته است. فعالان حقوق بشر و نهادهای بینالمللی بارها درباره عدم شفافیت روندهای قضایی در ایران و استفاده از اعترافات تحت فشار هشدار دادهاند.
@IranIntltv
#امید_معروفخانی #میلاد_سلیمانی_زاده #امید_مرد_میدان_قزلجه #میلاد_احمدی_رودی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش ایران اینترنشنال، چهار زندانی سیاسی در زندان تهران بزرگ، که به اتهاماتی مرتبط با اعتراضات چهلم مهسا (ژینا) امینی در ۴ آبان ۱۴۰۱ بازداشت شدهاند، با اتهاماتی از جمله محاربه و مباشرت در قتل مواجه بوده و در معرض صدور حکم اعدام قرار دارند.
این افراد امید معروفخانی (۳۵ ساله)، میلاد سلیمانیزاده (۳۰ ساله)، امید مرد میدان قزلجه (۳۰ ساله) و میلاد احمدی رودی (۲۵ ساله) هستند که به اتهامهایی از جمله قتل عمد، اخلال در نظم عمومی، حمل مواد منفجره غیرمجاز و محاربه متهم شدهاند. همچنین مهدی حمتی (۳۸ ساله) به اتهام اخلال در نظم عمومی، حمل مواد منفجره غیرمجاز و اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی در بازداشت بوده اما قرار بازداشت او به وثیقه تبدیل شده است.
روایت حکومت و تناقضهای موجود در پرونده
رسانههای حکومتی در ۵ آبان ۱۴۰۱ اعلام کردند که سرهنگ پاسدار امیر کمندی، عضو نیروی زمینی سپاه، در جریان اعتراضات تهران و بر اثر پرتاب نارنجک دستی در زیر پل ستارخان کشته شده است. تشییع جنازه او در ۷ آبان همان سال با حضور مقامات ارشد سپاه برگزار شد.
پس از گذشت بیش از ۱۶ ماه، قوه قضاییه جمهوری اسلامی در ۱ اسفند ۱۴۰۲ اعلام کرد که «عوامل قتل امیر کمندی» بازداشت شدهاند. طبق گزارش سازمان اطلاعات سپاه، متهمان این پرونده با دو دستگاه موتورسیکلت به محل حادثه رفته و از بالای پل شیخ فضلالله، نارنجکهای دستساز را به سمت نیروهای بسیج پرتاب کردهاند که یکی از این نارنجکها به سر امیر کمندی برخورد کرده و باعث مرگ او شده است.
این در حالی است که امید معروفخانی، یکی از متهمان اصلی پرونده، تأکید دارد که در زمان وقوع حادثه به دلیل تصادف رانندگی در بیمارستان بوده و اسناد پزشکی این موضوع را تأیید میکند. همچنین اطلاعات دریافتی از پرونده نشان میدهد که متهمان تحت فشار قرار گرفتهاند تا علیه یکدیگر اعتراف کنند.
روند بازداشت و اتهامات سنگین
بر اساس اسناد پرونده، امید معروفخانی، میلاد سلیمانیزاده و امید مرد میدان قزلجه بین ۲۵ تا ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ بازداشت شدند و میلاد احمدی رودی چند ماه بعد به آنها پیوست. پس از گذراندن بازجوییهای سنگین و سلول انفرادی، این افراد به زندان تهران بزرگ منتقل شدند.
پرونده این متهمان پس از صدور کیفرخواست در مهرماه ۱۴۰۳ به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی ارجاع شده است. با توجه به اتهامات محاربه و مباشرت در قتل، خطر صدور حکم اعدام برای این چهار زندانی سیاسی بسیار جدی است.
سابقه بازداشت افراد دیگر و نقض حقوق متهمان
بر اساس اطلاعات دریافتی، پیش از این، دو کارگر مغازه در نزدیکی محل حادثه بازداشت شده بودند که پس از یک سال با قرار منع تعقیب آزاد شدند. اما مدتی بعد، این پنج متهم جدید بازداشت و به پرونده اضافه شدند.
همچنین، اسناد پرونده نشان میدهد که در روز حادثه، نیروهای سپاه پاسداران از اسلحههای لانچر ۳۸ میلیمتری و پینتبال استفاده کردهاند. با این حال، روایت رسمی حکومت تنها بر حمله معترضان تأکید دارد، در حالی که تناقضهایی در گزارشهای ارائهشده توسط مقامات امنیتی وجود دارد.
خطر اعدام در یک روند دادرسی غیرشفاف
با توجه به ارجاع این پرونده به قاضی صلواتی، که به صدور احکام سنگین علیه معترضان مشهور است، نگرانیها درباره اجرای احکام اعدام علیه این چهار زندانی سیاسی افزایش یافته است. فعالان حقوق بشر و نهادهای بینالمللی بارها درباره عدم شفافیت روندهای قضایی در ایران و استفاده از اعترافات تحت فشار هشدار دادهاند.
@IranIntltv
#امید_معروفخانی #میلاد_سلیمانی_زاده #امید_مرد_میدان_قزلجه #میلاد_احمدی_رودی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۳ زندانی در زندان قزلحصار جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدهاند.
امروز یکشنبه سه زندانی با جرائم مرتبط با موادمخدر جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدهاند.
اعدام مجازات هیچ جرمی نیست. نه به اعدام یعنی نه به اعدام به هر جرمی. تعداد بالای اعدام در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نشاندهنده سیاست سرکوب و ستم این رژیم است.
ساعتهای مرگ
https://tavaana.org/deathhour/
طرح از رضا عقیلی
شما چگونه صدای ایران را به گوش جهانیان میرسانید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز یکشنبه سه زندانی با جرائم مرتبط با موادمخدر جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدهاند.
اعدام مجازات هیچ جرمی نیست. نه به اعدام یعنی نه به اعدام به هر جرمی. تعداد بالای اعدام در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نشاندهنده سیاست سرکوب و ستم این رژیم است.
ساعتهای مرگ
https://tavaana.org/deathhour/
طرح از رضا عقیلی
شما چگونه صدای ایران را به گوش جهانیان میرسانید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
مریم حسنی، از رد شدن اعاده دادرسی پدرش خبر داد و نوشت:
«طبق اطلاعیه وکیل؛
اعاده دادرسی پدرم رد شده و هر لحظه ممکنه حکم اعدام اجرا بشه.»
او همچنین نوشت:
ا«عاده دادرسی رد شد. یعنی یک بار دیگه داد زدم، یک بار دیگه امید بستم، و باز هم دیواری کوتاهتر از حق ما نبود. اما این فقط پایان یک راهه، نه پایان داستان. صدای من خاموش نمیشه ، حتی اگر بارها و بارها منو نشنیده بگیرن. بابام بیگناه زندانه و من برای عدالت کوتاه نمیام.»
مهدی حسنی نیز که شهریور ۱۴۰۱ بازداشت شده، در بند ۴ زندان اوین محبوس بوده است، از بیماری سیاتیک شدید رنج میبرد. مهدی حسنی تاکنون چندین بار خواستار اعزام به پزشک و دسترسی به خدمات پزشکی و درمانی شده اما این خواسته مورد پذیرش مقامات قضایی و مسئولان زندان اوین قرار نگرفته است.
مهدی حسنی و بهروز احسانی پیشتر از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «بغی، محاربه، افساد فیالارض و اجتماعی و تبانی برای اقدام علیه امنیت کشور» به اعدام محکوم شده و این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد. این حکم مورد اعتراض قرار کرفت، ولی امروز اعلام شد که اعاده دادرسی مهدی حسنی رد شده است و اینک خطر اعدام بالا رفته است.
#مهدی_حسنی #نه_به_اعدام #بهروز_احسانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«طبق اطلاعیه وکیل؛
اعاده دادرسی پدرم رد شده و هر لحظه ممکنه حکم اعدام اجرا بشه.»
او همچنین نوشت:
ا«عاده دادرسی رد شد. یعنی یک بار دیگه داد زدم، یک بار دیگه امید بستم، و باز هم دیواری کوتاهتر از حق ما نبود. اما این فقط پایان یک راهه، نه پایان داستان. صدای من خاموش نمیشه ، حتی اگر بارها و بارها منو نشنیده بگیرن. بابام بیگناه زندانه و من برای عدالت کوتاه نمیام.»
مهدی حسنی نیز که شهریور ۱۴۰۱ بازداشت شده، در بند ۴ زندان اوین محبوس بوده است، از بیماری سیاتیک شدید رنج میبرد. مهدی حسنی تاکنون چندین بار خواستار اعزام به پزشک و دسترسی به خدمات پزشکی و درمانی شده اما این خواسته مورد پذیرش مقامات قضایی و مسئولان زندان اوین قرار نگرفته است.
مهدی حسنی و بهروز احسانی پیشتر از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «بغی، محاربه، افساد فیالارض و اجتماعی و تبانی برای اقدام علیه امنیت کشور» به اعدام محکوم شده و این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد. این حکم مورد اعتراض قرار کرفت، ولی امروز اعلام شد که اعاده دادرسی مهدی حسنی رد شده است و اینک خطر اعدام بالا رفته است.
#مهدی_حسنی #نه_به_اعدام #بهروز_احسانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز محسن شکاری است. جوانی که توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. اگر به قتل نرسیده بود امروز تازه ۲۵ ساله میشد.
در روزهای گذشته مادران دادخواه و فعالان مدنی بر مزار او گرد هم آمده بودند.
محسن شکاری متولد سال ۱۳۷۸ بود و در کافهای در هفتحوض تهران کار میکرد. ۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در خیابان بازداشت شد. سپس در دادگاه انقلاب به دلیل بستن خیابان ستارخان و مجروحکردن یک مامور بسیجی به محاربه متهم شد.
اولین جلسه دادگاه او دهم آبان ۱۴۰۱ برگزار شد و این حکم در دیوان عالی هم تایید شد.
اعدام این شهروند معترض در حالی صورت گرفت که خانواده تهدید به سکوت شده بودند و به آنها وعده داده شده بود که در صورت عدم اطلاعرسانی فرزندشان را آزاد خواهند کرد.
انتساب اتهام «محاربه» به محسن کاملا غیر قانونی بود. با استناد به گزارش خبرگزاری قوه قضاییه، محسن، تنها مأموری را مجروح کرده و آن مامور ۱۳ بخیه خورده است و محسن از سلاح استفاده نکرده است.
میلاد فداییاصل، زندانی سیاسی سابق، چندی پیش درباره محسن در زندان که همبندیاش بوده، نوشت:
«محسن. صدایم کرد تا در حمام سیگاری بکشیم. گفت: " به کسی نگفتم هنوز. حکمم را ابلاغ کردند. اعدام است". تمام توانم را جمع کردم و گفتم: " ازین حکمها زیاد دادند. بعید است به اجرا برسد. احتمالا در تجدیدنظر میشکند و بعد از چند سال آزاد میشوی"
رضا شفاخواه وکیل دادگستری:
«محسن شکاری پرسید مگر میشود کسی را بخاطر یک سطل آشغال اعدام کنند؟»
#محسن_شکاری #دادخواهی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در روزهای گذشته مادران دادخواه و فعالان مدنی بر مزار او گرد هم آمده بودند.
محسن شکاری متولد سال ۱۳۷۸ بود و در کافهای در هفتحوض تهران کار میکرد. ۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در خیابان بازداشت شد. سپس در دادگاه انقلاب به دلیل بستن خیابان ستارخان و مجروحکردن یک مامور بسیجی به محاربه متهم شد.
اولین جلسه دادگاه او دهم آبان ۱۴۰۱ برگزار شد و این حکم در دیوان عالی هم تایید شد.
اعدام این شهروند معترض در حالی صورت گرفت که خانواده تهدید به سکوت شده بودند و به آنها وعده داده شده بود که در صورت عدم اطلاعرسانی فرزندشان را آزاد خواهند کرد.
انتساب اتهام «محاربه» به محسن کاملا غیر قانونی بود. با استناد به گزارش خبرگزاری قوه قضاییه، محسن، تنها مأموری را مجروح کرده و آن مامور ۱۳ بخیه خورده است و محسن از سلاح استفاده نکرده است.
میلاد فداییاصل، زندانی سیاسی سابق، چندی پیش درباره محسن در زندان که همبندیاش بوده، نوشت:
«محسن. صدایم کرد تا در حمام سیگاری بکشیم. گفت: " به کسی نگفتم هنوز. حکمم را ابلاغ کردند. اعدام است". تمام توانم را جمع کردم و گفتم: " ازین حکمها زیاد دادند. بعید است به اجرا برسد. احتمالا در تجدیدنظر میشکند و بعد از چند سال آزاد میشوی"
رضا شفاخواه وکیل دادگستری:
«محسن شکاری پرسید مگر میشود کسی را بخاطر یک سطل آشغال اعدام کنند؟»
#محسن_شکاری #دادخواهی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آذردخت حقجویان، مادر رضا رسایی، زندانی سیاسی اعدامشده، با حضور بر مزار پسرش خواهان پایاندادن به حکم اعدام شد.
فعالان مدنی و سیاسی فراخوانی صادر کردهاند برای فردا دوشنبه، این کارزار با هشتگ #WeProtestExecution برگزار خواهد شد.
این کمپین برای نجات جان همه زندانیان محکوم به اعدام در بند ضحاک است اما به طور مشخص برای نجات جان سه زن دربند اختصاص داده شده:
پخشان عزیزی
وریشه مرادی
شریفه محمدی
#رضا_رسایی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
فعالان مدنی و سیاسی فراخوانی صادر کردهاند برای فردا دوشنبه، این کارزار با هشتگ #WeProtestExecution برگزار خواهد شد.
این کمپین برای نجات جان همه زندانیان محکوم به اعدام در بند ضحاک است اما به طور مشخص برای نجات جان سه زن دربند اختصاص داده شده:
پخشان عزیزی
وریشه مرادی
شریفه محمدی
#رضا_رسایی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی بهروز احسانی اسلاملو، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، را رد کرد. او که در اواخر شهریورماه سال جاری از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اعدام محکوم شده بود، با پذیرش درخواست اعاده دادرسی وکیلش، اجرای حکمش موقتاً متوقف شده بود.
به گزارش هرانا، به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده احسانی، علاوه بر او، درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی نیز در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور رد شده و پرونده هر دو نفر به اجرای احکام ارجاع داده شده است. این دو زندانی سیاسی که پیشتر در زندان اوین بودند، در ۷ بهمنماه سال جاری با بهانه رسیدگی پزشکی به زندان قزلحصار کرج منتقل شدند.
محاکمه این دو نفر در دادگاه انقلاب تهران با اتهاماتی از جمله بغی، محاربه، افساد فیالارض، جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی انجام شد که در نهایت منجر به صدور حکم اعدام برای آنها شد. عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران نیز در پرونده آنان از مصادیق اتهامات مطرح شده است.
بهروز احسانی اسلاملو، ۶۴ ساله و ساکن تهران، در آذرماه ۱۴۰۱ بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.
#بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #مهدی_حسنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش هرانا، به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده احسانی، علاوه بر او، درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی نیز در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور رد شده و پرونده هر دو نفر به اجرای احکام ارجاع داده شده است. این دو زندانی سیاسی که پیشتر در زندان اوین بودند، در ۷ بهمنماه سال جاری با بهانه رسیدگی پزشکی به زندان قزلحصار کرج منتقل شدند.
محاکمه این دو نفر در دادگاه انقلاب تهران با اتهاماتی از جمله بغی، محاربه، افساد فیالارض، جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی انجام شد که در نهایت منجر به صدور حکم اعدام برای آنها شد. عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران نیز در پرونده آنان از مصادیق اتهامات مطرح شده است.
بهروز احسانی اسلاملو، ۶۴ ساله و ساکن تهران، در آذرماه ۱۴۰۱ بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.
#بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #مهدی_حسنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیروز مراسم زادروز جاویدنام رضا رسایی بود. مهبانو خشنودی، از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، کنار خانواده رضا رسایی بر سر مزارش حاضر شد و ضمن انتشار این کلیپ، نوشت:
«از ماشین که پیاده شدم صدای گریه مادر رضا به گوش میرسید.
ضربان قلبم بالا رفت.
با هر قدمی که برمیداشتم دستهام بیشتر میلرزید.
هوا خیلی سرد بود، اما لرزیدن درونم از سرما نبود...
رسیدم،
مامان آذردخت بهم خوش آمد گفتند
بغضی که کلی تلاش کردم نگهش دارم شکست و
همدیگه رو در آغوش کشیدیم، آغوشی پر از نبودن رضا...
.
.
من امروز مادری رو دیدم که بند بند وجودش دلتنگ پسری بود به اسم رضا
خواهری رو دیدم که روی پاهاش بند نبود از نبودن رضا
و برادری که رنگ رخسارش خبر از سر درونش میداد اما همچنان استوار و تکیه گاه بود.
رضا و رضاها زیر سایه ظلم ظالم از حق زنده بودن و زندگی کردن محروم شدند اما یادشون رو تا ابد و یک روز جاودانه نگهمیداریم...
.
.
سربدار نجیب و باوقار، تولدت مبارک💙
.
.
پ.ن؛ صدای رضا هم مثل صدای بقیه بچهها هیچ وقت از خاطرمون نمیره...»
#رضا_رسایی
#سربدار #نه_به_اعدام
#بمیرد_دلی_که_بترسد #مهبانو_خشنودی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیروز مراسم زادروز جاویدنام رضا رسایی بود. مهبانو خشنودی، از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، کنار خانواده رضا رسایی بر سر مزارش حاضر شد و ضمن انتشار این کلیپ، نوشت:
«از ماشین که پیاده شدم صدای گریه مادر رضا به گوش میرسید.
ضربان قلبم بالا رفت.
با هر قدمی که برمیداشتم دستهام بیشتر میلرزید.
هوا خیلی سرد بود، اما لرزیدن درونم از سرما نبود...
رسیدم،
مامان آذردخت بهم خوش آمد گفتند
بغضی که کلی تلاش کردم نگهش دارم شکست و
همدیگه رو در آغوش کشیدیم، آغوشی پر از نبودن رضا...
.
.
من امروز مادری رو دیدم که بند بند وجودش دلتنگ پسری بود به اسم رضا
خواهری رو دیدم که روی پاهاش بند نبود از نبودن رضا
و برادری که رنگ رخسارش خبر از سر درونش میداد اما همچنان استوار و تکیه گاه بود.
رضا و رضاها زیر سایه ظلم ظالم از حق زنده بودن و زندگی کردن محروم شدند اما یادشون رو تا ابد و یک روز جاودانه نگهمیداریم...
.
.
سربدار نجیب و باوقار، تولدت مبارک💙
.
.
پ.ن؛ صدای رضا هم مثل صدای بقیه بچهها هیچ وقت از خاطرمون نمیره...»
#رضا_رسایی
#سربدار #نه_به_اعدام
#بمیرد_دلی_که_بترسد #مهبانو_خشنودی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی:
برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوبن، در بیانیهای در خصوص مبارزه با مجازات اعدام بر این موضوع تاکید میکند که لغو مجازات اعدام نه خودبهخود و نه با تمایل حاکمان انجام میشود، بلکه نیازمند پرداخت هزینه و اعتراض علنی است. جمهوری اسلامی با سرکوب اعتراضات، تحریک افکار عمومی و سناریوسازی، تلاش میکند اعدامها را مشروع جلوه دهد. هر سال صدها نفر اعدام میشوند، اما جامعه همچنان نظارهگر است. تنها راه توقف چرخه قتلهای حکومتی، حضور میدانی، آگاهسازی عمومی و حمایت از خانوادههای محکومان به مرگ است. تغییر بنیادین در گرو قیام علیه این مجازات وحشیانه است.
متن کامل بیانیه خانم ایرایی به شرح زیر است:
لغو مجازات اعدام نه خود به خود و نه با تمایل حاکمان انجام نمیشود. برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم.
یک سال پیش پدر و مادر محمد قبادلو در نیمهشبی سرد پشت درهای بستهی زندان قزلحصار، کمی آنسوتر از جایگاهِ اعدامِ فرزندشان، که تنها یک دیوار با آنها فاصله داشت، طولانیترین شبِ زندگی خود را به تنهایی سپری کردند.
چند روز بعد چهار زندانی کورد را به همین شکل و در تلخیِ بییاوریِ خانوادههاشان بر دار کردند. دریغ از حضوری حتا انگشتشمار در کنار خانوادهها که جز همدردی، نشان از اعتراض به احکام مرگ و تلاش برای لغو مجازات اعدام داشته باشد.
سالانه صدها نفر با اتهامات مختلف سیاسی و غیرسیاسی به دار کشیده میشوند؛ اما نهتنها هنوز اعدامها و افزایش آمار آن به دغدغهی ما بدل نشد بلکه دستان خانوادههای محکومان به مرگ که گاهی بهسوی ما بلند شده نیز همواره در خلاء بیمهری و بیتفاوتی رها شده است.
جمهوری اسلامی با استناد به فقه و روایات و احادیث از ابتدای قبضهی قدرت تا کنون صدها هزار جان عزیز را گرفته است و تمایلی بر عقب نشستن از موضع خود بر سر مجازات اعدام نشان نمیدهد. بعضا مخالفتها با مجازات اعدام را نادیده میگیرد و وانمود میکند صدای بلند اعتراض به قتلهای حکومتی را نمیشنود.
تجمعات خیابانی علیه اعدام را سرکوب میکند و در زندانها نیز با معترضان به اعدام، برخوردی مجرمانه دارد.
بازداشت گستردهی مردم کوردستان بعد از اعتصاب سراسری که در مخالفت با اعدام انجام شد و محکومیت و محرومیت زندانیانی که به اجرای حکم رضا رسائی در زندان اعتراض کرده بودند، نمونههایی از برخورد قهرآمیز سیستم با مخالفان اعدام است.
همهی اینها درحالیست که طی یکسال اخیر جمهوری اسلامی رکورد خود در اعدام را شکسته و هر بار با ایجاد کجفهمی از مخالفت با اعدام، افکار عمومی را به سویی سوق میدهد که تاییدی بر صدور و اجرای احکام مرگ بگیرد. از عواطف و احساسات مردم در زمان وقوع حوادثی تلخ و رعبآور بهره میبرد و هر بار با تلاش در سناریوسازی و تحریک افکار و عواطف عمومی لزومِ اجرای احکام مرگ را توجیه میکند.
حکومت همواره در تلاش است برای مشروعیتبخشی به مجازات اعدام. در پروندههایی همچون پروندهی آرمان کودک_مجرمی که در آذر ۱۴۰۰ اعدام شد، با برگزاری شوی تلوزیونی در صددِ اقناع مردم برای مشروعیتبخشی به حکم اعدامی دیگر برآمد.
در خصوص حکم مجاهد کورکور در جریان قتل حکومتیِ کیان پیرفلک نیز قصد تحریک افکار و عواطف عمومی علیه محکوم به اعدام را داشت که با هوشمندی خانوادهی کیان مواجه شد.
در قتل دلخراش نیان کودکِ بوکانی و اخیرا قتل دردناک امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران پیش از پیگیریِ چراییِ وقوع فجایع، با تحریک افکار عمومی سعی در ادامهی روند قتلهای حکومتی و تهی نمودنِ بنیهی مخالفانِ اعدام دارند.
برخلاف گذشته موفقیت رژیم در پیشبردنِ برخی سناریوها بدون همراهی افکار عمومی میسر نیست. پس با اجرای شوهای رسانهای و تبلیغاتی در تلاش هستند تا پذیرشِ اعدام را برای اذهان عمومی توجیهپذیر یا عادیسازی کند. پس در تقابل با این هدفِ رژیم که گرفتن جانهای عزیز را در پی دارد، باید افکار عمومی را متوجه هولناکیِ آنچه در حال وقوع است کنیم.
ما مسیر زندانها را میشناسیم. برای ملاقات عزیزانمان و گاهی استقبال از عزیزان آزاد شده در تجمعاتی که هزینهای را بر ما تحمیل نمیکنند، حاضر میشویم؛ اما برای همراهی با خانوادههای محکومان به مرگ و حتا در آخرین شب زندگی فرزندشان که خانوادههایشان دست یاریمان را طلب میکنند، حاضر به همراهی با آنان نیستیم.
برای ایجاد تغییرات بنیادین و در هم شکستنِ قوانینی که نقطهی اتکای سیستم برای سلطه، سرکوب و ارعاب است، باید قائل به پرداخت هزینه بود.
ادامه در لینک زیر:
https://tavaana.org/iraie_golrokh/
#نه_به_اعدام #بیانیه #گلرخ_ایرایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوبن، در بیانیهای در خصوص مبارزه با مجازات اعدام بر این موضوع تاکید میکند که لغو مجازات اعدام نه خودبهخود و نه با تمایل حاکمان انجام میشود، بلکه نیازمند پرداخت هزینه و اعتراض علنی است. جمهوری اسلامی با سرکوب اعتراضات، تحریک افکار عمومی و سناریوسازی، تلاش میکند اعدامها را مشروع جلوه دهد. هر سال صدها نفر اعدام میشوند، اما جامعه همچنان نظارهگر است. تنها راه توقف چرخه قتلهای حکومتی، حضور میدانی، آگاهسازی عمومی و حمایت از خانوادههای محکومان به مرگ است. تغییر بنیادین در گرو قیام علیه این مجازات وحشیانه است.
متن کامل بیانیه خانم ایرایی به شرح زیر است:
لغو مجازات اعدام نه خود به خود و نه با تمایل حاکمان انجام نمیشود. برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم.
یک سال پیش پدر و مادر محمد قبادلو در نیمهشبی سرد پشت درهای بستهی زندان قزلحصار، کمی آنسوتر از جایگاهِ اعدامِ فرزندشان، که تنها یک دیوار با آنها فاصله داشت، طولانیترین شبِ زندگی خود را به تنهایی سپری کردند.
چند روز بعد چهار زندانی کورد را به همین شکل و در تلخیِ بییاوریِ خانوادههاشان بر دار کردند. دریغ از حضوری حتا انگشتشمار در کنار خانوادهها که جز همدردی، نشان از اعتراض به احکام مرگ و تلاش برای لغو مجازات اعدام داشته باشد.
سالانه صدها نفر با اتهامات مختلف سیاسی و غیرسیاسی به دار کشیده میشوند؛ اما نهتنها هنوز اعدامها و افزایش آمار آن به دغدغهی ما بدل نشد بلکه دستان خانوادههای محکومان به مرگ که گاهی بهسوی ما بلند شده نیز همواره در خلاء بیمهری و بیتفاوتی رها شده است.
جمهوری اسلامی با استناد به فقه و روایات و احادیث از ابتدای قبضهی قدرت تا کنون صدها هزار جان عزیز را گرفته است و تمایلی بر عقب نشستن از موضع خود بر سر مجازات اعدام نشان نمیدهد. بعضا مخالفتها با مجازات اعدام را نادیده میگیرد و وانمود میکند صدای بلند اعتراض به قتلهای حکومتی را نمیشنود.
تجمعات خیابانی علیه اعدام را سرکوب میکند و در زندانها نیز با معترضان به اعدام، برخوردی مجرمانه دارد.
بازداشت گستردهی مردم کوردستان بعد از اعتصاب سراسری که در مخالفت با اعدام انجام شد و محکومیت و محرومیت زندانیانی که به اجرای حکم رضا رسائی در زندان اعتراض کرده بودند، نمونههایی از برخورد قهرآمیز سیستم با مخالفان اعدام است.
همهی اینها درحالیست که طی یکسال اخیر جمهوری اسلامی رکورد خود در اعدام را شکسته و هر بار با ایجاد کجفهمی از مخالفت با اعدام، افکار عمومی را به سویی سوق میدهد که تاییدی بر صدور و اجرای احکام مرگ بگیرد. از عواطف و احساسات مردم در زمان وقوع حوادثی تلخ و رعبآور بهره میبرد و هر بار با تلاش در سناریوسازی و تحریک افکار و عواطف عمومی لزومِ اجرای احکام مرگ را توجیه میکند.
حکومت همواره در تلاش است برای مشروعیتبخشی به مجازات اعدام. در پروندههایی همچون پروندهی آرمان کودک_مجرمی که در آذر ۱۴۰۰ اعدام شد، با برگزاری شوی تلوزیونی در صددِ اقناع مردم برای مشروعیتبخشی به حکم اعدامی دیگر برآمد.
در خصوص حکم مجاهد کورکور در جریان قتل حکومتیِ کیان پیرفلک نیز قصد تحریک افکار و عواطف عمومی علیه محکوم به اعدام را داشت که با هوشمندی خانوادهی کیان مواجه شد.
در قتل دلخراش نیان کودکِ بوکانی و اخیرا قتل دردناک امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران پیش از پیگیریِ چراییِ وقوع فجایع، با تحریک افکار عمومی سعی در ادامهی روند قتلهای حکومتی و تهی نمودنِ بنیهی مخالفانِ اعدام دارند.
برخلاف گذشته موفقیت رژیم در پیشبردنِ برخی سناریوها بدون همراهی افکار عمومی میسر نیست. پس با اجرای شوهای رسانهای و تبلیغاتی در تلاش هستند تا پذیرشِ اعدام را برای اذهان عمومی توجیهپذیر یا عادیسازی کند. پس در تقابل با این هدفِ رژیم که گرفتن جانهای عزیز را در پی دارد، باید افکار عمومی را متوجه هولناکیِ آنچه در حال وقوع است کنیم.
ما مسیر زندانها را میشناسیم. برای ملاقات عزیزانمان و گاهی استقبال از عزیزان آزاد شده در تجمعاتی که هزینهای را بر ما تحمیل نمیکنند، حاضر میشویم؛ اما برای همراهی با خانوادههای محکومان به مرگ و حتا در آخرین شب زندگی فرزندشان که خانوادههایشان دست یاریمان را طلب میکنند، حاضر به همراهی با آنان نیستیم.
برای ایجاد تغییرات بنیادین و در هم شکستنِ قوانینی که نقطهی اتکای سیستم برای سلطه، سرکوب و ارعاب است، باید قائل به پرداخت هزینه بود.
ادامه در لینک زیر:
https://tavaana.org/iraie_golrokh/
#نه_به_اعدام #بیانیه #گلرخ_ایرایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech